eitaa logo
کانون مداحان
26.2هزار دنبال‌کننده
20.5هزار عکس
20.4هزار ویدیو
188 فایل
کانون مداحان استان مرکز آموزش عمومی ، تخصصی و سطح عالی مداحی. خیریه فرهنگی ذاکرین امام حسین (ع)
مشاهده در ایتا
دانلود
سلام(بخوانیدوارسال کنید): از باغ بهشتی نفحات آوردم از عرش برین این کلمات آوردم خواندم سحری زیارت عاشورا از تربتش عطر صلوات آوردم حسین جعفری تقدیم به پیامبر مهربانیها ایتا https://eitaa.com/madahanesfahan سروش http://sapp.ir/madahanesfahan گپ https://gap.im/Kanonmadahan 🇮🇷کانون مداحان وشاعران موسسه خیریه فرهنگی ومراکزآموزش مداحی اصفهان
سلام(بخوانیدوارسال کنید): شهادت_پیامبر_صلی‌الله‌علیه‌ وآله دخترم گریه‌ی تو  پشتِ مرا می‌شکند بیش از این گریه مکن قلبِ خدا می‌شکند چه کُنی بر دل خود آب شدی از گریه بغضِ سر بسته از این حال و هوا می‌شکند تا که نشکسته‌ای از غصه کمی راه برو که قد و قامتِ تو زیرِ بلا می‌شکند باز بوسیدم از این دست که زد شانه مرا حیف یک روز کسی دستِ تو را می‌شکند تو سیه پوشِ من و شهر به همدردی تو حرمتِ شیر خدا را همه جا می‌شکند کودکانت همه در پشتِ سرت می‌لرزند که درِ خانه به یک ضربه‌ی پا می‌شکند می‌دوی پشتِ علی تا که رهایش نکنی ضربه‌ای می‌رسد و آینه را می‌شکند بس که دنبال علی رویِ زمین می اُفتی دل جدا ، سینه جدا ، دست جدا می‌شکند سلام الله علیهم اجمعین (حسن لطفی) ایتا https://eitaa.com/madahanesfahan سروش http://sapp.ir/madahanesfahan گپ https://gap.im/Kanonmadahan 🇮🇷کانون مداحان وشاعران موسسه خیریه فرهنگی ومراکزآموزش مداحی اصفهان
سلام(بخوانیدوارسال کنید): امام حسن ع گاهی نگاهت خیره سوی آسمان است چشم تو گاهی چشمه آتش فشان است هرکس به تو حرفی زد و چیزی نگفتی سهم تو از دنیا فقط، زخم زبان است در پای منبر سب حیدر را شنیدی یعنی غرورت زیر پای خطبه خوان است یک روز قلب مادرت را هم شکستند این غربت تو انعکاس آن زمان است سردارها بر عهد با تو پشت کردند سربازها گفتند نرخ ما گران است مثل پدر هم سفره داری هم گرسنه تنها غڌایت تکه ای از قرص نان است حتی به حیوانات هم کردی تعارف اهل کرم آقای ما روزی رسان است دور و برت پر شد ز تنهایی و غربت هم بی کسی هم همسرت نامهربان است انقدر خوبی کردی و سودی نبخشید تا آخرش در ظرف آبت زهر پاشید ایتا https://eitaa.com/madahanesfahan سروش http://sapp.ir/madahanesfahan گپ https://gap.im/Kanonmadahan 🇮🇷کانون مداحان وشاعران موسسه خیریه فرهنگی ومراکزآموزش مداحی اصفهان
سلام(بخوانیدوارسال کنید): یا حسن مجتبی,,ع,, یک چشم من از حادثه کوچه تر است چشم دگرم ز روضه ها خونجگر است یکروز به خاک مادرت می افتم در سجده دلم.به دوست نزدیکتر است ایتا https://eitaa.com/madahanesfahan سروش http://sapp.ir/madahanesfahan گپ https://gap.im/Kanonmadahan 🇮🇷کانون مداحان وشاعران موسسه خیریه فرهنگی ومراکزآموزش مداحی اصفهان
سلام(بخوانیدوارسال کنید): شهادت_حضرت امام حسن مجتبی علیه‌السلام یاسی به رنگ سبز زِ گلخانه میرود یارب خدایِ درد زِ کاشانه میرود پیچیده بینِ چادرِ خاکی مادرش بر دست‌ها ، غریبه‌ای از خانه میرود اینجا هزار تیر به تشییع آمده تا کَس نگوید از چه غریبانه میرود خون می‌چکد به دوشِ اباالفضل از کفن گویی دوباره فاطمه بر شانه میرود فریادِ خواهری پِیِ تابوت میرسد مادر ندارد این که غریبانه میرود سلام الله علیهم اجمعین (حسن لطفی) ایتا https://eitaa.com/madahanesfahan سروش http://sapp.ir/madahanesfahan گپ https://gap.im/Kanonmadahan 🇮🇷کانون مداحان وشاعران موسسه خیریه فرهنگی ومراکزآموزش مداحی اصفهان
فردی هنگام راه رفتن پایش به سکه ای خورد. تاریک بود، فکر کرد طلاست. کاغذی را آتش زد تا آن را ببیند. دید 2 ریالی است. بعد دید کاغذی که آتش زده، هزار تومانی بوده. گفت: چی را برای چی آتش زدم. و این حکایت زندگی خیلی از ماهاست که چیزهای با ارزش را برای چیزهای بی ارزش آتش می زنیم و خودمان هم خبر نداریم. آرامش امروزمان را فدای چشم و هم چشمی ها و مقایسه کردن های خود می کنیم و سلامتی امروزمان را با استرسها و نگرانی های بی مورد به خطر می اندازیم و .. خدایا توانم ده دوست بدارم بی چشمداشت و بفهمم دیـگران را حتی اگر نفهمند مرا .. سلام روزتون سرشار از عشق و آرامش خدایی با آرزوی دوشنبه ای زیبا؛ پربرکت ,سرشار از نشاط ، موفقیت وسلامتی در پناه پروردگار یاعلی 🌳🌳. 🌳🌳
غزلی در مدح حضرت علی ابن موسی الرضا(ع) سلامٌ علی سید المقتدی علی ابن موسی الرضا المرتضی شهنشاه ملک سیادت کز او شده نور حق در جهان برملا امام مبین هادی جن و انس به مدحش بود آیه ی انما به کروبیان هادی راه حق به قدوسیان مالک و مقتدا منا از بهایش گرفته بها صفا از صفایش گرفته صفا صراط الهدی جلوه ی نور حق به شرع محمد بود رهنما به مهرش دل و جان گرفتار کن که مهرش بود بِه ز آب بقا الا ای خراسان به خود ناز کن که داری به خود لولوئی پر بها امامی که شد ضامن آهویی یقینا به مقداد ضامن شود در جزا مقداد اصفهانی
سلام(بخوانیدوارسال کنید): صحن دل درون سینه ام غوغاست بابا عزا درصحن دل برپاست بابا دلم می خواست همراهت بمیرم ولی دیدم علی تنهاست بابا
سلام(بخوانیدوارسال کنید): خاک پا عمری است که درهوای تو اُفتادم برخاک در سرای تو افتادم تا آن که زچشم تو نیفتم ،هر روز چون اشک به خاک پای تو افتادم
سلام(بخوانیدوارسال کنید): عاشق آن است که در بند نگارش باشد روز و شب خاطر معشوق کنارش باشد سر به کف گیرد و آمادهء دارش باشد ادعایی نکند خاک و غبارش باشد دارم از پر زدن از عشق سخن می گویم عاشقان شکر خدا باز حسن می گویم این حسن کیست؟ بخوان قبلهء اهل کَرَمش این حسن کیست که زنده است مسیحا به دَمَش انبیاء سر بگذارند به خاک قَدَمش اولیاء سینه زنانند به زیر عَلَمش سخن این است که ما تا به بدن جان داریم روی لبها همگی ذکر حسن جان داریم کار اسلام بدون تو تمام است حسن که قعود تو همان اوج قیام است حسن مصطفی گفت به هر نحو امام است حسن بی تو نان خوردن ما نیز حرام است حسن نان اگر هست فقط نان کرم خانهء توست عاقل آن است که شوریده و دیوانهء توست خادمت مُلک و مَلک،مست نگاهت ملکوت ای حسین بن علی محضر تو غرق سکوت آرزو داشت دعایش بکنی وقت قنوت تویی آن روضهء سر بستهء بین تابوت اشک چشمان تو سرخ است چنان یاقوت است چهارده قرن شده غربت تو مسکوت است اشک تو دُرّ و گُهر،آب دهانت تسنیم محضر تو همهء مُلک الهی تسلیم هر چه را هست خدا کرده به دستت تقدیم کار را داده خدا دست کریم بن کریم هر چه را داشتی آقا همه را دادی رفت دست شامیّ و جذامیّ و گدا دادی رفت درد ما نیز به دست تو دوا خواهد شد گره کار به چشمان تو وا خواهد شد حاجت دیدن صحن تو روا خواهد شد در بقیع گنبد و گلدسته بنا خواهد شد به امیدی که بیایم حرم ان شاءالله به زمینِ تو بیفتد سرم ان شاءالله در وطن هستی و افسوس کسی یارت نیست هیچ کس نیست که در نیّت آزارت نیست این همه ظلم به واللهِ سزاوارت نیست غم عالم به دلت مانده و غمخوارت نیست خانه رفتی که نمایی نفسی را تازه هست در خانه ات اما غمِ بی اندازه حق تو نیست که دارد جگرت می سوزد آنچنان زهر اثر کرده سرت می سوزد اشک آتش شده و چشم ترت می سوزد خانهء کودکی ات در نظرت می سوزد آتش زهر کجا آتش در بیشتر است زن اگر در دل آتش برود درد سر است همه عمر شما با غم مادر سر شد علت گریهء بی خاتمه ات یک در شد مادری رفت،دری سوخت،گلی پرپر شد پشت آن در به خدا مادرتان مضطر شد با حسن گفت حسین مادرمان در خطر است زن اگر در دل آتش برود درد سر است ایتا https://eitaa.com/madahanesfahan سروش http://sapp.ir/madahanesfahan گپ https://gap.im/Kanonmadahan 🇮🇷کانون مداحان وشاعران موسسه خیریه فرهنگی ومراکزآموزش مداحی اصفهان
سلام(بخوانیدوارسال کنید): کسی که غرق خدا شد به یم نیاز ندارد رواق و صحن و چراغ و خَدَم نیاز ندارد سخای بیشتر ازحد مجتباست دلیلش نیازمند اگرکه به کم نیاز ندارد زبانزد است دل مهربان و پاک و رئوفش به معجزات زبان و قلم نیاز ندارد ویطعمون الطعامش هنوز در جریان است گدا برای گرفتن قسم نیاز ندارد نفس بهانۀ از او سرودن است همیشه دمی که گفت حسن بازدم نیاز ندارد زمین کرببلا طرحی از بهشت بقیع اش حرم برای خودش که حرم نیاز ندارد کتیبه های محرم کبود غربت او شد بیان درد دلش محتشم نیاز ندارد نوشت با خط خون تیر روی چوبه تابوت شهید آتش کوچه که سم نیاز ندارد ایتا https://eitaa.com/madahanesfahan سروش http://sapp.ir/madahanesfahan گپ https://gap.im/Kanonmadahan 🇮🇷کانون مداحان وشاعران موسسه خیریه فرهنگی ومراکزآموزش مداحی اصفهان
سلام(بخوانیدوارسال کنید): باید امشب بلند گریه کنیم مثلِ زینب بلند گریه کنیم که مرتب بلند گریه کنیم سوخت از تب..‌. بلند گریه کنیم گریه کن گریه گرچه تسکین است غمِ غربت عجیب سنگین است بر غریبی کریم ، گریه کنید پایِ دردی عظیم گریه کنید یادِ حالی وخیم گریه کنید بشنوید از قدیم گریه کنید چشمها را پُر آب‌تر بکنید حالِ ما را خراب‌تر بکنید زهر نوشید فاطمه نالید سبز پوشید فاطمه نالید هرچه کوشید فاطمه نالید خون که جوشید فاطمه نالید روی دامان مادرش اُفتاد روی دست برادرش اُفتاد بی وفایی نوایِ او را بُرد چنگی آمد عبایِ او را بُرد نیزه‌ای رانِ پای او را بُرد هق هقِ بی صدایِ او را بُرد دست بر قلبِ مضطرش نزنید پیشِ ما حرف همسرش نزنید ظرف یکسو آب هم یکسو طشت و قلبی کباب هم یکسو زینب و اضطراب هم یکسو جعده یکسو رباب هم یکسو پیشِ قاسم مقابل پسرش میچکد از محاسنش جگرش بعد مادر مغیره را می‌دید هِی مُکرر مغیره را می‌دید رویِ منبر مغیره را می‌دید پیش آن در مغیره را می‌دید او که این روزها کنارش بود زدنِ خانم افتخارش بود یادش اُفتاد رویِ پا برخواست از دهانش که ناسزا برخواست دستِ نامرد بی هوا برخواست آنچنان خورد که صدا برخواست روضه‌ام گیرِ سنگِ دیوار است همه تقصیرِ سنگ دیوار است پسر ارشدش زمین اُفتاد با تمامِ قَدَش زمین اُفتاد بعدِ ضربِ بدش زمین اُفتاد چقدر بد زدش زمین اُفتاد خواست تا پا شود دوباره ، نشد بعد از آن حرف گوشواره نشد تاب دیگر قلم ندارد حیف وای آقا حرم ندارد حیف نه حرم سنگ هم ندارد حیف خادمی محترم ندارد حریف همگی زیرِ دِینِ آقاییم روضه خوانِ حسین آقاییم از خودش کاست از حسینش گفت او خودش خواست از حسینش گفت تا که برخواست از حسینش گفت یاد لبهاست از حسین گفت گفت رویِ لبت ترک بخورد بعد تو خواهرم کتک بخورد ایتا https://eitaa.com/madahanesfahan سروش http://sapp.ir/madahanesfahan گپ https://gap.im/Kanonmadahan 🇮🇷کانون مداحان وشاعران موسسه خیریه فرهنگی ومراکزآموزش مداحی اصفهان
سلام(بخوانیدوارسال کنید):  زینب بیاور آخرین رخت کفن را       تا که کفن پوشم تن سبز حسن را              خالی ست جای مادرم تا که ببوسد       لبهای سرخ یوسف گل پیرهن را               حیدر بیا فتنه دوباره پا گرفته       بیرون کن از شهر مدینه بیوه زن را               قبل از سفر تا کربلا غارت نمودند       با تیرهای پر ز کینه هستِ من را               عباس را گویید تا بیرون بیارد       آن تیرها که دوخته تابوت و تن را               بیرون کشیدم تیر از پهلویش ای وای       کردم زیارت گوییا امّ الحسن را               پیراهن خود را ز خون او بشویید       حرفی از این تشییع با زینب نگویید https://eitaa.com/madahanesfahan سروش http://sapp.ir/madahanesfahan گپ https://gap.im/Kanonmadahan 🇮🇷کانون مداحان وشاعران موسسه خیریه فرهنگی ومراکزآموزش مداحی اصفهان
سلام(بخوانیدوارسال کنید): آن شاخ گل که سبز بود در خزان، یکی است افشانده غنچه گل سرخ از دهان، یکی است آن گوهری کز آتش الماس ریزه شد یاقوت خون ز لعل لب او روان، یکی است آن لعل درفشان که زمرّد نگار شد داد از وفا به سوده الماس، جان، یکی است آن نخل طور کز اثر زهر جانگداز از فرق تا قدم شده آتشفشان، یکی است آن شاهباز اوج حقیقت که تیر خصم نگذاشته ز بال و پر او نشان، یکی است آن خضر رهنما که شد از آب آتشین فرمانروای مملکت جاودان یکی است آن نقطه بسیط محیط رضا که بود حکمش مدار دائره "کُن، فکان" یکی است آن جوهر کَرَم که چه سودا به سوده کرد هرگز نداشت چشم به سود و زیان یکی است چشم فلک ندیده به جز مجتبی کسی شایان این معامله، آری همان، یکی است طوبی مثال گلشن آل‌عبا بُوَد ریحانه ی رسول خدا مجتبی بود ایتا https://eitaa.com/madahanesfahan سروش http://sapp.ir/madahanesfahan گپ https://gap.im/Kanonmadahan 🇮🇷کانون مداحان وشاعران موسسه خیریه فرهنگی ومراکزآموزش مداحی اصفهان
سلام(بخوانیدوارسال کنید): چشم وا كرده شدم دست به دامان حسن مادر افکند مرا در یم احسان حسن روزی از دست علی خوردم و از خوان حسن از همان روز شدم بي سر و سامان حسن بر جبینم بنويسيد مسلمان حسن دل خود را سر هر بام هوایی نکنم طلب عشق ز هر بي سر و پايي نكنم رو به هر قبله و هر قبله نمايي نكنم پيش هر سفره كه پهن است گدايي نكنم نان هر سفره حرام است به جز نان حسن چه مقامی و چه نامی چه مرامی دارد چقدر لطف به بیمار جذامي دارد خنده در پاسخ آن سائل شامي دارد وه که ارباب دو عالم چه امامی دارد همه اينها غزلي هست به ديوان حسن آنکه نامش شده احلی من عسل كيست حسن آنكه بخشندگيش گشته مثل كيست حسن معني حي علي خير العمل كيست حسن مرد نام آور پيكار جمل كيست حسن شتر سرخ زمین خورد ز طوفان حسن ارث مظلومیت از غربت بابا دارد قد خم ،سینه ی خون ،دیده ی دریا دارد جگری سوخته از زخم زبانها دارد گر بگوییم غریب الغربا جا دارد خون شد از یاد غمش قلب محبان حسن زهر آمد به سراغش جگرش ريخت به هم جگرش ريخت به هم بال و پرش ريخت به هم زينبش آمد و چشمان ترش ريخت به هم همه ي خاطره ها در نظرش ريخت به هم دل پريشان شده از حال پريشان حسن چقدر سخت گذشته است به او در کوچه چه مراعات نظیریست حسن ،در ، کوچه باز هم خاطره ی گریه و مادر کوچه قاتل جان حسن می شود آخر کوچه کوچه عمریست که آورده به لب جان حسن (چشم نامرد به ناموس علي تا افتاد) وای بر من زد و بر صورت گل جا افتاد ناگهان روی زمین حضرت زهرا افتاد خواست تا پا بشود باز هم اما افتاد شعله ي آه كشد سينه ي سوزان حسن ایتا https://eitaa.com/madahanesfahan سروش http://sapp.ir/madahanesfahan گپ https://gap.im/Kanonmadahan 🇮🇷کانون مداحان وشاعران موسسه خیریه فرهنگی ومراکزآموزش مداحی اصفهان
سلام(بخوانیدوارسال کنید): بس کُن عزیزِ تا سحر بیدار بس کُن کُشتی مرا از گریه ی بسیار بس کُن ای چند شب بیدار مانده آب رفتی ای چند شب گریانِ من اینبار بس کُن بس کُن کنارِ بسترم خیس است زهرا آتش نزن بر این تنِ تَب دار بس کُن رویت ندارد طاقتِ این اشکها را طاقت ندارد اینهمه آزار بس کُن باید ببینی روزهایِ بعد از این را باید بمانی با غمی دشوار بس کُن باید بگویم روضه های بعد خود را باید بسوزی بعد از این دیدار بس کُن ای کاش بعد از من کسی جایت بگوید با هیزم و با آتش و دیوار بس کُن ای کاش میگفتند خانوم بچه دارد ای کاش میگفتند با مسمار بس کُن در کوچه می اُفتی کَسی غیر از حسن نیست با گریه می گوید که در انظار بس کُن در کوچه می اُفتی و می گوید به قنفذ اُفتاد دستِ مادرم از کار بس کُن دستت مغیره بشکند حالا که اُفتاد از چادر او پایِ خود بردار بس کُن بگذار یک جمله هم از گودال گویم خون گریه ات را کربلا بگذار بس کُن وقت هزار و نُهصد و پنجاه زخم است ای نیزه ی خونبار این اصرار بس کُن این ناله هایِ دخترت پیشِ حرامی است با شمر می گوید نزن نشمار... بس کُن ایتا https://eitaa.com/madahanesfahan سروش http://sapp.ir/madahanesfahan گپ https://gap.im/Kanonmadahan 🇮🇷کانون مداحان وشاعران موسسه خیریه فرهنگی ومراکزآموزش مداحی اصفهان
سلام(بخوانیدوارسال کنید): گاهی نگاهت خیره سوی آسمان است چشم تو گاهی چشمه آتش فشان است هرکس به تو حرفی زد و چیزی نگفتی سهم تو از دنیا فقط، زخم زبان است در پای منبر سب حیدر را شنیدی یعنی غرورت زیر پای خطبه خوان است یک روز قلب مادرت را هم شکستند این غربت تو انعکاس آن زمان است سردارها بر عهد با تو پشت کردند سربازها گفتند نرخ ما گران است مثل پدر هم سفره داری هم گرسنه تنها غڌایت تکه ای از قرص نان است حتی به حیوانات هم کردی تعارف اهل کرم آقای ما روزی رسان است دور و برت پر شد ز تنهایی و غربت هم بی کسی هم همسرت نامهربان است انقدر خوبی کردی و سودی نبخشید تا آخرش در ظرف آبت زهر پاشید ایتا https://eitaa.com/madahanesfahan سروش http://sapp.ir/madahanesfahan گپ https://gap.im/Kanonmadahan 🇮🇷کانون مداحان وشاعران موسسه خیریه فرهنگی ومراکزآموزش مداحی اصفهان
سلام(بخوانیدوارسال کنید): بوی غم می آید از شهر رسول بوی اشک حیدر و آه بتول آسمانی ها همه دل بی شکیب بر لب شیر خدا امن یجیب لحظه ها لبریز از دل وا پسی فاطمه گریان ز داغ بی کسی می چکد بر گونه ها با صد محن دانه دانه اشک از چشم حسن اینک، غم گرفته عالمین بغض کرده گوشه ی خانه حسین در میان حجره ای غرق ملال آیه های اشک می خواند بلال لحظه های اخر پیغمبر است روح هستی در میان بستر است با دلی محضون به حال احتضار چشم های خسته ی او اشک بار اشک او از بی کسی حیدر است قصه نامردی و میخ در است گوشه ای گرم نیایش با خدا می برد بالا علی دست دعا اهل بیت خویش را با اشک و آه در وداع آخرین دارد نگاه گاه گوید با علی از غسل و قبر درد دل با چاه و مظلومی و صبر گاه گوید با غم و درد و محن غم مخور هستی من زهرای من بعد من حامی دست حق شوی اولین کس تو به من ملحق شوی بعد من اجر رسالت هیزم است هستی ام در آتش نا مردم است اشک او تصویری از حق نمک در میان کوچه ها غصب فدک آسمان را رنگ نیلی می زنند بین کوچه بر تو سیلی می زنند قطره قطره اشک او دارد سخن از دل و لب های پر خون حسن در نگاه آخرش راز مگوست حرف ها از بوسه زیر گلوست   ایتا https://eitaa.com/madahanesfahan سروش http://sapp.ir/madahanesfahan گپ https://gap.im/Kanonmadahan 🇮🇷کانون مداحان وشاعران موسسه خیریه فرهنگی ومراکزآموزش مداحی اصفهان
سلام(بخوانیدوارسال کنید): اشك دوري ماه صفر گذشت بیا تا سفر کنیم باید از این دو ماه دوباره گذر کنیم آقا بیا که دیده ی حسرت کشیده را با اشک دوری از تو و این ماه تر کنیم هر شب به شوق روضه ی فردا نفس زدیم شب را از این به بعد چگونه سحر کنیم مزد دو ماه گریه ی خود را گرفته ایم خود را به یک نگاهت اگر مفتخر کنیم ما خسته نیستم که رخت سیاه را با خستگی از این تن وامانده در کنیم امسال هم گذشت و پس از این رواست که گریه برای فاطمه ی پشت در کنیم برخیز تا مسافر صحن رضا شویم ماه صفر گذشت، بیا تا سفر کنیم محمدعلی بیابانی ایتا https://eitaa.com/madahanesfahan سروش http://sapp.ir/madahanesfahan گپ https://gap.im/Kanonmadahan 🇮🇷کانون مداحان وشاعران موسسه خیریه فرهنگی ومراکزآموزش مداحی اصفهان
سلام(بخوانیدوارسال کنید): غم قدسی نفسان جگرش خون شدوچشمش نگران بردر بود سينه اش سوخته ازغربت وچشمش تربود وقت توديع جگرگوشه خودرامي خواست به تمنای رخش ديده ی اوبردربود سوخت اززهر،كسي كه به حرمخانه ی وحی عا لم علم نبی، بضعه پيغمبربود دروديوارهم ازغربت اوناليدند حجره اش بسكه غم انگيزوملال آوربود دل قدسی نفسان غرق غم ومحنت شد كه به بالين نه پسرداشت و نی خواهربود سوخت ازياد درسوخته ی گلشن وحی گوئيا چشم به راه قدم مادربود آمدازراه به اميد وصالش اما اول وصل پسر، درنفس آخربود رفت اوچون زجهان خيل ملائك ديدند درسماوات بپا شورشی ازمحشربود خارغم داشت به دل چون كه «وفایی» مي ديد هشتمين گل به گلستان نبي پرپربود ایتا https://eitaa.com/madahanesfahan سروش http://sapp.ir/madahanesfahan گپ https://gap.im/Kanonmadahan 🇮🇷کانون مداحان وشاعران موسسه خیریه فرهنگی ومراکزآموزش مداحی اصفهان
سلام(بخوانیدوارسال کنید): دل شعله ور آمداز راه وکشیده است عبا را به سرش وای از سینۀ سوزان و ودل شعله ورش همچو شمعی که بسوزد زشرر آب شود آب کرد آتش آن زهر زپا تا به سرش حجره اش بس که غم انگیز وملال آور بود گرد غم بود که می ریخت زدیوار ودرش گاه درزیر لبش ذکرخدا می گوید گاه سوی درحجره است خدایا نظرش هم جواد آمده بالین رضا هم زهرا هم پسر سوخته هم مادر خونین جگرش پیش مادر نبود طاقت برخاستنش زیر بار غم واندوه خمیده کمرش پسرش دست به سردارد و  مادر به  کمر او نظر می کندو خون رود از چشم ترش دست ظلمی که زده بررخ زهرا سیلی پاره کرده است کنون رشتۀ عمر پسرش ای «وفایی» زفلک پیک شهادت آمد گشت تا گلشن سرسبز جنان همسفرش ایتا https://eitaa.com/madahanesfahan سروش http://sapp.ir/madahanesfahan گپ https://gap.im/Kanonmadahan 🇮🇷کانون مداحان وشاعران موسسه خیریه فرهنگی ومراکزآموزش مداحی اصفهان
سلام(بخوانیدوارسال کنید): چشمه ی آب بقا من ازحریم توای مقتدا کجابروم؟ غریب مانده ام ای آشنا کجا بروم؟ کبوترحرمم، خوگرفته ام باتو چگونه دل بکنم ازشما، کجابروم؟ همیشه دست تمنای من به دامن توست برانیم تواگر زین سرا کجا بروم؟ درست آمده ام من به بارگاه شما شکسته است دلم یارضا کجا بروم؟ به زیرسایه ی لطفت پناه آوردم پناه مردم بی دست وپا کجابروم؟ ازاین بهشت مگرجای بهتری هم هست من ازحریم امیدو وفا کجا بروم؟ طبیب درد من مبتلا به داغ و درد مرا بگوکه، زدارالشفا کجا بروم؟ هنوز تشنه لب جرعه ی نگاه توام زلال چشمه ی آب بقا کجابروم؟ به سوی کعبه ی مقصود ،ای امام رئوف بدون زاد ره و رهنما کجا بروم؟ برای کسب سعادت «وفایی» آمد وگفت ازاین حریم الهی ، خدا کجا بروم؟ ایتا https://eitaa.com/madahanesfahan سروش http://sapp.ir/madahanesfahan گپ https://gap.im/Kanonmadahan 🇮🇷کانون مداحان وشاعران موسسه خیریه فرهنگی ومراکزآموزش مداحی اصفهان
سلام(بخوانیدوارسال کنید): جذبۀ عشق کسی که تا حرم تو پیاده می آید سوار بال ملائک به جاده می آید چقدر جذبه ی عشق تو می کشد او را که با اراده ی تو بی اراده می آید چنان غبار براین آستان رحمت خیز گهی نشسته وگاهی ستاده می آید تمام رنج سفر را خریده بر جانش «فقط به خاطر روی گشاده» می آید به پاس درک مقام تو ای امام رئوف هزار عاشق وعارف فتاده می آید کسی که گوهری ازمعرفت به کف دارد توحاجتش بدهی یا نداده می آید رسیده بردر بیت الجواد زائر تو به پای اشک به دار العباده می آید چه دیدنی است شبی که سلاله ات مهدی پی سلام، به دارالسیاده می آید چه حاجت است«وفایی» دری دگربزند همیشه در پی این خانواده می آید ایتا https://eitaa.com/madahanesfahan سروش http://sapp.ir/madahanesfahan گپ https://gap.im/Kanonmadahan 🇮🇷کانون مداحان وشاعران موسسه خیریه فرهنگی ومراکزآموزش مداحی اصفهان
سلام(بخوانیدوارسال کنید): السلام علیک یا امام رئوف مرز اجابت اين جا ره اميد كسی سد نمی شود كس نا اميد از حرمت رد نمی شود اين جا دعا به مرز اجابت رسيده است راه دعای اهل دعا سد نمی شود مهمان اين حريم بهشتی ، بهشتی است حال كسی كه باتو بود،بد نمی شود هردل دخيل عشق نبندد بر اين ضريح دراين حرم كبوترگنبد نمی شود بين همه ز رأفت تو صحبت است وكس مانند تو به مهر زبانزد نمی شود ای انعكاس مهر، چنان تو كسی دگر آئينه دار خُلق محمّد نمی شود حسرت بردكسي كه به چندين بهارعمر بهر زيارت تـو مقيّد نمی شود هركس رسيده است بجایی، زلطف توست بي التفات تو كه مؤيد نمی شود بی بهره از ولايت تو، روز رستخيز مستوجب عنايت ايزد نمی شود بسيار رفته است«وفایی»سفـر،ولی جائي دگر به «خوبي مشهد نمی شود» ایتا https://eitaa.com/madahanesfahan سروش http://sapp.ir/madahanesfahan گپ https://gap.im/Kanonmadahan 🇮🇷کانون مداحان وشاعران موسسه خیریه فرهنگی ومراکزآموزش مداحی اصفهان
سلام(بخوانیدوارسال کنید): اجر رسالت ازغمت خالق دادار به هم می ریزد دلم از اشک تو ای یار به هم می ریزد دخترم گریه مکن قلب مرا می شکنی پدرت عاقبت کار به هم می ریزد زودتر از همه آیی تو کنارم زهرا بعد تو حیدر کرار به هم می ریزد بعد من خوب به تو اجر رسالت بدهند محسنت در پس دیوار به هم می ریزد عطر جنت بود از سینه ی تو زهرا جان آنهم از تیزی مسمار به هم می ریزد زهر داد آنکه به من بر حسنت تیر زند جسمش از کینه ی بسیار به هم می ریزد هر که در کوچه نزَد ضربه،تلافی بکند کربلا،پیکر خونبار به هم می ریزد آن قدر با تو بگویم که تن یوسف تو زیر ده نعل،دو صد بار به هم می ریزد گرچه آرام زنی شانه تو بر موی حسین گیسویش در کف اغیار به هم می ریزد محمود اسدی(شائق) ایتا https://eitaa.com/madahanesfahan سروش http://sapp.ir/madahanesfahan گپ https://gap.im/Kanonmadahan 🇮🇷کانون مداحان وشاعران موسسه خیریه فرهنگی ومراکزآموزش مداحی اصفهان