کوچه
مثنوی به مناسبت ایام فاطمیه
#شعر #مثنوی #شعر_آئینی #شعر_اهل_بیت #شعر_فاطمی #کوچه #سیلی #فاطمه #حضرت_زهرا_سلام_الله_علیها
ماه در هودجی شبیهِ ملَک
باز میگشت از مسیر فدَک
هالهای نور گِرد چادر او
چرخ میگشت با تلنگر او
شعله میریخت از نگاه تَرش
داغِ خورشید کرده شعلهورش
ناگهان ابر تیره پیدا شد
بهرِ آزارِ او مهیا شد
تیرگی راه را به ماه گرفت
ماه در کوچهای پناه گرفت
تیرگی پیش و ماه پس میرفت
داشت آن ماه از نفس میرفت
دستِ شب بیبهانه بالا رفت
مثل یک تازیانه بالا رفت
دستش از بس که پیچ و تاب گرفت
تا فرود آمد آفتاب گرفت
آسمان را به سینه چاک افتاد
چادری رنگ شب به خاک افتاد
تازه شد داغ مرگ پیغمبر
ناله از عرش رفت بالاتر
غلت میزد ستارهای بر خاک
آن طرف گوشوارهای بر خاک
ماه را ناله در گلو خشکید
نخل پربار آرزو خشکید
دید دنیای روبرو تار است
آسمان پیش چشم او تار است
اختری در کنار ماه نشست
دیده جز بر نگاه ماه نبست
بغض او ناگهان شکست و گریست
بغضِ هفت آسمان شکست و گریست
آتش افتاد در سرای علی
اشک میریخت مجتبای علی
ناگه آمد گرفت دستش را
بوسه زد دستِ حقپرستش را
گفت؛ ای ماهِ مصطفی ! برخیز
از زمین جان مجتبیٰ برخیز
ای که محبوبِ خاتمالرّسلی !
این زمین نیست جای چون تو گلی
این زمین جای چون تو بانو نیست
گوشَت ای ماه من ! چرا خونیست
ای که تنها چراغ افلاکی
آخر اینگونه از چه بر خاکی
خیز تا سوی آشیانه رویم
مادرا ! خیز تا به خانه رویم
ای فدایت تمامِ بود و نبود !
ماهِ رخسارت از چه گشته کبود
بشکند دست نانجیبِ شبی
کاینچنین ضربه زد به ماهِ نبی
باز اختر گرفت دستش را
بوسه زد دست حقپرستش را
بردش آرام تا سرای پدر
ناگه افتاد چشم ماه به در
گفت؛ ای مجتبی ! رهایم کن
مادر از خود دمی جدایم کن
مینمایم کمی شکیبائی
تا روَم در سرا به تنهائی
ترسم از غصه جان دهد زینب
آسمان را تکان دهد زینب
گریه کمتر کن ای بهشتی رو !
با پدر ماجرای کوچه مگو
#ابراهیم_سنائی
#ابراهیم_سنایی
#شاعر
#شاعر_اهل_بیت_علیهم_السلام
#شاعر_آئینی
#شاعر_دفاع_مقدس
#شاعر_پایداری
#خوزستان
#اهواز
╭════•🍁•════╮
🇮🇷ایتا
https://eitaa.com/madahanesfahan
سروش
http://sapp.ir/madahanesfahan
تلگرام
https://t.me/madahanesfahan
گپ
https://gap.im/Kanonmadahan
✉مقدمتان گرامی
╰════•🍁•════╯
سلام(بخوانیدوارسال کنید):
یا ام کلثوم(س)
چه خوب آموختی تحت لوای مادرت باشی
تمام عمر زیر سایه ی تاج سرت باشی
صدف باشی و بی اندازه فکر گوهرت باشی
خودت میخواستی تحت الشعاع خواهرت باشی
نوشتی در کتاب فاطمیون خط به خط زینب
قدم برداشتی گفتی فقط زینب فقط زینب
مدینه ازحسن هم یک نفر مظلوم تر دارد
همان خواهر که از حال دل خواهر خبر دارد
فدای ام کلثومی که فرمان از پدر دارد
که جای خویش زینب را همیشه در نظر دارد
برای یاری زهرا، دو دم را مرتضی آورد
علی میخواست تا زینب دوتا باشد، تو را آورد
قسم بر غربت تاریخ ؛ این ترفند ممکن نیست
دروغ محضشان کافیست ؛ این پیوند ممکن نیست
علی باشد به این وصلت رضایتمند؟ ممکن نیست
به تیغ خشمگین مرتضی سوگند ؛ ممکن نیست
فلانی را بگو شهر نبی دروازه ای دارد
نمیداند مگر که هرکسی اندازه ای دارد
دراین مکتب که حفظ شان کعبه می شود لازم
تویی کعبه ، که گرد تو جوانان بنی هاشم
برادرزاده هایت از ادب پیش تو چون خادم
حجابت قامت اکبر ، رکابت زانوی قاسم
چنان عباس ، جانت از وفاداری لبالب بود
که بعد از کربلا کارت علمداری زینب بود
شنیدم ساربان نامهربانی کرده با سر ها
سوار ناقه خواهرها ، سوار نی برادر ها
چهل منزل شدی سنگ صبور داغ مادر ها
چهل منزل کشیدی خار از پای کبوتر ها
گمانم خوب فهمیدی پریشانی زینب را
که بستی باسکینه زخم پیشانی زینب را
بمیرم ، در شلوغی های شام آنچه نباید ، شد
خودت دیدی که راه کاروان یک مرتبه سد شد
همینجا بود که حال عروس مادرت بد شد
نه....از دروازه ی ساعات باید زودتر رد شد
رباب آنجا که دایم آه حسرت می کشد اینجاست
و جایی که ابوفاضل خجالت می کشد اینجاست
مجید تال
#شعر_آیینی #شعر_اهل_بیت #شعر_روضه #شعر_شهادت_حضرت_ام_کلثوم #شعر_مرثیه #محید_تال
╭════•🍁•════╮
🇮🇷ایتا
https://eitaa.com/madahanesfahan
سروش
http://sapp.ir/madahanesfahan
تلگرام
https://t.me/madahanesfahan
گپ
https://gap.im/Kanonmadahan
✉مقدمتان گرامی
╰════•🍁•════╯
سلام(بخوانیدوارسال کنید):
بسم الله الرحمن الرحیم
#ولادت_امام_باقر_علیه_السلام
#شعر_اهل_بیت
#رجب_المرجب
(( امام باقر علیه السلام ))
بگو به نور که ماه تمام آمده است
که صبح آمد و پایان شام آمده است
برای شیعه دوباره امام آمده است
خدای فقه و حدیث و کلام آمده است
امام باقر علیه السلام آمده است
پدر حسینی و مادر سلاله ی حسن است
اویس وار زمین در هوای او قرن است
غلام خانه ی او بودن آرزوی من است
تجسم همه ی احترام آمده است
امام باقر علیه السلام آمده است
سراسر از برکات خدا پر است زمین
اگر که در صدف آسمان دُر است زمین
به نور اوست که گرم تبلور است زمین
دوباره رحمتی از جنس عام آمده است
امام باقر علیه السلام آمده است
دمیده است به دنیا دم خدادادی
به هر خرابه رسیده هوای آبادی
هزار شکر خدا را که خوب استادی_
_برای این همه شاگرد خام آمده است
امام باقر علیه السلام آمده است
چقدر در وجناتش خدا نمایان است
اسیر جذبه ی او کافر و مسلمان است
رسیده آن که امید گناهکاران است
دوباره بوی علی بر مشام آمده است
امام باقر علیه السلام آمده است
دل از تمام جهان برده است لبخندش
فقط نه خلق که دل برده از خداوندش
به داروی گل لبخند های چون قندش
به درد های همه التیام آمده است
امام باقر علیه السلام آمده است
رسیده است امامی که نافذ است و بصیر
نکرده حرف خدا را به رای خود تفسیر
نمی شود به کلام بنی امیه اسیر
برای مذهب شیعه قوام آمده است
امام باقر علیه السلام آمده است
به حکم آیه ی تطهیر پاک یعنی او
که پنجمین گُهر تابناک یعنی او
برای سنجش ایمان ملاک یعنی او
ملاک حد حلال و حرام آمده است
امام باقر علیه السلام آمده است
به علم و حلم و تمام فضائلش صلوات
به جلوه های پیمبر خصائلش صلوات
به نور چهره ی چون ماه ِ کاملش صلوات
که موعد صلوات و سلام آمده است
امام باقر علیه السلام آمده است
گروهی از سخنان خدا جدا شده اند
که در توهم خود نائب خدا شده اند
چه رازهای دروغی که برملا شده اند
که آفتاب همه روی بام آمده است
امام باقر علیه السلام آمده است
همان که وقت جسارت حضور خواهد داشت
که در مسیر اسارت حضور خواهد داشت
زمان کشتن و غارت حضور خواهد داشت
بیا که راوی غم های شام آمده است
امام باقر علیه السلام آمده است
خدا کند که شب انتظار سر برسد
سپیده سر بزند ، نوبت سحر برسد
خدا کند که به زودی همین خبر برسد :
به صف شوید دم انتقام آمده است
امام مهدی علیه السلام آمده است
#مجتبی_خرسندی
╭════•🍁•════╮
🇮🇷ایتا
https://eitaa.com/madahanesfahan
سروش
http://sapp.ir/madahanesfahan
تلگرام
https://t.me/madahanesfahan
گپ
https://gap.im/Kanonmadahan
✉مقدمتان گرامی
╰════•🍁•════╯
سلام(بخوانیدوارسال کنید):
سوز ناله ی تو
همراه با زیارت زیبای جامعه
در هر فراز نام تو را ذکر میکنم
`یا إهدنا الصراط”ِ نماز مقربین
در هر نماز نام تو را ذکر میکنم
حتی مسیحیان به دمت معتقد شدند
وقتی مسیح نذر تو کرد و شفا گرفت
دیشب مریض خانه ی ما با وساطتت
شد رو به راه، تذکره ی کربلا گرفت
پیچیده سوز ناله ی تو بین قرن ها
آهت اثر نمود و جهان پر شراره شد
با پاره پاره ی جگرت این غزل گریست
با خون دل نوشته شد و چارپاره شد
بالا سر تو ضامن آهو کشید آه
بر جمع سوگوار تو آهو اضافه شد
از روی درد ناله زدی: وای مادرم
کم شد ز سینه درد و به پهلو اضافه شد
روز دوشنبه زهر و مغیره یکی شده
با تازیانه بر جگرت حمله ور شدند
روز دوشنبه داغ دلت باز تازه شد
یادآور مصیبت دیوار و در شدند
گر چه به روی سینه ی تو زهر پا گذاشت
دور و بر تو خولی و شمر و سنان نبود
گر چه به تو تعارف جام شراب شد
دیگر خبر ز طشت و لب و خیزران نبود
از قتلگاه کرببلا سر در آورد
هر کس که کرد مرثیه خوانیِ قتل تو
یک تا دوازده... همه را شمر کشته است
آن ضربه ی دهم شده بانی قتل تو
محسن حنیفی
#شعر_اهل_بیت #شعر_روضه #شعر_شهادت_حضرت_امام_هادی #شعر_شهادت_حضرت_علی_النقی #شعر_مرثیه #محسن_حنیفی
╭════•🍁•════╮
🇮🇷ایتا
https://eitaa.com/madahanesfahan
سروش
http://sapp.ir/madahanesfahan
تلگرام
https://t.me/madahanesfahan
گپ
https://gap.im/Kanonmadahan
✉مقدمتان گرامی
╰════•🍁•════╯
سلام(بخوانیدوارسال کنید):
ریحانه کربلا
در گوشه ی خرابه گلستان رقیه است
شأنِ نزولِ ســوره ی باران رقیه است
تفســیرِ آیــه آیــه ی قرآن رقیه است
این دخترِ شــبیه به طوفان رقیه است
شهزاده ای که کاخِ ستم را خراب کرد
با حفظِ چادرش به خــــدا انقلاب کرد
از بهترین عشیره و ایل و تبار بود
از نسلِ شاهِ خیبرِ دُلدُل سـوار بود
آیینه ی تمـــام نمـــایِ وقـــار بود
درگوشه خرابه خودش ذوالفقار بود
خلقاً و ظاهراً خودِ زهرایِ اطهر است
این دخترِ سه ساله به عالم برابر است
زهراترین مقام ، مقامِ رقیه است
خورشید محوِ ماهِ تمامِ رقیه است
پایانِ عشق حسنِ ختامِ رقیه است
کرب و بلا شروعِ قیامِ رقیه است
یعنی اسیر هست ولیکن اسیر نیست
او سرفراز بوده اگر سر به زیر نیست
بیچاره نیست... چاره ی عالم رقیه است
الگویِ جـود و بخششِ حاتم رقیه است
نقشِ نگیـــنِ حلقه ی خاتم رقیه است
زیباتریــــن دلیـــلِ محرَّم رقیه است
او صبر را به حضرتِ ایّــوب داده است
یک ذره اشک هدیه به یعقوب داده است
ذکرِ رقیّه افضل الاذکــــارِ زینب است
بانویِ ما همیشه مددکــــارِ زینب است
با دست های کوچکِ خود یارِ زینب است
در کربـــلا رقیّه علمــــدارِ زینب است
سرشار از شمیمِ گُلِ یاس بوده است
بالانشینِ شـــانه ی عبّاس بوده است
از کربلا به کوفه و از کوفه تا به شام
با دست های بسته و در بین ازدحــام
در گوشه ی خرابه کند باز هم قیــام
حُسنِ ختامِ کرب و بلا بوده این پیام :
ما آبرویِ خویــش به خنجر نداده ایم
سر داده ایم از سر و معجر نداده ایم
ابراهیم زمانی قم
#ابراهیم_زمانی #اشعار_ولادت_رقیه_خاتون #شعر_اهل_بیت #شعر_مدح_و_ولادت_حضرت_رقیه #شعر_ولادت_حضرت_رقیه
╭════•🍁•════╮
🇮🇷ایتا
https://eitaa.com/madahanesfahan
سروش
http://sapp.ir/madahanesfahan
تلگرام
https://t.me/madahanesfahan
گپ
https://gap.im/Kanonmadahan
✉مقدمتان گرامی
╰════•🍁•════╯
سلام(بخوانیدوارسال کنید):
رحم کن
اشکهایم دوباره دانه دانه میافتد
مدتی کار من به تو شبانه میافتد
سالها فکر معصیت مرا زمینم زد
رحم کن بر کسی که عاجزانه میافتد
بس که بار گناه دیگران به دوشم ماند
توشههای سفر، ز روی شانه میافتد
گفتم إِنَّا إِلَیْهِ رَاجِعُون و فهمیدم
گذر پوست به دباغخانه میافتد
با زبانم تو را نخواندهام، پشیمانم
وای بر من که آتشت زبانه میافتد
عبد خاطی منم، تو غافرالخطیئاتی
باز دارد به دست من بهانه میافتد
من زمین خوردهام، خودت مرا بلندم کن
مثل طفلی که زیر تازیانه میافتد
گفت: بابا، حلال کن که برنمیخیزم!
استخوانم شکسته است و جا نمیافتد
محمد زوار
#شعر_اهل_بیت #شعر_مذهبی #شعر_مناجات_با_خدا
╭════•🍁•════╮
🇮🇷ایتا
https://eitaa.com/madahanesfahan
سروش
http://sapp.ir/madahanesfahan
تلگرام
https://t.me/madahanesfahan
گپ
https://gap.im/Kanonmadahan
✉مقدمتان گرامی
╰════•🍁•════╯
سلام(بخوانیدوارسال کنید):
یاد شما
این روزها دیگر کسی یاد شما نیست
دست دعایی محض امداد شما نیست
در خانه ها مان خلوت سجاده ای نیست
دور و بر ما زندگی ساده ای نیست
نان حلال سفره ها را گم نمودیم
یاد شما، یاد شما را گم نمودیم
بازیچه دنیا، جدا ماندیم از عشق
دنبال نان رفتیم و جا ماندیم از عشق
در روزگار ما هوای نافله نیست
اینجا برای از تو گفتن حوصله نیست
ما وارثان بی خیال عصر هستیم
حد نصاب بی وفایی را شکستیم
اینجا شبیه کوفه استعداد داریم
نامه نویس و عاشقِ شیاد داریم
نگذشته از این کوچه ها راه ظهورت
تا چند تاریک است اینجا بی حضورت؟
هر چند بی تابم به ظاهر از جدایی
ثابت قدم ماندم ولی در بی وفایی
دلتنگ دنیا می شوم دلتنگ تو نه
هم رنگ دنیا می شوم هم رنگ تو نه
حسن کردی
#حسن_کردی #شعر_اهل_بیت #شعر_روضه #شعر_فراق_امام_زمان
╭════•🍁•════╮
تلگرام
https://t.me/madahanesfahan
اینستاگرام
Www.instagram.com/kanonmadahanesfahan
سروش
http://sapp.ir/madahanesfahan
ایتا
https://eitaa.com/madahanesfahan
گپ
https://gap.im/Kanonmadahan
✉مقدمتان گرامی
╰════•🍁•════╯
سلام(بخوانیدوارسال کنید):
عزیز دل حسین(ع)
تنها تو این خرابه
دارم می میرم از درد
هیشکی برام نمونده
گوشوارمم ولم کرد
اشکی که تو چشامه
آبه ولی آتیشه
تاول دلش گرفته
اشکاش تموم نمیشه
خاکم دلش برام سوخت
گفت اینجا، جای تو نیست
چندسالته رقیه ؟
حسرت برای تو نیست
فهمیدم از نگاهت
اینکه یه کوه دردی
وقتی که تو خرابه
مرگ آرزو می کردی
عوض شدی تو انگار
مثل گذشته نیستی
چی شده که رو پاتم
با دردسر وامیستی
موهات یه کم بلند بود
بهونه گیر نبودی
چی به سرت آورده
محله ی یهودی
می گفتی دلخوشیت، به
یه از سفر رسیده ست
عروسکه تو دستات
یا یه سر بریده ست؟
بهش بگو بابامی
سری که روبرومی
بگو که هرچی باشی
تمومه آرزومی ..
حسرت این سه ساله
ازت یه بوسه می خواد
لبم که خیزرون نیست
فقط یه بوسه می خواد
خاکستر موهاتو
باگریه هام می شورم
تنور که رفت سرتو
شکسته شد غرورم
شبیه چادر من
سرت زیر پا مونده
اشک چشای خونت
حیگرمو سوزونده
چشامو روی هرچی
به غیر تو می بندم
درد و کنار میزارم
بخاطرت می خندم
آرزویی ندارم
منو ببر که خسته م
پر از ترک ، پر از درد
یه آینه ی شکسته م
تار دیدمت ببخشید
آتیش داغ و دردم
ضعیف شدم حلال کن
خوب بغلت نکردم ...
دل تنگیه یه ماهم
آغوشتو میخواد ، نه ؟
راستی برای دفنم
دستای تو میاد ، نه ؟
این شب آخریه
فکری به حال من کن
پس بگیر از یزیدا
چادرمو ، کفن کن ...
ناصر دودانگه
#شعر_اهل_بیت #شعر_خرابه_شام #شعر_روضه #شعر_شهادت_حضرت_رقیه
╭════•🍁•════╮
تلگرام
https://t.me/madahanesfahan
اینستاگرام
Www.instagram.com/kanonmadahanesfahan
سروش
http://sapp.ir/madahanesfahan
ایتا
https://eitaa.com/madahanesfahan
گپ
https://gap.im/Kanonmadahan
✉مقدمتان گرامی
╰════•🍁•════╯
سلام(بخوانیدوارسال کنید):
عزیز دل حسین(ع)
تنها تو این خرابه
دارم می میرم از درد
هیشکی برام نمونده
گوشوارمم ولم کرد
اشکی که تو چشامه
آبه ولی آتیشه
تاول دلش گرفته
اشکاش تموم نمیشه
خاکم دلش برام سوخت
گفت اینجا، جای تو نیست
چندسالته رقیه ؟
حسرت برای تو نیست
فهمیدم از نگاهت
اینکه یه کوه دردی
وقتی که تو خرابه
مرگ آرزو می کردی
عوض شدی تو انگار
مثل گذشته نیستی
چی شده که رو پاتم
با دردسر وامیستی
موهات یه کم بلند بود
بهونه گیر نبودی
چی به سرت آورده
محله ی یهودی
می گفتی دلخوشیت، به
یه از سفر رسیده ست
عروسکه تو دستات
یا یه سر بریده ست؟
بهش بگو بابامی
سری که روبرومی
بگو که هرچی باشی
تمومه آرزومی ..
حسرت این سه ساله
ازت یه بوسه می خواد
لبم که خیزرون نیست
فقط یه بوسه می خواد
خاکستر موهاتو
باگریه هام می شورم
تنور که رفت سرتو
شکسته شد غرورم
شبیه چادر من
سرت زیر پا مونده
اشک چشای خونت
حیگرمو سوزونده
چشامو روی هرچی
به غیر تو می بندم
درد و کنار میزارم
بخاطرت می خندم
آرزویی ندارم
منو ببر که خسته م
پر از ترک ، پر از درد
یه آینه ی شکسته م
تار دیدمت ببخشید
آتیش داغ و دردم
ضعیف شدم حلال کن
خوب بغلت نکردم ...
دل تنگیه یه ماهم
آغوشتو میخواد ، نه ؟
راستی برای دفنم
دستای تو میاد ، نه ؟
این شب آخریه
فکری به حال من کن
پس بگیر از یزیدا
چادرمو ، کفن کن ...
ناصر دودانگه
#شعر_اهل_بیت #شعر_خرابه_شام #شعر_روضه #شعر_شهادت_حضرت_رقیه
╭════•🍁•════╮
تلگرام
https://t.me/madahanesfahan
اینستاگرام
Www.instagram.com/kanonmadahanesfahan
سروش
http://sapp.ir/madahanesfahan
ایتا
https://eitaa.com/madahanesfahan
گپ
https://gap.im/Kanonmadahan
✉مقدمتان گرامی
╰════•🍁•════╯
سلام(بخوانیدوارسال کنید):
عزيز فاطمه
هر آنچه بود برايش به اين و آن بخشيد
چنانچه آخر سر لقمه از دهان بخشيد
اگر چه حاجت مردم فقط زميني بود
چه رزق ها كه به آن ها از آسمان بخشيد
كريم هر چه كه دارد ز خود نميداند
چقدر زندگي اش را به ديگران بخشيد
بني اميه به ذلت كشيد مردم را
عزيز فاطمه عزت به مومنان بخشيد
،ويطعمون طعام،در همين خانه ست
به سائل و به يتيم و اسير نان بخشيد
كرم نهفته فراوان به صلح او حتي
به دين مرده دوباره دميد و جان بخشيد
همينكه پلك كسي در مصيبت اش تر شد
گناه او كه بماند به او جنان بخشيد
به جاي آب به او زهر داد،در عوض اش
كريم قاتل خود را دم اذان بخشيد
محسن صرامی
#شعر_اهل_بيت #شعر_كريم_اهل_بيت #شعر_مدح_امام_حسن #شعر_مدح_امام_مجتبي
╭════•🍁•════╮
تلگرام
https://t.me/madahanesfahan
اینستاگرام
Www.instagram.com/kanonmadahanesfahan
سروش
http://sapp.ir/madahanesfahan
ایتا
https://eitaa.com/madahanesfahan
گپ
https://gap.im/Kanonmadahan
✉مقدمتان گرامی
╰════•🍁•════╯
عزیزم حسین
سبو غیر کوثر ندارد حسین
از این گریه بهتر ندارد حسین
خجالت نکش منتّش را بکش
شکایت ز نوکر ندارد حسین
عزایش عزای عظیم خداست
غمش حداکثر ندارد حسین
مرا تا نبرده حرم، اربعین
قدم از قدم برندارد حسین
طریق الحسین بر کسی بسته نیست
حسینیه اش در ندارد حسین
حسن سفره دار نجف کربلاست
که این سفره، آخر ندارد حسین
سپرده به عباسِ خود، کار را
که کاری به محشر ندارد حسین
صدایم زده از سرِ نیزه با
صدایی که جوهر ندارد حسین
فقط روبروی ضریحش خوشم
ضریحش برابر ندارد حسین
علی اکبرش شبه پیغمبر است
چو او شبه حیدر ندارد حسین
تنش را به روی عبا جمع کرد
جز این چاره دیگر ندارد حسین
رضا دین پرور
#رضا_دین_پرور #شعر_اهل_بیت #شعر_جدید #شعر_روضه
🔻مقدمتان را به این کانال 11 هزار نفری
✅ خوب
✅ پرمحتوا
✅ و ارزشمند گرامی می داریم
╔═💎💫═══╗
➡️ www.mesf.ir/s
╚═══💫💎═╝
💠 اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ 💠
تا خدایی خدا! در دل وجان است حسین...
ما پناهنده به اوییم امان است حسین
یک حسین گفتم و غمها همه از یادم رفت
همه دلخوشی ما ز جهان است حسین
بیشتر از خود ما غصه ما را خورده
شکر دارد!پدر سینه زنان است حسین
تا براین سینه زدی بار گناهت را شست
بیشتر سینه بزن!خانه تکان است حسین
اوصدا کرده که امشب همه اینجا هستیم
مردی اش بیشتر از حد بیان است حسین
وارد روضه شدی محضر زهرا هستی
روضه هایش بخدا عین جنان است حسین..
سید پوریا هاشمی
#سید_پوریا_هاشمی #شعر_اهل_بیت #شعر_جدید #شعر_روضه #شعر_سیاهپوشان
🔻مقدمتان را به این کانال 11 هزار نفری
✅ خوب
✅ پرمحتوا
✅ و ارزشمند گرامی می داریم
╔═💎💫═══╗
➡️ www.mesf.ir/s
╚═══💫💎═╝
💠 اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ 💠