eitaa logo
کانون مداحان
26هزار دنبال‌کننده
20هزار عکس
19.9هزار ویدیو
184 فایل
کانون مداحان استان مرکز آموزش عمومی ، تخصصی و سطح عالی مداحی. خیریه فرهنگی ذاکرین امام حسین (ع)
مشاهده در ایتا
دانلود
عمه گرفته چشم مرا دستی به چشمهای ترم خورد بی هوا سر نیزه ای به بال و پرم خورد بی هوا از جانب یهود ببین پاره های سنگ از چند زاویه به سرم خورد بی هوا بابا هنوز خون تو بر نعل اسب هاست این مهر سرخ بر کمرم خورد بی هوا پهلوی من شکسته شد و عمه پیر شد بسکه لگد به اهل حرم خورد بی هوا وقتی که خیزران به لب خشک تو نشست انگار تیر بر جگرم خورد بی هوا عمه گرفته چشم مرا ،فکر کرده است!!! بابا به تشت زر نظرم خورد بی هوا قصد زدن نداشت ،فقط ناز کرده است!! مردی که چکمه اش به سرم خورد بی هوا  امیر حسین آکار ╭════•🍁•════╮ 🇮🇷ایتا https://eitaa.com/maddahanesf سروش http://sapp.ir/maddahanesf تلگرام https://t.me/madahanesfahan بله https://ble.im/maddahanesf گپ https://gap.im/maddahanesf اینستاگرام Www.instagram.com/maddahanesf ✉مقدمتان گرامی ╰════•🍁•════╯
پاهایم آبله زده بابا باید که شرح داد خرابات طور را پای تو ریخت زمزم اشک طهور را باید که شست زلف تو را با گلاب ناب چون راهبی که درک نموده حضور را از بس که باد پنجه زده بین زلف تو باید که باز کرد گره های کور را پاهایم آبله زده بابا، عمو کجاست؟ باید عمو ادب بکند راه دور را انبان به دوش خانه ی ما هم سری زدی سهم خرابه کرده ای آیات نور را همراه اشک، سوره ی کوثر بخوان پدر بابا بخوان برای همه، این سطور را حوریه را کنیزی منزل نمی برند در بین طشت زمزمه کن
یا غیور” را 

از روی نیزه زمزمه کن 
ان یکاد” را دیدی به دور قافله چشمان شور را؟ بخشیده ام به یمن حضور تو زجر را اما نخواه تا که ببخشم تنور را اما نخواه تا که ببخشم شراب را طشت طلا و بوسه ی چوب جسور را جان می دهم بیا و مرا تا نجف ببر تا که دوباره حس بکنم آن غرور را .. محسن حنیفی ╭════•🍁•════╮ 🇮🇷ایتا https://eitaa.com/maddahanesf سروش http://sapp.ir/maddahanesf تلگرام https://t.me/madahanesfahan بله https://ble.im/maddahanesf گپ https://gap.im/maddahanesf اینستاگرام Www.instagram.com/maddahanesf ✉مقدمتان گرامی ╰════•🍁•════╯
شبی در خواب دیدم شبی در خواب دیدم روزی نوکر زیارت بود از اقبال خوشم کرببلا اینبار قسمت بود پیاده راه افتاده به سمت شاه میرفتم برای این گدا کرببلا رفتن سعادت بود برای عشق فرقی در سفیدی و سیاهی نیست چه لطفی هرکس از یک گوشه ی این خاک دعوت بود خدا از عرش خود آمد برای دیدن آنکه به زائرهای شاه کربلا در حال خدمت بود دلم میرفت با هر صحنه ای تا ناگهان دیدم که دختر بچه ای پایش پر از زخم و جراحت بود کمی چشمان خورا بستم و رفتم به روزی که سه ساله دختری کنج خرابه در اسارت بود سه ساله گریه کرده تا علمدار پدر باشد علمداری که اشکش پرچمی در اوج عزت بود رقیه گفت بابا اینقدر اینها مسلمانند که حتی سیلی و ضرب لگد هم با جماعت بود نگاه دختری سمت النگو رفت آن لحظه که دختر بچه با بابای خود مشغول صحبت بود چقدر این ناز دانه مثل مادر بود آن گونه که دستی روی پهلو دست دیگر روی صورت بود  امیر حسین آکار ╭════•🍁•════╮ 🇮🇷ایتا https://eitaa.com/maddahanesf سروش http://sapp.ir/maddahanesf تلگرام https://t.me/madahanesfahan بله https://ble.im/maddahanesf گپ https://gap.im/maddahanesf اینستاگرام Www.instagram.com/maddahanesf ✉مقدمتان گرامی ╰════•🍁•════╯
یه باغچه گُل با ساقه ی شکسته خرابه و مخدرات خسته بعد تو ما یه روز خوش ندیدیم قسم به هر نافله ی نشسته نیستی شده کُنج خرابه خونه‌م دخترا میزنن زخم زبونم بذار بگن “بابات تو رو نمیخواد” دوسِت دارم، دوسم داری، میدونم چقد صدا زدم “بابا کجایی؟” سخته توو صحرا گم شدن خدایی من که اصن شمرو حلال نکردم زجرو حلال نکن تو هم بابایی… قصّه ی غصّه هام نداره آخر حق بده تاره چشم دائماً تر اما بابا سوی چشامو کم کرد ضربه ی بی هوای سیلی بیشتر سیلی زدن به صورت منی که توو شهرمون بهم میگن ملیکه خیلی برای عمه جون دعا کن توو درد تک تکه ماها شریکه برمیدارم فاصلمونو تا تو باید ببینی حال خواهراتو آوردنت تا پیش عمه با من بردن من از این خرابه با تو محاسنت رو کی به خون کشونده؟ خاک یتیمی رو سرم نشونده؟ عیبی نداره دستاتو نداری مویی واسه شونه شدن نمونده بریم یه جایی که گِله نباشه بین من و تو فاصله نباشه هرجایی پیشم باشی خوبه اما بریم یه جا که حرمله نباشه… مرضیه نعیم امینی ╭════•🍁•════╮ 🇮🇷ایتا https://eitaa.com/maddahanesf سروش http://sapp.ir/maddahanesf تلگرام https://t.me/madahanesfahan بله https://ble.im/maddahanesf گپ https://gap.im/maddahanesf اینستاگرام Www.instagram.com/maddahanesf ✉مقدمتان گرامی ╰════•🍁•════╯
ای وای ای وای اگر موی سرت سوخته باشد در آتش خیمه جگرت سوخته باشد سخت است که فریاد زنی در دل آتش چون حنجره ی نوحه گرت سوخته باشد بیهوده شود کوشش پرواز و پریدن از ناقه اگر بال و پرت سوخته باشد چون شاخه ی خشکی که به هر ضربه میفتی مخصوصا اگر برگ و برت سوخته باشد احساس تنفر کنی از هرچه تنور است چون زلف سیاه پدرت سوخته باشد اتش که بیفتد به سر و روی تو از بام انگار جهان در نظرت سوخته باشد تاریک شود شام غمت تیره تر از شام وقتی روی نیزه قمرت سوخته باشد با حرمله سخت است صدا کردن بابا با سیلی اگر چشم ترت سوخته باشد سید حجت بحرالعلومی ╭════•🍁•════╮ 🇮🇷ایتا https://eitaa.com/maddahanesf سروش http://sapp.ir/maddahanesf تلگرام https://t.me/madahanesfahan بله https://ble.im/maddahanesf گپ https://gap.im/maddahanesf اینستاگرام Www.instagram.com/maddahanesf ✉مقدمتان گرامی ╰════•🍁•════╯
جانم به قربان شما آمدی جانم به قربان شما بابای من مهربان ساکن بر نیزه ها بابای من چه عجب که نیزه ها دست از سرت برداشتند نازنینم تو کجا اینجا کجا؟ بابای من جای تو آغوش من باشد نه در طشت طلا من بدم می آید از طشت طلا بابای من من که دلتنگ نوازش های دستان تو ام دست هایت را نیاوردی چرا؟ بابای من حرف هایم را اگر آرام می گویم ببخش از گلویم در نمی آید صدا بابای من باورش سخت است اما راه رفتن های من سخت گردیده برایم بی عصا بابای من ماجرای کوچه های شام پیرم کرده است چشم های بی حیا کشته مرا بابای من تو به روی نیزه ای و من به روی ناقه ای می شنیدم می شنیدی ناسزا بابای من خسته ام من از طناب و از عذاب بی کسی خسته ام از زجر پست بی حیا بابای من از لباس پاره ی عمه خجالت می کشم بعد من گاهی به دیدارش بیا بابای من حسن کردی ╭════•🍁•════╮ 🇮🇷ایتا https://eitaa.com/maddahanesf سروش http://sapp.ir/maddahanesf تلگرام https://t.me/madahanesfahan بله https://ble.im/maddahanesf گپ https://gap.im/maddahanesf اینستاگرام Www.instagram.com/maddahanesf ✉مقدمتان گرامی ╰════•🍁•════╯
گفتم نزن گفتم نزن افتادم از پا باز هم زد او را قسم دادم به زهرا باز هم زد کودک زدن دارد مگر،صد بار گفتم من که ندارم با تو دعوا باز هم زد ناراحتم خیلی به بابا حرف بد زد گفتم نگوید بد به بابا باز هم زد او چکمه پایش بود و من پای برهنه خون می چکید از هر دو تا پا باز هم زد فریاد می زد بر سر من از سر قیض گفتم خودم می آیم آقا،باز هم زد از زجر بی زارم بدم می آید از او چون حال من را دید،اما باز هم زد با پا مرا هل داد خیلی وحشیانه بر سر گرفتم دست ها را باز هم زد گفتم بگو آخر خودت دختر نداری؟ بابا نبودی هیچ آیا؟باز هم زد حسن کردی ╭════•🍁•════╮ 🇮🇷ایتا https://eitaa.com/maddahanesf سروش http://sapp.ir/maddahanesf تلگرام https://t.me/madahanesfahan بله https://ble.im/maddahanesf گپ https://gap.im/maddahanesf اینستاگرام Www.instagram.com/maddahanesf ✉مقدمتان گرامی ╰════•🍁•════╯
گلزار حرم دیگر به گلزار حرم نیلوفری نیست در بین آیات غریبت کوثری نیست منزل به منزل رفتم و فهمیده ام که – از چشم نامحرم نگاه بدتری نیست وقتی که معجرها به دست باد رفته جز آستین پاره چیز بهتری نیست طرز نگاه زجر و اخمش ترس دارد کافرتراز او هیچ فرد دیگری نیست اصلا چرا لالایی میخواند ربابت ؟ در بین گهواره که دیگر اصغری نیست دیدی که نامردان غرورم را شکستند گیر سرم را زیر دست وپا شکستند بار یتیمی از ازل تقدیر من بود در قاب شوم بی کسی تصویر من بود بازی کودک های کوفه فرق دارد سرگرمی آنها فقط تحقیر من بود باید حلالیت بگیرم من از عمه هرکس که میزد عمه را تقصیر من بود رنج سفر بامن دوچندان شد برایش هر دفعه که خوردم زمین درگیر من بود از بعد آن روزی که گم کردم حرم را دائم حواس عمه بر زنجیر من بود باید به کامم لکنت و تاول ببینم من دوست دالم تا تولا بهتل ببینم کی دیده ای در حالتی دشوار باشم محتاج یاری در و دیوار باشم این موقع از شب وقت خواب کودکان است کی دیده ای که تا سحر بیدار باشم کی دیده بودی تو مرا تا پاسی از شب تنها میان کوچه و بازار باشم چشمان خونین عمو طاقت ندارد باعمه ام در دیده ی انزار باشم از عرش نی افتاده تا شاهد نباشد درهاله ی نامحرم بسیار باشم کم کن ز حال اضطرارم تا بخوابم امشب بمان قدری کنارم تا بخوابم از لحظه ای که گم شدم در بین صحرا دیگر از آن شب ترس دارم تا بخوابم جز سنگ هایی که دراینجا خورده برما بالش به زیر سر ندارم تا بخوابم امشب بیا هر بوسه ای را مرحمی کن بر زخم های بیشمارم تا بخوابم چندی سرم بر روی پایت بود و حالا سر در کنارت میگذارم تا بخوابم امشب گمانم میوه ی صبرم رسیده قرآن به سر دارم شب قدرم رسیده مجید قاسمی ╭════•🍁•════╮ 🇮🇷ایتا https://eitaa.com/maddahanesf سروش http://sapp.ir/maddahanesf تلگرام https://t.me/madahanesfahan بله https://ble.im/maddahanesf گپ https://gap.im/maddahanesf اینستاگرام Www.instagram.com/maddahanesf ✉مقدمتان گرامی ╰════•🍁•════╯
یه دختری میریزه اشکام دونه دونه آهسته آهسته رو گونه یه دردی دارم توی سینه دردی که هیشکی نمیدونه وقتی که افتادم رو خارا یکی بهم حرفای بد زد هردفه اسمتو آوردم محکم به پهلوهام لگد زد به عمه جون نشون نمیدم جای لگدهاشو رو پهلوم صورتمو بادست گرفتم تانشه جای سیلی معلوم سر تو روی نیزه داره واسه دلم قرآن میخونه چی سر دندونات آوردند بیا که برگردیم به خونه ازمشتایی که توسرم خورد گُلِ سرم یه تیکه خونه طعنه ی دخترای کوفی بابا دلم رو میسوزنه یه دختری همش میخندید به من و این لباس پاره نمیتونستم راه برم خوب دیدم ادامو در میاره گوشوارمو دیدم تو گوشش لباس تو تن باباش بود خوش بحالش هرجا که میرفت باباجونش همش باهاش بود کجایی پس بابای خوبم شب خرابه خیلی سرده یکی به من گفته که بابات رفته سفر بر نمیگرده  عالیه رجبی ╭════•🍁•════╮ 🇮🇷ایتا https://eitaa.com/maddahanesf سروش http://sapp.ir/maddahanesf تلگرام https://t.me/madahanesfahan بله https://ble.im/maddahanesf گپ https://gap.im/maddahanesf اینستاگرام Www.instagram.com/maddahanesf ✉مقدمتان گرامی ╰════•🍁•════╯
بيا عمه كمك كن نمانده ذره ای حتی به جسم خسته جان اصلأ نه ماند از شدت لکنت مرا شرح بیان اصلأ بیا عمه کمک کن راس بابا را بده دستم نمانده در تن رنجور و بیمارم توان اصلأ شباهت های بسیاری میان ما دوتا باشد نباشد در شمردن های این غم ها زمان اصلأ شکسته مثل بازویم پدرجان بین ابرویت ندارد هیچ درمانی گمانم این و آن اصلأ الهی بشکند دستش نه لب مانده نه دندانی برای مردم کافر دگر قرآن نخوان اصلأ بمیرم من بمیرم من بمیرم من چه حلقومی تن ات که جای خود راس ت نبوده در امان اصلأ بغل می گیرمت محکم تو را ای بهتر از جانم تو را هرگز نخواهم داد دست دیگران اصلأ محسن صرامی ╭════•🍁•════╮ 🇮🇷ایتا https://eitaa.com/maddahanesf سروش http://sapp.ir/maddahanesf تلگرام https://t.me/madahanesfahan بله https://ble.im/maddahanesf گپ https://gap.im/maddahanesf اینستاگرام Www.instagram.com/maddahanesf ✉مقدمتان گرامی ╰════•🍁•════╯
بابا حسین(ع) سرت به دامنم اینبار مثل قبل نشد هنوز لحظه‌ی دیدار مثل قبل نشد تو آمدی که من آرام تر شوم نشدم دل شکسته‌ام انگار مثل قبل نشد چقدر غنچه‌ی لبخند دورِ لب داری یکی از این همه تکرار مثل قبل نشد پُر از گره شده موهام هرچه بافتمش یکی دو بار نه ، بسیار ، مثل قبل نشد سکینه دق کند آخر که بعد رفتن در حراجی سر بازار مثل قبل نشد رُباب بوده و لبخندهای مردم شام هنوز از آن همه آزار مثل قبل نشد هنوز جای کتک‌های دیشبش مانده هنوز این دل افگار مثل قبل نشد هنوز دیدِ کنیزی به خواهرم دارند هنوز صحبت انظار مثل قبل نشد نشد نماز بخوانم دوباره با چادر حکایت من و این کار مثل قبل نشد کمک گرفتم از عمه به پات برخیزم دوباره از در و دیوار مثل قبل نشد احمد شاکرى ╭════•🍁•════╮ 🇮🇷ایتا https://eitaa.com/maddahanesf سروش http://sapp.ir/maddahanesf تلگرام https://t.me/madahanesfahan بله https://ble.im/maddahanesf گپ https://gap.im/maddahanesf اینستاگرام Www.instagram.com/maddahanesf ✉مقدمتان گرامی ╰════•🍁•════╯
بابا برایم دعا کن دیگر شکستن ندارد ،بال وپر کوچک من میترسم از هم بپاشد،این پیکر کوچک من آه ای سر روی زانو،ای ماه آشفته گیسو دیشب خودت روضه خواندی ،بر منبر کوچک من این درد درمان ندارد،میدانم امکان ندارد زخم سرت را ببندی،با معجر کوچک من غارت گران دل نکندند،از گوش واز گوشواره انگشت وانگشتر تو،انگشتر کوچک من آتش به جان جهان زد،دستی که با خیزران زد یا بر لب خونی تو یا بر سر کوچک من بابا برایم دعا کن،شام مرا کربلا کن یکبار دیگر صدا کن:ای دختر کوچک من!  احمد علوی ╭════•🍁•════╮ 🇮🇷ایتا https://eitaa.com/maddahanesf سروش http://sapp.ir/maddahanesf تلگرام https://t.me/madahanesfahan بله https://ble.im/maddahanesf گپ https://gap.im/maddahanesf اینستاگرام Www.instagram.com/maddahanesf ✉مقدمتان گرامی ╰════•🍁•════╯
خیلی دلم تنگه خیلی دلم تنگ شده واست بابا دلتنگتم با همه وجودم چطور دلت میاد پیشم نمیای؟ من که برات دختر خوبی بودم دلم گرفته بابا از زمونه دلم گرفته بابا از روزگار دل ربابم مث من گرفته داری میای داداش علی رم بیار اگه بیای حال منم خوب میشه اگه بیای پائیزمون بهاره قول بده اومدی برام بخندی قول میدم اینجا کسی چوب نداره بابامی با همین سر بریده منم هنوز دخترتم مگه نه؟ یادته دوس داشتی که زود بزرگ شم ببین ، مث مادرتم مگه نه؟ سکینه هم دلش برات تنگ شده عکستو رو خاک می کشید بابایی عمه میگه شبیه زهرا شدم اونم شبا درد می کشید بابایی ؟ عروسکم گم شده توی صحرا هیشکی دیگه ازش خبر نداره بد نمیشه حالا که مو سفیدم برام عروسک بخرن دوباره؟ خرابه فهمید که چرا بیدارم چیکار کنم دلم بابامو می خواد به عمه گفتم اگه امشب نیاد برای تشییع جنازم میاد صدای پا میاد می‌ترسم بابا صدای پا میاد می‌لرزه تنم سربازا رفتن پا می‌شم دوباره خودم رو از ترسه به خواب می‌زنم مجید رضایی ╭════•🍁•════╮ 🇮🇷ایتا https://eitaa.com/maddahanesf سروش http://sapp.ir/maddahanesf تلگرام https://t.me/madahanesfahan بله https://ble.im/maddahanesf گپ https://gap.im/maddahanesf اینستاگرام Www.instagram.com/maddahanesf ✉مقدمتان گرامی ╰════•🍁•════╯
وقت اش نشد وقت اش نشد دیگر تو را راحت ببینم اندازه ی قدری فقط صحبت ببینم من کار واجب با تو دارم،وقت تنگ است باید تو را دیگر به هر قیمت ببینم رفتی به روی نیزه های این و آن که روی تو را از دور با حسرت ببینم مهمان نوازی های این مردم عجیب است من که نشد خیری از این دعوت ببینم حتی نگاه زجر ملعون داده زجرم تا کی بمانم زجر با وحشت ببینم دیر آمدی،شد چشم هایم تار و کم سو باید تو را با سختی و زحمت ببینم دیدم سرت این روزها خیلی شلوغ است یک جا نشد دور تو را خلوت ببینم ای کاش می مردم پدرجان قبل از این که راس تو را در تشت،در غربت ببینم... محسن صرامی ╭════•🍁•════╮ 🇮🇷ایتا https://eitaa.com/maddahanesf سروش http://sapp.ir/maddahanesf تلگرام https://t.me/madahanesfahan بله https://ble.im/maddahanesf گپ https://gap.im/maddahanesf اینستاگرام Www.instagram.com/maddahanesf ✉مقدمتان گرامی ╰════•🍁•════╯
اشک روان بغض مرا آه نهان گرفته چشم مرا اشک روان گرفته از بس زمین خوردم رمق ندارم حتی دلم از آسمان گرفته عمه سپر شد لیک تازیانه بر پیکرم یک در میان گرفته سخت است دشوار است گریه دار است شیرین زبان لکنت زبان گرفته عطر سرت خیلی گرسنه ام کرد ویرانه ام را بوی نان گرفته قطعاً مرا دیگر نمی شناسی از بسکه باغم را خزان گرفته درد سرم درد سر بزرگی است آن قدر که از من امان گرفته خیلی به من گفتند که یتیمم خیلی دلم از این و آن گرفته با بوسه فارغ از جراحتم کن جانم بگیر از درد راحتم کن خوب است ساز گریه ساز کردن یک گوشه ای راز و نیاز کردن ای قبله ام زیباست در خرابه رو بر سرت خونین نماز کردن چیزی نمانده شام فتح گردد وقتش شده فتح حجاز کردن بی روسری هم بی حجاب بودن یعنی سرت را سرفراز کردن اصلاً همان بهتر که من بمیرم سختاست وقتی چشم باز کردن شانه بزن موی مرا که امشب باید عَلم در احتزاز کردن ابرو شکسته گونه نیلگون است محتاج ابزار است ناز کردن با بوسه فارغ از جراحتم کن جانم بگیر از درد راحتم کن اصلاً نگفت این خسته پا ندارد این زخمی مجروح نا...ندارد از پشت سر موی مرا کشیدند این زجر انگاری خدا ندارد ترسیدم و تبخال زد لب من حالا لبم میل غذا ندارد دوری زتو درد آور است اما اینجا سخن از درد جا ندارد سیلی محکم خوردم و پس از أن گوشم دگر زنگ صدا ندارد پیش خودم باشی برات امن است سر...طاقت سرنیزه را ندارد از ناقه افتادن اگرچه سخت است از عزت افتادن دوا ندارد با بوسه فارغ از جراحتم کن جانم بگیر از درد راحتم کن سعید توفیقی *آدرس کانالهای مداحان👇👇:* https://zil.ink/maddahanesf ■ *مقدمتان گرامی* *لطفااین کانال را به دوستان خودمعرفی نمایید*
نازنین من ای دختر سه ساله ی من،نازنین من ای یادگار سوخته ی سرزمین من دستی نبود تا که نوازش کنم تو را وقتی که در خرابه شدی هم نشین من دیدی چگونه لشکر دشمن نشسته بود یا در کمین گوش تو یا در کمین من دیدی سرم جدا شده و پیکرم رهاست دور از هم است فاصله (حاء) و (سین) من عمه هنوز پشت سرت ایستاده است این خواهر شکسته ی مرد آفرین من ای کهکشان شیری چشم تو دلنواز خورشید من ستاره ی من مه جبین من جبریل هم ملازم پا در رکاب توست ای بر رکاب سرخ شهادت نگین من  احمد علوی *آدرس کانالهای مداحان👇👇:* https://zil.ink/maddahanesf ■ *مقدمتان گرامی* *لطفااین کانال را به دوستان خودمعرفی نمایید*
بابای من خنده دشوار را بیمار می فهمد فقط حال من را مرد دختردار می فهمد فقط حنجرم در آتش خیمه پس از تو سوخته حرف من را عمه از رفتار می فهمد فقط چشم کم سو و زمین افتادنم را زیر پا هرکسی که رفته در انظار می فهمد فقط سختی کار مرا باآستین پاره ام آنکسی که رد شد از بازار می فهمد فقط طعنه ها و خنده های شمر و خولی یکطرف زجر از حرف حساب، آزار می فهمد فقط سینهء تنگ مرا با مُشت محکم خُرد کرد درد پهلوی مرا دیوار میفهمد فقط زخم بازوی مرا شلاق و کعب نیزه ها تاول پای مرا هم خار میفهمد فقط لکنتم زیر سر آن سرخ موی مست بود علتش را آن جنایتکار میفهمد فقط آمدی باسر دوباره بوسه بارانم کنی چشم تار من همین مقدار می فهمد فقط رضا دین پرور *آدرس کانالهای مداحان👇👇:* https://zil.ink/maddahanesf ■ *مقدمتان گرامی* *لطفااین کانال را به دوستان خودمعرفی نمایید*
بند بندم سوخته سنگ خارا شد دگر آن بستری که داشتم یک زمان می بافتم موی سری که داشتم روی نی رفتی و رفتم با سپاه شامیان بی علمدار و علم ؛ بی لشکری که داشتم بند بندم سوخته این سوخته تقدیم تو باد برده کربلا خاکستری که داشتم با اشاره با تو صحبت میکنم شرمنده ام سوخت بین شعله تار حنجری که داشتم گفت اسمت چیست گفتم فاطمه! یکدفعه زد دردسرها داشت اسم مادری که داشتم دستهایم را گره کردم به روی صورتم خرد شد زیر لگدها سنگری که داشتم گوشوارم را خودم میدادم اما بد کشید گوش من‌ را پاره کرد ان زیوری که داشتم گونه سرخ مرا با مشت نیلی کرده است حیف شد افتاد سیب نوبری که داشتم یا نمیبینی مرا تا بوسه بارانم کنی یا نمیبیند تورا چشم تری که داشتم راستی داری خبر از گیسویم که سوخته راستی داری خبر از معجری که داشتم راستی دیدی چگونه خواهرانم را زدند؟ لاله کاری شد همه دور و بری که داشتم من نمیپرسم چه شد انگشتری که داشتی تو نپرس از من چه شد انگشتری که داشتم کاشکی پا میشدی از تشت و می گفتی پدر: پس تویی شیرین زبانم دختری که داشتم با کنیزی در میان کوچه ها حرفم شده خرد شد شآن و شئون برتری که داشتم بین بزم می همینکه حرف خدمتکار شد بیشتر شد لکنت دردآوری که داشتم رضا دین پرور سید پوریا هاشمی *آدرس کانالهای مداحان👇👇:* https://zil.ink/maddahanesf ■ *مقدمتان گرامی* *لطفااین کانال را به دوستان خودمعرفی نمایید*
نيامدي در انتظار ، چشم من سپید شد نیامدی نهال قد من شبیه بید شد نیامدی بیا مرا ببر که دست و پای گیر عمّه ام به درد های او غمم مزید شد نیامدی زبان پرنوازشت کجاست ، طعنه خورده ام؟ عمو نبود، حرف زر خرید شد نیامدی برای دخترانشان لباس نو خریده اند که روز مرگ دختر تو عید شد نیامدی چه بارها که حرف من ، به التماس بوسه ای به دست چوب بی ادب شهید شد نیامدی شبی که سوختم پدر ، به دیدن تو آمدم تنور رفته ، وقت بازدید شد نیامدی !   علی ناظمی *آدرس کانال مداحان👇👇:* https://zil.ink/maddahanesf ■ *مقدمتان گرامی* *اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ*
بابا حسین(ع) تو نیستی و لشگری مرا عذاب میدهند عذاب لقمه نانی و عذاب آب میدهند سوال میکنم ز نیزه دارها سرت کجاست؟ ولی به حرف های بد به من جواب میدهند! برای آنکه بیشتر بترسم از حرامیان به تازیانه ها چقدر پیچ و تاب میدهند خودت بگو که جرم یک یتیم بی گناه چیست؟ که اینقدر به قلب زارم اضطراب میدهند همینکه میخورم ز ناقه بر زمین مرا پدر... به مو بلند میکنند و به رباب میدهند! تمام پیکرم ز فرط درد تیر میکشد به ناقه هرقدر که بیشتر شتاب میدهند! کجاست تا عموی من ببیند این کوفیان به آستین پاره ای به ما حجاب میدهد.. اگر که رنگ صورتم عوض شده دلیل داشت به ما همیشه جا به زیر آفتاب میدهند دوباره خواب دیده ام که زجر میرسد به من چه زجرها که هی میان خواب میدهند کسی دلش بحال گریه های دخترت نسوخت و پای هیچ کس شبیه پای دخترت نسوخت سید پوریا هاشمی *آدرس کانال مداحان👇👇:* https://zil.ink/maddahanesf ■ *مقدمتان گرامی* *اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ*
آب بابا تمام درس و مشقم آب بابا ندارم در دلم من تاب، بابا زِ بعد کربلا هم تشنه بودم نخوابیدم شبی سیراب، بابا شدم زهرای دشت کربلایت شبیه مادرت بی تاب بابا اَنیس درد بی درمان شبهام بُوَد نور کمِ مهتاب بابا سراپا جسم من می سوزد از زخم کز این رو گشته ام بَدخواب بابا به روی نیزه تا که دیدمت آه.. غمت جسم مرا کرد آب بابا من و عمه پریشانیم و گریان ولی شمر و سنان شاداب بابا به شام و کوفه مردانِ حرامی نکردن رحم بر اصحاب بابا سر بازار بردن دخترت را میانِ عده ای ارباب بابا چنان سیلی زدن بر صورت من که شد ذکرم، مرا دریاب بابا همه رذل و همه هیز و همه مست دلاشان بود چون مرداب بابا من هرجا از تو گفتم، سیر خوردم لگد، همراهِ مشتی ناب بابا مجتبی دسترنج ملتمس *آدرس کانال مداحان👇👇:* https://zil.ink/maddahanesf ■ *مقدمتان گرامی* *اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ*
یا عزیز الله سوره مریم به روی نیزه ها تفسیر شد آب وقتی به حرم آمد که خیلی دیر شد یا عزیز الله چشمت را روی نیزه ببند نان خشک انداختند و دخترت تحقیر شد از طعام خانه ها بویش به ایتامت رسید طفل تو در کوچه ها با تازیانه سیر شد دختران شام هرشب با عروسک دل خوشند حیف دختر بچه ات همبازی زنجیر شد گیسوی ما را کشید و هدیه اش را هم گرفت کاردنیا را ببین ، از زجر هم تقدیر شد زجر ها را من کشیدم، ناله هایش با تو بود خیزرانش را تو خوردی و رقیه پیر شد حیدری کم داشت این ویرانه وقت غسل من باز بازویی شکسته، درنظر تصویر شد ناصر دودانگه *آدرس کانال👇👇:* https://zil.ink/maddahanesf ■ *مقدمتان گرامی* *💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*
بابای خوبم اسم تو را با داد گفتم بی‌قرارم خب تا بازگردی از سفر چشم انتظارم خب خیلی خنک شد این دلم خوابش پرید اصلا از اینکه تووی تشت بودی شرمسارم خب میبوسمت با اینکه قهرم با تو اینطوری یک یک تمام زخم ها را میشمارم خب بُغ میکنم با اخم چشمت را که میبندی وقتی حرم غارت شده معجر ندارم خب کفشم که غارت شد عمویم را صدا کردم گفتم تمام راه بر دوشش سوارم خب لطفی کن و امشب مرا با خود ببر بابا حس میکنم بر روی دوش عمه بارم خب یک روز آخر می‌شوم ام ابیهایت پیرم شبیه مادرت، امیدوارم خب  سید محمد حسین حسینی *آدرس کانال👇👇:* https://zil.ink/maddahanesf ■ *مقدمتان گرامی* *💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*
کنجِ خرابه ویرانه وُ خونِ جگر عمّه بمیره رو دامنت راسِ پدر عمّه بمیره با زخمِ تازیانه ها کنجِ خرابه_ شامِ غمت گشته سحر عمّه بمیره از ضربِ چوبِ خیزران قدت خمیده مثلِ تو دورانِ یتیمی کس ندیده وای از بلای کربلا عمّه بمیره از زخمِ رو از خارِ پا عمّه بمیره رفتی پیِ راسِ پدر پای برهنه_ از کوفه تا شامِ بلا عمّه بمیره مهتابِ شب های پدر جانم رقیه ای جوجه ی بی بال و پَر جانم رقیه ای سوزِ آهِ صبحدم عمّه بمیره ماندی غریبستانِ غم عمّه بمیره ای یادگارِ دشنه ها وُ تازیانه جا مانده داغت در دلم عمّه بمیره کنجِ خرابه با سرِ بابا چه گفتی از خیزران و خارِ زخمِ پا چه گفتی تا گوشوارت برده اند عمّه بمیره قلبِ تو را آزرده اند عمّه بمیره بس با غضب گوشواره از گوشت کشیدند از لاله خون آورده اند عمّه بمیره امّ البکا چون مادرم جانم رقیه در قلبِ من داری حرم جانم رقیه غم بود و غم در فالِ تو عمّه بمیره شد ارثِ مادر مالِ تو عمّه بمیره یاسِ کتک خورده اگر نقشِ زمینی_ دشمن شکونده بالِ تو عمّه بمیره در اون دلِ شب توو مسیر ای داد و بیداد طفلی به صورت از فرازِ ناقه افتاد!  هستی محرابی *آدرس کانال👇👇:* https://zil.ink/maddahanesf ■ *مقدمتان گرامی* *💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*
بابا حسین دیدی چٍقدَر زدند من را؟ در کلّ سفر زدند من را هر وقت شکست چوبٍ نیزه با تیر و سپر زدند من را بابا، جلوی رباب عمداً با تیرِ سه پر زدند من را دارم اثری ز تازیانه بر کتف و کمر... زدند من را یک زجر بسم نبود انگار هفتاد نفر زدند من را ما بعد تو خواب هم نداریم شب تا به سحر زدند من را دور و بر ما شلوغ کردند در بین گذر زدند من را پهلوم شکست لحظه ای که بر کوبه ی در زدند من را صد بار به سنگِ روی دیوار با صورت و سر زدند من را دیدند یتیمم و اسیرم دختر وَ پسر زدند من را گهگاه برام گریه کردند با دیده ی تر زدند من را بدجور دلم شکست، وقتی پیش تو پدر، زدند من را ایامِ کنار تو چه خوش بود انگار نظر زدند من را دور سر تو شراب خوردند آتش به جگر زدند من را با چوب لب تو را شکستند بر سینه شرر زدند من را آثارِ عمو نداشتن بود اینقدْر اگر زدند من را وحید محمدی *آدرس کانال👇👇:* https://zil.ink/maddahanesf ■ *مقدمتان گرامی* *💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*