اشاره به ساعات آخر عمر شریف پیامبر اکرم و اجازه گرفتن عزرائیل برای قبض روح کردن پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و حالت دخترش فاطمه زهرا سلام الله علیها دیدند در خونه رو میزنند. مادر ما زهرا رفت در خونه رو باز کنه. دیدند یه عربیه می خواد پیغمبرو ببینه. غربت عجیبی الان خونۀپیغمبرو گرفته، زهرای مرضیه رفت درو باز کرد، عربیم میخوام رسول خدا رو ببینم، پدرم الان حالش خوب نیست برو بعدا بیا، رفت دوباره اومد همون جوابو شنید. دفعه سوم رسول خدا گفت دخترم کیه در میزنه؟بابا عربیه تقاضای دیدار شما رو داره. فرمود دخترم در رو باز کن. اون عرب نیست؛ برادرم عزراییله، به احترام تو که در خانه ای در میزنه؛ اولین و آخرین خانه ایه که در میزنه وارد بشه؛ آی نامرد مردم مدینه؛
اومد کنار بستر رسول خدا؛ یا رسول الله اجازۀقبض روح می دید؟پیغمبر فرمود بذار جبرئیل هم بیاد بعد؛ جبرئیل آمد، پیغمبر فرمود چرا دیر آمدی؟تنهام گذاشتی؟گفت داشتیم بهشت رو برای شما آذین میبستیم. جبرئیل برام خبر آوردی که راضیم کنه؟خبری آورد؛ حضرت فرمود راضی نیستم بازم برو خبر بیار. چندبار جبرییل رفت و آمد تا آخر خبر آورد ای پیغمبر! حق سلام میرساند و می گوید روز قیامت از گنهکارای امتت اونقدر به تو ببخشیم که خودت راضی بشی، فرمود: حالا راضیم.
عزرائیل بعد از این که جبرئیل خبرا رو برای حضرت آورد، شروع کرد به قبض روح کردن پیغمبرخدا، اینو یکی از علما حضرت حجت الاسلام والمسلمین آل طه می فرمودند که از بزرگان خطابه هستند، شروع کرد قبض روح کردن پیغمبرخدا فرمود دست نگه دار! تو همه رو اینطوری قبض روح می خوای بکنی؟
یارسول الله سبک قبض روح من اینطوره. فرمود: بیا سختی جون دادن امت من رو همه رو جمع کن همه رو رو من پیغمبرشون خالی کن، امت من لحظۀمردن ضجر نکشن، فاطمه خیلی بی قراره، فرمود: دخترم بیا، یه چیزی کنار گوش زهرای مرضیه گفت دید فاطمه شروع کرد تبسم کردن. فاطمه جان باباتون چی فرمودن لحظات آخر؟بابام فرمود بین من و تو زیاد فراق حاکم نیست. اولین کسی که از اهلبیتم به من وارد میشه تویی بابا. فرمود: بگین علی هم بیاد.
امیرالمومنین علی علیه السلام آمدند. صدا زد علی جان ملائکه مقرب آمدند تا من از تو پیمان بگیرم. چی یا رسول الله؟!علی جان! من که از دنیا برم این امت رو از تو برمی گردونند و به تو پشت می کنند. چی کار کنم یا رسول الله؟علی جان باید صبر کنی؛ صبرتُ و سلَّمتُ و رضیتُ؛ علی جان حکومتم ازت میگیرنا! علی جان باید صبر کنی، صبرتُ و سلَّمتُ و رضیتُ. علی جان فدکم ازت میگیرنا! “صبرتُ و سلَّمتُ و رضیتُ”علی جان مردم بهت فحش میدن، باید صبر کنی. کتاب عوالم جلد دوم، روایت اول. دو جلدی که مال حضرت زهراست. علی جان من که بمیرم حریم خونه ات رو از بین می برند. چه کار کنم یا رسول الله؟باید صبر کنی. علی دو زانو نشسته برافروخته شده. یا رسول الله! ! باید صبر کنی. صبرتُ. علی جان بی اجازۀتو وارد خونت میشن، یا رسول الله! باید صبر کنی علی جان. صبر میکنم. دو زانو نشسته. علی جان بی اجازۀتو وارد خونت میشن جلو چشمت فاطمت رو کتک میزنن در حالیکه او بارداره، علی با صورت نزدیک زمین آمد؛ برافروخته شد؛ یا رسول الله! علی جان باید صبر کنی.
حق خوردن و سیلی زدن و سینه شکستن
مزد زحمات شب و روز پدرم بود
یک بار فشار در و دیوار مرا کشت
قنفذ به خدا باعث قتل دگرم بود
همه ما برای رسول خدا فرزندیم؛ «یا ابانا استغفرلنا ذنوبنا انا کنا خاطئین»
یا اَبَاالْقاسِمِ یا رَسُولَ اللهِ یا اِمامَ الرَّحْمَةِ یا سَیِّدَنا وَمَوْلینا اِنّا تَوَجَّهْنا وَاسْتَشْفَعْنا وَتَوَسَّلْنا بِکَ اِلَی اللهِ وَقَدَّمْناکَ بَیْنَ یَدَی حاجاتِنا یا وَجیهاً عِنْدَ اللهِ اِشْفَعْ لَنا عِنْدَ اللهِ.
#آخر_صفر_زمزمه
#زمزمه
سبک سلام اقا
خداحافظ شبای روضه و ماتم
خداحافظ کتیبه ، بیرق و پرچم
برات روضه میگیرم هرروز هفته
جدایی از پیرن مشکی چقد سخته
بخر آقا این اشک و زاری من رو
حلالم کن ببخش کم کاری من رو
حلالم کن اگه بد نوکری هستم
ازین بیشتر نیومد کاری از دستم
به جز اشکام چیزی تو کوله بارم نیس
باز اسمم رو توو لیست نوکرا بنویس
نمیتونم براتو حر و عابس شم
بذار خادم میون این مجالس شم
شاید دیگه نبینم من محرم رو
نبینم من دیگه تعویض پرچم رو
یه روز آقا من از عشق تو میمیرم
توی قبرم براتو روضه میگیرم
#مرتضی_کربلایی
196.9K
🏴#شهادت_امام_رضا_علیه_السلام
🏴#سبک_زمینه_شور
✍شاعر:کربلایی میثم مومنی نژاد
🏴#شهادت_امام_رضا_علیه_السلام
🏴#سبک_زمینه_شور
✍شاعر:کربلایی میثم مومنی نژاد
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
ابالحسن مسموم آقای من
رو به قبله است علی موسی الرضا
غریبونه پیکرش رو خاکا
مثل جدش میزنه دست و پا
آقای من
آهِش دلِ عالم رو شکسته
قتلگاهش حجره ی در بسته
شد نگاهش رو به در پیوسته
آقای من
مسافرش اومد از مدینه
چشم گریون اشکاشو میبینه
سرِ بابا گرفته بر سینه
آقای من
روضه میخوند با چشای گریون
جد ما رو غُسلش دادن با خون
کفنش شد خاکای بیابون
ای وای من
یابن الشبیب تنها شد جد ما
دست و پا زد در زیر دست و پا
دفنش کردن آخر دهاتی ها
ای وای من
تا سرنگون از روی مرکب شد
توی گودال چه نامرتب شد
هر چه که شد در پیش زینب شد
ای وای من
یابن الشبیب جد ما رو کشتن
عمه هامو به اسارت بردن
نامحرم ها دورشون صف بستن
ای وای من
مظلوم آقا یا ابا عبدالله
سبک قدم قدم با یه علم ....
واحد امام رضا علیه السلام
جواب:
رو دوشمه شال عزا / میسوزم از مصیبت امام رضا
گریه کنم تو روضه ها/ میسوزم از مصیبت امام رضا
بند اول :
چشمانی پر ستاره داری
آهی پر از شراره داری
از زهر کینه ها میسوزی
یک قلب پاره پاره داری
مشتاق لحظه دیداری
تنها و بی کس و بی یاری
چش به راه جوادت موندی
تا سر رو دامنش بگذاری
کاری شده زهر جفا
میزنی در میون حجره دست وپا
گریه کنم تو روضه ها/ میسوزم از مصیبت امام رضا
بند دوم:
این دم آخری محزونی
با یاد کربلا دلخونی
لب تشنه روی خاک حجره
روضه عطشو میخونی
واویلا ای شهید بی سر
واویلا ای بریده حنجر
عطشان کربلا یا جدا
واویلا ای غریب مادر
مادرتو میکشه آه
کنار پیکرت میون قتلگاه
گریه کنم تو روضه ها/ میسوزم از مصیبت امام رضا
بند سوم:
من عبد پادشاه طوسم
عمریه عاشق پابوسم
از وقتی که به خاطر دارم
با صحن و حرمش مأنوسم
مهربونی عطوفت داری
از بسکه لطف و رأفت داری
برگشتم از حرم اما دل
جامونده تو امانت داری
دردمنو دوا بده / بازم به من برات کربلا بده
مریضمو شفا بده / بازم به من برات کربلا بده
مرتضی کربلایی
زمینه_مدینه_عزاداره_،_فاطمه_بیقراره.mp3
8.15M
🏴#شهادت_پیامبر_ص
🏴#سبک_زمینه
🎤مداح :کربلایی مرتضی عابدیها
✍شاعر:کربلایی امیر حسین سلطانی
🏴#شهادت_پیامبر_ص
🏴#سبک_زمینه
🎤مداح :کربلایی مرتضی عابدیها
✍شاعر:کربلایی امیر حسین سلطانی
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
مدینه عزاداره فاطمه بیقراره
علی سر رو دیوار گذاشته هی می باره
رسول خوبی رفته از هوش
چراغ عمرش شده خاموش
گرفته گلهاشو تو آغوش
ای وای امون از دل ام ابیها
ای وای یتیمی شده نصیب زهرا
ای وای دیگه سیاهپوش شده دنیا
ای وای زیر لب داره نوحه میخونه
ای وای برای علی دل نگرونه
ای وای بعد بابا دیگه نمیمونه
《مولا،یاابالزهرا یاابالزهرا یارسول الله》
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
آسمون تیره و تار غم رو چهرش پدیدار
با نگاهش میگه دخترم خدانگهدار
یه درد مبهم تو نگاشه
لرزه ای تو لحن صداشه
وصیتش روی لباشه
ای وای میکنه یاد از در و دیوار
ای وای فکر و ذکرش شده یه مسمار
ای وای میبوسه دخترش رو هر بار
ای وای داره میبینه شعله هارو
ای وای اون چهل مرد بی حیارو
ای وای دسته بسته شیر خدارو
《مولا،یا ابالزهرا یاابالزهرا یارسول الله》
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
افتاده توی بستر سرش رو پای حیدر
نشستن روی سینش دو آقا دو سرور
یکی غریب و یکی مظلوم
یکی شهید و یکی مسموم
یکی کفن دار یکی محروم
ای وای سخته دل کندن از نگاشون
ای وای میزنه بوسه به لباشون
ای وای میخونه روضه ها براشون
ای وای میبینه اون لحظه ی آخر
ای وای کربلا و حسین بی سر
ای وای روی نیزه غریب مادر
《مولا،یااباعبدالله یاحسین ثارالله》
zamineh-geriti-khatm e anbiaee.mp3
12.79M
🏴#شهادت_امام_حسن_علیه_السلام
🏴#شهادت_امام_رضا_علیه_السلام
🏴#شهادت_پیامبر_ص
🏴#سبک_زمینه
🎤مداح :کربلایی محمد گریتی
✍شاعر:کربلایی امیر حسین سلطانی