#متن_روضه /*بخش دوم صوت*
#روضه_حضرت_زهرا (س)
با نوای حاج سید رضا نریمانی
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
کریم کاری به جز جود و کرم نداره
آقام توو مدینهست ولی حرم نداره
اینجا توو کوچهها هی زمین میافتاد، روایت میگه مثل مار گزیده امام رضا به خودش میپیچه؛ بعضیا میگن پنجاه بار رو زمین نشست و بلند شد.
یا امام رضا مردی زمین افتادی، هر بار که زمین افتادی یه یا علی گفتی بلند شدی؛ زهر بهت دادن اینجوری جگرت شعلهور شده، کسی تو رو نزده...
اون نامرد نه که یه دستی توو صورت مادر ما زده باشه، دو دستی زد توو صورتش...
مگه میشه سیلی بخوره کسی راه خونهش و گم کنه؟!
معلومه بیهوا زدن؛ معلومه سر مادرم به دیوار خورده، معلومه گوشواره شکسته...
یه کاری کردن امام حسن دست مادر ما رو گرفت؛ خونهمون این طرفه...
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ👇
📋تلاش کرد نَیُفتَد؛ ولی ز پا افتاد
#سبک_روضه #متن_روضه
#روضه_امام_رضا (ع)
#روضه_امام_حسین (ع)
🏴 مراسم عزاداری شهادت امام رضا (ع)
.....................................................
.(نادرشاه افشار وارد حرم مولا شد ، یه گدایی بود عمری گدایی میکرد در خونه امام رضا ، نابینا بود گدایی میکرد تو حرم امام رضا ، جلو نادرشاه اومد گفت : بهم کمک کن! گفت چند ساله داری گدایی میکنی تو حرم امام رضا ؟ گفت ۳۰ ساله من دارم گدایی میکنم . نادرشاه بهش گفت ۳۰ ساله اینجایی بی عرضه هنوز شفای چشماتو نگرفتی! گفت برم برگردم نابینا باشی میدم سرتو بزنن! پرسید این آقا کی بود ؟ بهش گفتن نادر شاه افشار ، شنیده بود این چه آدمیه !
بدو بدو اومد کنار قبر صدا زد یا امام رضا ۳۰ ساله داری نون میدی بهم یه بار در خونت نیومدم ، اما این بار بیناییمو ندی سرمو میزنه ، گفت آقا یه روز بهم بینایی بده نمیخواد تموم عمر بدی ، من میترسم سر از تنم جدا کنه ، داشت از حرم بیرون می اومد یه وقت دید چشاش باز شده آقا ما هم عمریه نوکریم آقا خیلی از شما به ما گفتن آقا !.
میدونی چرا عباشو کشید رو سرش ، شروع کرد اومدن ، امام صادق قربونش بریم خیلی غصه داره امام رضا بود، گفت غریب شهید میشه پسرم ، مظلوم شهید میشه پسرم ، غریب یعنی کی؟ هرکی از مادر جدا بیافته . وقتی از مدینه حرکت می کرد فرمود واسم بلند گریه کنید ! گفتن آقا پشت سر مسافر که گریه نمیکنند؟ فرمود مسافری که امید برگشت نداشته باشه اومد از مدینه طوس غریب جدا از مادرش فاطمه جون داد .
فرمود اگه حال و روز منو ببینن شیعیان ساکت نمیشینن یه درگیری بزرگی میشه ، خونشون ریخته میشه ، فلذا عبا رو ، رو صورتش گرفت ، مظلومانه هی زمین میخورد تا خونه اومد ، شاید یه عده اومدن آقا اجازه هست کمک کنیم ؟ نه چیزی نیست دارم میرم خونه! اما زهر یه طوری بود امام حسن چند بار مسموم شد این بار آخر از محرم تا صفر تو بستر افتاد بعضی اهل بیت و سم دادن ۱۰ روز ۶ روز اما آقا امام رضا به یه نصف روز نکشید ، «يَتَمَلْمَلُ تَمَلْمُلَ السَّلِيم»
مثل مار گزیده «و جَعَلَ یَتَقَّلَبُ شِمالاً و یَمیناً» هی به خودش میپیچید .).
تلاش کرد نَیُفتَد؛ ولی ز پا افتاد
شبیهِ مادر خود بین کوچهها افتاد
چه خوب شد که مسیرِ عبور، خلوت بود
کسی ندید که آقایِ ما کجا افتاد
شبیهِ چادرِ خاکی، عبا شده خاکی
به پایِ خویش نیفتاد، بی هوا افتاد
میانِ حجرهی در بسته دست و پا میزد
.(فرمود اباصلت درا رو ببند کسی نباشه).
چه آتشی به دلِ حضرتِ رضا افتاد
* * *
کسی مزاحمِ جان دادنِ امام نشد
.(کفپوش حجره رو کنار زد رو خاک افتاده داره دست و پا میزنه ، میگه رفتم بگم آقا چرا؟ اینطور؟ دلیلشو فهمیدم هی داره صدا میزنه حسین!).
به یادِ چکمه و گودالِ کربلا افتاد
میانِ آن همه قاتل، یکی جلو آمد
به ضربِ نیزهی او، شاه از صدا افتاد
کنارِ گودیِ گودال مادرش میدید
.(فرمود اگه میخواید گریه کنید واسه جد غریبم گریه کنید!).
محاسنِ پسرش دستِ بی حیا افتاد
به اسبها همگی نعل تازه کوبیدند
به این دلیل بدن بینِ بوریا افتاد
.(فردا ببینید زنای نوغانی شاهکار میکنند ، مهریهها رو پس دادن ، جهیزیهها رو فروختن ، شنیدن پسر زهرا شهید شده ، تشییع جنازه باید با شکوه باشه ، چقد گل آوردن ، زنا اومدن ، برات بمیریم حسین تشییع آقامون چطور بود ؟).
میانِ کوچه و بازار بسکه رقصیدند
سرِ بریدهی آقا ز نیزهها افتاد
شاعر : #قاسم_نعمتی
............................................
📋یابن شبیب گریه کن از غربت حسین
#سبک_روضه #متن_روضه
#روضه_امام_رضا (ع)
#روضه_امام_حسین (ع)
🏴 مراسم عزاداری شهادت امام رضا (ع)
.....................................................
.(فرمود پسر شبیب «یَا ابْنَ شَبِیبٍ إِنْ کُنْتَ بَاکِیاً لِشَیْءٍ فَابْکِ لِلْحُسَیْنِ»
واسه حسین گریه کن آخه خیلی بدجوری کشتنش جد ما رو).
یابن شبیب گریه کن از غربت حسین
.(فرمود اینقدر آقا رو سخت کشتن «أَذَلَّ عَزِيزَنَا»).
یه طوری گریه میکنیم «وَ أَسْبَلَ دُمُوعَنَا وَ أَذَلَّ عَزِيزَنَا أَرْضُ كَرْبَلاَءَ »
اشکامون میاد ، این مژههامون میکنه ، آقا ؟ آقای ما رو ذلیل کردن عین روایته «أَذَلَّ عَزِيزَنَا»).
در کربلا شکسته شده حرمت حسین
یابن شبیب نیزه به حلقوم دیده شد
چون گوسفند سر ز تن او بریده شد
یابن شبیب چکمه به پهلوی او زدند
در پیش عمه چنگ به گیسوی او زدند
یابن شبیب جد غریبم کفن نداشت
یوسف به قعر چاه ولی پیرهن نداشت
از بس که زخم بر روی زخم دگر زدند
.(امام صادق فرمود : اینکه آقا میفرماید ۱۹۵۰ زخم آخه مگه بدن یه آدم چقدر جا داره ؟ مگه میشه این همه زخم ؟ می گه محاسنش آقا از شدت گریه خیس شد ، فرمود : آره میشه آخه هی شمشیر جای شمشیر زدن!).
یک جای سالمی به تمام بدن نداشت
شاعر : #محمود_اسدی
............................................