برای ظهورت دعا می کنم تو روضه های جد غریبت - امام حسین علیه السلام - #نریمان پناهی صبح و مساء گریه می کنی با مصیبت های جد غریبت برا ظهورت دعا می کنم تو روضه های جد غریبت کار مادرت گریه و آهه جد غریبت دیده به راهه گریونی دائم فقط برای اون بدنی که تو قتلگاهه آجرک الله امام زمان بقیة الله امام زمان ... با مدد از مادر تو زهرا پیرهن سیاهمو بازم می پوشم خدا می دونه غمت رو آقا به هر دو عالم نمی فروشم زندگی من نذر روضه ها ست آرزوی من شهر کربلا ست خوشا به حال مجاورینت زائر حسین زائر خدا ست یا بن الزهرا یا ثار الله ... یه جرعه ی آب بدید به بچم این خواهشه یه بابای پیره رحمی کنید به عزیز جونم که از تلظی داره می میره کار مادرش گریه و آهه میون خیمه چشمش به راهه داره می میره پیش نگاهم تو نمی دونی که بی گناهه عزیز مادر لالایی اصغر عزیز مادر لالایی اصغر یه چشم من رو به سمت میدون یه چشم من رو به حنجر تو نمی دونم که چی ها گذشته اون لحظه بابا به مادر تو از این زمونه ای داد بی داد مونده تو سینه ات صدای ..... هنوزم حرفات .... نیمه تموم بود سر تو رو ...... عزیز مادر لالایی اصغر عزیز مادر لالایی اصغر بین دو راهی موندم عزیزم چی کار کنم با قلب کبابم منتظر آب بودم تو میدون که حرمله داد آخر جوابم شبیه غنچه شدی تو پر پر رو دست بابا علی اصغر تیر سه شعبه با تو چی کار کرد شدی رو دست بابا تو پرپر عزیز مادر لالایی اصغر عزیز مادر لالایی اصغر