eitaa logo
مداحی عالمانه
950 دنبال‌کننده
77 عکس
66 ویدیو
6 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
🔶 شهادت دادن حضرت فاطمه(س) در بدو تولد فاطمه در بدو تولّد خود، لب به سخن گشود: فَنَطَقَتْ فَاطِمَۀُ(س) بِشَهَادَۀِ أَنْ لَا إِلَهَ إِلَّا اللهُ وَ أَنَّ أَبِی رسول الله(ص) سَیِّدُ الْأَنْبِیَاءِ وَ أَنَّ بَعْلِی سَیِّدُ الْأَوْصِیَاءِ وَ أَنَّ وُلْدِی سَیِّدُ الْأَسْبَاطِ ثُمَّ سَلَّمَتْ عَلَیْهِنَّ وَ سَمَّتْ کُلَّ وَاحِدَۀٍ مِنْهُنَّ بِاسْمِهَا. «خدایی جز الله نیست. پدرم رسول خداست و سرور تمام انبیا. همسرم علی مرتضی(ع)، سرور تمام اوصیا و فرزندانم حسن و حسین سرور تمام بنی آدم.» سپس نام تک تک فرزندان [معصومش] را برد و بر آنها سلام کرد. 📚 منبع تاریخ طبری، ص ۸ الخرائج و الجرائح، راوندی ،ج ۲،ص ۵۲۴ لینک کانال در ایتا: eitaa.com/maddahiaalemane لینک کانال در تلگرام: t.me/maddahialemane آدرس مطلب در سایت مقتل: https://maghtal.com/?p=4565
⏺ بشارت خداوند به وجود حضرت فاطمه (س) در معراج پیش از تولد حضرت فاطمه (س)، خداوند در معراج بشارت تولد ایشان را به نبی خاتم داده و فرموده بود: «یَا مُحَمَّد! إِنَّ اللَّهَ تَعَالَی یُبَشِّرُکَ بِفَاطِمَةَ مِنْ خَدِیجَةَ بِنْتِ خُوَیْلِدٍ…» «ای پیامبر! خداوند [ولادت] فاطمه را از خدیجه دختر خویلد به تو بشارت می‌دهد.»(۱) همچنین خداوند نام مبارک «فاطمه» را نیز پیش از ولادت برای او تعیین کرده است. در مورد نام «فاطمه» وجه تسمیه‌های مختلفی بیان شده؛ از جمله رسول خدا (ص) فرمود: «لِاَنّها فُطِمَتْ هِیَ وَ شیعتُها و ذُرّیتُها مِنَ النّار» (۲) «زیرا او، شیعیان و ذُرّیه‌اش را از آتش باز داشته و برکنار شده‌اند.» 📚منبع (۱) تفسیر فرات کوفی، فرات بن ابراهیم، ص ۲۱۱؛ بحارالانوار، علامه مجلسی، ج ۸، ص ۱۵۲ (۲) تاریخ طبری، ص ۱۴۹؛ کشف الغمه، اربلی، ج۱، ص ۴۶۴ لینک کانال در ایتا: eitaa.com/maddahiaalemane لینک کانال در تلگرام: t.me/maddahialemane آدرس مطلب در سایت مقتل: https://maghtal.com/?p=4565
🌸 تکلّم حضرت فاطمه(س) با مادر خویش در زمان بارداری هنگامی که حضرت خدیجه(س)، با پیامبر(ص) که فردی یتیم و فقیر بود، ازدواج نمود، زنان مکّه از او دوری می‌گزیدند، به او وارد نمی‌شدند و سلام نمی‌کردند. از این رو، حضرت خدیجه(س) احساس تنهایی می‌نمود. فَلَمَّا حَمَلَتْ بِفَاطِمَۀَ(س) صَارَتْ تُحَدِّثُهَا فِی بَطْنِهَا وَ تُصَبِّرُهَا وَ کَانَتْ خَدِیجَۀُ تَکْتُمُ ذَلِکَ عَنْ رسول الله(ص) فَدَخَلَ یَوْماً وَ سَمِعَ خَدِیجَۀَ تُحَدِّثُ فَاطِمَۀَ فَقَالَ لَهَا یَا خَدِیجَۀُ مَنْ یُحَدِّثُکِ قَالَتِ الْجَنِینُ الَّذِی فِی بَطْنِی یُحَدِّثُنِی وَ یُؤْنِسُنِی. زمانی که به فاطمه باردار شد، حضرت فاطمه(س) در بطن حضرت خدیجه با او حرف می‌زدند و او را به صبر و شکیبایی دعوت می‌نمودند. حضرت خدیجه حرف زدن فاطمه(س) با خود را از پیامبر(ص) مخفی می‌کرد تا اینکه روزی رسول خدا شنید که حضرت با فاطمه(س) صحبت می‌کنند. فرمودند: «با چه کسی سخن می‌گویی؟» عرض کرد: «جنینی که در شکم من است، پیوسته با من حرف می‌زند و موجب آرامش من می‌شود.» حضرت فاطمه(س) علاوه بر لقب امّ ابیها، مادر خود را نیز در حالت جنینی، به صبر و شکیبایی دعوت می‌نمود. 📚منبع بحار الانوار، علامه مجلسی، ج ۱۶، ص ۸۰ لینک کانال در ایتا: eitaa.com/maddahiaalemane لینک کانال در تلگرام: t.me/maddahialemane آدرس مطلب در سایت مقتل: https://maghtal.com/?p=4565
🌹 فاطمه(س)، زهره است جابربن عبداالله از رسول خدا صـلی االله علیه و آله و سـلم نقل کرده است که حضـرت فرمود: «همانا خداوند متعال، علی و همسر و دو پسـرش را از حجت‌های خود بر آفریدگانش قرار داده است و آنان دریای علم در امت من می‌باشند هرکس به وسیله آنان هدایت یابد به راه راست هدایت یافته است. [و هم او گوید که رسول خدا صـلی االله علیه و آله وسلم فرمود: «به وسیله خورشید راه را پیـدا کنیـد، هنگامی که خورشـید ناپیدا شـد به وسـیله ماه راه یابیـد، هرگاه ماه ناپیدا شد به وسـیله زهره راه را پیداکنید هنگامی که زهره ناپیدا شـد به وسـیله دو سـتاره فرقـدین راه را پیـدا کنیـد.»، گفته شـد: «ای رسول خـدا! مقصود از خورشـید و ماه و زهره و فرقدین چیست؟» فرمود: «خورشید منم و ماه علی است. زهره فاطمه و فرقدین حسن وحسین علیهم السلام می‌باشند.» 📚منبع فاطمه شادمانی دل پیامبر، احمد رحمانی همدانی، ص۲۹ لینک کانال در ایتا: eitaa.com/maddahiaalemane لینک کانال در تلگرام: t.me/maddahialemane آدرس مطلب در سایت مقتل: https://maghtal.com/?p=4565
🟠 منم فاطر و این فاطمه است رسول خدا(ص)فرمود: «هنگامی که خدای تعالی حضرت آدم ابوالبشر را آفرید و از روح خود در او بدمید، آدم به جانب راست عرش نظر افکند، آنجا پنج شبح غرق در نور به حال سجده و رکوع مشاهده کرد، عرض کرد: خدایا قبل از آفریدن من، کسی را از خاک خلق کرده ای؟ خطاب آمد: «نه، نیافریده‌ام.» عرض کرد: پس این پنج شبح که آنها را در هیئت و صورت همانند خود می‌بینم چه کسانی هستند؟ خدای تعالی فرمود: «این پنج تن از نسل تو هستند، اگر آنها نبودند، ترا نمی‌آفریدم، نامهای آنان را از اسامی خود مشتق کرده‌ام (و من خود آنان را نامگذاری کرده‌ام)، اگر این پنج تن نبودند، نه بهشت و دوزخ را می‌آفریدم و نه عرش و کرسی را، نه آسمان و زمین را خلق می‌کردم و نه فرشتگان و انس و جن را.» «منم محمود و این محمد است، منم عالی و این علی است، منم فاطر و این فاطمه است، منم احسان و این حسن است، و منم محسن و این حسین است. به عزتم سوگند، هر بشری اگر به مقدار ذره‌ی بسیار کوچکی کینه و دشمنی هر یک از آنان را در دل داشته باشد، او را در آتش دوزخ می‌افکنم…» «یا آدم، این پنج تن، برگزیدگان من هستند و نجات و هلاک هر کس وابسته به حب و بغضی است که نسبت به آنان دارد. یا آدم، هر وقت از من حاجتی می‌خواهی، به آنان توسل کن.» 📚منبع فاطمه زهرا(س)، علامه امینی، ص۱۳۰ لینک کانال در ایتا: eitaa.com/maddahiaalemane لینک کانال در تلگرام: t.me/maddahialemane آدرس مطلب در سایت مقتل: https://maghtal.com/?p=4565
🇮🇷 سالروز یوم الله حماسه ۹ دی، روز بصیرت و میثاق امت با ولایت گرامی باد.
🌹 کشته شدن در راه خدا قال رسول الله صلی الله علیه و آله: «فوق کل ذی بر بر حتی یقتل فی سبیل الله فاذا قتل فی سبیل الله فلیس فوقه بر.» رسول خدا(ص) می‌فرماید : «بالاتر از هر کار خیری، خیر و نیکی دیگری است تا آنکه فردی در راه خدا کشته شود، و بالاتر از کشته شدن در راه خدا خیر و نیکی نیست.» 📚منبع وسائل الشیعه، شیخ حر عاملی، ج۱۱، ص۱۰، حدیث ۲۱ لینک کانال در ایتا: eitaa.com/maddahiaalemane لینک کانال در تلگرام: t.me/maddahialemane آدرس مطلب در سایت مقتل: https://maghtal.com/?p=4596
🟢 جهاد و آرزوی جهاد عن النبی صلى الله عليه و آله: «مَن ماتَ و لَم يَغْزُ ، و لَم يُحدِّثْ بهِ نَفسَهُ ، ماتَ على شُعْبَةٍ مِن نِفاقٍ.» پيامبر خدا صلى الله عليه و آله فرمودند: «كسى كه جهاد نكرده يا آرزوى جهاد نداشته باشد و بميرد به نوعى نفاق مرده است.» 📚منبع صحیح مسلم، مسلم نیشابوری، ج ۶ ص ۴۹ سنن ابی داود، ابن اشعث سجستانی، ج ۱ص ۵۶۲ سنن كبری، بیهقی، ج ۹ ص ۴۸ كنزالعمال، متقی هندی، ج۴ ص۲۹۳ لینک کانال در ایتا: eitaa.com/maddahiaalemane لینک کانال در تلگرام: t.me/maddahialemane آدرس مطلب در سایت مقتل: https://maghtal.com/?p=4596
✅ انس شهید قاسم سلیمانی با روضه اهل بیت(ع) زندگی حاج قاسم بدجوری به روضه اهل بیت(ع) گره خورده بود. خیلی پیش می‌آمد دلش بهانه روضه می‌کرد. زنگ می‌زد به مداح و می‌گفت فلان نوحه را بخوان. گاهی وقت ها خودش می‌خواند. با سوز و آه. خیلی وقت ها فاصله ۲۰۰ کیلومتری کرمان تا روستا را مهمان روضه تلفنی بودیم. سوریه که بودیم، بیشتر پیش هم بودیم. توی جلسه یا خلوت فرقی نمی‌کرد. می‌گفت: «موعظه‌مون کن تا غافل نشیم. روضه بخون سبک بشیم و شسته بشیم.» یه روزی بهم گفت: روضه بخوان. گفتم: روضه هیئتی بلد نیستم. روضه‌های من روایتیه. گفت: بخوان. شروع کردم به داستان شهادت یکی از شهدای مدافع حرم به نقل از فرمانده‌اش: «رزمنده‌ای داشتیم با نام جهادی ابراهیم. وسط عملیات بهم بی‌سیم زد که برام روضه مادر بخوان. صدایش به سختی می‌آمد. فهمیدم از پهلو تیر خورده است.» تا این را گفتم حاجی زد زیر گریه. «دستور دادم هر طور شده به عقب منتقلش کنند. برده بودنش بیمارستان الحاضر. رفتم بالای سرش. به ظاهرحال خوشی نداشت. دهانش پرخون شده بود. لخته‌های خون را از دهانش کنار می‌زدم. دیدم با چشم‌هایش انگار دارد دنبال کسی می‌گردد. گفتم: «ابراهیم! تو را به خدا اگر این لحظه‌های آخر مادر سادات را دیدی بگو یا زهرا (س).» گریه حاج قاسم بلندتر شده بود. «ابراهیم لب باز کرد که بگوید یا زهرا اما کلامش ناقص ماند: یا ز… و شهید شد.» گفتم: حاجی مادرمون حضرت زهرا توی این جبهه‌هاست. داد حاج قاسم بلند شد. خیلی طول کشید تا آرام شود. 📚منبع سلیمانی عزیز، عالمه طهماسبی، لیلا موسوی و مهدی قربانی، ص ۱۰۱،۱۰۳ لینک کانال در ایتا: eitaa.com/maddahiaalemane لینک کانال در تلگرام: t.me/maddahialemane آدرس مطلب در سایت مقتل: https://maghtal.com/?p=4596
بخشی از وصیت‌نامه سردار شهید حاج قاسم سلیمانی خدایا! به عفو تو امید دارم ای خدای عزیز و ای خالق حکیم بی‌همتا! دستم خالی است و کوله‌پشتی سفرم خالی، من بدون برگ و توشه‌ای به‌امید ضیافت عفو و کرم تو می‌آیم. من توشه‌ای برنگرفته‌ام؛ چون فقیر [را] در نزد کریم چه حاجتی است به توشه و برگ؟! سارُق، چارُقم پر است از امید به تو و فضل و کرم تو؛ همراه خود دو چشم بسته آورده‌ام که ثروت آن در کنار همه ناپاکی‌ها، یک ذخیره ارزشمند دارد و آن گوهر اشک بر حسین فاطمه است؛ گوهر اشک بر اهل‌بیت است؛ گوهر اشک دفاع از مظلوم، یتیم، دفاع از محصورِ مظلوم در چنگ ظالم. خداوندا! در دستان من چیزی نیست؛ نه برای عرضه [چیزی دارند] و نه قدرت دفاع دارند، اما در دستانم چیزی را ذخیره کرده‌ام که به این ذخیره امید دارم و آن روان بودن پیوسته به‌سمت تو است. وقتی آنها را به‌سمتت بلند کردم، وقتی آنها را برایت بر زمین و زانو گذاردم، وقتی سلاح را برای دفاع از دینت به دست گرفتم؛ اینها ثروتِ دست من است که امید دارم قبول کرده باشی. خداوندا! پاهایم سست است، رمق ندارد. جرأت عبور از پلی که از جهنّم عبور می‌کند، ندارد. من در پل عادی هم پاهایم می‌لرزد، وای بر من و صراط تو که از مو نازک­تر است و از شمشیر بُرنده‌تر؛ اما یک امیدی به من نوید می‌دهد که ممکن است نلرزم، ممکن است نجات پیدا کنم. من با این پاها در حَرَمت پا گذارده‌ام دورِ خانه‌ات چرخیده‌ام و در حرم اولیائت در بین‌الحرمین حسین و عباست آنها را برهنه دواندم و این پاها را در سنگرهای طولانی، خمیده جمع کردم و در دفاع از دینت دویدم، جهیدم، خزیدم، گریستم، خندیدم و خنداندم و گریستم و گریاندم؛ افتادم و بلند شدم. امید دارم آن جهیدن‌ها و خزیدن‌ها و به حُرمت آن حریم‌ها، آنها را ببخشی. خداوندا! سر من، عقل من، لب من، گوش من، قلب من، همه اعضا و جوارحم در همین امید به‌سر می‌برند؛ یا ارحم الراحمین! مرا بپذیر؛ پاکیزه بپذیر؛ آن‌چنان بپذیر که شایسته دیدارت شوم. جز دیدار تو را نمی‌خواهم، بهشت من جوار توست، یا الله! 📚منبع سایت تسنیم لینک کانال در ایتا: eitaa.com/maddahiaalemane لینک کانال در تلگرام: t.me/maddahialemane آدرس مطلب در سایت مقتل: https://maghtal.com/?p=4596
🟢 قبل از تولد فاطمه(س)، از میوه‌های درخت طوبی خوردم ابی عبدالله(ع)، امام ششم فرمودند: «طوبی درختی است در بهشت در خانه امیرالمؤمنین(ع) و نیست احدی از شیعیان او مگر اینکه در خانه او شاخه‌ای است از شاخه‌های آن درخت و برگی از برگ‌های آن که در سایه آن می‌نشینند امتی از امت‌ها.» فرمود که: «رسول خدا(ص) فاطمه(س) را بسیار می‌بوسید و عایشه انکار می‌کرد آن را.» پس فرمود رسول خدا(ص): «ای عایشه، چون من به آسمان سیر داده شدم، داخل بهشت شدم و جبرئیل مرا نزدیک درخت طوبی برد و از میوه‌های آن به من داد و من آن را خوردم؛ خدا آن را آبی گردانید در پشت من، چون فرود آمدم به زمین با خدیجه نزدیکی کردم، پس او به فاطمه حامل شد و من هرگز فاطمه را نبوسیدم مگر اینکه بوی درخت طوبی را از او می‌یافتم.» 📚منبع جُنةُ العاصمه، در بیان ماده نطفه طاهره آن حضرت(س)، میرجهانی طباطبایی، ص ۵۹ تفسیر قمی، ج ۱، ص ۳۶۵ بحارالانوار، علامه مجلسی، ج ۸، ص ۱۲۰ لینک کانال در ایتا: eitaa.com/maddahiaalemane لینک کانال در تلگرام: t.me/maddahialemane آدرس مطلب در سایت مقتل: https://maghtal.com/?p=4585
🟩 چون به زمین فرود آمدم آن را سپردم به خدیجه ابن عباس روایت کرده که داخل شدم بر عایشه دختر ابی‌بکر، پس گفت: داخل شدم بر رسول خدا(ص) در حالی که او می‌بوسید فاطمه را و می‌بویید او را. گفتم: آیا دوست می‌داری او را ای رسول خدا؟ فرمود: «چون بالا برده شدم بسوی آسمان چهارم،جبرئیل اذان گفت و میکائیل اقامه گفت و به من گفت: نزدیک شو ای محمد و نماز بگزار با ایشان.» من گفتم :«من پیش بایستم و حال آنکه تو در حضور منی؟» گفت :«آری، خدای تعالی فضیلت داده است انبیاء و مرسلین را بر ملائکه مقربین و تو را بخصوص فضیلت و برتری داده بر ایشان و همه انبیاء، پس نزدیک شدم و با اهل آسمان چهارم نماز گزاردم. پس نظر کردم، در پیش روی خود رطبی دیدم نرم تر از کره و سیبی را دیدم که خوشبوتر بود از مشک. گرفتم یک دانه رطب و یک دانه سیب را و خوردم. آن آبی شد در صلب من، چون به زمین فرود آمدم آن را سپردم به خدیجه، پس حامله شد به فاطمه که حوریه‌ای است انسیّه، پس هرگاه مشتاق بهشت می‌شوم استشمام می‌کنم بوی فاطمه را.» ابن عبّاس گفت: داخل شدم بر رسول خدا(ص) و از فاطمه از او پرسیدم، برای من حدیث فرمود آنچه را که عایشه حدیث کرد. 📚منبع جُنةُ العاصمه، در بیان ماده نطفه طاهره آن حضرت(س)، میرجهانی طباطبایی، ص ۵۳ عیون المعجزات، شعرانی، ص ۴۹ بحارالانوار، علامه مجلسی، ج ۸، ص ۱۹۰ لینک کانال در ایتا: eitaa.com/maddahiaalemane لینک کانال در تلگرام: t.me/maddahialemane آدرس مطلب در سایت مقتل: https://maghtal.com/?p=4585