eitaa logo
مداحی عالمانه
1هزار دنبال‌کننده
97 عکس
100 ویدیو
7 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
🔵 سلام پیامبر(ص) بر امام باقر(ع) جابربن عبدالله انصاری، از یاران پارسای رسول خدا(ص) بود. روزی پیامبر(ص) به وی فرمود: «ای جابر تو زنده می‌مانی تا آنکه فرزندم «محمد بن علی بن الحسین علیهم السلام» را که در تورات به «باقر» معروف است ملاقات کنی، چون وی را ملاقات کردی سلام مرا به او برسان.» جابر پس از رحلت رسول خدا(ص) در حالی که از شدت علاقمندی و عشق به خاندان نبوت از همه گسسته و به اهل بیت علیهم‌السلام پیوسته بود در مسجد پیغمبر(ص) می‌نشست و به امید دیدار پیشوای پنجم(ع) و در انتظار رسیدن آن لحظه‌ی موعود برای رساندن سلام رسول اکرم(ص) فریاد بر می‌آورد: «یا باقر العلم»، «یا باقر العلم» «ای شکافنده‌ی علم»، «ای شکافندهی دانش» مردم مدینه – که به این راز آگاه نبودند – می‌گفتند: جابر (بر اثر پیری و ضعف نیروی اندیشه) هذیان می‌گوید. جابر در پاسخ آنان می‌گفت: نه به خدا هذیان نمی‌گویم و لیکن از رسول خدا (ص) شنیدم که می‌فرمود: «تو به زودی مردی از خاندان مرا درک خواهی کرد که نام او نام من و شمایل او شمایل من است، علم و دانش را می شکافد.» من بر اساس پیشگویی پیامبر(ص) این سخن را بر زبان می‌آورم. جابر عمری دراز یافت تا اینکه – طبق نقل امام صادق(ع) – روزی امام باقر(ع) به نزد وی رفت و بر او سلام کرد. جابر جواب سلام را داد و چون نابینا بود پرسید: چه کسی هستی؟ فرمود: «محمد بن علی بن الحسین.» جابر گفت: فرزندم پیش بیا، امام (ع) نزدیک رفت. جابر دست امام(ع) را بوسید و خود را روی پای وی انداخت، می‌بوسید و می‌گفت: رسول خدا(ص) تو را سلام رسانده است… .و از آن پس جابر پیوسته خدمت امام (ع) می‌رسید و از محضر پر فیضش استفاده می‌کرد. 📚منبع الارشاد، شیخ مفید، ص ۲۶۲ لینک کانال در ایتا: eitaa.com/maddahiaalemane لینک کانال در تلگرام: t.me/maddahialemane آدرس مطلب در سایت مقتل: https://maghtal.com/?p=4688
🔹 امام باقر(ع)، علوم را می‌شکافت در فصول المهمه آمده است: آن حضرت را بدين لقب مى‏‌خواندند زيرا علوم را می‌شكافت‏ و باز مى ‌كرد. در صحاح آمده است: «تبقر، يعنى توسع در علم.» و در قاموس گفته شده است: «محمد بن على بن حسين را باقر مى‏‌خواندند، چون در علم تبحر داشت.» در لسان العرب نيز ذكر شده است: آن حضرت را باقر می‌خواندند چرا كه علم را می‌‏شكافت و به اصل آن پى می‌‏برد و فروع علم را از آن استنباط مى‌‏كرد و دامنه علوم را مى ‌شكافت و وسعت مى‌‏داد.(۱) آوازه علم و دانش امام محمد باقر(ع) چنان در بین مردم پیچید که وی را «باقر» نامیدند، در زبان عرب آن حضرت به باقر شهرت داشت چون علم را می‌شکافت و اهل آن را می‌شناخت و شاخه‌های علم را گسترش می‌داد. در زبان عرب نیز «تبقر» به معنی توسع«گسترش داد»آمده است.(۲) ابن حجر در کتاب صواعق المحرقه می‌گوید: او را باقر نامیدند و بقر الارض به معنی شکافت زمین را و هویدا کرد نهفته‌ها و مکنونات آن را. او نیز معارف و علوم و حقایق احکام و لطایف را از گنجینه‌های نهان استخراج و آشکارا می‌کرد و این امور جز بر کسی که بصیرتش ربوده شده یا سرشت و باطنش به تباهی گراییده بر همگان مبرم و آشکار است.از این روست که آن حضرت را شکافنده و جامع علم و آشکار کننده و بالا رونده دانش خوانده اند.(۳) از جابر جفی یکی از شاگردان ممتاز امام علیه السلام سوال شد چرا آن حضرت را باقر نامیدند؟ پاسخ داد: «زیرا که او شکافت علمی را شکافتنی و آشکار و ظاهر ساخت، ظاهر ساختنی که غیر از او ساخته نبود.»(۴) 📚منابع (۱) سيره معصومان، سید محسن امین، ج‏۶، ص ۱۵ (۲) فی رحاب ائمه اهل البیت، عبدالوهاب حسین، ص ۱۰ (۳) همان، ص ۴۰ هدایتگران راه نور، زندگانی باقر العلوم، آیت الله محمد تقی مدرسی، ص ۳۳ (۴)معانی الاخبار، شیخ صدوق، ص ۶۵ سیره عملی اهل البیت علیهم السلام، ارفع، ص ۹ لینک کانال در ایتا: eitaa.com/maddahiaalemane لینک کانال در تلگرام: t.me/maddahialemane آدرس مطلب در سایت مقتل: https://maghtal.com/?p=4682
📣 امام باقر(ع) از نگاه دانشمندان اهل سنت ابن حجر می‌نویسد: ابوجعفر محمد باقر، به اندازه‌ای گنج‌های پنهان علوم، حقایق احکام و حکمت‌ها و لطایف را آشکار نموده که جز بر عناصر بی‌بصیرت یا بد نیت، پوشیده نیست و از همین روست که وی را «باقر العلم» (شکافنده علم) و جامع آن و برپاکننده پرچم دانش خوانده‌اند. او عمرش را در طاعت خدا گذراند و در مقامات عارفین بدان حد رسیده بود که زبان گویندگان از وصف آن ناتوان است. او سخنان بسیاری در سلوک و معارف دارد.(۱) عبدالله بن عطا که یکی از شخصیت‌های برجسته و دانشمندان بزرگ عصر امام بود، می‌گوید: علما را در محضر هیچکس کوچکتر از آنها در محضر ابوجعفر (یعنی امام باقر) ندیدم.(۲) ذهبی درباره امام باقر(ع) می‌نویسد: «از کسانی است که بین علم و عمل و آقایی و شرف و وثاقت و متانت جمع کرده، و برای خلافت اَهلیّت داشت.»(۳) 📚منبع (۱) الصواعق المحرقه، ابن حجر، ص ۲۰۱ (۲)تذکرة الخواص، سبط ابن الجوزی، ص ۳۳۷ (۳)سیر اعلام النبلاء، ذهبی، ج۴، ص۴۰۲ لینک کانال در ایتا: eitaa.com/maddahiaalemane لینک کانال در تلگرام: t.me/maddahialemane آدرس مطلب در سایت مقتل: https://maghtal.com/?p=4682
🟤 حالات امام باقر علیه السلام در هنگام عبادت او در هر شبانه روز یکصد و پنجاه رکعت نماز می‌گذارد.(۱) و روايت شده كه آن حضرت در دل شب در تضرع خويش به درگاه پروردگار مى‌گفت: «اَمَرْتَنى فَلَمْ اَئْتَمِرْ وَ نَهَيْتَنى فَلَمْ اَنْزَجِرْ فَها اَنَاذا عَبْدُكَ بَيْنَ يَدَيْكَ وَ لااَعْتَذِرُ.» «بارالهی خواندی کوتاهی کردم، نهى كردى سرباز زدم ببین اینک منم، بنده تو، سرافکنده به درگاهت و بهانه‌ای ندارم.»(۲) شیخ کلینی روایت کرده است که امام جعفر صادق علیه السلام می‌فرمود: «هرگاه پدرم از امری محزون می‌شد زن ها و اطفال خود را جمع می‌کرد و ایشان دعا می‌کرد و همگی آمین می‌گفتند.»(۳) امام جعفر صادق علیه السلام در توصیف حالات پدرشان چنین می‌فرمایند: «پدرم کثیر الذکر بود، به حدی ذکر می‌گفت که گاهی با او راه می‌رفتیم می‌دیدم که ذکر خدا می‌کند و هنگامی که با او طعام می‌خوردیم او ذکر خدا می‌گفت و هنگامی که برای مردم حدیث می‌خواند ذکر می‌گفت. و پیوسته می‌دیدم زبان مبارکش به کام شریفش چسبیده است و می‌فرمود: لا اله الا الله.» «سحرگاهان ما را به عبادت و شب زنده داری تا برآمدن آفتاب فرا می‌داد و پیوسته به قرائت قرآن ما را امر می‌فرمود. هر كس را كه اهل قرائت بود به قرائت قرآن و آن كس را كه قرائت نمى‌‏كرد به گفتن ذكر سفارش می‌نمود.»(۴) امام صادق در همین باره می‌فرمایند: «من بستر پدرم را می‌گستردم و انتظار می‌کشیدم تا بیاید، چون او به بسترش می‌آمد و می‌خوابید من نیز به سوی بستر خود می‌رفتم. شبی او دیر آمد و من به جستجویش به مسجد رفتم . مردم همه در خواب بودند ناگهان پدرم را دیدم که در مسجد به حال سجده است. در مسجد جز او کس دیگر نبود. ناله‌اش را شنیدم که می‌گفت: «پیراسته‌ای پروردگار، تو به حقیقت پروردگار منی، از روی تعبد و بندگی تو را سجده می‌کنم . معبودا! کردار من اندک است پس تو خود آن را برایم دو چندان کن. بارالها! مرا از شکنجه‌ات در روزی که بندگانت را بر می‌انگیزی در امان نگاه دار و بر من نظر کن که تو البته توبه پذیر و مهربانی.»(۵) 📚منبع (۱) ائمتنا، محمدعلی دخیل، ج ۱، ص ۳۴۲ (۲) کشف الغمه، اربلی، ج ۲، ص ۳۲۴ الفصول المهمه، مالکی، ج ۲، ص ۸۸۵ (۳) منتهی الامال، حاج شیخ عباس قمی، ج ۲، ص ۱۳۵ (۴) حلیةالاولیاء، ابونعیم الاصفهانی، ص ۲۹۸ اعیان الشیعه، امین عاملی، ج ۱، ص ۶۵۱ منتهی الامال، حاج شیخ عباس قمی، ج ۲، ص ۱۳۵ (۵) حلیه الاولیاء، ابونعیم الاصفهانی، ص ۳۰۱ هدایتگران راه نور، زندگانی باقر العلوم، آیت الله محمد تقی مدرسی، ص ۴۷ لینک کانال در ایتا: eitaa.com/maddahiaalemane لینک کانال در تلگرام: t.me/maddahialemane آدرس مطلب در سایت مقتل: https://maghtal.com/?p=4682
🌸 مودت امام محمد باقر(ع) با دشمنان مردى از اهل شام در مدينه ساكن بود و به خانه‌ى امام بسيار مى‌آمد و به آن گرامى مى‌گفت: «در روى زمين بغض و كينه‌ى كسى را بيش از تو در دل ندارم و با هيچكس بيش از تو و خاندانت دشمن نيستم! و عقيده‌ام آنست كه اطاعت خدا و پيامبر و امير مؤمنان در دشمنى با توست، اگر مى‌بينى به خانه‌ى تو رفت و آمد دارم بدان جهت است كه تو مردى سخنور و اديب و خوش بيان هستى!» در عين حال امام عليه‌السلام با او مدارا مى‌فرمود و به نرمى سخن مى‌گفت. چندى بر نيامد كه شامى بيمار شد و مرگ را روياروى خويش ديد و از زندگى نااميد شد، پس وصيت كرد كه چون در گذرد امام باقر(ع) بر او نماز گذارد. شب به نيمه رسيد و بستگانش دریافتند که او مرده است، بامداد وصى او به مسجد آمد و امام باقر عليه‌السلام را ديد كه نماز صبح به پايان برده و مشغول به تعقیبات است. عرض كرد: آن مرد شامى از دنیا رفته و خود چنين خواسته كه شما بر او نماز گذاريد. فرمود:«او نمرده است… شتاب مكنيد تا من بيايم.» آنگاه به خانه‌ى شامى آمد و بر بالين او نشست و او را صدا زد و او پاسخ داد. امام او را نشانيد و پشتش را به ديوار تكيه داد و شربتى طلبيد و به او داد و به بستگانش فرمود غذاهاى سرد به او بدهند و خود بازگشت. مدتی نگذشت كه شامى شفا يافت و به نزد امام آمد و عرض كرد: گواهى مى‌دهم كه تو حجت خدا بر مردمانى. 📚منبع امالى، شيخ طوسى، ص ۲۶۱ لینک کانال در ایتا: eitaa.com/maddahiaalemane لینک کانال در تلگرام: t.me/maddahialemane آدرس مطلب در سایت مقتل: https://maghtal.com/?p=4682