🔔 ندای شیطان بعد از ولادت حضرت محمد(ص)
از حضرت امیرالمؤمنین علیهالسلام روایت شده است:
«چون آن حضرت متولّد شد، بتها که بر کعبه گذاشتهبودند همه بر رو در افتادند و چون شام شد این ندا از آسمان رسید که (جآء الْحقُّ و زَهق الْباطِلُ اِنّ الْباطِل کان زهُوقا) و جمیع دنیا در آن شب روشن شد و هر سنگ و کلوخی و درختی خندیدند و آنچه در آسمانها و زمینها بود تسبیح خدا گفتند و شیطان گریخت و میگفت: بهترین امّتها و بهترین خلائق و گرامیترین بندگان و بزرگترین عالمیان محمّد صلی اللّه علیه و آله و سلم است.»
📚 منبع
منتهی الامال، شیخ عباس قمی، ج۱، ص۳۱
#پیامبر_اکرم_ص
#ولادت_حضرت_محمد_ص
#مداحی_عالمانه
لینک کانال در ایتا:
eitaa.com/maddahiaalemane
لینک کانال در تلگرام:
t.me/maddahialemane
آدرس مطلب در سایت مقتل:
https://maghtal.com/?p=5220
♦️ معجزات ولادت حضرت محمد(ص)
از حضرت صادق علیهالسلام روایت شده است که: «ابلیس به هفت آسمان بالا میرفت و گوش میداد و اخبار سماویه را میشنید پس چون حضرت عیسی علی نبینا وآله و علیهالسلام متولد شد، او را از سه آسمان منع کردند و تا چهار آسمان بالا میرفت و چون حضرت رسول صلی اللّه علیه و آله و سلّم متولد شد او را از همه آسمانها منع کردند و شیاطین را به تیرهای شهاب از ابواب سماوات راندند.»
«صبح آن روز که آن حضرت متولّد شد هر بتی که در هر جای عالم بود بر رو افتاده بود و ایوان کسری یعنی پادشاه عجم بلرزید و چهارده کنگره آن افتاد و دریاچه ساوه که سالها آن را میپرستیدند فرو رفت و خشک شد و وادی سماوه که سالها بود کسی آب در آن ندیدهبود، آب در آن جاری شد و آتشکده فارس که هزار سال خاموش نشده بود در آن شب خاموش شد و داناترین علمای مجوس در آن شب در خواب دید که شتر صعبی چند اسبان عربی را میکشند و از دجله گذشتند و داخل بلاد ایشان شدند.»
«طاق کسری از میانش شکست و دو حصّه شد و آب دجله شکافته شد و در قصر او جاریگردید و نوری در آن شب از طرف حجاز ظاهر شد و در عالم منتشر گردید و پرواز کرد تا به مشرق رسید و تخت هر پادشاهی در آن صبح سرنگون شده بود و جمیع پادشاهان در آن روز لال بودند و سخن نمیتوانستند گفت و علم کاهنان برطرف شد و سِحْر ساحران باطل شد و هر کاهنی که بود میان او و همزادی که داشت که خبرها به او میگفت جدائی افتاد.»
«و قریش در میان عرب بزرگ شدند و ایشان را (آل اللّه) گفتند؛ زیرا که ایشان در خانه خدا بودند. و آمنه علیهاالسّلام مادر آن حضرت گفت: واللّه که چون پسرم بر زمین رسید دستها را بر زمین گذاشت و سر به سوی آسمان بلند کرد و به اطراف نظر کرد پس، از او نوری ساطع شد که همه چیز را روشن کرد و به سبب آن نور، قصرهای شام را دیدم و در میان آن روشنی صدائی شنیدم که قائلی میگفت که زائیدی بهترین مردم را، پس او را (محمّد) نام کن.»
📚منبع
منتهی الامال، شیخ عباس قمی، ج۱، ص ۲۸
#پیامبر_اکرم_ص
#ولادت_حضرت_محمد_ص
#مداحی_عالمانه
لینک کانال در ایتا:
eitaa.com/maddahiaalemane
لینک کانال در تلگرام:
t.me/maddahialemane
آدرس مطلب در سایت مقتل:
https://maghtal.com/?p=5220
🔸 اوصاف پیامبر اکرم(ص) از زبان مرد یهودی
هنگامیکه پیامبر اکرم(ص) دیده به جهان گشود، مرد یهودی نزد جماعت قریش آمد و گفت: آیا امشب در میان شما کودکی به دنیا آمده است؟پاسخ دادند: نه
مرد یهودی گفت: بنابراین آن کودک در سرزمین فلسطین به دنیا آمده که نامش احمد است، که یکی از نشانههای او این است که خالی در بدن دارد که رنگش مانند رنگ ابریشم خاکستری است که هلاکت و نابودی اهل کتاب و یهودی بدست او صورت میگیرد.
جماعت قریش متفرق شدند و به جستجو پرداختند تا بدانند آیا آن کودک در سرزمین مکه به دنیا آمدهاست یا نه. در این سؤال و جوابها در یافتند که فرزندی در خانه عبدالله پسر عبدالمطلب به دنیا آمدهاست. آنها به جستجوی آن مرد یهودی پرداختند او را پیدا کرده و به او خبر دادند که در میان ما پسری به دنیا آمدهاست.
مرد یهودی گفت: آیا او قبل از خبر دادن من به دنیا آمدهاست یا بعد از آن؟ گفتند: قبل از خبر دادن تو به دنیا آمدهاست. مرد یهودی گفت: مرا نزد او ببرید تا او را ببینم، مردم قریش همراه او حرکتکردند و نزد مادر آن کودک آمدند و به او گفتند: کودک خود را بیرون بیاور تا او را ببینیم.
آمنه مادر بزرگوار آن کودک گفت: سوگند به خدا پسرم برخلاف روش تولد پسران دیگر به دنیا آمد، سپس از او نوری بدرخشید بهطوری که من در روشنی آن نور کاخهای بُصری (که در اطراف شام بود) را دیدم و شنیدم که هاتفی از جانب آسمان میگفت: «ای آمنه! تو سرور و آقای امت را بدنیا آوردی، پس بگو که او را به خدای یکتا پناه میدهم از شر هر شخص حسودی و نام او را محمد(ص) بگذار.»
مرد یهودی کودک را گرفت و نگاهی به او کرد و سپس او را گردانید و به خالی که بین شانههایش بود با دقت نگاه کرد، ناگاه بیهوش شد و به زمین افتاد.
مردم قریش کودک را گرفتند و به مادرش دادند و به او گفتند: خدای متعال وجود این کودک را برای تو مبارک کند.
وقتی که مردم قریش از خانه آمنه بیرون آمدند، مرد یهودی به هوش آمد، به او گفتند: چه شده است شما را که روی زمین افتادهای؟ گفت: مقام نبوت از بنیاسرائیل تا روز قیامت، بیرون رفت، سوگند به خدا این کودک همان پیامبری است که قوم بنی اسرائیل را به هلاکت میرساند.
مردم قریش از این بشارت خوشحال شدند، مرد یهودی به آنها گفت: شادمان شوید، سوگند به خدا این مولود، آنچنان شکوه و عظمت به شما میبخشد که زبانزد مردم مشرق و مغرب خواهد بود.
📚منبع
سیمای پر فروغ محمد(ص)، شیخ عباس قمی، ص ۳۸ و ۳۹ و ۴۱
#پیامبر_اکرم_ص
#ولادت_حضرت_محمد_ص
#مداحی_عالمانه
لینک کانال در ایتا:
eitaa.com/maddahiaalemane
لینک کانال در تلگرام:
t.me/maddahialemane
آدرس مطلب در سایت مقتل:
https://maghtal.com/?p=5220
🟩 حالت ملکوتی امام صادق(ع)
روايت شده است:
روزی امام صادق عليه السلام آيات قرآن را در نماز به گونه ای تلاوت می کرد که گویی روحش در جهان ملکوت سير می کند و از کالبدش خارج شده است.
آن آيات را به طور مکرر می خواند، تا به حال عادی بازگشت. حاضران پرسيدند: اين چه حالی بود که به شما عارض شد؟
فرمود:
«آيات قرآن را پيوسته تکرار کردم تا به حالتی رسيدم که گويی آيات قرآن را به طور مستقيم از خداوند نازل کننده آيات شنيدم.»
📚منبع
بحارالانوار، علامه مجلسی، ج۸۴ ،ص ۲۴۸
#امام_صادق_ع
#فضائل_امام_جعفر_صادق_ع
#مداحی_عالمانه
لینک کانال در ایتا:
eitaa.com/maddahiaalemane
لینک کانال در تلگرام:
t.me/maddahialemane
آدرس مطلب در سایت مقتل:
https://maghtal.com/?p=5179
🟩 پرهیز امام صادق(ع) از تشریفات
امام صادق عليهالسلام داخل حمام شدند. حمامی به جهت رعايت ادب و احترام به شخصيت آن بزرگوار خواست که حمام را برای آن حضرت قرق کند. به امام عرض کرد: آيا اجازه میفرماييد حمام را خلوت کنم؟ که امام عليهالسلام فرمود:
«نيازی به اين کار نيست، زيرا مؤمن از اين تکلفات و زيادهرويها به دور است.»
📚منبع
الکافی، شیخ کلینی، ج۶، ص۵۰۳
#امام_صادق_ع
#فضائل_امام_جعفر_صادق_ع
#مداحی_عالمانه
لینک کانال در ایتا:
eitaa.com/maddahiaalemane
لینک کانال در تلگرام:
t.me/maddahialemane
آدرس مطلب در سایت مقتل:
https://maghtal.com/?p=5179
🌸 امام صادق(ع) و قباله خانه مرد جبل عاملی در فردوس برین
قطب راوندی و ابن شهرآشوب از هشام بن الحكم روايت كردهاند كه مردی از ملوک جبل از دوستان حضرت صادق(ع) بود و هر سال به حج میرفت و قبل از سفر حج وارد مدينه میشد و به ملاقات امام صادق(ع) میرفت. حضرت او را منزل میداد و او از كثرت محبت و ارادتی كه به امام صادق(ع) داشت، ماندن خود را در خانه آن حضرت طول میداد.
يک نوبت كه به مدينه آمدهبود و مهمان امام صادق(ع) بود، وقتی میخواست از خدمت امام مرخص شود، ده هزار درهم به آن حضرت داد و گفت تا برای او خانهای در مدينه بخرد كه هر گاه به مدينه میآيد، مزاحم آن حضرت نشود.
امام عليهالسلام آن مبلغ را از مرد جبل عاملی گرفت و او به جانب حج رفت. چون از حج مراجعت كرد و خدمت حضرت شرفياب شد، عرض كرد:
برای من خانه خريديد؟
حضرت فرمود: «بلی»
سپس كاغذی به او داد و گفت: «اين قباله آن خانه است.»
مرد چون قباله را خواند، ديد نوشته شده است:
«بسم الله الرحمن الرحيم
اين قباله خانهای است كه جعفر بن محمد خريده از برای فلان بن فلان جبلی و آن خانه واقعاست در فردوس برين محدود به حدود اربعه: حد اول به خانه رسول خدا صلی الله عليه و آله، حد دوم به خانه اميرالمؤمنين عليهالسلام، حد سوم به خانه حسن بن علی عليهالسلام، حد چهارم به خانه حسين بن علی عليهالسلام. اميدوارم كه حق تعالی از تو قبول فرمودهباشد و عوض در بهشت به تو عطا فرمايد.»
پس آن مرد قباله را بگرفت و با خودداشت تا گاهی كه عمرش منقضی شد و علت موت او را دريافت. پس جميع اهل و عيال خود را جمع كرد و ايشان را قسم داد و وصيت كرد كه: چون مردم، اين نوشته را در قبر من بگذاريد.
ايشان نيز چنين كردند. روز ديگر كه سر قبرش رفتند، همان نوشته را يافتند كه در روی قبر بود و بر آن نوشته شده بود كه به خدا سوگند جعفر بن محمد(ع) بدانچه برای من گفته و نوشته بود، وفا كرد.
📚منبع
منتهی الآمال، شیخ عباس قمی، ج ۲، ص ۲۴۶
حدیث اهل بیت(ع)، یدالله بهتاش، ص ۲۱۸
#امام_صادق_ع
#فضائل_امام_جعفر_صادق_ع
#مداحی_عالمانه
لینک کانال در ایتا:
eitaa.com/maddahiaalemane
لینک کانال در تلگرام:
t.me/maddahialemane
آدرس مطلب در سایت مقتل:
https://maghtal.com/?p=5179
🔹 ضمانت بهشت برای همسايه ابوبصير توسط امام صادق(ع)
ابن شهرآشوب از ابوبصير روايت كرده كه گفت:
من همسايهای داشتم كه از اعوان سلطان جور بود و مالی به دستآورده و كنيزان مغنيّه گرفته بود و پيوسته انجمنی از جماعت اهل لهو و لعب و عيش و طرب میآراست و شراب میخورد و مغنيّات برای او میخواندند و من به جهت مجاورت با او، پيوسته در اذيت و صدمه بودم از شنيدن منكرات.
لاجرم چند دفعه به سوی او شكايت كردم، گوش نداد. بالاخره در اين باب اسرار و مبالغه بیحد كردم، جواب گفت مرا كه: ای مرد! من مردی هستم مبتلا و اسير شيطان و هوای نفس و تو مردی هستی معافی. پس اگر حال مرا عرضه داری خدمت صاحبت (يعنی حضرت صادق عليهالسلام)، اميد میرود كه خدا مرا از بنده نفس و هوی نجات دهد.
كلام آن مرد در من اثر كرد، پس صبر كردم تا گاهی كه از كوفه به مدينه رفتم. چون خدمت امام شرفياب شدم. حال همسايه را برای آن جناب نقل كردم. فرمود: «گاهی كه به كوفه برگشتی آن مرد به ديدن تو میآيد، پس به او بگو كه جعفر بن محمد میگويد منكرات الهی را ترک كن تا من ضامن تو شوم و برای تو از خدا بهشت را ضمانت كنم.»
پس چون به كوفه مراجعت كردم و مردمان به ديدن من آمدند، آن مرد نيز به ديدن من آمد. چون خواست برود، من او را نگاه داشتم تا آنكه منزلم از واردين خالی شد. پس گفتم او را ای مرد! همانا من حال تو را به جانب امام صادق(ع) عرضه كردم، فرمود كه او را سلام برسان و بگو ترک كند آن حال خود را و من ضامن میشوم بهشت را براي او.
آن مرد از شنيدن اين كلمات گريست و گفت: تو را به خدا سوگند جعفر بن محمد(ع) چنين گفت؟
من قسم ياد كردم كه چنين فرمود، گفت: همين بس است مرا.
اين بگفت و برفت. پس چند روز كه گذشت نزد من فرستاد و مرا نزد خود طلبيد. چون در خانه او رفتم، ديدم برهنه در پشت در است و میگويد: ای ابوبصير! آنچه در منزل خود از اموال داشتم، بيرون كردم و الان برهنه و عريانم چنانكه مشاهده میكنی.
چون حال آن مرد را ديدم، نزد برادران دينی خود رفتم و از برای او لباس جمع كردم و او را با آن پوشانيدم. چند روزی نگذشت كه باز به سوی من فرستاد كه: من مريض شدهام، به نزد من بيا.
پس من پيوسته نزد او میرفتم و میآمدم و معالجه میكردم او را تا گاهی كه مرگش در رسيد. من بر بالين او نشسته بودم و او مشغول جان كندن بود كه ناگاه بيهوشی او را عارض شد. چون به هوش آمد، گفت: ای ابوبصير! حضرت جعفر بن محمد(ع) به عهد خود وفا كرد برای من به آنچه فرموده بود.
اين بگفت و دنيا را وداع نمود.
پس از مردن او چون به سفر حج رفتم، همين كه به مدينه رسيدم، خواستم خدمت امام خود برسم. در خانه استيذان نمودم و داخل شدم. چون داخل خانه شدم، يک پايم در دالان بود و يک پايم در صحن خانه كه حضرت(ص) از داخل اطاق مرا صدا زد: «ای ابوبصير! ما وفا كرديم برای رفيقت آنچه را كه ضامن شده بوديم.»
📚منبع
منتهی الآمال، شیخ عباس قمی، ج ۲، ص ۲۴۷
حدیث اهل بیت(ع)، یدالله بهتاش، ص ۲۱۹
#امام_صادق_ع
#فضائل_امام_جعفر_صادق_ع
#مداحی_عالمانه
لینک کانال در ایتا:
eitaa.com/maddahiaalemane
لینک کانال در تلگرام:
t.me/maddahialemane
آدرس مطلب در سایت مقتل:
https://maghtal.com/?p=5179
💐 رسول خدا (ص) امام صادق(ع) را صادق نامید
از امام سجاد علیهالسلام پرسیدند: امام پس از شما کیست؟ فرمود: «محمد باقر که علم را میشکافد.» پرسیدند: امام بعد از او چه کسی خواهد بود؟ پاسخ داد: «جعفر که نام او نزد اهل آسمانها، صادق است.» حاضران با شگفتی پرسیدند: شما همه راستگو و صادق هستید؛ چرا او را به این نام ویژه میخوانید؟
امام سجاد علیهالسلام به سخنی از رسول اعظم صلی الله علیه و آله اشاره کرد و فرمود: «پدرم از رسول خدا صلی الله علیه و آله نقل کرد که وقتی فرزندم، جعفر بن محمد بن علی بن حسین به دنیا آمد، او را صادق بنامید؛ زیرا فرزند پنجم از نسل او، جعفر نام خواهد داشت. او از روی دروغ و افترا به خدا، ادعای امامت خواهد کرد. او نزد خدا جعفر کذّاب و افترا زننده به خداست.»(۱)
وعده الهی تولد جعفر صادق علیهالسلام در هفدهم ربیع الاول سال ۸۳ ه. ق تحقق یافت و فرزندی پاک از خاندان پیامبر پا به عرصه وجود نهاد.(۲)
📚منبع
(۱) الخرایج و الجرایح، قطب راوندی، تصحیح شیخ اسد الله ربانی، قم، انتشارات مصطفوی، ج۱، ص ۲۶۸
(۲) جلاء العیون، علامه مجلسی، قم، انتشارات سرور، ۱۳۷۵، ص ۸۷۰
#امام_صادق_ع
#ولادت_امام_جعفر_صادق_ع
#مداحی_عالمانه
لینک کانال در ایتا:
eitaa.com/maddahiaalemane
لینک کانال در تلگرام:
t.me/maddahialemane
آدرس مطلب در سایت مقتل:
https://maghtal.com/?p=5172
♦️ رفتار امام صادق(ع) با زیردست
روزی امام صادق(ع) یکی از غلامانش را دنبال کاری فرستاد، او دیر کرد، امام(ع) به سراغ او رفت، دید در جایی دراز کشیده و خوابیدهاست، بالای سرش نشست و بادش میزد، تا بیدار شد، آنگاه با کمال ملایمت به غلام فرمود: «فلانی، به خدا تو چنین حقی نداری که هم شب بخوابی و هم روز، بلکه شب از آن خودت است و روزت از برای ما است.»
📚منبع
داستانهای اصول کافی، شیخ کلینی، ص۲۱۶
#امام_صادق_ع
#فضائل_امام_جعفر_صادق_ع
#مداحی_عالمانه
لینک کانال در ایتا:
eitaa.com/maddahiaalemane
لینک کانال در تلگرام:
t.me/maddahialemane
آدرس مطلب در سایت مقتل:
https://maghtal.com/?p=5179
✔️ حفظ حرمت مؤمن در کلام امام صادق(ع)
در يكى از سالها امام صادق عليهالسلام به همراه بعضى از اصحاب و دوستان خود، براى انجام مناسك حجّ خانه خدا، به سوى مكّه معظّمه حركت كردند در مسير راه، جهت استراحت در محلّى فرود آمدند، آنگاه حضرت به بعضى از افراد حاضر فرمود: «چرا شما ما را سبک و بىارزش مىكنيد؟»
يكى از افراد – كه از اهالى خراسان بود و در آن مجلس حضور داشت – از جا برخاست و گفت : ياابن رسول اللّه ! به خداوند پناه مىبريم از اين كه خواستهباشيم به شما بىاعتنایی و توهينى كرده و يا دستورات شما را عمل نكردهباشيم.
حضرت صادق عليهالسلام فرمود: «چرا، تو خودت يكى از آن اشخاص هستى.»
آن شخص گفت: پناه به خدا، من هيچ جسارت و توهينى نكردهام .
حضرت فرمود: «واى بر حالت ، در بين راه كه مىآمدى در نزديكى جُحفه، تو با آن شخصى كه مىگفت مرا سوار كنيد و با خود ببريد، چه كردى؟»
و سپس حضرت افزود: «سوگند به خدا، تو براى خود كسر شأن دانستى و حتّى سر خود را بالا نكردى و او را سبک شمردى و با حالت بىاعتنایى از كنار او رد شدى.» و سپس حضرت در ادامه فرمايش خود افزود: «هركس به يک فرد مؤمن بىاعتنایى و بىحرمتى كند، در حقيقت نسبت به ما بىاعتنایى كردهاست و حرمت و حقّ خدا را ضايع كردهاست.»
📚منبع
کافی، شیخ کلینی، ج۸، ص۸۸
وسائل الشیعه، شیخ حرّ عاملی، ج۱۲، ص۲۷۲
#امام_صادق_ع
#فضائل_امام_جعفر_صادق_ع
#مداحی_عالمانه
لینک کانال در ایتا:
eitaa.com/maddahiaalemane
لینک کانال در تلگرام:
t.me/maddahialemane
آدرس مطلب در سایت مقتل:
https://maghtal.com/?p=5179
🔹 کمک پنهانی امام صادق(ع) به فقرا
ابوجعفر خثعمی که یکی از اصحاب امام جعفر صادق(ع) است حکایت کند:
روزی حضرت صادق(ع) کیسه ای که مقدار پنجاه دینار در آن بود، تحویل من داد و فرمود: «این ها را تحویل فلان سید بنی هاشم بده و به او نگو توسط چه کسی ارسال شده است.»
خثعمی گوید: هنگامیکه نزد آن شخص تهی دست رسیدم و کیسه پول را تحویل او دادم پرسید: این پول از طرف چه کسی برای من فرستاده شده است و سپس گفت: خداوند جزای خیرش دهد. صاحب این کیسه هرچند وقت یک بار، مقدار پولی را برای ما میفرستد و ما زندگی خود را با آن تأمین و سپری میکنیم ولیکن جعفر صادق با آن همه ثروتی که دارد توجّهی به ما ندارد و چیزی برای ما نمیفرستد و هرگز به یاد ما فقرا نیست.
📚منبع
امالی، شیخ طوسی، ج ۲، ص ۲۹۰
#امام_صادق_ع
#فضائل_امام_جعفر_صادق_ع
#مداحی_عالمانه
لینک کانال در ایتا:
eitaa.com/maddahiaalemane
لینک کانال در تلگرام:
t.me/maddahialemane
آدرس مطلب در سایت مقتل:
https://maghtal.com/?p=5179