eitaa logo
مدح و متن اهل بیت
10.2هزار دنبال‌کننده
18.6هزار عکس
19.9هزار ویدیو
1.5هزار فایل
@Yas4321 ارتباط با ادمین @Montazer98745 ارتباط با مدیر
مشاهده در ایتا
دانلود
🔴روحانی از چه می ترسد؟ ✍محمد عبدالهی 🔰مدتی ست و اطرافیانش همه توانشان را در تجهیز آتش تند اتهام و انتقاد به سمت شورای نگهبان و نظارتش بر انتخابات گذاشته اند و هرچه به انتخابات نزدیک تر می شویم، این آتش تندتر شده و شکل فتنه انگیزی علیه نهادهای حافظ جمهوریت نظام را به خود می گیرد. همین امر باعث شد مقام معظم رهبری در سخنان اخیرشان تذکر تندی به تخریب کنندگان نهادهای انتخاباتی بدهند. پس از این تذکرات صریح، دستور روحانی به معاون حقوقی اش مبنی بر پیگیری برگزاری رفراندوم درباره حذف نظارت استصوابی به گونه ای انتحار محسوب می شود! 🔰اینکه رئیس جمهور در مقام مجری قانون اساسی به ساختار حقوقی کشور شمشیر می کشد، بر سر شاخ نشسته و بن می برد و آشکارا انتخابات را انتصابات می نامد، بیش از آنکه نشان از شجاعت او باشد، از هراسی عمیق حکایت دارد. 🔰معتقدم روحانی از ۴ چیز به شدت در هراس است: 1⃣ سرکار آمدن ، انقلابی و بانشاط که دولت فشل و ناکارآمد وی را به چالش می کشد. 2⃣نبودن به عنوان شریک راهبردی وی و مدیر مجلس وکیل الدوله فعلی در دوره آینده 3⃣سرآغاز دوران نظارت سخت گیرانه مجلس بر دولت و افشای خیانت ها و ناکارآمدی های دولت در هفت سال گذشته 4⃣آینده هراسناک و مبهمی که با کارنامه سوخته دو دوره پرحاشیه و پرخیانت ریاست جمهوریش دیگر جایی را در سپهر سیاست کشور برای او باقی نگذاشته. 🔰رئیس جمهور ازین می هراسد که قرار است در آینده ای نزدیک بدون شرکای راهبردی اصلاح طلبش در جایگاه پاسخگویی در مقابل نمایندگان واقعی ملت حاضر شود و بدون فرافکنی یک بار برای همیشه حاضر شود و بگوید در مسئولیت اجرای قانون اساسی، ریاست 18 وزارتخانه، و ده ها سازمان و نهاد عالی نظیر شورای امنیت ملی و شورای عالی انقلاب فرهنگی ستاد مبارزه با قاچاق کالا آیا عملکردش با اختیاراتش در این دوره همخوانی داشته یا نه. 🔰ازین می هراسد که دوره فرافکنی و تولید پروژه حواس پرتی جمعی پایان بیابد و چپ و راست پاسخگوی مجلسی باشد که قرار است وکیل الدوله نباشد. 🔰روحانی نگران استیفای حقوق از دست رفته ملت طی هفت سال گذشته است که توسط نمایندگان واقعی مردم از او مطالبه خواهد شد. 🔰آری ! هر فریادی از سر شجاعت و جسارت نیست که گاهی ترس مفرط انسان را به قیل و قال وامی دارد! این است که عده ای را وامی دارد تا با عملیات روانی به جنگ نهاد برگزاری انتخاباتی بروند که از نتیجه آن به شدت در هراس هستند . 🔰تجربه تاریخ می گوید گاهی سیاستمداران باخته از ترس مرگ خودکشی می کنند! امید که اینبار تاریخ تکرار نشود!
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💠 نماهنگ سرود « مرد نبرد ( آرامش قبل از طوفان ) تقدیم به 🌹حاج قاسم سلیمانی🌹 🎤 اجرای گروه سرود ندای ثامن همراه با تصاویر زیبا از
recording-20200207-185001.mp3
28.69M
💥فوری/مهم 🎧:صوت سخنرانی روشنگرانه در قم (۱۸بهمن۹۸)/ بخش دوم با عنوان: ⛔️ ⛔️ 🔻سخنان مستند و صریح نویسنده کتاب در تحلیل عملکرد غلط دولت اعتدال و اقدامات مشکوک حسن روحانی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌏به چالش کشیدن فرضیات غربی زیست شناسی توسط استادعباسی
4_5871003930359498517.mp3
30.57M
🔻سخنرانی آقای رائفی پور 📝« مجلس کارآمد ،مجلس مردمی » ٣ بهمن ٩٨ در شیروان
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
✅درد دل طوفانی یک طلبه انقلابی😔
recording-20200207-195409.mp3
13.68M
💥فوری/مهم 🎧:صوت سخنرانی روشنگرانه در قم (۱۸بهمن۹۸)/ بخش اول با عنوان: ⛔️ ⛔️ 🔻سخنان مستند و صریح نویسنده کتاب در تحلیل عملکرد غلط و اقدامات مشکوک حسن روحانی
@yekmorabbi1581183977722.mp3
8.74M
✅ سرود بیکلام « مرد نبرد ( آرامش قبل از طوفان )
@yekmorabbi1581183882630.mp3
1.32M
🔰سرود باکلام « مرد نبرد ( آرامش قبل از طوفان ) تقدیم به 🌹حاج قاسم سلیمانی🌹
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
رهبر انقلاب در دیدار با اقشار مختلف مردم: امسال سالگرد پیروزی انقلاب با ایام چهلم سردار رشید اسلام همزمان است و مردم «انگیزه مضاعف» دارند!
داستان شب👇👇👇👇👇👇👇
💠یک شب برای خدا💠 🌀دزدی به خانه احمد خضرویه رفت و بسیار بگشت، اما چیزی نیافت که قابل دزدی باشد. ⚡️خواست که نومید بازگردد که ناگهان احمد، او را صدا زد و گفت ای جوان، سطل را بردار و از چاه، آب بکش و وضو بساز و به نماز مشغول شو تا اگر چیزی از راه رسید به تو بدهم، مباد که تو از این خانه با دستان خالی بیرون روی.دزد جوان، آبی از چاه بیرون در آورد، وضو ساخت و نماز خواند. 💢روز شد، کسی در خانه احمد را زد. داخل آمد و 150 دینار نزد شیخ گذاشت و گفت این هدیه، به جناب شیخ است. ⚡️احمد رو به دزد کرد و گفت دینارها را بردار و برو، این پاداش یک شبی است که در آن نماز خواندی. حال دزد دگرگون شد و لرزه بر اعضایش افتاد. 💢گریان به شیخ نزدیک تر شد و گفت تاکنون به راه خطا می رفتم، یک شب را برای خدا گذراندم و نماز خواندم، خداوند مرا این چنین اکرام کرد و بی نیاز ساخت، مرا بپذیر تا نزد تو باشم و راه صواب را بیاموزم. ⚡️کیسه زر را برگرداند و از مریدان شیخ احمد گشت.
امروزهم به پایان رسید الهی اگربدبودیم یاریمان کن، تافردایی بهترداشته باشیم خدایابه حق مهربانیت نگذارکسی باناامیدی وناراحتی، شب خودرابه صبح برساند. 🌟شبتون بخیر و آرام🌟
ثانیه های مهدوی 5.mp3
3.64M
نجواهای شبانه با امام زمان (عج) شبها قبل از خواب، با گوش دادن به این فایل ها، با امام خود درد دل کنیم و با انتشار آن، دیگران را هم تشویق به صحبت با حضرت کنیم. زیاد وقتت رو نمی گیره...
چشم من و فرمان شما حضرت آقا جانم سپرت روز بلا حضرت آقا الحق و الانصاف برازنده تان است فرماندهی کل قوا حضرت آقا
حضرت امام باقر (ع) می‌ فرمایند: سه چيز درجه انسان را بالا مى برد: 1⃣ بلند سلام كردن 2⃣ غذا دادن 3⃣ شب كه مردم درخوابند نماز خواندن. و سه چيز موجب كفاره ي گناهان است: 1⃣ در هواى سرد وضو گرفتن. 2⃣ گام برداشتن در اداى نمازهاى شبانه روزی . 3⃣ مواظبت نمودن بر نماز جماعت. و سه چيز كشنده است: 1⃣ بخلى كه در وجود انسانى حاكم و فرمانروا باشد. 2⃣ هواى نفسى كه از آن پيروى شود 3⃣ خود پسندى. وسه چيز نجات بخش انسان است: 1⃣ در پنهان و آشكار از خداوند ترسيدن. 2⃣میانه روی کردن در حال ثروتمندی و تهيدستى. 3⃣ در حال رضا و خشم سخن به عدالت گفتن. 💕💕💕
•°•°•°• اشکامو پاک کردم. آرایشگر اومد سمتم و با غرلند گفت: _اااا تو که بازم گریه کردی! بابا چشمات پف میکنه زشت میشی عجب عروس سِمجی! پوزخندی زدم و تو دلم گفتم: +به جهنم!😒 عین یه مرده متحرک زیر دست آرایشگر بودم! اونم موهامو انقدر کشیده بود تا بهشون مدل بده که پوست سرم، گِز گِز میکرد. اما من یه آی هم نگفتم... . _حالا میتونی چشماتو باز کنی عروس خانوم!👰 بی روح چشمام و باز کردم یه نگاه به خودم تو آینه کردم خیلی تغییر کرده بودم اما برای من فرقی نداشت ... کیوان و فیلم بردار وارد شدن همون شب بله برون یه صیغه موقت خوندیم که راحت باشیم. البته به اصرار من بود چون میدونستم کیوان چیزی حالیش نیست و براش مهم نیست. فیلم بردار: _آقا دوماد شما یه بار دیگه از در وارد شید و برید سمت عروس خانوم و شنلشو بالا بزنید. عروس خانوم شما هم مهربانانه برخورد کنید. کیوان رفت و اومد داخل دلم نمیخواست حتی نگاهش کنم. خیلی سرد وایستادم. اومد سمتم و شنل و زد بالا از رنگ نگاهم جا خورد... سرد و خشک... اما به روی خودش نیاورد صورتشو آورد جلو تا پیشونیمو ببوسه که جلوشو گرفتم! هرگز اجازه نمیدم! اشک تو چشمام جمع شد... خدایا؟ جواب قلب شکسته ام و چی بدم؟... دستمو گرفت و از پله های آرایشگاه پایین رفتیم... در ماشین و برام باز کردو گفت: _بفرمایید عروس خانوم. تا خود آتلیه هیچ صحبتی بینمون رد و بدل نشد. توی همه عکس هامون یه لبخند الکی زدم... اما عمق نگاهم چیز دیگه ای میگفت و اینو عکاس هم فهمیده بود... . چشمامو باز کردم... سفره عقد با چه تجملاتی جلوی پام پهن شده بود... همه منتظر عاقد بودیم که اومد... نه...😳 بابای ؟ مامان و بابا از دیدنش جا خوردن... آقای صبوری هم خشکش زده بود... . ⬅ ادامه دارد... ✍ نویسنده :
•°•°•°• چادر عروس رو که با اصرار های خودم سرم کرده بودم رو جلو تر کشیدم. تمام ذهنم رو فریاد میزد. من بدون اون می‌میرم... هنوز بهش نگفتم... یعنی الان کجاست؟ یعنی باباش بهش میگه؟ صدای اطرافیان منو از افکار آشفته ام بیرون کشید. آقای صبوری از بابا و جمع اجازه گرفت و بعد رو کرد به کیوان. _آقا داماد برای اینکه صیغه موقت بین‌تون باطل بشه و من بتونم عقد دائم رو بخونم، باید به عروس خانوم بگید که مدت باقی مونده رو بخشیدم. و بعد روشو برگردوند سمت منو کمی مکث کرد‌. _دخترم شماهم باید بگید بخشیدم... چرا نگفت عروس خانوم؟ شاید هنوز باورش نشده شاید اونم میدونست من عروس نیستم! کیوان سری تکان دادو برگشت سمت من. _مدت باقی مونده رو بخشیدم بدون این که نیم نگاهی بهش بیندازم گفتم: +بخشیدم... و بهش نامحرم شدم خداروشکر! کاش تا ابد همینطور بمونه! . صدای عاقد توی گوشم زنگ میزد. _برای باردوم عرض میکنم. عروس خانوم،نیلوفر جلالی، آیا وکیلم که شمارا با مهریه یک جلد کلام الله مجید و یک جام آینه و شعمدان و شاخه نبات و هزارو پانصد سکه تمام بهاری آزادی و.... به عقد دائم جناب آقای کیوان نجاتی در بیاورم؟! کی به بار دوم رسیده بود که من متوجه نشده بودم؟! صدای دختری از پشت سر اومد: _عروس رفته گلاب بیاره... عروس بمیره الهی دلِ خوشی ازتون دارم که حالا برم براتون گلابم بیارم؟ _برای بار سوم عرض میکنم آیا وکیلم که شمارا با مهریه معلوم و... به عقد دائم آقای کیوان نجاتی در بیاورم؟ تصمیم خودم رو گرفته بودم. مصمم تر از قبل بودم. به صورت کیوان از توی آینه نگاه کردم که لبخند ژکوندی روی لبش بود! پوزخندی تحویلش دادم که صدای عاقد بازم اومد: _وکیلم؟؟ لرزش صدامو کنترل کردم و: + با اجازه پدرو مادر و بزرگترای جمع نـــَ ... ناگهان صدای جیغ بلندی از پشت سرم اومد و نگذاشت صدام به گوش کسی برسه و دادو فریاد و جیغ بیشتر از پیش شد که... . ⬅ ادامه دارد... •°•°•°•
🌹 عالم پُر است از تو، غایب منم ز غفلت تـــو حاضری ولیکن من آن نظر ندارم
از مادر بزرگ پرسیدم: بابا بزرگ تا حالا برات گل خریده؟ گفت: نه! ولی تمام دامن‌هایی که برام خریده گلدار بوده. عشق یعنی درک کردن آنچه هست، نه انتظارآنچه نیست!‌‌‌‌‌‌
زندگي بوی خوش نسترن است بوی یاسي است ڪہ گل ڪرده به دیوار نگاهِ ما زندگ ي خاطره است خنده یڪ شاهپرڪ است برگل ناز زندگي... سلام دوستان خوبم✋ صبح زیباتون بخیر🌸
پر کن از باده ی چشمت قدح صبحِ مرا... خود بگو من ز ِ تو سرمست شوم یا خورشيد...؟
♥️رهبر انقلاب در دیدار با اقشار مختلف مردم: ✅ امسال سالگرد پیروزی انقلاب با ایام سردار رشید اسلام قاسم سلیمانی همزمان است و مردم دارند. ✅ ضربه کوبنده‌ای ان شاالله ملت ما با همین حضوراشان به وارد خواهند کرد.