eitaa logo
مدح و متن اهل بیت
9.8هزار دنبال‌کننده
19هزار عکس
21.1هزار ویدیو
1.5هزار فایل
@Yas4321 ارتباط با ادمین @Montazer98745 ارتباط با مدیر
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
👈 کار شیطان زن فقیری با یک برنامه رادیویی تماس گرفت و از خدا درخواست کمک کرد. مرد بی‌ایمانی که داشت به این برنامه رادیویی گوش می‌داد، تصمیم گرفت سر به سر این زن بگذارد. آدرس او را به دست آورد و به منشی‌اش دستور داد مقدار زیادی مواد خوراکی بخرد و برای زن ببرد. ضمنا به او گفت: «وقتی آن زن از تو پرسید چه کسی این غذا را فرستاده، بگو کار شیطان است.»  وقتی منشی به خانه زن رسید، زن خیلی خوشحال و شکرگزار شد و مشغول بردن خوراکی‌ها به داخل خانه کوچکش شد. منشی از او پرسید: «نمی‌خواهی بدانی چه کسی این خوراکی‌ها را فرستاده؟» زن جواب داد: «نه، مهم نیست. وقتی خدا امر کند، حتی شیطان هم فرمان می‌برد.» 👈 وصیت اسکندر اسکندر ذوالقرنین هنگام مرگ وصیت کرد وقتی که جنازه اش را بر می دارند، دو دستش را از تابوت بیرون بگذارند، تا مردم ببینند. بعد از وفات، به دستورش عمل نمودند و دو دستش را از تابوت بیرون نهادند. افرادی که دنبال تابوت می رفتند، از علت و سبب چنین وصیتی از هم سؤال می کردند. یکی از عرفا گفت: سبب این وصیت آن است که می خواست به ما بفهماند: اسکندر با دست های تهی از دنیا رفت و از خزائن و مال دنیا، چیزی با خود نبرد. 📗 ✍ مرتضی احمدیان 👈 مادر دکتری به خواستگاری دختری رفت، ولی دختر او را رد کرد و گفت به شرطی قبول میکنم که مادرت به عروسی ما نیاید. آن جوان به فکر فرو رفت و نزد یکی از اساتید خود رفت و با خجالت چنین گفت: در سن یک سالگی پدرم مرد و مادرم برای اینکه خرج زندگیمان را تامین کند، در خانه های مردم رخت و لباس می شست. حالا دختری که خیلی دوستش دارم، شرط کرده است که فقط بدون حضور مادرم حاضر به ازدواج با من است. این موضوع مرا خجالت زده کرده و بر سر دوراهی مانده ام، به نظرتان چکار کنم. استاد به او گفت: از تو خواسته ای دارم به منزل برو و دستان مادرت را بشور، فردا به نزد من بیا و به تو می گویم چکار کنی. جوان به منزل رفت و با حوصله دستان مادرش را در دست گرفت که بشوید ولی ناخودآگاه اشک بر روی گونه هایش سرازیر شد زیرا اولین بار بود که دستان مادرش درحالی که از شدت شستن لباسهای مردم چروک شده و تماما تاول زده و ترک برداشته بودند، را دید. طوری که وقتی آب را روی دستان مادر می ریخت از درد به لرز میفتاد. پس از شستن دستان مادرش نتوانست تا فردا صبر کند و همان موقع به استاد خود زنگ زد و گفت: ممنونم که راه درست را به من نشان دادید. من مادرم را به امروزم نمیفروشم چون اون زندگیش را برای آینده من تباه کرده است.
🌺❄🌺❄🌺❄🌺❄ ✍🏻 فیض کاشانی می فرماید: جهت و دفع و بعد از هر ۱۸ بار ذکر《》را مداومت کنند. 📚 مفاتیح الحاجات ص ۲۶ .. اسرار خداوند نزد ماست ابوبصير مى گويد: امام صادق (ع) فرمودند: 💢«اى ابا محمّد! همانا به خدا كه سرّى از سرّ خدا و علمى از علم خدا نزد ماست كه به خدا! هيچ فرشته مقرّب و پيغمبر مرسل و مؤمنى كه دلش را به ايمان آزموده، آن را تحمّل نكند. به خدا سوگند! كه خدا آن را به احدى جز ما تكليف نفرموده و عبادت با آن را از هيچكس جز ما نخواسته و نيز نزد ما سرّى است از سرّ خدا و علمى است از علم خدا كه ما را به تبليغش مأمور فرموده و ما آن را از جانب خداى عزّوجلّ تبليغ كرديم و برايش محلّى و اهلى و پذيرنده اى نيافتيم تا آنكه خدا براى پذيرش آن، مردمى را از همان طينت و نورى كه محمّد و آل و ذرّيه او (ع) را آفريد، خلق كرد و آنها را از فضل و رحمت خود ساخت؛ چنان كه محمّد و ذرّيه او (ع) را ساخت. 💢پس چون ما آنچه را از جانب خدا به تبليغش مأمور بوديم، تبليغ كرديم، آنها پذيرفتند و تحمّل كردند. [تبليغ ما به آنها رسيد، ايشان هم پذيرفتند و تحمّل كردند] و ياد ما به آنها رسيد. 💢پس دل هاى ايشان به شناسايى و به حديث ما متوجّه گشت. اگر آنها از آن طينت و نور خلق نمى شدند، اين چنين نبودند. نه به خدا! آن را تحمّل نمىكردند.» 📚 «كلينى، محمّد بن يعقوب، «الكافى»، ج ۱، صفحه۴۰۱ ➖➖➖ .
✅ یکی بود، یکی نبود! ما،یک قصه واقعی است! که "یکی بود"آن با مستضعفان و پابرهنه ها و"یکی نبود"آن با و زورگوها شروع میشود! صاحبان این ، به دور از دنیای "دونبش"ها و "سرقفلی"ها قیام کردند! آنهایی که رنگ شان در طول این سالها اگر کم رنگ تر نشده باشد، یکنواخت باقی مانده است! آنهایی که صاحب چندین قبر در مزار هستند و هنوز خود را مدیون انقلاب می دانند! آنهایی که همیشه بدهکارند! ولی از طلبی ندارند! انقلاب به دل گرمی اینان، خود را بیمه می کند! یکی نبودها، اما انگل این مردمند و مسبب سفره های بی رنگ! آنهایی که کیسه هایشان را به قیمت جیب های خالی این مردم پر می کنند! بر سکوی اول احتکار، فاتحانه می ایستند و حسرت اجرای عدالت را بر دل پابرهنگان می گذارند! اینان با ارز می بینند! با سکه های طلا میشنوند! با زبان لمس می کنند و هر چیزی را با بوی سرمایه می چشند! با این حال ، همه اینها یک روزی که نزدیک است ازبین خواهند رفت وریشه کن خواهند شد؛ آن روز که آقای انقلاب با قدم های سبزش، ریشه این پلیدها را زرد کند! ان شاءالله ... 💢 💠اﻧﺴﺎن ﮐﻪ ﻏﺮق ﺷﻮد،ﻗﻄﻌﺎً میمیرد ﭼﻪ در درﯾﺎ،ﭼﻪ در روﯾﺎ چه در دروغ ﭼﻪ درﮔﻨﺎﻩ چه در جهل چه در انکار چه در حسدچه دربخل چه در کینه،چه درانتقام ✨مواظب باشیم غرق ﻧﺸﻮﻳﻢ✨ 🌺 الهى بسيار كسانى دعوى بندگى كرده اند و دم از ترك دنيا زده اند ،تا دنيا بديشان روى آورد جز وى همه را پشت پا زده اند اين بنده در معرض امتحان در نيامده شرمسار است بحق خودت ثبت قلبى على دينك
👈 دریا باش مردی پیش بایزید بسطامی آمد و گفت: چرا هجرت نکنی و از شهری به شهری نروی تا خلق را فایده دهی و خود نیز پخته تر گردی که گفته اند:  🍂بسیار سفر باید تا پخته شود خامی 🍂صوفی نشود صافی تا در نکشد جامی   بایزید گفت: در این شهر که هستم، دوستی دارم که ملازمت او را بر خود واجب کرده ام. به وی مشغولم و از او به دیگری نمی پردازم. آن مرد گفت: آب که در یک جا بماند و جاری نگردد، در جایگاه خود بگندد. بایزید جواب داد: دریا باش تا هرگز نگندی. 📗 ✍ دکتر رضا انزابی نژاد 👈 مهربانی دو برادر با هم در مزرعه خانوادگی كار می كردند، یكی از آنهاازدواج كرده بود و خانواده بزرگی داشت و دیگری مجرد بود. شب كه می شد دو برادر همه چیز از جمله محصول و سود را با هم نصف می كردند. یك روز برادر مجرد با خودش فكر كرد و گفت:‌ «درست نیست كه ما همه چیز را نصف كنیم. من مجرد هستم و خرجی ندارم ولی او خانواده بزرگی را اداره می كند.» بنابراین شب كه شد یك كیسه پر از گندم را برداشت و مخفیانه به انبار برادر برد و روی محصول او ریخت. در همین حال برادری كه ازدواج كرده بود با خودش فكر كرد و گفت:‌ «درست نیست كه ما همه چیز را نصف كنیم. من سر و سامان گرفته ام ولی او هنوز ازدواج نكرده و باید آینده اش تأمین شود.» بنابراین شب كه شد یك كیسه پر از گندم را برداشت و مخفیانه به انبار برادر برد و روی محصول او ریخت. روزها گذشت و هر دو برادر متحیر بودند كه چرا ذخیره گندمشان همیشه با یكدیگر مساوی است. تا آن كه در یك شب تاریك دو برادر در راه انبارها به یكدیگر برخوردند. آن ها مدتی به هم خیره شدند و سپس بی آن كه سخنی بر لب بیاورند كیسه هایشان را زمین گذاشتند و یكدیگر را در آغوش گرفتند. 👌خوبی هیچوقت در دنیا و آخرت ازبین نمی رود...از "خوب" به "بد"رفتن به فاصله لذت پريدن از يک نهر باريک است اما برای برگشتن بايد از اقيانوس گذشت.
💢 اهل سنت، اشکال میکنند که پیامبر در روز مردم را دعوت به دوستی با علی(ع) نمود، یعنی هرکس مرا دوست دارد، علی را نیز دوست بدارد! منظور خلافت و جانشینی نبود! ✅ما در پیشتر به این موضوع پرداخته ایم که اگر مقصود پیامبر فقط ابراز دوستی بود، پس چرا از همه زنان و مردان، برای علی(ع) بیعت گرفتند. ✅اما در این پیام به منابع اهل سنت: ✅علمای اهل سنت از علیه السلام نقل می کند که فرمود ؛ « در روز غدیر خم رسول خدا ای بر سرم پیچید که قسمتی از آن بر پشت سرم آویخته بود ، خداوند در جنگ بدر و حنین فرشتگانی را برای کمک به من گسیل داشت که همگی آنها همین گونه به سر گذاشته بودند » مسند ابو داود طیالسی ج1 ص23 سنن بیهقی ج10 ص14 کنزالعمال ج8 ص60 اسد الغابه ج3 ص114 الریاض النضره ج2 ص217 ✅این مراسم گذاری و به سر پیچیدن که توسط پیامبر گرامی صورت گرفت ، روشن ترین گواه بر آن است که علی علیه السلام در روز غدیر خم به عنوان امام و سرپرست و راهنمای مردم معین و معرفی شد. چه لزومی دارد برای اثبات محبت به کسی، علاوه بر بیعت گرفتن، عمامه خود را بر سر او بگذارند؟
💥💞🌸 غدیر 🌸💞💥 💞 غدیررا تا قیامت پدران به پسران حاضران به غائبان برسانند💞 تنها 14 روز… به عيدالله الأكبر باقي است🌸💞🌸 💞🌸💞🌸💞🌸💞🌸 🌸💞🌸💞🌸💞🌸💞 دوشنبه چهارم ذي‌الحجّة سال دهم هجري قمري، 15 اسفند سال دهم هجري شمسي، چهارم مارس 632 ميلادي امروز، كاروان پيامبر صلي‌الله عليه و آله به “مَرُّالظَّهْران” رسيد و تا شب، در آن جا توقّف كرد. آن گاه كاروانيان شبانه به سوي “سَرِف” حركت كردند و به جايي رسيدند كه منزل بعد از آن مكّه معظَّمه بود. فِراق مدينه با يار به دهمين روزِ خود رسيده است و مسجد زيباي نبوي، ده شبانه‌روز است كه بي‌فروغ مانده؛ نه پيامبري… نه علي و فاطمه‌اي… نه حسن و حسيني… سال ها پيش، پيامبر اسلام صلي‌الله عليه و آله، با ورود به مدينه، شروع به ساختن مسجدي كردند، كه قبر شريف آن حضرت اينك در همين مسجد قرار دارد. قسمت شمالي مسجد، محلّ عبادت و صُفّه‌هاي جنوبي آن، آسايش گاه مهاجراني بود كه از مكّه با رسول خدا صلي‌الله عليه و آله كوچ كرده بودند و در مدينه منزلي نداشتند يا محلّ خوابِ انصار فقير و بي‌بضاعت بود. آري، مسجد رسول خدا در مدينه استراحت گاه چهارصد فقير و بينوا بود كه هر يك از آن ها از طريقِ كسب و كار يا با كمك از بيت‌المال مسلمانان و غنايم جنگي به تدريج، سرمايه‌اي به دست مي‌آوردند و منزلي مي‌گرفتند. در كنار اين مسجد، خانه‌هاي جمعي از مهاجران و انصار قرار داشت كه برخي از ايشان براي افتخار، از خانه‌هاي خود روزنه‌ها و درهايي به خانة خدا باز كرده بودند... جبریيل نازل شد و چنين پيام آورد: درهاي اين خانه‌ها به مسجد، همگي بسته شود؛ جز در خانة علي عليه السلام. جماعتي به اعتراض سخناني گفتند. اين سخنان به گوش پيامبر صلي‌الله عليه و آله رسيد. پس فرمودند: «اي مردم! بدانيد كه من فرمان يافته‌ام جز در خانة علي، در خانة همة مهاجران و انصار را به مسجد ببندم. شنيده‌ام كه برخي از شما سخناني گفته‌ايد! به خدا سوگند من از خود نه دري را بستم و نه دري را گشودم؛ بلكه اين فرماني از سوي خداوند است كه بايد پيروي كنم.» 📚 مدارك علماي شيعه: بحارالانوار/1/صص20و23 و برخي از مدارك اهل سنّت: صحيح ترمذي/2/ص301، مستدرك الصحيحين/3/صص116 و
🌾🌸✨ ✨ 💢 نمازی ویژه در روز جمعه جهت برآورده شدن حاجات ✳️ رسول خدا صلّی الله علیه وآله به امیرالمؤمنین علیه السلام ودختر گرامیش،حضرت فاطمه علیهاالسلام فرمود: قصد دارم شما را به خیری اختصاص دهم که خداوند به من آموخته است و مرا نسبت به آن آگاه ساخته است. پس در حفظ آن بکوشید. ✴️ پس دو رکعت نماز بخوانید، و در هر رکعت، 🔅یک بار حمد🔅، 🔸سه بار آیةالکرسی🔸، 🔹سه بار سوره توحید🔹، 🔺و سه بار آیات پایانی سوره حشر🔺؛ یعنی این آیات: 🔷 لوْ أَنزَلْنَا هَاذَا الْقُرْآنَ عَلىَ جَبَلٍ لَرَأَيْتَهُ خَاشِعاً مُّتَصَدِّعاً مِنْ خَشْيَةِ اللهِ، وَ تِلْكَ الْأَمْثَالُ نَضْرِبُهَا لِلنَّاسِ لَعَلَّهُمْ يَتَفَكَّرُونَ. هُوَ اللهُ الَّذِى لا إِلاهَ إِلَّا هُوَ عَالِمُ الْغَيْبِ وَ الشَّهَادَةِ، هُوَ الرَّحْمَانُ الرَّحِيمُ. هُوَ اللهُ الَّذِى لا إِلاهَ إِلَّا هُوَ الْمَلِكُ الْقُدُّوسُ السَّلامُ الْمُؤْمِنُ الْمُهَيْمِنُ الْعَزِيزُ الْجَبَّارُ الْمُتَكَبِّرُ، سُبْحَانَ اللهِ عَمَّا يُشْرِكُونَ. هُوَ اللهُ الْخَالِقُ الْبَارِئُ الْمُصَوِّرُ، لَهُ الْأَسْمَاءُ الْحُسْنىَ، يُسَبِّحُ لَهُ مَا فىِ السَّمَاوَاتِ وَ الْأَرْضِ وَ هُوَ الْعَزِيزُ الحْكِيم) 🔰پس بعد از سلام نماز، ثنای خداوند کنید، و بر پیامبر صلوات فرستید و سپس برای مؤمنین و مؤمنات دعا کنید، و در پایان، این دعا را بخوانید: 💟«اللهُمَّ إِنِّي أَسْأَلُكَ بِحَقِّ كُلِّ اسْمٍ هُوَ لَكَ يَحِقُّ عَلَيْكَ فِيهِ إِجَابَةُ الدُّعَاءِ إِذَا دُعِيتَ بِهِ، وَ أَسْأَلُكَ بِحَقِّ كُلِّ ذِي حَقٍّ عَلَيْكَ، وَ أَسْأَلُكَ بِحَقِّكَ عَلَى جَمِيعِ مَا هُوَ دُونَكَ، أَنْ تَفْعَلَ بِي كَذَا وَ كَذَا» پس به جای «كَذَا وَ كَذَا»، حاجت خود را درخواست کن. 📚جمال الأسبوع، ص 127-128 ✨
📢📢📢📢📢📢📢📢📢📢 لحظات غروب روز جمعه ***دعای سمات ***فراموش نشه ✅ دعای "سمات" که این دعا معروف به دعاى شبور (دعاى عطا و بخشش) است، خواندن آن در ساعت آخر روز جمعه مستحب است و پوشیده نماند که این دعا از دعاهاى مشهور است و بیشتر علماى گذشته بر خواندن این دعا مواظبت مینمودند.
تاكيدحضرت زهرابردرك غروب جمعه🌅 💠🌺حضرت فاطمه ( سلام الله علیها)شنیدم 💠 پیامبر اکرم صلّى اللّه علیه و آله مى فرمودند: ☀️اِنَّ فِى الْجُمْعَةِ لَساعَةٌ لا یُراقِبُها رَجُلٌ مُسْلِمٌ یَسْأَلُ اللّهَ عَزَّوَجَلَّ فیها خَیْرا اِلاّ اَعْطاه… وَقالَ هِىَ اِذا تَدَلّى نِصْفُ عَیْنِ الشَّمْسِ لِلْغُروبِ… وَکانَتْ فـاطِمَةُ علیهاالسلام تَقُولُ لِغُلامِها: اِصْعَدْ عَلَى الضَّرابِ ـ الظراب ـ فَاِذا رَأَیْتَ عَیْنَ الشَّمْسِ قَدْ تَدَلّى لِلْغُرُوبِ فَاءَعْلِمْنى حَتّى اَدْعُوَ؛ ☀️در روز جمعه ساعتى است که هرکس آن را مراقبت کند و در آن لحظه دعا کند دعایش مستجاب شود ✅، و آن زمانى است که نیمى از خورشید غروب کرده باشد.. 💠🌺حضرت فاطمه علیهاالسلام براى درک آن ساعت به خدمتکارش مى گفت: ❗️بر فراز بلندى برو و هرگاه دیدى نیمه خورشید غروب نمود مرا خبر کن تا دعا کنم.. 📚معانى الاخبار:399