eitaa logo
مدح و متن اهل بیت
10.8هزار دنبال‌کننده
18.5هزار عکس
19.7هزار ویدیو
1.4هزار فایل
@Yas4321 ارتباط با ادمین @Montazer98745 ارتباط با مدیر
مشاهده در ایتا
دانلود
قربانی و خرافات قربانی کردن، از سنت‌های اسلامی است که در برخی موارد مانند قربانی در حج، واجب و در برخی موارد مانند عقیقه و روز عید قربان، مستحب است. ولی متاسفانه این سنت حسنه امروزه آمیخته با خرافات و رسوم غلط شده است، رسوم غلطی همچون: 1. مالیدن خون قربانی به خودرو و ساختمان 2. رد شدن از روی خون قربانی 3. عبور از بین سر و بدن قربانی پس از ذبح 4. قربانی کردن در مساجد که باعث نجاست مساجد می‌شود و کاری حرام است. 5. باقی گذاشتن خون قربانی در کف خیابان و جلوی منازل مسکونی که منجر به نجس کردن مسیر عبور مردم می‌شود. نکته: منشأ اصلی چنین باورهایی، به این نکته برمی‌گردد که برخی افراد خون قربانی را دارای اثر می‌دانستند و می‌دانند! اما بخشی از آیه 37 سوره مبارک حج این اعتقاد شرک آمیز را از بین برده و می خواهد، جا بیندازد که از خون قربانی کاری برنمی‌آید و آنچه مهم است تقوا و نیت الهی برای قربانی کردن است. این آیه اشاره به اعمال زشت اعراب جاهلى است، که هر گاه حيوانى را قربانى می کردند خون آن را بر سر بت ها و گاه بر در و ديوار کعبه می‏ پاشيدند، و بعضى از مسلمانان ناآگاه بى ميل نبودند که در اين برنامه خرافى از آن ها تبعيت کنند، آيه فوق نازل شد و آن ها را نهى کرد. تفسیر المیزان، علامه طباطبایی
غنی شدن در روز قیامت با نماز شب جابربن عبداللّه می گوید: پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله فرمودند: مادر حضرت سلیمان به او گفت: ای پسرم! بپرهیز از زیاد خوابیدن در شب، زیرا خواب زیاد در شب، انسان را در روز قیامت فقیر می کند. چون در شب، مخصوصا در دل شب که مردم در خواب هستند، خرمن برکات و خیرات را پهن می کنند، کسی که در خواب باشد دستش از این برکاتْ تهی خواهد بود و در روز قیامت چیزی نخواهد داشت و فقیر خواهد بود. 📚 امالی صدوق، ص۱۴۰
✴️ شنبه👈11 مرداد 1399 👈11 ذی الحجه 1441 👈1 اوت 2020 🕌 مناسبت های اسلامی و دینی. ⏺اول ایام تشریق. ⏺روز نوشتن دعای صباح به دست امیر مؤمنان علیه السلام (25 هجری) 🏴منازل الحسین علیه السلام امام حسین علیه السلام. در منزل اول ابطح تنعیم و صفاح. ❇️برای امور زیر خوب است: ✅شروع به کار و کاسبی. ✅اغاز بنایی و خشت بنا نهادن. ✅و صید و شکار خوب است. 👶مناسب زایمان و نوزاد عمر طولانی دارد. 🤕بیمار امروز زود شفا یابد ان شاءالله. 🚖 مسافرت بسیار نیک است. 🔭 🌗احکام و اختیارات نجومی. ✳️وام دادن و گرفتن. ✳️درو کردن غلات. ✳️ و تشکیل شرکت و مشارکت نیک است. 💑 مباشرت و انعقاد نطفه امشب دلیلی برای ان وارد نشده است. 💇💇‍♂ اصلاح سر و صورت طبق روایات، (سر و صورت) در این روز از ماه قمری باعث غم و اندوه است. 💉💉 حجامت خون دادن فصد زالو انداختن خون_دادن یا در این روز از ماه قمری، موجب اختلال در مغز است. 😴😴 تعبیر خواب امشب. خوابی که شب یکشنبه دیده شود تعبیرش از ایه 12 سوره مبارکه یوسف علیه السلام است. ارسله معنا یرتع و یلعب.... و از معنی ان چنین استفاده می شود که چیز عزیزی از خواب بیننده دور افتد ولی عاقبتش بخیر باشد.ان شاءالله. و شما مطلب خود را بر ان قیاس کنید . 💅 ناخن گرفتن شنبه برای ، روز مناسبی نیست و طبق روایات ممکن است موجب بیماری در انگشتان دست گردد. 👚👕دوخت و دوز. شنبه برای بریدن و دوختن، روز مناسبی نیست آن لباس تا زمانی که بر تن آن شخص باشد موجب مریضی و بیماری اوست. 🙏🏻 وقت در روز شنبه: از طلوع آفتاب تا ساعت ۱۰ و بعداز اذان ظهر تا ساعت ۱۶ عصر. 📿ذکر روز شنبه : یارب العالمین ۱۰۰ مرتبه 📿 ذکر بعد از نماز صبح ۱۰۶۰ مرتبه که موجب غنی و بی نیاز شدن میگردد . 💠 ️روز شنبه طبق روایات متعلق است به (ص). سفارش شده تا اعمال نیک و خیر خود را در این روز به پیشگاه مقدس ایشان هدیه کنیم تا ثواب دوچندان نصیبمان گردد.
4_5769575327021926705.mp3
1.22M
دعای عهد🌺 استاد فرهمند
. مرحوم آیت الله نخودکی اصفهانی به فرزندشان وصیت فرموده اند : ✍️ اكنون پسرم تو را به اين چيزها وصيّت و سفارش مى‏ كنم: 👈 اولّ آن كه: نمازهاى يوميّه خويش را در اوّل وقت آن ‏ها بجاى آورى. 👈 دوّم آن كه: در انجام حوايج مردم هر قدر كه مى‏ توانى بكوشى و هرگز مينديش كه فلان كار بزرگ از من ساخته نيست؛ زيرا اگر بنده خدا در راه حقّ گامى بردارد، خداوند نيز او را يارى خواهد فرمود. 👈 سوّم: سادات را بسيار گرامى و محترم شمارى و هر چه دارى در راه ايشان صرف و خرج كنى و از فقر و درويشى در اين كار پروا ننمايى. اگر تهيدست گشتى، ديگر تو را وظيفه ‏اى نيست. 👈 چهارم: از تهجّد و نماز شب غفلت مكن و تقوى و پرهيز پيشه خود ساز. 👈 پنجم: به آن مقدار تحصيل كن، كه از قيد تقليد وا رهى. 📚برگرفته از کتاب پاسداران حریم عشق، تالیف حضرت آیة الله سعادت پرور (ره)🌱 💕💕💕
حاج احمد کاظمے داشت روے زمین چیزے مے‌نوشت رفتن جلو دیدن چندین متر صدها بار نوشته «حسین(؏)» طورے که انگشتش زخم شده ازش پرسیدن حاجے چیکار میکنے؟ گفت: چون‌ میسرنیست من راکام او عشـق بازے مےکنم با نام او 💕💕💕
🖇🎈•° ⇊ تسبیح‌حضرت‌زهرا(س)‌بعدازنماز|📿 خیلی اثرداڔدوکارهای نابسماݩ‌زندگی مارا ساماڹ‌می دهد.✨ اگرکارٺ‌گره‌خورده,تسبیح‌حضرت زهرا (س)رابگۅ,تاکارگشایی کند°•☘• 🌸|•پیامبراکرم(ص) آن‌رابه حضرت‌زهرا(س)‌تعلیم‌داد ٺادراموڔدنیوی دخٺرش‌گشایشی ݒیداشۅد🌱 •💭• 💕💕💕
🏷 🍂گردش‌خون‌در رگ‌هاۍزندگۍ شيريـــن‌استـــ؛ اماريختن‌آن‌در پاۍمحبوب‌ شيريـــن‌تراستـــ؛ ونگوشيريـــن‌تر، بگو"بسياربسيارشيريــــــن‌تر" ✨ 💕💕💕
و رسیدن به لذت بندگی قسمت پنجم 🔺🔶🔺✅👇🏼 "امتحانات الهی" ۱ ✅برای ترک گناه رو رسیدن به لذت بندگی باید نگاهت رو در مورد یه موضوع مهم تغییر بدی! ببینید هر اتفاقی که در طول زندگیتون براتون پیش میاد قطعا امتحانای خداست. اصلا اینطور نیست که خدا "فقط گاهی" ما رو امتحان کنه. 👇✅✅✅ بلکه خدا "همیشه ما رو امتحان میکنه". 🔴از اتفاقات و حوادث بزرگ زندگی گرفته تا کوچک ترین کار ها. 💠بعضی امتحانای خدا "گاهی" اتفاق می افته و بعضی هاش "هر روز تکرار میشه". چیزی که خیلی مهمه اینه که امتحانای خدا اصلا برای "مچ گیری" نیست. برای این هست که "به ما جایزه بده!" 💖 به ما "رشد" بده. 🌺💝🌺 اصلا چطوره اسم امتحان رو عوض کنیم و بذاریم تمرین! در واقع خدا همیشه به ما "تمرین" میده . ☺️ انسان مومن با بقیه فرق میکنه طرف حساب مومن "شوهرش نیست. خانمش نیست" اطرافیانش نیستن... طرف حسابش "فقط خداست.." توی اتفاقات مختلف اول با دلت یه ارتباطی با خدا بگیر.☺️ مثلا داری میری یه دفعه ای یکی از دوستان قدیمیتو میبینی بگو خدایا قضیش چیه؟!🤔 دقیقا الان چرا این رو من دیدم؟! مولای من الان میخوای چخ چیزی رو بهم بفهمونی؟ هر کسی یه زبانی داره "زبان خداوند متعال" زبان امتحان هست.👌 خدا به وسیله ی امتحاناتش با ما حرف میزنه.... 🌺👆🏻🌺 زبان خدا زبان امتحانه. سخته شما به خدا شناسی برسید مگر اینکه از راه شناختن امتحانات الهی وارد بشید.... 🌺🙏باماهمراه باشید
مے‌نویسم... هر آنڪس کہ میخوانـد یا میشنود بدانـد... شرمنـده ام ازینـکه یک جـٰان بیشتر ندارم تا در راه ولے‌عصر(عج) و نائب بر حقش امام خامنـہ‌اے(مدظله) فدا کنـم :))... بخشے از وصیت نامه ی شهید 🌷یادش با ذکر 💕💕💕
🍃🌸🍂 امام صادق ع فرمودند: ✍ چهار کس در قیامت مورد نظر پروردگارند : 1⃣ آنکه چون طرف معامله پشیمان شود، معامله را برگرداند. 2⃣ کسی که غم از دلی برگیرد. 3⃣ کسی که برده‏ ای (زندانی) را آزاد کند. 4⃣ کسی که بی همسران را به ازدواج درآورد. 📚 وسایل الشیعه ج20 ،ص46 ،ح 24995 💕💕💕💕
نابینائی در شب تاریک چراغی در دست و سبوئی بر دوش در راهی می‌رفت. فضولی به وی رسید و گفت : ای نادان! روز و شب پیش تو یکسانست و روشنی و تاریکی در چشم تو برابر، این چراغ را فایده چیست؟ نابینا بخندید و گفت: این چراغ نه از بهر خود است، از برای چون تو کوردلان بی‌خرد است، تا به من پهلو نزنند و سبوی مرا نشکنند. حال نادان را به از دانا نمی‌داند کسی گرچه در دانش فزون از بوعلی سینا بوَد طعن نابینا مزن! ای دم ز بینائی زده زانکه نابینا به کار خویشتن بینا بود بهارستان | ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎💕💕💕
‌‌‌‌‌‌‌┄✦۞✦‌‌✺‌﷽‌‌‌✺✦۞✦┄ ✨امام على علیه السلام ـ در سخنرانى روز عید قربان، پس از تكبیرـ : خدا بزرگ است. خدا بزرگ است. خدایى جز خداى یگانه نیست. خدا بزرگ است. خدا بزرگ است. سپاس، از آنِ خداست. خدا بزرگ است بر آنچه كه ما را هدایت كرد و شكر براى اوست، به خاطر آنچه كه ما را بدان مبتلا ساخت. سپاس، از آنِ خداست براى آنچه كه از چارپایان اهلى به ما روزى كرد.✨ ‌‌‌‌‌‌‌┄✦۞✦✺💠✺✦۞✦┄
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 🌼 دهه امامت... ❇️ از روز عید قربان تا روز عید غدیر، در واقع یک مقطعی است مرتبط با مسئله‌ی امامت. خدا در قرآن میفرماید: «و چون ابراهیم را پروردگارش بیازمود و وی آن همه را به انجام رسانید، [خدا به او] فرمود: من تو را پیشوای مردم قرار دادم...» 🔻ابراهیم از طرف پروردگار منصوب شد به امامت. چرا؟ چون از عهده‌ امتحان های دشوار برآمد. 🔻مبدأ این را میشود روز عید قربان به حساب آورد، تا روز عید غدیر که روز امامت امیرالمؤمنین علی بن ‌ابی طالب علیه السلام است. 🗓۸۸/۰۹/۰۴
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
📜 فرازی از خطبه غدیر: 💎 🔻 فرازی از خطبه پیامبر(ص) در روز غدیر پیامبر اکرم(ص) فرمود: مَعاشِرَالنّاسِ یریدُالله عَزَّوَجَلَّ فی کلِّ حالٍ ❇️ ای مردم، اوست(علی) که در همه حال و همه کار تنها خدای عزوجل را می‌جوید.
سلام امام زمانم✋🌸 بیا که صبر برایم چه خوب معنا شد در انتظار ظهورت دلم شکیبا شد تمام دفترعمرم سیاه شد اما امید دیدن رویت دوباره پیدا شد.. 💚اللهم عجل لولیک الفرج💚
❤️ ❤️(قسمت آخر/بخش اول) چند بار پشت سر هم پلڪ زدم ولے چشم هام رو ڪامل باز نڪردم. غلتے زدم و چشم هام رو ڪامل باز ڪردم. ڪنارم خالے بود،روے تخت نشستم موهام رو ڪہ جلوے صورتم ریختہ بود با دست پشت گوش انداختم. نگاهم رو دور اتاق چرخوندم،پاهام رو گذاشتم روے موڪت نرم و بلند شدم. بہ سمت گهوارہ ے بزرگ سفید رنگے ڪہ با فاصلہ ے متوسط از تخت بود رفتم،تور سفید رنگ رو ڪنار زدم با لبخند چند لحظہ بہ داخل گهوارہ خیرہ شدم. تور رو دوبارہ انداختم و رفتم بہ سمت در. دستگیرہ ے در رو فشردم و وارد پذیرایے شدم. همونطور ڪہ در رو مے بستم خمیازہ اے ڪشیدم. نگاهم افتاد بہ گوشہ ے پذیرایے ڪنار مبل ها،عباے سفید رنگش همراہ چند تا ڪتاب اون گوشہ بود. بلند گفتم:امیرحسین! صداش از توے آشپزخونہ اومد:جانم! همونطور ڪہ بہ سمت آشپزخونہ میرفتم گفتم:ڪے بیدار شدے؟! _بعد نماز صبح نخوابیدم. وارد آشپزخونہ شدم،لباس هاے دیشب تنش نبود! تے شرت سفید رنگے همراہ شلوار ورزشے سرمہ اے پوشیدہ بود. پس دوش گرفتہ بود! فاطمہ آروم توے بغلش داشت پستونڪ میخورد،با دیدن من خندید. لب هام رو غنچہ ڪردم و گفتم:جانم مامانے! با ناراحتے ساختگے رو بہ امیرحسین گفتم:رفتے دوش گرفتے! چہ سریع میخواے آمادہ شے منم بیدار نڪردے! همونطور ڪہ آروم مے زد بہ ڪمر فاطمہ گفت:خوابم نبرد گفتم ڪارامو زود انجام بدم. از ڪنار ڪابینت رفت ڪنار و ادامہ داد:صبحونہ ے خانم بچہ هارم آمادہ ڪردم. نگاهے بہ گوجہ فرنگے و خیارهاے خورد شدہ ڪہ تو بشقاب ڪنار پیالہ هاے فرنے بود انداختم. بازوش رو گرفتم و گفتم:تشڪرات همسرے! گونہ ش رو آورد جلو و گفت:تشڪر ڪن! با خندہ گفتم:پسرہ ے پررو! با شیطنت گفت:یالا دختر خانم! رو بہ فاطمہ ڪہ با تعجب داشت نگاهمون میڪرد گفتم:از بچہ خجالت بڪش ڪپ ڪردہ! نگاهے بہ فاطمہ انداخت و گفت:وا مگہ چیہ؟! مامانش میخواد باباشو خوشحال ڪنہ! گونہ ش رو بیشتر نزدیڪ صورتم ڪرد،لبم رو بہ دندون گرفتم. چند لحظہ بعد گفت:الو! زل زدم بہ فاطمہ ڪہ با ڪنجڪاوے ما رو نگاہ مے ڪرد،گفتم:انگار دارہ فیلم سینمایے تماشا میڪنہ! با گفتن این حرف سریع روے پنجہ پا ایستادم و گونہ ے امیرحسین رو آروم بوسیدم! لبخندے زد و صورتش رو برگردوند سمتم،سرفہ اے ڪرد و گفت:لازم بہ ذڪرہ وظیفہ م بود! گول خوردے هانیہ خانم! آروم با مشت ڪوبیدم روے شونہ ش خواستم چیزے بگم ڪہ رفت سمت میز غذا خورے و گفت:خب حالا چرا ڪتڪ میزنے؟بہ قول صائب گر پیشمان گشتہ اے بگذار در جایش نهم! بشقاب گوجہ فرنگے و خیار رو برداشتم و گذاشتم روے میز. با اخم ساختگے گفتم:لازم نڪردہ! نون سنگڪ و قالب پنیر روے میز بود. نشست پشت میز،خواستم ڪنارش بشینم ڪہ صداے گریہ از اتاق خواب بلند شد. همونطور ڪہ با عجلہ میرفتم سمت اتاق گفتم:واے بچہ ها! در اتاق رو باز ڪردم و وارد شدم. سپیدہ نشستہ بود توے گهوارہ و گریہ میڪرد. همونطور ڪہ بہ سمتش مے رفتم گفتم:جانم دخترم،جانم. نزدیڪ گهوارہ رسیدم،مائدہ آروم دراز ڪشیدہ بود،با چشم هاے گرد شدہ سپیدہ رو نگاہ میڪرد. خندہ م گرفت،سپیدہ با دیدن من ڪمے آروم شد،همونطور ڪہ لب و لوچہ ش آویزون بود،دست هاش رو بہ سمتم دراز ڪرد. بغلش ڪردم و بوسہ ے عمیقے از گونہ ش گرفتم. همونطور ڪہ موهاش رو نوازش مے ڪردم گفتم:نبودم ترسیدے عزیزم؟! ساڪت سرش رو گذاشت روے شونہ م،زل زدم بہ مائدہ و گفتم:مامانے الان میام میبرمت نترسیا. آروم توے گهوارہ نشست،بہ سمت در ڪہ راہ افتادم بغض ڪرد. سریع گفتم:الان بابا میاد! بلافاصلہ بلند گفتم:امیرحسین میاے؟ چند لحظہ بعد همونطور ڪہ فاطمہ بغلش بود ڪنار در ایستاد. پیشونے سپیدہ رو بوسید،بہ سمت مائدہ رفت و با دست آزادش بلندش ڪرد. مائدہ لبخندے زد و از خودش صدا درآورد. امیرحسین نگاهش رو بین فاطمہ و مائدہ چرخوند و گفت:ماشااللہ! هانے بہ اینا چے میدے انقد سنگینن؟! با لبخند گفتم:بیام ڪمڪت؟ همونطور ڪہ از اتاق خارج میشد گفت:نہ،بدو بیا صبحونہ بخوریم،دیر میشہ ها! تازہ یادم افتاد،پشت سرش راہ افتادم. امیرحسین،فاطمہ و مائدہ رو گذاشت توے صندلے مخصوصشون و ڪنارشون نشست. پیالہ هاے سرامیڪے ڪہ روشون عڪس خرس هاے نارنجے بود گذاشت جلوشون،شروع ڪردن بہ صدا درآوردن،امیرحسین قاشق هاے ڪوچیڪ رو برداشت و رو بہ فاطمہ و مائدہ گفت:خب اول بہ ڪے بدم؟ ✍🏻نویسنده:لیلے سلطانے