✨﷽✨
🌼واکسنِ ویروسِ گناه
✍ در خیابانها دیدهام این روزها ماسک میزنی، دستکش میپوشی و صورتت را بیشتر میپوشانی که مبادا چشمِ کرونا با آن خندههای ترسناکش به صورتت بیفتد. تو جسم و بدنت را دوست داری و میدانی در مقابل این ویروسِ بیحیا و کشنده، نیاز به یک فیلتر داری! کرونا دیر یا زود بساطش را جمع میکند و میرود... ویروسی که فقط جسمها را درگیر میکند و اگر خدا بخواهد بدن، شکستش میدهد.
📖 خدا در قرآنش سفارش کرده تو همیشه چشمت را در مقابل نامحرم بپوشانی، تا ویروسِ خطرناکتری به نام «جلوهگری» و «بیحیایی» سر تا سر روحت را اِشغال نکند که اثراتش به مراتب مخربتر است... به همین دلیل ۲۰ روز پیش با هم قرار گذاشتیم که در چلهی چشم ها را باید شست ، چشمهایمان را به مدت ۴۰ روز بر گناه ببندیم تا ویروسِ بیحیایی روحمان را آلوده نکند و با طراوت و شادابیِ معنوی، به ماه محرم برسیم. قطعا روحی که دچار بیماری نشده، عاشورا را با صفای بیشتری درک خواهد کرد و چنین روح پاکی لایق اشک بر حسین خواهد شد و دعایش نیز پذیرفته میشود؛ امام زمان نیز از او راضی خواهد بود.
🚫 همانطور که میدانید یکی از عواملی که باعث تعجیل در ظهور میشود خودسازی و ترک گناه است. و چقدر زیباست که این ترک گناه به صورت دستجمعی اتفاق بیافتد. امروز به میانهی راهی رسیدیم که پایانش رضایت امام زمان را در پی خواهد داشت انشاءالله.
💕💙💕
•‹🇮🇷🗞›•
شھیدابراهیمهمت؛
هروقتمےخواست!
برایبچہهایادگاریبنویسہمینوشت:
"منکانلله،کاناللهله"
هرکےباخداباشہخدابااوست...
#شھیدانہ
#سلام_ودرود_برشهیدان
💕🧡💕
#باید_زحمت_کشید...
🍃شخصی به آیت الله بهاالدینی گفت: "حاج آقا ! دعا کنيد من آدم بشوم" ، با خنده ي مليحي گفتند "با دعای خالی کسي آدم نمي شود باید زحمت بکشید"
💕💛💕
[ #منبرمجازی📿]🌿
|امام #صادق عليه السلام:
يكى از محبوب ترين كارها نزد خداوند عزّوجلّ شاد كردن مؤمن است:
برطرف كردن گرسنگى اش، يا زدودن اندوهش، يا پرداختن قرضش
مِن أحبِّ الأعمالِ إلى اللّهِ عزّ و جلّ إدْخالُ السُّرورِ على المؤمنِ: إشْباعُ جَوْعَتِهِ، أو تَنْفِيسُ كُرْبَتِهِ، أو قَضاءُ دَينِهِ🌱|
|📚|ميزان الحكمه جلد۲ صفحه۴۳۵
💕💙💕
🔹آیتــــــ الله حــائرے شــیرازے🔹
🔸در ملاقاتــــــ بــا خــداوند، بایــد بتــوان سر را بــالا گرفتــــــــ🔸
انــسان زمــانے ڪــه بــا خــداوند ملاقاتــــــــ مے ڪــند بایــد بتــواند ســرش را بــالا ڪــند. خیلے از بــــزرگان آرزو داشــتند در راه اســلام یڪــ #سیلے بخــورند امــا این توفــیق نصیبــشان نــشد. پدر بنــده همیشــــه ناراحتــــــ بود ڪــه چــرا ما یڪــــ سیلے، یا فحــش در راه اســلام نــخورده ایم.
(بیاناتــــــ آیتــــــ الله حائرے شیرازے در عیادتــــــ از طلبه ے ناهے از منڪر، شــهید علے خلیلے | ۱۳۹۲/۱۲/۷)
#شــهید_خلــیلے
#سلام_ودرود_برشهیدان
💕❤️💕
✍آیتالله بهجت (ره):
میگوییم: به واجبات میپردازیم، مستحبات شد شد، نشد نشد! بابا، این مستحبات است که انسان را به جایی میرساند! برای همین، سباع و بهایم (درندگان و چهارپایان؛ مقصود، مأموران رژیم پهلوی) رشوه برای جلوگیری از مستحبات گرفته بودند.
مأموریت رضاخان پهلوی این بود که دستگاه روحانیت و روضهخوانی را تقریباً تعطیل کند؛ لذا در آن زمان نزد آقا شیخ عبدالکریم حائری رحمهاللّه گفته شد: روضهخوانی امر مستحبی است، شما با جلوگیری رضاخان از آن مخالفت نکنید. ایشان در جواب فرمودند: بله، مستحب است، اما هزار واجب در آن است! زیرا مجلس روضه فقط روضهخوانی نیست؛ بلکه مجلس درس احکام و معارف و عقاید و ترویج مذهب است.
💥خدا میداند که چقدر احکام واجب و چه چیزهایی از حالات، سیره و کلمات سیدالشهدا و سایر معصومین علیهمالسلام در مقدمۀ روضه نقل میشود که سبب تقویت دین و موجب افزایش ایمان مردم است.
📚 رحمت واسعه، ص٢٧۴
💕💙💕
22.28M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 سلسله مباحث خانوادهی آسمانی
🛤 پلهی هفتم
🏝دروغگویی
🔴 #حجتالاسلام_دکتر_مروّتی
ادامه دارد ...
✨﷽✨
✅داستان کوتاه
✍روز بهلول مردی را دید که زار زار گریه میکرد به او گفت چه شده است . آن مرد گفت بازرگانی هستم که با مقدار پول به این شهر آمدم از ترس این پولم را گم نکنم آن را نزد عطار به امانت گذاشتم و به گشت و گذار مشغول شدم بعد از چند روز که پیش او آمدم میگوید کدام امانت!
بهلول گفت نشانی عطار را به من بده فردا یک ساعت مانده به اذان ظهر در مغاز ه عطار هستم تو هم بیا. بازرگان گفت من چه کار باید بکنم؟ بهلول گفت: وقتی مرا آنجا دیدی اصلا آشنایی نده و حرفی با من نزن به عطار بگو آمدهام امانت خود را بگیرم. بهلول فردا نزد عطار رفت و گفت خیال دارم که سفری به سرزمین خراسان داشته باشم. عطار گفت انشاءالله خیر است. بهلول گفت خودم نیز چنین امیدوارم و یک ناراحتی دارم و آن اینکه مقداری جواهر دارم که قیمت آن معادل سی هزار دینار طلا است. باید آن را جایی امانت بگذارم تا زمانی که برگشتم آن را پس بگیرم.
عطار چیزی نگفت ولی بهلول گفت در این شهر از هر کس پرسیدم امانتدارتر از شما کسی را معرفی نکردند. عطار گفت به دیده منت دارم که امانتدار شما باشم. بازرگان در آن موقع وارد مغازه شد بهلول کیسه سربستهای را روی پیشخوان گذاشت. بازرگان گفت عطار آمدهام امانتم را پس بگیرم . عطار که ترسید خیانت در امانتش افشا شود به شاگردش گفت کیسه این بازرگان در فلان جای انباری است آن را بیاور و به او بده. بازرگان امانتش را پس گرفت و از مغازه خارج شد و بهلول هم بعد از او خارج شد.
📚کتاب قصههای بهلول نوشته رضا شیرازی
💕💚💕
@mahmoudkarimmi 1393من.mp3
8.93M
...
📝 شبِ قدرِ، قدرِ خودتو بدون
👤 حاجمحمود #کریمی
🔊 صوتی
سرود زیبا
🌺 ایام ولادت #امام_زمان
#نیمه_شعبان