eitaa logo
مدح و متن اهل بیت
9.8هزار دنبال‌کننده
19هزار عکس
21هزار ویدیو
1.5هزار فایل
@Yas4321 ارتباط با ادمین @Montazer98745 ارتباط با مدیر
مشاهده در ایتا
دانلود
🥀 از خواب که بیدار شدم زهرا اومده بود.وقتی کادوشو دادم خیلی خوشحال شد و تشکر کرد ازم. منم گفتم:یدونه آبجی که بیشتر ندارم قابل نداره. لبخنداش همه مصنوعی بود و فقط من میفهمیدم. _زهرا؟ _جانم؟ لبمو گاز گرفتم و گفتم:تو...عاشق شدی؟ مانتو از دستش افتاد و یک لحظه انگار بهم ریخت. _هان؟عاشق؟نه بابا اونم من. فهمیدم یک خبرایی هست اما ظاهرسازی کردم و گفتم:باشه.خلاصه اگه مشکلی داشتی به من بگو _ممنون. فهمیدم زیر لب گفت:تو الان خودت گرفتار عروسیتی مشکل من پیش خودم بمونه بهتره. باید هرجور شده میفهمیدم دردش چیه.خواهرم بود.برام عزیز بود. نمیتونستم نابودیشو ببینم. از اتاقش که بیرون رفتم صدای هق هق گریه اش که انگار سعی میکرد خفه اش کنه،بلندشد. لبامو بهم فشردم و اعصابم داغون شد.کاش میتونستم برم تو و بغلش کنم بگم مگه آبجیت مرده باشه که گریه کنی اما..اما من مثل زهرا اینهمه مهربون نبودم و نمیتونستم باشم. اشکای هجوم آورده به صورتم رو پس زدم و رفتم پیش مامان. واسه شام میگو و ماهی درست کردیم. مامان حسابی تدارک دیده بود واسه دامادش. زهرا به بهونه سردرد قرصی خورد و با شب بخیر مختصری رفت تو اتاقش تا بخوابه. چراغ اتاقش که خاموش شد من مطمئن شدم که خوابه اما بازم دلم براش نگران و مضطرب بود. کارن ساعت۹شب اومد و دور هم شام مفصلی خوردیم. چند باری میخواست حرفی بزنه اما انگار نمیتونست. بعد شام نشستم کنارش رو مبل و گفتم:چیشده عزیزم؟چیزی میخوای بپرسی!؟از سرشب هی این پا و اون پا میکنی. _آره میخواستم بپرسم زهرا کجاست!؟ ناگهان نمیدونم چیشد اما انگار آب سردی روم ریختن.وا رفتم از این سوال.شایدم منظور بدی نداشت اما ته دلم خالی شد. یعنی کارن با زهرا چیکار داره که سراغشو میگیره؟ فکرای بد به سرم هجوم آورد اما جوابشو دادم:سردرده تو اتاقشه. _آهان. این" آهان"یعنی خیالش راحت نشد. تا موقعی هم که رفت زیاد حرف نزد و فقط شنونده بود. لحظه رفتنش باهاش تا دم در رفتم. _کارن؟از چیزی ناراحتی؟ _نه. _یعنی میگی من نمیشناسمت؟ _نه. _پس بگو چیشده؟ _کمی خسته ام استراحت کنم خوب میشم. _باشه اما اگه مشکلی هست به من بگو شاید کمکت کردم. لبخند محوی زد و همونطور که گونمو میبوسید،گفت:باشه. _کارن؟ برگشت سمتم وگفت:بله؟ دستاشو گرفتم و با همه احساسم گفتم:خیلی دوست دارم. بازم لبخند زد و گفت:ممنونم. خداحافظی که کرد و درو بست با خودم گفتم:جواب دوست دارم من ممنون نبود کارن. با ناامیدی سمت اتاقم قدم برداشتم 🍃 بامــــاهمـــراه باشــید🌹
☆∞🦋∞☆ 🔰 بعد از ۴۸ ساعت درگیرے با دشمن نیمہ شبـــــ به اردوگاه رسیدیم ... 🔹 مقداری آب و یڪ جعبه خرما باقے مانده بود ، فرمانده بچه هاے گردان را به خط ڪرد و گفتـــــ : برادرانے ڪه خیلے گرسنه هستند از این خرما بخورنـد و آنهایے ڪه مے ‌توانند، تا فـردا صـبح تحمل ڪنند. 🔹 جعبه خرمـا بیـن بچـه ها دستـــــ به دستـــــ چرخیـد تا به فرمانــده رسید... 🔵 فرمانـده به جعبـه خرمـا نگاه ڪرد، خرما هـا دستـــــ نخورده بود، بچـه ها تنـها با آبـــــ قمقمه هایشان افطار ڪرده بودنـد 💕❤️💕
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📹 ببینید | لحظاتی دلنشین از زمزمه‌ی رهبر انقلاب با قاری قرآن ❤️ 
9.66M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
❇️کلیپ زنده شدن دوباره - همراه با آیاتی از کلام الله قرآن کریم 🌸خداوند چگونه زمین را پس از مرگش زنده می کند در حقیقت هم اوست که زنده کنندگان مردگان است
اسرار روزه _8.mp3
8.47M
۸ 💥غلبه‌ی یک قوه از قوای طبیعی (حس، خیال، وهم، عقل) بر بخش انسانی (فوق‌‌عقلانی)، قطعاً سیرِ حرکت انسان را در مسیر کمالات انسانی، کند میکند! ※ روزه، توانایی تنظیمِ این تعادل بهم ریخته را داشته، و قدرت را به بخش انسانی باز می‌گرداند. 🎤
4_5891175149775880351.zip
2.31M
✅مجموعه ای ازپیامهای قرآنی با مضامین آموزشی واخلاقی به زبان شعربا تصویر
4_438344138891461024.rar
2.04M
🔸پاورپوینت «چگونه قرآن کریم را حفظ کنیم» 🔹برگرفته از کتاب استاد شهریار پرهیزگار
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم مُسمّط مربّع وفات حضرت خدیجه سلام الله علیها سفره‌یِ افطار را مادر بیندازد چه خوب است بر نگاهِ او نظر دختر بیندازد چه خوب است غصّه‌ها را از سرِ کوثر بیندازد چه خوب است خستگی از جانِ پیغمبر بیندازد چه خوب است عمرِ او خرجیِ لبخندِ نبی و دینِ ما شد او که در ماهِ خدا مهمانِ خوانِ کبریا شد بانویِ خاکیِ بیتِ مغفرت شد آسمانی مادرم زهرا دمِ افطار دارد روضه‌خوانی مهربانی می‌کند کوثر به روحِ مهربانی رحمةٌللعالمین جا دارد اَلرّحمان بخوانی گریه کن یارِ وفادارِ تو امشب پر گرفته روضه‌یِ بی‌مادری در خلوتش مادر گرفته داغِ او روی دلِ اُمِّ اَبیها می‌نشیند بعد از این با گریه پایِ سفره زهرا می‌نشیند حتماً امشب در کنارِ قبرش آقا می‌نشیند می‌کند یادی از آن مادر که از پا می‌نشیند دخترِ او مادری شد که هزار اندیشه دارد مادرِ ما را مزن نامرد... بارِ شیشه دارد بارِ شیشه دارد و افتاده بینِ درب و دیوار بارِ شیشه دارد و در سینه‌یِ او رفت مسمار بارِ شیشه دارد و خورده غلافی پیشِ دلدار بارِ شیشه دارد و خورده زمین در کوچه صدبار خوب شد مادر ندیدی بر سرِ دختر چه آمد دو پسر از خانه برد و یک پسر از کوچه آمد با لگد کشتند طفلِ مرتضی را بینِ کوچه پیشِ چشمِ مجتبی افتاد از پا بینِ کوچه چادری خاکی و معجر غرقِ خونها بینِ کوچه وای از ارباب در گودال و زهرا بینِ کوچه العجل پای ستم بر چادرِ ناموسِ دین است جرمِ مادر چیست؟! گفت حیدر امیرالمؤمنین است
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم شور (زمزمه) - وفات حضرت خدیجه سلام الله علیها - سبک به سمت گودال... شبِ دهم روضهَ‌م شبیهِ عاشوراست حرفِ کفن پیشِ... مادرمون زهراست کفن برا جسمِ... مادرش آوُردن به یادِ گودال و... مقطّعُ‌الاعضاست خدارو شکر داری قبر و کفن مادر خدارو شکر روضه می‌گیره پیغمبر غروبِ عاشورا عریان می‌شه پیکر چنگی می‌ره سمتِ... گوشواره و معجر آئینه یِ رویِ... خدیجه زینب بود پیشِ چشاش پیکر چه نامرتّب بود پای سرِ بر نی رُخش شده نیلی وارثِ زهرا بود بدجوری خورد سیلی مدینه و مکّه نجف و سامرّا مشهد و کاظمین بقیع و کربلا محرّم و ماهِ... خدا می‌گن یارب کِی می‌رسه از راه منتقمِ زینب زینبی که دیده بسترِ زهرا رو می‌بینه بر نیزه سرِ عزیزاشو بی‌تاب و گریونه خیلی پریشونه می‌دَوه تو صحرا نوحهَ‌تو می‌خونه به سمتِ گودال از خیمه دویدم من شمر جلوتر بود دیر رسیدم من سرِ تو دعوا بود ناله کشیدم من سرِ تو رو بردن دیر رسیدم من دیر رسیدم من (۴)
خوشبختانه چند چراغ روشن شد چراغ اول 50هزارتومن چراغ دوم 10هزارتومن چراغ سوم 10هزارتومن چراغ چهارم 15هزارتومن چراغ پنجم 25هزارتومن چراغ ششم ۳۰هژارتومن چراغ هفتم 50هزارتومن چراغ هشتم 50هزارتومن چراغ نهم 100هزارتومن چراغ دهم 38هزارتومن چراغ یازدهم 50هزارتومن چراغ دوازدهم 10هزارتومن چراغ سیزدهم 10هزارتومن چراغ چهاردهم 5هزارتومن چراغ پانزدهم 20هزارتومن چراغ شانزدهم یک راس بز چراغ هفدهم 15هزارتومن چراغ هجدهم 100هزارتومن چراغ نوزدهم 20هزارتومن چراغ بیستم 30هزارتومن چراغ بیست و یکم 50هزارتومن چراغ بیست و دوم 10هزارتومن چراغ بیست و سوم 10هزارتومن چراغ بیست و چهارم 20هزارتومن چراغ بیست و پنجم 10هزارتومن چراغ بیستو ششم 100هزارتومن چراغ بیستوهفتم10هزار تومن چراغ بیستو هشتم 50 هزارتومن چراغ بیستو نهم 30هزارتومن چراغ سی ام 20هزار تومن چراغ سی ویکم 30هزارتومن ان شاءالله وجودتون سالم عاقبتتون بخیر و مال وجانتون پربرکت🌹🌹🌹