مداحی آنلاین - به نام نامیه حمزه سردار - برومند.mp3
3.64M
🔳 #شهادت_حضرت_حمزه
🌴به نام نامی حمزه سردار اسلام
🌴پناه دین و شریعت غمخوار اسلام
🎤 #امیر_برومند
⏯ #شور
40.29M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔳 #وفات_حضرت_عبدالعظیم_حسنی
🌴دلا وقتی تنگت میشه کربلا
🌴زیارت میریم ما به عبدالعظیم
🎤 #جواد_مقدم
⏯ #نماهنگ
ای سیدالکریمَم بر دامن تو دستم
کاری به کس ندارم من نوکر تو هستم
#شهادت_حضرت_حمزه🥀
#وفات_حضرت_عبدالعظیم_حسنی🥀
#تسلیٺ_باد🏴🥀
YEKNET.IR - vahed 1 - vafat hazrat abdol azim - 99.03.15 - hasan ataei.mp3
3.18M
🔳 #وفات_حضرت_عبدالعظیم_حسنی
🌴سید الکریمی و در خونه شما برو و بیاست
🌴برا ما جامونده ها شب جمعه حرمت کرببلاست
🎤 #حسن_عطایی
⏯ #واحد
|⇦•یا حضرت عبدالعظیم ..
#سینه_زنی و توسل به ابن الکریم حضرت عبدالعظیم علیه السلام _ کربلایی حسین طاهری •✾
السّلام ای شهرۀ جود و کرم، ابن الکریم
السّلام ای اهل ری را محترم، عبدالعظیم
یا حضرت عبدالعظیم ..
در جلالُ در شکوه و مرتبت هستی عظیم
خود کریمی و کرم را میدهی درس ای کریم
من چه گویم حضرتِ هادی تو را کرده خطاب
تو عزیزِ اهل بیتی وارثِ ختمی مآب
یا حضرت عبدالعظیم ..
مضجع نورانیت آرام جانِ ما همه
در شب جمعه شود زائر تو را یک فاطمه
نینوایت شهر ری، صحن و سرایت کربلا
مجتبی را مظهری، دارالشّفایت با صفا
یا حضرت عبدالعظیم ..
جانِ ما و جان کلّ ماسوا قربانِ تو
کاش میگشتم شبِ جمعه منم دربان تو
هر زمانی که دلم تنگِ غروب کربلاست
صحنِ زیبای تو آیم چونکه اینجا نینواست
یا حضرت عبدالعظیم ..
در عزای تو تمام شهر ری در ماتم است
قلب کلّ عاشقانت، زین مصیبت در غم است
ای ابوالقاسم لقب ای حضرتِ ابن الکریم
ای نسب از مجتبی،ای حضرت عبدالعظیم
|⇦•#روضه و توسل به حضرت حمزه سلام الله علیه _ حاج سید مهدی میرداماد •✾•
فدای اون مادر قد خمیده ای بشم، که هر روز پیاده می رفت سر قبر عموش حمزه .. همچین که میرسید بغض بی بی میترکید ..
اونایی که الان میخوان برا روضه ی عموجانِ پیغمبر عرض ادب کنن همین الان، همینجا مدینه شونُ بگیرن، پیغمبر فرمود کسی مدینه بیاد زیارت من، زیارت عموم حمزه نره بمن جفا کرده .. یارسول الله ما الان زائرِ عموت حمزه ایم بما یه نگاه کن ..
دو نفر تو مدینه یه جوری حمزه رو صدا کردن آدم جگرش کباب میشه هیچوقت یادش نمیره .. نفر اول مادر ما زهرا بود .. اینهمه راه میومد زیرِ آفتاب دست حسن وحسینشُ میگرفت مینشست سر قبر عموش، از سویدای دلش آه میکشید عموجان علی غریبه .. عموجان اگه بودی کسی دستایِ شوهر منو نمی بست ..
یه نفر دیگم حمزه رو صدا کرد اونم خود علیِ .. میدونی امیرالمومنین کی حمزه رو صدا کرد؟! اهل جنگ و نبرده علی میگن اون زمانی که دستاشُ بستن میکشنش طرفِ مسجد .. میدیدن زیرِ لب هی میگه وا حمزتا .. وا جعفرا .. کجایید ببینید علی رو دارن میبرن .. وقتی میگم واحمزتا واجعفرا، یاد کربلا میفتم .. کربلا هم دو نفر عباسُ یه جور دیگه صدا زدن ..
نفر اول زینب بود وقتی دید خیمه ها را دارن آتش میزنن رو کرد بطرف علقمه وا عباسا .. یه نفر دیگه م رقیه بود، هر بار که سیلی میخورد میگفت این عمی العباس؟!..
دستتو بیار بالا کربلاتُ بگیر بگو حسین
|⇦•دورِ سرت میگردیم ..
#سینه_زنی و توسل به ابن الکریم حضرت عبدالعظیم علیه السلام _ کربلایی حسین طاهری •✾•
دورِ سرت میگردیم
کنارِ سفرت از قدیم
ما جونمونم میدیم
برای سیدالکریم ..
چه حرمی چه زائرایی داری
چه کرمی چه خادمایی داری
بی اختیار شبایِ جمعه میگم
تو حرمت چه کربلایی داری ..
تو هستی تنها سر پناه
برایِ ما جامونده ها
وقتی میایم زائر میشیم
ری میشه مثلِ کربلا ..
ــــــــــــــــــ
چه احترامی داری
میونِ قلب عاشقا
غریب نمونده حَرمت
تو ازدحام زائرا
اما دلم میگیره غصه وقتی
میبینه که مدینه سوت و کوره
نه زائری نه حتی سنگِ قبری
برا بقیع بساط گریه جوره
میسازیم آخر تو بقیع
چهار تا گنبد زود زود
دعایِ ما بعد از فرج
نابودیِ آل سعود ..
ــــــــــــــــــ
زده به قلبِ لشگر
اون که یلُ دلاورِ
حمزه عمویِ احمدُ
رزمش شبیه حیدرِ
تو یاور دین خدایی آقا
شبیه تو دیگه نیومد دنیا
یه نفره یه لشگری والله
پشت سرت دعای خیرت زهرا
عموی ختم المرسلین
ای جلوه ی قالو بلی
تو کاملی تو عارفی
کوه ادب کوه ای باوفا
Mirdamad_Babolharam_net_Hamze.mp3
1.84M
|⇦•#روضه و توسل به حضرت حمزه سلام الله علیه _ حاج سید مهدی میرداماد •✾•
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
وَ لاتُعَنِّنی بِطَلَبِ مالَمْ تُقَدِّرْ لی فیهِ رِزْقاً
در جستجوی آنچه برایم
مقدر نکردهای، خستهام مکن
Taheri_Babolharam_net_Abdolazim_3.mp3
4.43M
|⇦•دورِ سرت میگردیم ..
#سینه_زنی و توسل به ابن الکریم حضرت عبدالعظیم علیه السلام _ کربلایی حسین طاهری •✾•
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
حسین جانم ..
درحسرتِ ضریح تو ما جمع می شویم
Taheri_Babolharam_net_Abdolazim_2.mp3
2.25M
|⇦•یا حضرت عبدالعظیم ..
#سینه_زنی و توسل به ابن الکریم حضرت عبدالعظیم علیه السلام _ کربلایی حسین طاهری •✾•
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
امام هادی علیه السلام :
«مَن زارَ عَبدالعَظیمِ الحَسَنی(ع) بِرِی کَمَن زارَ الحُسَین(ع) بِکَربَلا»
اگر قبر عبدالعظیم را در شهر ری زیارت کنید چنان است که گویی امام حسین علیه السلام را در کربلازیارت کرده اید
#گذرعمر
ﮐﺴﯽ ﺳﺮﺍﻍ ﮔﺮﺩﻭ ﻓﺮﻭﺷﯽ ﺭﻓﺖ ﻭ ﮔﻔﺖ:
می ﺷﻮﺩ همۀ ﮔﺮﺩﻭﻫﺎﯾﺖ ﺭﺍ ﺭﺍﯾﮕﺎﻥ ﺑﻪ ﻣﻦ ﺑﺪﻫﯽ؟
ﮔﺮﺩﻭﻓﺮﻭﺵ ﺑﺎ ﺗﻌﺠﺐ ﺑﻪ ﺍﻭ ﻧﮕﺎﻩ ﮐﺮﺩ ﻭ ﺟﻮﺍﺑﯽ ﻧﺪﺍﺩ.
ﺩﻭﺑﺎﺭﻩ ﭘﺮﺳﯿﺪ : ﻣﯽ ﺷﻮﺩ ﯾﮏ ﮐﯿﻠﻮ ﮔﺮﺩﻭ ﻣﺠﺎﻧﯽ ﺑﻪ ﻣﻦ ﺑﺪﻫﯽ؟
و ﺑﺎﺯ ﺑﺎ ﺳﮑﻮﺕ ﻣﻮﺍﺟﻪ ﺷﺪ.
ﭘﺲ ﺧﻮﺍﻫﺶ ﻣﯿﮑﻨﻢ ﺩﺳﺖ ﮐﻢ ﯾﮏ ﻋﺪﺩ ﮔﺮﺩﻭﯼ ﻣﺠﺎﻧﯽ ﺑﻪ ﻣﻦ ﺑﺪﻫﯿﺪ.
ﺍﻭ ﺁﻧﻘﺪﺭ ﺍﺻﺮﺍﺭ ﮐﺮﺩ ﺗﺎ بالاخره ﮔﺮﺩﻭ ﺭﺍ ﮔﺮﻓﺖ.
ﯾﮏ ﻋﺪﺩ ﮔﺮﺩﻭ ﮐﻪ ﺍﺭﺯﺵ ﻧﺪﺍﺭﺩ.
ﯾﮏ ﻋﺪﺩ ﺩﯾﮕﺮ ﻫﻢ ﺑﺪﻫﯿﺪ ﻭ ﺑﺎ ﺍﺻﺮﺍﺭ ﯾﮏ ﻋﺪﺩ ﺩﯾﮕﺮ ﮔﺮﺩﻭ ﮔﺮﻓﺖ ﻭ ﺩﺭﺧﻮﺍﺳﺖ ﮐﺮﺩ ﮐﻪ ﮔﺮﺩﻭﯼ ﺳﻮﻡ ﺭﺍ ﻧﯿﺰ ﻣﺠﺎﻧﯽ ﺑﮕﯿﺮﺩ.
ﮔﺮﺩﻭ ﻓﺮﻭﺵ ﮐﻪ ﻋﺼﺒﺎﻧﯽ ﺷﺪﻩ ﺑﻮﺩ، ﮔﻔﺖ:
ﺯﺭﻧﮕﯽ، ﺍﯾﻦ ﻃﻮﺭ ﻣﯿﺨﻮﺍﻫﯽ ﯾﮑﯽ، ﯾﮑﯽ ﻫﻤﻪ ﯼ ﮔﺮﺩﻭﻫﺎﯾﻢ ﺭﺍ ﺗﺼﺎﺣﺐ ﮐﻨﯽ؟
ﻣﺸﺘﺮﯼ ﺳﻤﺞ ﮔﻔﺖ :
ﺭﺍﺳﺘﺶ ﻣﯽ ﺧﻮﺍﺳﺘﻢ ﺩﺭﺳﯽ ﺑﻪ ﺗﻮ ﺑﺪﻫﻢ.
ﻋﻤﺮ ﻭ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﻣﺎ ﻧﯿﺰ ﭼﻨﯿﻦ ﺍﺳﺖ.
ﺍﮔﺮ ﺑﻪ ﺗﻮ ﺑﮕﻮﯾﻢ ﻫﻤﻪ ﻋﻤﺮﺕ ﺭﺍ ﺑﻪ ﻣﻦ ﺑﻔﺮﻭﺵ، ﺑﻪ ﻫﯿﭻ ﻗﯿﻤﺘﯽ ﺍﯾﻦ ﮐﺎﺭ ﺭﺍ ﻧﻤﯽ ﮐﻨﯽ.
ﻭﻟﯽ ﺭﻭﺯﻫﺎﯼ ﺯﻧﺪﮔﯿﺖ ﺭﺍ ﺑﯽ ﺗﻮﺟﻪ، ﯾﮑﯽ ﯾﮑﯽ ﺍﺯ ﺩﺳﺖ ﻣﯽ ﺩﻫﯽ ﻭ ﺗﺎ ﺑﻪ ﺧﻮﺩﺕ ﺑﯿﺎﯼ ﻫﻤﻪ ﻋﻤﺮﺕ ﺍﺯ ﮐﻒ ﺭﻓﺘﻪ ﺍﺳﺖ.
ﺯﻧﺪﮔﯽ ﮐﻮﺗﺎﻩ ﺍﺳﺖ ﻭ ﺯﻣﺎﻥ ﺑﻪ ﺳﺮﻋﺖ ﻣﯿﮕﺬﺭﺩ ﻧﻪ ﺗﮑﺮﺍﺭﯼ ﻧﻪ ﺑﺮﮔﺸﺘﯽ،
پس تا میتوانی برای آخرتت توشه ای جمع کن و ﺍﺯ ﻟﺤﻈﻪ لحظه زندگیت ﻟﺬﺕ ﺑﺒﺮ که عمر آدمی بسیار کوتاه است.
💕❤️💕
🌺ما هرکدام به سهم خود
عامل امتحان اطرافیانمان هستیم.
بهتر است سعی کنیم،
تا آنجا که میتوانیم،
کسی را امتحان نکنیم.
و اگر امتحان کردیم،
سختگیرانه برخورد نکنیم؛
تا خدا نیز
در امتحانات ما سختگیری نکند.
❤️بخشیدن خطای دیگران؛
پاک کردن نتیجۀ بد امتحان آنهاست،
همان که از خدا برای خود میخواهیم...
#استاد_پناهیان
💕💙💕
#پـــــاےدرسدل🌱
ــــــــــــــــ
عـــــاشق "خـــــدا" شدن سختـــــ نيستـــــ،
مقدمهے آن دشـــــوار استـــــ.
مقدمـــــہ ے عـــــشق بھ خـــــدا،
دلبريدنازدنيا و ديـــــگران استـــــ.
مقـــــدمهے عـــــشق بھ خـــــدا،
گـــــذشتن از خـــــود و ســـــپردن امـــــور بھ اوستـــــ.🍃
+دلبســـــپاریمبـــــھش:)
💕💜💕
✅داستان واقعی نامه نگاری مرد دهاتی با امام زمان عج
✍اسمش علی بود و از سادات، صدایش می کردند آ سید علی، دهاتی بود و کم سواد، اما عجيب صفای باطنی داشت، همشهری و هم دهاتی همین شیخ حسنعلی نخودکی خودمان
خودش تعریف می کند جمعه صبحی اول طلوع خورشید به بالای تپه ای رفتم کنار چشمه ای و عریضه ای، نامه ای،نوشتم برای امام زمانم که آی آقا جان! سنم دارد بالا می رود و هنوز صاحب فرزندی نشدم...
کاغذ را که نوشتم پرت کردم سمت چشمه، باد گرفت و نامه را چسباند به عبایم، دو سه باری آمدم کاغذ را به داخل چشمه بیاندازم اما هر بار نمی شد، به دلم افتاد کاغذ را بردارم و بخوانم، برداشتم، نگاه كردم ديدم كه جواب من همان وقت آمده است؛ قبل از اينكه به آب برسد؛ داخل کاغذ نوشته است: خداوند دو فرزند نصيب شما ميكند كه يكي از آن ها منشأ خدمات خواهد بود.
💚 قربانشان رَوَم برایشان فرقی نمی کند مدیر باشی، تاجر باشی یا یک روستایی بی سواد، دلت که پاک باشد تحویلت می گیرند و آبرومندت می کنند،در این قحطیِ محبت یک رفيقِ بی غلُّ غش می خواهند امام زمان تا رفاقت را در حقش تمام کنند.
چقدر نگاه زهرایی تان را می خواهم آقا جان
دلم برایِ کسی می تپد بیا ای دوست
بیا که من به تو بیش از همیشه محتاجم
📚برداشتی آزاد از سخنان استاد اخلاق شیخ جعفر ناصری
❤️💜💕
قسمت پانزدهم: در برابر گذشته
با مشت زدم توی صورتش ...
- آره ... هم زبر و زرنگ تر شدم ... هم قد کشیدم ... هم چیزهایی رو تجربه کردم که فکرش رو هم نمی کردم ... توی این مدت شماها کدوم گوری بودید؟ ...
خم شدم از روی زمین، ساکم رو برداشتم و راه افتادم ... از پشت سر صدام زد ...
- تو کجا رو داری که بری؟ ... هر وقت عقل برگشت توی سرت برگرد پیش خودمون ... بین ما همیشه واسه تو جا هست ...
اینو گفت ... سوار ماشینش شد و رفت ...
رفتم متل ... دست کردم توی ساکم دیدم یه بسته پول با دو تا جمله روی یه تکه کاغذ توشه ...
- این پول ها از راه حلال و کار درسته استنلی ... خرج خلاف و موادش نکن ...
گریه ام گرفت ... دستخط حنیف بود ... به دیوار تکیه دادم و با صدای بلند گریه کردم ...
فردا زدم بیرون دنبال کار ... هر جا می رفتم کسی حاضر نمی شد بهم کار بده ... بعد از کلی گشتن بالاخره توی یه رستوران به عنوان یه گارسن، یه کار نیمه وقت پیدا کردم ... رستوران کوچیکی بود و حقوقش خیلی کم بود ...
یه اتاق هم اجاره کردم ... هفته ای 35 دلار ... به هر سختی و جون کندنی بود داشتم زندگیم رو می کردم که سر و کله چند تا از بچه های قدیم پیدا شد ... صاحب رستوران وقتی فهمید قبلا عضو یه باند قاچاق بودم و زندان رفتم ... با ترس عجیبی بهم زل زده بود ... یه کم که نگاهش کردم منظورش رو فهمیدم ...
جز باقی مونده پول های حنیف، پس اندازی نداشتم ... بیشتر اونها هم پای دو هفته آخر اجاره خونه رفت ... بعد از چند وقت گشتن توی خیابون، رفتم سراغ ویل ... پیدا کردن شون سخت نبود ...
تا چشمش به من افتاد، پرید بغلم کرد ...
- مرد من، می دونستم بالاخره برمی گردی پیش ما ... اینجا خونه توئه ... ما هم خانواده ات ...
بامــــاهمـــراه باشــید🌹
قسمت شانزدهم: سال نحس
یه مهمونی کوچیک ترتیب داد ... بساط مواد و شراب و ...
گفت ...
- وقتی می رفتی بچه بودی، حالا دیگه مرد شدی ... حال کن، امشب شب توئه ...
حس می کردم دارم خیانت می کنم ... به کی؟ نمی دونستم ...
مهمونی شون که پا گرفت با یه بطری آبجو رفتم توی حیاط پشتی ... دیگه آدم اون فضاها نبودم ...
یکی از اون دخترها دنبالم اومد ...
- یه مرد جوون، این موقع شب، تنها ...
اینو گفت و با خنده خاصی اومد طرفم ... دختر جذابی بود اما یه لحظه یاد مادرم افتادم ... خودم رو کشیدم کنار ...
- من پولی ندارم بهت بدم ...
- کی حرف پول زد؟ ... امشب مهمون یکی دیگه ای ...
دوباره اومد سمتم ... برای چند لحظه بدجور دلم لرزید ... هلش دادم عقب ...
- پس برو سراغ همون ... و از مهمونی زدم بیرون ...
تا صبح توی خیابون ها راه می رفتم ... هنوز با خودم کنار نیومده بودم ... وقتی برگشتم، ویل بهم تیکه انداخت ...
- بعد از 9 سال برگشتی که زندگی کنی، حال کنی ... ولی ول می کنی میری ... نکنه از اون مدلشی و ...
حوصله اش رو نداشتم ...
- عشق و حال، مال خودت ... من واسه کار اینجام ... پولم رو که گرفتم فکر
می
کنم باهاش چه کار کنم ...
با حالت خاصی سر تکون داد و زد روی شونه ام ... و دوباره کار من اونجا شروع شد ...
با شروع کار، دوباره کابوس ها و فشارهای قدیم برگشت ... زود عصبی می شدم و کنترلم رو از دست می دادم ...
شراب و سیگار ... کم کم بساط مواد هم دوباره باز شد ... حالا دیگه یه اسلحه هم همیشه سر کمرم بود ...
هر چی جلوتر میومدم خراب تر می شد ... ترس، وحشت، اضطراب ... زیاد با بقیه قاطی نمی شدم ... توی درگیری ها شرکت نمی کردم اما روز به روز بیشتر غرق می شدم ... کل 365 روز یک سال ... سال نحس ...
بامــــاهمـــراه باشــید🌹
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#کلیپ_تصویری
✍سخنرانی استاد عالی
🎥موضوع: عاقبت عجیب مرد ثروتمند
لالایی-امام-زمان.mp3
4.59M
💕هدیه ای برای کودک شما
#لالایی_امام_زمان
💢 پیشنهاد دانلود 👌
👈از کودکی فرزندانمان را با امام زمان آشنا کنیم ...
#به_عشق_مولا_گناه_نکنیم
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 پاسخ قرآنی رهبر انقلاب به خدشهکنندگان در انتخابات
🚨 #فوری| سخنان مهم رهبر انقلاب درباره شواری نگهبان و مشارکت مردم
🔹رهبر انقلاب ضمن حمایت قاطع از رویه قانونی شورای نگهبان، عامل اصلی افزایش مشارکت آحاد مردم در انتخابات را حضور مدیران قوی و توانمند برای حل مشکلات اصلی مردم دانستند.
🔹ایشان همچنین از نامزدهایی که صلاحیتشان احراز نشده و با متانت به تصمیم شورای نگهبان احترام گذاشتند، تشکر کردند.
🔰 پ.ن: قابل توجه آقای روحانی، رهبر انقلاب فرمودند "عامل اصلی افزایش مشارکت آحاد مردم، حضور #مدیران_قوی و توانمند برای حل مشکلات است" نه حضور امثال آقایان جهانگیری و لاریجانی و ... که از عوامل اصلی ایجاد وضعیت موجود هستند. پس دیگه نگران افزایش مشارکت نباشید قضیه حل شد.
🚨 #فوری| رهبر انقلاب: مردم بدانند اثر انتخابات تا چند سال باقی خواهد ماند / کسانی که نرفتن به پای صندوق را ترویج میکنند دلسوز مردم نیستند.
🔻 حضرت آیت الله خامنهای، امروز در ارتباط تصویری با نمایندگان مجلس شورای اسلامی: به مردم عزیزمان عرض میکنم؛ ملت عزیز ایران! انتخابات در یک روز انجام میگیرد امّا اثر آن در چند سال باقی میماند.
👈 در انتخابات شرکت کنید، انتخابات را متعلق به خودتان بدانید که متعلق به شماست و از خدا کمک و هدایت بخواهید که شما را هدایت کند به آنچه که درست و حق است و به کسی که شایسته است و بروید پای صندوق و رأی بدهید.
⛔ به حرف این کسانی که ترویج میکنند که فایدهای ندارد، نرویم، نمیرویم پای صندوق رأی اعتنا نکنید. اینها دلسوز مردم نیستند. کسی که دلسوز مردم است مردم را از رفتن پای صندوق منع نمیکند.
خیلی وقته که بهونهگیرِ زیارتِ شهیدِ کربلاییم!
و راهی نداریم...
جز #زیارت شما...
که گفتن: ثوابِ زیارتِ سیدالشهداء رو داره!
برای شما کاری نداره...
تا جفتوجور کنید که...