eitaa logo
مدح و متن اهل بیت
9.8هزار دنبال‌کننده
19هزار عکس
21.1هزار ویدیو
1.5هزار فایل
@Yas4321 ارتباط با ادمین @Montazer98745 ارتباط با مدیر
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥سخنرانی حاج آقا قرائتی ✍موضوع: رضایت امام زمان (عج)، رضایت خداست!!!
امام على عليه السلام: سه خصلت موجب جلب محبّت مى شود: خوش خويى، ملايمت و فروتنى ثلاثٌ يُوجِبْنَ المَحبَّةَ: حُسنُ الخُلقِ، و حُسنُ الرِّفقِ، و التَّواضُعُ غررالحكم حدیث4684
🍃🌺 ✨به روز رسانی را که فقط برای انواع بازی ها، نرم افزارها و برنامه های کامپیوتری نگذاشته اند …گاهی هم آدم ، باید افکارش را به روز کند! طرز فکرش را ارتقا بدهد… 💫حال و هوایش را تازه کند …مثلا دور بریزد تمام خاطراتی را که تکرارشان چیزی به جز غم و اندوه ندارد رها کند بعضی وابستگی ها را که حال و روزش را به هم میریزند 💫افسوس ها را …غصه ها را …نگرانی ها را … و تمام تلخی هایی که بوی کهنگی گرفته اند گاهی باید یک گوشه ی دنج نشست 💫زندگی را نو کرد و یک "من" تازه ساخت با باورهایی جدید و افکاری رو به رشد …باور کن لازم است هر از گاهی خودمان را هم "به روز رسانی" کنیم …!💝 💕🧡💕
✴️ در تلاش براے اداره زندگے از ڪار حلال شرمنده نباشید. چشمتان به دستـــــ دیگرے نباشد و براے لقمه نانے در مقابل هر ڪس و ناڪسے ڪمر خم نڪید ❌ شهید محمود رادمهر 🌷 َاَللّهمَّ ؏َجَّل لِوَلیَّک اَلفَرَج 💕💜💕
چرا وقتی ماشینت جوش می آره ، حرکت نمی کنی ؟ کنار میزنی و می ایستی ؟ چون ممکنه آتیش بگیره و به خودت و دیگران صدمه بزنه! خودت هم همینطوری... وقتی جوش می آری ، عصبی و عصبانی می شی در این حال تخته گاز نرو ! بزن کنار ، ساکت باش ، و هیچ نگو...! وگرنه هم به خودت آسیب میزنی هم به اطرافیان... 💕🧡💕
میفرمود‌ ڪه: مراقبـــــ اون‌ گوشه‌ گوشه‌هاے دلتون ڪه‌ خالیه‌ باشید مواظبـــــ باشید.. نڪنه‌ با‌ نامحرم‌ پُر‌ بشه!:) با عشق بـــــ مولا پُر شه(‌‌‌: 🔔 َاَللّهمَّ ؏َجَّل لِوَلیَّک اَلفَرَج 💕💛💕
❤️ علیه السلام فرمودند: 🍀 لا تَثِقَنَّ بِعَهدِ مَن لا دِینَ لَهُ. 🍃 به عهد و پیمان کسی که دین ندارد اعتماد نکن. 📖 غرر الحکم، ص10163. 💕💛💕 اَللّهُــــمَّ_عَجـِّــل_لِوَلیِّــــکَ_الفَـــــرَج🎋
🔸حضرت علامه حسن زاده آملی:🔸 ♦️ﺑﻪ ﺟﺎﯼ ﺍﯾﻨﮑﻪ " ﻋـﺎﺑـﺪ" ﺑﺎﺷﯽ، " ﻋـَﺒﺪ" ﺑـﺎﺵ ! ﺷـﯿﻄﺎﻥ ﻫﻢ ﻗﺮﯾﺐ ﺑﻪ 6000 ﺳـﺎﻝ ﻋﺒـﺎﺩﺕ ﮐﺮﺩ، ﻋـﺎﺑـﺪ ﺷﺪ، ﺍﻣﺎ "ﻋـَﺒـﺪ " ﻧـﺸﺪ ... ﺗــﺎ ﻋـَﺒـﺪ ﻧـﺸﻮﯼ، ﻋﺒﺎﺩﺗﺖ ﺳـﻮﺩﯼ ﺑﻪ ﺣﺎﻟﺖ ﻧـﺪﺍﺭﺩ؛ ﻋـَﺒﺪ ﺑﻮﺩﻥ ﯾﻌﻨﯽ: ﺑﺒـﯿﻦ ﺧﺪﺍﯾﺖ ﭼﻪ ﻣﯽﺧـﻮﺍﻫﺪ، ﻧﻪ ﺩﻟﺖ... 💕💚💕
اگه لباست به یه میخ گیر کنه، به عقب بر می گردی و اون رو آزاد می‌کنی... حالا این میخ، همون گناهه که به قلبت نشسته 🖤 چی میشه اگه دو قدم به عقب برگردی 👣 و خودتو آزاد کنی👌😕 💕💙💕 اَللّهُــــمَّ_عَجـِّــل_لِوَلیِّــــکَ_الفَـــــرَج🎋
پنجشنبه شب بود که در عالم خواب دیدم در مکانی فرا زمینی قرار دارم(زیرپاهایم ابر بود و فضا تاریک...) جای خاصی در خوابم مشخص بود که من اجازه رفتن به آن جا را نداشتم. از همان مکان،مادربزرگم که از سادات علوی هستند را با لباسی بسیار زیبا و آراسته ، در حالی که روی تختی خوابیده بودند ،بیرون آوردند و به من این اجازه داده شد که چند لحظه ای با ایشان صحبت کنم. زمان زیادی نگذشته بود که ناگهان در آن فضا همهمه ای به پا شد. عده ای از سادات که همگی لباس سبز پوشیده بودند از آن مکان بیرون دویدند؛ گویی همگی به پیشواز شخصی مهم میرفتند! من که با کنجکاوی به این ازدحام و شلوغی نگاه میکردم ،علت را از مادربزرگم جویا شدم. مادربزرگم گفت: "مگه نمیبینی؛ عزراییل داره میاد…!؟" ترس و وحشت سراپای وجودم را فرا گرفته بود که ناگهان موجودی عجیب باقدی بلند و لباسی زیبا، به من نگاهی انداخت و گفت شما نترسید! امشب "مهمانی ویژه" داریم که به استقبالش میرویم و به دنبال او سادات به راه افتادند… ولوله ای بر پا شد… من از خواب پریدم و چند ساعت بعد تلفن منزل ما زنگ خورد! از آن طرف خط خبر به معراج رفتن شهید محمدرضا دهقان داده میشد و من به این می اندیشیدم که چند ساعت قبل در آسمانها نظاره گر استقبال عرشیان از این شهید آسمانی بودم۰ به نقل از اقوام_شهید_محمدرضادهقان بامــــاهمـــراه باشــید🌹 💕🧡💕
قسمت بیست و نهم: مسابقه بزرگ برگشتم با عصبانیت بهش نگاه کردم ... دلم می خواست لهش کنم ... مجری با خنده گفت ... - بیا جلو استنلی ... چند جزء از قرآن رو حفظی؟ ... جزء؟ ... جزء دیگه چیه؟ ... مات و مبهوت مونده بودم ... با چشم های گرد شده و عصبانی به سعید نگاه می کردم ... سرش رو آورد جلو و گفت ... - یعنی چقدر از قرآن رو حفظی؟... چند بخش رو حفظی؟ چند تا سوره؟ - سوره چیه؟ مگه قرآن، بخش بخشه؟ ... سری تکان دادم و به مجری گفتم ... - نمی دونم صبر کنید ... و با عجله رفتم پیش همسر حنیف ... - اون قرآن ضبط شده، چقدر از قرآن بود؟ ... خنده اش گرفت ... - همه اش رو حفظ کردی؟ ... - آره ... - پس بگو من حافظ 30 جزء از قرآنم ... سری تکان دادم ... برگشتم نزدیک جایگاه و گفتم ... - من 30 جزء حفظم ... مجری با شنیدن این جمله، با وجد خاصی گفت ... - ماشاء الله یه حافظ کل توی مسابقه داریم ... مسابقه شروع شد ... نوبت به من رسید ... رفتم روی سن، توی جایگاه نشستم ... ضربان قلبم زیاد شده بود ... داور مسابقه شروع کرد به پرسیدن ... چند کلمه عربی رو می گفت و من ادامه می دادم ... کلمات عربی با لهجه غلیظ انگلیسی ... همه در حالی که می خندیدند با صدای بلند ماشاء الله می گفتند ... آخرین بخش رو که خوندم، داور گفت ... - احسنت ... لطف می کنی معنی این آیه رو بگی ...؟ بامــــاهمـــراه باشــید🌹