❣هوالمحبوب...
♦️ #رمان_غروب_شلمچه
♦️ #قسمت_هفتم
♦️زندگی مشترک
وسایلم رو جمع کردم و رفتم خونه مندلی
دوست صمیمیم بود.
به پدر و مادرم گفتم فقط تا آخر ترم اونجا می مونم؛ جرات نمی کردم بهشون بگم چکار می خوام بکنم!
ما جزء خانواده های اصیل بودیم و دوست هامون هم باید به تایید خانواده می رسیدن و در شان ارتباط داشتن با ما می بودن چه برسه به دوست پسر، دوست دختر یا همسر....
اومد خونه مندلی دنبالم رفتیم مسجد و برای مدت مشخصی خطبه عقد خونده شد
بعد از اون هم ازدواج مون رو به طور قانونی در سیستم دولتی ثبت کردیم
تا نزدیک غروب کارها طول کشید
اصلا شبیه اون آدمی که قبل می شناختم نبود...
با محبت بهم نگاه می کرد، اون حالت کنترل شده و بی تفاوت توی رفتارش نبود سعی می کرد من رو بخندونه!
اون پسر زبون بریده، حالا شیرین زبونی می کرد تا از اون حالت در بیام
از چند کیلومتری مشخص بود حس گوسفندی رو داشتم که دارن سرش رو می برن
از هر رفتارش یه برداشت دیگه توی ذهنم میومد و به خودم می گفتم فقط یه مدت کوتاهه، چند وقت تحملش کن. این ازدواج لعنتی خیلی زود تموم میشه، نفرت از چشم هام می بارید...
شب تا در خونه مندلی همراهم اومد ،با بی حوصلگی گفتم: صبر کن برم وسایلم رو بردارم
خندید و گفت: شاید طبق قانون الهی، ما زن و شوهریم اما همون قانون میگه تو با این قیافه نمی تونی وارد خونه من بشی!
هنوز مغزم داشت روی این جمله اش کار می کرد که گفت: برو تو. دنبالت اومدم مطمئن بشم سالم رسیدی
چند قدم ازم دور شد
دوباره چرخید سمتم و با همون حالت گفت: خواب های قشنگ ببینی
و رفت...
رمان های عاشقانه مذهبی
بامــــاهمـــراه باشــید🌹
#سوژه_سخن_طنز
مرد ثروتمندی ماشین آخرین مدل خارجی خودشو مقابل مغازه قصابی پارک کرد و نیم کیلو گوشت سفارش داد اما قبل از اینکه مغازه رو ترک کنه، مردی از یک پراید مدل هشتاد پیاده شد و وارد مغازه قصابی شد و ۵ کیلو گوشت کبابی، ۵ کیلو گوشت بی استخون، ۵ کیلو چرخ کرده و ۳ کیلو ماهیچه سفارش داد...
مرد ثروتمنده منتظر موند تا راننده پرایده بره، از قصابه پرسید: مگه شغل این آقا چیه؟
قصاب پاسخ داد: اون کار نمیکنه، اما با سه زن بیوهای ازدواج کرده که پس از مرگ شوهراشون، صاحب اموال و املاک زیادی شدهان و داره با پول اونا اینجور زندگی میکنه...
مرد ثروتمنده کمی فکر کرد و سپس ۱۰ کیلو گوشت بیاستخون ، ۵ کیلو ماهیچه و ۵ کیلو گوشت مخصوص کباب از قصاب خرید و برد خونه...
وقتی همسرش دید که شوهرش برخلاف همیشه، چقدر گوشت خریده با تعجب پرسید مگه قراره مهمونی داشته باشیم؟
شوهره جواب داد:
نه بابا چه مهمونی، چه بساطی؛ فقط میخوام قبل از اینکه صاحب پرایده بیاد سراغ تو، از ثروتم لذت ببرم!...
😂😂😂😂😂
⚜⚜⚜⚜⚜⚜⚜⚜⚜⚜⚜⚜
💠نکته اخلاقی:
از داشتههاتون لذت ببرید قبل از اونکه .....
( قسمت هشتم: معادله غیر قابل حل )
.
.
رفتم تو ... اولش هنوز گیج بودم ... مغزم از پس حل معادلات رفتارش برنمی اومد ... .
چند دقیقه بعد کلا بیخیال درک کردنش شدم ... جلوی چشم های گیج و متحیر مندلی، از خوشحالی بالا و پایین می پریدم و جیغ می کشیدم ... تمام روز از فکر زندگی با اون داشتم دیوونه می شدم اما حالا آزاد آزاد بودم ...
.
.
فردا طبق قولم لباس پوشیدم و اومدم دانشگاه ... با بچه ها روی چمن ها نشسته بودیم که یهو دیدم بالای سرم ایستاده ... بدون اینکه به بقیه نگاه کنه؛ آرام و محترمانه بهشون روز بخیر گفت ... .
بعد رو کرد به منو با محبت و لبخند گفت: سلام، روز فوق العاده ای داشته باشی ... .
.
بدون مکث، یه شاخ گل رز گذاشت روی کیفم و رفت ... جا خورده بودم و تفاوت رفتار صد و هشتاد درجه ایش رو اصلا درک نمی کردم ... .
.
با رفتنش بچه ها بهم ریختن ... هر کدوم یه طوری ابراز احساسات می کرد و یه چیزی می گفت ولی من کلا گیج بودم ... یه لحظه به خودم می گفتم می خواد مخت رو بزنه ... بعد می گفتم چه دلیلی داره؟ من که زنشم. خودش نخواست من رو ببره ... یه لحظه بعد یه فکر دیگه و ... .
کلا درکش نمی کردم ...
بامــــاهمـــراه باشــید🌹
✴️ پنجشنبه 👈 31 تیر/ سرطان 1400
👈 11 ذی الحجه 1442 👈 22ژوئیه 2021
🕋 مناسب های دینی و اسلامی .
🐪 امام حسین علیه السلام در راه کربلا اولین منازل ابطح تنعیم صفاح.
🔷اولین روز ایام تشریق.
🖋روز نوشتن دعای صباح به دست امیر المؤمنین علیه السلام 25 هجری
🎇 امور دینی و اسلامی .
❇️ روز خوبی برای همه امور خصوصا امور زیر بسیار خوب است:
✅امور زراعی و کشاورزی.
✅شکار صید ماهی و دام گذاری .
✅خوردن دوا و دارو.
✅ آغاز بنایی و خشت بنا نهادن .
✅ داد و ستد و تجارت .
✅ و شروع کار و پرژه خوب است.
🤒 مریض امروز زود خوب می شود .
👶 زایمان خوب و نوزادش روزی دار عمر طولانی و مبارک خواهد بود.ان شاءالله.
🚘 مسافرت : بسیار خوب است.
👩❤️👩 مباشرت و مجامعت :
👩❤️👩 امروز : مباشرت امروز هنگام زوال ظهر خوب و فرزند حاصل از ان هیچگونه انحرافی نداردو اقا و بزرگوار شود.ان شاءالله
🔭احکام نجوم .
🌗 امروز قمر در برج جدی و از نظر نجومی روز مناسبی برای امور زیر است :
✳️ درو و برداشت محصولات کشاورزی.
✳️ اغاز معالجات و درمان.
✳️ انجام عمل جراحی.
✳️ قرض دادن و گرفتن اقدام برای وام .
✳️ کندن چاه و راه اب .
✳️از شیر گرفتن کودک.
✳️ و امور زراعی و کشاورزی نیک است
📛امور ازدواجی اقدام نگردد.
💑 امشب : امشب (شبِ جمعه) ، فرزند امشب خطیبی بسیار نطاق با بیانی فصیح و زیبا و رسا و گفتاری دلربا دارد . ان شاء الله
💇♂💇 اصلاح سر و صورت :
طبق روایات، #اصلاح_مو (سر و صورت)
در این روز ماه قمری ، باعث غم و اندوه است .
💉💉حجامت فصد خون دادن .
#خون_دادن یا #حجامت و فصد موجب مشکلات روانی است.
💅 ناخن گرفتن:
🔵 پنجشنبه برای #گرفتن_ناخن، روز خیلی خوبیست و موجب رفع درد چشم، صحت جسم و شفای درد است.
👕👚 دوخت و دوز:
پنجشنبه برای بریدن و دوختن #لباس_نو روز خوبیست و باعث میشود ، شخص، عالم و اهل دانش و علم گردد .
✴️️ وقت استخاره :
در روز پنجشنبه از طلوع فجر تا طلوع آفتاب و بعد از ساعت ۱۲ ظهر تا عشاء آخر ( وقت خوابیدن)
❇️️ ذکر روز پنجشنبه نیز: لا اله الا الله الملک الحق المبین
✳️️ ذکر بعد از نماز صبح ۳۰۸ مرتبه #یارزاق موجب رزق فراوان میگردد .
💠 ️روز پنجشنبه طبق روایات متعلق است به #امام_حسن_عسکری_علیه_السلام . سفارش شده تا اعمال نیک و خیر خود را در این روز به ایشان هدیه کنیم تا ثواب دوچندان نصیبمان گردد.
🌸 زندگیتون مهدوی 🌸
‼️ جالــب اســت بدانیــد...
🔹 در کل جهان تنها ۳۰۰ ماهواره تلویزیونی فعال است.
🔹از این تعداد، رقم بالا و تعجب برانگیز ۱۱۶ ماهواره ، فضای ایران را پوشش میدهند.
شگفتآور اینکه شبکههای ماهوارهای فارسی زبان که فقط برای ایرانیها برنامه پخش میکنند،
به رقم حیرت آور ۲۶۰ کانال میرسد.
و عجیبتر اینکه تماما توسط دولتهای آمریکا و انگلیس و اسرائیل و آلمان و جدیدا سعودی و ترکیه با هزینههای گزاف تولید و سپس بطور رایگان برای ملت ایران پخش میشود.
نکته جالب توجه اینکه این دولت های یاد شده برای تماشای تلویزیون و فیلمهای خود، از هموطنان خودشان پول میگیرند.
در صورت عدم پرداخت، حق اشتراک آنان را باطل میکنند ولی با سخاوتمندی تولیدات خود را مجانی در اختیار ما میگذارند.
❗️یادمان نرود که پنیر مفت فقط در تله موش پیدا میشود.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 کشتهسازی؛ سناریوی تکراری ضدانقلاب
⭕️ کشتههایی که گاه زنده از آب در میآیند گاهی هم داعشی، برخی دیگر نیز براساس سناریوی خاص توسط مزدورانشان در صحنه اغتشاشات کشته میشوند و حتی به مردههای مردم که در حوادث دیگر و یا به طور طبیعی فوت کردهاند هم رحم نمیکنند، امپراتوری دروغ از هر کاری برای فریب مردم فروگذار نمیکند!
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
درسته که آه خوزستان دامنش رو میگیره _ اما خوزستانی عزیز یادت هست تمام شهر به رنگ بنفش دراومده بود ؟؟؟؟
فکر میکنی در عطش بی آبی داری میسوزی ؟ خوب ما چی بگیم که با رأی امثال شما ۸ ساله زندگی مون شده جهنم
ایران در این مدیریت ناکارآمد سوخت و از بین رفت.براستی سزای افرادیکه به ایشان رای دادن و گفتند که با روحانی تا جهنم تا۱۴۰۰ چیست،وقتی بصیرت در یک ملت رنگ میبازد و سادگی جایش را میگیرد،نتیجه اش میشود این که خشک و تر باید باهم بسوزییم...
💥 #تلنگر
✍ از بزرگمردی پرسیدند :
بهترین چیزی که میشه
از دنیا برداشت چیه ؟
کمی فکر کرد و گفت : دست✋🏻
با تعجب گفتن : چی؟ دست ؟!!
گفت بله ، اگر از دنیا دست برداریم
کار بزرگی انجام داده ایم که
کوچکترین پاداشش رضوان
خداوند است و ادامه داد که :
امام صادق علیه السلام فرمودند:
«حُبُّ الدُّنْیا رَأْسُ کُلِّ خَطِیئَة»
"عشق به دنیا ریشهٔ هر گناه است"🕳
📚اصول کافى، جلد ٢، حدیث
َاَللٰهُمَ ؏َجَّل لِوَلیِک اَلفَرَج
💕💚💕
•『 #دوڪلامحرفحساب🌸』•
• #زرنگباشیم‼️
وقتی میخوایم به کسی کادو بدیم!
ــیه جانماز کوچیک ..
ــیه تسبیح ..
ــیهکتاب ..
و خلاصه از اینجور چیزایی که باهاشون
کار خیر میشه کرد هدیه بدیم..
اینجوری تا هر وقت که با اون جانماز؛نماز بخونه ..
با اون تسبیح ذکر بگه!-
و از اون کتاب بخونه و استفاده کنه ..
یا هر وسیلهی دیگه که باهاش کار خیر کنہ
برای ما هم خیر حساب میشه!...🌱.
💕💙💕
🔹🔹🔹
شاد کردن دل امام زمان (عج)
آیت الله بهجت(ره):
💎وقتی دل مؤمنی را شاد كنید، خدا از لطف، مَلکی را خلق میکند که آن ملک، شما را از بلاها و تصادفات و ... حفظ میكند.
این که میبینید در برخی تصادفات بعضیها محفوظ میمانند در حالی که به نفر کناری آنها آسیب وارد میشود به سبب این است که آن شخصِ محفوظ مانده، در مسرّت اهل ایمان نقش داشته است.
📚 برگی از دفتر آفتاب، ص ١٨۴.
🔷 حالا فکر کن اگه کاری کنم که دل امام زمان رو شاد بکند، چی میشود ...
💕💚💕
🌸🦋🌸
وقتى
سکوت "خدا"
را در برابر
عبادتت دیدى
نگو خدا با من قهر است
او به تمام کائنات
فرمان سکوت داده
تا حرف دل تورا بشنود،
پس حرف دلت را بگو ..
💕❤️💕
🌷اُمِرتُ
🌷۵ مامویت پیامبر صلی الله علیه وآله وسلم:
۱.مسلمان وتسلیم خداباشم:
...قُلْ إِنِّيٓ أُمِرْتُ أَنْ أَكُونَ أَوَّلَ مَن اسلم...۱۴انعام
۲.مومن باشم
.... وَأُمِرْتُ أَنْ أَكُونَ مِنَ الْمُؤْمِنِينَ (١٠٤)یونس
۳.استقامت کنم
...فَاسْتَقِمْ كَمَآ أُمِرْتَ ...۱۱۲هود
۴.پروردگارِکعبه راعبادت خداکنم وتسلیم خداباشم
نَّمَآ أُمِرْتُ أَنْ أَعْبُدَ رَبَّ هَٰذِهِ الْبَلْده... (٩١)نمل
۵.قرآن تلاوت کنم عمل به قرآن کنم:
...وَأَنْ أَتْلُوَ الْقُرْآنَ...(٩٢)نمل
💕💛💕
#سلام_امام_زمانم💚
میکنم با خودم این زمزمه بر میگردد
بین دنیای پر از واهمه بر می گردد
شک به دل راہ ندہ در وسط بهت همه
حتم دارم پسر فاطمه بر میگردد
#اللّهُمّ_عَجّلْ_لِوَلیّکَ_الفَرج 🌷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔹هيچ وقت مغرور نبايد شد
🔸راننده با تجربه مغرور ممكنه
سر از ته دره در بياره
چون فكر ميكنه، من كه همه چى
تموم هستم و همين تفكر وارد
مشكل و بحران ميكنش
🔸توى رابطه هم همينه
گاهى يك حرف يا رفتار يا عملكرد غلط
تمام پل هاى
پشت سرت را خراب ميكنه
كلاً زندگى همينه
پس هميشه حواست به رفتار و
برخورد و عملكردت باشه
تا با يك خطا، همه ساخته ها و
داشته هات را به باد ندى
اگر انسانها
را وزن میکنی
مواظب باش تنها
بر اساس
مدرکشان وزن نکنی.
بعضیها با مدرک،
خالی از درکند
و برخی بی مدرک
سرشارند از درک و شعور...
💕💛💕
🔵 اگر میخواهید موفق بشوید هدفتون رو به هیچکس نگویید.
وقتی هدفتون رو به کسی میگید احساس رضایت بهتون دست میده و ذهنتون میگه که کار لازم رو انجام دادید و نیازی به تلاش نیست.
💕🧡💕
🍃عصبهايی در مغز ما وجود دارد كه به عصبهای آينهوار یا نورونهای آينهای معروفند.
وظیفهی این نورونها اين است كه تقلید ناخودآگاه از رفتار ديگران انجام دهد!
مطابق آزمايشاتی كه انجام شده، ديدن حركات ديگران باعث ميشود كه عين همان عمل در مغز ما انجام شود.
نتيجهی مهم اين نكته اين است كه به شدت مراقب انتخاب گروه دوستان، اطرافيان و همكاران خود باشيد.
اين نورونهای مغز به صورت دقيق و كاملا ناخودآگاه، شما را مثل و مانند اطرافیانتان میکند...
❣
💕🧡💕
ﺑﻬﺘﺮﯾﻦ ﺩﺭﺳﻬﺎ ﺭﺍ
ﺯﻣﺎﻥ ﺳﺨﺘﯽ ﺁﻣﻮﺧﺘﻢ
ﺩﺍﻧﺴﺘﻢ ...
ﺻﺒﻮﺭ ﺑﻮﺩﻥ ﯾﮏ نوع ﺍﯾﻤﺎﻥ ﺍﺳﺖ
ﻭ ﺧﻮﯾﺸﺘﻦ ﺩاری ﻧﻮعی ﻋﺒﺎﺩﺕ
ﻓﻬﻤﯿﺪﻡ ...
ﻧﺎﮐﺎﻣﯽ به معنیﺗﺎﺧﯿﺮ ﺍﺳﺖ ﻧﻪ ﺷﮑﺴﺖ
ﻭ ﺧﻨﺪﯾﺪﻥﯾﮏ نوع ﻧﯿﺎﯾﺶ ﺍﺳﺖ
♥️
💕🧡💕
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌹 بسم الله الرحمن الرحيم 🌹
ای منتظران،مهدی غریب و تنهاست
هر صبح و مَسا یادِ غمِ عاشوراست
هر که قدمی به یاریش بردارد
در پشتِ سرش دعای خیرِ زهراست
🌹أللَّھُـمَ ؏َـجِّـلْ لِوَلیِڪْ ألْـفَـرَج🌹
.
برای شاد بودن، باید:
1. آنچه تمام شده است را رها کنید.
2. برای آنچه مانده است، شکرگزار باشید.
3. برای آنچه که قرار است بیاید، اشتیاق داشته باشید.
💕💛💕
ارزشش را ندارد برای یک حرف
بی منظور دنیایتان را خراب کنید.
همدیگر را ببخشید تا همیشه کنار
هم خوشبخت بمانید...
💕💜💕
📚 #داستان_های_کوتاه_و_آموزنده
👈 میهمان ارجمندتر است یا میزبان؟
حسین ابن نعیم می گوید: حضرت صادق علیه السلام به من فرمود آیا برادران خود را دوست داری. عرض کردم بلی. به فقراء و تنگدستانشان نفع می رسانی؟ جواب دادم آری. فرمود متوجه باش که لازم است ایشان را دوست بداری.
سپس فرمود آیا آنها را به منزل خود دعوت می کنی. گفتم هیچگاه غذا نمی خورم مگر اینکه دو یا سه نفر از برادرانم مهمان منند. فرمود فضیلت آنها بر تو بیشتر از فضیلت تو است بر آنها.
عرض کردم فدایت شوم من آنها را میهمانی می کنم و در منزل خود از ایشان پذیرائی می نمایم، باز فضیلت آنها بیشتر است؟!.
فرمود آری هنگامی که وارد منزل تو می شوند با آمرزش تو و خانواده ات وارد می شوند و در بیرون رفتن گناهان تو و خانواده ات را بیرون می برند.
📗 #کلمه_طیبه، ص 245
✍ علامه حاج حسین طبرسى نورى
💕💜💕
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🕯باز پنجشنبه
🌸روز بی قراری ها
🕯روز غم دوری عزیزان
🌸ازدست رفته
🕯روز یادآوری
🌸برای شادی روح مسافران
🕯دست از دنیا کوتاه
🌸بخوانیم فاتحه وصلوات
روحشان شاد و یادشان گرامی 🌸
#روزشمار_غدیر
🗓7 روز تا روز عبادت "یوم العباده" باقیست..
📩 #پیشنهادتبلیغی⬅هر فرد می تواند با هدیه دادن کتاب های مرتبط با غدیر به دوستان خود برای معرفی و گسترش بزرگترین معروف تلاش کند
🗓️ ۷ روز تا برترین عید
⚜️ پیامبر اسلام(ص):
🔅«نگاه کردن به سیمای علی (ع) عبادت است».
🔅«النَّظَرُ اِلی وَجهِ عَلیٍّ عِبادَةٌ».
📚 مستدرک حاکم، ج ٣، ص ١٤٢.
#عید_غدیر
❣هوالمحبوب...
♦️ #رمان_غروب_شلمچه
♦️ #قسمت_نهم
♦️حلقه
.
نزدیک زمان نهار بود ... کلاس نداشتم و مهمتر از همه کل روز رو داشتم به این فکر می کردم که کجاست؟ ...
.
به صورت کاملا اتفاقی، شروع کردم به دنبالش گشتن ... زیر درخت نماز می خوند ... بعد وسایلش رو جمع کرد و ظرف غذاش رو در آورد ... .
.
یهو چشمش افتاد به من ... مثل فنر از جاش پرید اومد سمتم ... خواستم در برم اما خیلی مسخره می شد ...
.
.
داشتم رد می شدم اتفاقی دیدم اینجا نشستی ... تا اینو گفتم با خوشحالی گفت: چه اتفاق خوبی. می خواستم نهار بخورم. می خوای با هم غذا بخوریم؟ ... .
ناخودآگاه و بی معطلی گفتم: نه، قراره با بچه ها، نهار بریم رستوران ... دروغ بود ... .
خندید و گفت: بهتون خوش بگذره ... .
.
اومدم فرار کنم که صدام کرد ... رفت از توی کیفش یه جبعه کوچیک درآورد ... گرفت سمتم و گفت: امیدوارم خوشت بیاد. می خواستم با هم بریم ولی ... اگر دوست داشتی دستت کن ... .
.
جعبه رو گرفتم و سریع ازش دور شدم ... از دور یه بار دیگه ایستادم نگاهش کردم ... تنها زیر درخت ... .
.
شاید از دید خانوادگی و ثروت ما، اون حلقه بی ارزش بود اما با یه نگاه می تونستم بگم ... امیرحسین کلی پول پاش داده بود ... شاید کل پس اندازش رو ...
بامــــاهمـــراه باشــید🌹
❣هوالمحبوب...
♦️ #رمان_غروب_شلمچه
♦️ #قسمت_دهم
♦️معنای تعهد
.
گل خریدن تقریبا کار هر روزش بود ... گاهی شکلات هم کنارش می گرفت ... بدون بهانه و مناسبت، هر چند کوچیک، برام چیزی می خرید ... زیاد دور و ورم نمیومد ... اما کم کم چشم هام توی محوطه دانشگاه دنبالش می دوید ... .
.
رفتارها و توجه کردن هاش به من، توجه همه رو به ما جلب کرده بود ... من تنها کسی بودم که بهم نگاه می کرد ... پسری که به خنثی بودن مشهور شده بود حالا همه به شوخی رومئو صداش می کردن ... .
.
اون روز کلاس نداشتیم ... بچه ها پیشنهاد دادن بریم استخر، سالن زیبایی و ... .
همه رفتن توی رختکن اما پاهای من خشک شده بود .. برای اولین بار حس می کردم در برابر یه نفر تعهد دارم ... کیفم رو برداشتم و اومدم بیرون ... هر چقدر هم بچه ها صدام کردن، انگار کر شده بودم ... .
.
چند ساعت توی خیابون ها بی هدف پرسه زدم ... رفتم برای خودم چند دست بلوز و شلوار نو خریدم ... عین همیشه، فقط مارکدار ... یکیش رو همون جا پوشیدم و رفتم دانشگاه ... .
.
همون جای همیشگی نشسته بود ... تنها ... بی هوا رفتم سمتش و بلند گفتم: هنوز که نهار نخوردی؟ ...
.
.
امتحانات تموم شده بود ... قرار بود بعد از تموم شدن امتحاناتم برگردم ... حلقه توی جعبه جلوی چشمم بود ... .
دو ماه پیش قصد داشتم توی چنین روزی رهاش کنم و زیر قولم بزنم ... اما الان، داشتم به امیرحسین فکر می کردم ... اصلا شبیه معیارهای من نبود ... .
.
وسایلم رو جمع کردم ... بی خبر رفتم در خونه اش و زنگ زدم ... در رو که باز کرد حسابی جا خورد ... بدون سلام و معطلی، چمدونم رو هل دادم تو و گفتم: من میگم ماه عسل کجا میریم ... .
.
آغاز زندگی ما، با آغاز حسادت ها همراه شد ... اونهایی که حسرت رومئوی من رو داشتند ... و اونهایی که واقعا چشم شون دنبالش افتاده بود ... .
مسخره کردن ها ... تیکه انداختن ها ... کم کم بین من و دوست هام فاصله می افتاد ... هر چقدر به امیرحسین نزدیک تر می شدم فاصله ام از بقیه بیشتر می شد ... .
.
بامــــاهمـــراه باشــید🌹
📚 #داستان_های_کوتاه_و_آموزنده
👈 اثر تربیت در کودک
سهل شوشتری از بزرگان عرفاست که در سن هشتاد سالگی، به سال 283 ه. ق از دنیا رفت. او می گوید: من سه ساله بودم که نیمه های شبی دیدم دایی ام محمد بن سوار از بستر خواب برخاسته و مشغول نماز شب است. یک بار به من گفت: پسرم، آیا آن خداوندی که تو را آفریده یاد نمی کنی؟ گفتم: چگونه او را یاد می کنم؟
گفت: شب، هنگامی که برای خواب در بسترت می آرمی، سه بار از صمیم دل بگو: خدا با من است و مرا می نگرد و من در محضر او هستم. چند شب همین گفتار را از ته دل گفتم. سپس به من گفت: این جمله ها را هر شب هفت بار بگو. من چنین کردم. شیرینی این ذکر در دلم جای گرفت.
پس از یک سال به من گفت: آنچه گفتم در تمام عمر تا آن گاه که تو را در گور نهند از جان و دل بگو، که همین ذکر و معنویتش دست تو را در دو جهان بگیرد و نجات بخشد. به این ترتیب نور ایمان به توحید، در دوران کودکی در دلم راه یافت و بر سراسر قلبم چیره شد.
📗 #داستان_دوستان، ج 5، ص 257
✍ محمد محمدی اشتهاردی
💕💜💕