eitaa logo
مدح و متن اهل بیت
12.4هزار دنبال‌کننده
18.4هزار عکس
19.4هزار ویدیو
1.4هزار فایل
@Yas4321 ارتباط با ادمین @Montazer98745 ارتباط با مدیر
مشاهده در ایتا
دانلود
4_5801036692609565278.mp3
2.32M
آقادستم بگیر قافیه سازی کن ای غریب با ما کمی غریب نوازی کن ای غریب الغُرَبا التماس دعا از همه شما خوبان✋😔
. . (ع) امام رضا دوای هرچی درد بی دواس امام رضا پناه بی کسیِ نوکراس برای من توو زندگی عنایتش بسه به داد دل شکسته ها به موقع میرسه (امام رضا امام رضا اقام آقام آقام) دلم که خسته میشه از تموم آدما میرم یه گوشه توو حرم میون زائرا نگفته میده حاجتای قلب خستمو با دست خالی میرم و میگیره دستمو (امام رضا امام رضا اقام آقام آقام) ملائکه چه غبطه میخورن به کفتراش خوشا به حال خادمای صحن باصفاش توو صحن جامِعِش چه حاجتا روا شده چقد مریضی های لاعلاج دوا شده (امام رضا امام رضا اقام آقام آقام) اگه همه رهام کنن غمی ندارم و همه ردم کنن امام رضا رو دارم و‌ نمی مونه کسی به جز امام رضا برام توو دستای امام رضاس برات کربلام (امام رضا امام رضا اقام آقام آقام)
"اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَی عَلِیِّ بْنِ مُوسَی الرِّضَا الْمُرْتَضَی الْإِمَامِ التَّقِیِّ النَّقِیِ‏ وَ حُجَّتِکَ عَلَی مَنْ فَوْقَ الْأَرْضِ وَ مَنْ تَحْتَ الثَّرَی الصِّدِّیقِ الشَّهِیدِ صَلاَةً کَثِیرَةً تَامَّةً زَاکِیَةً مُتَوَاصِلَةً مُتَوَاتِرَةً مُتَرَادِفَةً کَأَفْضَلِ مَا صَلَّیْتَ عَلَی أَحَدٍ مِنْ أَوْلِیَائِکَ‏"
📚داستان کوتاه مردی تخم عقابی پیدا کرد و آن را در لانه مرغی گذاشت. عقاب با بقیه جوجه ها از تخم بیرون آمد و با آن‌ها بزرگ شد . در تمام زندگیش، او همان کارهایی را انجام داد که مرغ ها می کردند، برای پیدا کردن کرم ها و حشرات زمین را می کند و قدقد می کرد و گاهی با دست و پا زدن بسیار، کمی در هوا پرواز می‌کرد. سال ها گذشت و عقاب خیلی پیر شد. روزی پرنده باعظمتی را بالای سرش بر فراز آسمان ابری دید او با شکوه تمام، با یک حرکت جزئی بالهای طلاییش برخلاف جریان شدید باد پرواز می کرد. عقاب پیر بهت زده نگاهش کرد و پرسید: این کیست؟ همسایه اش پاسخ داد: این یک عقاب است. سلطان پرندگان. او متعلق به آسمان است و ما زمینی هستیم. عقاب مثل یک مرغ زندگی کرد و مثل یک مرغ مرد. زیرا فکر می کرد یک مرغ است. این ما هستیم که زندگی خودمان را میسازیم؛ نگذارید محیط اطرف شما را دچار تغییرات اساسی کند. وقتي باران مي بارد همه پرندگان به سوي پناهگاه پرواز مي كنند بجز عقاب كه براي دور شدن از باران در بالاي ابرها به پرواز در مي آيد. مشكلات براي همه وجود دارد اما طرز برخورد با آن است ﻛﻪ باعث تفاوت مي گردد. ﺩﺭ ﺯﻧﺪﮔﻲ ﻫﻤﭽﻮﻥ ﻋﻘﺎﺏ بلند پرواز باش.
✨﷽✨ 🔅از معجزات زیارت عاشورا🔅 ✍مرحوم آیت الله دستغیب در کتابش می فرمایند : علامه شیخ حسن فرید گلپایگانی از استاد خود مرحوم آیة اللّه شیخ عبدالکریم حائری یزدی نقل فرمود: اوقاتی که در سامراء مشغول تحصیل علوم دینی بودم اهالی سامراء به بیماری وباء و طاعون مبتلا شدند و همه روزه عده ای می مردند روزی به همراه جمعی از اهل علم در منزل استادم مرحوم سیّد محمّد فشارکی بودیم، ناگاه میرزا محمّد تقی شیرازی تشریف آوردند و صحبت از بیماری وباء شد که همه در معرض خطر مرگ هستند. مرحوم میرزا فرمود: اگر من حکمی بدهم آیا لازم است انجام شود یا نه ؟ همه اهل مجلس تصدیق نمودند که بلی . سپس فرمود: من حکم می کنم که شیعیان ساکن سامراء از امروز تا ده روز همه مشغول خواندن زیارت عاشوراء شوند و ثواب آنرا هدیه روح شریف نرجس خانم والده ماجده حضرت حجة بن الحسن (عج) نمایند تا این بلاء از آنها دور شود اهل مجلس این حکم را به تمام شیعیان رساندند و همه مشغول زیارت عاشوراء شدند. از فردای ختم، تلف شدن شیعه متوقف شد و همه روزه غیر شیعی ها می مردند به طوریکه بر همه آشکار گردیده برخی از آنها از آشناهای خود از شیعه ها پرسیدند: سبب اینکه دیگر از شما تلف نمیشوند چیست ؟ به آنها گفته بودند: زیارت عاشوراء، آنها هم مشغول شدند و بلاء از آنها هم بر طرف گردید. ☘علامه فرید فرمودند: وقتی گرفتاری سختی برایم پیش آمد فرمایش آن مرحوم بیادم آمد و از اول محرم سرگرم زیارت عاشوراء شدم روز هشتم بطور خارق العاده برایم فرج شد. 📚داستان های شگفت، مرحوم آیت الله دستغیب
‌ 📚حکایت کوتاه خضر نبی در سایه درختی نشسته بود سائلی سمت او آمد و از اول سوال کرد خضر دست در لباسش برده اما چیزی دستش را نگرفت گفت ای سائل ببخشم چیزی ندارم سایل گفت تو را به خدا سوگند می‌دهم نیازم بسیار است کمی بیشتر بگرد شاید چیزی داری و نمی‌دانی خضر برخواست گفت صبر کن دارم بیا برویم، به بازار برده فروشان آمد و گفت مرا بفروش و پولش بگیر و ببر چاره علاجت کن سائل گفت نه هرگز!!! خضر نبی گفت باید اینکار را انجام دهی القصه خضر را سائل بفروخت و پول را گرفته و شادمان راهی شد. خضر را مردی خرید و آورد خانه دید پیرمردی نورانی است، دلش سوخت و کار زیادی به او نمی‌سپرد. روزی مرد قصد سفر کرد و از خضر خواست تا خانه و فرزندانش را در غیاب او محافظت کند و مایحتاج آنها را بخرد. خضر گفت کاری به من بسپار من از اینکه غلام تو باشم و کاری نکنم ناراحتم مرد گفت همین بس خضر اصرار کرد، مرد گفت پس اگر دوست داشتی برای من از دل کوه سنگ‌های کوچک بیاور تا در حیاط منزل خانه دیگری بسازم خضر نبی پذیرفت و در غیاب صاحب خانه با قدرت تمام، خانه‌ای زیبا به کمک اجنه و فرشتگان در آن خانه بنا ساخت صاحب خضر آمد و چون آن خانه را دید باور کرد این پیر مرد انسان معمولی نیست! گفت تو کیستی ای مرد خود را معرفی کن، گفت غلام توام گفت تو را به خدا سوگند خودت را معرفی کن، خضر گفت مرا چرا به خالقم سوگند دادی؟ یکبار سائلی مرا به خالقم سوگند داد، چیزی نداشتم به او دهم خودم را به بردگی فروختم!!! من خضر نبی هستم مرد گریست و گفت مرا ببخش نشناختمت گفت: اصلاً من خود خواستم نشناسی تا راحت امر و نهی کنی مرا چون غلامان گفت ای خضر در قبال این خانه که ساختی از من چیزی بخواه گفت ای صاحب و مولای من از زمانی که غلام تو شده‌ام به راحتی نمی‌توانم برای خالقم در پنهان عبادت کنم و راحت نمی‌توانم اشک بریزم چرا که می‌ترسم هر لحظه در زمان لذتم با معشوقم مرا احضار کنی و اگر اجابت نکنم معصیت کرده باشم. مرا لطف فرموده آزاد کن صاحب خضر گریست و او را آزاد کرد. حضرت خضر کسی است که برای وصال معشوقش خود را به غلامی فروخت و معشوقش بهای عشق آزادی او را پرداخت. راستی ما برای خدا چه می کنیم...!؟ "قدری بیندیشیم"
درویشی بود که در کوچه و محله راه می‌رفت و می‌خواند: "هرچه کنی به خود کنی گر همه نیک و بد کنی" اتفاقاً زنی این درویش را دید و خوب گوش داد که ببیند چه می‌گوید وقتی شعرش را شنید گفت: من پدر این درویش را در می‌آورم که هر روز مزاحم آسایش ما میشود. زن به خانه رفت و خمیر درست کرد و یک فتیر شیرین پخت و کمی زهر هم لای فتیر ریخت و آورد و به درویش داد و رفت به خانه‌اش و به همسایه‌ها گفت: من به این درویش ثابت می‌کنم که هرچه کنی به خود نمی‌کنی. کمی دورتر پسری که در کوچه بازی میکرد نزد درویش آمد و گفت: من بازی کرده و خسته و گرسنه‌ام کمی نان به من بده. درویش هم همان فتیر شیرین را به او داد و گفت: "زنی برای ثواب این فتیر را برای من پخته، بگیر و بخور فرزندم ! پسر فتیر را خورد و حالش به هم خورد و به درویش گفت: درویش! این چه بود که سوختم؟ درویش فوری رفت و زن را خبر کرد. زن دوان‌دوان آمد و دید پسر خودش است که حالش بد شده است! همانطور که توی سرش می‌زد و شیون می‌کرد، گفت: پسرم را با فتیر زهر آلودم مسموم کردم ... آنچه را که امروز به اختیار می‌کاریم فردا به اجبار درو می‌کنیم. پس در حد اختیار، در نحوه‌ی افکار و کردار و گفتارمون بیشتر تامل کنیم!
🏴 رسول خدا صلى الله عليه و آله: 🔺اشَدُّ النّاسِ اجْتِهاداً مَن تَرَکَ الذُّنوبَ. 🔺سخت كوشترين مردم كسى است كه گناهان را ترک کند. 📕 امالی صدوق ص 28
🏴 امام رضا عليه السلام: ◼️کسي که با دوري راه سرا و مزار من به زيارت من بيايد، روز قيامت در سه جا (براي دستگيري) نزد او خواهم آمد و او را از بيم و گرفتاري آن موقفها رهايي خواهم بخشيد: 1⃣هنگامي که نامه ها (ی اعمال) در راست و چپ به پرواز درآيند 2⃣نزد (پل) صراط 3⃣نزد ميزان (محل سنجش اعمال) 📕 وسائل الشیعه، ج 10، ص 433
‼️هزينه تحصيل فرزند 🔷س ۵۶۶۷: آیا هزینۀ ، بر عهدۀ پدر است؟ ✅ج: اگر فرزند ندارد، در حدّى كه عرفا از نیازهای لازم زندگی محسوب می شود، مانند مقدماتی، بر عهدۀ پدر است.
🏴 رسول خدا صلى الله عليه و آله: 🔺سَتُدْفَنُ بَضْعَةٌ مِنِّي بِأَرْضِ خُرَاسَانَ مَا زَارَهَا مَكْرُوبٌ إِلَّا نَفَّسَ اللَّهُ كُرْبَتَهُ وَ لَا مُذْنِبٌ إِلَّا غَفَرَ اللَّهُ ذُنُوبَهُ 🔺 پاره‌ای از تن من در سرزمين خراسان دفن می‌شود که هيچ گرفتاری او را زيارت نمی‌کند، جز اين که خداوند پريشانی را از او می‌زدايد و هيچ گنهکاری به زيارت او نائل نمی‌شود، مگر آن که خداوند گناهانش را می‌آمرزد. 📕 وسائل الشیعه، ج10، ص437
4_5974078296445421845.mp3
7.27M
🎙 آمدم امشب حرم با پدر و مادرم 👤حاج سیدمجید
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎬 🗯 من می‌خوام؛ از لحظه‌ی ورودم به برزخ؛ تا وقتی که خدا خدایی می‌کنه؛ توی بهشتِ امام رضا علیه‌السلام، و با ایشون، همراه و هم‌خونه باشم 💫.... ✖️ چکار باید بکنم ؟
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎬 ⭕️ دوربین مخفی: اتفاق عجیب در حرم امام رضا علیه‌السلام ⭕️ واکنش‌های جالب مردم
‼️خمس سرمایه 🔷س ۵۶۶۶: با توجه به اینکه قیمت خرید اجناس مغازه با قیمت فروش به مشتری تفاوت دارد، ملاک برای موجودیِ مغازه، قیمت خرید است یا قیمت فروش؟ ✅ج: اجناس را به قیمتی که در سررسید قابل نقد شدن است، محاسبه کنید.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 مساله فراتر از قهرمانی حسن یزدانی و امیرحسین زارع در کشتی است. ⭕️ دعوا، دعوای ما می‌توانیم و احیای روحیه‌ی قهرمانی ملت ایران در تمام عرصه‌هاست. چه کشتی و فوتبال، چه سیاست و اقتصاد. ✍️ امیرحسین ثابتی
مداحی آنلاین - در خراسان جلوه ایزدنما دارد رضا - موذن زاده.mp3
1.82M
🔳 (ع) 🌴در خراسان جلوه ایزدنما دارد رضا 🌴قبه‌ی زرین و ایوان طلا دارد رضا 🎤زنده یاد حاج 🎤حاج
مگه میشه یادم بره اونهمه عشق و خاطره.mp3
7.96M
🔳 (ع) 🌴مگه میشه یادم بره 🌴اون همه عشق و خاطره 🎤
🚨 چرا درخواست تولیدکنندگان داخلی مورد موافقت رهبر انقلاب قرار گرفت؟ ⭕️ همراهی کره‌جنوبی با آمریکا در موج فشار اقتصادی علیه مردم ایران فراموش شدنی نیست! 🔸 زمزمه‌های اخیر برای گشایش واردات محصولات شرکت‌‌های کره‌ای برای تسویه‌ی بخشی از طلب هفت میلیارد دلاری ایران است. دو سال پس از زمستان ۹۸ و جان‌گرفتن تدریجی نهال تولید داخل، زمزمه‌هایی به گوش می‌رسد که کره جنوبی به‌جای آنکه اصل پول و سود حاصل از مسدودکردن اجباری دو‌ساله را به ایران برگرداند صرفاً حاضرشده در ازای آن بخشی از محصولات همان شرکت‌هایی را به ایران صادر کند که در بدترین شرایط ممکن و در همراهی با سیاست‌ فشار حداکثری آمریکایی‌ها، به بازار و مصرف‌کننده‌ی ایرانی پشت کردند و از کشور خارج شدند. 🔰 گزارشی از تعاملات دو سال گذشته کره جنوبی با ایران و چرایی موافقت رهبر انقلاب با درخواست تولیدکنندگان لوازم خانگی 📝 متن کامل را از اینجا بخوانید👇 https://farsi.khamenei.ir/others-report?id=48772
مداحی آنلاین - مانند مادرت شده ای قد خمیده - کریمی.mp3
3.34M
🔳 (ع) 🌴روضه امام رضا(ع) 🌴مانند مادرت شده‌ای قد خمیده‌ای 🎤حاج
بزرگى با شاگردش از باغى میگذشت چشمشان به یک کفش کهنه افتاد. شاگرد گفت : گمان میکنم این کفشهای کارگرى است که در این باغ کار میکند، بیایید با پنهان کردن کفشها عکس العمل کارگر را ببینیم و بعد کفشها را پس بدهیم و کمى شاد شویم. استاد گفت : چرا براى خندیدن خودمان او را ناراحت کنیم..؟ بیا کارى که میگویم انجام بده و عکس العملش را ببین.. مقدارى پول درون آن کفش قرار بده.. شاگرد هم پذیرفت و بعد از قرار دادن پول، مخفى شدند.. کارگر براى تعویض لباس به وسائل خود مراجعه کرد و همین که پا درون کفش گذاشت متوجه شیئى درون کفش شد و بعد از وارسى پول ها را دید با گریه فریاد زد خدایا شکرت.. خدایی که هیچ وقت بندگانت را فراموش نمیکنى..! میدانى که همسر مریض و فرزندان گرسنه دارم و در فکر بودم که امروز با دست خالى و با چه رویی به نزد آنها باز گردم و همین طور اشک میریخت... استاد به شاگردش گفت : همیشه سعى کن براى خوشحالیت ببخشى نه بستانی...🌸🍃
YEKNET_IR_roze_shahadat_imam_reza_1399_07_26_haj_mehdi_samavati.mp3
9.67M
🔳 (ع) 🌴ای ملائک سوی یثرب همه پرواز کنید 🌴شمع سان ناله ز سوز جگر آغاز کنید 🎤حاج
مداحی آنلاین - ای شه دین مظهر ایمان رضا - موذن زاده.mp3
4.15M
🔳 (ع) 🌴ای شه دین مظهر ایمان رضا 🌴آیینه‌ی حضرت یزدان رضا 🎤زنده یاد حاج
YEKNET_IR_roze_shahadat_imam_reza_1399_07_26_hanif_taheri.mp3
10.5M
🔳 (ع) 🌴حوادث ایست که قلب مدینه میلرزد 🌴مدینه چون دل امت به سینه میلرزد 🎤