🔸🌱علامه حسن زاده آملے چہ زیبا گفتن :
" عبد بودن یعنے
ببین خدات چے میخواد،
نه دلت! "
پن: پس دوست بزرگوار اگه خدا رو دوست داری و میخوای خوب بندگیشو کنی؛
" دلم میخواد اینجوری بپوشم،اینطوری آرایش کنم ، اینجوری بگردم"، دور از مرام عبد بودنه❗️
#علامه_حسن_زاده_آملی
💕💚💕💚
✍
مردم را که میشناسی
مردم از ترسوها خوششان نمیآید، اگرچه خودشان چندان هم شجاع نیستند. آنها از ضعیف و ناتوان بیزارند.
اگرچه خودشان هم کمتر قوی و توانا هستند. این مردمی که من دیدهام خود به خود حامی قدرت هستند .
پشت کسی هستند که توانا باشد. اما اگر آن قدرت ضعیف شود،
مردم خود به خود از او دور میشوند .
اگر قدرتی که میپسندند از پا در بیاید ،
آنوقت همین مردم لگدش میکنند و از رویش میگذرند، همین مردم...
✍#محمود_دولت_آبادی
💕💙💕💙
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌷#اسنک فوری🌷
❌پارت دوم❌
📚 #حکایت_کمونیست_شدن_ملانصرالدین
«ملانصرالدين كمونيست شده بود»
از او پرسيدند: ملا ميدونى كمونيسم يعنى چه؟
گفت: بله ميدانم.
گفتند: ميدانى اگر دو تا اتومبيل داشته باشى و يكى ديگر اتومبيل نداشته باشد، ناچار خواهى بود يكى از آن دو را بدهى؟
گفت: بله كاملاً حاضرم همين حالا این کار را بکنم.
گفتند: ميدانى اگر دو تا الاغ داشته باشى بايد يكى را بدهى به كسى كه الاغ ندارد!
گفت: نه! با اين مخالفم! اين كار را نمى توانم انجام دهم.
گفتند: چرا اين كه همان منطق است و همان نتيجه؟
گفت: نه اين همان نيست؛ چون من الان دو تا الاغ دارم ولى دو تا اتومبيل که ندارم!
👈بسيارى از مردم تا زمانى به شعارهاى زيبايشان پایبند هستند كه منافع خودشان در خطر نباشد.
آنها قشنگ حرف ميزنند اما در مقام عمل، هرگز بر اساس آنچه ميگويند رفتار نمى كنند.
💕💙💕💙
7.92M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌷#اسنک فوری🌷
❌پارت اول❌
مواد لازم :
کلم (برگ) خرد شده یک دوم لیوان
هویج خرد شده یک چهارم لیوان
پیاز خرد شده یک چهارم لیوان
گشنیز تازه یک چهارم لیوان(یا جعفری)
فلفل دلمهای یک دوم لیوان
لوبیا سبز تازه یک چارم لیوان
فلفل قرمز، فلفل سیاه و نمک به میزان لازم
زردچوبه یک چهارم قاشق چایخوری(تو فیلم جا افتاد)
جوش شیرین نوک قاشق چایخوری(یا به جاش نصف ق چ بکینگ پودر بزنین) برای پف کردن بهتر و ترد شدنش ولی در کل میشه حذف کرد
آرد نخود خام سه چهارم پیمانه یا کمتر (اگر در دسترس نبود آرد نخودچی)
آرد برنج ۲ قاشق غذاخوری
روغن به میزان لازم
آب یک دوم پیمانه
میتونین یکم حریره سیر و زنجبیل و گرام ماسالا هم اضافه کنین یا از ادویه های مورد علاقتون استفاده کنین 😍❤️
✅تفاخر به آباء و اجداد
✍️پیامبر گرامی اسلام صَلی الله عَلیه وَ آلهِ وَ سَلّم فرمودند: آفتِ بالیدن به خاندان، فخرفروشی و خودپسندی است. از امام صادق علیه السلام هم آمده است: مردی خدمت پیامبر خدا (ص) آمد و گفت: ای پیامبر خدا! من فلان، پسر فلان هستم؛ و تا نُه پشت خود را بر شمرد. پیامبر خدا (ص) به او فرمودند: بدان که تو دهمین نفر آنان در دوزخ هستی! چنانچه از حدیث فوق بر میآید انسان هرگز نباید به آباء و اجداد خود تفاخر بنماید.
📚کتاب کافی، ج2، ص328
💕💚💕💚
امر به معروف و نهی از منکر{۴٠}
6) «انهم لما تمادوا فی المعاصی و لم ینهاهم الربایون و الاحبار عن ذلک، نزلت بهم العقوبات:[61] آنگاه که پیشینیان تمایل به گناه پیدا کردند و پیشوایان مذهبی و پرهیزگارانشان آنان را از گناه باز نداشتند، عقوبتها بر آنان نازل گردید».
7) «ظهر الفساد فلا منکر مغیر و لا زاجر مزدجرا فبهذا تریدون ان تجاورواالله فی دار قدسه و تکونوا اعز اولیائه؟ هیهات لا یخدعالله عن جنته و لا تنال مرضاته الا بطاعه: فساد آشکار شده است اما کسی نیست که آن را تغییر دهد و بازدارندهای نیست که آن را باز دارد. آیا اینگونه میخواهید در منزلگاه قدس الهی با خداوند مجاور و همنشین شوید و از عزیزترین اولیای او به حساب آیید؟ هرگز! خداوند را در مورد بهشتش نمیتوان گول زد و جز با اطاعت نمیتوان رضای او را به دست آورد».
حاج محمداسماعیل دولابی (ره):
🍃صلوات تنها ذکری است که خدا، خودش ابتدا گفته من و ملائکه صلوات می فرستیم به پیغمبر، و شما مومنین هم صلوات بفرستید.
هیچ عملی را خدا، اینطور نفرموده، این از شرافت و عظمت ذکر صلوات است.
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
سوره مبارکه احزاب آیه ٥٦
🍃ان الله وملائکته یصلون علی النبی یا ایها الذین آمنوا صلوا علیه وسلموا تسلیما
خدا و فرشتگانش بر پيامبر صلوات مىفرستند. اى كسانى كه ايمان آوردهايد، بر او صلوات فرستيد و به فرمانش بخوبى گردن نهيد.
#شعبان_ماه_صلوات
#ماه_شعبان
💕💛💕💛
#درسهایی_از_حضرت
#از_حضرت_زهرا_سلام_الله_علیها
#قسمت_صدوچهل_وهشتـــــــــــم💎
نمیدانی که عثمان کشته شد، عایشه و طلحه و زبیر به خونخواهی او قیام کردند. چون علی پنهانی مردم را به ریختن خود عثمان وادار کرده بود. ما انتقام خون او را میخواهیم بگیریم، محمد بن ابی حذیفه پاسخ داد: معاویه تو می دانی من از همه خویشان تو به تو نزدیکترم و بهتر از همه به حال تو آشنایی دارم معاویه جواب داد: بله همینطور است؛ محمد گفت: با این خصوصیات سوگند به خدا کشنده عثمان را جز تو نمی دانم زیرا هنگامی که عثمان تو و امثال تو افراد ستمگر را به حکومت منصوب کرد، مهاجر و انصار پیوسته پیشنهاد میکردند که شماها را از حکومت عزل نمایند و ریشه ظلم را بر اندازد او هم از برکنار کردن شما امتناع می ورزید از این رو آنچه به او رسید به واسطه کردار تو و امثال تو بود. و او نیز از کسانی بودند که مردم را بر کشتن عثمان تحریص مینمودند. معاویه! خدا را گواه میگیرم از هنگامی که در جاهلیت و اسلام تو را میشناسم هیچ گونه تغییری نکرده ای و از اسلام و فضائل اخلاقی آن کمترین بهرهای نبردهای و ذره ای نیز از کردار ناپسندت کاسته نشده است، دلیل گفتارم همین است که مرا به واسطه حب و دوستی علی علیه السلام سرزنش می کنی با این که سپاهیان و هواداران امیرالمومنین علیه السلام همه از مردمان شب زنده دار و پیوسته روز گیر همه از مهاجرین و انصار اند، اما اطرافیان تو را مردمانی منافق و دورو تشکیل دادهاند آزادشدگانی که از ترس، اسلام آوردند و بندگانی که از قید بردگی رهایی یافتند.
ادامه دارد...
مكث كردن را تمرين كنید
وقتى شك دارید،
وقتى خسته اید
وقتى عصبانى هستید،
وقتى استرس دارید،
وقتی خیلی خوشحالید
مكث كنید
و هیچ تصمیمی نگیرید.
💕💜💕💜
🌹
#رمان_عاشقانه_مذهبی_قسمت8
خانه ای بزرگ،قدیمےودوطبقه ڪه طبقه بالایش متعلق به بچه هابود.
یڪ اتاق برای سجادو تو،دیگری هم برای فاطمه و علےاصغر.
زینب هم یڪ سالےمیشودازدواج ڪرده وسرزندگےاش رفته.
ازراهرو عبورمیڪنم وپائین پله ها میشینم،ازخستگےشروع میڪنم پاهایم رامیمالم.
ڪه صدایت ازپشت سروپله های بالابه گوش میخورد:
_ ببخشید!.میشه رد شم؟
دستپاچه ازروی پله بلند میشوم.
یڪےاز دستانت رابسته ای،همانےڪه موقع افتادن ازروی تپه ضرب دیده بود😓
علےاصغرازپذیرایـےبه راهرومےدود و اویزون پایت میشود.
_ داداچ علے.چلا نیمیای کولم کنے؟؟
بےاراده لبخند میزنم،به چهره ات نگاه میڪنم،سرخ میشوی و ڪوتاه جواب میدهے:
_ الان خسته ام...جوجه من!
ڪلمه جوجه را طوری گفتےڪه من نشنوم...اما شنیدم!!!
💞
یڪ لحظه از ذهنم میگذرد:
"چقدرخوب شد ڪه پدر و مادرم نبودن ومن الان اینجام".😆
💞
🌹
مادرم تماس گرفت:
👈حال پدربزرگت بد شده...مامجبورشدیم بیایم اینجا (منظور یڪےازروستاهای اطراف تبریز است)...
چندروز دیگه معطلےداریم...
بروخونه عمت!...👉
اینها خلاصه جملاتےبودڪه گفت وتماس قطع شد
💞
چادررنگـےفاطمه راروی سرم مرتب میڪنم وبه حیاط سرڪ میڪشم.
نزدیڪ غروب است وچیزی به اذان مغرب نمانده.تولبه ی حوض نشسته ای،آستین هایت رابالازده ای ووضومیگیری.پیراهن چهارخانه سورمه ای مشڪےوشلوار شیش جیب!
میدانستم دوستت ندارم❣
فقط...احساسم بتو،احساس ڪنجڪاوی بود...
ڪنجڪاوی راجب پسری ڪه رفتارش برایم عجیب بود❣
"اما چراحس فوضولےاینقدبرام شیرینه😐
مگه میشه ڪسے اینقدرخوب باشه؟"
مےایستے،دستت رابالا مےآوری تامسح بڪشے ڪه نگاهت بمن مےافتد.بسرعت روبرمیگردانےواستغفرالله میگویـے....
اصلن یادم رفته بود برای چڪاری اینجا امده ام...
_ ببخشید!...زهراخانوم گفتن بهتون بگم مسجدرفتید به اقا سجاد گوشزد ڪنید امشب زود بیان خونه...
همانطور ڪه استین هایت راپایین میڪشے جواب میدهے:بگیدچشم!
سمت درمیروی ڪه من دوباره میگویم:
_ گفتن اون مسئله هم ازحاجـے پیگری ڪنید...
مڪث میڪنـے:
_ بله...یاعلــے!
💞
زهراخانوم ظرف راپراز خورشت قرمه سبزی میڪند ودستم میدهد
_ بیادخترم...ببربزار سرسفره...
_ چشم!...فقط اینڪه من بعد شام میرم خونه عمه ام!...بیشترازین مزاحم نمیشم.
فاطمه سادات ازپشت بازوام را نیشگون میگیرد
_ چه معنےداره!نخیرشماهیچ جانمیری!دیروقته...
_ فاطمه راس میگه...حالافعلا ببرید غذاهارو یخ ڪرد..
هردوازآشپزخانه بیرون و به پذیرائےمیرویم.همه چیزتقریباحاضراست.
صدای #یاالله مردانه ڪسےنظرم راجلب میڪند.
پسری باپیرهن ساده مشڪے،شلوارگرم ڪن،قدی بلند وچهره ای بینهایت شبیه تو!
ازذهنم مثل برق میگذرد_اقاسجاد_!
پست سرش توداخل می آیے وعلےاصغر چسبیده به پای تو کشان کشان خودش رابه سفره میرساند❣
💞
خنده ام میگیرد!چقدراین بچه بتو وابسته است💗
نکند یکروز هم من ماننداین بچه بتو....
#ادامه_دارد...
.
نویسنده :
#میم_سادات_هاشمی
#هرگونه_انتقاد_پیشنهاد_درباره_داستان_را_با_ادمین_درمیان_بگذارید
بامــــاهمـــراه باشــید🌹
8.86M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌿
🎤سخنرانی
🌱امام زمان نزدیک ماست
استادتهرانی🍃