طاها بدون این که چشم باز کنه وسرش رو از روی عقب صندلی برداره ..دست سپیده رو گرفت
وروی پاش
نشوند....
سپیده :چرا نمیری استراحت کنی ...یعنی کشیدن اون نقشه ها اینقدر مهمه ،؟؟؟
طاها :اوهوم ....مهمه ......
سپیده :خب پس بکش زودتر تا بتونی استراحت کنی ؟.........
طاها دستاش رو دورش گرفت وگفت :سپیده .....حالم خوب نیست ....
سپیده نگران گفت :چی شدی ....جاییت درد میکنه ؟؟؟....
طاها چشم بسته سرش رو تیکون داد وگفت :آره .....
سپیده نگران چرخید سمتش وگفت :کجات ؟؟؟
طاها قلبش رو نشوند داد .....
سپیده اخم کرد مشت زد روی سینش ...وگفت ..خیلی مسخره ای ....لوس ..خیلی ترسیدم ....این
هندی
بازیا چیه ....
طاها خندید موهای سپیده رو بوسید گفت :جوجه اردکم جدی گفتم ..مثل دفعه های قبل شوخی
نبود ....
سپیده باز نگران گفت :خب پاشو بریم دکتر ....
طاها لبخندی زد ..دیگه نمیخواست از این بیشتر نگران باشه سپیده ....یواش سرش رو برد کنار
گوش سپیده
وگفت :دکترقلبمون همین جاست ...کجا بریم ..یار این جاست ...
سپیده مشتی حواله اش کرد وگفت :آخر که سکته دادی منو با این هندی بازیات خیالت راحت
بعدشم یکی دیگرو بدبخت میکنی وهو میاری سرم ......
طاها خندید گفت :اوه ..اوه ....پس تا جاهای خوب خوبشم که پیش رفتی .....جانم یک خانوم دیگه
....
سپیده :ناراحت نمیشم ...تنوع طلبی دیگه ....برو بگیر .....
طاها :ممنون که اجازاش رو دادی ..................
سپیده حرصش گرفته بود گفت :شب بخیر.....
طاها یک چشمش رو باز کرد وگفت :شب بخیر جوجه اردک زشتم ............
سپیده :من فردا میرم ...خونه ی ...سودابه ....
طاها :باشه برو ....
سپیده از این سردی کالمش دلخور ومتعجب گفت :چرا نمیگی چی شده ؟؟؟....خیلی تغییر کردی
....
طاها :چه تغییری کردم؟؟ ......
سپیده بغض کرده بود گفت :هیچی ....شب بخیر ....بعد به سرعت رفت داخل اتاق خواب وخودشو
پرت کرد تو
تخت ....
طاها هم سرش روروی نقشه هاش گرفت .......
سپیده چشم باز کرددید اذان وگفتن ....روی تخت نشست وکش وقوسی به کمرش داد .....به
طرف راست
تخت که نگاه کرددید هنوز طاها نیومده .....خمیازه ای کشید وداخل اتاق کار طاها رفت .....
دیدسرش روی نقشه هاشه وبادقت تمام داره کارش روانجام میده ....بدون حرفی رفت داخل
روشویی
ووضوگرفت
سجاده روکه پهن کرد ....چادرش روسرش کرد ...که دستای طاها از پشت دورش حلقه شد وگفت
:چراتادم
دراتاق آمدی وداخل نیومدی ؟؟؟خیلی دلخوری ؟؟؟.....آره نازنینم ....
سپیده بدون حرف برگشت ونگاهش کرد ...به چشمای سبز روشن طاها ...
طاها سرسپیده روگذاشت روی سینه اش وگفت :چه نگاهی داری سپیده خانوم ....ازاوناست که دل
آدم به آتیش کشیده میشه
سپیده خندیدوگفت :چقدرم دل تو به آتیش کشیده شد ......نابود شدی .....
طاها خندید وگفت :چرا خدا هرچی معصومیت داشته روبه توداده؟؟....آدم میخواد یکم سر به سرت
بذاره نمیشه ...این چشمای معصوم نمیزاره .....
سپیده خندید وگفت :این حرفا بهت نمیخوره ........................
طاها خندید وگونه سپیده روبوسید وگفت :دروغ نگو دیگه ..از من دیودوسر نساز کوچولو .....
سپیده :اجازه میدین نماز روبخونیم ؟؟؟
طاها خندید وگفت :باشه ..فقط بدون من امروز کالتا آخر امشب نمیتونم بیام خونه .......................
سپیده "برام مهم نیست "
سپیده :باشه ......بعد ایستاد به نماز ......................
نماز رو که سالم داد تصمیم گرفت بره بازار وتا شب واسه خودش خوش باشه .......
رفت داخل آشپزخونه وسماور روروشن کرد ودوتا تخم مرغ هم گذاشت تا آب پز بشه ....که حس
کرد از پشت سرش کسی با سرعت رد شد .........برگشت وبا دقت نگاه کرد ولی کسی رو داخل
سالن ندید..........
فکر کرد خیاالتی شده ...سرش رو به طرفین تکون داد ومشغول ریز کردن گوجه شد .................
برگشت دید طاها با کت شلوار سورمه ای رنگه وکرواتی که دورگردنش آزاده ایستاده وداره چای
میخوره .....رفت مقابلش ایستاد ومشغول بستن کروات سورمه ای ومشکی رنگ شد .....یقه
پیراهن مشکیش رو داد بالا تا کروات روببنده
۶
{🍓 #نمازشب }
🔖همیشه باید محاسبه و مراقبه کنید.
یکی از علائم بیداری این است:
مثلا امشب از نماز شب خواب ماندی،
اگر روز بعد بیخیال بودی و توجه نکردی، معلوم میشود #غفلت داری!
💥ولی اگر نه، غصهات گرفت و یک غمی سراغت آمد که چه شد از مناجات با پروردگارم محروم شدم، معلوم است که بیدار هستی.
💡اگر انسان از #خواب_غفلت بیدار باشد، این محرومیتها خیلی برایش سنگین است.
مینشیند حساب میکند که چرا نماز شبم قضا شد؟ دلیلش چیست؟
علت دارد ، این کمتوفیقی است.💥✋🏻
🕯استاد حاج آقا زعفری زاده حفظه الله تعالی
.
23.71M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
❄️در زندگی
💫هیچ چیز قیمتی تر و مهم تر
❄️از این نیست
💫که قلباً در آرامش باشیم
❄️الهی همیشه
💫قلبتون پر ازآرامش باشه
❄️امیدوارم اون اتفاق
💫قشنگ که منتظرشید
❄️براتون بیفته ،یه خبر خوش
💫یه دلخوشی بزرگ
شبتون سرشار از آرامش☃️💫
17.99M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#شبنشینی_با_مقام_معظم_رهبری
گزیده بازدید رهبر انقلاب از نمایشگاه توانمندیهای صنعتی. ۱۴۰۱/۱۱/۸
#سلامتی_فرمانده_صلوات
hadadian031(www.BGH.ir) (3).mp3
508K
70 بار قبل از خواب ذکر استغفار
استغفر الله ربی و اتوب الیه