#خونه تکونیها کم کم داره تموم میشه و خونههامونو برق انداختیم و تمیز کردیم اما یکی از اون جاهايي که نسبت به تميز کردن اون غفلت ميشه، درون و وجود خودمونه!
بياييم تا دير نشده دست به کار بشيم و خونه تکونی رو شروع کنيم
خونه تکوني ذهن:
خدايا من رو ببخش اگه آدما رو قضاوت کردم، به اونا گمان بد بردم و توی فکر و خيالم به چيزهايی فکر کردم که تو هرگز نمی پسنديدی
خونه تکوني چشم:
خدايا من رو ببخش به خاطر همه ی نگاه های ناپاکی که داشتم، به خاطر نگاه های تندی که به پدر و مادرم کردم و به خاطر نگاه تمسخر و تحقير آميزی که به بعضي از بنده هاي تو داشتم
خونه تکونی گوش:
خدايا من رو ببخش اگه با گوش هايم چيزهايي رو شنيدم که نبايد مي شنيدم و گوش به حرفهايی دادم که عيب های آدم ها
رو برای من برملا مي کرد و اونها رو توی ذهن من رسوا می کرد
خونه تکونی زبان:
خدايا من رو ببخش اگه زبونم به دروغ و غيبت و تهمت و تحقير و توهين و ناسزا آلوده شد و چيزهايی گفتم و با کسانی حرف زدم که مطلوب تو نبود
خونه تکونی دل:
خدايا من رو ببخش که به جاي اينکه دلم رو از لطف و محبت خودت پر کنم، به حسد و کينه و بخل و تکبر آلوده کردم و اينقدر دلباخته
و شيفته ی دنيا شدم که جايي واسه ی تو، توی دلم باقي نموند
خونه تکونی دست و پا:
خدايا من رو ببخش بخاطر همه ي کوتاهی ها و سستی ها و تنبلی هام. خدايا ببخش که با دست و پاهام کارهايی کردم و جاهايی رفتم که من رو از تو دور کرده
#هوشیار_باشیم
به مناسبت میلاد سراسر نوروسرور میوه دل اقا امام رضا علیه السلام یعنی حضرت جواد الائمه امام جواد علیه السلام تقدیم شما خوبان
پیشاپیش این روز عزیز تبریک به شما عزیزان🌹🌹🌹🌹🌹👇👇👇👇
#مدح_امام_جواد_ع
روشن تر از روز است خیلی بامرامند
وقتی کریمان با گدایان هم کلامند
الحق که آقازاده ها یک یک امیرند
الحق که نوکرزاده ها یک یک غلامند
در فقرِ محضِ خود غنیِّ محض هستم
وقتی گدای این درم، مردم گدامند
عین عدم هستیم و با آنان وجودیم
پس ما همان هاییم که آن ها بنامند
سنّ زیاد و سنّ کم، فرقی ندارد
این خانواده از طفولیت امامند
چیزی ندارم جز «سلام الله علیهم»
فرزندهای فاطمه با احترامند
هر صبح خورشیدند و در هر شام ماهند
این چهارده تا روشنی صبح و شامند
این چهارده آیینه از بس که شبیه اند
وقتی ببینی شان نمی دانی کدامند
#مدح_امام_جواد_ع
قلب عوالم گر در این ایام شاد است
از یمن میلاد جواد ابن الجواد است
ما لذت هر جود را با او چشیدیم
ورنه به ظاهر مرد بخشنده زیاد است
وقتی کرامت های او بی حد و مرز است
بازار حاتم های این عالَم کساد است
هر کوچک این قوم خود مردی بزرگ است
در پنج سالی او امامِ اعتقاد است
در کاظمینِ او شود هر اشک، لبخند
زیرا برای شیعیان باب المراد است
روی نیاز ما به سمت بی نیاز است
بر حاجت ما او اجابت را نهاد است
مشهد اگر نزدیک باشد بستِ طوسی
راه ورود ما فقط باب الجواد است
#مسمط_مربع
#میلاد_امام_جواد_علیه_السلام
اِی قضا و قَدَرم بسته به یک نازِ نگاهَت
افتخارم شده اینکه بنِشینم سرِ راهَت
به تو محتاجم و بر رویِ سرم چترِ پناهت
از مریدان تو هستم از غلامان سپاهت
من گدای کرم و جود رضا بودم و هستم
رشته یِ قلب خودم را به سر موی تو بستم
آمدی جلوه کنی ... دل بِبری... دل بِرُبایی
تو گلِ سرسبد گلشن و هستیِ رضایی
تو جگر گوشه یِ زهرایی و مفهوم عطایی
قبله گاه منِ سائل...کعبه ُو کانِ سخایی
گِره یِ رشته یِ قلبم به سر زلف تو کور است
تو سفارش بکنی کرب و بلای همه جور است
سوره یِ کوثرِ قرآنِ خراسانیِ مایی
کعبه یِ سینه یِ بیت الـَّله و حجِّ فقرایی
نُه فَلک خیره به راهند که از راه بیایی
از تبار اَسداللهی و شمشیر خدایی
ذوالفقارِ سخنان تو شده فاتح خیبر
عَلَم و عِلم شما آینه یِ حضرت حیدر
آمدی پای کلاس تو خدا را بشناسیم
علم و عرفان و وفا...جود و سخا را بشناسیم
نظر و مَنظر و منظور و رضا را بشناسیم
کاظمینی شده و کرب و بلا را بشناسیم
یکی یکدانه ی سلطان رئوفی تو...به وَالله
ضربه یِ قلب تو می گفت علیاً ولی الله
کم کم آماده شدم جشن تو را جشن بگیرم
سخنی جز سخنانی که تو گفتی نپذیرم
سائل کوی جوادم از گـِل شیر غدیرم
من غلام علی اَم بی سر ُو سامان امیرم
بر لبم نام علی آمده و اهل حضورم
کاظمینی شده اَم تشنه یِ سرداب ظهورم
یا جواد الائمه ادرکنی
یا شفیع القیامه ادرکنی
خون شد از غم دل خدا جویم
درد بسیار و نیست دارویم
می فشانم سرشک و می گویم
یا جواد الائمه ادرکنی
سینه ای پر شرار دارم من
دل و جانی فکار دارم من
ز جهان با تو کار دارم من
یا جواد الائمه ادرکنی
روزگارم ز غم تباه شده
قلبم از معصیت سیاه شده
راه منتهی به چاه شده
یا جواد الائمه ادرکنی
خسته و دلشکسته و زارم
گره افتاده است در کارم
جز به کویت کی پناه آرم
یا جواد الائمه ادرکنی
ای که روح عبادتی ما را
عذر خواه قیامتی ما را
جان زهرا عنایتی ما را
یا جواد الائمه ادرکنی
تشنه ام ، تشنه بر من آب بده
گنهم را ببر ثواب بده
به گدای درت جواب بده
یا جواد الائمه ادرکنی
عزت عالمین می خواهم
سفر کاظمین می خواهم
طوف قبر حسین می خواهم
یا جواد الائمه ادرکنی
من که چون شمع بر فروخته ام
از غم غربت تو سوخته ام
چشم بر رحمت تو دوخته ام
یا جواد الائمه ادرکنی
همسرت کرد نامراد تو را
ساخت مسموم از عناد تو را
ای که خوانده ، پدر جواد تو را
یا جواد الائمه ادرکنی
بنده ام ، بندۀ ولای تو ام
عاشق صحن با صفای تو ام
تو جوادی و من گدای تو ام
یا جواد الائمه ادرکنی
قامت خم شده ز بار بلا
حاجتم با شد از تو یا مولا
نجف و کاظمین و کرببلا
یا جواد الائمه ادرکنی
ای که از زهر خود شده جگرت
به تو و جدّ و مادر و پدرت
من بیچاره را مران ز درت
یا جواد الائمه ادرکنی
سائلم سائلم جوابم بده
تشنۀ جام وصلم آبم بده
چشم گریان دل کبابم بده
یا جواد الائمه ادرکنی
به علیّ و به مادرت زهرا
به امامانُ به حرمت شهدا
دست خالی نمی روم ابدا
یا جواد الائمه ادرکنی
ای تو را یار بی وفا کشته
با لبت تشنه از جفا کشته
با چنان پاکی و صفا کشته
یا جواد الائمه ادرکنی
بسته با دست فتنه راه تو شد
همه جا پر ز سوز آه تو شد
حجرۀ بسته قتلگاه تو شد
یا جواد الائمه ادرکنی
مانده بر بام جسم بی کفنت
مرغ ها ناله زن به گرد تنت
سایه کردند بر روی بدنت
یا جواد الائمه ادرکنی
لرزه بر جان اهل دین افتاد
شعله بر قلب مسلمین افتاد
تنت از بام بر زمین افتاد
یا جواد الائمه ادرکنی
میلاد #امام_جواد علیه السلام
به مناسبت ولادت کوچکترین سرباز شهید کربلا حضرت اقاعلی اصغر تقدیم به شما رهپویان راه اهل بیت علیهم السلام👇👇👇👇
#مدح_و_ولادتی_حضرت_علی_اصغر_ع
برای آمدنش نذر کرده بابایش
نشسته بوسهٔ عمه به دست و بر پایش
عموست آنکهِ نشسته کنارِ پرهایش
عقیله محو رباب است محو لالایش
طلوع غنچه قلب حسین دیدنی است
که بوسه بر گل این خانواده چیدنی است
دوباره وقت ظهور پیمبری شده است
به روز اول عمرش ، چه دلبری شده است
به باب حاجت عالم عجب دری شده است
به یمن اوست دلم باز حیدری شده است
سلام بر گل رویت عزیز آل الله
به کهکشان ولایت خوش آمدی ای ماه
خدا ز رویِ تو چون کرد پرده برداری
فرشتگان همه گفتند بَه چهِ دلداری
لباسِ رزم به قنداقه بهرِ سرداری
که پرچم علوی را تو خود نگه داری
خدا کند که شود دور از تو حول و وَلا
به روی دست نیایی میان دشت بلا
رباب آنکه به گرد دلش وفا نرسد
دعا برای تو کرده به تو بلا نرسد
گلوی خشک تو را تیر بی هوا نرسد
که راس کوچک تو روی نیزه ها نرسد
خدا کند که نبیند رباب رویت را
درآن زمان که زند بوسه نی گلویت را
تو آمدی که بگویی هنوز لشکر هست
علیِ اکبر اگر پرکشید اصغر هست
برای حفظ حرمها هنوز سنگر هست
برای یاری بابا هنوز حنجر هست
چقدر زود شده خوابِ دشمنت تعبیر
نشسته زیرِ گلویت سه شعبه ایی از تیر
#مسمط_مربع
#میلاد_حضرت_علی_اصغر_علیه_السلام
نامِ نامیِ شما روی لبم گـُل کرده
هرکسی هرچه شده بر تو توسّل کرده
پدر از لعلِ علی شَهد تناوُل کرده
اسم تو آمده و دشمن دین حوُلْ کرده
اسم مولا که بیاید تنِشان می لرزد
تنِشان نَه به خدا کُلِّ جهان می لرزد
پسر کوچک اربابی و اربابِ مَنی
منبر و روضه و سجّاده و محراب منی
ذکر بیداری و رویایِ خوش خواب منی
وَ به قول خودِ خورشید تو مهتاب منی
تو علی ابن حسین ابن ولیُّ اللهی
اسداللهِ ربابی یـَلِ ثاراللهی
مادرت روح وفا و پدرت کوه صفا
همه یِ دور وُ بَری های تو اصحاب خدا
عمّه با دیدن تو خوانده... وَ لاٰ حَوْلَ وَ لاٰ...
وَ به آغوش کشیدهَ ستْ اباالفضل تو را
بهترین علّت لبخند گل لیلایی
تو علمدار ولایی نوه یِ زهرایی
ظاهراً کودکی و مردتر از هر مردی
مَرهمِ غصّه و غم ها و دوای دردی
با تو هرگز نشود سهم دلم دلسردی
تو در آغوش پدر بودی و طوفان کردی
لشکری ریخت به هم هِقْ هِق تو تکبیر است
شیرخواره نَه... تو شیری و اسیرت تیر است
تیر در چنته یِ حلقوم تو شد زندانی
تو که لبخند زدی شد حرمی بارانی
غیرت اللهی و دلواپسِ عمّه جانی
روی نِیْ ندبه به سبک پدرت می خوانی
مادرت درس وفاداری و ایثار دهد
روضه اَت عطر و بوی جمعه یِ دیدار دهد
#مدح_حضرت_علی_اصغر
رسیدی بین آغوش رقیه در شعف باشی
رسیدی تا برای بوسه ی عمه هدف باشی
علی اکبر رسید و چون عقیق دست بابا شد
ولی تو آمدی در دست او دُرِّ نجف باشی
گرفتی خو تو با بوی عبای حضرت ساقی
تو باید مثل مروارید در قلب صدف باشی
علی حق است و حق هم باعلی من خوب می دانم
که تو معیار حق هستی اگر در هر طرف باشی
تویی که از پر جبریل پیراهن به تن داری
بنازم هیبتی مثل عمو جانت حسن داری
نوشته بر سر هر طاق و هر منبر، علی اصغر
تو هستی ساقی و خم و می و ساغر، علی اصغر
رقیه گوشه ای او را به روی پاش می گیرد
و می خواند که ای همبازی خواهر، علی اصغر
تویی که با نوازشهای پیغمبر صفا کردی
شدی در بند آغوش علی اکبر، علی اصغر
ربابه بوسه های پشت هم می زد به لبهایت
تو هستی آشنا با بوسه ی مادر، علی اصغر
ز رویت موج می زد هیبت مردانه ی حیدر
چه غوغا می کنی ای بچه شیر خانه ی حیدر
برای دیدنت چشم همه غرق تماشا شد
زمین از قطره های اشک مشتاقانه دریا شد
چه رویی دلربا داری، چه گیسویی رها داری
قیامت زودتر از موعدش انگار بر پا شد
چنان باب الحوائج می شوی کز مهر و احسانت
غلامی بر در این خانه از لطف تو آقا شد
خدا را شکر ما هم نوکر این آستان هستیم
که آقا شد هر آنکس نوکر فرزند زهرا شد
تویی که پیش پاهایت پر پروانه می ریزد
کسی بی بردن نامت ز جایش بر نمی خیزد
زمین دور سرم چرخید و شعرم را رها کردم
برای مادرت نذر عجیبی ادعا کردم
که شاید عاقبت روزی کنار این حسینیه
مکانی را به عنوان "ربابیه" بنا کردم
دلم می خواست روزی خادم صحن شما باشم
نمی دانم چرا اینگونه نذرم را ادا کردم
تویی باب الحوائج، استجابت می کنی ما را
فقط با چشم بارانی دعا کردم دعا کردم
شب عید است و ما هم نوکر آل عبا هستیم
کرامت کن که ما چشم انتظار کربلا هستیم...
bani_fateme_83_01.mp3
2.52M
💠 سرود بسیار زیبا
✍ شام جنون رسیده امشب
🎤🎤 سید مجید بنی فاطمه
🌺 میلاد #امام_جواد علیه السلام
🌺 #ماه_رجب