eitaa logo
مدح و متن اهل بیت
9.8هزار دنبال‌کننده
19هزار عکس
21.1هزار ویدیو
1.5هزار فایل
@Yas4321 ارتباط با ادمین @Montazer98745 ارتباط با مدیر
مشاهده در ایتا
دانلود
عاشق پسر خاله جوان یک لا قبایی که کارگر ساده ی یک خیاطی بود و اندک در آمدی داشت و اندک جمالی و اندک آبرویی نزد مردم
آنگونه عاشقش بود که حاضر بود همه چیزش را بدهد و به عشقش واصل شود
رجبعلی معتقد و اهل رعایت حلال و حرام هم چندان از این دختر خاله بدش نمی آمداما عاشق سینه چاکش هم نبود
دختر خاله ی عاشق منتظرفرصت بود تا به کامش برسد و رجبعلی را به گناه انداخته و نهایتا به وصال او نائل شود
و این فرصت مهیا شدآن هم در روزی که مادر رجبعلی غذای نذری پخته بود و مقداری از نذری را به رجبعلی داده بود تا برای خاله اش ببرد
رجبعلی به در خانه رسیددر زدصدای دختر خاله بلند شد :کیه گفت:منم رجبعلی
صدای دختر خاله راشنیدبیا داخل رجبعلی خاله ات هم هست
رجبعلی وارد شد و سلام علیکی با دختر خاله اش کرد و ناگهان متوجه شد که خبری از خاله نیست و دختر خاله در خانه تنهاست
تا به خودش آمد دید که پشت سرش درب خانه قفل شده و دختر خاله هم ...
با خودش گفت رجبعلی خدا میتواند تو را بارها و بارها امتحان کندبیا بک بار تو خدا را امتحان کن و از این حرام آماده و لذت بخش بخاطر خدا صرف نظر کن
پس به محضر خداوند عرضه داشت خدایا من این گناه را بخاطر رضای تو ترک میکنم تو هم مرا برای خودت تربیت کن
و از پنجره خانه فرار کرد و به خانه ی خود برگشت