یکشنبه 👈23 مهر/ میزان 1402
👈29 ربیع الاول 1445👈 15 اکتبر 2023
🏛 مناسبت های دینی و اسلامی.
📛امروز ساعت 14:38 قمر وارد برج عقرب می شود.
📛و سه شنبه ساعت 23:08 قمر از برج عقرب خارج می شود.
🌓عزیزان بزرگوار سلام...
قمر در عقرب دو عنوان دارد.
❇️قمر در برج عقرب.
❇️قمر در صورت فلکی عقرب.
❤️نظر بیشتر علماء و علامه حسن زاده آملی رضوان الله علیه بر رعایت قمر در برج عقرب است. و احتیاط کردن بعد از خروج از برج به میزان یکروز است.
🔷ساعات قمر در برج عقرب و قمر در صورت فلکی عقرب به شکل دقیق و لحظه ای در تقویم همسران آمده ولی ملاک امور برج است نه صورت.
⭐️ احکام دینی و اسلامی
❇️امروز قبل از ورود ماه به برج عقرب برای امور زیر خوب است:
✅آغاز مسافرت.
✅جابجایی و نقل و انتقال.
✅خواستگاری عقد و عروسی.
✅تاسیس امور خیریه.
✅و تعمیر و عمران روستا و شهر
خوب است.
👼 مناسب زایمان و نوزاد شجاع و صبور خواهد بود.
✈️ مسافرت: آغاز مسافرت همراه صدقه باشد.
🔭 احکام نجوم.
🌓 امروز تا عصر :قمر در برج میزان است و از نظر نجومی برای امور زیر نیک است :
✳️فروش جواهرات.
✳️آغاز درمان و معالجات.
✳️خوردن نوشیدنی های دارویی.
✳️و عقد و ازدواج خوب است.
🔵امور کتابت حرز و بستن و نماز آن تا ساعت 12:30 خوب است.
⚫️ اصلاح سر و صورت.
طبق روایات ، #اصلاح_مو (سر و صورت) در این روز از ماه قمری ، باعث گوشه گیری و انزوا می شود.
💉🌡حجامت خون دادن فصد و زالو انداختن #خون_دادن یا #حجامت #فصد#زالو انداختن در این روز، از ماه قمری،باعث نجات از بیماری می شود.
💅 ناخن گرفتن
یکشنبه برای #گرفتن_ناخن، روز مبارک و مناسبی نیست و طبق روایات ممکن است موجب بی برکتی در زندگی گردد.
👕👚 دوخت و دوز
یکشنبه برای بریدن و دوختن #لباس_نو روز مناسبی نیست . طبق روایات موجب غم واندوه و حزن شده و برای شخص، مبارک نخواهد بود( این حکم شامل خرید لباس نیست)
✴️️ وقت #استخاره در روز یکشنبه: از طلوع آفتاب تا ساعت ۱۲ و بعداز ساعت ۱۶ عصر تا مغرب.
❇️️ ذکر روز یکشنبه : یا ذالجلال والاکرام ۱۰۰ مرتبه
✳️️ ذکر بعد از نماز صبح ۴۸۹ مرتبه #یافتاح که موجب فتح و نصرت یافتن میگردد .
💠 ️روز یکشنبه طبق روایات متعلق است به #حضرت_علی_علیه_السلام و #فاطمه_زهرا_سلام_الله_علیها . سفارش شده تا اعمال نیک و خیر خود را در این روز به پیشگاه مقدس ایشان هدیه کنیم تا ثواب دوچندان نصیبمان گردد
🌸زندگیتون مهدوی 🌸
🌸به امید پرورش نسلی مهدوی ان شاءالله🌸
🌿🌺🌿🌺🌿🌺🌿
🌸زندگیتون مهدوی
با این دعا روز خود را شروع کنید
🌟بسم الله الرحمن الرحیم🌟
✨ *اللّهُمَّ اِنّی اَسأَلُکَ یا قَریبَ الفَتحِ وَ الفَرَجَ یا رَبَّ الفَتحِ وَ الفَرَج یا اِلهَ الفَتحِ وَ الفَرَجِ عَجِّلِ الفَتحَ وَ الفَرَجَ سَهِّلِ الفَتحَ وَ الفَرَجَ یا فَتّاحَ الفَتحِ وَ الفَرَجِ یا مِفتاحَ الفَتحِ وَ الفَرَجِ یا* *فارِجَ الفَتحِ وَالفَرَجِ یا صانِعَ الفَتحِ وَ الفَرَجِ یا غافِرَ الفَتحِ وَ الفَرَجِ یا رازِقَ الفَتحِ وَ الفَرَجِ یا خالِقَ الفَتحِ وَ الفَرَجِ یا صابِرَالفَتحِ وَ الفَرَجِ یا ساتِرَ الفَتحِ وَ الفَرَجِ وَاجعَل لَنا مِن اُمُورِنا فَرَجاً* *وَمَخرَجاً اِیّاکَ نَعبُدُ وَ اِیّاکَ نَستَعینَ بِرحمتک یا اَرحَمَ الرّاحمینَ✨
#خودمانی
※بین الطلوعین واژه عجیبی است!
واژهای که صفی از مفهوم در امتدادش ردیف میشود.
هر طلوعی، در پس یک طلوع دیگر اتفاق میافتد!
از لحظهای که خط سپیدی دلِ سیاهی را میشکافد، جریان طلوع شروع میشود؛
تا آنکه کمکم سپیدی قدرت گرفته و بر سیاهی غالب میشود!
آنوقت دیگر سراسرِ آسمان را نور دربر میگیرد، و ذرهای از سیاهی باقی نمیماند.
بینالطلوعین را لحظهی رفت و آمد تمام فرشتگان روز و فرشتگان شب در زمین میدانند!
فقط همین فاصله است که تمام ملائک خداوند در زمین حضور دارند، و انرژی زمین به بالاترین سطح ممکن میرسد.
شناخت باطن بینالطلوعین، و حقیقت ماجرای طلوع، مقدمهی فهم زمانی که در آن هستیم.
جریان حق طلوع اولش را از سر گذرانده،
و در حال قدرت برای غالب شدن بر سیاهی است.
نور که بالغ شود؛ همهی جهان را فرا خواهد گرفت در .... طلوع دوم !
7.02M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🛑🎥روحیه را ببینید!
مردم در محوطه بیمارستانی در غزه جمع شدهاند و مثل هر روزِ این ۷۰ سال مقاومتشان، تکبیر میگویند و «بالرّوح، بالدّم، نفدیك یا أقصی» میخوانند. هر کدامشان یا عزیز از دست داده، یا خانهاش مقابل چشمش ویران شده. خبری از مواد غذایی و آب آشامیدنی نیست. برقی هم اگر هست، از تهمانده ذخایر سوختشان تأمین میشود که به زودی از آن هم خبری نخواهد بود. از دست سازمانهای بینالمللی هم هنوز کاری بر نیامده. حکّام عربی هم انگار جز تأسف خوردن برای وضعیت فعلی کار دیگری بلد نیستند اما این مردم گویی دلخوشیشان چیزی ماورای معادلات زمینی تحلیلگران شرق و غرب دنیاست. این جوانان را چه سلاحی قرار است تسلیم کند؟
اینها آمادهاند تا دشمن وارد غزه شود تا سربازان متجاوز را زیر پا له کنند.
16.8M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
✳️ پاسخ کوبنده نماینده کویت در سازمان ملل به توهین های نماینده رژیم صهیونیستی نسبت به #ایران
🔵جدّا کویت چه نماینده ی شجاع و غیور و باشرافتی در سازمان ملل دارد. هزاران درود بر این مرد غیرتمند.
✅واقعا آبروی کشورهای عربی را خرید که نماینده رژیم صهیونیستی را از جلسه بیرون انداخت.
#فلسطین
#طوفان_الاقصی
25.37M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
♨️ اتفاقی کمسابقه در حکومت خاندان سلمان؛ دعاهای مکرر خطیب مسجد الحرام برای مردم فلسطین و قدس
🔺پیش از به قدرت رسیدن ملک سلمان و به ویژه در دوره نفوذ اسلامگرایان در عربستان دعا برای آزادی فلسطین و حتی لعن و نفرین صهیونیستها امری رایج در خطبهها حرمین شریفین مکه و مدینه به شمار میآمد.
🔺این شبهسنت پس از سرکوب اخوان در عربستان رفته رفته رنگ باخت و پس از آغاز اصلاحات بنسلمانی و در سایه تنشزدایی با صهیونیستها، با فشار حاکمیت به طور کلی از مساجد عربستان برچیده شد.
🔺اما امروز در کمال تعجب نمازگزاران شاهد این بودند که عبدالرحمن السدیس با گریه و تضرع میگفت، «خدایا فلسطینیان را یاری کن، و برای کشتهشدگانشان پاداش شهادت بنویس
#داستان_پندآموز
داستان#
کودکی ده ساله که دست چپش در یک حادثه رانندگی از بازو قطع شده بود ، برای تعلیم فنون رزمی جودو به یک استاد سپرده شد .
پدر کودک اصرار داشت استاد از فرزندش یک قهرمان جودو بسازد !
استاد پذیرفت و به پدر کودک قول داد که یک سال بعد می تواند فرزندش را در مقام قهرمانی کل باشگاهها ببیند .
در طول شش ماه استاد فقط روی بدن سازی کودک کار کرد و در عوض این شش ماه حتی یک فن جودو را به او تعلیم نداد .
بعد از 6 ماه خبر رسید که یک ماه بعد مسابقات محلی در شهر برگزار می شود . استاد به کودک ده ساله فقط یک فن آموزش داد و تا زمان برگزاری مسابقات فقط روی آن تک فن کار کرد ، سرانجام مسابقات انجام شد و کودک توانست در میان اعجاب همگان ، با آن تک فن همه حریفان خود را شکست دهد !
سه ماه بعد کودک توانست در مسابقات بین باشگاهها نیز با استفاده از همان تک فن برنده شود و سال بعد نیز در مسابقات کشوری ، آن کودک یک دست موفق شد تمام حریفان را زمین بزند و به عنوان قهرمان سراسری انتخاب گردد .
وقتی مسابقات به پایان رسید ، در راه بازگشت به منزل ، کودک از استاد راز پیروزی اش را پرسید ، استاد گفت : دلیل پیروزی تو این بود که اولا به همان یک فن به خوبی مسلط بودی ، ثانیاً تنها امیدت همان یک فن بود و سوم اینکه تنها راه شناخته شده برای مقابله با این فن ، گرفتن دست چپ حریف بود که تو چنین دستی را نداشتی !
👌یاد بگیر که در زندگی ، از نقاط ضعف خود به عنوان نقاط قوت خود استفاده کنی ، راز موفقیت در زندگی داشتن امکانات نیست ، بلکه استفاده از « بی امکانی » به عنوان نقطه قوت است.
به خدا گفتم :
بیا جهان را قسمت کنیم
آسمان مال من،
ابرهایش مال تو
دریا مال من،
موج هایش مال تو
ماہ مال من،
خورشید مال تو
خدا خندہ ای کرد،
و گفت تو بندگى"كن
همه چيز مال تو،
حتى من...
#تلنگر
🖇 #تلنگر 🌱
نمےدونـمچرا:
وقتنداریـمنمـازبخۅنیم!
وقتنداریـمقــرآنبخۅنیم!
وقتنداریـمبـاخـداحرفبزنیم!
وقتنداریـمبـاامامزمانحرفبزنیم!
امـا۲۴ساعـتہاینگوشۍدستمونہ..!
-حقیقتابه خودمون بیایم!🤕🚶
مدح و متن اهل بیت
🍀 سلام بر ابراهيم ۱🍀 💥 قسمت هشتاد و هشتم: غروب خونین ( بخش سوم) 👤 راوی: علي نصرالله ديگري گفت: م
☘ سلام بر ابراهيم ۱☘
💥 قسمت هشتادو نهم : اوج مظلومیت ( بخش اول)
👤 راوی : مهدی رمضانی
انتهاي کانال يک انحناء داشــت، ابراهيم و چند نفر ديگر، شهدا را به آنجا
منتقل کردند تا از ديد بچه ها دور باشند. مجروحين را هم به گوشه اي از کانال
برد تا زير آتش نباشند.
ابراهيــم در آن روزها با نداي اذان، بچه ها را براي نماز آماده ميکرد. ما در
آن شرايط سخت، در هر سه وعده نمازجماعت برگزار ميکرديم!
ابراهيم با اين كارها به ما روحيه ميداد و همه نيروها را به آينده اميدوار ميكرد.
دو روز بعــد از شــروع عمليات، و بعد از پايان ناموفــق مرحله دوم، تلاش
بچه ها بيشــتر شد! ميخواستيم راهي را براي خروج از اين بن بست پيدا کنيم.
در آخرين تماسي که با لشکر داشــتيم، سردار)شهيد( حاجي پور با ناراحتي
گفــت: هيچ کاري نميتوانيم انجام دهيــم، اگر ميتوانيد به هر طريق ممکن
عقب بيائيد.
پنجشنبه 21 بهمن بود که از روبرو و پشت سر ما، صداي تانک و نفربر بيشتر
شد! بچه ها روي ديواره کانال را کنده و حالت پله ايجاد کردند.
برخــي فکر کردند نيروي کمکي براي ما آمده، امــا نه، محاصره ما تنگتر
شده بود!
کماندوهاي عراقي تحت پوشــش تانکها جلو آمدند. آنها فهميده بودند
که در اين دشت، فقط داخل اين کانال نيرو مانده!
يادم هست که يک نوجوان به نام )شهيد( سيد جعفر طاهري قبضه آرپيجي
را برداشت و از پله ها بالارفت و با يک شليک دقيق، تانک دشمن را زد.
همين باعث شد که آنها كمي عقب نشيني کنند.
بچه ها هم با شــليک پياپي خود چند نفر از کماندوهاي عراقي را کشتند و
چند نفر از نيروهائي که خيلي جلو آمده بودند را اسير گرفتند.
در آن شرايط سخت، حالا پنج اسير هم به جمع ما اضافه شد!
نبود آب و غذا همه ما را کلافه کرده بود.
📚 منبع : کتاب سلام بر ابراهيم ۱👉🏻
شهید #ابراهیم_هادی 🌹🕊
شادی روح مطهر شهداءصلوات 🌹
🍀 سلام بر ابراهيم ۱🍀
💥 قسمت هشتاد و نهم: اوج مظلومیت ( بخش دوم)
👤 راوی: مهدی رمضانی
بيشتر نيروها بيرمق و خسته در گوشه و کنار کانال افتاده بودند.
تانکهائي که از کانال فاصله گرفتند، بلندگوهاي خود را روشــن کردند!
فردي که معلوم بود از منافقين است شروع به صحبت کرد و گفت: ايرانيها،
بيائيد تســليم شويد، کاري با شــما نداريم، آب خنک و غذا براي شما آماده
است، بيائيد... و همينطور ما را به اسير شدن تشويق ميكرد.
تشــنگي و گرسنگي امان همه را بريده بود. چند نفر از بچهها گفتند: بيائيد
برويم تســليم شــويم، ما وظيفه خودمان را انجام داديم، ديگر هيچ اميدي به
نجات ما نيست.
يکي از همان نوجوانان بسيجي گفت: اگر امروز ما اسير شديم و تلويزيون
عراق ما را نشان داد و حضرت امام ما را ببيند و ناراحت بشود چه کار کنيم؟
مگر ما نيامديم که دل امام را شاد کنيم؟
همين صحبت باعث شــد که کســي خود را تسليم نکند. ابراهيم وقتي نظر
بچهها را فهميد خوشحال شد و گفت: پس بايد هر چه مهمات و آذوقه داريم
جمع کنيم و بين نيروها تقسيم کنيم.
هرچه آب و غذا مانده بود را به ابراهيم تحويل داديم. او به هر پنج نفر يک
قمقمه آب و کمي غذا داد
. به آن پنج اســير عراقي هم هر كدام يک قمقمه
آب داد!!
برخي از بچهها از اين کار ناراحت شــدند، اما ابراهيم گفت: »آنها مهمان
ما هستند«
مهماتهــا را هم جمع کرديم و در اختيار افراد ســالم قرار داديم تا بتوانند
نگهباني بدهند.
سحر روز بعد يعني 22 بهمن، تانکهاي دشمن کمي عقب رفتند!
تعدادي از بچهها از فرصت استفاده كرده و در دستههاي چند نفره به عقب
رفتند،
اما برخي از آنها به اشتباه روي مين رفتند و...
📚 منبع: کتاب سلام بر ابراهيم ۱👉🏻
شهید #ابراهیم_هادی 🌹🕊
شادی روح مطهر شهداءصلوات 🌹
☘ سلام بر ابراهيم ۱☘
💥 قسمت هشتاد و نهم : اوج مظلومیت ( بخش سوم)
👤 راوی: مهدی رمضانی
ساعتي بعد حجم آتش دشمن خيلي زيادتر شد. ديگر هيچكس نميتوانست
كاري انجام دهد.
عصــر 22 بهمن، کماندوهاي دشــمن پــس از گلوله باران شــديد کانال،
خودشــان را به ما رســاندند! يکدفعه ديديم که لوله اسلحه عراقيها از بالاي
کانال به طرف ما گرفته شد!
يک افسر عراقي از مسير پله اي که بچهها ساخته بودند وارد کانال شد. يک
سرباز هم پشت سرش بود.
به اولين مجروح ما يک لگد زد. وقتي فهميد که او زنده اســت، به ســرباز
گفت: شليک کن.
سرباز هم با تير زد و مجروح ما به شهادت رسيد.
مجروح بعدي يک نوجوان
معصوم بود که افسر بعثي با لگد به صورت او زد! بعد به سرباز گفت: بزن
سرباز امتناع کرد و شليک نکرد! افسر عراقي در حضور ما سر او داد زد. اما
سرباز عقب رفت و حاضر به شليک نشد!
ُ افسر هم اسلحه کلت خودش را بيرون آورد و گلوله اي به صورت او زد.
سرباز عراقي در کنار شهداي ما به زمين افتاد! افسر عراقي هم سريع از کانال
بيرون رفت! بعد به نيروهايش دستور شليک داد و...
دقايقي بعد عراقيها، با اين تصور که همه افراد داخل کانال شهيد شدهاند، برگشــتند.
ديگر صداي تيراندازي نميآمد.
با غروب آفتاب سکوت عجيبي
در فکه ايجاد شد!
من و چندين نفر ديگر که در ميان شهدا، زنده مانده بوديم از جا بلند شديم.
کمي به اطراف نگاه کرديم. کســي آنجا نبود. بيشــتر آنهــا که زنده بودند
جراحت داشتند.
هوا كاملا تاريک بود که حرکت خودمان را آغاز کرديم و
قبل از روشن شدن هوا خودمان را به نيروهاي خودي رسانديم و...
📚 منبع: کتاب سلام بر ابراهيم ۱👉🏻
شهید #ابراهیم_هادی 🌹🕊
شادی روح مطهر شهداءصلوات 🌹