eitaa logo
مدح و متن اهل بیت
9.8هزار دنبال‌کننده
19هزار عکس
21.1هزار ویدیو
1.5هزار فایل
@Yas4321 ارتباط با ادمین @Montazer98745 ارتباط با مدیر
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از منتظران ظهور
سیاحت غرب یا سرنوشت ارواح پس از مرگ کتابی اثر آقا نجفی قوچانی است. کتاب ماجرای پس از مرگ و عالم برزخ را به صورت داستانی روایت می‌کند. آقا نجفی قوچانی داستان را بر اساس احادیث رسیده از امامان شیعه دربارهٔ عالم برزخ شکل داده است مرحوم مطهری می‌گفتند من احتمال قوی می‌دهم که اینها مکاشفات این مرحوم هست، که به این شکل در کتاب سیاحت غرب آن را ثبت کرده. ماجرا از زبان شخصی روایت می‌شود که از دنیا رفته است و از زمانی شروع می‌شود که راوی داستان می‌میرد. بعد ازغسل میت و کفن و دفن، راوی ماجرای سوال قبر را تعریف می‌کند. و پس از آن به فشار قبر اشاره می‌کند. در سال ۱۳۸۲ ه.ش فیلمی بر اساس کتاب سیاحت غرب ساخته شد. این فیلم نیز همانند اصل کتاب مورد استقبال مردم واقع شد
هدایت شده از منتظران ظهور
🌸🌿🌸🌿🌸🌿🌸🌿🌸 🕋 💢امام علی (ع) فرمود : ♦️سرمايه اى از عقل سودمندتر نيست ، و هيچ تنهايى ترسناك تر از خودبينى ، و عقلى چون دورانديشى ، و هيچ بزرگوارى چون تقوى ، و همنشينى چون اخلاقى خوش ، و ميراثى چون ادب ، و رهبرى چون توفيق الهى ، ♦️و تجارتى چون عمل صالح ، و سودى چون پاداش الهى ، و هيچ پارسايى چون پرهيز از شُبهات ، و زُهدى همچون بى‌اعتنايى بدنياى‌حرام ، و دانشى چون انديشيدن ، و عبادتى چون انجام واجبات ، و ايمانى چون حياء و صبر . و خويشاوندى چون فروتنى ، و شرافتى چون دانش ، و عزّتى چون بردبارى ، و پشتيبانى مطمئن تر از مشورت كردن نيست. " 📚133 نهج البلاغه
دست‌هایم روی سینه‌ام، روبه روی حرم تو... این فاصله‌ها دنیایی است والّا من دلم شبِ جمعه‌ها پیش توست... مَثَل امام حسین، مَثَل یک کشتی بزرگ است که می تواند تمام جمعیت دنیا را هم سوار کند. او نجات دهنده ای است که انسانها را از طریق دلهایشان جذب می کند و نجات می دهد اما در این کشتی، بعضی ها ملوان می شوند. اینها پیش ناخدای کشتی عزیزترند اینها کسانی هستند که باعث می شوند محرم بهتر برگزار شود و تاثیر بیشتری بر دلهای مردم داشته باشد.  اینها کسانی هستند که به حرکت کشتی امام حسین (ع) کمک می کنند. حرکتِ کشتیِ نجاتِ آدمیان احتیاجی به دریا ندارد این کشتی از قطره اشک مقدّسی می گذرد که برای حسین(علیه السلام) ریخته می شود. اشکی که از اعماق دل بر می آید و جان را می شوراند  و آنگاه رهسپار پیشگاه اقدس خداوندی می شود. تو کشتی نجات منی یا حسین!!!  ای حسین!!! حضرت سیدالشهدا علیه‌السلام با مرکز دل و عواطف، ارتباط دارد و شاید هیچ جریانی از جریان‌های اهل‌بیت علیهم‌السلام این‌طور نباشد. گریه کردن بر حضرت صدیقه طاهره سلام‌الله‌علیها هم طهارت، هم تحمّل و هم ثبات قدم می‌‌خواهد ولی «سفینة الحسین اسرع»؛ کشتی امام حسین علیه‌السلام همه را سوار می‌‌کند به علت تعدد الگوهای پاک و مهذبی که خیلی از آن‌ها مثل ما بودند، ولی یک‌مرتبه رزق برای آن‌ها آمد. این ارتباط و پیوند حاصل نمی‌‌شود، مگر اینکه انسان، در طول شبانه‌روز بخشی را برای تأمّل و تفکّر برای جریان حضرت سیدالشهدا علیه‌السلام و مطالعه مَقتل بگذارد یا به‌گونه‌ای پیوندی برقرار کند. در این ‌صورت به تدریج، دل می‌‌شکند و بعد از آن، این پیوند نباید قطع شود. الا لعنة الله علی القوم الظالمین من الاولین والآخرین "شب جمعه" عزیزانی در بین ما نیستند دلخوشند به یک "فاتحه" به یک "صلوات" یک دعای رحمت و آمرزش همین برایشان یک دنیاست ،در آن دنیا " شادی روح شهدا و اموات فاتحه" همه باهم ختم سوره حمد بصورت دسته جمعی جهت شفای تمام بیماران
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
20.mp3
1.08M
الغوث یاصاحب الزمان برس به داد شیعیان
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هدایت شده از منتظران ظهور
📋 باقرم آن کس که پیرم کرده اند از کودکی ویژه (ع) مداحی های کربلایی سید رضا نریمانی ــــــــــــــــــــــــــــــــــــ آمده ذی‌الحجه و افتاده‌ام یاد منا من شدم عمری اسیر خاطرات کربلا در لوای علم کارم روضه خوانی بوده است چند سالم بوده که قَدّم کمانی بوده است باقرم آن کس که پیرم کرده اند از کودکی موقعِ دشنام سیرم کرده اند از کودکی گرچه بر سجاده کارِ من دعا بوده فقط منبرِ من روضه های کربلا بوده فقط قال باقر قال صادق می شود آخر حسین نوحه ام حالا شده "ای کشته ی بی سر حسین" سوختم که پیکرم تشییع شد با یاحسین چون که در گودال رفته زیرِ دست و پا حسین زخم کاری شد ولی با جان من کاری نداشت کاش این زنجیرها در حبس بیماری نداشت دومین مردی که در زنجیر می آمد منم هی زمین میخورد و گاهی دیر می آمد منم زیر پایم آبله، با خار میبینم هنوز آنقدر شلاق خوردم تار میبینم هنوز آه و زاری در بیابان داشتیم و خواب نَه سوختم وقتی که آتش بوده اما آب نَه سوختم اما نَه با این زهر بلکه در حرم سوختم چون گفت عمه در حرم کو اب نه