✴️ جمعه 👈21 شهریور 1399
👈22 محرم الحرام 1442👈11 سپتامبر 2020
🏛مناسبت های دینی و اسلامی .
🏴وفات شیخ طوسی "۴۶۰ ه.ق".
🐪 رسیدن لشکر امیرالمومنین علیه السلام به صفین "۳۷ ه.ق".
🌙⭐️امور دینی و اسلامی .
❇️روز خوب و خوش یمنی است برای :
✅ خرید و فروش .
✅شکار و صید .
✅ و طلب حوائج نیک است .
✈️مسافرت خوب است و بعد از ظهر اغاز شود.
👶برای زایمان خوب و نوزادش خوش قدم و محبوب مردم خواهد شد.ان شاءالله
🔭 احکام و اختیارات نجومی.
🌗این روز از نظر نجومی روز مناسبی برای امور زیر است .
✳️ مبادله سند و قباله نوشتن .
✳️ ارسال کالاهای تجاری .
✳️و تاسیس شرکت نیک است.
💑 انعقاد نطفه و مباشرت
👩❤️👩امروز....
#مباشرت پس از وقت نماز عصر مستحب و فرزند چنین ساعتی دانشمندی مشهور با شهرت جهانی گردد .ان شاءالله.
💑امشب...
برای #مباشرت در جمعه شب (شب شنبه ) دلیل خاصی مبنی بر استحباب و کراهت مباشرت وارد نشده است .
💇💇♂ اصلاح سر و صورت طبق روایات، #اصلاح_مو (سر و صورت) سبب فقر و بی پولی است.
💉حجامت خون دادن فصد و زالو انداختن....
#خون_دادن یا #حجامت، زالو انداختن موجب قوت دل است.
✂️ ناخن گرفتن
جمعه برای #گرفتن_ناخن، روز بسیار خوبیست و مستحب نیز هست. روزی را زیاد ، فقر را برطرف ، عمر را زیاد و سلامتی آورد.
👕👚 دوخت و دوز.
جمعه برای بریدن و دوختن، #لباس_نو روز بسیار مبارکیست و باعث برکت در زندگی و طول عمر میشود..
✴️️ وقت استخاره
در روز جمعه از اذان صبح تا طلوع آفتاب و بعد از زوال ظهر تا ساعت ۱۶ عصر خوب است
😴 تعبیر خواب...
خواب و رویایی که امشب (شبِ شنبه)دیده شود تعبیرش در ایه ۲۳ سوره مبارکه "مومنون" است.
و لقد ارسلنا نوحا الی قومه فقال یا قوم ....
و از مفهوم و معنای ان استفاده می شود که خواب بیننده را خیر و خوبی از جانب بزرگی برسد که باور نکند یا نصیحتی به کسی کند و او باور نکند .چیزی همانند ان قیاس گردد...
❇️️ ذکر روز جمعه
اللّهم صلّ علی محمّد وآل محمّد وعجّل فرجهم ۱۰۰ مرتبه
✳️️ ذکر بعد از نماز صبح ۲۵۶ مرتبه #یانور موجب عزیز شدن در چشم خلایق میگردد .
💠 ️روز جمعه طبق روایات متعلق است به #حجة_ابن_الحسن_عسکری_عج . سفارش شده تا اعمال نیک و خیر خود را در این روز به پیشگاه مقدس ایشان هدیه کنیم تا ثواب دوچندان نصیبمان گردد
🌸زندگیتون مهدوی 🌸
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🚨 از رونالدوی شهر فرنگتون یاد بگیرید!
🎥 رونالدو ماسک نزده، از او میخواهند ماسکشو بزنه و میزنه چون یک قانونه!
🔻 تو کشور ما هم قانونهایی مثل ماسک، حجاب و ... است اما وقتی به بعضی سلبریتیها تذکر میدن، همه جا جار میزنن که جمهوری اسلامی دیکتاتوره! ما باید از اینجا بریم! نمیذارن ما نفس بکشیم!
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 عکس رهبری و برعکس رهبری
⭕️حزب اللهی ها کجا هستند؟
🔰 حجت الاسلام محمدمسلم #وافی
#فرزند_آوری
🚨 راز عجیب زیلوی آبی رنگ حسینیه و بیت رهبر انقلاب
💠 علی قنبرلو فرزند شهید قنبرلو در صفحه اینستاگرام خود نوشته است:
به همراه عزیزی رفته بودیم موزه عبرت کمیته مشترک ضد خرابکاری ساواک. همین طور که طبقات را به دنبال راهنما میگشتیم یک لحظه مسیر را گم کردیم. کف سلّولی که رهبر انقلاب در آخرین بازداشت از سری دستگیریها و زندانی شدنهایشان به مدت هشت ماه در آنجا به صورت انفرادی زندانی بودند به وسیله #قالی رنگ و رو رفتهی آبی رنگی پوشیده شده که در حسینیه امام خمینی (ره) و در تصاویر سخنرانیهای رهبری همیشه دیده میشود و دقیقاً همان طرح و همان رنگ. چند دقیقهای را جلوی درب آهنی بازداشتگاه ایستاده و چشم به کف سلّول دوخته و افسوس میخوردم که چرا تا به حال متوجه این قضیه نشده بودم. خیلیها فکر میکنند این نشاندهنده سادهزیستی حضرت آقاست که روی فرش سخنرانی نمیکنند و نماز نمیخوانند. ولی من فکر میکنم حضرت آقا با این کار نمیخواهند گذشته را فراموش کنند و این #قالیهای_آبی_رنگ، سدّ محکمی در برابر وسوسههای شیطان در خصوص قدرت و بزرگی جایگاه برای ایشان هست. خونهایی که به ناحق و با شکنجه ساواک روی این قالیهای آبی رنگ ریخته شده تا انقلاب، انقلاب شود و به امثال ما برسد.
🔻وقتی این موضوع را با مسئول موزه مطرح کردم گفت: اولین نفری هستی که متوجّه شدی و تا به امروز کسی متوجّه این شباهت نشده بود و اگر هم بوده مطرح نکرده.
🌐سایت افکار نیوز ۱۳۹۷/۱۱/۹
08-Shoor-Nariman Panahi-Moharam (Roze 11 ) 970630.mp3
6.33M
🎙 قافله سالار من...
🔰 #حاج_نریمان_پناهی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
‼️ #احکام_وسواس
🔷 قسمت چهل و پنجم
🔷 پاسخ به سوالات شنوندگان۲
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
‼️ #احکام_حسینی
🔷 قسمت یازدهم
🔷 #نام_امام_حسین علیه السلام‼️
‼️حلالیت طلبی برای خطاهای دوران کودکی
🔷س 5406: آیا برای #گناهانی که در #کودکی انجام داده ایم، (بدین صورت که با دوستان دعوا می کردیم، خدای نکرده حرف بدی زده باشیم و مسائل این چنین) نیاز به حلالیت دارد؟
✅ج: اگر قبل از سن بلوغ کاری که موجب #خسارت و یا #دیه شده باشد انجام داده باشید الآن باید #جبران کنید و یا #حلالیت بطلبید و الا وظیفهای ندارید.
#اجوبه_الاستفتائات #طلب_حلالیت #گناهان_دوران_کودکی #فحاشی #حق_الناس
babolharam Sibsorkhi.mp3
4.47M
|⇦•سلام خورشیدم ..
#سینه_زنی تقدیم به ساحت مقدس حضرت سیدالشهدا علیه السلام به امید رفع موانع پیاده روی اربعین به نفس کربلایی حسین سیب سرخی •✾•
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
جامعهای که
#نهی_از_منکر را فراموش کند،
به سرنوشت #کوفیان دچار میشود!
همانهایی که
#نهی_از_منکر حسین را
نشنیدند و #ولی_امر شان را
به خاک و خون کشیدند...
|⇦•سلام خورشیدم ..
#سینه_زنی تقدیم به ساحت مقدس حضرت سیدالشهدا علیه السلام به امید رفع موانع پیاده روی اربعین به نفس کربلایی حسین سیب سرخی •✾•
دوباره به دادِ قلبِ من رسیده حسین
برای دلایِ نا امید ، امیدِ حسین ..
یه ساله که چشمامم بارونه
یه ساله که اشکام پنهونه
یه ساله من با فاصله همدردم
یه ساله که روزام تاریکه
دلم خوشه بازم وقتی که
خود حسین راهم داده برگردم
سلام خورشیدم .. سلام مهتابم ..
سلام امیدم .. سلام اربابم ..
« حسین .. جان آقا .. »
دوباره رسیده عطرِ کربلایِ حسین
نفس میکشم دوباره تو هوایِ حسین
کتیبه ها ، انگار شور دارن
سیاهیا ، انقدر نور دارن
که باز دلا ، تا عرش خدا میره
برا حسین ، عالم بی تابه
محرمه ، ماه اربابه
منم دلم تا کربُبَلا میره
سلام برگریه .. سلام بر ماتم ..
سلام بر گنبد .. سلام بر پرچم ..
سلام خورشیدم .. سلام مهتابم ..
سلام امیدم .. سلام اربابم ..
« حسین .. جان آقا .. »
دوباره به دادِ قلبِ من رسیده حسین
برای دلایِ نا امید ، امیدِ حسین ..
یه ساله که چشمامم بارونه
یه ساله که اشکام پنهونه
یه ساله من با فاصله همدردم
یه ساله که روزام تاریکه
دلم خوشه بازم وقتی که
خود حسین راهم داده برگردم
سلام خورشیدم .. سلام مهتابم ..
سلام امیدم .. سلام اربابم ..
« حسین .. جان آقا .. »
❤️💞❣💛❤️💞❣💛❤️💞❣💛
❤ #عاشقانہ_دو_مدافع❤
#قسمت_دهم
رسیدیم خانم محمدے...
_نزدیک قطعه ے شهدا نگہ داشت
از ماشیـݧ پیاده شد اومد سمت مـݧ و در ماشیـݧ و باز کرد مـݧ انقد غرق در افکار خودم بودم کہ متوجہ نشدم
_صدام کرد
بخودم اومدم و پیاده شدم
خم شد داخل ماشیـݧ و گوشے و برداشت
گرفت سمت مـݧ و گفت:
بفرمایید ایـݧ هم از گوشیتوݧ
دستم پر بود با یہ دستم کیف و چادرم و نگہ داشتہ بودم با یہ دستمم گلارو
_گوشے تو دستش زنگ خورد
تا اومد بده بہ من قطع شد و عکس نصفہ ای ک ازپلاک گرفتہ بودم اومد رو صفحہ
از خجالت نمیدونستم چیکار کنم
سرمو انداختم پاییـݧ و ب سمت مزار شهدا حرکت کردم
_سجادے هم همونطور ک گوشے دستش بود اومد دنبالم و هیچ چیزے نگفت
همینطورے داشتم میرفتم قصد داشتم برم سر قبر شهید گمنامم
اونم شونہ ب شونہ من میومد انگار راه و بلد بود و میدونست کجا دارم میرم
_رسیدیم من نشستم گلهارو گذاشتم رو قبر
سجادے هم رفت کہ آب بیاره گوشیم هنوز دستش بود
_از فرصت استفاده کردم تا رفت شروع کردم ب حرف زدݧ باشهیدم
سلام شهید جاݧ میبینے ایـݧ همون تحفہ ایہ ک سرے پیش بهت گفتم
کلا زندگے مارو ریختہ بهم خیلے هم عجیب غریبہ
عادت داشتم باهاش بلند حرف بزنم
یہ نفر از پشت اومد سمتم و گفت:
مـݧ عجیب و غریبم❓❓❓
سجادے بود
واااااااے دوباره گند زدے اسماء
از جام تکوݧ نخوردم
اصلا انگار اتفاقے نیوفتاده روی قبرو با آب شست و فاتحہ خوند
سرمو انداختہ بودم پاییـݧ
خانم محمدے ایرادے نداره
بهتره امروز دیگہ حرفامونو بزنیم
تا نظر شما یکم راجب مـݧ عوض بشہ
حرفشو تایید کردم
_خوب علے سجادے هستم دانشجوے رشتہ ے برق تو یہ شرکت مخابراطے مشغول کار هستم و الحمدوللہ حقوقم هم خوبہ فکر میکنم بتونم....
_حرفشو قطع کردم
ببخشید اما مـݧ منتظرم چیزهاے دیگہ اے بشنوم
با تعجب سرشو آورد بالا و نگام کرد
بلہ کاملا درست میفرمایید
دفہ ے اول تو دانشگاه دیدمتو....
صبور باشيد😉داستان ادامه دارد.....
بامــــاهمـــراه باشــید🌹
❤️💞❣💛❤️💞❣💛❤️💞❣💛
❤ #عاشقانہ_دو_مدافع❤
#قسمت_یازدهم
_دفہ ے اول تو دانشگاه دیدمتو...
حدودا یہ سال پیش اوݧ موقع همراه دوستتوݧ خانم شایستہ بودید(مریم و میگفت)
همینطور کہ میبینید کمتر دخترے پیدا میشہ ک مثل شما تو دانشگاه چادر سرش کنہ حتے صمیمے تریـݧ دوستتوݧ هم چادرے نیست البتہ سوتفاهم نشہ مـݧ خداے نکرده نمیخـوام ایشـونو ببرم زیر سوال
_خلاصہ ک اولیـݧ مسئلہ اے ک توجہ مـݧ رو نسبت ب شما جلب کرد ایـݧ بود
اما اوݧ زماݧ فقط شما رو بخاطر انتخابتوݧ تحسیـݧ میکردم
بعد از یہ مدت متوجہ شدن یہ سرے از کلاساموݧ مشترکہ
_با گذشت زماݧ توجہ مـ نسبت ب شما بیشتر جلب میشد سعے میکردم خودمو کنترل کنم و براے همیـݧ هر وقت شمارو میدیم راهمو عوض میکردم و همیشہ سعے میکردم از شما دور باشم تا دچار گناه نشم
_اما هرکارے میکردم نمیشد با دیدݧرفتاراتوݧ وحیایے ک موقع صحبت کردݧ با استاد ها داشتید و یا سکوتتوݧ در برابر تیکہ هایے ک بچہ هاے دانشگاه مینداختن
_نمیتونستم نسبت بهتوݧ بی اهمیت باشم دستم و گذاشتہ بودم زیر چونم با دقت ب حرفاش گوش میدادم و یہ لبخند کمرنگ روے لبام بود
ب یاد سہ سال پیش افتادم مـݧ وروزهاے ۱۷-۱۸سالگیم و اتفاقے ک باعث شده بود مـݧ اینے ک الاݧ هستم بشم
اتفاقے ک مسیر زندگیمو عوض کرد
_اما سجادے اینارو نمیدونست برگشتم ب سہ سال پیش و خاطرات مثل برق از جلوے چشمام عبور کرد
یہ دختر دبیرستانے پرشر و شوروساده و در عیـݧ حال شاگرد اول مدرسہ
_واسہ زندگیم برنامہ ریزے خاصے داشتم
در طے هفتہ درس میخوندم و آخر هفتہ ها با دوستام میرفتیم بیروݧ
از همـــوݧ اول خوانواده ے مذهبے داشتیم اما مـݧ خلاف اونا بودم
_اوݧ زماݧ چادرے نبودم و در عوض با مد پیش میرفتم از هموݧ اول علاقہ ے خاصے بہ نقاشے داشتم و استعدادمم خوب بود همیشہ آخر هفتہ ها ک میرفتیم بیروݧ بچه ها کاغذو مداد میوردݧ تا مـݧ چهرشونو بکشم
_یہ روز ک با بچہ ها رفتہ بودیم بیروݧ
مینا(یکے از بچه ها مدرسہ )اومد
همراهش یہ پسر جوون بود
همہ ما جا خوردیم اومد سمت مـݧ و گفت سلام اسماء جاݧ
بعد اشاره کرد ب اوݧ پسر جووݧ و گفت ایشوݧ برادرم هستن رامیـݧ
رامیـݧ اومد سمت مـݧ دستشو آورد جلو و گفت خوشبختم
با تعجب بہ دستش نگاه کردم و چند قدم رفتم عقب
مینا دست رامیـݧ و عقب کشید و در گوشش چیزے گفت
ک باعث شد رامیـݧ ازم معذرت خواهی کنہ
گفتم خواهش میکنم و رفتم سمت بچه ها
مینا اومد کنارمو گفت اسماء جوݧ میشہ چهره ے برادر مـݧ و هم بکشے❓❓❓
_خیلے مشتاقہ
لبخندے زدم و گفتم
ن عزیرم اولا ک مـݧ الاݧ خستم دوما مـݧ تا حالا چهره ے یه پسرو نکشیدم ببخشید
رامیـݧ ک پشت سرما داشت میومد وسط حرفم پریدو گفت ایرادے نداره یه زماݧ دیگہ مزاحم میشیم بالاخره باید از یہ جایے شروع کنے مـݧ باعث افتخارمہ ک اولیـݧ پسرے باشم ک شما چهرشو میکشید
_دست مینارو گرفت و گفت پس فعلا و ازم دور شدݧ اوݧ شب خیلے ذهنم مشغول اتفاقاتے ک افتاده بود....
_اوݧ هفتہ بہ سرعت گذشت
آخر هفتہ با دوستام رفتیم بیروݧ
مشغول حرف زدݧ بودیم ک دوباره مینا ورامیـݧ اومد.....
رامیـݧ پشتش چیزے قایم کرده بود...
صبور باشيد😉داستان ادامه دارد.....😊
بامــــاهمـــراه باشــید🌹
❤️💞❣💛❤️💞❣💛❤️💞❣💛
🍁🍂🥀امام_زمان_عج
اگر تو آه کِشی خشک و تَر نمیماند
اگر تو گریه کُنی که جگر نمیماند
بیا و آه مَکش با حرارتِ جگرت
که از مجالسِ روضه اثر نمیماند
نفَس بزن که نفسهای آخرم برسد
که بی تو این نَفَس مختصر نمیماند
چنان شکسته شدی که شبیه زهرایی
که چون تو دست کسی بر کمر نمیماند
لباسِ مشکیِ مان را فقط کفن بکنید
برای ما که از این بیشتر نمیماند
مدافعان حرم سمت تو به سر رفتند
برایِ حامیِ زینب که سر نمیماند
به دردِ آخرتِ ما نخورد جز گریه...
که هیچ چیز چو اشکِ سحر نمیماند
غنیمت است نشستن میانِ این روضه
که عمر میرود و اینقدر نمیماند
هرآنچه خرج کنی صد برابرش بِبَری
در این معامله حرف ضرر نمیماند
تمامِ حاجت ما را نگفته زهرا داد
که مادر از دلِ ما بی خبر نمیماند
رسید قافله و خواهری پیاده نشد
به گریه گفت که زینب دگر نمیماند
نگاه کرد به اکبر : حسین جانِ علی
به جانِ تو که زِ باغَت ثمر نمیماند
اگر پدر برود میشود پسر باشد
اگر پسر برود نه پدر نمی ماند
🥀حضرت_زینب_سلام_الله_علیها
🌾اسارت
علی_انسانی
ز سینه ناله کشم؟ یا که آه، یا هر دو؟
ز راه شکوه کنم؟ یا سپاه، یا هر دو؟
ز پرده پردۀ اشکم، کنم تماشایت
به گریه گرم شود؟ یا نگاه، یا هر دو؟
ببین چه با ادب آید به همرهت عبّاس
هلال را نگرم؟ یا که ماه، یا هر دو؟
بیا به شام و سر طفل نیسوار ببین
به صبح خنده زند؟ یا پگاه، یا هر دو؟
ز نازدانۀ خود کن سوال، پیکر او
سیه به ره شده؟ یا قتلگاه، یا هر دو؟
امام دید ز نیزه، سه ساله سیلی خورد
رمق نداشت گلش؟ یا پناه، یا هر دو؟
ز تازیانه و کعبنیِ عدو، در راه
کبود گشته تنش؟ یا سیاه، یا هر دو؟
YEKNET.IR - monajat - shabe 7 moharram1399 - narimani.mp3
9.34M
🔳 مناجات زمزمه محرم
🌴هر که از لجّه ی غم جرعه مکرر نخورد
🌴روز محشر به جز این حسرت دیگر نخورد
🎤 سید_رضا_نریمانی
چند بیت روضه😭 مقتل
مهمان ما باشید
سادات حلال فرمائید
▪️😭▪️
بدنت روی خاک صحرا بود
دور تا دور تو پر از نامرد
نه فقط شمر هرکس آنجا بود
از سر حرص زخمی ات میکرد 😭
مثل گیسوی درهمت دیدم
ناگهان پیکر تو درهم شد
نانجیبی به قصد کشتن تو
ازروی اسب سمت تو خم شد 😭
چشم خود بستم و ندیدم تا
چه بلائی سر تو می آید
با دو گوش خودم شنیدم که
ناله ی مادر تو می آید 😭
از میان شلوغی گودال
چیزی از جسم تو نمی ماند
بعد از این غارتی که شد چیزی
از تو جز اسم تو نمی ماند 😭
یکنفر می کشد تو را بر خاک
یک نفر نیت سرت دارد
یک نفر آمده در این اوضاع
از سر عمامه ی تو بر دارد 😭
میزنم داد بس کنید این قدر
بدنش را به خاک و خون نکشید
با سر نیزه و نوک خنجر
این همه بر دهان او نزنید
وای حسینم 😭وای حسینم😭
😭😭😭😭😭😭😭😭
YEKNET.IR - tak - shabe 9 moharram1399 - mehdi rasouli.mp3
6.14M
🔳 واحد ترکی محرم
🌴زاده ی حیدرم وارث صفدرم
🌴من علی مثلیم فاتح خیبرم
🎤 مهدی_رسولی
🍁حضرت_زینب_سلام_الله_علیها
🍂اسارت
علی_انسانی
رنجیده ای مگر که رخ از من نهان کنی
یا خواهی آنکه صبر مرا امتحان کنی
ای ماه آسمان ولایت، حسین من
آخر کجا رواست که جا بر سِنان کنی
کردی عیان به خلق که قرآن ناطقم
دیگر چه حاجت ست که آن را بیان کنی؟
خوانند خارجی همه ما را بخوان بخوان
شاید که رفع تهمت و زخم زبان کنی
لب هاچوچوب خشک بهم میخورد چرا؟
گویا که زیر لب گله از ساربان کنی
خواهی که آفتاب نتابد به خواهرت
کز مرحمت سرت به سرم سایبان کنی
مهمان خصم می شوی و گو چه می شود
خود را شبی به خواهر خود میهمان کنی؟
سالار کاروان غم، ای شاه! از چه رو
امشب نگاه بر عقب کاروان کنی؟
شاید که نازدانه ات افتاده از شتر
خواهی که با خبر ز وی ام این زمان کنی
«انسانیا» مپوی به غیر از ره حسین
تا نام خویش را به جهان جاودان کنی
✨﷽✨
⚫️گریه جبرائیل بر مصائب حضرت زینب(س)
✍روایت شده است که پس از ولادت حضرت زینب(س) ، امام حسین(ع) که در آن هنگام کودک سه چهار ساله بود، به محضر رسول خدا(ص) آمد و عرض کرد: خداوند به من خواهرى عطا کرده است . پیامبر(ص) با شنیدن این سخن ، منقلب و اندوهگین شد و اشک از دیده فرو ریخت. حسین(ع) پرسید: براى چه اندوهگین و گریان شدى ؟
پیامبر(ص) فرمود: اى نور چشمم ، راز آن به زودى برایت آشکار شود. تا اینکه روزى جبرائیل نزد رسول خدا(ص) آمد، در حالى که گریه مى کرد، رسول خدا(ص) از علت گریه او پرسید، جبرائیل عرض کرد: این دختر (زینب) از آغاز زندگى تا پایان عمر همواره با بلا و رنج و اندوه دست به گریبان خواهد بود؛ گاهى به درد مصیبت فراق تو مبتلا شود، زمانى دستخوش ماتم مادرش و سپس پدرش امیر مومنان و سپس ماتم مصیبت جانسوز برادرش امام حسن(ع) گردد و از این مصایب دردناک تر و افزون تر اینکه به مصایب جانسوز کربلا گرفتار شود، به طورى که قامتش خمیده شود و موى سرش سفید گردد. پیامبر (ص) گریان شد و صورت پر اشکش را بر صورت زینب(س) نهاد و گریه سختى کرد، زهرا(س) از علت آن پرسید. پیامبر(ص) بخشى از بلاها و مصایبى را که بر زینب(س) وارد مى شود، براى زهرا(س) بیان کرد.
حضرت زهرا(س) پرسید: اى پدر! پاداش کسى که بر مصایب دخترم زینب(س) گریه کند چیست؟ پیامبر اکرم(ص) فرمود: پاداش او همچون پاداش کسى است که براى مصایب حسن و حسین (ع) گریه مى کند.
📚کتاب ۲۰۰ داستان از فضایل ، مصائب
و کرامات حضرت زینب(سلام الله علیها)
شورمولا_سوار_دول_دول_راهیه_میدانه.mp3
14.3M
سبک شعر:
#شور
عنوان شعر:
#حضرت_علی_ع
متن شعر:
#سوار_دول_دول_راهیه_میدان_علی
سوار دول دول راهیه میدان علی
لشکر اعداء گشته حیران علی
به میمنه میزنه تا میسره میره
میگه پیمبر ببینید طوفان علی
▪️
علی علی میچرخه تو دستش شمشیرش
علی علی میپیچه تو میدون تکبیرش
علی علی به لشکر به اعداء به مرحب
علی علی نمیده امانی باز تیغش
▪️
یاقوت ذوالفقار ملک الموت ذوالفقار
مرحب فکنده سر شده مبهوت ذوالفقار
ترسناک ذوالفقار وحشتناک ذوالفقار
رقصش توی نبردا خشمناک ذوالفقار
یاحیدر علی علی علی
⚫️⚫️⚫️⚫️
مات نبردش کرده مالک اشترو
به هم زده حملش نظمی لشکرو
زلزله کرده رو زمین میگه جبرئیل
برو پیمبر بگیر دست حیدرو
▪️
علی علی چه محشر میتازی بر اعدام
علی علی تو شیری امیری بی پروا
علی علی تو ضربه زدی که امیری بی پروا
علی علی میشه لا الله الا الله
▪️
جولان ذوالفقار اره طوفان ذوالفقار
وقتی تو دست تو تو میدون ذوالفقار
حیرون ذوالفقار باز مجنون ذوالفقار
از غرش های تو چه هراسان ذوالفقار
یاحیدر علی علی علی
⚫️⚫️⚫️⚫️
رو منبری نعره ی بوتراب میزنی
رو مرکبی سرارا با شتاب میزنی
توی نبرد یکی میشه شبیهت علی
وقتی باسه عباست نقاب میزنی
▪️
علی علی ابوالفضل شتابش طوفان
علی علی ابوالفضل امیر افلاکه
علی علی ابوالفضل میجنگه تو میدون
علی علی ابوالفضل به لشکر میتازه
▪️
سردار ابوالفضل یل پیکار ابوالفضل
هر جای عالمی یه علمد
.
ما کجاییم.... بعضیا تا کجاها که نرفتن 😭
🌹✨🌹✨🌹✨🌹✨🌹✨🌹
✍🏻عاشقانه_شهیدانه
🔸اوایل ازدواجمان برای شهادتش دعا میکرد .🤲🏻
میدیدم که بعد از نماز از خدا طلب شهادت میکند .🥺🤲🏻
نمازهایش را همیشه اول وقت میخواند،
نماز شبش ترک نمیشد .💐
دیگر تحمل نکردم ،یک شب آمدم و جانمازش را جمع کردم .🤨
به او گفتم: تو این خونه حق نداری
نماز شب بخونی، شهید میشی .🤨🥺😭
حتی جلوی نماز اولوقت او را میگرفتم!
اما چیزی نمیگفت ...☺️.
دیگر هم نماز شب نخواند ؛😥
پرسیدم : 🥺
چرا دیگه نماز شب نمیخونی؟🥺
خندید و گفت :😄
کاریو که باعث ناراحتی تو بشه
تو این خونه انجام نمیدم .😇
رضایت تو برام از عمل مستحبی مهمتره،
اینجوری امام زمان(عج) هم راضیتره ...😍
🔸بعداز مدتی برای شهادت هم دعا نمیکرد،
پرسیدم: دیگه دوست نداری شهید بشی؟🤔
گفت: چرا ، ولی براش دعا نمیکنم!😌
چون خودِ خدا باید عاشقم بشه
تا به شهادت برسم ..😁🙂.
گفتم : حالا اگه تو جوونی عاشقت بشه چیکار کنیم؟؟🥺😭
لبخندی زد و گفت: 😅
مگه عشق پیر و جوون میشناسه؟!😉❣️
✍همسر شهید
🔹 مدافعحرم
🔸شهید مرتضی حسین پور🌹
🔹یادشهدا باصلوات
راه شـهــــــــــــدا ادامه دارد...
اَللّهُــــمَّ_عَجـِّــل_لِوَلیِّــــکَ_الفَـــــرَج
.
✨﷽✨
✍امام حسن عسكرىّ (ع) فرمودند :
مردى همراه با فردى كه گمان داشت او قاتل پدرش مىباشد نزد امام سجّاد صلوات اللّه علیه رسيده و اعتراف نمود و مستوجب قصاص شد، آن حضرت از ولىّ دم خواستار عفو او شد تا خداوند ثوابش را عظيم دارد، ولى دلش راضى نشد. پس امام علىّ بن الحسين عليهما السّلام به ولىّ دم كه خواهان قصاص بود فرمود: اگر از اين مرد فضيلتى يادت مى آيد بخاطر همان او را عفو كن، و از اين گناهش در گذر. گفت: اى زاده رسول خدا، او را بر من حقّى است، ولى نه در آن حدّ كه موجب عفو از قتل پدرم باشد. فرمود: پس چه قصدى دارى؟! گفت: پرداخت ديه، اگر قصد آن حقّ را دارد، من هم با او با پرداخت ديه كنار آمده و از او مى گذرم. امام علىّ بن الحسين عليهما السّلام فرمود: حقّ او در ذمّه شما چيست؟ گفت: اى زاده رسول خدا، به من يكتاپرستى را تلقين كرده، همراه با نبوّت رسول خدا صلّى اللَّه عليه و آله و امامت علىّ و باقى امامان عليهم السّلام .
💥حضرت فرمود: آيا چنين حقّى كفايت از خون پدرت نمى كند؟ آرى بخدا سوگند اين چنين حقّى در عوض خون بهاى تمام أهل زمين از ابتدا تا انتهى جز انبياء و امامان عليهم السّلام اگر كشته شوند كفايت مى كند، زيرا هيچ چيزى وفا به خون اينان نمى كند.
📚 الإحتجاج على أهل اللجاج ، ج ۲،ص۳۱۹
4_6032772688152374523.mp3
6.08M
🍃 چشم به راه منجی
✨تنهاترین امام زمین مقتدای شهر
✨تنها چه می کنی تو کجایی؟ کجای شهر
✨وقتی کسی برای تو تب هم نمیکند
✨دیگر نسوز این همه آقا به پای شهر
😔آقاجان شرمنده ایم.....
🌾اللهم عجل لولیک الفرج🌾
#ما_ملت_امام_حسینیم
به امید روزی كه حجت حق و طالب خون خدا با در دست داشتن ذوالفقار علوی و با نوای دلنشین با قلبی مملوّ از عشق فاطمی ندا برآورد كه :
انا بقیة الله خیر لكم و انا الذی املاءُ الارض قسطاً و عدلاً
و در ندای مظلومیت
هل من ناصر ینصرنی و هل من معین یعیننی
جد غریبش پاسخ دهد :
الا یا اهل العالم ، انا الامام القائم .
الا یا اهل العالم ، انا الصمصام المنتقم .
الا یا اهل العالم ، انَّ جدّی الحسین قتلوه عطشاناً .
الا یا اهل العالم ، انَّ جدّی الحسین طرحوه عریاناً .
الا یا اهل العالم ، انَّ جدّی الحسین سحقوه عدواناً .
ای اهل عالم ، آگاه باشید كه من امام قیام كننده ام .
ای اهل عالم ، آگاه باشید كه من صمصام انتقام گیرم .
ای اهل عالم ، آگاه باشید كه جدم حسین را تشنه شهید كردند .
ای اهل عالم ، آگاه باشید كه جدم حسید را عریان رها كردند .
ای اهل عالم ، آگاه باشید كه بدن جدم حسین را از روی دشمنی خرد كردند .
#صمصام المنتقم
الزام الناسب جلد دوم صفحه 282
#امام_سجاد
#زمزمه
نشستم یه گوشه با حال خراب
شدم نی که از غم حکایت کنم
گلومو گرفته یه بغض غریب
میخوام قصه ای رو روایت کنم
ابوحمزه میگه که وارد شدم
توی خونه ی سیدالساجدین
دیدم آسمون چشاش ابریه
بازم خیسه سجاده روی زمین
تحمل نکردم به حرف اومدم
با یه حالی گفتم که جونم فدات
چهل ساله که حال و روزت اینه
چقد گریه آخه فدای چشات
شده زخم پلکات بمیرم برات
چقد گریه آخه گل فاطمه
شهادت که ارث تبار شماست
شهادت که ارث بنی هاشمه
مگه حمزه کشته نشد تو احد
مگه سجده گاهِ علی خون نشد
نیفتاد زهرا مگه پشت در
مگه مجتبی تیر بارون نشد
رسید اینجا تا حرف دیدم امام
هنوزم دلش انگاری کربلاست
صدا زد ابوحمزه رحمت به تو
شهادت همیشه تو تقدیر ماست
ولی میدونی تا که یادم میاد
میگم کاش عمرم به فردا نبود
شهادت آره ارث ما طایفه ست
اسارت ولی ارث ماها نبود
نبودی ندیدی که تو کربلا
چطور خواهرام میدویدن رو خار
فرار کردن از خیمه ها عمه هام
بیا و دیگه رو دلم دس نذار
.
#زمینه
#فراق_کربلا
دل نوای نینوا دارد، آرزوی کربلا دارد
دل نوای نینوا دارد / آرزوی کربلا دارد
هر نفس با شور عاشورا / نغمه «یا لیتنا» دارد
میکِشد ما را / یک نگاه تو
میکُشد ما را / قتلگاه تو
ما بسیجیهای روح الله / با شهیدان عهد خون بستیم
روز اول یا علی گفتیم / تا به آخر با علی هستیم
عشق این دلها / جز ولایت نیست
راه و رسم ما / جز شهادت نیست
وارثان جاء نصرالله / قاریان کوثر و قدریم
جاننثاران رسولالله / فاتحان خیبر و بدریم
یا رسولالله / نقش پرچمهاست
وعدهگاه ما / مسجد الاقصی است
بعد از این چشم انتظاریها/ نور چشم عالمین آید
از کنار کعبه آوای / یالثاراتالحسین آید
بیقراریم از ظهر عاشورا / العجل مولا العجل مولا
گریه خدا
مادری نابینا کنار تخت پسرش در شفاخانه نشسته بود و می گریست...
فرشته ای فرود آمد و رو به طرف مادر گفت:
ای مادر من از جانب خدا آمده ام. رحمت خدا بر آن است که فقط یکی از آرزوهای تو را برآورده سازد، بگو از خدا چه میخواهی؟
مادر رو به فرشته کرد و گفت:
از خدا میخواهم تا پسرم را شِفا دهد.
فرشته گفت: پشیمان نمیشوی؟
مادر پاسخ داد: نه!
فرشته گفت:
اینک پسرت شِفا یافت ولی تو میتوانستی بینایی چشمان خود را از خدا بخواهی...
مادر لبخند زد و گفت تو درک نمیکنی!
سال ها گذشت و پسر بزرگ شد و آدم موفقی شده بود و مادر موفقیت های فرزندش را با عشق جشن میگرفت.
پسرش ازدواج کرد و همسرش را خیلی دوست داشت...
پسر روزی رو به مادرش کرد و گفت:
مادر نمی توانم چطور برایت بگویم ولی مشکل اینجاست که خانمم نمیتواند با تو یکجا زندگی کند. میخواهم تا خانه ی برایت بگیرم و تو آنجا زندگی کنی.
مادر رو به پسرش کرد و گفت:
نه پسرم من میروم و در خانه ی سالمندان با هم سن و سالهایم زندگی میکنم و راحت خواهم بود...
مادر از خانه بیرون آمد، گوشه ای نشست و مشغول گریستن شد.
فرشته بار دیگر فرود آمد و گفت:
ای مادر دیدی که پسرت با تو چه کرد؟
حال پشیمان شده یی؟
میخواهی او را نفرین کنی؟
مادر گفت:
نه پشیمانم و نه نفرینش می کنم. آخر تو چه میدانی؟
فرشته گفت:
ولی باز هم رحمت خدا شامل حال تو شده و می توانی آرزویی بکنی. میدانم که بینایی چشمانت را از خدا میخواهی، درست است؟
مادر با اطمینان پاسخ داد نه!
فرشته با تعجب بسیار پرسید: پس چه؟
مادر جواب داد:
از خدا می خواهم عروسم زنی خوب و مادری مهربان باشد و بتواند پسرم را خوشبخت کند، آخر من دیگر نیستم تا مراقب پسرم باشم.
اشک از چشمان فرشته سرازیر شد و اشک هایش دو قطره در چشمان مادر ریخت و مادر بینا شد...
هنگامی که زن اشک های فرشته را دید از او پرسید:
مگر فرشته ها هم گریه می کنند؟
فرشته گفت: بلی!
ولی تنها زمانی اشک میریزیم که خدا گریه میکند.
مادر پرسید:
مگر خدا هم گریه می کند؟!
فرشته پاسخ داد:
خدا اینک از شوق آفرینش موجودی به نام مادر در حال گریستن است...
هیچ کس و هیچ چیز را نمی توان با مادر مقایسه کرد.
تقدیم با عشق به همه مادرا
حجاب کرونایی
این روزها خانمهای زیادی رو میبینیم که ماسک زدن، نه کسی از گرما گله میکنه، نه میگه برام محدودیت میاره و نه گله میکنن که زشتمون کرده، اگه کسی هم ماسک نزنه نمیگن آزاده و باید به انتخابش احترام گذاشت بلکه میگن داره سلامت بقیه رو به خطر میندازه و دست آخر هم مجبور میشن برای اینجور افراد که به سلامت خودشون و بقیه افراد جامعه از روی ناآگاهی و یا لاابالیگری اهمیت نمیدن قانون وضع کنن، این شما رو یاد چیزی نمیندازه؟ قانون حجاب هم مگه برای سلامت روحی فرد و جامعه از طرف خداوند وضع نشده؟ پس چرا تا این اندازه به قانون الهی حجاب حمله میشه؟
شاید اگه برای حرفهای خداوند به اندازه دکترها ارزش قائل بودیم و به علم خدا ایمان داشتیم و میدونستیم واجبات خداوند اهمیت زیادی برای سلامت روح و جسممون دارن، جور دیگهای رفتار می کردی
داستانی زیبا👌
مردی صبح زود از خواب بيدار شد تا
نمازش را در مسجد بخواند.
لباس پوشيد و راهي مسجد شد.
در راه، به زمين خورد و لباس هايش کثيف شد.
بلند شد، خودش را تکاند و به خانه برگشت.
او لباس هايش را عوض کرد و دوباره راهی خانه خدا شد.
در راه مسجد و در همان نقطه مجدداً به زمين خورد!
دوباره بلند شد، خودش را پاک کرد و به خانه برگشت.
يک بار ديگر لباسیهايش را تبدیل کرد و راهي مسجد شد.
در راه ، با شخصی که چراغ در دست داشت برخورد کرد و نامش را پرسيد.
آن شخص پاسخ داد: من ديدم شما در راه مسجد دو بار به زمين افتاديد، به خواطر همین چراغ آوردم تا بتوانم راهتان را روشن کنم.
مرد از او تشکر فراوان کرد و هر دو راهشان را به طرف مسجد ادامه دادند.
همين که به در مسجد رسيدند، مرد از آن شخص درخواست کرد تا به مسجد وارد شود و با او نماز بخواند
اما او از رفتن به داخل مسجد خودداری کرد.
مرد درخواستش را دوباره تکرار مي کند و مجدداً همان جواب را مي شنود.
مرد از او سوال مي کند که چرا او نمي خواهد وارد مسجد شود و نماز بخواند.
آن شخص پاسخ داد: من شيطان هستم.
مرد با شنيدن اين جواب تکان خورد.
شيطان در ادامه توضيح مي دهد:
من شما را در راه مسجد ديدم و اين من بودم که باعث زمين خوردن شما شدم. وقتي شما به خانه رفتيد، خودتان را تميز کرديد و به راهتان به مسجد برگشتيد، خدا همه گناهان شما را بخشيد.
من براي بار دوم باعث زمين خوردن شما شدم ولی باز هم شما را تشويق به ماندن در خانه نکرد، بلکه دوباره به راه مسجد برگشتيد.
به خاطر آن، خدا همه گناهان افراد خانواده ات را بخشيد.
من ترسيدم که اگر يک بار ديگر باعث زمين خوردن شما بشوم، آنوقت خدا گناهان افراد دهکده تان را خواهد بخشيد.
بنابر اين، من سالم رسيدن شما را به مسجد مطمئن ساختم.
نتيجه داستان:
کار خيري را که قصد داريد انجام دهيد به تعويق نياندازيد. زيرا هرگز نمي دانيد چقدر اجر و پاداش ممکن است داشته باشد.
﷽❣ #سلام_امام_زمانم ❣﷽
همـه جا غـرق دعا می شـود از آمـدنت
معنی اشک و دعا چيست برايم بنويس
خون دل خوردنت از بار گناهان من است
معنی شـرم و حيا چيست برايم بنويس
اللﮩـم_عجـل_لولیـڪ_الفـرجـــ
babolharam _ Hoseyni-Segment 1.mp3
4.18M