eitaa logo
مدح و متن اهل بیت
10.1هزار دنبال‌کننده
18.8هزار عکس
20.7هزار ویدیو
1.5هزار فایل
@Yas4321 ارتباط با ادمین @Montazer98745 ارتباط با مدیر
مشاهده در ایتا
دانلود
🌷از خواجه عبدالله انصاری پرسیدند 🌿 عبادت چیست ؟ ✨فرمود : 🌷عبادت خدمت کردن به خلق است.... 🌿پرسیدند چگونه؟ 🌷گفت اگر هر پیشه ای که 🌿به آن اشتغال داری رضای خدا 🌷و مردم را در نظر داشته باشی 🌿 این نامش عبادت است ✨پرسیدند : 🌷پس نماز و روزه و خمس... 🌿این ها چه هستند؟؟؟ 🌷گفت : اینها اطاعت هستند که 🌿باید بنده برای نزدیک شدن به خدا 🌷انجام دهد تا انوار حق بگیرد... . 🌷🍃
❖ تفاوت آدمها و انسانها آدم‌ها زندگی می‌کنند… انسان‌ها زیبا زندگی می‌کنند! آدم‌ها می‌شنوند… انسان‌ها گوش می‌دهند! آدم‌ها می‌بینند… انسان‌ها عاشقانه نگاه می‌کنند! آدم‌ها در فکر خودشان هستند… انسان‌ها به دیگران هم فکر می‌کنند! آدم‌ها می‌خواهند شاد باشند… انسان‌ها می‌خواهند شاد کنند! 💢 آدم‌ها،اسم اشرف مخلوقات را دارند… انسان‌ها اعمال اشرف مخلوقات را انجام می‌دهند! آدم‌ها انتخاب کرده‌اند که آدم بمانند… انسان‌ها تغییر کردن را پذیرفته‌اند، تا انسان شدند! آدم‌ها می‌توانند انسان شوند… انسان‌ها در ابتدا آدم بودند! “آدم‌ها آدم‌اند… انسان‌ها انسان! اما… آدم‌ها و انسان‌ها هر دو انتخاب دارند… اینکه آدم باشند یا انسان، انتخاب با خودشان است ”. نیازنیست انسان بزرگی باشیم،انسان بودن خود نهایتِ بزرگی ست... 💕❤️💕❤️💕
🌻⚘🌻⚘🌻⚘ *تدابیر طب سنتی در ماه مبارک رمضان* 👈 *1-کسانی که با گرفتن روزه دچار معده درد می شوند موقع سحر مقداری ترنجبین و خاکشیر مخلوط کنند و بخورند و موقع افطار یک لیوان عرق نعناع با نبات یا عسل میل کنند* 👈2-سعی کنید یک ساعت بعد از سحری بخوابید و بلافاصله بعد از خوردن سحری نخوابید 👈3-دیابتی ها اصولا مشکلی برای روزه داری ندارند ولی کسانی که مشکل کلیوی دارند با مجوز پزشک روزه بگیرند 👈4-سعی کنید حتما در وعده سحری از خورشت استفاده کنید مثل خورشت کدو و یا خورشت الو یا خورشت بامیه 👈5-در وعده سحری به هیچ وجه ماهی نخورید 👈6-اگر می خواهید دهانتان کمتر طی روزه داری بو بگیرد دهان خود را بعد از مسواک موقع سحر دهان خودرا با اب ونمک بشویید 👈7-در وعده افطار سعی کنید افطار را با خرما و یک استکان گلاب گرم شده باز کنید 👈8-برای افراد لاغر وعده سحری واجب هست و باید حتما خورده شود 👈9-نان و پنیر و سبزی در راس افطار نباشد برای معده مضر است بهتر است افطار را با سوپ یا فرنی گرم یا حلوای ارد گندم بخورید 👈10-سعی کنید از زولبیا بامیه که از شیرینی جات مصنوعی درست شده اند استفاده نکنید 👈11-افراد روزه داری که کلیه اشان زمینه سنگ سازی دارد باید موقع سحر یک استکان عرق خارشتر بخورند 👈12-در وعده سحری به هیچ وجه ماست نخورید❌ 👈13-سعی کنید حداقل در این ماه از روغن کنجد و زیتون استفاده کنید... 👇آب گرم موقع افطار:👇 ۱ ) کبد را شستشو می دهد ۲) دهان را خوشبو می سازد ۳) دندانها را محکم میکند ۴) باعث تقویت چشم میگردد ۵) معده را شستشو میدهد ۶) آرام کننده رگهای به هیجان آمده است ۷) صفرا را می برد ۸) بلغم را برطرف می کند ۹) حرارت معده را فرو می نشاند ۰۱) دردسر را آرامش می بخشد. اللهم صل علی محمد وآل محمد وعجل فرجهم 💕🧡💕🧡💕
❖ لقمان حکیم گفت:🍃🌷 من سیصد سال با داروهای مختلف، مردم را مداوا کردم و در این مدت طولانی به این نتیجه رسیدم که هیچ دارویی بهتر از "محبت" نیست تا فرصت هست به یکدیگر محبت کنیم!🍃🌷 💕💚💕🧡💕
❖ 35 موضوعی که در پیری حتما به آن غبطه خواهید خورد یک ضرب المثل قدیمی هست که می‌‌گوید جوانی را جوان‌ها به هدر می‌‌دهند. شاید اگر بدانید پیرها به چه چیزهایی غبطه می‌‌خورند بتوانید بهتر جوانی کنید: 1-چرا وقتی می‌توانستم سفر کنم، نکردم! 2- چرا زبان دومی نیاموختم! 3-چرا وقتم را به خاطر رابطه‌ای تمام شده تلف کردم! 4- چرا از خود در برابر نور آفتاب محافظت نکردم تا پوست سالم‌تر و بدون چروکی داشته باشم! 5- چرا برای دیدن خوانندگان مورد علاقه‌ام به کنسرت نرفتم! 6- چرا از انجام خیلی از کارها ترسیدم! 7- چرا ورزش اولویت کارم نبود! 8- چرا خود را گرفتار سنت‌ها کردم! 9- چرا از کاری که دوست نداشتم استعفا ندادم! 10- چرا بیشتر درس نخواندم! 11-چرا باور نکردم زیبا هستم! 12- چرا از گفتن دوستت دارم ترسیدم! 13- چرا به راهنمایی‌های والدینم گوش ندادم! 14-چرا خودخواه بودم! 15- چرا تا این حد نظر دیگران برایم مهم بود! 16- چرا به جای آنکه به رویاهای خودم فکر کنم به فکر براوردن رویای دیگران بودم 17- چرا وقتم را صرف یادآوری خاطرات بد کردم و زمانم را از دست دادم. کاش افسوس گذشته را نمی‌خوردم! 18- چرا کسانی را که دوست داشتم از خود رنجاندم! 19- چرا از خود دفاع نکردم! 20- چرا برای برخی کارها داوطلب نشدم! 21- چرا بیشتر مراقب دندان‌هایم نبودم! 22- چرا قبل از مرگ مادر و پدر بزرگ سئوالاتی را که داشتم از آنها نپرسیدم! 23- چرا زیاد کار کردم! 24- چرا آشپزی یاد نگرفتم! 25- چرا از زمان حال لذت نبردم! 26- چرا تلاش نکردم آنچه را شروع کردم به پایان برسانم! 27- چرا گرفتار کلیشه‌های فرهنگی شدم و از هدفم بازماندم! 28- چرا دوستی‌هایم را ادامه ندادم! 29- چرا با کودکانم بیشتر بازی نکردم! 30- چرا انسان ریسک‌پذیری نبودم! 31- چرا برای افزایش دانش و ارتباطاتم تلاش نکردم! 32- چرا تا این حد فرد نگرانی بودم! 33- چرا سر هر چیزی زود عصبانی شدم! 34- چرا به اندازه کافی با افرادی که دوست‌شان داشتم وقت نگذراندم! 35- چرا برای یک بار هم که شده پشت میکروفن نرفتم تا در مقابل جمع صحبت کنم! 💕💚💕💚
013.mp3
2.79M
🔶 صحبت های دکتر حبشی در مورد رابطه صحیح زن و شوهر در خانواده "بخش سیزدهم" ❤️ نمونه هایی زیبا از رفتارهای فوق العاده در زندگی اهل بیت علیهم السلام 💥 دکتر حمید .
014.mp3
1.06M
🔶 صحبت های دکتر حبشی در مورد رابطه صحیح زن و شوهر در خانواده "بخش چهاردهم" ❤️ روش درست رفتار با همسر و فرزندان 💥 دکتر حمید .
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 رهبر انقلاب: چه مردم بدانند و چه ندانند، من تک‌تک مردم را دوست دارم و برای همه دعا می‌کنم من اهل دعا هستم و به دعا خیلی اعتقاد دارم..
12.22M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌙اَسماءُ الحُسنی ۲ 🎵تواشیح خاطره انگیز و به یادماندنی ماه مبارک رمضان 🎼با نغمات جدید و سبکی متفاوت 💠گروه تواشیح بین المللی تسنیم💠 🎥مکان تصویر برداری: باشکوه ترین مسجد تاریخی دنیا 🕌مسجد جامع عباسی ،میدان نقش جهان اصفهان 🚧تولید شده در: استدیو تسنیم اصفهان 📺مشاهده و دریافت فیلم باکیفیت: 🌐 aparat.com/v/1kKEU
فرا رسیدن ماه مبارک رمضان 🌷 ماه خدا 🌼🍃 ماه بهار قرآن 🌷 ماه میهمانی خدا 🌼🍃 ماه برکت و رحمت 🌷 و ماه پاکی و تعالی انسان 🌼🍃 بر شما عزیزان مبارک باد🌷 ماهی سرشار از برکت و رحمت، طاعات و عبادتهای پذیرفته شده، برایتان آرزومندم …🍃🌷 🌸🍃
❣❤️❣❤️❣❤️❣ ❤ ❣❤️❣❤️❣❤️❣ قراراست که یک هفته درمشهد بمانیم.دوروزش بسرعت گذشت و درتمام این چهل و هشت ساعت تلفن همراهت خاموش بود ومن دلواپس و نگران فقط دعایت میکردم.علـےاصغرکوچولو بخاطر مدرسه اش همسفرمانشده و پیش سجاد مانده بود. ازینکه بخواهم به خانه تان تماس بگیرم وحالت رابپرسم خجالت میکشیدم پس فقط منتظر ماندم تا بلاخره پدریامادرت دلشوره بگیرندو خبری ازتو بمن بدهند 💞 چنگالم را درظرف سالاد فشار میدهم و مقدارزیادی کاهو باسس را یک جا میخورم.فاطمه به پهلوام میزند _ اروم بابا!همش مال توعه! ادای مسخره ای در می اورم و بادهان پر جواب میدهم _ دکتر!دیرشده! میخوام برم حرم! _ وا خب همه قراره فردا بریم دیگه! _ نه من طاقت نمیارم! شیش روزش گذشته! دیگه فرصت خاصی نمونده! فاطمه باکنترل تلویزیون راروشن و صدایش راصفرمیکند! _ بیا و نصفه شبی ازخرشیطون بیا پایین! چنگالم را طرفش تکان میدهم _ اتفاقا این اقا شیطون پدرسوختس که تو مخ تو رفته تامنو پشیمون کنی _ وااا! بابا ساعت سه نصفه شبه همه خوابن! _ من میخوام نماز صبح حرم باشم! دلم گرفته فاطمه! یادت میفتم و سالاد را بابغض قورت میدهم. _ باشه! حداقل به پذیرش هتل بگو برات اژانس بگیرن . پیاده نریا توتاریکی! سرم را تکان میدهم و ازروی تخت پایین می آیم. درکمد راباز میکنم ، لباس خوابم را عوض میکنم و بجایش مانتوی بلند و شیری رنگم رامیپوشم.روسری ام را لبنانی میبندم و چادرم را سرمیکنم.فاطمه باموهای بهم ریخته خیره خیره نگاهم میکند. میخندم و باانگشت اشاره موهایش را نشان میدهم _ مثل خلا شدی! اخم میکند و درحالیکه بادستهایش سعی میکند وضع بهتری به پریشانی اش بدهد میگوید _ ایشششش! تو زائری یافوضول؟ زبانم را بیرون می اورم _ جفتش شلمان خانوم اهسته از اتاق خارج میشوم و پاورچین پاورچین اتاق دوم سوئیت را رد میکنم.ازداخل یخچال کوچک کنار اتاق یک بسته شکلات و بطری اب برمیدارم و بیرون میزنم.تقریبا تا اسانسور میدوم و مثل بچه ها دکمه کنترلش را هی فشار میدهم و بیخود ذوق میکنم! شاید ازین خوشحالم که کسی نیست و مرا نمیبیند! اما یکدفعه یاد دوربین های مداربسته می افتم و انگشتم را ازروی دکمه برمیدارم.آسانسور که میرسد سریع سوارش میشوم و درعرض یک دقیقه به لابی میرسم.در بخش پذیرش خانومی شیک پوش پشت کامپیوتر نشسته بود و خمیازه میکشیدباقدمهای بلند سمتش میروم... ❣❤️❣❤️❣❤️❣ . ❣❤️❣❤️❣❤️❣ بامــــاهمـــراه باشــید🌹
❣❤️❣❤️❣❤️❣ ❤️ ❣❤️❣❤️❣❤️❣ _ سلام خانوم!شبتون بخیر... _ سلام عزیزم بفرمایید _ یه ماشین تاحرم میخواستم. _ برای رفت و برگشت باهم؟ _ نه فقط ببره! لبخند مصنوعی میزند و اشاره میکند که منتظرروی مبل های چیده شده کنار هم بنشینم... 💞 در ماشین را باز میکنم و پیاده میشوم.هوای نیمه سرد و ابری ومنی که بانفس عطر خوش فضا رامیبلعم. سرخم میکنم و ازپنجره به راننده میگویم _ ممنون اقا! میتونید برید.بگید هزینه رو بزنن به حساب. راننده میانسال پنجره رابالا میدهد و حرکت میکند. چادرم را روی سرم مرتب میکنم و تا ورودی خواهران تقریبا میدوم.نمیدانم چرا عجله دارم.ازاینهمه اشتیاق خودم هم تعجب میکنم.هوای ابری و تیره خبراز بارش مهر میدهد.بارش نعمت و هدیه...بی اراده لبخند میزنم و نگاهم رابه گنبد پرنور رضا ع میدوزم.دست راستم رااینبار نه روی سینه بلکه بالا می اورم و عرض ارادت و ادب میکنم. ممنون که دعوتنامه ام را امضا کردی.من فدای دست حیدری ات! چقدر حیاط خلوت است...گویی یک منم و تنها تویی که درمقابل ایستاده ای. هجوم گرفتگی نفس درچشمانم و لرزش لبهایم و دراخر این دلتنگی است که چهره ام را خیس میکند.یعنی اینقدر زود باید چمدان ببندم برای برگشت؟ حال غریبی دارم...ارام ارام حرکت میکنم و جلو میروم. قصد کرده ام دست خالی برنگردم.یک هدیه میخواهم..یک سوغاتی بده تابرگردم! فقط مخصوص من...! احساسی که الان در وجودم میتپد سال پیش مرده بود! مقابل پنجره فولاد مینشینم...قرارگاه عاشقی شده برایم!کبوترهاازسرما پف کرده و کنارهم روی گنبد نشسته اند....تعدادی هم روی سقاخانه روی هم وول میخورند.زانوهایم را بغل میگیرم وبانگاه جرعه جرعه ارامش این بارگاه ملکوتی را با روح مینوشم. صورتم راروبه اسمان میگیرم و چشمهایم را میبندم.یک لحظه درذهنم چندبیت میپیچد.. _ آمده ام... آمدم ای شاه پناهم بده! خط امانـے ز گناهم بده... نمیدانم این اشکها از درماندگی است یا دلتنگی...اما خوب میدانم عمق قلبم از بار اشتباهات و گناهانم میسوزد! یک قطره روی صورتم میچکد ودرفاصله چند ثانیه یکی دیگر...فاصله ها کم و کم تر میشود و میبارد رئفت از اسمان بهشت هشتم! ❣❤️❣❤️❣❤️❣ . ❣❤️❣❤️❣❤️❣ نویسنده این متن👆: 👉 بامــــاهمـــراه باشــید🌹