6.37M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌠☫﷽☫🌠
🎥 صحبت های مهم #استاد_عالی درمورد شرکت با تمام قوا در #انتخابات ، تصفیه انقلاب و حمایت از #ولایت_فقیه
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌠☫﷽☫🌠
🔹حتما هر روز به این سه تا امام سلام دهید...!!!
#امام_زمان #امام_حسین #امام_رضا علیهمالسلام
استاد عالی
12.45M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 روش نماز خون شدن بچه ها...
✅ قابل توجه مادران
🎙دکتر سعید عزیزی
انتشار حداکثری با شما
15.71M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💢چه کسانی امام خود را کشتند ؟؟
انتشار حداکثری با شما ✅
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
❌اگر کسی سه روز نماز نخونه ...
آیت الله مجتهدی تهرانی
انتشار حداکثری با شما ✅
7.41M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
خوشمزهترین اوتمیل خودشه😀
این اوتمیل یه صبحانه پر از پرتئین و ویتامینه که هم برای تو که رژیمی مناسبه هم یه صبحانه یا میان وعده کامل برای بچههاست
مواد لازم :
شیر ۱ لیوان
جو پرک ½ لیوان
ماست یونانی ½ لیوان
دانه چیا ⅓ لیوان
پودر دارچین
عسل ۱ ق غ
موز ۱ عدد
11.42M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
چیپس و پنیر😎
مواد لازم :
قارچ
چیپس
سوسیس
یا ژامبون
فلفل دلمه
پنیر پیتزا
ادویهها :
پودر سیر
آویشن
14.82M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
کلوچه فومن😍
مواد لازم :
کره ۵۰ گ
شکر ۱ ق غ
نمک ½ ق چ
شیر ولرم ۱ لیوان
آرد قنادی ۳۵۰ گرم
خمیر مایه ۱ ق غ
تخم مرغ ۱ عدد
روغن ۳ ق غ
مواد میانی :
آرد ۱۲۰ گ
کره ۵۰ گرم
پودر قند ۴ ق غ
روغن مایع ۳ ق غ
گردو خرد شده ۴ ق غ
پودر دارچین ۱ ق چ
پودر هل ۱ ق چ
برای رومال :
زرده تخم مرغ
شیره انگور
16.33M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
دسر سه سوته😎
مواد کرم :
پنیر خامهای ۲ ق غ
خامه صبحانه ۱ پاکت
شیر عسلی ۴-۳ ق غ
5.48M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
این ترفند حسابی به کارتون میاد
ذخیره اش کنید و برای دیگران هم بفرستید!👌
#قصه_شب_کودکان
(بیدبیدک و بابا جمعه)
🔶بیدها حشره های کوچولویی هستند که دوست دارند در لباسهای کهنه زندگی کنند. لباسها و پتوهای پشمی و خلاصه هر چیزی که گرم و نرم باشد.
بید بیدکِ قصه ما، اول یک بید کوچولو بود قبل از آن هم به صورت یک تخم بید. او در یک کت زمستانی سر از تخم بیرون آورده بود. همان جا هم مانده بود.
🔹غذای او نخ های کت پشمی بود. او هر وقت گرسنه اش میشد نخهای کت را میجوید و میخورد. برای همین هم کت سوراخ سوراخ شده بود. این کت پدر نرگس بود، او کت و بقیه لباسهای زمستانی اش را در یک چمدان گذاشته بود. کت زمستانی هم خانه بید بیدک شده بود. او خانه اش را خیلی دوست داشت و از زندگی در آنجا راضی بود.
🔸روزها به خوبی و خوشی میگذشت. آن روز هم بید بیدک یک غذای حسابی خورده و سوراخ بزرگی درست کرده بود. حالا هم راحت دراز کشیده بود و چرت میزد.
ناگهان تکان سختی خورد و خانه اش زیر و رو شد. او محکم به کت چسبید.
نرگس و مادرش تصمیم گرفته بودند لباسهای زمستانی را بیرون بیاورند؛ چرا که هوا کمی سرد شده بود....نرگس کت را این طرف و آن طرف کرد و گفت: "مامان... مامان.... ببین.... کت بابا سوراخ سوراخ شده، مادر کت را از دست نرگس گرفت و گفت: "وای... بید زده... چقدر هم سوراخش کرده این کت دیگر به درد نمی خورد. باید بیندازمش دور"
🔹بید بیدک توی جیب کت قایم شده بود. او همه حرفها را میشنید و با خودش گفت: "بیندازند دور؟ ولی چرا؟ این که کت خیلی خوبی است یک خانه گرم و نرم و عالی"
بید بیدک نمیتوانست بفهمد که چرا آن کت دیگر برای پدر نرگس قابل استفاده نیست. او آن را بهترین جای دنیا می دانست.
مادر نرگس کت را در کوچه، کنار نایلون آشغالها گذاشت. پیرمرد فقیری به نام "بابا جمعه" از آنجا می گذشت. کت را دید آن را برداشت و خوب نگاه کرد. این طرف و آن طرفش کرد.
🔸بید بیدک محکم به جیب کت چسبیده بود. بابا جمعه سرش را تکان داد و گفت: "چند تا سوراخ دارد؛ ولی کت گرم و خوبی است."
بعد همان جا کت را پوشید و به راه افتاد.
بید بیدک همچنان در جیب کت بود. بالا و پایین پرید و گفت: "سوراخهای کت برای این مرد مهم نیست پس حتماً اشکالی ندارد که
من هم در جیبش بمانم، تازه این خانه من است که او پوشیده است!"
🔹بید بیدک همان جا ماند. بابا جمعه دور شهر میگشت، کاغذها را از این طرف و آن طرف شهر جمع میکرد. آنها را میفروخت و پولی به دست می آورد. بید بیدک هم با بابا جمعه گردش می کرد و راضی و سرحال بود.
او خیلی خوشحال بود که در جیب یک مرد فقیر زندگی میکند.
چون همیشه خالی بود و جای او هم
همیشه راحت!
❄️💦⛄️💦❄️