✨#بـانـوے_پـاک_مـن
🌹قسـمـت نــودم
"زهرا"
از وقتی چشمام رو باز کرده بودم همه چی عوض شده بود.
زندگی، کارن، محدثه، حتی خودم..
خیلی خوشحال بودم که کارن اینهمه تغییر کرده و دیگه مثل قبل نیست.
وقتی همه میومدن ملاقاتم مثل پروانه دورم میچرخید و قربون صدقه ام میرفت.
عمه هنوز هم کینه ای نگاهم میکرد، آناهید هم که اصلا نیومده بود.
مهم نبودن هیچکدومشون. مهم شوهرم بود که هوامو داشت. محدثه رو هم ندیده بودن اجازه نمیدادن بیارنش تو.
آتنا طفلی همش میگفت و میخندید میخواست خوشحالم کنه اما نمیدونست از اون لحظه ای که چشمام رو باز کردم و کارن رو دیدم خوشحالم.
نه دردی داشتم نه ضعفی.
جواب آزمایشام که اومد مرخص شدم و برگشتم به خونه ام.
اولین کاری که کردم خلوت کردن با دختر نازم بود. بزرگ و خواستنی شده بود و من چقدر خوشحال بودم که بعد دوماه میبینمش.
درسته یکم غریبی میکرد اما برام فرقی نداشت بازم عادت میکنه بهم.
اون شب یکی از بهترین شبای زندگیم بود کنار همسرم و دخترم.
خدا رو صد هزار مرتبه شکر میکردم که از زندگیم راضیم و دیگه چیزی کم ندارم.
چند روزی گذشت و کم کم محدثه به من عادت کرد.یک شب که یک لباس قشنگ پوشیده بودم و با دخترم ست کرده بودم، کارن اومد خونه با دست پر.
_بیا خانم برات سورپرایز دارم.
با ذوق رفتم سمتش و گفتم:چی؟چی؟
_اول چایی..
با ناز، محدثه رو دادم بغلش و گفتم:چشم آقا.
رفتم دو تا فنجون چای ریختم با بیسکوییت و آب نبات گل محمدی بردم برای آقامون.
_بفرمایین همسری.
نشستم کنارش که دستش دور کمرم حلقه شد.
_ممنون خانمم. خب خدمتت عرض شود که چمدون ببند میخوایم بریم مسافرت.
با ذوق از جا پریدم و گفتم:وای آخ جون کجاااا؟
لبخندی گوشه لبش نشست و گفت:زیارت آقا. میریم مشهد من قول دادم اگه خوب شب نذرمو ادا کنم خانمی.
شوکه شده بودم. من همیشه آرزوی دیدن صحن و سرای حرم آقا رو داشتم حالا قراره با همسرم و دخترم عازم مشهد بشیم.
_وای ممنون آقایی. خیلی خوشحالم کردی نمیدونم چجوری تشکر کنم.
_لازم به تشکر نیست عزیزم همینکه تو زندگیمی کافیه. بودنت برام یه دنیا ارزش داره.
خیلی خوشحال بودم. زندگیم طبق روالم بود و این خوشحالم میکرد.
محدثه رو بغل کردم و با خوشحالی چرخوندمش دور خودم.
_عاشقتونم عشقای من.
کارن هم گفت:ما هم عاشقتیم خانومی.
شب خیلی خوبی بود. با خوشحالی و خنده و شوخی گذشت و صبح روز بعدش، بعد از رفتن کارن شروع کردم به جمع کردن چمدون.
پروازمون فردا صبح ساعت۸بود.
به مامان و مادرجون زنگ زدم خبر دادم. کلی خوشحال شدن. اما عمه مثل همیشه خودشو پنهون کرد و باهام حرف نزد.
منم با خودم گفتم عیب نداره شب میریم دیدنشون.
شب کارن اومد و راهیش کردم بریم به مامانش سر بزنیم. خودش اصلا دوست نداشت اما راضیش کردم بالاخره.
عمه برخورد خوبی باهامون نداشت اما اومد پیشمون نشست و از اول تا آخر جز چند تا کلمه معمولی حرفی نزد.
آخرم موقع رفتن فقط گفت سفرتون بی خطر.
ما هم تشکر کردیم و رفتیم.
شب زود خوابیدیم تا صبح موقع رفتن کسل نباشیم.
میدونستم کارن هنوز مسلمون نشده برای همین واسه نماز بیدارش نکردم و خودم به تنهایی نماز خوندم.
تو نماز کلی از خدا تشکر کردم بخاطر اینکه سلامتیم رو دوباره به دست آوردم و دعا کردم تا کارن هم به زودی زود به راه راست برگرده.
ادامه دارد...
#نویسنده_زهرا_بانو
✨#بـانـوے_پـاک_مـن
🌹قسـمـت نــود و یکم
ساعت۶ونیم صبح بود که اول محدثه رو حاضر کردم و بعدش کارن رو بیدار کردم.
_کارن جان؟ عزیزم بیدار شو ساعت یک ربع هفته.
آروم چشماشو باز کرد و لبخند زد.
_خوشا آن صبحی که چشمم در چشمانت باز شود.
با ناز خندیدم و گفتم:سر صبحی شاعرم شدیا. پاشو دیر شد آقا.
دستشو گذاشت رو چشمش و گفت:چشم بانو.
رفتم مسواک و خمیر دندون و شامپو هم برداشتم و گذاشتم تو چمدونا.
همه وسایلمون شد دو تا چمدون و یک ساک دستی کوچیک.
حاضر که شدیم چراغای خونه رو خاموش کردم و همراه کارن و دخترم از خونه رفتیم بیرون.
تا فرودگاه با ماشین رفتیم و ماشین رو تو پارکینگش پارک کردیم.
پروازمون بدون تاخیر پرید و منم با ذوق فقط لحظه شماری میکردم برای رسیدن به مشهد.
دل تو دلم نبود که حرم آقا رو ببینم. خیلی خیلی خوشحال بودم و این حال خوبم رو مدیون کارن بودم.
وقتی هواپیما نشست اولین نفرایی بودیم که پیاده شدیم و با تاکسی خودمون رو به هتل رسوندیم.
_کارن بریم حرم.
_بزار خستگیمونو در کنیم خانمی. شب میریم کار دارم.
رو حرفش حرف نزدم و تا شب با دل بی قرارم سر کردم.
ساعت۸بود که سه نفری پای پیاده راه افتادیم سمت حرم.
گنبد آقا که به چشمم خورد اشک تو چشمام جمع شد و بغض گلومو گرفت.
وارد حرم که شدیم اشکهام بی هوا جاری شد رو گونه هام.
دستمو به نشونه ادب رو سینه ام گذاشتم و با چشمای تر زل زدم به ضریح طلایی آقا.
زیر لب زمزمه کردم:السلام علیک یا علی ابن موسی الرضا. السلام علیک یا غریب الغربا یا معین الضعفا و الفقرا.. یا امام رضا قربونت برم که طلبیدی بیایم حرمت. از ته ته قلبم خوشحالم. ممنونم که منو برگردوندی به زندگی و یک عمر دوباره بهم دادی. پیش تو و خدا حسابی شرمنده و خجالت زده ام.
سلام که دادم برگشتم سمت کارن دیدم صورت اونم خیسه.
رفتیم جلوتر و تو صحن جمهوری وقتی نشستیم، کارن رفت یک روحانی آورد و نشستن کنارمون.
_سلام خواهر.
_سلام حاج آقا. خوب هستین؟
_ممنونم شکر خدا.
محدثه رو پام خوابش برده بود. با تعجب کارن رو نگاه کردم و گفتم:برای چی ایشون رو آوردی؟
دستشو گذاشت رو بینیش گفت:هیس الان میفهمی.
_حاج آقا شروع کنین.
_آقا کارن مطمئنی؟
_بله.
_تحقیقاتو کردی؟
_بله حاج آقا یک ذره هم شک ندارم.
حاج آقا دو زانو نشست و گفت:بسیار خب. اعوذ باالله من الشیطان الرجیم. بسم الله الرحمن الرحیم. هرچی که من میگم تکرار کنین لطفا.
مات و مبهوت نگاهشون میکردم. صحنه قشنگی بود. کارن دوزانو نشسته بود رو به ضریح و دست گذاشته بود رو سینه اش.
_الله اکبر
اشهد ان لا الٰه الا الله
اشهد ان محمدً رسول الله
اشهد ان علیاً ولی الله
اشهد ان علیاً حجة الله
کارن دستشو بالا برد و تکرار کرد همشو.
حاج آقا لبخندی زد و گفت:مبارکه کارن جان. مسلمون شدنت مبارک
بعد بهم دست دادن. حاج آقا که رفت، برگشت طرفم و با چشمای خیس از اشکش گفت:تبریک نمیگی خانمی؟
دستشو گرفتم و با خوشحالی و اشک گفتم:مبارکه عزیزم.. تولد دوباره ات مبارک
عشقم تو شب تولدش مسلمون شده بود.
شبی که انگار تازه متولد شده بود و من چقدر از این بابت راضی و خوشحال بودم.
خدایا شکرت...
ادامه دارد...
#نویسنده_زهرا_بانو
✨#بـانـوے_پـاک_مـن
🌹قسـمـت نــود و دوم
مسلمون شدن کارن خیلی خوب و خوشحال کننده بود برام. خیلی خوشحال بودم که خدا دعوتش کرده و به جمع ما پیوسته.
خیلی خوشحال بودم که مرد زندگیم، واقعا مرده و دوسم داره.
با هم یک زیارت درست حسابی کردیم و رفتیم هتل.
خیلی اصرار داشت بریم رستوران شام بخوریم اما گفتم میخوام به مناسبت تولدت شام درست کنم.
یک کیک کوچیک گرفتم و رفتیم خونه یک جشن دونفره گرفتیم.
کلی دور هم خوش گذروندیم و شام هم قرمه سبزی درست کردم که خوردیم.
شب هر سه نفر پیش هم خوابیدیم .
صبح موقع نماز هر دو با هم قامت بستیم و من برای اولین بار کنار مرد زندگیم نماز خوندم.
صبح هم با صدای زنگ گوشیم بیدار شدم.
_بله؟
_کوفت و بله. کدوم گوری تو؟
_سلام علیکم آتنا خانم عصبانی. چطوری؟
_سلامت بخوره تو سرت. بدون حبر پاشدی رفتی مشهد. ایشالله که کوفتت بشه.
بلند بلند خندیدم که یکهو کارن بیدار شد.
_چه خبره زهرا جان اول صبحی؟
خندیدم و گفتم:هیچی عزیزم بخواب تو. آتنا دیوونه است.
رفتم بیرون تا باهاش راحت حرف بزنم.
_چته تو شوهرمو بیدار کردی؟!
_به من چه تو خندتو کنترل کن.
_چشم خانم. حالا خوب هستین؟
_نخیر دلم میخواد خفه ات کنم چرا نگفتی من و علیرضا هم بیایم باهاتون؟
_چون این اولین سفر متاهلیمونه و خیلی خاصه.
_ایش دختره لوس. خیلی خب خسیس مزاحم نمیشم.
_مراحمی عشقم. دیگه چه خبر؟
_به من نگو عشقم. عشقت کارن جونته.
_آتنا کارن مسلمون شد..دیشب تو حرم.
لحظه ای سکوت کرد.
_الو آتی؟
_مسلمون شد؟ مگه نبود موقعی که باهات ازدواج کرد؟مگه شرط نذاشتی؟
_نه نشده بود. موقعی که من تو بیمارستان بودم نذر کرده بود اگر خوب بشم مسلمون و شیعه بشه که شد.
_وای چه عالی بهش تبریک بگو عزیزم.
_حتما آتی جون. شما هم سلام به اقاتون و خانوادت برسون.
_چشم حتما بزرگیتو میرسونم گلی. برو بهت خوش بگذره التماس دعای مخصوص. محدثه رو ببوس از طرفم عزیزم
_حتما چشم. فعلا خداحافظ.
_خدانگهدار دوست جونم.
ادامه دارد...
#نویسنده_زهرا_بانو
نماز شب:
⚜️ آیةاللّه ناصری:
🌷 نماز شب، شفیع در نزد حضرت ملک الموت است. موقعی که حضرت ملک الموت تشریف می آورند، نماز شب می آید و شفاعت او را می کند. می گوید: «ایشان اهل نماز شب بوده است». البته او هم می داند. اما اينها جنبه تشریفاتی آن است.
🌷 دو رکعت نماز شب بخوان. حالا نماز شب هم نشد، نماز مستحبی بخوان. نماز قضا بخوان. نماز ِهدیه به پدر و مادرت بخوان.
🌷 هر دو رکعت نمازی که در شب بخوانی، بهتر از هزار رکعت است که در روز خوانده بشود.
نماز_شب
"اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیکَ الفَرج":
🔴 عملی پیش از خواب برای بخشش گناهان
🔵 پیامبراکرم صلی الله علیه و آله فرمودند:
🌕 هر کس هنگامی که برای خوابیدن به بستر می رود، سه مرتبه بگوید:
🔺 أَسْتَغْفِرُاللهَ الَّذی لا إِلـهَ إِلاّ هُو الْحَیُّ الْقَیُّومُ وَ أَتُوبُ إِلَیْهِ
🔹 خداوند همه گناهان او را می بخشد، اگر چه گناهانش مثل کف دریا، به تعداد برگ درختان و ریگ های انباشته بیابان و به عدد روزهای دنیا باشد
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
چقدر نام تو زیباست.. اباعبدالله🌹
چشم تو خالق دنیاست،اباعبدالله🌹
دستگیری ز گدا،گردن هر ارباب است🌹
کار ما دست تو آقاست،اباعبدالله...🌹
🌸صلی الله علیک یا اباعبدالله الحسین(ع)..
اللهم عجل لولیک الفرج 🤲🏼💚
_﴿♥️﴾_________________
🌼˹➜˼
میگفت وسط شهر
به یاد امام زمان(عج) بودن هنره،
وگرنه توی جمکران که همه به یادشونن!
به عشق وجود مقدس اقا صاحب الزمان(عج) نیت کن و با توسل به آقا صاحب الزمان معجزه حضورشو در زندگیت حس کن❤️
💠رسول خدا صلیاللهعلیهوآله:
پروردگارم مرا
به هفت خصلت امر نموده است:
دوست داشتن مساکینو فقرا
و نزدیک شدن به آنها
و ذكرِ "لاحولولاقوةالاباللّه" را بسيار گفتن
و با ارحامم صلهی رحم كردن،
هرچند آنان با من قطع رحم كنند
و (در مسائل مادى)
به پايينتر از خود نگاه كنم نه به بالاتر
و در راه خدا
سرزنش ملامتگران را به خود نگيرم
و حق را بگويم اگر چه تلخ باشد
و از كسى چيزى نخواهم
(دستم جلوی کسی دراز نباشه)
📚الاصول الستةعشر ص۷۵
👈 یکشنبه 👈 13 اسفند / حوت 1402
👈22 شعبان 1445 👈3 مارس 2024
🏛 مناسبت های دینی و اسلامی.
⭐️ احکام دینی و اسلامی
❇️امروز روز خوبی برای همه امور خصوصا امور زیر است:
✅داد و ستد و تجارت خوب است.
👼 مناسب زایمان و نوزاد مبارک و خوشبخت و محبوب است.
🚘مسافرت : سفر خوب و سودمند است.
🔭 احکام نجوم.
🌓 امروز :قمر در برج قوس است و از نظر نجومی برای امور زیر نیک است:
✳️رفتن به خانه و مکان نو.
✳️بردن جهیزیه.
✳️شروع به کار.
✳️شراکت و امور مشارکتی.
✳️جابجایی و نقل و انتقال.
✳️خواستگاری و عقد ازدواج.
✳️و شروع به یادگیری خوب است.
🔵امور کتابت حرز و بستن و نماز آن خوب است.
👩❤️👨مباشرت امشب:
فرزند حافظ قران شود. ان شاءالله..
⚫️ اصلاح سر و صورت.
طبق روایات ، #اصلاح_مو (سر و صورت) در این روز از ماه قمری ، باعث فقر و بی پولی است.
💉🌡حجامت خون دادن فصد و زالو انداختن #خون_دادن یا #حجامت #فصد#زالو انداختن در این روز، از ماه قمری،باعث قوت دل است.
💅 ناخن گرفتن
یکشنبه برای #گرفتن_ناخن، روز مبارک و مناسبی نیست و طبق روایات ممکن است موجب بی برکتی در زندگی گردد.
👕👚 دوخت و دوز
یکشنبه برای بریدن و دوختن #لباس_نو روز مناسبی نیست . طبق روایات موجب غم واندوه و حزن شده و برای شخص، مبارک نخواهد بود( این حکم شامل خرید لباس نیست)
✴️️ وقت #استخاره در روز یکشنبه: از طلوع آفتاب تا ساعت ۱۲ و بعداز ساعت ۱۶ عصر تا مغرب.
❇️️ ذکر روز یکشنبه : یا ذالجلال والاکرام ۱۰۰ مرتبه
✳️️ ذکر بعد از نماز صبح ۴۸۹ مرتبه #یافتاح که موجب فتح و نصرت یافتن میگردد .
💠 ️روز یکشنبه طبق روایات متعلق است به #حضرت_علی_علیه_السلام و #فاطمه_زهرا_سلام_الله_علیها . سفارش شده تا اعمال نیک و خیر خود را در این روز به پیشگاه مقدس ایشان هدیه کنیم تا ثواب دوچندان نصیبمان گردد
🌸زندگیتون مهدوی 🌸
🌿🌺🌿🌺🌿🌺
با این دعا روز خود را شروع کنید
🌟بسم الله الرحمن الرحیم🌟
✨ *اللّهُمَّ اِنّی اَسأَلُکَ یا قَریبَ الفَتحِ وَ الفَرَجَ یا رَبَّ الفَتحِ وَ الفَرَج یا اِلهَ الفَتحِ وَ الفَرَجِ عَجِّلِ الفَتحَ وَ الفَرَجَ سَهِّلِ الفَتحَ وَ الفَرَجَ یا فَتّاحَ الفَتحِ وَ الفَرَجِ یا مِفتاحَ الفَتحِ وَ الفَرَجِ یا فارِجَ الفَتحِ وَالفَرَجِ یا صانِعَ الفَتحِ وَ الفَرَجِ یا غافِرَ الفَتحِ وَ الفَرَجِ یا رازِقَ الفَتحِ وَ الفَرَجِ یا خالِقَ الفَتحِ وَ الفَرَجِ یا صابِرَالفَتحِ وَ الفَرَجِ یا ساتِرَ الفَتحِ وَ الفَرَجِ وَاجعَل لَنا مِن اُمُورِنا فَرَجاً وَمَخرَجاً اِیّاکَ نَعبُدُ وَ اِیّاکَ نَستَعینَ بِرحمتک یا اَرحَمَ الرّاحمینَ✨
@zekrroozane ذڪـر روزانہ - تحدیرجزء22(معتزآقائی).mp3
4.06M
#جزء22
📖🌹📖🌹📖🌹📖🌹
#تحدیر (تندخوانی)
#جزء 2⃣2⃣
توسط #استاد_معتز_آقایی
#جزء22
64Bit🚀3/9 :MB
⏰Time=33/47
❖═▩ஜ🍃🌸🍃ஜ▩═❖
@zekrroozane ذڪـر روزانہ - تحدیرجزء21(معتزآقائی).mp3
4.09M
جزء21
🟢 سوره سجده، آيه 15، جزء 21 سجده واجب دارد
📖🌹📖🌹📖🌹📖🌹
🌸#تحدیر (تندخوانی)
🌸#جزء 1⃣2⃣
🌸#استاد_معتز_آقایی
❖═▩ஜ🍃🌸🍃ஜ▩═❖
🟢 سوره سجده، آيه 15، جزء 21 سجده واجب دارد
❖═▩ஜ🍃🌸🍃ஜ▩═❖
#جزء21
64Bit🚀3/9 :MB⏰Time=33/38
JOZE 21.mp3
10.86M
🌺 #ترتیل
🌺 #جزء21
🌺#استاد_میثم_تمار
🟢 سوره سجده، آيه 15، جزء 21 سجده واجب دارد
❖═▩ஜ🍃🌺🍃ஜ▩═❖
#جزء21
64Bit🚀10/3:MB
⏰Time=59:32
🍃🌻🍃🌺🍃🌻🍃
چگونه شبیه به خدا شویم ۱۰.mp3
11.63M
#چگونه_شبیه_خدا_شویم
🍀🌼ظالم به خود و دیگراننباشیم
#استاد_حاجیه_خانم_رستمی_فر
#پایان
مبحث بعدی :خودشناسی
⏰Time=19/22
🍃🌻🍃🌺🍃🌻🍃
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
❤️اگر كسى در زندگيتون قرار گرفت
كه صادق و مهربان بود ،
به شما عشق مى ورزيد ❤️
خودش را دوست داشت و سالم بود ،
اگر دركنارش آرامش داشتيد
و باهم مى خنديديد
اين بار كمى عميق تر نگاهش كنيد
قدرش را بدانيد 😇
و به بودنش احترام بگذاريد .
اين فرد نعمت زندگى شماست . . 🌹
🌸🍃
💠امیرالمومنین عليهالسلام:
از حكمت است كه؛
با فرا دست خود نستيزى
و فرو دست خود را خوار نشمارى
و به كارى كه در توان تو نيست نپردازى
و زبانت با دلت
و گفتارت با كردارت ناسازگار نباشد
و درباره آنچه نمىدانى سخن نگويى
و وقتى كارى به تو رو مىآورد رهايش نكنى
و چون از تو روى گرداند دنبالش نروى
📚غررالحكم ح۹۴۵۰
🌸🍃
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌸 بذر مهربانی را
بی محابا و پیوسته
بر زمینِ دلهـا بپاش..
🌸بی شک
جهانی پر از عشق
درو خواهی کرد...
🌸یکشنبه تون عالی..
🌸🍃
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⭕️پرچم ایران بزودی ان شاء الله به دست امام زمان علیه السلام میرسد.
#امام_زمان #ایران_قوی
#از_او_بگوییم
💠 قدمی برای فرج!
بوی گِز پرهایش به مشام میرسید. اگر کمی جلوتر میرفت بالهایش هم میسوخت! اما سر را به پایین چرخاند و با همان عجله برگشت. غوغای جمعیتی که تمام بلندیها را سیاه کرده بودند و صورتشان مثل شاطرها قرمز شده بود همراه با دود و زبانههای آتش در دره موج میزد و از دامن کوه بالا میآمد. آسمان گرفت.
– چه میکنی؟ این آتش است! برای چه این قدر میروی و میآیی؟
– با منقار آب میآورم و بر آتش میریزم.
– میخواهی با یک منقار آب، یک کوه آتش را خاموش کنی؟!!
چشمان خیس گنجشک برقی زد و گفت: میدانم این آب برای این آتش کم است؛ میخواهم برای نجات ابراهیم بیشترین کاری که در توان دارم انجام دهم.
امروز حضرت حجت بن الحسن علیه السلام، پسر ابراهیم خلیل است؛ بیاییم برای فرج او بیشترین کاری که در توان داریم انجام دهیم…
🌷زندگی دنیا،فقط بازی وسرگرمی است وآخرت بهتراست برای اهل تقوا.آیانمی اندیشید؟
وَمَا الْحَيَاةُ الدُّنْيَآ إِلَّا لَعِبٌ وَلَهْوٌ وَلَلدَّارُ الْآخِرَةُ خَيْرٌ لِلَّذِينَ يَتَّقُونَ أَفَلَا تَعْقِلُونَ (٣٢)انعام
🌷قطعازندگی دنیابازی وسرگرمی است واگراهل ایمان وتقواباشیدپاداش میگیرید:
إِنَّمَا الْحَيَاةُ الدُّنْيَا لَعِبٌ وَلَهْوٌ وَإِنْ تُؤْمِنُوا وَتَتَّقُوا يُؤْتِكُمْ أُجُورَكُمْ وَلَا يَسْأَلْكُمْ أَمْوَالَكُمْ (٣٦)محمد
🌷بدانید که زندگی دنیا،بازی وسرگرمی وتجمل پرستی وفخرفروشی درمیان شما وافزون طلبی دراموال وفرزندان است:
ودرآخرت،عذاب شدیداست برای ستمگران وآمرزش وبهشت است برای متقین.وزندگی دنیا،فقط فریب است
اعْلَمُوٓا أَنَّمَا الْحَيَاةُ الدُّنْيَا لَعِبٌ وَلَهْوٌ وَزِينَةٌ وَتَفَاخُرٌ بَيْنَكُمْ وَتَكَاثُرٌ فِي الْأَمْوَالِ وَالْأَوْلَادِ كَمَثَلِ غَيْثٍ أَعْجَبَ الْكُفَّارَ نَبَاتُهُ ثُمَّ يَهِيجُ فَتَرَاهُ مُصْفَرًّا ثُمَّ يَكُونُ حُطَامًا وَفِي الْآخِرَةِ عَذَابٌ شَدِيدٌ وَمَغْفِرَةٌ مِنَ اللَّهِ وَرِضْوَانٌ وَمَا الْحَيَاةُ الدُّنْيَآ إِلَّا مَتَاعُ الْغُرُورِ (٢٠)حدید
💦❄️⛄️💦❄️
🔆 #پندانه
✍️ تلنگری برای رسیدن به اهداف
🔹میلتون با وجود اینکه نابینا بود، مینوشت.
🔸بتهوون در حالی که ناشنوا بود، آهنگ میساخت.
🔹هلن کلر در حالی که نابینا و ناشنوا بود، سخنرانی میکرد!
🔸رنوار در حالی که دستهایش دچار عارضه روماتیسمی بود، نقاشی میکرد.
🔹مجسمهساز مکزیکی بعد از قطع دست راستش ساخت مجسمهای را که آغاز کرده بود با دست چپ به پایان رساند!
🔸زهرا نعمتی که سال ١٣٨٣ در یک سانحه رانندگی ویلچرنشین شده بود اما با تلاش و تمرین توانست مدال برنز پاراالمپیک ۲۰۱۲ را بگیرد.
💢 آدمها علیرغم نابینایی، ناشنوایی، معلولیت، پیری، فقر، کمسنی، مشقت یا بیسوادی بر سختیها غلبه میکنند، از همه پیشی میگیرند، کار را به اتمام میرسانند و موفق میشوند.
🔺شما هم شک نکنید، میتوانید علیرغم سختیها و مشکلات خود را به هدف برسانید.
💦❄️⛄️💦❄️
❤️ چرا با اینکه میدانیم گناه، بد است ولی باز پای گناه که به میان میآید، نفس سرکش عنان اختیار از کف عقل میرباید؟ مشکل در ندانستن نیست که بساط علم، پهن است اما دریغ از یک مشتری نقد در بازار عمل! گیر کار در جای دیگر است؛ در باور به وجود داور. زنجیرۀ علم تا عمل یک حلقۀ میانی کم دارد و آن چیزی نیست جز ایمان.
📖نحل آیه ۸۳
✨﷽✨
🌼تلنگر
✍مغازهاى كه قفسه بندى شده
و تنظيم گرديده،
جنس هاى زياد آن به راحتى
در دسترس قرار مى گيرند،
اما دكهّ هاى درهم و شلوغ
كه اجناسشان پخش و رها و زير پا افتاده است،
دست و پاگير و خستگى زا و وقت كش هستند.
دلهايى كه بر اساس اهميت حادثه ها،
كارها را رده بندى كرده اند ...
در حالى كه هزار كار دارند،
بيش از يك گرفتارى برايشان نيست؛
👈🏻 چون در يك لحظه، گرفتارى ما فقط مربوط به آن كار و آن حادثهاى است كه اهميت زيادترى دارد و ضرورت بيشترى.
اگر تمام كارها را انجام بدهيم
و اين يك كار بماند، كارى انجام نداده ايم
و بار خود را نگذاشته ايم
و اگر آن يك كار را، فقط همان را، بياوريم
ديگر حرفى براى ما نيست و بازخواستى نيست.
و همين است كه ديگر سيل حادثه ها
و انبوه كارها، ما را خُرد نمى كند
و به بازى نمى گيرد.
📚کتاب رشد،استاد علی صفایی حائری، ص ۱۴
💦❄️⛄️💦❄️
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥تلنگر عجیب بهاءالدینی به حاج آقا قرائتی
👤استاد قرائتی
✨﷽✨
🌼پیامدهای فراوان و مصیبتبار فقر چیست؟
✍فقر و احتیاج ـ سببش هرچه باشد، خواه بیعدالتی یا چیز دیگر ـ یکی از موجبات گناه است؛ اگر ضمیمه بشود با احساس مغبونیت و محرومیت، دیگر بدتر؛ اگر ضمیمه بشود با حسرت کشیدنهای تجملات عدهای، باز از آن هم بدتر، آنوقت همیشه خواهد گفت:
سخن درست بگویم نمیتوانم دید
که مِی خورند حریفان و من نظاره کنم
همین «نمیتوانم دید» سبب سرقتها میشود، سبب رشوهگیریها میشود، سبب اختلاسها و خیانتها به اموال عمومی میشود، سبب گناهها میشود، سبب غلّ و غشّ و تقلب در کارها میشود؛ سبب میشود که افرادی برای اینکه خود را به دستهای دیگر برسانند، رشوه بخورند، دزدی بکنند، زیر حساب مردم بزنند و همینطور.
علی(ع) به فرزند عزیزش محمد بن حنفیه درباره فقر میفرماید :«یا بُنَی اِنّی اَخافُ عَلَیک الْفَقْرَ، فَاسْتَعِذْ بِاللهِ مِنْهُ فَاِنَّهُ مَنْقَصَةٌ لِلدّینِ، مَدْهَشَةٌ لِلْعَقْلِ، داعِیةٌ لِلْمَقْتِ».فرزند عزیزم! من از دیو مهیب فقر بر تو میترسم، از او به خدا پناه ببر، فقر موجب نقصان دین است؛ یعنی فقر آدمی را که ایمان قوی نداشته باشد زود وادار به گناه میکند. لذا رسول اکرم(ص) فرمود : «کادَ الْفَقْرُ اَنْ یکونَ کفْرآ» فقر نزدیک به سر حدّ کفر است. فقر، روح را عاصی و عزیمت را ضعیف میکند. اثر دیگر فقر را فرمود: «مَدْهَشَةٌ لِلْعَقْل». فقر فکر را پریشان و دهشتزده میکند. عقل و فکر در اثر احتیاج و فقر تعادل خود را از دست میدهد، انسان دیگر نمیتواند خوب در قضایا فکر کند؛ همان طوری که مصیبتها تولید پریشانی فکر و خیال میکند.
تدبیر صواب از دل خوش باید جست
سرمایه عافیت کفاف است نخست
البته باز افرادی استثنایی هستند که این طور نیستند اما همه که این طور نیستند.
اثر سوم. فرمود: «داعِیةٌ لِلْمَقْتِ» یعنی فقر سبب ملامت و سرکوبی و تحقیر مردم و در نتیجه سبب پریشانی روح و موجب عقدهای شدن انسان میگردد. یا شاید مقصود این جمله این است که تو با مردم عداوت پیدا خواهی کرد و مردم را مسئول بدبختی خود خواهی خواند.
📗 استاد مطهری، بیست گفتار، ص۸۳-۸۲
💦❄️⛄️❄️💦
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🍗🌶️🥫جوجه چینی با سس تارتار
مواد لازم:
۱-فیله یا سینه مرغ ۶۰۰ گرم
۲-آرد سفید ۱۶۰ گرم
۳-دلستر ساده ۱ لیوان
۴-جوش شیرین ۱٫۴ ق.چ
۵-زعفران دم شده ۱ ق.غ
۶-نمک، فلفل، پودر سیر به میزان لازم
سس:
۱-سس مایونز ۱ پ
۲-خیار شور ۲ عدد
۳-ترخون خشک ۱ ق.چ
۴-آبلیمو ۱ الی ۲ ق.غ
۵-نمک و فلفل به میزان لازم
نکات:
۱- غلظت خمیر بنیه باید به اندازه غلظت ماست باشه نه خیلی شل و نه خیلی سفت.
۲- نباید خمیر را زیاد هم بزنید، چون از حالت پفکی خارج میشه و به فیله ها نمی چسبه.
۳- فیله یا سینه های مرغ آغشته به خمیر بنیه را یک به یک در داخل روغن داغ سرخ کنید، حتما باید دو طرف فیله ها را در روغن برگردونیم تا به خوبی بپزن ، زمانی که مرغ ها طلایی رنگ شدند، اون ها رو روی دستمال روغن گیر آشپزخانه بذارید تا روغن اضافی شون گرفته شه.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🍗🌶️🥫جوجه چینی با سس تارتار
پارت ۲