eitaa logo
مدرس فقهی امام محمد باقر علیه‌السلام
2.2هزار دنبال‌کننده
931 عکس
92 ویدیو
119 فایل
قالَ الصَّادقُ علیه السلام: مَنْ تَعَلَّمَ اَلْعِلْمَ وَ عَمِلَ بِهِ وَ عَلَّمَ لِلَّهِ دُعِيَ فِي مَلَكُوتِ اَلسَّمَاوَاتِ عَظِيماً قم، خیابان معلم، نبش کوچه ۲۱ کانال دروس مدرس فقهی در ایتا و تلگرام: @dars_madras_emb
مشاهده در ایتا
دانلود
💢احکام نگاه برای کسی که قصد ازدواج دارد ❖ آیت‌ الله العظمی شبیری زنجانی: عَنْهُ عَنْ أَبِيهِ عَنِ ابْنِ أَبِي عُمَيْرٍ عَنْ هِشَامِ بْنِ سَالِمٍ وَ حَمَّادِ بْنِ عُثْمَانَ وَ حَفْصِ بْنِ الْبَخْتَرِيِّ كُلِّهِمْ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام قَالَ: لَا بَأْسَ بِأَنْ‏ يَنْظُرَ إِلَى‏ وَجْهِهَا وَ مَعَاصِمِهَا إِذَا أَرَادَ أَنْ يَتَزَوَّجَهَا. (الكافي؛ ج‏۵؛ ص۳۶۵؛ ح۲؛ بَابُ النَّظَرِ لِمَنْ أَرَادَ التَّزْوِيج‏) ● با وجود اینکه لا بأس در روایت ظاهر در این است که شروع روایت از ناحیه امام علیه السلام است ولکن چون «وجهها و معاصمها (1)» با اسم ظاهر تعبیر نشده است و با ضمیر تعبیر شده است، اضمار مویّد قویی است که مرجع ضمیر قبلاً ذکر شده است و این روایت تقطیع شده است. ● بنابر این ممکن است قبلاً در این روایت راجع به مرأة و نگاه کردن به دست و وجه زن سوالی شده باشد، و عبارت حضرت که می فرمایند: « لَا بَأْسَ بِأَنْ‏ يَنْظُرَ ...» در جواب سوال باشد که در این صورت استفاده محدودیت از این روایت مشکل خواهد بود و این که حضرت صورت و معاصم را فقط ذکر کرده اند به این دلیل است که در سوال سائل فقط این دو عنوان بوده است، در نتیجه روایات دیگر با این روایت متعارض نخواهد بود. ——————————————— 1. معاصم: جایی از دست، که دستبند روی آن قرار میگیرد. 📚کتاب نکاح (تقریرات درس حضرت آیة الله العظمی شبیری زنجانی)؛ ج۱؛ ص۱۲۹ @madras_emb
❖ آیة الله العظمی شبیری زنجانی: ● مرحوم آقای خویی بنا بر مبنای خود مرسلات ابن ابی عمیر و بزنطی و صفوان را معتبر نمی‌‌داند. ایشان می‌‌گوید: مرحوم شیخ طوسی که در عُدّه ادعا نموده که این راویان «لا یروون و لا یرسلون الّا عن ثقة»، در تهذیب از این مطلب عدول نموده است و در روایتی که بعضی از این‌ها در سند وجود دارند، اشکال نموده است. ● این فرمایش ایشان به نظر خیلی غریب می‌‌آید. تهذیب از اوّلین کتاب‌‌های شیخ طوسی است و قبل از عُدّة نگاشته شده است. تألیف تهذیب در زمان مرحوم شیخ مفید (وفات ۴۱۳ ق) شروع شده است و شیخ تا اوایل صلاة را در زمان مرحوم شیخ مفید نگاشته است، به خاطر این که شیخ طوسی در اوایل تهذیب از شیخ مفید با تعبیر «الشیخ ایّده الله» یاد می کند، این‌گونه تعبیر که در نزدیک به ۶۰۰ مورد در تهذیب به کار رفته تا اوائل جلد دوم (ص ۳) ادامه یافته و پس از آن از شیخ مفید با عبارت «الشیخ رحمه الله» یا «الشیخ رحمه الله تعالی» یاد شده است. (اوّلین مورد آن در ج۲، ص۱۲). از این تعابیر استفاده میشود که شیخ طوسی تهذیب را در حیات شیخ مفید آغاز کرده و پس از وفات وی به پایان رسانده است. ولی تألیف عدّه را در زمان مرحوم سید مرتضی (وفات ۴۳۶ ق) شروع و پس از وفات وی به اتمام رسانده است. 📚 کتاب الصوم؛ ج۱؛ ص ۱۵۷ @madras_emb
💢 منکر ضروری دین (۱) ❖ آیت‌الله‌العظمی شبیری زنجانی: 🔹 راجع به انکار ضروری، مطلبی هست که همه کتابها دارند؛ شیخ انصاری، حاج آقا رضا همدانی، آقای حکیم و آقای خویی دارد و قبلش هم محقق اردبیلی دارد. می‌گویند: لازم نیست مورد انکار ضروری باشد، بلکه اگر کسی یقین داشته باشد که مطلبی را پیغمبر فرموده ولی منکر شود، انکارش کفر می آورد. معیار را انکار همراه با یقین می‌دانند و درباره روایاتی که برای اثبات کفر منکر ضروری مورد استدلال قرار گرفته‌اند، بسیاری از این آقایان می‌گویند معلوم نیست این کفر بخاطر انکار ضروری باشد، بلکه چون یقین دارد پیغمبر فرموده و انکار کرده کافر شده است. چیزی را که یقین داشته باشد (ضروری باشد یا غیر ضروری) اگر انکار کند، کفر می‌آورد و در مقابل اگر ضروری را یقین نداشته باشد و انکار کند، کفر نمی‌آورد. 🔹مرحوم آقای داماد روی این مبنا مشی نمی‌کرد و می‌فرمود این که شخص بداند چیزی را پیغمبر فرموده است ولی در عین حال انکار کند دو صورت دارد: صورت اول: شخص می‌گوید این مطلب را پیغمبر فرموده ولی من قبول ندارم، این تکذیب پیغمبر و رسالت است و تکذیب، کفر می‌آورد؛ «ماینطق عن الهوی ان هو الا وحی یوحی» صورت دوم: شخص هر چه را پیغمبر فرموده به عنوان حکم الله قبول دارد و هیچ مخالفتی در کار نیست، هم لفظا و هم اعتقاداً به این مطلب معتقد است، منتها می‌گوید این حرف را پیغمبر نفرموده است، ایشان می‌گوید این کذب علی الرسول است و تکذیب الرسول نیست. کذب علی الرسول روزه را باطل می‌کند اما کفر نمی‌آورد. مثلا شخص می‌داند که حجاب را پیغمبر آورده است و قلبش هم معتقد است که هر چه پیغمبر فرموده، من الله تعالی است، شهادتین هم می‌دهد، منتها می‌گوید حجاب را پیغمبر نیاورده، این آخوندها درست کرده‌اند و به پیغمبر نسبت داده‌اند، این فسق می‌آورد و روزه اش را باطل می کند، اما کفر نمی‌آورد. 📚کتاب الصوم؛ ج۱؛ ص۱۶-۱۷ @madras_emb
💠 تفسیر کراهت در امور عبادی ❖ آیت‌الله‌العظمی شبیری زنجانی: ● می گویند معنای مکروه، قلة الثواب است، به نظر این تفسیر صحیح نباشد. فرض کنید روزهای هفته از نظر ثواب روزه گرفتن متفاوت باشد، ثواب روز جمعه خیلی بالاست، روز پنجشنبه یک مقداری کمتر و همینطور تدریجی کم می شود، آیا آنکه از همه کمتر است مکروه می شود؟ اینطور نیست که صرف اینکه یک فردی از افراد دیگر پایین تر است، این را مکروه تعبیر کنیم و بدون اینکه نهیی از طرف شارع وارده شده باشد، مکروه بدانیم. ● ما نمی خواهیم بگوییم در موارد کراهت صوم، قلّت ثواب محقق نیست، ما می گوییم تفسیر مکروه به قلّت ثواب صحیح نیست. 👈 به نظر می رسد مکروه عبارت از عملی است که مقرون به حزازتی است که آن حزازت سطح این عمل را پایین می آورد، یعنی مقتضی طبیعی برای ثواب هست اما چون آن شیء حزازت دارد و آن حزازت به مقداری نیست که موجب حرمت عمل شود، رتبه اش پایین می آید و به خاطر همان حزازت شارع نهی می کند. ● اینکه شارع از نماز در حمام و بستر رودخانه نهی کرده و فرموده جای دیگر بخوان، مرتبه این نماز بخاطر این حزازت پایین آمده، البته مساوی با عدم محض نیست، ثواب دارد ولی بخاطر حزازت ثوابش کم میشود و مکروه است. 📚کتاب الصوم؛ ج۱؛ ص ۵۰-۵۱ @madras_emb
💢 منکر ضروری دین (۲) ❖ آیت‌الله‌العظمی شبیری زنجانی: ● متفاهم عرفی از اعتراف به رسالت این است که همان گونه رسالتی که رسول دارد، مورد اعتراف باشد، اگر رسالت او رسالت زمان معینی است، معنایش اعتراف به رسالت نسبت به آن زمان معین است، اگر رسالت عام است مثل پیغمبر خاتم «ما ارسلناک الا کافة للناس»، باید به رسالت عام حضرت اعتراف کند. ● بنابر این اگر کسی این رسالت عام را انکار کند و خاتمیت را انکار کند و یا رسالت را نسبت به افراد معینی محدود کند، یا افراد معینی را بخواهد خارج کند، به رسالتی که موجب اسلام می شود و فقدان آن موجب کفر است، شهادت نداده است و در نتیجه کافر است. 📚کتاب الصوم؛ ج۱؛ ص۹ @madras_emb
💢 منکر ضروری دین (۳) ❖ آیت‌الله‌العظمی شبیری زنجانی: 🔹مرحوم آقا ضیاء عراقی در حاشیه ای که بر عروه زده، نظرش این است که انکار ضروری، اماره بر کفر است و خودش بما هو کفر نیست. اگر قطع داشته باشیم که این شخص به رسالت پیغمبر و توحید اعتقاد دارد، و لو اینجا اشتباهی برایش شده و این را انکار می‌کند، این محکوم به کفر نیست و مسلمان است. در واقع کسی که می‌گوید صوم دروغ است، می توان گفت شارع این را اماره بر کفر او قرار داده، و گرنه نفس انکار ضروری بی قید و بما هو، اصلا کفر نمی‌آورد، و فقط اماره است. بنابر این اگر دلیلی قطعی در بین بود با آن دلیل قطعی که در مقابل اماره هست، از اماره رفع ید می‌شود. به نظر ما این اظهر است. 📚کتاب الصوم؛ ج۱؛ ص۴۵ @madras_emb