« سعید چندانیِ سنّی مذهب، بیماری لاعلاجی داشت. او در شب شهادت حضرت زهرا (س) در مسجد مقدس جمکران بدستان مبارک امام زمان أرواحنا فداه، شفا یافت ؛ سپس شیعه شد ؛ و در نهایت، بدست وهابیت ملعون، مسموم و مضروب شد و در شب 21 رمضان، شب شهادت امیرالمؤمنین (ع)، سال 1375به شهادت رسید. »
#امام_زمان #شفا #سعید_چندانی
〰️〰️〰️〰️〰️〰️〰️〰️〰️
با مَدرس مبلغین دست پر باش👇
🛄 @madrasemobaleqin
🔰خلاصه ای از زندگینامه شهید سعید چندانی:
✅سعید متولد 1360، در استان سیستان و بلوچستان، و دارای مذهب سنّی حنفی بود.
در سن 12 سالگی، دچار حادثه ای می شود که به پا و لگنش آسیب شدیدی وارد می شود. موقع معاینات در بیمارستان زاهدان متوجه میشوند که یک غدّه ی بدخیمی در بدن او وجود دارد. او را برای درمان به تهران اعزام میکنند. ولی همه پزشکان از درمان او مأیوس بودند و هیچ امیدی به زنده بودن او نداشتند.
بیماری هر روز پیشرفت می کرد و حال سعید هر روز بدتر می شد.
مادر پر پر شدن و ازدست رفتن فرزندش را جلوی چشمانش می دید و از آنجا که همه قطع امید کرده بودند فقط دست به دامان خدا برد.
صبح تا شب متضرّعانه به درگاه خداوند آمده و خواستار شفا یافتن فرزندش شد. تا اینکه شبی در خواب شخص بزرگواری را می بیند که به ایشان می فرمایند: «پسرتو ببر پیش پسرم تو قم».
مادر سنی مذهب که اطلاع چندانی از زیارتگاه های شیعی ندارد بعد از بیداری پرس و جو میکند که آیا زیارتگاهی در قم داریم؟ میگویند: بله. حرم حضرت معصومه (س). مادرش میگوید: خانم نه! آقا. جواب میدهند: نه کسی نیست. (در ذهن مخاطبان چنین چیزی بود که مادرش حتما دنبال مقبره ای می گردد که کسی آنجا دفن شده است.)
بالاخره بعد از پرس و جوی بسیار مادر را به مسجد مقدس جمکران راهنمایی می کنند و مادر اصرار به رفتن به جمکران می کند.
وقتی به قم رسیدند، مادر سعید، رو به حضرت معصومه (س) میکند و می گوید که: « خانم جان؛ سعید من مریض و بی حاله و همه می گویند داره می میره. من میرم و شفای سعید جان رو میگیرم و میام. »
سعید به علت آسیب لگن توانایی راه رفتن و ایستادن نداشت، بیماری سرطان پیشرفت کرده بود و آنقدر غده های سرطانی زیاد شده بود که شکم ایشان بزرگ شده بود، شیمی درمانی هم منجر به ضعف بیشتر ایشان شده بود.
سعید که بسیار بدحال بود همراه با مادرش با مساعدت خادمان مسجد در غرفه و اتاقکی ساکن می شوند،
ایام فاطمیه بود و شب هنگام سعید بین خواب و بیداری آقایی را می بیند نورانی که از دیوار وارد اتاق می شود، شب دوم آن آقا همراه با یک خانم وارد می شوند و با سعید مشغول صحبت می شوند به زبان عربی و سعید با آنکه عرب زبان نیست ولی با آنها به عربی پاسخ می دهد. مادر سعید می گوید گمان می کردم سعید بدحال است و هذیان می گوید.
شب سوم وقتی سعید در اتاق تنهاست، باز آن مرد نورانی وارد می شود و اینبار به سعید می گوید بلند شو، سعید می گوید با آنکه می دانستم بیمارم و نمی توانم روی پا بایستم ولی بدون هیچ مقاومتی ایستادم، خودم باور نمی کردم، ولی حتی مشکل شکستگی لگن و برآمدگی شکم و... همگی برطرف شده بود.
* لطف و عنایت اهل بیت و عهدی که مادر با خدا بسته بود منجر به شیعه شدن این خانواده شد.
بعد از بررسی های دقیق پزشکان در قم و ملاقات هایی که با علما و مراجع داشتند، به سیستان و بلوچستان بر می گردند. جریان شفا یافتن سعید و شیعه شدن خانواده، باعث شد موجی در آن منطقه پدید بیاید. موجی از حقانیت تشیع در منطقه. و همین باعث شد که این اتفاق، به مذاق وهابیت ملعون خوش نیاید. و منجر به چندین بار سوء قصد به ایشان و خانواده اش شد.
* سعید به خانواده و برخی اطرافیان گفته بود که من مدت کمی میهمان شما هستم و باید بروم، و آقا علی بن موسی الرّضا (ع) فرمودند که بیا که جایگاه تو پیش ماست... »
آری. او خود، قبل از شهادتش، خبر شهادتش و اینکه در کجا آرام می گیرد را به نزدیکانش گفته بود.
پس از مدتی، وهابیت ملعون، این شخص بزرگوار و عنایت شده را مسموم و مضروب کرد، و روح او در شب 21 رمضان سال 1375 به ملکوت اعلا پیوست.
#امام_زمان #شفا #سعید_چندانی
〰️〰️〰️〰️〰️〰️〰️〰️〰️
با مَدرس مبلغین دست پر باش👇
🛄 @madrasemobaleqin
شفا دادن حضرت اباالفضل.mp3
3.73M
🔰 قطعات ناب سخنرانی
🎙حکایت #شفا یافتن و زنده شدن کودکی که جان داده بود توسط #حضرت_عباس قمر منیر بنی هاشم علیه السلام
💠حجت الاسلام #فرحزاد
⏳ ۳دقیقه و ۴۸ ثانیه
#سخنرانی_صوتی #سخنرانی_کوتاه #امام_حسین #حضرت_اباالفضل
〰️〰️〰️〰️〰️〰️〰️〰️〰️
با مَدرس مبلغین دست پر باش 👇
🛄 @madrasemobaleqin
شفا دادن حضرت اباالفضل.mp3
3.73M
🔰 قطعات ناب سخنرانی
🎙حکایت #شفا یافتن و زنده شدن کودکی که جان داده بود توسط #حضرت_عباس قمر منیر بنی هاشم علیه السلام
💠حجت الاسلام #فرحزاد
⏳ ۳دقیقه و ۴۸ ثانیه
#سخنرانی_صوتی #سخنرانی_کوتاه #امام_حسین #حضرت_اباالفضل
〰️〰️〰️〰️〰️〰️〰️〰️〰️
با مَدرس مبلغین دست پر باش 👇
🛄 @madrasemobaleqin