حانیه فیضی پور
۲۰ اسفند ۱۴۰۱
میدونم که خیلی وقته ننوشتم. راستش عجله و اجبار برای رسیدن به هدفی بی معنی یعنی تمام کردن کتاب ها، تا حد زیادی روش های اکتشافی م رو تحت تاثیر قرار داده و بیشتر به روش سنتی و خشک و کسل کننده عمل میکنم. اما گاهی اوقات تسلیم این هدف بی معنی نمیشم و روش های خودم رو در پیش میگیرم. مثل امروز که تشخیص رو درس دادم.
به بچه ها گفتم هرکس یک جمله از زبان یکی از اشیا کنارش بگه...
جملات خنده دار و جالبی گفتن و با همدیگه کلی خندیدن. مثلا:
کفش: اینقدر پاتو توی من نکن.
جامدادی: میشه اینقدر منو سنگین نکنی؟ کمرم درد گرفت.
صندلی: خیلی بده که من صندلی تو هستم، چون اینقدر بالا پایین میپری که داری منو میشکونی.
کتاب: من داستان های زیادی در خودم جای داده ام.
و ....
و بعد به بچه ها گفتم: "بچه ها مگه اینایی که گفتین زبون دارن؟"
_ نه خانم
_پس چجوری این حرفا رو زدن؟
_خانم ما از زبون اونا حرف زدیم.
_خانم ما حرف دهنشون گذاشتم.
_خانم برای اینکه نوشته مون جالب و خنده دار بشه از زبون اونا گفتیم.
و ....
و بعد شخصیت بخشی رو معرفی کردم.
#آموزش_فارسی_ششم
#آموزش_تشخیص
مطالب مفید علمی و فرهنگی
پرورشی و ایده های ناب مخصوص اولیا . دانش آموزان و همکاران فرهنگی
@madrese_yar
#لبیک_یا_خامنه_ای #امام_زمان #معلم