eitaa logo
مدارس رشدمدار 🌱حیات طیبه🌱
515 دنبال‌کننده
826 عکس
242 ویدیو
23 فایل
حرکت بسوی تمدن نوین اسلامی با تربیت فرزندان به سبک نوین اسلامی ایرانی موسسه رهپویان عصر ظهور موقوفه حضرت بقیه الله الاعظم روحناله الفداء شهرستان شاهرود تلفن ۰۲۳۳۲۲۸۱۹۲۲ ۰۹۳۵۳۸۶۸۱۱۶ پاسخگویی به سوالات کانال و ثبت‌نام دوره تربیت مربی: @raz_org_ir
مشاهده در ایتا
دانلود
🍃🌺🍃 ﷽ 🍃🌺🍃 ✨آغاز ثبت نام چهارمین دوره تربیت مربی ❇️باطلاع آن دسته از علاقمندان به حوزه تربیت نسل و تعلیم و تربیت می رساند موسسه فرهنگی آموزشی 🔸«آرمان شهر‌ حیات طیبه»🔸 برای مجموعه مدارس خود از کودکستان تا متوسطه ، چهارمین دوره آموزشی تربیت مربی را برگزار می نماید. ــــــــــــــــــ☘️🌺☘️ــــــــــــــــ از برادران و خواهران نخبه علمی و تربیتی حوزه و دانشگاه برای شرکت در دوره، دعوت بعمل می آید. 🔸بهره مندی از مفاد ارزشمند دوره 🔸صدور گواهی شرکت در روره 🔸عقد قرارداد کار و استخدام در مدارس تحت نظر موسسه از علاقمندانی که تمایل دارند که در جایگاه معلمی و کارورزی پیش دبستان و دبستان و متوسطه بعد از طی فرآیند آموزش و قبولی، مشغول به فعالیت شوند، پیشنهاد می شود ؛ ✅تبصره : پذیرفته شدن در دوره منوط به میزان نیاز مجموعه و کسب شاخص های موردنظر موسسه و تقاضای شرکت کنندگان می‌باشد. ــــــــــــــــــ☘️🌺☘️ــــــــــــــــ 🔰فرصت ثبت نام تا آخر دی ماه می‌باشد. لینک ثبت نام اولیه: https://raz.org.ir/?p=918 @madresearmani
بسم الله الرحمن الرحیم الحمدلله ربّ العالمین اللهم صلّ علی محمد و آل محمد با سلام و آرزوی درک حضرت حجت عجل الله تعالی فرجه الشریف *با خواندن دعای سهم اللیل به همراه سوره مبارکه قمر جدی و مصمم، سخت و کوبنده بر دشمنان خدا در هر لباسی بتازید.*
6.11M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
«با کودکان اینگونه بود» استاد محمّد تقی ┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈ @ayatquranaziz
🔴مدیریت از بیرون پهلوانی، بزغاله‎ای را بغل می‎کند و صد متر راه می‎برد. پس از طی راه، هم خودش و هم بزغاله خسته می‌شوند و کار نیز تعطیل می‎گردد. اما گاهی به جای پهلوان، یک بچۀ 8 ساله، دو هزار گوسفند را از شهری به شهر دیگر راه می‎برد بدون اینکه خودش و آنها خسته شوند! بغل کردن یعنی مدیریت از بیرون که دستاورد غرب است و بهترین مثال آن «حضور و غیاب» است که امروزه در حوزه، دانشگاه و آموزش و پرورش صورت می‎گیرد. اگر به آنها بگویند فردا درس تعطیل است، ‌همه خوشحال می‎شوند. چون حس زندانی بودن می‎کنند، چون از بیرون مدیریت می‎شوند. اسلام به مدیریت از درون معتقد است، به همپا راه رفتن نه بغل کردن. ✍آیت الله حائری شیرازی 👇👇 @takhtesiah_podcast
🟢 اعتراف به اشتباه را ارزش بکنید من وقتی بچه‌هایم کمی با هم دعوا می‌کنند، به ایشان می‌گویم: اول بگو ببینم تو احتمال اشتباه در کارَت را نمی‌دهی؟ تو خودت را معصوم می‌دانی؟ می‌گوید: نه. می‌گویم: حالا بگو ببینم تو در این مسئله، کجا را اشتباه کرده‌ای؟ می‌گوید: من اینجا را اشتباه کرده‌ام. وقتی که او یک اشتباه را می‌گوید، دیگری دو تا اشتباه را می‌گوید و روی دست این بلند می‌شود. کاری کنید که اعتراف به اشتباه، ارزش بشود، نه ضدارزش. ✍🏻آیت الله حائری شیرازی 👇👇 https://eitaa.com/joinchat/2702376999C863e8a3b7b
🍃🌺🍃 ﷽ 🍃🌺🍃 ✨آغاز ثبت نام چهارمین دوره تربیت مربی ❇️باطلاع آن دسته از علاقمندان به حوزه تربیت نسل و تعلیم و تربیت می رساند موسسه فرهنگی آموزشی 🔸«آرمان شهر‌ حیات طیبه»🔸 برای مجموعه مدارس خود: (معلم) (دبیر) (و رسانه) چهارمین دوره آموزشی تربیت مربی را برگزار می نماید. ــــــــــــــــــ☘️🌺☘️ــــــــــــــــ از برادران و خواهران نخبه علمی و تربیتی حوزه و دانشگاه برای شرکت در دوره، دعوت بعمل می آید. 🔸بهره‌مندی از مفاد ارزشمند دوره 🔸صدور گواهی شرکت در روره 🔸عقد قرارداد کار و استخدام در مدارس تحت نظر موسسه (در صورت موفقیت در دوره) ــــــــــــــــــ☘️🌺☘️ــــــــــــــــ 🔰فرصت ثبت نام تا ۷ بهمن می‌باشد. لینک ثبت نام : https://raz.org.ir/?p=918 @madresearmani
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
ما پیروان حضرت موسی بن جعفریم در سایه‌ی ولایت موسی بن جعفریم منّت خدای را که ز هنگام کودکی در پرتو سخاوت موسی بن جعفریم ▪️شهادت اباالرضا حضرت امام موسی کاظم علیه‌السلام تسلیت باد. @fahmeghoran_dabestan
🌱 *بریم سراغ ماجرا و البته خاطره‌ی بعدی* از هفته پیش که برنامه امتحانی‌هارو دادن تا این هفته که شروع بشه هرروز صدای بلند مامانم میاد که: - سارااا، میدونی چندروز تا امتحانت مونده؟ پس کی میخوای شروع کنی؟ هر روز این سوال تکرار میشه تا شب قبل از امتحان. انگار استرس مامان از من خیلی بیشتره! 🙁 ظهر که از مدرسه میام خونه مامان بدو بدو ناهارمو میده و میگه: سریع دفتر کتابتو بیار که اگه از الآنم شروع کنی به خوندن، وقت کم میاری. 😐 یهو دلشوره‌ای می‌گیرم و میرم سریع دفتر کتابمو میارم و مامان شروع می‌کنه از اول باهام درسا رو مرور کردن: خب این درس اول و که صد بار باهات کار کردم، باید الآن همشو حفظ باشی. بریم از درس‌های بعدی شروع کنیم که سخت‌تره. یه ساعتی کار میکنیم. میرم توی فکر، اوایل احساس میکردم من و مامان با هم درس یاد میگیریم، اما الآن حس میکنم که دارم واسه خوشحالی مامان درس میخونم. یه جورایی فقط برای مامان ... - سارااا، کجایی؟؟! چرا حواست نیست؟ چند بار بپرسم یه سؤال رو؟؟! با جیغ مامان از فکر میام بیرون. احساس میکنم که هیچ میلی به خوندن هیچ کدوم از این فصل‌های کتاب ندارم. از اون‌ور، هی صدای مامان میاد که: - این چی میشد؟ اینو بلدی؟ اول یه دور بخون بعدش مرور کن که بیای ازت بپرسم. تا ساعت ۴ بخون که وقت مرور داشته باشی. آخه باید سر شب هم بخوابی که صبح انرژی داشته باشی، یه وقت امتحانت خراب نشه. 😖 مدااام صدای تذکرهای مامان تو گوشمه، مدام حرفای تکراری و پیگیری های زیادش. البته بدم نیست. هیچ دلیلی نداره من نگران درسم باشم. بالاخره یکی هست که بجام حرص بخوره. کاش میدونست اگه این حرفا رو نمیزد، من خودم بهتر میتونستم درسام رو مدیریت کنم. چی؟! درسای من؟! یا درسای مامان ؟!! واقعاً دیگه حوصله غرغرا و نصیحت‌هاشو ندارم 😣 فردا میشه و میرم سر جلسه امتحان. سوال اولو که میخونم، میبینم انگار هیچی یادم نیست. اصلاً یادم نمیاد که جوابش چی بود؟ البته خیلی‌هم برام مهم نیست، فوقش میخواد نمرم پایین بشه دیگه؟ برای چی الکی استرس بگیرم. اصلاً بزار یه بارم نمرم پایین شه، چی میشه مگه؟! یهو صدای غرغرای مامان تو سرم منفجر میشه. وااای، اگه نمرم کم شه، باید تا شب نصیحت بشنوم و حتی برای امتحان بعدی بیشتر باهام کار میکنه. به هر زحمتی که هست به ذهنم فشار میارم و یکمم از برگه دوستم نگاه میکنم تا بالآخره برگه پر میشه و میرم که تحویل بدم. از یه طرف خوشحالم که امتحانم رو خوب دادم و دعوا و غر در انتظارم نیست. از یه طرف ناراحتم که دارم برای مامان درس میخونم نه خودم. کاش بالآخره یه روزی تموم شه این روزا ... ••••••••••••••••••••••••••••••••• ❓ *حالا سؤال اینه، آیا واقعاً نتیجه‌ی کوتاه مدت توی درس، اینقدر مهمه که ما احساس هویت فرزندمون رو از بین ببریم؟* ❓ *ما چقدر توی درس و مشق فرزندمون این مدلی هستیم؟* ❓ *الآن فرزندم درس‌خون شد؟ یا از ترس من فعلاً ادای درس خوندن در میاره؟!* 🔗 🆔 @nahaletarbiat