eitaa logo
مدرسه عشق
1.1هزار دنبال‌کننده
1.1هزار عکس
575 ویدیو
21 فایل
『﷽』 ‌‹💠⃟🇮🇷› ما ملت شهادتیم ‌‹💠⃟🇮🇷› ‌ ‌ 🌷از تبار فرزندان روح‌الله🌷
مشاهده در ایتا
دانلود
خاطراتی از شهید عبدالحسین برونسی:📝 می گفت: یکی از حربه های ضد انقلاب توی کردستان، استفاده از دخترای زیباست.👩🏻‍🦱 می گفت: یک روز که داشتم نگهبانی🚧 می دادم،یکی از اونا سراغ منم اومد!🚶🏼‍♀️ صورتش غرق آرایش بودبهم چشمک زد😉 و بعد هم لبخند☺️. بهش گفتم:از خدا بترس،برو دنبال کارت.😡 دوباره چشمک زد 😉. سریع گلنگدن را کشیدم و داد زدم:اگر گورت رو گم نکنی،سوراخ سوراخت می کنم.💨 می گفت:دختره رنگش پرید و نفهمید چطوری فرار کرد🏃🏼‍♀️ 🇮🇷✌️ 🆔 @MadreseyeEshgh
بخشی از زندگی شهید مصطفی چمران:📝 چمران شخصیتی عارفانه داشت ✨و به اشعار مولوی علاقه داشت.🎶 آثار هنری زیادی را بر جای گذاشت که از جمله آن‌ها می‌توان به تابلوهای نقاشی🎨، مجسمه‌ها🗿 و عکس‌ها📸 اشاره کرد. نقاشی در میان علاقه‌مندی‌های بارز هنری چمران بود که در این زمینه چندین اثر رنگ روغن از وی به جا مانده‌است.🖌️ 🇮🇷✌️ 🆔 @MadreseyeEshgh
بخشی از وصیت نامه شهید مهدی باکری:📝 بدانید اسلام تنها راه نجات و سعادت ماست،🛣️ همیشه به یاد خدا باشید و فرامین خدا را عمل کنید✨، پشتیبان و از ته قلب مقلد امام باشید❤️ اهمیّت زیاد به دعاها و مجالس یاد اباعبدالله و شهدا بدهید که راه سعادت و توشه آخرت است🤲. همواره تربیت حسینی و زینبی بیابید و رسالت آنها را رسالت خود بدانید و فرزندان خود را نیز همانگونه تربیت کنید تا سربازانی👮 با ایمان و عاشق شهادت🌹 و علمدارانی صالح وارث حضرت ابوالفضل برای اسلام ببار آیند.🏴 🇮🇷✌️ 🆔 @MadreseyeEshgh
خاطره ای از شهید ابراهیم هادی:📝 در یکی از مغازه ها مشغول کار بود .🧔 یک روز در وضعیتی دیدمش که خیلی تعجب کردم.😮 دوکارتن بزرگ اجناس روی دوشش بود📦. جلوی یک مغازه کارتن ها را روی زمین گذاشت، وقتی کار تحویل تمام شد 🧮. جلو رفتم و سلام کردم 🤝. بعد گفتم: آقا ابرام برای شما زشته ، این کار باربرهاست نه کار شما😬! نگاهی به من کرد و گفت:کار که عیب نیست،بیکاری عیبه🧑‍🔧،این کاری هم که من انجام میدم برای خودم خوبه🌹، مطمئن میشم که هیچی نیستم.جلوی غرورم رو می گیره!😇 گفتم :اگه کسی شما رو اینطوری ببینه خوب نیست!🛑 شما ورزشکاری و... خیلی ها می شناسنت.😎 ابراهیم خندید و گفت: ای بابا ، همیشه کاری کن که، اگه خدا تو رو دید خوشش بیاد نه مردم!✨ 🇮🇷✌️ 🆔 @MadreseyeEshgh
خاطره ای از شهید حسین خرازی:📝 گفتند:" حسین خرازی را آورده اند بیمارستان."🏥 رفتم عیادت. از تخت آمد پایین، بغلم کرد.🤝 گفت:" دستت چی شده؟🤔 " دستم شکسته بود. گچ گرفته بودمش.🤕 گفتم: " هیچی حاج آقا ! یه ترکش کوچیک خرده، شکسته."😔 خندید...😃 گفت: " چه خوب! دست من یه ترکش بزرگ خورده، قطع شده."😅 🇮🇷✌️ 💠سازمان بسیج دانش آموزی💠 🆔 @MadreseyeEshgh
خاطره ای از شهید مهرداد عزیزالهی:📝 پاسگاه روی آب است و ما کاملا یک زندگی آبی داریم. 🌊 یعنی، روی آب غذا می‌خوریم، نماز می‌خوانیم. 💦 روبروی پاسگاه یک دولول قرار دارد.🚧 فاصله‌مان با خط هم بیشتر از 15 کیلومتر، نیست. 🧭 با صدای انفجار از سنگر بیرون آمدم و همان موقع یک ترکش به پایم اصابت کرد و سوزش عجیبی تمام بدنم را فرا گرفت. 💥 طولی نکشید کف پایم که سوخته بود، پر از تاول شد.🔥 وقتی که پا روی زمین گذاشتم، تاول‌ها ترکید و سوزش و دردم بیشتر شد، طوری که از درد به خود می‌پیچیدم 🤕و نمی‌توانستم راه بروم🧑‍🦼. یکی دو روز استراحت کردم تا کمی بهتر شدم.🤸 🎊🎊🎊 🆔 @MadreseyeEshgh
خاطره ای از شهید حسن باقری:📝 بيست و دوي بهمن✌️ . پادگان شلوغ بود.👬 سربازها قاطي مردم شدند👮‍♂️. اسلحه خانه به هم ريخته بود🧩. گلوله هاي خمپاره با خرج و چاشني پخش زمين بود🧱. دولا شد🧎. جمع و جورشان كه كرد، گفت« اگه يكيش منفجر بشه، كلي آدم تكه تكه مي شن.💥»جعبه ها را كه چيدند📦، با بقيه رفتند طرف ديگر پادگان.🏠 🇮🇷✌️ 🆔 @MadreseyeEshgh
بخشی از وصیت نامه شهید سپهبد حاج قاسم سلیمانی:📝 خداوندا !✨ تو را شکرگزارم🙏 که پس از عبد صالحت خمینی عزیز🌹، مرا در مسیر عبد صالح دیگری که مظلومیتش اعظم است بر صالحیتش، مردی که حکیم امروز اسلام و تشیّع و ایران🇮🇷 و جهان سیاسی اسلام است، خامنه ای عزیز❤️ که جانم فدایِ جان او باد قرار دادی. 🇮🇷✌️ 🆔 @MadreseyeEshgh