اول خودتان را آماده کنید. خودتان را آماده بکنید یعنی چی؟ یعنی یک شهید همت باشید.
یعنی یک شهید خرازی باشید. دلتان را گرفتار این پیچ و خم دنیا نکنید. این پیچ و خم دنیا انسان را به باتلاق میبرد و گرفتار میکند. از آن هم نمیشود نجات پیدا کرد. دلتون را شاد کنید به رحمت الهی. دلتون را باز کنید و امیدوار کنید به رحمت خدا.
#شهید_حاج_احمد_کاظمی
🔥 تل آویو
#طوفان_الأقصى
#پایان_اسرائیل
#خاطرات_شهید
●همیشه وضو داشت. یه روز گفتم رضا چرا وقتی که پای سفره می شینی. وقتی می خوابی وقتی از خونه بیرون می ری اول وضو می گیری؟
●گفت:وقتی کنار سفره میشینم مهمان امیرالمومنینم شرم می کنم بدون وضو باشم...وقتی می خوابم یا بیرون میرم ممکنه از خواب بیدار نشم یا بر نگردم. هرکسی هم با وضو از این دنیا بره اجر شهید را داره می خوام از اجر شهید محروم نشم...
#شهید_رضا_پورخسروانی 🌷
#شهدای_فارس
🔥 تل آویو
#طوفان_الأقصى
#پایان_اسرائیل
#همان....
🌷لات محل بود. چاقو کشی، دعوا.... یک۰ بار قبل انقلاب با چاقو، گوش مأمور شهربانی را برید و گذاشت کف دستش، برای همین هم رفت زندان. یک روز تو پایگاه آموزشی غدیر اصفهان بودیم که دیدیم آمد. تازه از زندان آزاد شده بود. میگفت: آمدم آموزش ببینم. قبولش نمیکردند. میگفتند اهل اطاعت از فرماندهی نیست. خیلی اصرار کرد تا بالأخره قبولش کردند.
🌷گوشهای، روی خاکریز داشت این جور زمزمه می کرد: «خدایا.... ما از اول عمر گناه کردیم، اما تو کریمی، تو ما رو ببخش....» خاک، از اشک چشم۰ هایش گل شده بود. همان شب اول تا صبح گریه کرده بود و سرش را از خاک برنداشته بود.... تو درگیری تیر خورد. افتاد. داشت سینه خیز برمیگشت که دید تانکهای عراقی میخواهند بچهها را دور بزنند. معطل نکرد. چند تا نارنجک به خودش بست و رفت زیر تانکها.... هیچ کس فکر نمیکرد که این همان لات و چاقوکش باشد!!
#شهدا_را_ياد_كنيم_با_ذكر_صلوات
🔥 تل آویو
#طوفان_الأقصى
#پایان_اسرائیل
بخشی از وصیت نامه شهیدمحمدابراهیم همت
🔥 تل آویو
#طوفان_الأقصى
#پایان_اسرائیل
🌹 شهيدی که #تسبیح موجودات و جمادات را می شنید!!!
🕊شهيد #حسینعلی_عالی فرمانده محور عملیاتی لشکر ۴۱ ثارالله...
با حسین برای شناسایی رفتیم وقت نماز شد
من در قنوت از خدا خواستم یقینم را زیاد کند و نمازم را تا به آخر خواندم پس از نماز دیدم حسین می خندد به من گفت: می خواهی یقینت زیاد بشه⁉️
با تعجّب گفتم: بله اما تو از کجا فهمیدی؟
خندید و گفت: چه قدر؟
گفتم: زیاد.
گفت: گوشِت رو بذار روی زمین و گوش کن.
من همان کار را کردم و صدای زمین راشنیدم که مرا نصیحت میکرد....
سپس حسین گفت: مرتضی! یقینت زیاد شد⁉️
من میدانستم که انسان می تواند به خدا خیلی نزدیک شود اما نه تا این حدکه حسین بخدانزدیک شده بود...
✅ راوی #شهید_مرتضی_بشارتی🕊
🔥 تل آویو
#طوفان_الأقصى
#پایان_اسرائیل
#آرپیجیزن_دو_طبقه!
🌷درگیریها شروع شده بود. عراقیها، با هر اسلحهای که داشتند، شلیک میکردند. سنگر تیربار عراقیها بچهها را خیلی اذیت میکرد. ابراهیم به آر.پی.جیزن گفت: سنگر را بزن. آر.پی.چیزن چند گلوله شلیک کرد، ولی به خاطر فشرده بودن جلو سنگر، پرهی....
🌷پرهی موشکها بین آنها گیر میکرد و هیچ کدام منفجر نشدند. وقتی این وضعیت را دید، روز زمین نشست و از آر.پی.چیزن خواست روی شانهاش برود، بعد تمام قد ایستاد. آن وقت با شلیک اولین گلوله، سنگر عراقی منهدم شد.
🌹خاطره ای به یاد فرمانده شهید ابراهیم محبوب
راوی: رزمنده دلاور غلامرضا سالم
📚 کتاب "چشمان فرمانده"
منبع: سایت نوید شاهد
#شهدا_را_ياد_كنيم_با_ذكر_صلوات
🔥 تل آویو
#طوفان_الأقصى
#پایان_اسرائیل
منتظر:
💔 بعد از شهادت تکفیری ها روی بدن و سینه شهید نفت ریختند و آتش زدند😔، اما فقط لباس های شهید سوخت و بدن سالم ماند.‼️
مادر شهید میگفت:
قبلا هم به خاطر تصادف دچار سوختگی شده بود اما به خاطر #عزاداری و سینه زنی برای #امام_حسین(ع) هیچ آسیبی به بدنش نرسیده بود.✨🌱
#شهید #غلامرضا_لنگری_زاده🌷
اولین شهید مدافع حرم کرمان
شادی روحشون #صلوات
🔥 تل آویو
#طوفان_الأقصى
#پایان_اسرائیل
🌟 #روایتگری | #خاطرات_شهدا
🔰 زیر باران نگاهش....
🔻 عملیات بیت المقدس بدجوری مجروح شد. ترکش خورده بود به سرش، با اصرار بردیمش اورژانس. میگفت: «کسی نفهمه زخمی شدم. همینجا مداوام کنید.» دکتر اومد گفت: «زخمش عمیقه، باید بخیه بشه.» بستریش کردند. از بس خونریزی داشت بیهوش شد! یه مدت گذشت. یکدفعه از جا پرید. گفت: «پاشو بریم خط.» قسمش دادم. گفتم: «آخه تو که بیهوش بودی، چی شد یهو از جا پریدی؟»
🚩 ....گفت: «بهت میگم به شرطی که تا وقتی زنده ام به کسی چیزی نگی. «وقتی توی اتاق خوابیده بودم، دیدم خانم فاطمه زهرا (س) اومدند داخل.» فرمودند: «چی؟ چرا خوابیدی؟» عرض کردم: «سرم مجروح شده، نمیتونم ادامه بدم.» حضرت دستی به سرم کشیدند و فرمودند: «بلند شو، بلند شو، چیزی نیست. بلند شو برو به کارهات برس.»
🔅 بهخاطر همین است که هر جا که میروید حاج احمد کاظمی، حسینیه فاطمه الزهرا (س) ساخته است، سردار عشق و شهید عرفه....
📍خاطره ای به یاد فرمانده شهید سردار حاج احمد کاظمی
🔥 تل آویو
#طوفان_الأقصى
#پایان_اسرائیل
مراحل شناسائی عملیات ثامن الائمه بود.
یک شب مصطفی گفت: من میروم برای بچه های منطقه کُفیشه دعا بخوانم. صبح رفتم دنبالش. بچه های این منطقه صفر کیلومتر بودند و مصطفی را نمی شناختند.
پرسیدم: آن آقایی که دیشب برایتان دعا خواند کجاست؟
گفتند: نمی دانیم. دیشب فقط یک نفر آمد اینجا و دید که بچه ها خیلی خسته اند، تا صبح جای آنها نگهبانی داد و الان هم آنجا خوابیده.
رفتم یک لیوان آب ریختم داخل یقه پیراهنش و گفتم: مرد حسابی! حالا دیگر کلک میزنی. مگر نیامده بودی که دعا بخوانی؟!
خندید و گفت: مگر بد است؟ اما عوضش دعا کردم
که تو آدم شوی اما حیف …
#شهید_مصطفی_ردانی_پور
🔥 تل آویو
#طوفان_الأقصى
🔰 هان ای شهیدان! آسوده بخوابید....
🔥 تل آویو
#طوفان_الأقصى
#پایان_اسرائیل
❇️ ارادت شهید علی اصغر حاجی غلام زاده به حضرت زهرا (س)
🥀 تا روضه حضرت زهرا (س) را می شنید به هم می ریخت.
می گفت: تنهاترین چیزی که طاقتش را ندارم روضه حضرت زهرا(س) است.
شب عملیات والفجر هشت، وقتی غواص های لشکر برای اعلام وضعیت به طرف جزیره ام الرصاص رفتند؛ خبری از آنها نشد، علی اصغر پیش قدم شد برای آوردن خبر. آخرین خبر، خبر خودش بود.
با دشمن درگیر شده بود. صدایش از توی بی سیم می آمد. آخرین کلام کلامش سه بار سلام به حضرت زهرا (س) و نوای سوزناک مادر بود.
راوی: هم رزم شهید
کتاب خط عاشقی ۲ (خاطرات عشق شهدا به حضرت زهرا س)
🔥 تل آویو
#طوفان_الأقصى
📿تسبیحاتحضرتزهرارو
👋بادستشمیگفتوانگشتاش
😬روفشارمیدادوقتیپرسیدم
🙌گفتبندهایانگشتامروفشار
🌏میدمتایادشونبمونهواون
🌈دنیابرامگواهیبدنکه
🌺باهاشونذکرخداروگفتم.
شهیدحمیدسیاهکالیمرادی
🔥 تل آویو
#طوفان_الأقصى
#پایان_اسرائیل