eitaa logo
{ مأوا..🏴
3.4هزار دنبال‌کننده
3هزار عکس
2هزار ویدیو
20 فایل
خُدا تو را آفرید تامابرای تمام عمر"پـنــاه" داشته باشیم یاصاحب‌الزمــــان {مجموعه‌‌مردمی‌مهدی‌زهرا} 👤ارتباط با ما ↶ @yamahdi313_R 💳شماره‌ کارت جهت کمک به فعالیتهای مهدوی ↶ 6037997591643433 کپی با ذکرصلوات برای ظهور امام زمان http://zil.ink/maevaa_ir
مشاهده در ایتا
دانلود
کاش بشه امسالم مثل پارسال بتونم اربعین با پای برهنه برم سمت حرم:)))))️ ✨🌙 @maevaa_ir
امام حسین:) ح = حرم س= سیدالشهدا ی= یعنی ن= نزدیک بهشت همین ۴ کلمه معجزه اس.. ✨🌙 @maevaa_ir
🔰یک ماجرای واقعی از طلبیده شدن زائر توسط امام حسین سرمهماندار هواپیما هستم و با سرتیم امنیت پرواز این حکایت را نقل میکنیم که به عینه دیدیم: یک‌روز صبح زود جهت انجام پرواز وارد فرودگاه امام خمینی شدم، سالن فرودگاه شلوغ بود مسافران زیادی اونجا بودن و همگی در حال خداحافظی از بستگانشون بودن و شاد و خوشحال‌تو این جمعیت چشمم افتاد به یک عده که از همه بیشتر خوشحال بودند و شور و حال خاصی داشتند و منتظر گرفتن کارت پرواز بودن، نگاه کردم به تلویزیون بالای کانتر اونها که ببینم کجا دارن میرن دیدم نوشته "نجف" پیش خودم گفتم خوش به حالشون کاش روزی هم برسه منم با خانوادم بتونیم چند روزی جهت زیارت عازم بشیم...خلاصه... وارد مرکز عملیاتمون شدم و خودمو معرفی کردم‌اون روز قرار بود طبق برنامه قبلی به ارمنستان برم که یکهو مسول شیفتمون گفت: فلانی شما برو نجف!! پروازت تغییر کرده!! خوشحال شدم و حکم ماموریتم را گرفتم‌و وارد هواپیما شدم.بعد از یکساعت شروع کردیم به مسافرگیری مسافرها خوشحال و خندان وارد هواپیما شدن و سر جاشون نشستن، آماده بستن درب هواپیما بودیم که مسول هماهنگی پرواز سراسیمه وارد شد و گفت: ❌ دو نفر باید پیاده شن!!! پرسیدیم: چرا ؟ گفت: از دفتر مدیر عامل هواپیمایی گفتن بجاشون دو تا از کارمندها جهت انجام یکسری از کارهای مهم اداری امروز باید برن نجف،حالمون گرفته شد چون دست روی هر کدوم از این مسافرها میزاشتیم که پیاده شه دلش میشکست، کاری هم نمیشد کرد چون دستور داده بودن و میبایست انجام شه! وارد اتاق خلبان شدم و ازش خواهش کردم اجازه بده از دو صندلی اضافه در اتاق خلبان جهت نشستن این دو کارمند استفاده بشه که متاسفانه موافقت نکرد خلاصه لیست مسافرها را آوردند و قرار شد اسم دو نفر انتهایی لیست را اعلام کنند تا اونها پیاده بشن،اسمها را اعلام کردند و قرعه افتاد به یک پیرمرد و یک پیرزن! از هواپیما که داشتن پیاده میشدن نگاهشون یادمه که چقدر ناراحت و دل شکسته بودن، هواپیما به سمت نجف پرواز کرد و بعد از یکساعت و چند دقیقه رسیدیم به آسمان نجف منتظر اعلام نشستن هواپیما از طرف خلبان بودیم ولی اعلام نمیکرد و ما همچنان در روی آسمان نجف اشرف دور میزدیم،نیم ساعتی گذشت که خلبان دلیل ننشستن هواپیما را اعلام کرد و گفت به دلیل طوفان شن و دید کم قادر به نشستن نیست و میبایست برگرده فرودگاه امام تا هوا خوب بشه! برگشتیم فرودگاه امام و درب هواپیما باز شد و مسول هماهنگی رفت اتاق خلبان و دلیل برگشت را پرسید و خلبان هم بهش گفت اما با تعجب شنیدیم که مسول هماهنگی میگفت فرودگاه نجف بازه و پروازها داره انجام میشه و بعد از شما چند هواپیما نشست‌وبرخاست کردند... پیش خودم گفتم لابد حکمتی توی اینکاره!!!رفتم پیش خلبان و گفتم کاپتان، حالا که اینطوریه لابد خدا خواسته ما برگردیم این دو تا مسافر جامونده را ببریم، کاش شما اجازه میدادی از این دو صندلی اتاق خلبان امروز استفاده میکردیم. خلبان که مسول ایمنی پروازه نگاهی بهم کرد و گفت: شما فکر میکنید دلیل برگشتمون این بوده؟! باشه برید صداشون کنید بیان...خوشحال پریدم از اتاق خلبان بیرون و رفتم پیش مدیر کاروان و گفتم: شما تلفن این خانم و آقایی که پیاده شدن و دارید؟! گفت بله ! گفتم: سریع زنگ بزن ببین کجان، خدا کنه تو فرودگاه باشن بهشون بگو بیان. اونهم تماس گرفت و خواست خدا پیداشون کرد و آمدن (اون دوتا از فرط خستگی رفته بودن نمازخونه فرودگاه استراحت کنند و منزل نرفته بودن) همه خوشحال و منتظر اومدنشون بودیم که دیدیم یک پیرزن و پیرمرد با غرور و خوشحال دارن میان،پیرزن جلوی ما که رسید گفت:فکر کردید کار ما دست شماست؟!فکر کردید شما میتونید جواز سفر ما رو باطل کنید؟چشمامون پر از اشک شد و ازش عذرخواهی کردیم گفتم: مادر خدارو شکر که منزل نرفته بودید و حالا اومدید!گفت: آخه شما بودید میرفتید؟ با چه رویی بر میگشتیم خونه! (حالا گوش کنید به حکایت جالبی که پیرزنه نقل کرد) اینقدر حالمون خراب بود که اصلا نمیتونستیم راه بریم و رفتیم تو نمازخونه تا حالمون جا بیاد و بعد بریم خونه. پیش خودم گفتم یا امیرالمومنین و یا اباعبدالله و یا حضرت ابالفضل شما اینهمه مهمون داشتی امروز ما دو تا فقط زیادی بودیم و شروع کردم به گریه کردن و بی حال شدم و خوابم برد تو عالم خواب و بیداری بودم که یک آقا سید بزرگواری اومد داخل نمازخانه و گفت: مگه شماها نمیخواستید برید کربلا پس چرا نشستید؟! عرض کردیم: آقا نشد! نبردنمون! فرمود: پاشید خیالتون راحت برید کربلا!!! میگفت تا چشمهامو باز کردم دیدم موبایل شوهرم داره زنگ میزنه و گویا شما گفته بودید بیاییم... 🌺 تا یار که را خواهد و میلش به که باشد.... @maevaa_ir
4.43M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
زِ کودکی خادمِ این تبارِ محترمم.. [شیرین ترین و خوشمزه ترین لحظه خدمت گذاری دیشبمون، خادم کوچولوی مهدی زهرا بود.. ] ☺️ 1404 @maevaa_ir
بچه که بودم فکر میکردم در روزهای اول محرم یک جنگ درگرفته و هر روز یک نفر به شهادت رسیده و فردا نفر بعدی . فکر میکردم علی‌اصغر را روز هفتم کشته‌اند ، علی‌اکبر را روز هشتم حضرت عباس را روز نهم و روز دهم هم امام حسین علیه السلام ‌. در همان عوالم کودکی فکر میکردم چه مصیبت بزرگی است اینکه هرروز یک عزیز از دست بدهی و فردا هم منتظر داغ جدیدی باشی ؛ اما کم کم فهمیدم همه را یک صبح تا غروب کشته‌اند . مصیبت بزرگتر شد . . تصور کن تا میایی برای یکی اشک بریزی دیگری عازم میدان است . امان نفس کشیدن نمی‌دهد این داغ‌ها ، حالا فکر کن اگر قرار بود عاشورا را فقط گریه کنی دق میکردی . . اینجاست که امام مونسی دلسوز است و نمی‌گذارد تو با داغش جان بدهی ، برای غمش هم بساط پهن میکند و بزم اشک به راه می‌اندازد تا تو وسعت این مصیبت را یک‌جا نچشی و آرام آرام آماده‌ی ‌عاشورا شوی . ‌. آرام آرام اشک ‌بریزی تا عصر روز دهم خسته ‌باشی ‌و نفهمی چه گذشت . . ما دوماه عزاداری میکنیم ‌که عصر عاشورا نمیریم . .💔 ‌‌‌‌‹لبیک یا حسین🌱› @marvaa_ir
15.15M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
ماه به این نیســــــت بری مراسم فقط گریه کنــــــی برگردی... «درس..!» از مکتب امام حســـــین چی یاد گرفتی؟ یاد گرفتی چجوری امام زمانــــت رو تنها نذاری؟ زمانه همون زمانه اســــــــت! ‏«کل‌یوم‌عاشوراوکل‌ارض‌کربلا»‌ حْـآجْ‌مَــهٓـــدے‌رَســٓـولـے @maevaa_ir
@Maddahionlinمداحی آنلاین - في كربلاء خسف القمر!.mp3
زمان: حجم: 7.07M
🎙 (پیشنهاد ویژه) 🏴في كربلاء خسف القمر! (ماه در کربلا گرفت) 👌پادکست فوق العاده حزن انگیز از فضاسازی مقتل قمر بنی هاشم (علیه السلام) و روایت تلاش سقا برای رفع عطش کودکان ... @maevaa_ir
@Maddahionlinمداحی_آنلاین_یه_قلب_مبتلا_تو_این.mp3
زمان: حجم: 6.26M
🌴یه قلب مبتلا تو این سینه است 🌴مریضم و دوام ابالفضله😭💔 🎤 @maevaa_ir
خدا کند که شبی زائر حرم گردیم و جان دهیم همان شب به کربلای حسین @maevaa_ir
33.54M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
و رسیدیم به گزارش آخرین شب در جوار شهید گمنام،انشاالله از همه بزرگواران قبول باشه و اربابمون امام حسین دست همه ما را بگیرند تشکر ویژه میکنیم از تمامی کسانی که به هر نحوی کمک کردند تا بتونیم برای اهل بیت قدمی برداریم، اجرتان با صاحب روضه ها 💔 @maevaa_ir