📌 منتقم حسین نمیآیی؟
▪️ لشکر دشمن عمو را محاصره کرده بود.
عمو تنهایتنها بود. عبدالله دست عمه را رها کرد و به سمت عمو دوید. شمشیر حرامی بالا رفت. عبدالله دستان کوچکش را حائل کرد.
هیچکس فکر نمیکرد دستان کوچک معجزه کند. عمو را که سالم دید، لبخند زد و آرام در آغوشش جان داد.
#منتقمِخونِحسینادرکنی
@maevaa_ir
📌 منتقم حسین نمیآیی؟
▫️ قاسم سوار اسب شد. پایش به سختی به رکاب میرسید. امّا مردانه جنگید. ناغافل محاصرهاش کردند. زمین که خورد، اسبها بر پیکرش تاختند. حالا قدّش آنقدر بلند شده بود که وقتی عمویش پیکر او را بر روی اسب به خیمه میآورد، پاهایش روی زمین کشیده میشد.
#منتقمخونِحسینادرکنی
@maevaa_ir
📌 منتقم حسین نمیآیی؟
▪️ تیر را در چلهٔ کمان گذاشت.
- پدر را بزنم یا نوزاد را؟
- مگر سفیدی زیر گلو را نمیبینی؟!
#منتقمِخونِحسینادرکنی
@maevaa_ir
📌 منتقم حسین نمیآیی؟
▪️ روی سینه نشست. خنجر را محکم گرفت.
در هیاهوی صدای لشکر، سمّ اسبان و جیغ دخترکان، صدای مادری تنش را لرزاند.
- ولدی... ولدی...
#منتقمِخونِحسینادرکنی
@maevaa_ir
📌 منتقم حسین نمیآیی؟
▪️ شام را آمادهٔ مهماننوازی کرده بودند.
با ورود کاروان اسیران، مردم برای استقبال، سنگ تمام گذاشتند. امروز سنگهای کوچههای شام، به جای زمین، در مشت مردم بود...
#منتقمِخونِحسینادرکنی
@maevaa_ir
📌 منتقم حسین نمیآیی؟
▪️ روبهروی لشکر دشمن ایستاد.
چیزی برای گفتن از نسب خود نداشت.
برای همین خودش را اینگونه معرفی کرد: «امیری حسین و نعم الامیر». سه روز بعد وقتی بنیاسد شهدای کربلا را دفن میکردند، «جون»، خوشبوترین و روسفیدترین یار امام بود.
#منتقمِخونِحسینادرکنی
@maevaa_ir
📌 منتقم حسین نمیآیی؟
▪️ نازدانه در خرابه دلتنگ بابا بود و گریه میکرد. جعبه را آوردند. با بیتابی گفت: «من غذا نمیخواهم!» یکی داد زد: «پارچه را کنار بزن! مقصود تو همانجاست...»
#منتقمِخونِحسینادرکنی
@maevaa_ir
📌 منتقم حسین نمیآیی؟
▪️ چند روزی بود که در کانال کمیل در محاصرهٔ عراقیها بودند. خبری از آب نبود.
آب جیرهبندی شده هم، تمام شده بود.
همهجا را دود گرفته بود. اشک از چشمانش جاری شد. حالا معنی روضه را میفهمید.
عطش باعث شده بود همهجا را پر از دود ببیند.
#منتقمِخونِحسینادرکنی
@maevaa_ir
📌 منتقم حسین نمیآیی؟
▪️ فرمانده با تعجب پرسید: «علمدار این علم کیست که جایجای آن پر از جای تیر است، جز جای دست علمدار؟»
گفتند: «این علم دست ابوالفضل عباس بوده است.»
#منتقمِخونِحسینادرکنی
@maevaa_ir
📌 منتقم حسین نمیآیی؟
- بابام کجا رفته؟
- رفته سفر…
- بدون عمه؟!
#منتقمِخونِحسینادرکنی
@maevaa_ir
📌 منتقم حسین نمیآیی؟
▪️ پرسید: «امسال راهپیمایی اربعین میای؟»
گفتم: «دلم میخواد، اما نمیتونم. مشکل مالی دارم و البته کلی کار عقبمانده…»
گفت: «الان توی این اوضاع اگه بتونی بیای هنر کردی. اگه عاشق باشی برای خشنودی عشقت، قرض هم میکنی.»
گفتم: «شاید سال بعد…»
گفت: «مطمئنی سال بعد هستی؟ اربعین رژه لشکر امام زمان هست. جا نمونی رفیق!»
راست میگفت. اربعین پول نمیخواد، عشق امام زمانی میخواد!
#منتقمِخونِحسینادرکنی
@maevaa_ir
🏴قرن هاست جهان ، سیاه پوش حسین است، زمین و زمان از گام های خسته و داغدار کاروان کربلا، گریان است و عطر شقایق های عاشورا هنوز در پیچ تاریخ به مشام می رسد...🥀
...و این تکرار مداوم روضه ها جاری خواهد بود تا شما ای یگانه عدل گستر موعود، بازآیید و انتقام آن خونِ بناحق ریخته، آن خنجر بریده، آن لب های عطشناک و آن صورت های کبود را بازستانید...
تا آرام گیرد قلوب عزاداران جد شهیدتان...😔
#منتقمِخونِحسینادرکنی
@maevaa_ir