eitaa logo
محفل عشق ، زندگی به سبک شهدا
1.2هزار دنبال‌کننده
3.3هزار عکس
781 ویدیو
16 فایل
شهدا ازجنس لبخند خدا هستند پاک وساده ومهربان رفیق باز و باوفا میهمانی هایشان هم با بقیه فرق دارد فقط کافی است یکبار هم که شده دلت را به دلشان بسپاری این بار محفل عشق را امتحان کن @mohammad_hmn virasty.com/mohammad_hmn کپی آزاد اللهم عجل لولیک الفرج
مشاهده در ایتا
دانلود
با آغاز جنگ تحمیلی ، یاسینی از خلبانان خط‌شکن نیروی هوایی بود و در عملیات بزرگ ۱۴۰ فروندی نقش مؤثری ایفا کرد. او طی سال‌های دفاع مقدس مسئولیت فرماندهی پایگاه‌های سوم، دهم، ششم شکاری و منطقه هوایی شیراز را بر عهده داشت. به پاس رشادت‌هایش، نشان فتح را از مقام معظم رهبری دریافت کرد. بهروز یاسینی ، فرزند شهید از پیوند معنوی عمیق خود با پدر شهیدش می‌گوید: در تمام مشکلات، ابتدا با پدرم مشورت می‌کنم؛ به مزارش می‌روم، با او درد دل می‌کنم و مطمئنم که راه‌حل را نشانم می‌دهد، چون همیشه هم مشکل برطرف می‌شود. او با تأثر ادامه می‌دهد: با گذشت سال‌ها از شهادت پدرم، هنوز هم هنگام صحبت درباره‌اش بغض گلویم را می‌گیرد و اشک در چشمانم حلقه می‌زند.... سرلشکر خلبان 📕 نوید شاهد « اللّٰهُمَّ عَجِّلْ لِوَليِّٖكَ الْفَرَج » 🇮🇷 @mafeleshg
نشسته بود کنار رودخانه و با خودش زمزمه میکرد ، رفتم کنارش و اشک هایش رو پاک کردم و گفتم ، التماس دعا ، چی میخوندی !؟ گفت ، روضه علی اصغر (ع) . من مثل علی اصغر شهید میشوم . گفتم ، ای بابا تورو که خط نمی برند . خندید و گفت ، من همین جا شهید میشوم نه خط مقدم . گفتم ، آخه اینجا خط سومه ، نه توپ هست نه گلوله !! باز حرف خودش رو زد و صحنه و نحوه شهادتش رو برام تعریف کرد !! حرف هایش رو جدی نگرفتم ، خداحافظی کردم و رفتم . چند روز بعد شهید شد ، همون جا توی خط سوم ، همان مکان و همان طور که گفته بود ، ترکش گلوله خورده بود توی گلویش.... 📕 خط عاشقی ، ج1 « اللّٰهُمَّ عَجِّلْ لِوَليِّٖكَ الْفَرَج » 🇮🇷 @mafeleshg
فوتبالیستی که سر از جبهه درآورد! مهدی هم دوره امیر قلعه نویی ، صمد مرفاوی ، قنبرپور و رضا رجبی و بسیاری از چهره های مطرح دیگر فوتبال ‌بود. ۱۵ گل برای تیم ملی جوانان زد و کاپیتان تیم ملی جوانان بود..... 📕 نوید شاهد « اللّٰهُمَّ عَجِّلْ لِوَليِّٖكَ الْفَرَج » 🇮🇷 @mafeleshg
همرزمان شهید آقابابایی او را «اعجوبه‌ای در میدان فرماندهی» می‌دانند؛ فرماندهی جوان که از کوچه‌ پس‌کوچه‌های جنوب شهر اصفهان قد کشید و در دل بحران‌های امنیتی، سکان هدایت نیروها را در قلب کردستان به‌دست گرفت. آشنایی کامل با جغرافیای کوهستانی و پیچیده کردستان، توانایی برقراری ارتباط با مردم محلی و محبوبیت چشمگیر در میان اهالی ، از ویژگی‌هایی بود که به‌گفته همسنگرانش، کمتر فرمانده‌ای مانند حاج‌اکبر از آن برخوردار بود. حاج‌اکبر ، همان فرمانده نام‌آشنایی است که در چند قدمی تأسیسات نفتی کرکوک، چشم‌ها را به خود خیره کرد. حضوری که فقط یک حضور نبود، بلکه تصمیمی سرنوشت‌ساز بود در لحظه‌ای حساس؛ کاری کرد کارستان، آن‌چنان که همرزمانش هنوز از دقت، جسارت و ابتکار او در آن موقعیت حیاتی یاد می‌کنند..... سردار 📕 نوید شاهد « اللّٰهُمَّ عَجِّلْ لِوَليِّٖكَ الْفَرَج » 🇮🇷 @mafeleshg
ده ماه از مفقود شدن محمد می‌گذشت و مادر در این مدت بدجور دلتنگ فرزند دلبند خود شده بود ولی به خاطر نجابت و به احترام خانم زینب کبری سلام الله علیها اعتراضی نمی‌کرد . بخاطر نگاه و حرف مردم زجر می‌کشید و گاهی اوقات دلتنگی خود را بروز می‌داد. وقتی پیکر محمد را آوردن و توی محله تشییع انجام شد ، خیلی ها به مادر تبریک می‌گفتند و او اشک هایش را پنهان می کرد. ظاهرا بعضی از همسایگان در مورد یه مادر شهید دیگر گفته بودند که این بچه او نبوده که گریه نمی‌کرده و این جور حرف ها. به گوشش رسیده بود و مادر نمی دانست چه کند ، اگر گریه میکرد دشمن شاد می‌شد و اگر آرام بود باید.... در تنهایی خود به یاد مصیبت اباعبدالله الحسین و صبر خواهرش زینب کبری سلام الله علیها بر داغ فرزندش اشک می ریخت . شب ها چراغ اتاق رو به کوچه را روشن می‌گذاشت تا شاید پسرش بگردد و بداند کسی در خانه منتظر اوست. سال ها بعد و پس از یه دوره بیماری و فراموشی حافظه ، به فرزند شهیدش پیوست.... 📕 ماه من ( در حال نگارش ) « اللّٰهُمَّ عَجِّلْ لِوَليِّٖكَ الْفَرَج » 🇮🇷 @mafeleshg
ترابیان در ایام مرخصی به دیدار خانواده شهدا می‌رفت و نسبت به فرزندان آن‌ها حساسیت بالایی داشت. هنگام زیارت مزار شهدا، از همسر و فرزندش فاصله می‌گرفت تا دل فرزندان شهدا آزرده نشود. حتی پس از بازگشت از حج، ابتدا سوغاتی فرزندان شهدا را جدا کرد و سپس هدیه خانواده خود را داد. پدر شهید نقل می‌کند: محمدحسن با وجود دلتنگی شدید برای زیارت امام رضا(ع)، به دلیل کوتاهی مرخصی و عمل به فرمان امام برای پر شدن جبهه‌ها، از این زیارت صرف‌نظر کرد. پس از شهادتش، پیکرش به‌جای اهواز، به مشهد منتقل شد. پدر شهید معتقد بود این انتقال اشتباه نبود، بلکه دعوت امام رضا(ع) بود که در نهایت، او را به مشهد کشاند.... 📕 نوید شاهد « اللّٰهُمَّ عَجِّلْ لِوَليِّٖكَ الْفَرَج » 🇮🇷 @mafeleshg
شهیدی از خانواده غیرمذهبی که نماز شب خوان شد!! مهیار ، راه درست و راه حق را نمی‌شناخت . از زمانی که با انسان های الهی در جبهه رفاقت کرد ، مزّه رفاقت با خدا را چشید!!..... 📕 سایت مشرق « اللّٰهُمَّ عَجِّلْ لِوَليِّٖكَ الْفَرَج » 🇮🇷 @mafeleshg
شنبه ۱ مرداد بود که من و همسرم که با هم همکار بودیم راه افتادیم تا برویم دنبال دخترم آرمیتا. بین راه هم صحبت‌های معمولی را داشتیم و برنامه‌های آن هفته را داشتیم مرور می‌کردیم. وقتی رسیدیم دم در خانه من متوجه شدم که کسی دم در پارکینگ است. ما را که دید چند قدم به سمت جلو آمد و در همان لحظه نفر دوم از کوچه پشتی بیرون آمد. من متوجه شدم که این نمی‌تواند عادی باشد به همسرم گفتم داریوش اینها این‌جا چه کار می‌کنند؟ همسرم چیزی گفت در جواب من، همان لحظه دیگر به جلوی در پارکینگ رسیده بودیم. همسرم خواست ریموت را بزند که در پارکینگ باز شود که یکی از همان افراد رسیده بود کنار ماشین و شروع به شلیک کرد. همه‌چیز آن‌قدر سریع اتفاق افتاده بود که من حتی صدای یک آخ را هم نشنیده بودم. از ماشین پیاده شدم و ضارب را دنبال کردم که با صدای گلوله به خودم آمدم ضارب داشت به سمت من هم شلیک می‌کرد که به همین خاطر پهلوی چپ من زخمی شد و من روی زمین افتادم. در همین حال که روی زمین افتاده بودم صدای دور شدن موتور آنها را می‌شنیدم اما ندیدم...‌ 📕 خبرگزاری فارس « اللّٰهُمَّ عَجِّلْ لِوَليِّٖكَ الْفَرَج » 🇮🇷 @mafeleshg
ایام رحلت امام خمینی رحمة الله علیه من هیچ وقت استاد را در حالت شادی یا لبخند ندیدم و دائماً از این كه از آن پیرمراد جا مانده اند ناله می كردند. بارها خواهش می كردند كه برای از دنیا رفتن اش دعا كنیم. خیلی به رفتن امید داشت و باز یادمه كه در پیرجماران خیلی ناراحت بود و می گفت ، چهلم آقا شد و من هنوز زنده ام. استاد ده سال پس از رحلت امام خمینی ، زنده بود و در این مدت هم همیشه در كنج قلب اش آن غم عظیم دیده می شد. آیا كسی هست كه چشمان دائماً سرخ او را فراموش كرده باشد؟! آیا كسی هست كه ناله های او را از یاد برده باشد؟!.... استاد کونگ فو سردار 📕 یادگاران ۲۵ « اللّٰهُمَّ عَجِّلْ لِوَليِّٖكَ الْفَرَج » 🇮🇷 @mafeleshg
در یکی از روزهای عملیات، متوجه جنازه‌ای میان دو خط مقدم شد که زیر آفتاب مانده و بوی تعفن گرفته بود. پیکر در تیررس مستقیم دشمن بود و گمان می‌رفت متعلق به سربازی عراقی باشد، اما خوش‌روش بی‌تردید به هم‌رزمش گفت: برای رضای خدا باید او را بیاوریم و دفن کنیم، هرکه باشد. با به‌جان‌ خریدن خطر، خود را به پیکر نزدیک کردند. نوشته‌ای درون پوتین شهید، راز هویت او را فاش کرد: یکی از رزمندگان ایرانی به نام گرجی از اصفهان. در حالی‌ که آتش سنگین خمپاره‌های دشمن بی‌وقفه می‌بارید، خوش‌روش و همرزمش پیکر متلاشی‌شده را در پتو پیچیدند و با دل‌هایی آرام اما گام‌هایی استوار، او را به آغوش خاک خودی بازگرداندند..... 📕 سایت مشرق « اللّٰهُمَّ عَجِّلْ لِوَليِّٖكَ الْفَرَج » 🇮🇷 @mafeleshg
نوجوانی که اشتباهی به خط مقدم رفت و عمداً همان‌جا ماند عباسعلی همزمان با عملیات بیت‌المقدس برای نخستین‌بار به جبهه اعزام شد. با وجود اینکه به‌دلیل سن کم باید در واحد تدارکات می‌ماند، به‌اشتباه راهی خط مقدم شد و همان‌جا نخستین رویارویی‌اش با دشمن رقم خورد. او با انضباط، شجاعت و روحیه‌ای ایثارگر، همیشه در خط اول نبرد حاضر بود. در نهایت نیز در نقطه صفر مرزی و خط مقدم به شهادت رسید؛ جایی که همیشه عاشق حضور در آن بود..... سردار 📕 نوید شاهد « اللّٰهُمَّ عَجِّلْ لِوَليِّٖكَ الْفَرَج » 🇮🇷 @mafeleshg
پیکر شهید جزیره مجنون پس از ۱۳ سال سالم بود! وقتی پیکر این شهید را یافتیم احساس کردم مدت زیادی نباید از شهادتش گذشته باشد چون صورت ، ریش و موهایش تقریباً سالم بود. وقتی برادر «علیخانی» از برادران گروه تفحص دستش را پشت سرش گذاشت تا او را جابه جا کند دید دستش از خون شهید رنگین شد..... 📕 نوید شاهد « اللّٰهُمَّ عَجِّلْ لِوَليِّٖكَ الْفَرَج » 🇮🇷 @mafeleshg