ای همدم آن‌کس که همدمی ندارد... #تمنا ❤️یا الله یا رحمن یا رحیم @magamat 🤲🏻

عشق و نیاز عاشق همیشه و در هر حالتی خود را نیازمند و محتاج یار می داند و همیشه روی نیاز به او دارد. عشق الهی مهم ترین نیاز فطری سالک الی الله است و حیات و سرزندگی و حتی وجود معنوی او وابسته به این عشق است. عشق یعنی فریاد وابستگی و تعلق و نیاز به محبوب با بلندترین صدا و در این فریاد ، عاشق اوج اضطرار و درماندگی و چشم براهی و انتظار خود را نشان می دهد! عشق یعنی یکپارچه اشتیاق و دلدادگی و عطش و شیفتگی به معبود و عاشق در این عطش سختی و رنج حرمان و فراق و هجران را بیان می کند. عشق ؛ یعنی سوز و گداز و جزع و بی تابی در دوری و جدایی از محبوب ... منم آن نیازمندی که به تو نیاز دارم اگر از تو باز مانم ، به که چشم باز دارم ؟ تویی آفتاب و چشمم به جمال توست روشن غم چون تو نازنینی ، به هزار ناز دارم به جفا نمودن ِ تو ، ز وفا ت بر نگردم به وفا نمودن ِ تو ، ز جفا ت باز دارم گِلِه کردم از تو ، گفتی که بساز چاره ی خود منم آن که در غم تو ، دل ِ چاره ساز دارم غم دل چه باز گویم که تو را ملال گیرد کنم این حدیث کوته ، که غم ِ دراز دارم عاشقانه ترین حالت انسان زمانی است که در نهایت محبت و تعلق قلبی ، خود را در محضر دوست قرار می دهد و با زبان اشک و حسرت و فغان و خوف و رجا ، از بدبختی و فقر و فلاکت خود می گوید و مویه می کند! بخصوص اگر این راز و نیاز عاشقانه در خلوت های شب و در حصار دیوارها باشد و کسی بین او و محبوبش قرار نگیرد. چنین عاشقی همواره خود را از همه ما سوی الله قطع می کند و دل به دوست می سپرد و این را نه تنها با سخن و شعار که در عمل و نیت و تمامی حرکات و سکنات خود نشان می دهد و ابراز می دارد. اگر نعمت و مکنت و حالتی معنوی به او رسید ؛ این را از خدا می داند و چنانچه خواسته و حاجت و دردی دارد ، فقط از او می خواهد و به او می گوید. اگر هم طبق دستور محبوب ، باید پیش طبیبی برود یا داروی تلخی بخورد ، با عشق و نشاط می خورد ؛ چون می داند این دارو هم تنها وسیله ای از وسایط جاری الهی بر هستی است. همه کارها را با شوق و اشتیاق و رضایت محبوب انجام می دهد و می داند همه چیز در منظر الهی قرار دارد.... . به همین جهت می توان گفت عشق ، خاضعانه ترین و محتاجانه ترین و متواضعانه ترین حالت انسان در برابر معبود خود است. بیدل کجا رود، به که گوید نیاز خویش؟ با موبدان بگو، ره ما و شما جد است با ناکسان چگونه کند فاش راز خویش ما با ایاز خویش و شما با نماز خویش ▪️▪️▪️▪️▪️▪️ کانال مقامات در ایتا را به دوستان خود معرفی کنید: @magamat عارفانه ها و یاد داشت های عرفانی و ایده های اخلاقی حجت الاسلام و المسلمین دکتر رحیم کارگر https://eitaa.com/magamat 🖤🖤🖤🖤🖤

دعایی عاشقانه با محبوب عجیب به دل می شینه： خداوندا! نه آنقدر پاکم که مرا کمک کنی و نه آنقدر بدم که رهایم کنی … میان این دو گم شده ام هم خودم و هم تو را آزار می دهم … هر چه تلاش کردم نتوانستم آنی شوم که تو می خواهی و هرگز دوست ندارم آنی شوم که تو رهایم کنی … خدایا دستم به آسمانت نمی رسد اما تو که دستت به زمین میرسد بلندم کن ... " امین یارب العالمین " ‎‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‎‌‌‌‌@magamat 🌸🌼🌸🌼🌸 ❤️یا الله یا رحمان یا رحیم

... گفت: یک شب رسول را، صَلَّی اللهُ عَلَیهِ وَ سَلَّم، به خواب دیدم. گفت: که مرا دوست داری؟ گفتم: معذورم دار که دوستی خدای تعالی مرا مشغول کرده است از دوستی تو. گفت: هر که خدای را دوست دارد مرا دوست داشته باشد. ذکر ابوسعید خَرّاز #تذکرة_الاولیاء #حکایت @magamat❤️یا الله یا رحمان یا رحیم

با تمام وجود عشق الهی ، مساله ای ساده و دنیوی و گذرا و سرسری نیست که صرف تظاهر و لقلقه زبان و هیجان موقتی و امری عادی مثل سایر امور زندگی باشد. کلا تمامی امور و مسائل مرتبط با ذات احدیت ، از ویژگی و برجستگی خاصی برخوردار است و انسان نباید در ارتباط با آنها برخوردی معمولی و سهل انگارانه و غیر جدی داشته باشد!! بلکه چنان باید جدیت و عزم و همت و دقت داشته باشد که نظیر آن را نمی توان در سایر امور او مشاهده کرد. عبادت هایش ، ادبش در محضر خدا ، تعبد و تسلیمش در برابر او ، تعهدها و قول و قرارهایش ، سکوت و صحبت کردنش ، عمل به دستوراتش ، در مواجهه با آیاتش ، اطاعت از حجت هایش و... باید نهایت مواظبت و جدیت و مراقبت و اتقان را داشت و آنها را به درستی و فرصت و موقعیت خودش انجام داد. در محبت الهی نیز باید با تمام وجود و کمال دلدادگی و اوج شیفتگی به ذات احدیت وارد شد و همه قلب و جان را در طبق اخلاص گذاشت و به دوست تقدیم نمود. راهیست راه عشق که هیچش کناره نیست آنجا جز آن که جان بسپارند چاره نیست هر گه که دل به عشق دهی خوش دمی بود در کار خیر حاجت هیچ استخاره نیست مشکل اکثر ما این است که در بیشتر مسائل مهم و اساسی زندگی فردی و اجتماعی و دینی ، کامل و ثابت قدم و استوار نیستیم و معمولا کارهای خود را به کمال و درستی و اتقان انجام نمی دهیم و سهل انگار و سست و کم انگیزه هستیم !! بخصوص در امور مرتبط با خدای متعال ... در نماز ، در عبادت ، در حفظ حدود الهی ، محرمات ، مکروهات ، در ارتباط با قرآن و.. به همی دلیل بسیاری از ما ادعای عشق الهی داریم و خود را ظاهرا محب و دوست دار آفریدگار می دانیم ؛ اما حاضر و قادر نیستیم به هیچ یک از قواعد و اصول و آداب این عشق وفادار و متعهد باشیم!؟ در واقع هیچ نشانه ای از عشق الهی در ما و رفتار و گفتار و حتی نیات ما نیست و زندگی ما گواه و شاهدی بر حقیقی و راستین بودن آن نمی باشد!! بلی زمانی که تمام وجود و هستی و قلب و جان و روح خود را ، مشغول محبوب کردیم و از فکر وذکر اغیار ، خالی شدیم ؛ کم کم باید امیدوار باشیم که شاید شراره هایی از محبت خدایی در ما رسوخ کرده است...!! باید با تمام وجود ، دوست دار حضرت حق باشیم و کمال و جمال عشق را در عرصه های مختلف حیات خود ، تجلی بخشیم... اي در دل من، میل و تمنا، همه تو! وندر سر من، مایه سودا، همه تو! هر چند به روزگار در می‌نگرم امروز همه تویی و فردا همه تو ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ کانال مقامات در ایتا را به دوستان خود معرفی کنید: @magamat عارفانه ها و یاد داشت های عرفانی و ایده های اخلاقی حجت الاسلام و المسلمین دکتر رحیم کارگر https://eitaa.com/magamat 🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴

همه عمر برندارم سرازاین خمار مستی که هنوز من نبودم که تو دردلم نشستی 🖤یا حسین غریب 🌴شعر از سعدی

پیش از آنی که عزادار مُحرَم باشی سعی کن در حرم دوست تو مَحْرم باشی 🖤یا حسین مظلوم 🏴سلام_بر_محرم @magamat ⛱

آمده ام که سر نهم عشق تو را به سر برم ور تو بگوييم که ني ني شکنم شکر برم آمده ام چو عقل و جان از همه ديده ها نهان تا سوي جان و ديدگان مشعله نظر برم آمده ام که رهزنم بر سر گنج شه زنم آمده ام که زر برم زر نبرم خبر برم گر شکند دل مرا جان بدهم به دل شکن گر ز سرم کله برد من ز ميان کمر برم اوست نشسته در نظر من به کجا نظر کنم اوست گرفته شهر دل من به کجا سفر برم آنک ز زخم تير او کوه شکاف مي کند پيش گشادتير او واي اگر سپر برم گفتم آفتاب را گر ببري تو تاب خود تاب تو را چو تب کند گفت بلي اگر برم آنک ز تاب روي او نور صفا به دل کشد و آنک ز جوي حسن او آب سوي جگر برم در هوس خيال او همچو خيال گشته ام وز سر رشک نام او نام رخ قمر برم @magamat

عشق و ابدیت همه امور دنیوی حتی محبت و عشق ورزی های آن ، زودگذر و موقتی و ناپایدار است و نتایج و آثار آنها نیز – اگر اثر مثبتی داشته باشد – گذرا و فانی است! البته آثار و نتایج اعمال فاسد و معصیت بار – ولو به اسم عشق – همیشگی و دائمی است و تا نهایت دوزخ ادامه دارد! اما عشق الهی و دوستی معبود ، دارای آثار و برکات و ثمرات ماندگار و مثبت بر جان و روان انسان و زندگی و آینده و آخرت او است. با عشق الهی می توان هم به خدا رسید و هم به نعمت های جاودانه اش ؛ هم می توان توحید و عرفان واقعی داشت و هم دنیا و آخرت خود را آباد نمود ؛ هم می توان شور و شعف و سرور واقعی داشت و هم با ندبه و اشک و سوز و گداز همراه بود ؛ هم می توان به ابدیت رسید و هم می توان به وصال محبوب ... کسی که دلش با عشق الهی زنده است ؛ هرگز نمی میرد و رو به فنا و نیستی نمی رود و زوال و پایانی ندارد... عشق او همیشه زنده و ابدی است ... چون محبوبش جاودان و همیشگی است. اي یوسف خوش نام ما خوش می روی بر بام ما اي درشکسته جام ما اي بردریده دام ما اي نور ما اي سور ما اي دولت منصور ما جوشی بنه در شور ما تا مِی ‌شود انگور ما اي دلبر و مقصود ما اي قبله و معبود ما آتش زدی در عود ما نظاره کن در دود ما مهم این است که ابدیت و جاودانگی در پرتو عشق الهی به دست می آید ؛ ابدیتی تا قرب و رضوان الهی و کسب رضایت و محبت او. انسان عاشق ، همواره جاودانه خواهد بود و عشق و محبتش نیز ماندگار و ابدی بوده و در مراحل و عوالم بعدی زندگی نیز ، با او همراه و قرین و انیس خواهد بود. ابدیت عشق در صفا و اخلاص و عدم چشمداشت عاشق در محبت و دوستی اش نهفته است ؛ چون او چیزی بجز محبوب نمی خواهد و منتظر هیچ پاداش و نتیجه و ثمری بجز به دست آوردن دل محبوب و خشنودی و رضای او نیست. او معبودش را با تمام وجود دوست دارد؛ چون تنها او را شایسته و زیبنده دوستی و محبت می داند و می خواهد همه داشته هایش را تقدیم چنین دوستی بکند. در این حالت حب خداوند در سراسر وجود او و در تک تک سلول ها و گوشت و خون و پوست و روح و روانش ، جریان دارد ... امام حسین چنان عاشق و شیفته معبودش بود که هر چه داشت ، عاشقانه و خالصانه تقدیم او نمود و به ابدیت دست یافت.... گویا در عاشورا و در گودال قتلگاه چنین با محبوبش نجوا داشت: ای به ولای تو تولای من وز خود و اغیار تبرای من سود تو سرمایه سودای من گر بشکافند سراپای من جز تو نبینند در اعضای من سر به ته افکنده من از غم خموش هیکل من بلبله وش پر خروش نغمه عشق است نه بانگ سروش زمزمه بر زمزمه آید به گوش کیست در این قالب و اعضای من .... ▪️▪️▪️▪️▪️ کانال مقامات در ایتا را به دوستان خود معرفی کنید: @magamat عارفانه ها و یاد داشت های عرفانی و ایده های ناب اخلاقی در عشق معبود https://eitaa.com/magamat 🏴🏴🏴🏴

پیاله‌ای را از آب پُر کردم و به دستش دادم. لحظه‌ای به ظرفِ آب خیره شد و بعد بی‌هوا پرسید: به پدرم حسین آب دادید؟ لرزه به تمام وجودم افتاد. او دختر حسین بود. کاش زمین دهان باز می‌کرد و مرا می‌بلعید. من به امام زمانم پشت کرده بودم و حالا به فرزندش آب می‌دادم! وای بر من! ▪️ سومِ #محرم @magamat

🏴 عشق و عاشورا 🏴🏴گر نکته دان عشقی خوش بشنو این حکایت ... 🔹روز عاشورا بود و در مراسمی بهمین مناسبت به عنوان سخنران دعوت داشتم ، مراسمی خاص با حضور تعداد زیادی تحصیل کرده و به اصطلاح روشنفکر و البته تعدادی از مردم عادی، نگاهی به بنر تبلیغاتی که اسم و عکسم را روی آن زده بودن انداختم و وارد مسجد شده و در گوشه ای نشستم. 🔹دنبال موضوعی برای شروع سخنرانی ام می گشتم .. موضوعی که بتواند مردم عزادار را در این روز خاص جذب کند ، برای همین نمی خواستم، فعلا کسی متوجه حضورم بشود، هرچه بیشتر فکر می کردم ، کمتر به نتیجه می رسیدم ، ذهنم واقعا مغشوش شده بود که پیرمردی که بغل دستم نشسته بود با پرسشی رشته افکارم را پاره کرد : 🔹ببخشید شما استاد زرین کوب هستید ؟ 🔹گفتم : استاد که چه عرض کنم، ولی زرین کوب هستم 🔹خوشحال شد، شروع کرد به شرح این که چقدر دوست داشته، بنده را از نزدیک ببیند، همین طور که صحبت میکرد، دقیق نگاهش می کردم، این بنده خدا چرا باید آرزوی دیدن من را داشته باشد ؟ چه وجه اشتراکی بین من و او وجود دارد ؟ 🔹پیرمردی روستایی با چهره ای چین خورده و آفتاب سوخته، متین و سنگین، اما باوقار 🔹می گفت مکتب رفته و عم جزء خوانده و در اوقات بیکاری یا قرآن میخواند یا غزل حافظ و شروع به خواندن چند بیت جسته و گریخته از غزلیات خواجه و چه زیبا غزل حافظ را میخواند 🔹پرسیدم : حالا چرا مشتاق دیدن بنده بودید ؟ 🔹گفت : سؤالی داشتم و سپس پرسید : شما به فال حافظ اعتقاد دارید ؟ 🔹گفتم : خب بله ، صددرصد ... گفت : ولی من اعتقاد ندارم ! 🔹پرسیدم : من چه کاری میتونم انجام بدم ؟ از من چه خدمتی بر میاد ؟ 💥( عاشق مرامش شده بودم و از گفتگو با او لذت می بردم ) 🔹گفت : خیلی دوست دارم معتقد شوم، یک زحمتی برای من می کشید ؟ 🔹گفتم : اگر از دستم بر بیاد، حتما ، چرا که نه 🔹گفت : یک فال برام بگیر 🔹گفتم ولی من دیوان حافظ پیشم نیست 🔹بلافاصله دیوانی کوچک از جیبش درآورد و به طرفم گرفت و گفت : بفرما 🔹مات و مبهوت نگاهش کردم و گفتم، نیت کنید 🔹فاتحه ای زیر لب خواند و گفت : برای خودم نمیخوام، میخوام ببینم حافظ در مورد امروز ( روز عاشورا ) چی می گه ؟؟ 🔹برای لحظه ای کپ کردم و مردد در گرفتن فال 🔹حافظ ...عاشورا ، اگه جواب نداد چی ؟ عشق و علاقه این مرد به حافظ چی ؟ 🔹با وجود اینکه بارها و بارها غزلیات خواجه را کلمه به کلمه خوانده و در معنا و مفهوم آنها اندیشیده بودم، غزلی به ذهنم نرسید که به طور ویژه به این موضوعات پرداخته باشد 🔹متوجه تردیدم شد، گفت : چی شد استاد ؟ گفتم : هیچی، الان 🔹چشمان را بستم و فاتحه ای قرائت و به شاخه نباتش قسمش دادم و صفحه ای را باز کردم : 💥زان یار دلنوازم شکریست با شکایت 💥گر نکته دان عشقی خوش بشنو این حکایت 💥بی مزد بود و منت هر خدمتی که کردم 💥یا رب مباد کس را مخدوم بی عنایت 💥رندان تشنه لب را آبی نمی‌دهد کس 💥گویی ولی شناسان رفتند از این ولایت 💥در زلف چون کمندش ای دل مپیچ کانجا 💥سرها بریده بینی بی جرم و بی جنایت 💥چشمت به غمزه ما را خون خورد و می‌پسندی 💥جانا روا نباشد خونریز را حمایت 💥در این شب سیاهم گم گشت راه مقصود 💥از گوشه‌ای برون آی ای کوکب هدایت 💥از هر طرف که رفتم جز وحشتم نیفزود 💥زنهار از این بیابان وین راه بی‌نهایت 💥ای آفتاب خوبان می‌جوشد اندرونم 💥یک ساعتم بگنجان در سایه عنایت 💥این راه را نهایت صورت کجا توان بست 💥کش صد هزار منزل بیش است در بدایت 💥هر چند بردی آبم روی از درت نتابم 💥جور از حبیب خوشتر کز مدعی رعایت 💥عشقت رسد به فریاد ار خود به سان حافظ 💥قرآن ز بر بخوانی در چارده روایت 🔹خدای من این غزل موضوعش امام حسین و وقایع روز و شب یازدهم نیست، پس چیست ؟ سالها خود را حافظ پژوه می دانستم و هیچ وقت حتی یک بار هم به این غزل، از این زاویه نگاه نکرده بودم، این غزل ویژه برا همین مناسبت سروده شده ! 🔹بیت اولش را خواندم از بیت دوم این مرد شروع به زمزمه کردن با من کرد و از حفظ با من همخوانی و گریه میکرد، طوری که تمام بدنش میلرزید انگار روضه می خواندم و او هم پای روضه ی من بود . 🔹متوجه شدم عده ای دارند مارا تماشا میکنند که مجری برنامه به عنوان سخنران من را فرا خواند و عذرخواه که متوجه حضورم نشده ، حالا دیگر میدانستم سخنان خود را چگونه آغاز کنم . 🔹بلند شدم، دستم را گرفت و می خواست ببوسد که مانع شدم، خم شدم، دستش را به نشانه ادب بوسیدم . 🔹گفت معتقد شدم، معتقد بووودم، ایمان پیدا کردم استاد، گریه امانش نمی داد ! 🔹آن روز من روضه خوان امام شهید شدم و کسانی پای روضه من گریه کردند که پای هیچ روضه ای به قول خودشان گریه نکرده بودند . 🔹پیشنهاد میکنم هر وقت حال خوشی داشتید، این غزل را بخوانید. @magamat ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈

از آن زمان که بر این آستان نهادم روی فراز مسند خورشید تکیه گاه من است... #حافظ السلام ای باب مفتوح عشق الهی ای عاشق شهید تو زیباترین مخلوقی که به زیباترین و مظلومانه ترین شکل ، مفهوم بندگی و عبودیت را نشان دادی و بندگان مومن خدا را تا آخرین روز این دنیا ،رهین منت خود کردی. تو بی نظیرترین آفریده الهی هستی که در تاریخ چند هزار ساله بشر روی زمین ، مثل خورشید درخشیدی و تابیدی و تفسیر عرفانی عشق را بیان کردی. البته نه فقط با سخن؛ بلکه با دل و جان و تمام وجود خود. تو عشق مجسم و مطلقی که باب سلوک عارفانه را بر روی دوستانت گشودی و آنها را با طعم و مزه وصال الهی آشنا ساختی... شهادت مظلومانه تو ، حقیقت جاودانه هستی و معنویت خالصانه بشریت است... پیامبران و اولیا باید در مکتب تو ، دوباره مشق عشق نموده و لقای الهی را بازتعریف کنند. ای نور! ای عشق! ای خورشید! ای حقیقت! ای حجت! ای کمال! ای بهشت ! ای حیات ! ای امید! ای حسین ... تو همه هستی و زندگی و آخرت و حیات و ممات مایی... تضمین انسانیت و عبودیت و نجات مایی... سپاس قلبی مان را با اشک ها و سوز و گدازهای خود تقدیمت می کنیم.😭 نوکر درگاهت - رحیم کارگر 🖤یا حسین شهید @magamat

در بازار مکاره وقتی راه میروی و به چشم خریدار به اجناس فروشی دور و برت نگاه میاندازی یکجا، پایت خشک میزند و از حرکت می‌مانی وقتی پیرزن یا پیرمرد دست فروش بیچاره ای را میبینی که جز یک کفش کهنه بّراق و بازسازی شده یا پیرهن کهنه تمیز و اتوکشیده چیزی برای فروش ندارند در این گونه مواقع همه ما،معمولا بویژه بزرگان و کریمان آن کفش و پیرهن مندرس را حتی به قیمتی بالاتر میخرند تا کار بندگان خدا راه بیفتد خدای کریم و کریمان سلام ✋🏻 به بازار مکاره ما بندگان که میرسی نگاهی هم به بساط ما بینداز همه سرمایه و داشته هایمان همین است که آورده ایم نمازهای دست و پاشکسته و بندگی های وصله پینه شده ای سراسر مهربانی! به جان های تیره و تار ما به عمر کوتاه و بلند ما کریمانه نظر فرما مگذر، مشتری شو بخر و آزاد و رهایمان ساز و پروانه و شیدایمان بگردان. آمین ✋🏻@mgamat

🏴یا حسین برخی از علما توصیه کرده اند: تا روز «عاشورا » كه نزديك است، روزى صدمرتبه سوره توحيد را بخوانيد و به حضرت سيدالشهدا علیه السلام هديه كنيد؛ِ اِن شاءالله فيوضاتى نصيبتان مي شود. شرطش هم اين است مردم را دعوت به اين عمل كنيد. همچنین اشاره کردند چقدر خوب است که این عمل نورانی تلاوت صدمرتبه سوره توحید و هدیه نمودن به روح مطهر و نورانی حضرت سیدالشهدا، به نیابت از حضرت حجت بن الحسن العسکری انجام شود . 🔹▫️🔹▫️🔹▫️ کانال عرفانی -اخلاقی مقامات را به دوستان و عزیران خود معرفی کنید. @magamat ▪️▫️▪️▫️▪️▫️ عارفانه ها و یادداشت های اخلاقی و عرفانی حجت الاسلام و المسلمین دکتر رحیم کارگر https://eitaa.com/magamat

دو رکن عشق سوال همیشگی یک انسان متفکر و خداجو باید این باشد که چگونه می توان عشق الهی را در دل زنده تر و پویاتر و شکوفاتر کرد؟ شاید در بدو امر چنین به نظر می رسد که عشق ، یک چیز شاعرانه و رویاپردازنه و پر از عاطفه و لبریز از احساسات و عواطف است که در یک حالت ها و موقعیت های خاص بدست می آید و زندگی عاشق را دگرگون می سازد؟ اما واقعیت عشق الهی چنین نیست ؛ عشق عارفان و عابدان و سالکان الی الله از جنس شعر و گل و بلبل و هیجان و ... نیست ؛ بلکه از سنخ بصیرت و فهم و شعور و طهارت و عبودیت است. عشق آنان ناگهانی و هیجانی و در پی یک تصادف و شانس بدست نیامده ؛ بلکه عشق شان در پرتو ریاضت ها و تزکیه و تهذیب ها و خردورزی ها و بیدار باش ها و عزم و اراده ها و ایمان و یقین ها و... بدست آمده است. حد پایین این عشق دوست داشتن و محبت و دلدادگی است و حد بالاتر آن تعلق و وابستگی شدید و ذوب در ولای محبوب شدن و در طلب اوسر از پا نشناختن و در نهایت لقائ و وصال قلبی و روحی و جانی اوست.... قیدیست قید عشق که ذوقش کسی که یافت هرگز طلب نکرد دل باز رسته‌ای عشق واقعی و عمیق و خدایی تنها در سایه شکوفایی احساس و عاطفه و هیجان و شور به دست نمی آید؛ بلکه باید دو بعد و دو رکن بسیار قوی در انسان به وجود آید تا این عشق در وجود او ساری و جاری گردد: 1. باور و بینش راسخ و قلبی به خالقیت و ربوبیت و رازقیت و صمدیت و اولوهیت و وحدانیت خداوند متعال و اینکه او مبدا زندگی و حیات و جاودانگی و خوشی و خیر و حسن است. 2. پاکی و طهارت نفس و نبود رذایل اخلاقی و رفتاری در وجود انسان و آراستن دل و جان به جلال و جمال جانان ( انسان دارای رذایل اخلاقی و ناپسند ، امکان ندارد بتواند عاشق خدا شود و عاشق خدا ، امکان ندارد ، آلوده به مفاسد ورذایل اخلاقی گردد). عشقبازی کار بازی نیست ای دل سر بباز زان که گوی عشق نتوان زد به چوگان هوس @magamat

چون شمع سحرگاه مرا کشته ی خود کن حیف است که گریان تو سر داشته باشد 🖤یا حسین شهید @magamat

عشق سرشار به ذات احدیت امام حسین(ع) با عشقی که به معبود خود داشتند، تمام هستی خود را در طبق اخلاص نهاد و در راه خدای خویش فدا کرد، این عشق‌ الهی است که انسان باید از آن درس بگیرد، زیرا عشق امام حسین به خدا بالاترین، مرتبه عشق ها بوده است. به صراحت تاریخ و احادیث، امام حسین(ع) بیشترین محبت و شیفتگى را نسبت به خداوند داشت. وجودش سرشار از محبت خدا بود. تا پایان عمر، تا روز شهادتش، بلکه تا ساعت و حتى لحظه شهادت ارتباط ناگسستنى و آن عشق سوزان به محبوب واقعى خود را به همراه داشت. در روز شهادت هر چه به زوال ظهر نزدیک مى‏گردید و ساعات بحرانى جبهه کربلانزدیک‏تر مى‏شد آن عاشق دلباخته با سپرى شدن ساعات فراق و نزدیک شدن وعده وصل قیافه‏اش مصمم‏تر، رنگ او برافروخته‏تر، سیمایش گلگون‏تر و چهره‏اش شکفته‏تر مى‏گردیدو وجد و شور مخصوصى در امام مشاهده مى‏شد. برخى از مقتل نگاران آورده‏اند که در ساعت آخر براى یک لحظه اشراقى بر دل نورانىامام تابیدن گرفت، و در آن احساس نمود که وى از سوى خداوند مجاز است زنده بماند و یابه وصل دوست بار یابد. «خیر بین النصر على اعدائه و بین لقاء اللَّه تعالى»، این ارتباطى است ناگفتنى و پیامى است برون از شرح و وصف. امام حسین(ع) که در حال و هواى دیگرى بود و جز به معبود ومعشوق نهایى خود نمى‏اندیشید(لقاء اللَّه تعالى) دیدار خداوند را بر بقاءدر این دنیاى ناسوتى برگزید و آن خداى دوستى، وى را به سوى دوست فرا خواند. حتى امام حسین در لحظه شهادت تبسم بر لبان خود داشت و خندان و شاداب بود. او آرام و شاد و بشاش و متبسم و خندان است. شمر از او سر مى‏برید اما وى چون گل شکفته است ؛ چرا که وظیفه خود را به انجام رسانیده و اینک در آستانه وصال با معبود و معشوق ومحبوب خویش است. آرى این است نتیجه عشق و معرفت به پروردگار، و این است نتیجه ادای تکلیف و انجام مسؤولیت و وظیفه. آرامش خاطر و سکون و طمأنینه حاصل ارزشمندخروج از عهده تکلیف است. و چه موهبتى از این ارزشمندتر... 🖤یا حسین شهید 🏴کانال عرفانی و اخلاقی مقامات @maganat

#سلوک_در_مکتب_روضه روضه‌ها، عاشق پرورند!! معشوق‌های انسان را به سبکی متعالی، چیدمان می‌کنند... مجالس روضه‌‌ی بی‌آفت ... تو را به سمتی میَبرند که؛ به خودت می‌آیی و می‌بینی عاشق شده ای و برای فدا شدن آماده‌ای... شهداء، پرورش یافتگان مکتب روضه‌های حسین "ع" اَند... ▪️ @magamat

توی هیئت همه سینه می زدند. فقط یک نفر کنار هئیت سرش را به دیوار می کوبید و حسین حسین می گفت. بعد از هیئت همان یک نفر را دیدم دستی در بدن نداشت.... #محرم 🖤یا حسین مظلوم @magamat

امشب شهادت نامه ی عشاق امضا می شود فردا ز خون عاشقان این دشت دریا می شود امشب کنار یکدگر بنشسته آل مصطفی فردا پریشان جمعشان چون قلب زهرا می شود امشب صدای خواندن قرآن به گوش آید ولی فردا صدای الامان زین دشت برپا می شود امشب کنار مادرش لب تشنه اصغر خفته است فردا خدایا بسترش آغوش صحرا می شود امشب که جمع کودکان در خواب ناز آسوده اند فردا به زیر خارها گمگشته پیدا می شود امشب رقیه حلقه ی زرین اگر دارد به گوش فردا دریغ این گوشوار از گوش او وا می شود امشب به خیل تشنگان عباس باشد پاسبان فردا کنار علقمه بی دست سقا می شود امشب بُوَد جای علی آغوش گرم مادرش فردا چو گل ها پیکرش پامال اعدا می شود امشب گرفته در میان، اصحاب، ثارالله را فردا عزیز فاطمه بی یار و تنها می شود امشب به دست شاه دین باشد سلیمانی نگین فردا به دست ساربان این حلقه یغما می شود امشب سر سرّ خدا بر دامن زینب بُوَد فردا انیس خولی و دیر نصارا می شود ترسم زمین و آسمان زیر و زبر گردد "حسان" فردا اسارت نامه ی زینب چو اجرا می شود #حبيب_الله_چايچيان @magamat

آن هنگام که از اسب خم شدی و مَشک‌ات را در من فرو بردی، دلم می خواست از شعف و هیجان تا خود خیمه‌های مولایم حسین طغیان کنم. با خود گفتم سعادتم تکمیل شد، اما تو اندکی درنگ کردی و سپس آب را به همراه قطرات اشک بازگرداندی. تو حتی در آب خوردن هم میخواستی شبیه امام زمانت باشی ▪️ نهمِ #محرم ☑️ یا عباس یابن الحیدر @magamat

دوعاشق کربلایی 1.عابس بن شبیب شاکری: امام حسین(ع) با پرسشی محبت درونی او را نسبت به خویش نمایان نمود،فرمود: «یا ابا شوذب ما فی نفسک؛ ای پدر شوذب، چه در دل داری؟ عرض کرد آمده ام در راه تو بجنگم، آنگاه نزدیک حسین رفت و عرض کرد: «یا ابا عبداللّه اما واللّه ما اعسی علی وجه الارض قریب و لا بعیدٌ اعزّ و لا احبّ الی منک و لو قدرت علی ان ارفع عنک الضیّم او القتل بشی ءٍ اعزّ علیّ من نفسی و دمی لفعلت؛ ای اباعبداللّه بخدا سوگند بر روی زمین نزدیک و دور (خویشاوند و غیر آن) وجود ندارد که عزیزتر و محبوبتر از شما در نزد من باشد (تو محبوبترین انسان هستی نزد من) و اگر می توانستم بلا و مرگ را با چیزی بهتر از جان و خونم از تو دور می کردم، این کار را انجام می دادم (و اکنون جان را از تو دریغ نمی کنم) و سرانجام جان خود را فدای حضرت نمود. 2. عمروبن قرظة الانصاری : او کسی بود که نیزه های پرتاب شده به سوی امام حسین را با دست می گرفت و شمشیرها را با جان می خرید و از هرگونه گزند سوئی -که باعث زخمی شدن امام می شد -جلوگیری می کرد. (بعد از این همه ایثار) عاشقانه از امام خویش سؤال کرد: آیا به عهد خود وفا کردم؟ حضرت فرمود: بله، تو در بهشت نیز در پیش روی من خواهی بود.». همین طور ابوثمامه ساعدی، مسلم بن عوسجه و... در یک کلام کسانی که دور حسین در کربلا جمع شده بودند، آنهایی بودند که از محبّت و عشق حسین سرشار بودند، محبتی که تمام وجود آنها را پاک و پاکیزه نموده بود، و درون آنان را تصفیه کرده بود، این یعنی همان عشق سازنده و فضیلت زا، چنان که خود حضرت فرمود: «انّی لااعلم اصحاباً اوفی ولا خیراً من اصحابی و لااهل بیت ابرّ و لا اوصل من اهل بیتی؛ همانا من یارانی باوفاتر از ایشان نمی دانم و بهتر از آنها (سراغ) ندارم، و نه خاندانی نیکوتر و مهربانتر از خاندان خود ندیده ام.» یا ابا عبد الله! @magmat

محبت امام حسین ، خیر بزرگ الهی یکی از برکات الهی و خیرهای بزرگ حیات و ممات ما ، محبت حضرت سیدالشهدا است. در روایتی امام صادق علیه السلام فرمودند: «مَنْ أَرَادَ اللَّهُ بِهِ الْخَیْرَ قَذَفَ فِی قَلْبِهِ حُبَّ الْحُسَیْنِ علیه السلام وَ حُبَّ زِیَارَتِهِ وَ مَنْ أَرَادَ اللَّهُ بِهِ السُّوءَ قَذَفَ فِی قَلْبِهِ بُغْضَ الْحُسَیْنِ علیه السلام وَ بُغْضَ زِیَارَتِهِ.» ؛«هر کسی که خداوند خیرش را بخواهد، حب امام حسین (علیه السلام) و حب زیارتش را در قلب او می‌اندازد و هر که را خداوند بدیش را بخواهد، بغض نسبت به امام حسین (علیه السلام) و بغض زیارت آن حضرت را در قلب او می اندازد». واژه «قذف» به معنای پرتاب کردن است؛ درست مثل گلوله‌ای که از اسلحه پرتاب می‌شود. در این حالت نیروی عظیمی او را حرکت می‌دهد تا به نقطه هدف برخورد کند. با توجه به این معنا می‌توان فهمید که خیرخواهی خداوند این گونه است که محبّت محبوب خود، حضرت سیّدالشهدا (ع) را به قلب آن بنده پرتاب می‌کند. و نتیجه پرتاب کردن، به هدف نشستن آن پرتاب است. بلی خداوند محبت، معرفت و حرارت عشق امام حسین (ع) را در قلب همه انبیاء از حضرت آدم تا خاتم (ص)، حضرات معصومین(ع) و همه عشاق مومن قرارداد، به طوری که این حرارت عشق به آن امام همام، تا ابد در قلوب مؤمنین باقی و جاری خواهد ماند و هرگز ازبین نخواهد رفت. ایمان و عمل صالح کلید واژه دریافت کامل عشق الهی در وجود انسان و جاری ساختن آن در تمامی وجود است. باور کنیم روزی فرا خواهد رسید که همه اعتبارات و داشته ها و پندارهای ما فرو خواهد ریخت و تنها چیزی که برای نجات و سعادت ما باقی خواهد ماند ، عشق حسینی و در نتیجه تعمیق عشق الهی خواهد بود. عشق به خدا و عشق به امام حسین دو بال رهایی و کمال و عاقبت بخیری ماست.... @magamat

‏عکس از rkaregar

و اینک #عاشورا مردی کنار #قتلگاه، سالهاست صبح و شب خون گریه میکند و در انتظار ٣١٣ علمدار که عباس وار: یاریَش کنند تا ندا دهد الا یا اهل العالم، انَّ جدّی الحسین قَتلوه عطشانا ◾️دهم #محرم 🖤 یا حسین مظلوم @magamat