eitaa logo
معارف و مقاتل آلُ الله
11.6هزار دنبال‌کننده
6 عکس
13 ویدیو
1 فایل
✅فضائل 📜تاریخ‌ 🩸مقاتل اهل‌البیت علیهم‌السلام 📚همه مطالب با ذکر منابع📚 🔻خادم کانال: @jaanamhosein (پژوهشگر در حوزهٔ حدیث و مقتل - قم مقدسه) ⚫ کانال فهرست مقاتل👈 @Maghaatel2 📌همین کانال در تلگرام👈 https://t.me/maghaatel
مشاهده در ایتا
دانلود
🩸پاره‌های جگر امام صادق علیه‌السلام، در اثر زهر، از دهان مبارکش، قطعه قطعه بیرون می‌آمد... در نقلی آمده است: 🥀وقتی‌که منصور دوانیقی ملعون،‌ به وسیله انگور یا انار، سمّ به إمام صادق علیه‌السلام خورانْد، آن سمّ، چنان قوی بود که وقتی که آن حضرت مقداری از آن انگور یا انار مسموم را خوردند، 📋 فَجَعلَ يَجودُ بِنَفسِهِ وَ قَد اِخضَرَّ لَونُهُ ▪️در حال جان دادن بودند و از درد، به خود می‌پیچیدند و رنگ مبارک حضرت،‌ گوئیا سبز شده بود. 📋 وَصارَ یَتَقَیَّأُ کَبِدَهُ قِطَعاً قِطَعاً ▪️و پاره های جگر آن حضرت، قطعه قطعه از دهان مبارکش بیرون می‌آمد. 📚کتاب الوفیات، ج۲، ص۲۴۸. ✍ جگری شعله شد و سوخت و خاکستر شد شمع خاموش شد از باد و گُلی پرپر شد باز هم زهر نشست و بدنی گشت کبود باز یاسی به زمین ریخت و نیلوفر شد مو سفیدی به زمین خورد و به او خندیدند پیرمردی زِ نَفَس ماند و کمانی‌تر شد خانه‌ی سوخته را بارِ دگر سوزاندند باز تکرارِ غمِ آتش و دود و دَر شد همه بر مرکب و من در پِیِ شان رویِ زمین پشتشان آه فقط ناله‌یِ من مادر شد دستِ من بسته و از داغِ غمت اُفتادم یادِ دستت که به دنبالِ علی پَرپر شد یادِ دستان یتیمی که به اُمید پدر بِین زنجیر تَرَک خورد و کمی لاغر شد گوشواره , گُلِ سر رفت زِ یادش اما در عوض روضه‌ی او غارت انگشتر شد @Maghaatel
🩸بر هر آن‌که یادِ «أصغر» شعله بر قلبش زَنَد / دیدنِ شش‌ماهه‌ها هم کارِ مشکل می‌شود... در نقلی آمده است: 🥀 روزی کُمیت شاعر به محضر إمام صادق علیه‌السلام آمد و حضرت به او فرمودند: 📋 أنشِدنی فی جَدِّیَ الحُسین علیه‌السلام ▪️یک روضه‌ای از جدّ غریبم، امام حسین علیه‌السلام برایم بخوان! 🥀 وقتی که کُمیت شروع به خواندن کرد، امام علیه‌السلام شدیداً گریه کردند و زنان و فرزندان حضرت نیز، در هر جای خانه که بودند، شروع به گریه و زاری نمودند. در همین حین که صدای گریه و زاری بلند بود، 📋 خَرَجتْ جاریةٌ مِن خَلفِ السِتْرِ ... و فی یَدِها طِفلٌ صَغیرٌ فَوَضَعَتْهُ فی حَجرِ الإمام علیه‌السلام ▪️از پشت پرده، کنیزکی آمد و در حالی که یک طفل شیرخوار را هم به همراه داشت، آن طفل را در دامن إمام علیه‌السلام گذاشت. 🥀 در این هنگام گوئیا مصیبتِ حضرت علی اصغر علیه‌السلام تداعی شد و إمام صادق علیه‌السلام با نگاه به آن طفل شیرخوار به شدت می‌گریستند و صدای گریه و زاری زنان و فرزندان حضرت بالا گرفته بود ... 📚معالی السبطین ص۳۹۲ 📚الوقایع والحوادث ج۳ ص۲۹۹ @maghaatel
🩸بر سر سفره‌ای که إمام صادق علیه‌السلام نشسته بودند، - العیاذبالله - ، «شراب»‌ حاضر کردند ... راوی گوید: 🥀 وقتی‌که امام صادق علیه‌السلام را به نزد منصور دوانیقی آوردند، در خدمت در خدمت آن حضرت بودیم. یکی از فرماندهان منصور، یک مهمانی را در قصر منصور تدارک دیده بود. 🥀 امام صادق علیه‌السلام نیز بین مهمانان حضور داشت؛ سر سفره وقتی‌که مهمانان مشغول خوردن غذا بودند، یک نفر از آنها آب خواست و قدحی که شراب در آن بود، آوردند؛ همین که قدح به‌دست آن مرد رسید، امام صادق علیه‌السّلام از جا برخاست. 🥀 پرسیدند: آقا! چرا بلند شدید؟ إمام علیه‌السلام فرمود: جدّم رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله فرمود: 📋 مَلْعُونٌ مَلْعُونٌ مَنْ جَلَسَ عَلَی مَائِدَةٍ یُشْرَبُ عَلَیْهَا الْخَمْرُ. ▪️هر کس بر سر سفره‌ای بنشیند که شراب در آن سفره خورده می‌شود، ملعون است. 📚الکافی ج۶ ص۲۶۸ ✍ آه یا امام صادق... همین‌که یک شیعهٔ جعفری، می‌شنود که بر سر سفره‌ای که شما نشسته بودید، شراب آوردند، قلب او درد می‌گیرد... امّا تا اسم «شُرب خمر» می‌آید، مصائبی را به تصویر میکشد که نزدیک است قلب انسان متلاشی شود... ➖ یکی از سربازان لشکر عمر بن سعد ملعون می‌گوید: 📜 وَ کُنَّا إِذَا أَمْسَیْنَا وَضَعْنَا الرَّأْسَ فِی التَّابُوتِ وَ شَرِبْنَا الْخَمْرَ حَوْلَ التَّابُوتِ ▪️در مسیر بین کربلا تا شام، هنگامی که شب می‌شد، سَر إمام حسین علیه‌السلام را در میان صندوقی می‌نهادیم و در اطراف آن می‌نشستیم و مشغول شُرب خمر می‌شدیم.(۱) 📝 هر منزل و روستا که بُردند پای سر تو «شراب» خوردند... ➖ یا امام صادق ... اگر بر سر سفره شما شراب آوردند، دیگر شراب بر سَر و روی‌تان نریختند؛ اما ای‌کاش ما می‌مُردیم برای آن ساعتی که مقاتل نوشته‌اند: 📜 إنّ يَزيدَ شَرِبَ الخَمرَ و صَبَّ مِنها عَلَى الرّأسِ الشّريف ▪️يزيد ملعون شراب می‌خورد و تَه‌مانده آن را بر سر مطهر سیدالشهداء عليه‌السّلام می‌ريخت.(۲) 📚(۱)لهوف ص١۵٢ 📚(۲)نفس المهموم، ص۴۳۹ ؛ معالي السّبطين، ج۲ص۵۸ 📝 با پیرمرد خسته که دعوا نمی‌کنند با دست بسته وارد بَلوا نمی‌کنند بر خانهٔ امام که حمله نمی‌برند اینگونه با بزرگ حرم، تا نمی‌کنند در خانه‌ای که هست زن و بچه بین آن آتش به پشت خانه که برپا نمی‌کنند وقتی هنوز نالهٔ زهرا رسد به‌گوش تکرار داغ حضرت زهرا نمیکنند شاید زنی به پشت درِ خانه آمده در را که با فشار لگد وا نمی‌کنند شه را پیاده در پیِ مرکب نمی‌کِشند با کینه هتک حرمت آقا نمی‌کنند هفتاد ساله را که دگر هول نمی‌دهند یک ذرّه رحم ، یا که مدارا نمی‌کنند پیش امام پشت سرِ هم شراب خورد این رسم را به دِیر و کلیسا نمی‌کنند بزم شراب ریشه ز بزم یزید داشت یکجا بگو که ظلم در آنجا نمی‌کنند با خیزران زد و ز لبش خون دوباره ریخت یک عدّه چشم بسته ، تماشا نمی‌کنند دندان سنگ خورده دوباره شکسته شد خجلت ز جای بوسهٔ طاها نمیکنند تَه ماندهٔ شراب خودش را به طشت ریخت فکری به حال زینب کبری نمی‌کنند @maghaatel
🩸نوحُ‌الأئمه گفت: «نُوحُوا عَلَي الْحُسَينِ»... مرحوم حاج سید مرتضی نُجومی کرمانشاهی - که از علمای برجسته شیعه در عصر حاضر بوده‌اند - در کتاب «فیض قلم» این روایت را از امام صادق عليه‌السلام نقل کرده‌اند که حضرت فرمودند: 📋 نُوحُوا عَلَي الْحُسَينِ علیه‌السلام نَوحَ الثَّکْليٰ عَلَي وَلَدِها ▪️ همچون مادرِ بچه‌مُرده بر إمام حسين عليه‌السلام نوحه کنيد! 📚فیض قلم، ص۵۰ ✍نوحوا علی الحسین که جدم غریب بود دربین سی هزار نفر بی حبیب بود نوحوا علی الحسین که یک شاه بی پناه تنها فتاده بود به چنگال یک سپاه نوحوا علی الحسین لبش تشنه وکباب می‌گفت از عطش جگرم آب آب آب نوحوا علی الحسین غریبانه کشته شد نوحوا علی الحسین چو بیگانه کشته شد نوحوا علی الحسین هوا گشت قیرگون شد آسمان به رنگ کبودی و نیلگون نوحوا علی الحسین به سرزینبِ غمین آمد دوان به خیمه‌گه زین العابدین تا عمه جان پردهٔ آن خیمه را کشید یعقوب کربلا چو هوا را به دیده دید نوحوا علی الحسین سری روی نیزه هاس سر از تنش جدا و تنش از سرش جداس @maghaatel
🩸إمام‌صادق علیه‌السلام با روضهٔ «اسارت»،‌ از حال می‌رفتند | شرح گوشه‌ای از أسرار گودال قتلگاه ... شخصی به نام «ابن‌حبیب» گوید: 🥀 نزد مولایم امام صادق علیه‌السلام بودم که شنیدم در سجده‌اش می‌فرمود: 📋 اللّٰهمَّ اْغفِرْ لِمَنْ زارَ جَدِّیَ الحُسین وَ مَنْ بَکیٰ عَلَیه ▪️خدایا ببخش زائرین قبر سیدالشهداء علیه‌السلام را و کسانی که برای او گریه می‌کنند. 🥀 وقتی مناجات حضرت تمام شد، نشست در حالی که اشک‌ها، محاسن حضرت را خیس کرده بود. ➖ عرض کردم: ای مولای‌من! چرا کعبه به رنگ سیاه است؟ 🥀 امام صادق علیه‌السّلام فرمودند: وقتی حضرت ابراهیم علیه‌السلام خانه کعبه را ساخت، پارچه سبز روی آن انداخت،اما خدای متعال وحی فرستاد که: ای ابراهیم! پارچه کعبه را سیاه کن که منِ خدا، در عالم معنا عزادار سیدالشهداء علیه‌السلام نوهٔ سیدالانبیاء صلی‌الله‌علیه‌وآله هستم. ➖ عرض کردم: ای سروَر من! به ما خبر رسیده در بدن جدّ شما از سینه تا پایین هزار زخم تیر و نیزه و شمشیر و چوب و غیره بوده؛ آیا درست است؟ 🥀 حضرت فرمودند: بلکه بیش از این بوده است. ➖گفتم: چگونه در یک بدن، این همه جراحت می‌تواند باشد؟ 📋 فبَکیٰ عندَ ذٰلکَ یَکادُ اَنْ یُغشیٰ عَل‍َیه. ▪️در این هنگام، حضرت آن‌قدر گریه کردند که نزدیک بود، غش کنند؛ 🥀 سپس فرمودند: 📋 قَدْ ضَرَبُوا السَّیفَ عَلَی مَوضِعِ السَیفِ وَالسَّنانَ عَلَی مَوضِع السَّنان وَالسَّهمَ عَلَی مَوضِعِ السَّهم ▪️همانا شمشیر بر جای شمشیر می‌زدند؛ نیزه بر جای نیزه می‌زدند؛ تیر بر روی تیر می‌زدند. ➖ بعد عرض کردم: علت بوی عطر تربت سیدالشهداء علیه‌السلام و عظمت کربلا چیست؟ 🥀 امام علیه‌السلام فرمودند: خاک کربلا با خون جدّم مخلوط شد، وقتی که اسب‌ها را بر بدن او تاختند. و حضرت فرمودند: می‌توان از خاک کربلا برای شفا خورد. ➖ بعد عرض کردم: مخدّرات وقتی به شام رسیدند، «کاشفات الوجوه» بودند؛ آیا این مطلب درست است؟ 🥀 راوی گوید: 📋 وَاللّهِ رَاَیتُ مَولایَ جَعفَرَ الصّٰادِقَ علیه‌السلام عِندَ ذٰلکَ قَد بَکیٰ بُکاءً شَدیداً بِحَیثُ لَم یَقدرْ اَنْ یُجیبَ عَنْ ذٰلکَ وَلٰکِنْ اَومَئَ الیٰ ذٰلکَ بِرَأسِهِ ▪️وقتی این را گفتم به خدا قسم دیدم حضرت چنان گریه کرد که توان صحبت‌کردن نداشت، اما با سر مبارکش در تأیید این مصیبت، اشاره فرمود. (در نقل‌های دیگر آمده است که کسی نمی‌توانست به صورت‌هایشان نگاه کند‌ و هاله‌ای از نور حجاب شده بود.) 📚بحرالمصائب،(نسخه خطی) ج۳ ص۴۰۸ @Maghaatel
هدایت شده از فهرست مقاتل
◾️فهرستِ لینک‌دار مصائب و مقاتل حضرت بیرون‌کشاندنِ إمام صادق علیه‌السلام از خانه و دواندنِ آن حضرت در پیِ مرکب | گریز به روضه اسارت آل اللهآتش زدن خانه إمام صادق علیه‌السلام و راه رفتن آن حضرت در بین آتش | گریز به آتش کشیدن خیمه‌های عاشوراتداعی غروب عاشورا و آتش زدن خیمه‌ها به هنگام آتش زدن خانه إمام صادق علیه‌السلام | حال و روز زنان و فرزندان إمام علیه‌السلام به هنگام آتش زدن خانه حضرتشمشیر کشیدن منصور دوانیقی به قصد کشتنِ إمام صادق علیه‌السلام و منصرف شدن او | گریز به گودال قتلگاه نحیف‌شدنِ بدن مبارک إمام صادق علیه‌السلام در ساعات پایانی عمر | گریز به روضه حضرت زهرا سلام‌الله‌علیها جگر امام صادق علیه‌السلام در اثر زهر، پاره پاره شدحاضر کردن شراب بر سر سفره امام صادق علیه‌السلام | گریز به مجلس شراب یزید و...آوردنِ طفل شیرخواره در مجلس روضه امام صادق علیه‌السلام و تداعی مصیبت حضرت علی اصغر علیه‌السلام امام صادق علیه‌السلام با روضه اسارت آل الله از حال می‌رفتند... | گوشه‌ای از اسرار گودال قتلگاهروایت : نُوحُوا عَلَی الحُسین علیه‌السلام... @Maghaatel2
. سلام علیکم ، اَعظَمَ اللهُ اُجورَکم ➖ دوستان می‌تواند فهرست لینک‌دارِ بالا 👆 را برای عاشقان و دلسوختگان غمِ امام صادق علیه‌السلام، «» کنند تا در این ایام، دل‌های بیشتری هم‌غصّه با غصّه‌های حضرت حجة‌بن‌الحسن ارواحنافداه بشود. ➖ ضمناً اگر عزیزان تمایل دارند مثل فهرست بالا، به فهرست لینک‌دارِ مصائب ، و مصائب و مقاتل دسترسی داشته باشند، به کانال فهرست مقاتل مراجعه فرمایند. 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/3209822579C0f720607da .
🩸گوشه‌ای از حالات امام صادق «علیه‌السّلام» در مصیبتِ سیدالشهداء «صلوات‌الله‌علیه» حضرت امام صادق علیه‌السّلام همواره، روضه‌دارِ عزای سیدالشهداء علیه‌السلام بودند و به هر بهانه به یاد آن حضرت می‌افتادند و منقلب می‌شدند ... در پاره‌ای از روایات، به احوالاتِ امام صادق علیه‌السلام به هنگام یاد سیدالشهداء «صلوات‌الله‌علیه» ، اشاراتی شده است که برخی از آن‌ها را ذکر می‌کنیم: 🔖 چنان غَمی بر قلب آن حضرت می‌نشست که دیگر اختیار حال خود را نداشتند ... روزی جناب ابابصیر در محضر امام صادق علیه‌السلام بودند که یکی از فرزندان آن حضرت وارد شدند؛ امام علیه‌السلام آن پسر را به آغوش کشیدند و به شدت گریه کردند ... سپس به جناب ابابصیر فرمودند: 📋 یَا أَبَا بَصِیرٍ إِذَا نَظَرْتُ إِلَی وُلْدِ الْحُسَیْنِ أَتَانِی مَا لَا أَمْلِکُهُ بِمَا أَتَی إِلَی أَبِیهِمْ ... (۱) ▪️ای ابابصیر! هر گاه به یکی از فرزندان امام حسین علیه‌السلام نگاه می‌کنم، حالتی به من دست می‌دهد که دیگر اختیار آن حال را ندارم به خاطر مصیبتی که بر سر جدّشان اباعبدالله الحسین علیه‌السلام آوردند ... (امام صادق علیه‌السّلام «فرزند خودشان» را می‌بینند، اما به یاد مصائب جدّ غریب‌شان سیدالشهداء علیه‌السلام می‌افتند!؟ گوئیا دنبال بهانه‌اند برای بی‌تاب شدن برای اباعبدالله الحسین علیه‌السلام ...) ؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛ 🔖 مانند مروارید، قطرات اشک از چشمان‌شان می‌افتاد ... عبدالله بن سنان گوید: در روز عاشورا خدمت امام صادق علیه‌السّلام رسیدم؛ 📋 فَأَلْقَیْتُهُ کَاسِفَ اللَّوْنِ ظَاهِرَ الْحُزْنِ وَ دُمُوعُهُ تَنْحَدِرُ مِنْ عَیْنَیْهِ کَاللُّؤْلُؤِ الْمُتَسَاقِطِ.(۲) ▪️دیدم که رنگ چهره آن حضرت پریده، سرتاپای وجودش را حزن گرفته است؛ اشک از چشمان مبارکش همانند دانه‌های مروارید، می‌افتاد. ؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛ 🔖 با یاد سیدالشهداء علیه‌السلام دیگر در آن روز، تبسّمی هم بر لب نداشتند ... در روایت آمده است: 📋 مَا ذُکِرَ الْحُسَیْنُ بْنُ عَلِیٍّ عِنْدَ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ فِی یَوْمٍ قَطُّ فَرُئِیَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ مُتَبَسِّماً فِی ذَلِکَ الْیَوْمِ إِلَی اللَّیْلِ (۳) ▪️هیچ روزی نبود که یادی از سیدالشهداء علیه‌السلام در نزد امام صادق علیه‌السّلام بشود، مگر آنکه دیگر کسی آن حضرت را تا شب، خندان نمی‌دید. و یا در جای دیگر فرمودند: 📋 فَمَا أَنْغَصَ ذِکْرَ الْحُسَیْنِ علیه‌السلام لِلْعَیْشِ!إِنِّی مَا شَرِبْتُ مَاءً بَارِداً إِلَّا ذَکَرْتُ الْحُسَیْنَ (۴) ▪️یادِ سیدالشهداء علیه‌السلام چقدر عیش و آسایش را تلخ و ناگوار مى‌كند! من هيچ گاه آب سرد نمى‌نوشم مگر اينكه امام حسين علیه‌السلام را ياد مى‌كنم! ؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛ 🔖 به گونه‌ای گریه می‌کردند که نزدیک بود از حال بروند و غشّ کنند ... راوی گوید: وقتی که از امام صادق علیه‌السلام پرسیدم: چگونه می‌شود در یک بدن (پیکر مطهر سیدالشهداء علیه‌السلام) بیش از هزار زخم جا شود؟! 📋 فبَکیٰ عِندَ ذٰلکَ یَکادُ اَنْ یُغشیٰ عَل‍َیه.(۵) ▪️در این هنگام، حضرت آن‌قدر گریه کردند که نزدیک بود، غش کنند و از حال بروند! 📚(۱) کامل الزیارات، ص۸۳ 📚(۲) مصباح المتهجد، ص۵۴۷ 📚(۳) الأمالی الصدوق، ص۱۲۲ 📚(۴) الأمالی الصدوق، ص۲۰۵ 📚(۵) بحر المصائب، ج۵ ص۲۴۵ @Maghaatel
🩸أَنَا کَفَّنْتُ أَبِی ... در نقلی آمده است: امام کاظم علیه‌السلام در عزای پدر بزرگوارش با گریه چنین می‌فرمود: 📋 یاأَبَتاه مَن بَعدَكَ، وا طولَ حُزناه، وا حَسرَتاه مِن بَعدِكَ، يا أَبَتاه وَا انقِطاعَ ظَهراه (۱) ▪️پدر جان! پس از شما چه کسی را داریم؟ وای از طولانی بودن اندوهم! وای از حسرتم پس از شما! وای از شکستن کمرم!». 🥀 به روایت کتاب شریف «کافی»، حضرت موسی بن جعفر علیهماالسلام فرمودند: 📋 أَنَا کَفَّنْتُ أَبِی فِی ثَوْبَیْنِ شَطَوِیَّیْنِ کَانَ یُحْرِمُ فِیهِمَا وَ فِی قَمِیصٍ مِنْ قُمُصِهِ ▪️من، بدن مبارک پدرم را در دو پارچه مصری (معروف به شَطوی) که در آنها اِحرام بسته بود و در یکی از پیراهن‌های خود ایشان، 📋 وَ فِی عِمَامَةٍ کَانَتْ لِعَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ علیهماالسلام وَ فِی بُرْدٍ اشْتَرَیْتُهُ بِأَرْبَعِینَ دِینَاراً (۲) ▪️و همچنین در عمامه‌ای که متعلّق به حضرت امام سجاد علیه‌السلام بود و نیز در پارچه‌ای که آن را به چهل دینار خریدم، کفن کردم. 📚(۱) کتاب الوفیات،ج۲، ص۲۴۹. 📚(۲) الکافی ج ۱ ص ۴۷۵. ✍ آه یا موسی بن جعفر... الحمدالله که شما با دستان مبارک خودتان بدن مطهر پدرتان را در چند پارچه و کفن گران‌قیمت، کفن نمودید ... 🥀 ای‌کاش جدّ شما امام سجاد علیه‌السلام هم می‌فرمود: «کَفَّنْتُ أَبِی...» اما گویا اینگونه زین‌العابدین علیه‌السلام فرموده باشند: «جَمَعْتُ أَبِی...» ➖ چرا که «مقاتل» نوشته‌اند: 🥀 وقتی که امام سجاد "علیه‌السلام" نگاهشان به جراحات بسیار و قطعه قطعه بودنِ اعضاء مقدس سیدالشهداء عَلَيْهِ‌السَّلَام افتاد، رو به طائفه بنی اسد کردند و فرمودند: «حصیری بیاورید تا بدن پدرم را در آن بگذارم!» 🥀 دو دست (از عالم غیب) پیدا شد و آن بدن را گرفت - و آن دو دست رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله بود - و آن اعضاء قطعه قطعه شده را بر روی آن بوریا جمع کرد؛ حتی انگشت مبارک آن حضرت را که بَجدَل ملعون قطع کرده بود، دفن نمودند. 📚کبریت الاحمر، بیرجندی ص۸۷۰ 📚سحاب رحمت،یزدی، ص ۶۵۳ 📝 غیر از این خاکِ بلاکَش، وطنی نیست تو را جز سنان و نی و خنجر، چمنی نیست تو را گفتم از خاتم انگشت، تو را بشناسم تو که انگشت نداری، یَمَنی نیست تو را تو پس از قتل حسن، گفته‌ای «غارت زده‌ام» حال، غارت شده‌ای، پیرهنی نیست تو را استخوان های تنت مثل دلت نرم شده جز من و مادرمان، سینه زنی نیست تو را بسکه اسب از بدنت رد شده چون خاک شدی تا رسیدم به تو دیدم، بدنی نیست تو را بوریا بود بهانه، که بدن جمع شود ورنه جز خاک بیابان، کفنی نیست تو را @Maghaatel
🩸اهتمام امام صادق علیه‌السّلام نسبت به فراگیری و حفظ «اشعار نابِ مدح و مرثیه اهل‌البیت علیهم‌السلام» ... در بین شعرای شیعه در زمان امام صادق علیه‌السّلام، شاعری است به نام «سَیف (یا سفیان) بن مُصعب عَبدی»؛ 🔖 سید حِمیری که خود از شاعران نامدار شیعه در زمان امام صادق علیه‌السّلام است، می‌گوید: «من از همه مردم شاعرتر هستم الّا از سیف بن مُصعب عبدی» (۱) 🔖 امام صادق علیه‌السّلام به جناب «عبدی» می‌فرمودند: 📋 قُلْ شِعْراً تَنُوحُ بِهِ النِّسَاءُ ▪️به گونه‌ای (در مصائب آل الله) شعر بگو که زن ها و مخدّرات، با شعر تو، بلند بلند نوحه کنند و ناله سر دهند! (۲) 🔖 روزی جناب «عبدی» به محضر امام صادق علیه‌السّلام شرفیاب شد و حضرت به او فرمودند: «أُمّ فَروَه» (ظاهراً در اینجا مراد، دختر آن حضرت بوده است) را صدا بزن تا بیاید و بشنود که با جدّ غریبش چه کرده‌اند؟! وقتی که «أمّ فروه» حاضر شد و پشت پرده نشست، جناب «عبدی» به گونه‌ای شعر خواند و مرثیه‌سرایی نمود، که زن‌ها و مخدّرات، فریاد می‌زدند...(۳) 🔖 مرحوم علامه امینی در «الغدیر» نقل می‌کند که امام صادق علیه‌السّلام به «أباعُمارة» فرمودند: 📋 أنشِدْنِي لِلعَبدِيّ فِي الحُسَينِ علیه‌السلام ▪️ای ابا عُماره! شعری را که «عبدی» در رثای سیدالشهداء علیه‌السلام سروده است، برایم بخوان!(۴) {این روایت،‌ حاکی از اُنس امام صادق علیه‌السّلام با شعر «عبدی» دارد} 👈 اما نکته‌ای که حائز اهمیت است اینکه امام صادق علیه‌السلام - از آنجا که اشعار جناب عبدی در مدح و رثای آل الله ، بسیار ناب و جانسوز بوده است - خطاب به شیعیان امر نموده و فرموده‌اند: 📋 یَا مَعْشَرَ الشِّیعَةِ عَلِّمُوا أَوْلَادَکُمْ شِعْرَ الْعَبْدِیِّ فَإِنَّهُ عَلَی دِینِ اللَّهِ 🔻 ای شیعیان! به فرزندان‌تان شعر «عبدی» را یاد دهید، زیرا او این اشعار را بر طبق دین خدا سروده است.(۵) 📚(۱) الأغانی، ج۷ ص۲۹۳ ؛ الغدیر، ج۲ ص۴۰۹ 📚(۲)رجال کَشّی،ص۳۴۳ 📚(۳)الکافی،ج۸ ص۲۱۵ 📚(۴)الغدیر، ج۲ ص۲۹۵ 📚(۵)رجال کَشّی، ص۷۰۴ ✍ ای‌کاش همان‌قدر که دوستداران آل الله «علیهم‌السلام» دغدغه کسب نمرات عالی در مدارس و دغدغه فراگیری برخی از زبان‌های خارجه و ... را نسبت به فرزندان‌شان دارند، لااقل همان اندازه نیز دغدغه فراگیری اشعار ناب در مدح و مراثی اهل‌البیت علیهم‌السلام را نسبت به خود و فرزندان‌شان داشتند ... @Maghaatel
🩸به فدای آن إمامی که هرگاه یک «روضه‌خوان» را می‌دید، او را در کنار خود می‌نشاند و می‌فرمود: «بسم الله … روضه بخوان!» جناب «زید شَحّام» گوید: 🔖 ما و گروهی از کوفی‌ها در حضور امام جعفر صادق علیه‌السّلام نشسته بودیم که، 📋 فَدَخَلَ جَعْفَرُ بْنُ عَفَّانَ عَلَی أَبِی عَبْدِ اللَّهِ علیه‌السلام فَقَرَّبَهُ وَ أَدْنَاهُ ▪️جعفر بن عَفّان به حضور امام صادق علیه‌السلام مشرف شد. حضرت او را به نزدیک خود فراخواند و در کنار خود به او جای داد. { معلوم می‌شود که روضه‌خوان سیدالشهداء علیه‌السلام یک جایگاه ویژه‌ای در نزد امام زمان خود دارد... } 🔖 سپس امام صادق علیه‌السلام به او فرمودند: ای جعفر! او گفت: لبیک! خدا مرا فدای شما گرداند! امام علیه‌السلام به او فرمودند: 📋 بَلَغَنِی أَنَّکَ تَقُولُ الشِّعْرَ فِی الْحُسَیْنِ علیه‌السلام وَ تُجِیدُ ▪️به من خبر رسیده که تو خیلی خوب در مصیبت امام حسین علیه‌السّلام شعر می‌گویی؟! 🔖 او گفت: آری؛ فدای‌تان شوم! حضرت به او فرمود: پس برایمان شعرت را بخوان! 📋 فَأَنْشَدَهُ فَبَکَی وَ مَنْ حَوْلَهُ حَتَّی صَارَتِ الدُّمُوعُ عَلَی وَجْهِهِ وَ لِحْیَتِهِ ▪️وقتی که وی شروع به خواندن اشعار کرد، امام صادق علیه‌السّلام به قدری گریه کردند که اشک‌های آن حضرت بر گونه‌های صورت و محاسن مبارکش فرو ریخت و افرادی هم که حضور داشتند گریان شدند. 🔖 سپس حضرت صادق علیه‌السّلام به او فرمودند: 📋 یَا جَعْفَرُ وَ اللَّهِ لَقَدْ شَهِدَتْ مَلَائِکَةُ اللَّهِ الْمُقَرَّبُونَ هَاهُنَا یَسْمَعُونَ قَوْلَکَ فِی الْحُسَیْنِ علیه‌السلام وَ لَقَدْ بَکَوْا کَمَا بَکَیْنَا وَ أَکْثَرَ ▪️ای جعفر! به خدا قسم ملائکه مقرّب خدا شعری را که در اینجا برای امام حسین «صلوات الله علیه» گفتی، شنیدند و بیشتر از ما هم گریه کردند! 🔖 ای جعفر! خدا هم اکنون بهشت را بر تو واجب نمود و تو را آمرزید. آنگاه فرمود: ای جعفر! آیا زیادتر از این هم برای تو بگویم؟ گفت: آری ای مولای من. امام علیه‌السلام فرمود: 📋 مَا مِنْ أَحَدٍ قَالَ فِی الْحُسَیْنِ علیه‌السلام شِعْراً فَبَکَی وَ أَبْکَی بِهِ إِلَّا أَوْجَبَ اللَّهُ لَهُ الْجَنَّةَ وَ غَفَرَ لَهُ ▪️احدی نیست که در مصیبت امام حسین علیه‌السلام شعر بگوید و گریه کند و دیگران را گریان نماید مگر اینکه خدای متعال، بهشت را بر او واجب می‌کند و او را می‌آمرزد. 📚 رجال کشّیّ، ص۱۸۷. ✍ گر لطف دوست می‌طلبی از «غم حسین» آتش بگیر اوّل و آتش بزن به خلق ... @Maghaatel
🩸به فدای آن آقایی که هیچ‌گاه از «روضهٔ سیدالشهداء علیه‌السلام» سیر نمی‌شد ... جناب «ابا عُماره» گوید: 🔖 به محضر امام صادق علیه‌السّلام شرفیاب شدم و حضرت به من فرمودند: 📜 یَا أَبَا عُمَارَةَ أَنْشِدْنِی فِی الْحُسَیْنِ بْنِ عَلِیٍّ علیهماالسلام ▪️ای ابا عُماره! در مصیبت حضرت اباعبدالله الحسین علیه‌السلام شعری برایم بخوان! 🔖 «اباعمارة» گوید: 📜 فَأَنْشَدْتُهُ فَبَکَی علیه‌السلام ▪️وقتی که من شعری در عزای سیدالشهداء علیه‌السلام خواندم، آن حضرت گریان شدند. 📜 ثُمَّ أَنْشَدْتُهُ فَبَکَی علیه‌السلام ▪️دوباره شعر گفتم و روضه خواندم و آن حضرت دوباره گریستند. 🔖 «اباعُماره»گوید: 📜 فَوَ اللَّهِ مَا زِلْتُ أُنْشِدُهُ وَ یَبْکِی حَتَّی سَمِعْتُ الْبُکَاءَ مِنَ الدَّارِ ▪️به خدا قسم من همچنان شعر می‌گفتم و روضه می‌خواندم و آن حضرت می‌گریستند تا اینکه صدای گریه را از داخل خانه آن حضرت شنیدم. 🔖 سپس امام صادق علیه‌السلام به من فرمودند: ➖ ای ابا عُماره! کسی که در عزای امام حسین علیه‌السلام شعر بگوید و تعداد پنجاه نفر را بگریاند بهشت بر او واجب خواهد شد. ➖ اگر کسی در عزای امام حسین علیه‌السلام شعر بگوید و تعداد سی نفر را گریان کند جزای او بهشت است. ➖ هر کس در مصیبت امام حسین علیه‌السلام شعر بگوید و تعداد بیست نفر را بگریاند بهشت جزای او خواهد بود. ➖ کسی که در عزای امام حسین علیه‌السلام شعر بگوید و تعداد ده نفر را گریان نماید بهشت از آن اوست. ➖ و هر کس که در عزای امام حسین علیه‌السلام شعر بگوید و یک نفر را گریان کند جزایش بهشت خواهد بود. ➖ اگر کسی در عزای امام حسین علیه‌السلام شعر بگوید و خودش گریه کند اهل بهشت می‌شود. ➖ اگر شخصی در مصیبت امام حسین علیه‌السلام شعر بگوید و تظاهر به گریه کند پاداش وی بهشت خواهد بود. 📚ثواب الأعمال، ص ۴۷. 📚کامل الزیارات ص ۱۰۵. ✍ گویا امام صادق علیه‌السّلام خطاب به روضه‌خوان های سیدالشهداء علیه‌السلام می‌خواهند این را بفرمایند که به هیچ‌وجه دنبال عِدّه و عُدّهٔ جلسه و مستمع‌تان نباشید ... چه یک نفر مستمع باشد چه هزار نفر ...‌ فرقی ندارد ؛ حتی اگر مستمع نداشتی، برای خودت روضه بخوان! که اگر «خالصًا لِوَجهِ الله» روضه خواندی، پاداش تو بهشت است ... @Maghaatel
🔰 اگر از دوری امام زمان ارواحنافداه، «گریان» و «سرگردان» شدیم، عاقبت به درِ خانه‌اش می‌رسیم ... جناب «هشام بن سالم» - که از اصحاب نزدیک به امام صادق علیه‌السّلام است - گوید: 🔹 پس از شهادت امام صادق علیه‌السّلام ما در مدینه بودیم؛ من و مؤمن‌ُالطّاق و ابو جعفر (که از دیگر اصحاب امام صادق علیه‌السلام بودند) و سایر مردم به امامت عبد‌اللَّه (أفطح) اعتقاد داشتیم. 🔸 {هشام به همراه مؤمن‌ُالطّاق وارد بر عبدالله أفطح (فرزند امام صادق علیه‌السّلام) می‌شوند و سوالاتی از او می‌پرسند که از جواب‌های او دچار تشکیک در امامت او می‌شوند} 🔖 لذا جناب «هشام بن سالم» گوید: با گمراهی و سرگردانی از پیش عبدالله أفطح خارج شدیم؛ نمیدانستیم به که پناه ببریم؟! 👈 فَقَعَدْنَا فِی بَعْضِ أَزِقَّةِ الْمَدِینَةِ بَاکِینَ حَیَارَی، لَا نَدْرِی إِلَی مَنْ نَقْصِدُ وَ إِلَی مَنْ نَتَوَجَّهُ؟! 🔻میان کوچه‌های مدینه نشستیم؛ گریه می‌کردیم و حیران و سرگردان بودیم؛ نمی‌دانستیم به که پناه ببریم؟! امام ما کیست؟! 🔹 با خود می‌گفتیم به «مُرجئه» بپیوندیم؟ یا به «قدریه»؟، جزو «زیدی‌ها» شویم؟ یا به «مُعتزله» ملحق گردیم؟ یا جزو «خوارج» شویم؟! (همه این‌ها جزو فرقه‌های انحرافی در جامعه مسلمین آن زمان بودند) 🔸 در همین موقع ناگاه چشمم به پیرمردی افتاد که با دست به من اشاره می‌کند؛ ترسیدیم که او از جاسوس‌های منصور دوانیقی باشد؛ زیرا او در مدینه جاسوس‌هایی داشت که مواظب باشند چه کسانی از شیعیان حضرت جعفر بن محمد علیهماالسلام، تا گردن او را بزنند! 🔹 ترسیدیم این شخص از همان‌ها باشد. من به مؤمن‌ُالطّاق گفتم تو کناره بگیر! من از این شخص می‌ترسم! اکنون که مرا می‌خواهد و به تو کاری ندارد خودت را به دام نینداز و بی‌جهت به کشتن مده! او فاصله گرفت؛ من به دنبال پیرمرد رفتم؛ گویا از چنگ او خلاصی نداشتم مرتب او را تعقیب می‌کردم تا به در خانه حضرت موسی بن جعفر علیهماالسّلام رسیدیم؛ پیرمرد مرا رها کرد و خودش رفت. 🔸 در این موقع غلامی بر در خانه ایستاد و به من گفت: وارد شو! خدا تو را رحمت کند؛ وارد شدم؛ در آن لحظه، حضرت موسی بن جعفر علیهماالسلام قبل از هر چیز، به من نگاهی انداختند و فرمودند: 📋 لَا إِلَی الْمُرْجِئَةِ وَ لَا إِلَی الْقَدَرِیَّةِ وَ لَا إِلَی الزَّیْدِیَّةِ وَ لَا إِلَی الْمُعْتَزِلَةِ وَ لَا إِلَی الْخَوَارِجِ؛ إِلَیَّ إِلَیَّ إِلَیَّ 🔻 نه به «مُرجئه» ؛ نه به «قدریه» ؛ نه به «زیدیه» ؛ نه به «مُعتزله» و نه به «خوارج» پناه نبر! به سوی من، به سوی من! بیا به سوی من!! 🔖 ... در آن هنگام، به آن حضرت گفتم: فدایتان شوم! آیا شما هم «امام» دارید؟! آن حضرت فرمود؛ نه. 📋 فَدَخَلَنِی شَیْ ءٌ لَا یَعْلَمُهُ إِلَّا اللَّهُ إِعْظَاماً لَهُ وَ هَیْبَةً أَکْثَرَ مَا کَانَ یَحُلُّ بِی مِنْ أَبِیهِ 🔻ناگهان چنان هیبت و جلال و عظمت آن آقا بر دلم وارد شد، بیش از هیبتی که در زمان امام صادق علیه‌السّلام از ایشان در دل داشتم ... 📚الکافی، ج۱ ص۳۵۱ 📚رجال کشّیّ، ص ۱۸۲. ✍ عاشق که شد که یار به حالش نظر نکرد؟! ای خواجه! درد نیست... وگرنه طبیب هست! @Maghaatel
🔰 زائر حضرت معصومه علیهاالسلام، گوئیا زائر حضرت علی بن موسی الرضا عليهماالسلام است... در روایتی از حضرت ثامن‌الحجج علی بن موسی الرضا علیه‌السلام نقل شده که حضرت فرمودند: 📋 مَنْ زارَ الْمَعْصُومَةَ بِقُمْ کَمَنْ زارَنی. 🔻کسی که حضرت معصومه سلام‌الله‌علیها را در قم زیارت کند، مانند آن کسی است که مرا زیارت کرده است. 📚ناسخ التواریخ،زندگانی حضرت موسی بن جعفر (علیه‌السلام) ج۷، ص۳۳۷ 📚ریاحین الشریعة، ج۵، ص۳۵. ✍ اعجاز این ضریح که همواره بی حد است چیزی شبیه پنجره فولاد مشهد است ✍ وصف او را نتوان گفت به صد منظومه گفته معصوم به او فاطمه‌ی معصومه @maghaatel
🔰 زائر حضرت معصومه «سلام‌الله‌علیها»، گوئیا زائر کربلاست... مرحوم علامه میرزا محمد تنکابنی (متوفای ۱۳۰۲ ه‌ق) در «رِسالَةٌ فاطِمِیَّة» روایتی را از امام رضا علیه‌السلام نقل می‌کند که حضرت فرمودند: 📋 مَن زارَ فاطِمَةَ بِقُم فَکَأنّما زارَ الحُسَینَ بِکَربَلا 🔻اگر کسی فاطمه (معصومه) سلام‌الله‌علیها را در «قم» زیارت کند، مانند این است که امام حسین صلوات‌الله‌علیه را در «کربلا» زیارت کرده باشد. 📚رِسالَةٌ فاطِمِیَّه(نسخه‌خطی)،تنکابنی، ص۴. @maghaatel
🔰 وجه نامگذاری زیبا و به‌جای این ایام به «دههٔ کرامت» ⚡️از یک سو، طبق حکایت پدر مرحوم آیت الله مرعشی نجفی، امیرالمؤمنین علیه‌السلام، حضرت معصومه علیهاالسلام را «کَریمَةُ أَهلِ البَیت» خواندند.(۱) ⚡️از سوی دیگر، در روز ولادت امام رضا علیه‌السلام، آقا موسی بن جعفر علیهماالسلام به حضرت نجمه خاتون، مادر آن حضرت، فرمودند: 📋 «هَنیئاً لَكِ يا نَجمَةُ كَرامَةُ رَبِّكِ» 🔻«ای نجمه! [این] کرامت پروردگارت برای تو مبارک باد»(۲) از این رو، دهه میان ولادت حضرت معصومه و ولادت امام رضا -علیهما السلام- را به زیبایی «دهه کرامت» نامیده‌اند. 📚(۱) زندگانی کریمه اهل بیت علیهم‌السلام،مهدی پور، ص۴۲. 📚(۲) عیون أخبار الرضا علیه‌السلام،ج۱،‌ ص۲۰. ✍ أرض و سما حیران این خواهر برادر دنیاست در دستان این خواهر برادر اولاد موسی صاحب این خانه هستند هستیم ما مهمان این خواهر برادر جان جهان در مشهد و در قم نهان است پس جان ما قربان این خواهر برادر شکر خدا یک عمر رزق ما رسیده‌ست از سفره‌ی احسان این خواهر برادر این سرزمین همواره غرق عشق و شور است از لطف بی‌پایان این خواهر برادر محتاج این و آن نخواهد شد کسی که شد دست بر دامان این خواهر برادر ای کاش بنویسند روز حشر ما را در زمره‌ی یاران این خواهر برادر @Maghaatel
🔰 گاهی مشکلات زندگی، بهانه‌ای‌ست برای سَر نهادن بر آستان سلطان طوس،‌‌ حضرت شمس‌ُالشموس... صفوان بن یحیی گوید: 🔹در مدینه همراه چند نفر در خدمت حضرت رضا علیه‌السّلام بودیم و از کنار شخصی که در مسیری نشسته بود، رد شدیم. آن شخص اشاره به إمام علیه‌السلام کرد و گفت: «این امام رافضیان است!» 🔸 عرض کردم: آقاجان! شنیدید آن مرد چه گفت؟ إمام علیه‌السلام فرمودند: آری، او مؤمنی است که در راه تکمیل ایمان است. وقتی شب شد، حضرت برایش دعا کردند. بعد از دعای إمام علیه‌السلام دیدیم دُکانش آتش گرفت و دزدها بقیه سرمایه‌اش را بردند. 📋 فَرَأَیْتُ مِنَ الْغَدِ بَیْنَ یَدَیْ أَبِی الْحَسَنِ علیه‌السلام خَاضِعاً مُسْتَکِیناً 🔻فردا صبح او را خدمت حضرت رضا علیه‌السّلام دیدم که درمانده و با خضوع و خشوع نشسته است. 🔹 امام علیه‌السّلام دستور دادند و برای او درهم و دینار آوردند و او آنها را گرفت و رفت. بعد إمام علیه‌السلام فرمودند: 📋 یَا صَفْوَانُ أَمَا إِنَّهُ مُؤْمِنٌ مُسْتَکْمِلُ الْإِیمَانِ وَ مَا یُصْلِحُهُ غَیْرُ مَا رَأَیْتَ 🔻ای‌صفوان! این مؤمنی است که در راه تکمیل ایمان است و جز آنچه که دیدی، چیزی به صلاح او نبود. 📚الخرائج و الجرائح؛ ص۳۶۹ ✍ با خود چمدانی از گناه آوردم همراه خودم روی سیاه آوردم اینجا نمی‌آمدم کجا می‌رفتم؟ از دست خودم به تو پناه آوردم ‌..‌. @maghaatel
🔰 آنچه در نزد ما اهلبیت است، برای «أبوحمزه» بهتر از ماندن او در این دنیاست... جناب «ابوبصیر» گوید: 🔹 امام صادق علیه‌السّلام از من پرسیدند: حالِ ابوحمزه (ثمالی) چطور است؟ عرض کردم: آقا جان! وقتی که از پیش او آمدم، حالش خوب بود. امام صادق علیه‌السلام به من فرمودند: وقتی که برگشتی سلام مرا به او برسان و بگو در فلان روز از فلان ماه، عمر او به پایان می‌رسد. 🔸 ابوبصیر گوید: عرضه داشتم: آقاجان! ما به او علاقه داشتیم ! او از شیعیان شما است! (گویا منظور ابوبصیر این بود که حیف است کسی مثل ابوحمزه از دنیا برود!) امام صادق علیه‌السّلام رو به ابوبصیر نموده و فرمودند: 📋 صَدَقْتَ یَا أَبَا مُحَمَّدٍ؛ مَا عِنْدَنَا خَیْرٌ لَهُ 🔻راست میگویی ای أبامحمد! ولی آنچه در نزد ما اهلبیت است، برایش بهتر از ماندن در این دنیاست! 🔹 عرض کردم: آقاجان! هر کس که شیعه شما باشد، حالش همینگونه است؟! امام علیه‌السلام فرمودند: 📋 نَعَمْ إِذَا خَافَ اللَّهَ وَ رَاقَبَهُ وَ تَوَقَّی الذُّنُوبَ فَإِذَا فَعَلَ ذَلِکَ کَانَ مَعَنَا فِی دَرَجَتِنَا 🔻آری؛ در صورتی که از خدا بترسد و مراقبه کند و و اطراف گناه نگردد؛ اگر چنین بود با ما اهلبیت است؛ در درجه خودمان. 🔸 ابوبصیر گوید: برگشتم ! چیزی نگذشت که ابو حمزه در همان تاریخی که امام علیه‌السلام فرموده بود، از دنیا رفت. 📚بصائر الدرجات، ج۲ ص۶ 📚المناقب، ج۳ ص۳۴۹ ✍ روزها فکر من این است و همه شب سخنم که چرا غافل از احوال دل خویشتنم؟ ای خوش آن روز که پرواز کنم تا بَرِ دوست به هوای سر کویَش پر و بالی بزنم از کجا آمده‌ام؟ آمدنم بهر چه بود؟ به کجا می‌روم آخر ننمایی وطنم نه به خود آمدم این جا که به خود باز روم آن که آورد مرا باز بَرَد در وطنم مرغ باغ ملکوتم نِیَم از عالم خاک چند روزی قفسی ساخته اند از بدنم @Maghaatel
🔰 وَاللّه قسم، که قطعه‌ای از بهشت را جدا کرده‌اند و در «مشهد» جای داده‌اند... 🔖 در روایتی إمام جواد علیه‌السلام فرمودند: 📋 إِنَّ بَیْنَ جَبَلَیْ طُوسَ قَبْضَةً قُبِضَتْ مِنَ الْجَنَّةِ مَنْ دَخَلَهَا کَانَ آمِناً یَوْمَ الْقِیَامَةِ مِنَ النَّارِ 🔻در میان دو کوه طوس، قطعه‌ای از زمین وجود دارد که از بهشت برداشته شده است؛ هر کس داخل آن گردد، در روز قیامت از آتش جهنم ایمن خواهد بود. 📚عیون‌اخبارالرضا علیه‌السلام، ج۲ ص۲۵۶ 🔖 در روایتی دیگر حضرت ثامن‌الحجج علی بن موسی الرضا علیه‌السلام فرمودند: 📋 ... هِیَ بِأَرْضِ طُوسَ وَ هُوَ وَاللَّهِ رَوْضَةٌ مِنْ رِیَاضِ الْجَنَّة 🔻آن بُقعه‌ای که من در آن دفن می‌شوم، خاک طوس است که به خدا سوگند، آنجا باغی از باغ‌های بهشت است. 📚عیون‌اخبارالرضا علیه‌السلام، ج۲ ص۲۶۴ ✍ هرچند حال و روز زمین و زمان بَد است یک قطعه از بهشت در آغوش مشهد است حتی فرشته‌ای که به پابوس آمده انگار بین رفتن و ماندن مردّد است اینجا مدینه نیست نه اینجا مدینه نیست پس بوی عطر کیست که مثل محمد است؟! حتی اگر به آخر خط هم رسیده‌ای اینجا برای عشق، شروعی مجدد است جایی که آسمان به زمین وصل می‌شود جایی که بین عالم و آدم زبانزد است هرجا دلی شکست به اینجا بیاورید اینجا بهشت ـ شهر خدا ـ شهر مشهد است @Maghaatel
🔰 زائر امام رضا علیه‌السّلام، روز قیامت بر فراز منبری در مقابل رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله می‌نشیند... در روایتی امام جواد علیه‌السلام فرمودند: 📋 مَنْ زَارَ قَبْرَ أَبِی بِطُوسَ غَفَرَ اللَّهُ لَهُ مَا تَقَدَّمَ مِنْ ذَنْبِهِ وَ مَا تَأَخَّرَ 🔻هر کس قبر پدر بزرگوارم را در طوس زیارت کند، خدای متعال گناهان گذشته و آینده او را می‌آمرزد. 📋 فَإِذَا کَانَ یَوْمُ الْقِیَامَةِ نُصِبَ لَهُ مِنْبَرٌ بِحِذَاءِ مِنْبَرِ رَسُولِ اللَّهِ صلی‌الله‌علیه‌وآله حَتَّی یَفْرُغَ اللَّهُ تَعَالَی مِنْ حِسَابِ عِبَادِهِ. 🔻و چون روز قیامت شود،‌ منبری از برای او در مقابل منبر رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله گذاشته شود و در آنجا قرار گیرد تا آنکه خدای متعال از حساب بندگان فارغ شود. 📚عیون اخبار الرضا علیه‌السلام ،ج۲ ص۲۹۰ ✍ اینجا گناه بخشند،کوهی به کاه بخشند بیچاره من که با خود، نآورده پَرّ کاهی... @Maghaatel
🔰 مدّعی خواست که آزار دهد سلطان را / غافل از آنکه وجودش به یَدِ سلطان است... در نقل‌ها آمده است: 🔹 وقتی‌که مأمون ملعون، امام رضا علیه‌السّلام را ولی‌عهد و جانشین خود قرار داد، بعضی از اطرافیان مأمون ناراضی بودند و می‌ترسیدند که خلافت از خاندان بنی عباس خارج شود و به خاندان فاطمی علیهم‌السّلام منتقل گردد. به همین جهت از امام‌رضا علیه‌السلام خوششان نمی‌آمد. 🔸عادت حضرت این بود که هر وقت می‌آمد، پیش از مأمون کسانی که در اطاق جلو بودند، از جای حرکت می‌کردند و سلام کرده، پرده را بالا می‌گرفتند تا داخل شود. 🔹وقتی این ناراحتی را نسبت به آن حضرت‌ پیدا کردند، با هم قرار گذاشتند که وقتی امام علیه‌السلام آمد و خواست پیش مأمون برود، به او توجه نکنند و پرده را برندارند. 📋 فَبَیْنَا هُمْ قُعُودٌ إِذْ جَاءَ الرِّضَا علیه‌السلام عَلَی عَادَتِهِ فَلَمْ یَمْلِکُوا أَنْفُسَهُمْ أَنْ سَلَّمُوا عَلَیْهِ وَ رَفَعُوا السِّتْرَ عَلَی عَادَتِهِمْ 🔻در همان حین که نشسته بودند، امام علیه‌السّلام وارد شد. آنها 👈بدون اختیار👉 سلام کردند و پرده را طبق عادت قبلی برداشتند. 🔸 وقتی‌که امام علیه‌السلام داخل شد، یکدیگر را سرزنش کردند که چرا بر خلاف قرارداد عمل کرده‌اند و گفتند: مرتبه دیگر که آمد، پرده را برنمی‌داریم. باز در آن روز وقتی امام علیه‌السّلام وارد شد، از جای حرکت کرده سلام کردند و ایستادند و اما پرده را برنداشتند. 📋 فَأَرْسَلَ اللَّهُ رِیحاً شَدِیدَةً دَخَلَتْ فِی السِّتْرِ فَرَفَعَتْهُ أَکْثَرَ مِمَّا کَانُوا یَرْفَعُونَهُ 🔻خدای متعال باد شدیدی فرستاد و پرده را بیشتر از مقداری که آنها برمی‌داشتند، بلند کرد. 🔹 وقتی که امام علیه‌السلام وارد شد، باد از وزش ایستاد و پرده به جای خود برگشت. در موقع برگشتن باد دومرتبه وزید و زیر پرده زد و آن را بالا برد تا امام خارج گردید. بعد دو مرتبه باد ایستاد و پرده سر جایش برگشت. 📚کشف الغمّة، ج۳ ص۲۶۱ @maghaatel
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
. «صلَّی اللهُ عَلَیکَ یَا اَبَاعَبدِاللهِ» ➖ دو خط روضه، ویژه شب جمعه، شب زیارتی مولانا سیدالشهداء «صلوات‌الله‌علیه» ➖ ثواب این روضه، هدیه به روح همه کسانی که در راه خدمت به شیعیان و محبّین اهل‌بیت «صلوات الله علیهم اجمعین»، جان باختند؛ بالخصوص رئیس‌جمهور فقید و همراهان ایشان .
🩸غَش‌کردنِ امام رضا علیه‌السلام با ذکر مصیبتِ «تنهایی و بی‌رمق شدنِ سیدالشهداء علیه‌السلام در صحرای کربلا» جناب «دعبل» گوید: 🔖 وارد بر مولایم عليّ بن موسى الرضا عليهماالسّلام‌ شدم. به محض اینکه نشستم، آن حضرت به من فرمودند: از اشعار تازه‌ای که - در رثای جدّ غریبم - سروده‌ای، برایم بخوان! 🔖 جناب دعبل گوید: من شروع کردم به خواندن این اشعار: 📋 مَدَارِسُ آیَاتٍ خَلَتْ مِنْ تِلَاوَةٍ / وَ مَنْزِلُ وَحْیٍ مُقْفَرُ الْعَرَصاتِ ▪️دیگر کسی مدارس آیات خدا را تلاوت نمی‌کرد. ( کنایه از اینکه مردم آن زمان، دنبال سیدالشهداء علیه‌السلام نبودند.) و جایگاه وحی خدا، در دل صحرا، بی‌خانمان شده بود. 🔖 جناب «دعبل» گوید: ابیاتی را برای آن حضرت خواندم تا رسیدم به این بیت: 📋 إِذَا وُتِرُوا مَدُّوا إِلَی وَاتِرِیهِمْ / أَکُفّاً عَنِ الْأَوْتَارِ مُنْقَبِضَاتٍ ▪️آن گاه که مورد ستم قرار گرفتند و تنها شدند، دست به کمان بردند؛ اما دستانی که بسته و ناتوان از کشیدن کمان بود. 📜 فَبَكىٰ علیه‌السلام حَتّى أُغمِىَ عَلَيه 👈 در اینجا بود که امام رضا علیه‌السلام آنچنان گریستند که دیگر از هوش رفتند. 🔖 خادم آن حضرت با سر به من اشاره کرد که دیگر نخوان! من هم سکوت کردم. ساعتی نگذشت که آن حضرت به هوش آمدند و به من فرمودند: باز هم این ابیات را بخوان! من شروع به خواندن کردم؛ تا که دوباره به همین بیت رسیدم، 📜 فأصابَهُ مِثلُ الّذي أصابَهُ فِي المَرَّةِ الأولىٰ. ▪️پس مجدّدا آن حضرت چنان گریستند که از حال رفته و غش کردند. 🔖 خادم آن حضرت باز اشاره به من نمود که دیگر نخوان و من باز سکوت کردم. ساعتی نگذشت که آن حضرت به هوش آمدند و فرمودند: باز هم برایم این اشعار را بخوان! من شروع کردم به خواندن تا که آن ابیاتی را که سروده بودم، به پایان رساندم. 🔖 در این هنگام، آن حضرت سه بار من فرمودند:«أحسنت»؛ سپس امر نمودند تا ده هزار درهم از سکّه‌هایی که به اسم مبارک آن حضرت، مسکوک شده بود، برایم آوردند؛ 📚الأغانی،ابوالفرج اصفهانی، ج۲۰ ص۳۱۳ 📚معاهد التنصیص،ابوالفتح، ج۲ ص۱۹۹ 📚الغدیر، ج۲ ص۳۵۰ 📚اعیان الشیعه،ج۶ ص۴۱۷ ✍ بر نیزه تکیه دادی، تنها تر از همیشه با چهره خُماری، زیبا تر از همیشه بذر ترانه بارید از ابر خطبه هایش اما زمین دلها، صحرا تر از همیشه سر نیزه ها شنیدند لحن تلاوتش را امّا محل ندادند , امّا تر از همیشه سنگی ز جاهلیّت پرتاب شد به سویت این بار پر گرفتی بالا تر از همیشه پیشانی‌ات ترک خورد آیینه موج برداشت تو قطره قطره گشتی دریا تر از همیشه @Maghaatel
🔰 زیارتنامه «جوادیّه»، با معارف و مضامینی بسیار والا، که مورد غفلت قرار گرفته است... در ذیل زیارات‌نامه‌هایِ حضرت علی بن موسی الرضا علیهماالسلام، مرحوم علامه مجلسی زیارتنامه‌ای را از امام جواد علیه‌السلام نقل می‌کند که بسیار معارف منحصر به فرد و والایی در آن ذکر شده است که به عنوان نمونه، «چند فراز پراکنده» از آن را ذکر می‌کنیم: 📋 یا لَیتَنِی مِنَ الطَّائِفِینَ بِعَرْصَتِهِ وَ حَضْرَتِهِ مُسْتَشْهِداً لِبَهْجَةِ مُؤَانَسَتِهِ؛ 🔻ای کاش من جزء کسانی بودم که در آستان حضرت سلطان علی بن موسی الرضا علیه‌السلام دائماً طواف می‌کردم و از خوشحالی اُنس و هم‌نشینی با او شهید می‌شدم؛ 📋 أَطُوفُ بِبَابِكُمْ فِی كُلِّ حِین،كَأَنَّ بِبَابِكُمْ جُعِلَ الطَّوَافُ 🔻در هر زمان - که فرصتی یابم - ، در آستان شما طواف می‌کنم؛ گویا «طواف» را فقط به دور خانه شما قرار داده‌اند! 📋 السَّلَامُ عَلَى فَرْحَهِ الْقُلُوبِ ، وَ فَرَجِ الْمَکْرُوبِ، 🔻سلام بر تو امامی که موجب مسرّت قلب‌هایی، بر تویی که موجب گشایش گره‌هایی؛ 📋 السَّلَامُ عَلَى الْإِمَامِ الرَّءُوفِ ، الَّذِی هَیَّجَ أَحْزَانَ یَوْمِ الطُّفُوفِ 🔻سلام بر آن امام مهربان ؛ همان امامی که دل‌های مردم را از غم و اندوه روز عاشورا، تکان داد. 📋 السَّلَامُ عَلَى قَمَرِ الْأَقْمَارِ 🔻سلام بر ماهِ همهٔ ماهْ‌ها... 📚 بحارالانوار ج۹۹ ص۵۳ ✍ ای کاش که فارغ ز هیاهوی دو دنیا گه دورِ تو می‌گشتم و گه محوِ تماشا ... @Maghaatel
🔰 حال و روز مردم نیشابور از دیدن جمال دلربای حضرت سلطان علی بن موسی الرضا عليهماالسلام... در روایت آمده است: 🔖 وقتى که امام رضا علیه‌السلام وارد نیشابور شدند، مردم ازدحام کردند و جلوی استری که إمام علیه‌السلام بر آن سوار بودند را گرفتند و گفتند: شما را به حق اجداد طاهرین‌تان قسم می‌دهيم که پرده را از روی کجاوه کنار بزنید تا جمال مبارك شما را ببينيم و حديثى از اجداد خود بيان بفرمایید تا ياد بودى براى ما باشد. 🔖 امام علیه‌السلام استر را نگه داشت و سايبان را كنار زد. چشم جمعيت به‌جمال انور إمام علیه‌السلام روشن گرديد. 📋 فَكَانَتْ ذُؤابَتَاهُ كَذُؤَابَتَيْ رَسُولِ اللَّهِ وَ النَّاسُ عَلَى طَبَقَاتِهِمْ قِيَامٌ كُلُّهُمْ 🔻گيسوان مباركش شبيه گيسوان رسول‌ خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله بود. تمام مردم ايستاده و محو در تماشاى رخسار مباركش بودند. 📋 وَ كَانُوا بَيْنَ صَارِخٍ وَ بَاكٍ وَ مُمَزِّقٍ ثَوْبَهُ 🔻بعضى با مشاهده آن حضرت، از شادى فریاد می‌كشيدند؛ عده‏اى واله شده و اشک شوق مي‌ريختند و برخی گریبان چاک می‌دادند. 📋 وَ مُتَمَرِّغٍ فِي التُّرَابِ وَ مُقْبِلٍ حِزَامَ بَغْلَتِهِ وَ مُطَوِّلٍ عُنُقَهُ إِلَى مَظَلَّةِ الْمَهْدِ 🔻 برخی خود را در خاك مي‌انداختند و لِجام استر را مى‏بوسيدند و گردن برافراشته تا آن حضرت را مشاهده نمايند. 📋 إِلَى أَنِ انْتَصَفَ النَّهَارُ وَ جَرَتِ الدُّمُوعُ كَالْأَنْهَارِ 🔻این جریان تا ظهر ادامه داشت و مردم همانند رود ، از شوق جمال آن حضرت گریه می‌کردند. 🔖 هزاران کاتب آمدند و حضرت‌ در آخر حدیث معروف سلسلة الذهب را بیان فرمودند. 📚کشف الغُمّه،ج۱ ص۳۰۸ ✍ السلام ای همه جا حضرت خورشید شده روز میلاد تو در هر دو جهان عید شده با تو هر روز خراسان به خودش می‌بالد نه خراسان، همه ایران به خودش می‌بالد نه خراسان و نه ایران، به خداوند قسم همۀ عالم امکان به خودش می‌بالد چونکه روی لب تو لحظه به لحظه جاری است ثانیه ثانیه قرآن به خودش می‌بالد من قسم می‌خورم این واژه برازندۀ توست با شما واژۀ سلطان به خودش می‌بالد چونکه در گوشۀ ایوان تو جا خوش کرده بر سر خوان تو مهمان به خودش می‌بالد یوسفان در دو سرا محو رخ ماه توأند پادشاهان جهان بندۀ درگاه توأند @maghaatel
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🩸تا می‌توانید هر عملی را که متعلّق به سیدالشهداء «صلوات الله علیه» است، به جا بیاورید و بر انجام آن مداومت بورزید! {طولانی اما خواندنی} 🔖 در بین اعمال عبادی، اعمالی که بر محور وجود مبارک مولانا سیدالشهداء علیه‌السلام می‌چرخد، در روایات و تأکیدات اهل‌بیت علیهم‌السلام «لسان ویژه‌ای» دارند! ✔️ گاهی برای یک عمل عبادی، اهل‌بیت علیهم‌السلام «ثوابی» را معین می‌کنند تا شیعیان به جهت «رغبت در آن ثواب» آن عمل را انجام دهند. ✔️ اما گاهی ثواب و جزای آن عمل، «افزون از درکِ شیعیان و محبّین» است و تنها اهل‌بیت علیهم‌السلام هستند که می‌دانند «فلان عمل عبادی» چه اجر و پاداشی دارد !!! در این گونه موارد، لسان روایات خطاب به شیعیان به این مضمون است:«هر آن چه می‌توانید فلان عمل را انجام دهید!» 👈 حال در آن دسته از اعمال عبادی که متعلق به وجود مبارک سیدالشهداء «صلوات الله علیه» است، لسان تأکیدات اهل‌بیت علیهم‌السلام همینگونه است! 🔹 سه مورد را ذکر می‌کنیم: 📌 مثل تأکیدات اهل‌بیت علیهم‌السلام به «قرائت زیارت عاشورا» وقتی که امام صادق علیه‌السّلام به جناب علقمهٔ حضرمی، زیارت عاشورا را تعلیم دادند، در آخر به او فرمودند: 📋 یَا عَلْقَمَةُ إِنِ اسْتَطَعْتَ أَنْ تَزُورَهُ فِی کُلِّ یَوْمٍ بِهَذِهِ الزِّیَارَةِ مِنْ دَهْرِکَ فَافْعَلْ 🔻ای علقمه! (سربسته بگویمت:) اگر می‌توانی هر روز سیدالشهداء «صلوات الله علیه» را با این زیارت‌نامه، زیارت کنی، پس این کار را انجام بده!(۱) 📚 (۱) کامل الزیارات ص ۱۷۶ 📌 مثل تأکیدات اهل‌بیت علیهم‌السلام بر «رفتن به زیارت سیدالشهداء علیه‌السلام» لسان تأکیدات اهل‌بیت علیهم‌السلام بر رفتن به زیارت سیدالشهداء علیه‌السلام حقیقتاً بی‌نظیر است؛ به عنوان نمونه در روایتی امام صادق علیه‌السّلام خطاب به شیعیان فرمودند: 📋 زُورُوهُ صَلَّی اللَّهُ عَلَیْهِ فِی کُلِّ وَقْتٍ وَ فِی کُلِّ حِینٍ 🔻در هر زمان و هر فرصتی که یافتید، سیدالشهداء «صلوات الله علیه» را زیارت کنید! 📋 فَإِنَّ زِیَارَتَهُ خَیْرُ مَوْضُوعٍ فَمَنْ أَکْثَرَ مِنْهَا فَقَدِ اسْتَکْثَرَ مِنَ الْخَیْرِ وَ مَنْ قَلَّلَ قُلِّلَ لَهُ 🔻چرا که زیارت او بهترین کاری است که برای شما قرار داده‌اند! پس هر که زیاد به آن پایبند باشد، به راستی که خیر و برکت بسیار را به دست آورده؛ و هر که کم‌کاری کند، خیر کمی عایدش می‌شود.(۲) 📚(۲)الإقبال،سید بن طاووس، ص۲۳۸. 📌 مثل تأکیدات اهل‌بیت علیهم‌السلام بر قرائت سوره مبارکه «فجر» در فرائض و نوافل باز در تأکیدی که از جانب امام صادق علیه‌السلام بر قرائت سوره مبارکه «فجر» آمده است، لسان روایت همینگونه است: 📋 إقْرَءُوا سُورَةَ الْفَجْرِ فِی فَرَائِضِکُمْ وَ نَوَافِلِکُمْ فَإِنَّهَا سُورَةُ الْحُسَیْنِ علیه‌السلام وَ ارْغَبُوا فِیهَا رَحِمَکُمُ اللَّهُ 🔻 سوره فجر را در نمازهای واجب و مستحب خود بخوانید؛ زیرا آن سوره، سوره امام حسین علیه‌السّلام است. به آن سوره «کمال اشتیاق» را داشته باشید، خدا شما را رحمت کند! در ادامه امام صادق علیه‌السّلام فرمودند: 📋... فَمَنْ أَدْمَنَ قِرَاءَةَ الْفَجْرِ کَانَ مَعَ الْحُسَیْنِ علیه السلام فِی دَرَجَتِهِ فِی الْجَنَّةِ 🔻هر که بر خواندن سوره فجر «مداومت» کند، در بهشت با سیدالشهداء «صلوات الله علیه» در درجه همان حضرت خواهد بود.(۳) 📚(۳) کنز الفوائد،ص۳۸۶. ✍ هر دری بسته بوَد جز در پُر فیض حسین این در خانهٔ عشق‌ست که باز است هنوز جز در خانهٔ تو جای دگر خیری نیست! هرچه خیر است حسین‌جان! به در خانهٔ توست من ز خود هیچ ندارم که بدان فخر کنم هر چه دارم همه از نوکری خانهٔ توست... @Maghaatel
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔰 کسی که معرفت لازم به امام زمان «ارواحنافداه» را داشته باشد و منتظر آن حضرت باشد، برای او به واسطه انتظارش، «فرجِ‌شخصی» حاصل می‌شود ... جناب «ابوبصیر» گوید: 🔖 به امام صادق علیه‌السّلام عرضه داشتم: ای آقای من! به فدای‌تان شوم! «فرج شما اهل‌بیت» دیگر کی می‌رسد ؟! امام صادق علیه‌السّلام به من فرمودند: 📋 یَا أبَا بَصِیرٍ أَنْتَ مِمَّنْ یُرِیدُ الدُّنْیَا !؟ 🔻ای ابابصیر! آیا تو از کسانی هستی که می‌خواهی با ظهور دولت ما اهلبیت، در این دنیا به نان و نوایی برسی؟! 📋 مَنْ عَرَفَ هَذَا الْأَمْرَ فَقَدْ فُرِجَ عَنْهُ بِانْتِظَارِهِ. 👈 به درستی که هر کس عارف به حق و مقام ولایت ما اهلبیت باشد و حقیقتاً منتظر ظهور باشد، برای همان شخص به واسطه این انتظاری که کشیده است، «فرج» حاصل می‌شود. 📚 غیبت نُعمانی، ص۳۳۰ ✍ بیابون پروَرَم می‌کرد اگر هجران معشوقم به صحرا عاقبت روزی جمال یار می‌دیدم... @Maghaatel