#امام_صادق_علیه_السلام
#امام_زمان_علیه_السلام
💠 معجزه ای شنیدنی از صادق آل محمد صلی الله علیه و آله؛ خصوصاً برای دلدادگان مهدی فاطمه سلام الله علیه...
شخصى خدمت امام صادق عليه السلام شرفياب شد و عرض كرد:
علم شما در چه حدودى و چه مقدار است؟
امام صادق علیه السلام فرمودند:
به مقدار سوال شما يعنى ما جوابگوى همه پرسشهاى شما هستيم، و آنچه را كه بپرسيد پاسخ آن را مى دانيم.
آن شخص عرض كرد: دريا، فقط آب است آيا زير آن هم چيزى است؟
امام صادق عليه السلام فرمود:
بلى، آيا دوست دارى با چشم خود ببينى يا با گوش بشنوى كافى است؟
عرض كرد:
ديدن با چشم را بيشتر دوست دارم، زيرا گوش گاهى چيزى را مى شنود كه آن را نمى شناسد و نمى داند و آنچه با چشم ديده مى شود قلب به آن گواهى مى دهد و نزد شخص ثابت و قطعى مى گردد.
آنگاه امام عليه السلام دست آن شخص را گرفته براه افتادند و چند قدم برداشته که ناگاه به كنار دريا رسيدند.
امام علیه السلام به دريا اشاره نمود و فرمود:
أيّها العبد المطيع لربّه أظهر ما فيك.
🔹اى بنده فرمانبردار پروردگار، آنچه در نهان خود دارى ظاهر و آشكار كن.
ناگهان دريا از قعر آن شكافته شد و آبى نمايان گشت كه از شير سفيدتر و از عسل شيرين تر و از مشك خوش بوتر و از زنجفيل لذيذتر بود.
آن شخص عرض كرد:
اى ابوعبداللَّه! فداى شما گردم، اين آب با اين اوصاف براى كيست؟ و چه كسانى از آن استفاده مى كنند؟
حضرت فرمود:
للقائم عليه السلام وأصحابه.
براى قائم ما اهل بيت و ياران آن حضرت است.
عرض كرد: چه زمانى؟
فرمود:
إذا قام القائم عليه السلام وأصحابه نفذ الماء الّذي على وجه الأرض حتّى لايوجد ماء فيضجّ المؤمنون إلى اللَّه بالدعاء، فيبعث اللَّه لهم هذا الماء فيشربونه، وهو محرّم على من خالفهم.
🔹هنگامى كه آن قيام كننده به همراه يارانش قيام كرد آبى كه روى زمين است ناپديد شود بطورى كه آبى يافت نشود، اهل ايمان به درگاه خداوند ناله و فرياد كنند و از او درخواست كنند، خداوند متعال در آن هنگام اين آب گوارا را براى آنها ظاهر گرداند و ايشان از آن بياشامند، و بر مخالفين آنها نوشيدن اين آب حرام باشد.
سپس اين شخص سر خود را بالا برد و در هوا اسب هائى را زين كرده و لجام زده كه بال داشتند مشاهده كرد، از امام صادق عليه السلام پرسيد: اين اسبها چيستند؟
حضرت فرمود:
هذه خيل القائم عليه السلام وأصحابه
🔹اين اسب هايى است كه حضرت قائم (ارواحنا فداه) و ياوران او بر آنها سوار مى شوند.
عرض كرد: من هم بر آنها سوار مى شوم؟
فرمود: اگر از ياران آن حضرت باشى سوار مى شوى.
عرض كرد: من هم از اين آب گوارا مى آشامم؟
فرمود: اگر از شيعيان او باشى مى آشامى.
📚 دلائل الإمامة:ص ۴۶۱ ح ۴۶،
📚 مدينة المعاجز: ج ۶ ص ١۶٩
@Maghaatel
#معارف_حسینی
#فضیلت_بُکاء
◼️ ویژه شب جمعه، شب زیارتی سیدالشهدا علیه السلام
◼️ بر پدرم گریه کن...
در روایتی آمده است:
شخصی آمد نزد امام سجاد صلوات الله علیه و عرض کرد:
مدتی است آرزوی زیارت پدرتان مولا اباعبدالله الحسین صلوات الله علیه را دارم ولی برایم میسّرم نمی شود؟!
حضرت زین العابدین سلام الله علیه فرمودند:
بر پدرم صلوات الله علیه گریه کن، که اگر بر او گریستی چنان است که او را زیارت کرده ای و حضرت زهرا و علی مرتضی صلوات الله علیهما را از خود راضی کرده ای.
📚مقتل خطی بیاض ص ٢٠٩
@Maghaatel
#حضرت_معصومه_علیهاالسلام
🔰 فضیلت زیارت حضرت فاطمه معصومه علیهاالسلام در آیینه روایات
🔖راوی گوید:
از امام رضا علیه السلام در مورد فاطمه دختر امام موسی فرزند جعفر علیها السلام سؤال کردم، حضرت رضا علیه السلام فرمود:
📋 مَنْ زَارَهَا فَلَهُ الْجَنَّةُ
🔻هرکس آن بانو را زیارت کند، بهشت برای او خواهد بود.
📚ثواب الاعمال: ص ۸۹؛
📚 عیون الاخبار ج۲: ص۲۶۷
🔖 در روایتی دیگر امام جواد علیه السلام فرمودند:
📋 مَنْ زَارَ قَبْرَ عَمَّتِی بِقُمَّ فَلَهُ الْجَنَّةُ
🔻هر کس قبر عمهام را در قم زیارت کند، بهشت برای او خواهد بود.
📚 کامل الزیارات: ص۳۲۴
🔖 از امام صادق علیه السلام روایت شده است که فرمودند:
📋 إِنَّ لِلَّهِ حَرَماً وَ هُوَ مَکَّةُ وَ لِرَسُولِهِ حَرَماً وَ هُوَ الْمَدِینَةُ وَ لِأَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ حَرَماً وَ هُوَ الْکُوفَةُ
🔻 همانا برای خداوند حرمی وجود دارد و آن، مکه است؛ و برای فرستاده اش حرمی وجود دارد و آن، مدینه است؛ و برای امیرالمؤمنین حرمی وجود دارد و آن، کوفه است؛
📋 وَ لَنَا حَرَماً وَ هُوَ قُمُّ وَ سَتُدْفَنُ فِیهِ امْرَأَةٌ مِنْ وُلْدِی تُسَمَّی فَاطِمَةَ مَنْ زَارَهَا وَجَبَتْ لَهُ الْجَنَّةُ قَالَ علیه السلام ذَلِکَ وَ لَمْ تَحْمِلْ بِمُوسَی أُمُّهُ
🔻 و برای همه ما اهلبیت، حرمی وجود دارد و آن، قم است؛ و به زودی بانویی از فرزندان من در آن دفن خواهد شد که اسمش فاطمه است؛ هر کس او را زیارت کند، بهشت برایش واجب میشود؛ حضرت علیه السلام این را زمانی فرمود که مادر امام موسی کاظم علیه السلام هنوز به او باردار نشده بود.
🔖 در نقلی دیگر آمده است:
📋 أَنَّ زِیَارَتَهَا تَعْدِلُ الْجَنَّةَ
🔸آنچه که معادل زیارت حضرت معصومه علیهاالسلام قرار می گیرد، بهشت است.
📚تاریخ قم ص۲۱۵؛
@Maghaatel
#معارف_حسینی
💠 ویژه شب جمعه، شب زیارتی سیدالشهدا علیه السلام...
💠 بخشیدم به تو یاحسین...
در روایتی آمده است :
شب جمعه که فرا می رسد، خدای متعال امر می کند تا ارواح تمامی اهل بیت صلوات الله علیهم، در عرش حاضر شوند.
در این هنگام ندا می رسد :
ای حسین! هر چه می خواهی بخواه!
سیدالشهداء عَلَيْهِ السَّلَام می فرماید:
الهی هر شب جمعه اعمال بندگان بر من عرضه می شود؛ اعمال آن ها را به من ببخش.
خطاب از جانب خدای متعال میرسد که :
بخشیدم به تو یاحسین...
📚مقتل خطی بیاض ص ١٧۶
@Maghaatel
#امام_حسن_عسکری_علیه_السلام
💠 گوشه ای دیگر از کرامات امام حسن عسکری علیه السلام
🔹حسين بن حمدان گوید :
به همراه عدّه اى از برادران، مولا و سرور خود، امام حسن عسکری علیه السلام را ديدار كرديم، من با خود گفتم:
دوست دارم از فضيلت و برترى آقايم امام عسكرى عليه السلام دليل روشن و آشكارى را مشاهده كنم كه چشمم را روشن سازد.
ناگهان ديدم آن حضرت به طرف آسمان بالا رفت بطورى كه كرانه آسمان را پر كرد، به همراهانم گفتم:
آيا مى بينيد آنچه را من مى بينم؟
گفتند: چه چيزى را؟
تا اشاره كردم ناگهان امام عليه السلام به شكل اوليّه خود برگشت و داخل مسجد شد.
🔹قطب راوندى رحمه الله در كتاب «خرائج» از خدمتگزار امام عسكرى عليه السلام نقل كرده است كه گفت: همواره مى ديدم بالاى سر آن حضرت را نورى فرا گرفته كه بطرف آسمان مى درخشيد در حالى كه امام عليه السلام خوابيده بود.
**
🔹حميرى در كتاب «دلائل» نقل كرده است كه:
امام عسكرى عليه السلام را ديدم كه در بازار راه مى رفت و براى آن حضرت سايه اى نبود.
📚الخرائج:ج ۴۴۳/۱ ح ۲۵،
📚 كشف الغمّة: ج۴۲۶/۲،
📚 بحار الأنوار:ج ۲۷۲/۵۰ ح ۳۹،
📚 إثبات الهداة: ج۴۲۸/۳ ح ۱۰۵.
📚دلائل الإمامة: ص۴۲۶ ح ۳۸۷
@Maghaatel
💠 ویژه سالروز ولادت حضرت عبدالعظیم حسنی علیه السلام
حضرت عبدالعظیم حسنی از حضرت امام رضا (علیهالسلام) روایت کرده اند که حضرت فرمود :
ای عبدالعظیم! سلام مرا به دوستدارانم برسان و به آنان بگو : در دلهای خویش برای شیطان راهی نگشایند.
و آنان را به راستگویی در گفتار و ادای امانت و سکوت پرمعنا و ترک درگیری و جدال در کارهای بیهوده و بی فایده فراخوان.
و به صله رحم و رفت و آمد با یکدیگر و رابطه گرم و دوستانه با هم دعوت کن ، چرا که این کار باعث تقرب به خدا و من و دیگر اولیاء اوست.
دوستان ما نباید فرصت های گران بهای زندگی و وقت ارزشمند خود را به دشمنی با یکدیگر تلف کنند.
من با خود عهد کردهام که هر کس مرتکب اینگونه امور شود یا به یکی از دوستانم و رهروانم خشم کند و به او آسیب رساند از خدا بخواهم که او را به سختترین کیفر دنیوی مجازات کند و در آخرت نیز اینگونه افراد از زیانکاران خواهند بود.
📚 الإختصاص ، شیخ مفید ، ص۲۴۱
@Maghaatel
#معارف_حسینی
#فضیلت_بُکاء
💠 ویژه شب جمعه، شب زیارتی سیدالشهدا علیه السلام
💠 دستورالعمل خاصه امام سجاد علیه السلام برای بخشش گناهان...
شخصی پسری داشت که مجروح شده بود و نام آن پسر هم حسین بود.
اطباء از معالجه او عاجز شده بودند.
شخصی او را نزد امام سجاد صلوات الله علیه راهنمایی کرد. چون نزد حضرت آمد، همراه همسر و پسرش عرض کرد:
چهل روز است پسرم به خاطر درد، آب نخورده است .
حضرت فرمود:
نام پسرت چیست؟
عرض کرد: حسین.
چون حضرت سجاد علیه السلام، نام حسین را شنید، گریه بسیاری کردند به نحوی که از حال رفتند.
چون به هوش آمدند، فرمودند:
آه! پدرم را با لب تشنه شهید کردند.
بعد دست مبارک را بر جراحت کشیدند و سلامتی به آن شخص برگشت.
آن پدر عرض کرد:
مولایم! می خواهم از خدا بخواهی از گناهان من درگذرد.
فرمود:
چهل روز مداومت کن برعزاداری پدرم سیدالشهدا صلوات الله علیه.
📚مقتل خطی بیاض ص ١٢٩
@Maghaatel
#امام_حسن_عسکری_علیه_السلام
💠 دعایی با مضامین عالیه از سفارشات و تعلیمات امام حسن عسکری علیه السلام
علاّمه مجلسى رحمه الله در كتاب شريف «بحار الأنوار» از ابو هاشم نقل مى كند كه گفت:
يكى از دوستان امام حسن عسكرى عليه السلام ضمن نامه اى از آن حضرت درخواست كرد كه به او دعايى بياموزد.
امام عليه السلام در جواب او نوشت:
خدا را با اين دعا بخوان:
يا أَسْمَعَ السَّامِعينَ، وَيا أَبْصَرَ الْمُبْصِرينَ وَيا اَنظَرَ النَّاظِرينَ وَيا أَسْرَعَ الْحاسِبينَ، وَيا أَرْحَمَ الرَّاحِمينَ، وَيا أَحْكَمَ الْحاكِمينَ صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ، وَأَوْسِعْ لي في رِزْقي، وَمُدَّ لي في عُمْري، وَامْنُنْ عَلَيَّ بِرَحْمَتِكَ، وَاجْعَلْني مِمَّنْ تَنْتَصِرُ بِهِ لِدينِكَ وَلاتَسْتَبْدِلْ بي غَيْري».
🔹«اى شنواتر از همه شنوندگان، و اى بيناتر از همه بينايان، اى آنكه بيشتر از همه مراقبى و سريعتر از همه حساب مى كنى، اى مهربانتر از همه مهربان ها.
و اى كسى كه در حكومت از همه قوى تر هستى بر محمّد و آل محمد عليهم السلام درود فرست و روزى مرا فراخ گردان، و بر عمر من بيفزا، و به رحمت خود بر من منّت بگذار، مرا از كسانى قرار بده كه دين تو را يارى كند، و غير از مرا جاى من قرار مده».
ابو هاشم گويد: با خود گفتم:
خدايا! مرا از حزب و گروه خودت قرار بده.
امام عسكرى عليه السلام رو كردند به من و فرمودند :
تو در حزب و گروه او هستى، زيرا به خدا ايمان دارى و به رسالت فرستاده او اقرار دارى، و به اولياى او كه از طرف او بر بندگان ولايت و سرپرستى دارند معرفت دارى، و از آنها پيروى مى كنى، پس تو را مژده باد، و تو با اين بشارت شادمان باش.
📚 كشف الغمّة: ج۴۲۱/۲
📚بحار الأنوار: ج۲۹۸/۵۰
@Maghaatel
#امام_حسن_عسکری_علیه_السلام
💠 ما پناهیم برای پناهندگان...
💠 روایتی دلنشین از وجود مبارک اَبا الحجة، حسن بن علی صلوات الله علیه
محمد بن حسن گوید :
به حضرت امام حسن عسکری علیه السلام نامه اى نوشتم و در آن از فقر و نادارى شكايت كردم سپس با خود گفتم:
آيا امام صادق عليه السلام نفرموده است كه:
فقر و نادارى با ما از ثروت و بى نيازى با غير ما بهتر است، و جان دادن در راه ما اهل بيت از زندگى كردن با دشمنان ما بهتر است.
امام عليه السلام در جواب نامه اش نوشت:
خداوند تبارك و تعالى دوستان ما را وقتيكه گناهان انبوهى مرتكب شده باشند مبتلا به فقر مى كند و اين را وسيله پاك شدن آنها قرار مى دهد با آنكه بسيارى از گناهان آنها را مى بخشد. و همان طور كه با خودت گفتى:
فقر و نادارى با ما از ثروت و بى نيازى با غير ما بهتر است، و كشته شدن در راه ما از زندگى كردن با دشمنان ما بهتر است
ونحن كهفُ لمَن إلتَجأ إلينا، ونورٌ لمن إستبصر بنا وعصمةٌ لمن اعتصم بنا، من أحبّنا كان معنا في السَنام الأعلى، ومن انحرف عنّا فإلى النار
🔹و ما پناه كسانى هستيم كه به ما پناهنده شوند، و نور و روشنايى هستيم براى كسانى كه از ما بينش و آگاهى بخواهند، و هر كه به ما متوسّل شود و به رشته ولايت ما چنگ زند او را حفظ مى كنيم، كسى كه ما را دوست بدارد در مراتب عالى بهشت با ما خواهد بود، و كسى كه از ما روى بگرداند و از راه ما منحرف گردد سرانجام او آتش است.
📚كشف الغمّة:ج٢ص۴٢١
@Maghaatel
#معارف_حسینی
◼️ ویژه شب جمعه، شب زیارتی سیدالشهدا علیه السلام
◼️ من بیمارِ داغ حسینم...
راوی گوید :
از امام جعفر صادق عليه السلام درباره این آیه شریفه سوال کردم:
فَنَظَرَ نَظْرَةً فِي النُّجُومِ فَقالَ إِنِّي سَقِيمٌ (٨٨ صافات)
« پس ابراهيم یک نگاهی به ستارگان انداخت و یپس گفت:
حقیفتاً من بيمارم»
امام صادق علیه السلام رو به راوی کرده و فرمودند:
ابراهيم در بین ستارگان نظر کرد و دید آن بلاهایی را كه بر سر امام حسين عليه السلام مىآورند ، لذا گفت:
إِنِّي سَقِيمٌ لِمَا يَحُلُّ بِالْحُسَيْنِ سلام اللّه علیه.
▪️ من بيمارم از براى آنچه بر سر امام حسين عليه السلام خواهد آمد.
📚الكافي ج١ص۴۶۵
🔹در انوار البکاء آمده است که:
حضرت خلیل الرحمن ابراهیم نبی، چند روز در خانه نشست و گفت :
من بیمارم.
مردم آمدند و گفتند:
یا خلیل الله! بیمار، آب و غذا می خواهد؟!
ابراهیم گفت:
من بیمار داغ حسینم و وقتی از خانه بیرون آمد، محاسنش سفید شده بود
📚شعشعه الحسینیه (یزدی) ص٩٢ به نقل از انوار البکاء
@Maghaatel
#معارف_حسینی
◼️ ویژه شب جمعه، شب زیارتی سیدالشهدا علیه السلام
◼️ چه کسی گناهان تمامیِ خلائق را به دوش می کشد؟
از حضرت امام جواد علیه السلام روايت شده كه فرمودند:
چون خدای متعال، انسان و ملائكه و جن را به صورت ذر، خلق کرد، مشاهده نمود که خطاها و گناهانی از ایشان سر میزند.
پس ندا سر داد :
به عزت و جلال خودم قسم ياد ميكنم كه هر كس امر مرا مخالفت كند، ناچار است كه عذاب مرا بچشد حتي پيغمبران مرسلين و ملائكه مقربين.
پس كيست در ميان شما گناه گناهكاران را به گردن گيرد ؟
پس جميع اهل عالم ذر ساكت شدند و هيچ كس قیام نکرد مگر خامس اصحاب كساء، سيدالشهداء علیه السلام.
در آن هنگام امام حسین علیه السلام قیام نمود در آن عالم و گناه گناهكاران را به گردن گرفت.
پس خداوند عالم ندا سر داد :
يا حسين! امر تو بزرگ است و بار گراني و امر سنگيني را متحمل شدي.
تو در اعمالت چه داری در مقابل، كه بتواني متحمل اين امر بزرگ شوي و گناه جميع گناهكاران را به گردن گيري و كفاره گناه جميع گناهكاران شوي؟
پس حضرت سيدالشهداء علیه السلام فرمود :
إلهي! سرم را در عوض آن گناهان ميدهم.
خطاب از جانب خدای متعال رسید که:
اين كار از براي تو كفايت نميكند.
مسألت تو بزرگتر است از اين كار؛ و بايد هر كاري كه عوض كاري است مقابل باشد و گناه گناهكاران بسيار است و گران.
پس حضرت سيدالشهداء علیه السلام فرمود :
إلهي! سرهاي اصحاب خالص خود را در عوض آن گناهان ميدهم.
از جانب خداوند خطاب رسید :
كه كفايت نميكند تو را اين كار هم، گناه گناهكاران سنگينتر از اين است.
پس حضرت سيدالشهداء علیه السلام فرمود :
الهي! سرهاي خويشان خود را هم در عوض آن گناهان ميدهم.
باز هم خطاب رسید :
كفايت نميكند تو را اين كار هم، گناه گناهكاران سنگينتر از اين است.
پس حضرت سيدالشهداء علیه السلام فرمود :
إلهي! سرهاي اولاد خود را از بزرگ و كوچك حتي طفل شيرخوار خود را و سرهاي برادران خود را از بزرگ و كوچك و سرهاي برادرزادگان خود را از بزرگ و كوچك و سرهاي پسر عمو های خود را در عوض آن گناهان سنگين ميدهم.
پس باز هم خطاب رسید :
كفايت نميكند تو را اين كار هم، گناه گناهكاران سنگينتر از اين است.
در این هنگام حضرت سيدالشهداء علیه السلام فرمودند:
الهي! در عوض آن گناهان سنگين بعد از آن كارها، اسير شدن اطفال و حريم خود را و اسيري زنهاي خود را و اسيري دختران خود را و اسيري خواهران خود را و اسيري ساير زنهاي متعلقه به خود را و غارت كردن اموال خود را و سوختن خيمههاي خود را می دهم.
پس سه مرتبه از جانب خدای متعال خطاب آمد:
يَكفيكَ يَكفيكَ يَكفيكَ ياحسين!
کفایت می کند تو را
کفابت می کند تو را
کفایت می کند تو را
یاحسین...
📚 اسرارالشهادة(نسخه خطی) ، شریف طباطبایی ص ۵٠
بُردن اهل حرم، دستور بود و سرّ غیب
ور نه این بی حرمتی ها، کی روا دارد حسین؟
@Maghaatel
💠 اگر همه دشمنان را بکشم مقابل خون این بند نعلین نخواهد بود...
در روایتی در رابطه با احوالات زمان ظهور آمده است :
(وقتی که امام زمان علیه السلام جمع کثیری از دشمنان خدا و اهلبیت علیهم السلام را به قتل می رساند) مردم، آن حضرت را به بی رحمی و قتل نفس متّهم می سازند.
در این هنگام، ولی الله الاعظم، امام زمان علیه السلام از منبر بالا رود و یک تای از نعلین گلگون به خون سیدالشهدا علیه السلام را بیرون آورده و به دست می گیرد و می فرماید:
اگر همه دشمنان را بکشم، مقابل خون این بند نعلین نخواهد بود.
📚مکیال المکارم ج١ص۵٠٢ به نقل از نور الانوار فاضل بروجردی
▪️ أَینَ الطّالبُ بِدمِ المقتول بکربلاء...
#معارف_فاطمی
🔹 جبرئیل، آسیاب گردانِ خانه فاطمه زهراعلیهاالسلام...
امام محمّد باقر علیه السلام فرمودند:
پیامبر خدا صلی الله علیه و آله سلمان را نزد حضرت فاطمه علیها السلام فرستاد.
سلمان میگوید: من بر درب خانه ایستادم و سلام کردم. شنیدم که حضرت فاطمه علیها السلام در داخل خانه مشغول تلاوت قرآن است و آسیاب در حیاط میچرخید در حالی که کسی آن را نمی چرخانید.
سلمان گوید: نزد رسول خدا صلی الله علیه و آله نشستم و گفتم: ای رسول خدا صلی الله علیه و آله امر عظیمی مشاهده نمودم. پیامبر صلی الله علیه و آله فرمود: ای سلمان بازگو آنچه را که دیده ای و شنیده ای.
سلمان گفت: به در خانۀ دخترت فاطمه علیها السلام رفتم و بر او سلام کردم و شنیدم فاطمه علیها السلام قرآن میخواند و آسیاب در بیرون خانه میچرخید در حالی که کسی کنار آن نبود.
پیامبر خدا صلی الله علیه و آله تبسّمی کرد و فرمود: ای سلمان! خداوند متعال، قلب و اعضای دخترم فاطمه را تا سر استخوانهایش سرشار از ایمان نموده است. وی خود را برای عبادت پروردگار فارغ نمود؛ خداوند جبرئیل را مأمور نموده تا آسیاب را بگرداند. خداوند کارهای دنیا و آخرت فاطمه علیها السلام را کفایت نموده است.
📚مناقب آل أبی طالب، ابن شهر آشوب، ج۳، ص۱۱۶؛
#معارف_فاطمی
🔰 حکایت زیبا و درس آموز سرباز گمنام امام زمان علیهالسلام | آثار عجیب احترام و غیرت به نام مقدسه فاطمه زهرا سلاماللهعلیها ...
در زمان مرحوم آقاى حاج شيخ محمد حسين محلاتى شخصى با لباسى مندرس و كوله پشتى وارد مدرسه علمیه "خان" شيراز مى شود و از خادم مدرسه اتاقى مى خواهد. خادم به او مى گويد: بايد از متصدى مدرسه كه آن وقت شخصى به نام سيّد رنگرز بوده درخواست اتاق بكنى.
لذا آن شخص به متصدّى مدرسه مراجعه مى كند و درخواست اتاق مى كند. او در جواب مى گويد: اينجا مدرسه است و تنها به طلاّب علوم دينيّه حجره مى دهيم.
آن شخص مى گويد: اين را مى دانم ولى در عين حال از شما اتاق مى خواهم كه چند روزى در اينجا بمانم.
متصدى مدرسه ناخود آگاه دستور مى دهد كه به او اتاقى بدهند تا او در رفاه باشد. آن شخص وارد اتاق مى شود و در را به روى خود مى بندد و با كسى رفت و آمد نمى كند.
خادم مدرسه طبق معمول، شبها در مدرسه را قفل مى كند ولى همه روزه صبح كه از خواب برمى خيزد مى بيند در باز است.
بالا خره متحيّر مى شود و قضيّه را به متصدّى مدرسه مى گويد. او به خادم مدرسه دستور مى دهد امشب در را قفل كن و كليد را نزد من بياور تا ببينم چه كسى هر شب در را باز مى كند و از مدرسه بيرون مى رود. صبح باز هم مى بيند، در مدرسه باز است و كسى از مدرسه بيرون رفته است.
آنها به خاطر اينكه اين اتفاق از شبى كه آن شخص به مدرسه آمده افتاده است به او ظنين و بدگمان مى شوند و متصدّى مدرسه با خود مى گويد:
حتماً در كار او سرّى است ولى موضوع را نزد خود مخفى نگه مى دارد و روزها مى رود نزد آن شخص و به او اظهار علاقه مى كند و از او مى خواهد كه لباسهايش را به او بدهد تا آنها را بشويند و با طلاّب رفت و آمد
كند، ولى او از همه اينها اِبا مى كند و مى گويد: من به كسى احتياج ندارم.
مدّتى بر اين منوال مى گذرد تا اينكه يك شب مرحوم آقاى حاج شيخ محمّد حسين محلاّتى و متصدّى مدرسه را به حجره خود دعوت مى كند و به آنها مى گويد: چون عمر من به آخر رسيده قصه اى دارم براى شما نقل مى كنم و خواهش دارم مرا در محلّ خوبى دفن كنيد.
اسم من عبدالغفّار و مشهور به مشهدى جونى، اهل خوى و سرباز هستم. من وقتى در ارتش خدمت سربازى را مى گذراندم روزى افسر فرمانده ما كه سنّى بود به حضرت فاطمه زهرا (سلام اللّه عليها) جسارت كرد من هم از خود بى خود شدم و چون كنار دست من كاردى بود و من و او تنها بوديم آن كارد را برداشتم و او را كشتم و از خوى فرار كردم و از مرز گذشتم و به كربلا رفتم، مدّتى در آنجا ماندم سپس در نجف اشرف و بعد مدتها در كاظمين و سامراء بودم، روزى به فكر افتادم كه به ايران برگردم و در مشهد كنار قبرمطهّر حضرت علىّ بن موسى الرضا (ع) بقيه عمر را بمانم. ولى در راه به شيراز رسيدم و در اين مدرسه اتاقى گرفتم و حالا مشاهده مى كنيد كه مدّتى است در اينجا هستم، و از طرف بى بى عالم زهرا (سلام اللّه عليها) عنايات زيادى به من شده؛ ازجمله اين كه آخرهاى شب وقتى براى تهجّد برمى خواستم
مى ديدم قفل و در مدرسه براى من باز مى شود و من در اين مدّت مى رفتم در كنار كوه قبله و نماز صبح را پشت سر حضرت ولى عصر (عج اللّه تعالى فرجه الشريف) مى خواندم و من بر اهل اين شهر خيلى متاءسف بودم كه چرا از اين همه جمعيّت فقط پنج نفر براى نماز پشت سر امام زمان (ع) حاضر مى شوند.
مرحوم حاج شيخ محمّد حسين محلاّتى و متصدى مدرسه به او مى گويند: ان شاءاللّه بلا دور است و شما حالا زنده مى مانيد، بخصوص سنى هم نداريد. او در جواب مى گويد: نه غير ممكن است كه فرمايشات امام حضرت ولى عصر (روحى فداه) صحيح نباشد همين امروز به من فرمودند كه: تو امشب از دنيا مى روى.
بالا خره وصيتهايش را مى كند ملافه اى روى خودش مى كشد و مى خوابد و بيش از لحظه اى نمى كشد كه از دنيا مى رود.
فرداى آن روز مرحوم آقاى حاج شيخ محمّد حسين محلاّتى به علماى شيراز جريان را مى گويد و مرحوم آقاى حاج شيخ مهدى كجورى و خود مرحوم محلاّتى اعلام مى كنند كه بايد شهر تعطيل شود و با تجليل فراوان مردم از او تشييع كنند.
بالا خره او را در قبرستان دارالسلاّم شيراز، طرف شرقى چهار طاق دفن مى نمايند و الان قبر آن بزرگوار مورد توجه خواص مردم شيراز است و حتّى از او حاجت مى خواهند و مكرّر علما و مراجع تقليد مثل مرحوم آية اللّه محلاّتى به زيارت قبر او مى رفتند و مى روند، قبر او در قبرستان شيراز معروف به قبر سرباز يا قبر توپچى است و اين مقام به سبب احترام به حضرت زهرا (سلام اللّه عليها) مى باشد.
📚 ملاقات با امام زمان علیه السلام ج٢ص٢٩٨
@Maghaatel
#معارف_فاطمی
🔰 حکایت زیبای پیرزنی که زمین خورد و ظالمین به حضرت زهرا سلاماللهعلیها را نفرین کرد...
بشّار مکاری گوید:
در کوفه بر امام صادق علیه السلام وارد شدم، در حالی که طبقی از خرمای طَبَرزد به او تقدیم شده و وی از آن تناول میکرد.
به من فرمود: ای بشار نزدیک شو و تناول کن. عرض کردم: گوارایت باد. فدایت گردم؛ غیرت مرا گرفته است از چیزی که در مسیرم دیدم، قلبم را به درد آورده است و مرا آزرده ساخته.
فرمود: به حقی که بر تو دارم نزدیک شو و تناول کن.
بشّار گوید: پس نزدیک شدم.
امام علیه السلام به من فرمود: سخنت را ادامه بده. عرض کردم: سربازی را دیدم که بر سر زنی میزد و به سوی زندانش میکشیدش و آن زن با بلندترین صدا ندا میداد و از خدا و رسولش یاری کنید و کسی یاری اش نمی کرد.
فرمود: و چرا با او چنین کرد؟ گفت: شنیدم که مردم میگویند او زمین خورد و گفت:
لَعَنَ اللَّهُ ظَالِمِیکِ یَا فَاطِمَةُ
🔻 خداوند ظالمانت را نفرین کند ای فاطمه.
➖پس درباره او چنان شد که گفتم. بشّار گوید:
فَقَطَعَ الْأَکْلَ وَ لَمْ یَزَلْ یَبْکِی حَتَّی ابْتَلَّ مِنْدِیلُهُ وَ لِحْیَتُهُ وَ صَدْرُهُ بِالدُّمُوعِ
🔻 امام علیه السلام تا این سخن را شنید، خوردن را قطع کرد و پیوسته گریه کرد تا اینکه دستمال و محاسن و سینه اش از اشک خیس شد.
سپس فرمود:
ای بشار همراه ما به سوی مسجد سهله بیا تا خدا را بخوانیم و از او رهایی این زن را از دست سربازان را بخواهیم.
حضرت یکی از شیعیان را به در سلطان فرستاد و به او گفت: آنجا را ترک نکند تا اینکه فرستاده ای به سوی او برود پس اگر حادثه ای برای آن زن رخ داد هرجا باشیم به ما خبر دهد.
راوی گوید:
به سوی مسجد سهله رفتیم و هر یک از ما دو رکعت خوانديم؛ سپس امام صادق علیه السلام دستش را به سوی آسمان بالا برد و حمد و سپاس خدا را فرمود و سپس برای نجات آن پیرزن دعا کرد.
راوی گوید:
سپس سجده کنان بر زمین افتاد درحالی که جز نفس چیزی از او نمی شنیدم. سپس سرش را بلند کرد و فرمود:
برخیز آن زن آزاد شده است.
راوی گوید :
همگی خارج شدیم و درحالی که در راه بودیم مردی که به سوی در سلطان فرستاده بودیم به ما ملحق شد. به او فرمود: چه خبر؟ گفت: آن زن آزاده شده است
فرمود: بیرون کردنش چگونه بود؟ گفت:
نمی دانم اما بر در سلطان ایستاده بودم وقتی که نگهبانی بیرون آمد پس آن زن را صدا کرد و به او گفت: چه بر زبان آوردی؟
گفت: پایم لغزید و گفتم خداوند ظالمان تو را نفرین کند ای فاطمه.
پس با من آنچنان شد که می بینی .
راوی گوید: آن نگهبان دویست درهم بیرون آورد و گفت : این را بگیر و امیر را حلال کن. زن از گرفتن آن امتناع کرد پس چون نگهبان این را از او دید وارد شد و امیرش را از آن با خبر کرد. سپس خارج شد و گفت: به منزلت بازگرد. پس زن به منزلش رفت.
امام صادق علیه السلام فرمود: او از گرفتن دویست درهم امتناع کرد؟
گفتم: آری درحالی که او به آن محتاج است.
راوی گوید:امام علیه السلام از جیبش کیسه ای بیرون آورد که در آن هفت دینار بود و فرمود: این را به منزل او ببر و سلام مرا به او برسان و این دینارها را به او بپرداز.
راوی گوید: همگی رفتیم و سلام امام علیه السلام را به وی رساندیم. پیرزن گفت: شما را به خدا سوگند میدهم جعفر بن محمد به من سلام رساند؟
به او گفتم: خداوند رحمتت کند به خدا سوگند جعفر بن محمد به تو سلام رساند.
نفس عمیقی کشید و غش کرده بر زمین افتاد.
گوید: صبر کردیم تا به هوش آمد و فرمود: آن را بر من تکرار کن، آن را بر او تکرار کردیم تا اینکه سه مرتبه چنین آهی کشید و از هوش رفت.
سپس به او گفتیم: این را بگیر، این چیزی است که او برای تو فرستاده است. آن را از ما گرفت و گفت از او بخواهید که از خداوند برای کنیزش طلب عطا کند که کسی بزرگتر از او و آباء و اجداد او نمی شناسم که نزد خدا به او توسل کرده باشم.
راوی گوید: به سوی امام صادق علیه السلام بازگشتیم و شروع به صحبت کردن از زن در نزد امام علیه السلام کردیم و حضرت میگریست و برای او دعا میکرد.
📚بحارالانوار ج ٩٧ص۴۴٣؛ به نقل از المزار الکبیر ص٢٧
@Maghaatel
#امام_زمان_علیه_السلام
💠 اهمیت دعا بر تعجیل فرج امام عصر (علیه السلام)
حضرت امام حسن عسکری علیه السلام فرمودند :
مَثَل او(امام زمان علیه السلام) در این امت , مثل خضر و ذوالقرنین است.
وَاللّهِ لَيَغيبَنَّ غَيبَةً لايَنجو فيها مِنَ الهَلَكَةِ اِلّا مَن ثَبَّتَهُ اللّهُ عَزّ وجلّ عَلي القَولِ بِاِمامَتِهِ و وَفَّقَهُ فيها لِلدُّعاءِ بِتَعجيلِ فَرَجِهِ
🔹به خدا قسم , غیبتی خواهد داشت که احدی از تباهی (دینش) در آن زمان نجات نمی یابد مگر آن کسی که خدای عزوجل او را در اعتقاد به امامت آن حضرت ثابت قدم بدارد و در زمان غیبت نسبت به دعا در تعجیل فرجِ ايشان توفیق عنایت فرماید.
📚 بحار الأنوار ، ج ۱۰۲ ، ص ۱۱۲
🔷 خدا می داند تعداد دعاها چقدر باید باشد...
حضرت آیتالله بهجت قدسسره:
خدا میداند تعداد دعاها باید چقدر باشد تا مصلحت ظهور فراهم آید.
قطعاً اگر کسانی در دعا جدی و راستگو باشند و به همّ و ناراحتی اهلبیت علیهم السلام مهموم، و به سرور آنان مستبشر باشند، مُبْصَراتی خواهند داشت و قطعاً مثل ما چشم بسته نیستند.
📚 در محضر بهجت، ج١، ص۱۱۸
#امام_زمان_علیه_السلام
💠 ما آسانتر از این را از شما خواستیم ولی شما انجام ندادید....
گروهی از شیعیان خدمت حضرت امام صادق علیه السلام شرفیاب شده و از مشکلات زمان سخن گفتند ، حرفشان به مسئله فرج رسید و گفتند:
ای پسر رسول خدا چه زمان فرج و گشایش حاصل می شود؟
حضرت فرمود:
خوشحال می شوید اگر به این آرزویتان برسید و فرج فرا رسد؟
عرض کردند:
آری به خدا سوگند!
فرمود: حاضر هستید از اهل و عیال و دوستان و عزیزان خود بگذرید و بر مرکب سوار شوید و لباس رزم بپوشید؟!
عرض کردند: آری
امام علیه السلام فرمود:
حاضر هستید در مقام جنگ و جهاد با دشمنان برآیید؟
گفتند: آری.
پس از اینکه حضرت این امور را از آنان اقرار گرفت و با سوگند و قسم آمادگی خود را نسبت به همه ی این امور اعلام داشتند،
آنگاه فرمودند:
همانا ما از شما چیزی آسانتر از همه ی این امور خواستیم ولی شما انجام ندادید!
همگان ساکت شدند.
یکی از میان جمع پرسید:
فدای شما شوم آن امر سهل تر که شما از ما خواستید و ما امتثال ننمودیم چه بود؟
حضرت فرمودند:
قُلْنَا لَكُمُ اسْكُتُوا فَإِنَّكُمْ إِذَا كَفَفْتُمْ رَضِينَا وَ إِنْ خَالَفْتُمْ أُوذِينَا فَلَمْ تَفْعَلُوا.
🔹به شما گفتیم ساکت باشید! اگر دست (از گفتارهای نابجایتان) بر دارید، باعث رضایت ما می شوید و اگر مخالف (با این دستور) انجام دهید موجب اذیت (و رنجش) ما می شوید(با این حال) شما مخالفت کردید و امر ما را انجام ندادید.
📚دعائم الإسلام ج ١ص۶٠
🔹اللهم وفّقنا لما تحبّ و تَرضی🔹
#معارف_فاطمی
💠 استغاثه به ساحت قدسی صدیقه کبری فاطمه زهرا سلام الله علیها
🔹در روایتی امام صادق صلوات اللّه علیه فرمودند :
علیکم بالزهراء، استغيثوا باسمها ونادوا مولاتكم فاطمة صلوات اللّه علیها،وحينئذ تقضى حاجتكم، وتنالون مطلبكم.
برشما باد به حضرت زهرا صلوات اللّه علیها،به اسم او استغاثه کنید و مولای خود فاطمه صلوات اللّه علیها را صدا بزنید تا حاجت های شما برطرف شود و به مرادتان برسید.
📚الأسرار الفاطمية ص ٣٨
🔹 در روایت دیگری از امام صادق عليه السلام نقل شده است که حضرت فرمودند :
خداوند متعال،عوض باغ فدك، مریضی تب را به فرمان حضرت زهرا صلوات اللّه علیها در آورد و هر يك از دوستان فاطمه صلوات اللّه علیها و فرزندان فاطمه صلوات اللّه علیهم كه به تب مبتلى شود، سوره توحيد را هزار بار بخواند و خدا را بحق آن حضرت بخواند، تب او قطع شود با اجازه خداوند متعال.
📚مكارم الأخلاق ص٣٣۶
🔹 در روایتی دیگر آمده است :
کان النبی صلی اللّه علیه وآله یقول فی سجوده: اللهم بفاطمه صلوات اللّه علیها.
🔸پیامبر اکرم صلی اللّه علیه وآله همیشه در سجودش می فرمود: خدایا به حق فاطمه صلوات اللّه علیها.
📚تاویل الایات (حافظ رجب برسی) ص ٢٩۵
🔹راوى گويد:
خدمت امام صادق صلوات اللّه علیه رسيدم در حالى كه تب داشتم.
حضرت فرمود: چرا رنجور به نظر ميرسى؟
عرض كردم: گرفتار تب شدهام.
حضرت فرمود:
چون تب كرديد به اطاق تنها برويد و دو ركعت نماز بخوانيد، و گونه راست بر خاك نهيد و ده بار بگوئيد:
يَا فَاطِمَةُ بِنْتَ مُحَمَّدٍ عَشْرَ مَرَّاتٍ أَسْتَشْفِعُ بِكِ إِلَى اللَّهِ فِيمَا نَزَلَ بِي فَإِنَّهُ يَبْرَأُ إِنْ شَاءَ اللَّهُ تَعَالَى.
اى فاطمه دختر محمد از اين عارضه تو را نزد خدا شفيع قرار ميدهم و از تو شفاعت مىجويم.
ان شاء الله شفا خواهيد يافت.
📚مكارم الأخلاق ص٣٩۶
🔹على بن ابو حمزه به نقل از امام كاظم صلوات اللّه علیه مىگويد: كه آن حضرت به من فرمود:
هفت ماه است كه تب مىكنم و پسرم هم دوازده ماه تب كرد و اين تب بر ما فزونى مىگيرد، و احساس مىكنم كه اين تب در همه پيكرم نيست و گاهى در بالاى تن احساس مىشود و در پائين خير، و گاهى در پائين احساس مىشود و بالا خير.
عرض كردم:
قربانت گردم اگر اجازه دهى برايت حديثى را باز گويم كه ابو بصير از جدّت صلوات اللّه علیه نقل كرده است؟
حضرت باقر صلوات اللّه علیه هر گاه تب مىكرد از آب سرد يارى مىجست و ايشان در اين هنگام دو جامه داشت؛ جامهاى در آب سرد و جامهاى بر تن كه جاى آن دو را عوض مىكرد.
ثُمَّ يُنَادِي حَتَّى يُسْمَعَ صَوْتُهُ عَلَى بَابِ الدَّارِ يَا فَاطِمَةُ بِنْتَ مُحَمَّدٍ
🔸و سپس چنان ندا مىداد كه بر در خانه نيز صداى او شنيده مىشد: اى فاطمه دختر محمّد!
حضرت كاظم صلوات اللّه علیه فرمود: راست گفتى.
🔹الكافي ج٨ص١٠٩
@Maghaatel
#شب_جمعه
#معارف_حسینی
🔹 بدن های بی سر، به نماز جماعت ایستاده بودند....
در کتاب بُحور الغُمّه مرقوم است که :
آن گاه که لشکر شقی کوفه و شام نعش مُرده های خود را دفن کرده،از میدان کربلا بیرون آمدند و نعش های شهداء کربلا بدون سر بر روی زمین افتاده بود.
پس از فاصله زیاد شنیدند که از میدان قتلگاه صدای اذان می آید.
پس چند نفر را فرستادند که ببینند کیست که اذان می گوید؟!
چون نزدیک قتلگاه رسیدند مشاهده کردند بدن بی سر سیدالشهداء صلوات الله علیه برپا ایستاده اذان می گوید و بعد دیدند که نعش های شهداء بر پاهای شان یکی بعد دیگری ایستادند و در عقب بدن امام حسین صلوات الله علیه صف جماعت بستند و بعد از اقامه بدن های بی سر نماز جماعت خواندن،در حالیکه از رگ های بریده حلقوم شان قطرات خون مانند دانه های مرجان بر زمین می افتند،این منظره عجیب و غریب مشاهده کرده،ترسیدند و به سوی لشکریان خود برگشتند و ماجرا و مشاهده خود را به آنها بیان کردند
بعضی از آنها گفتند: که این امر از سحرهای بنی هاشم است و جای تعجب نیست.
📚کتاب در اسرار ذبح عظیم(مبارکپوری) ص ٣٢٣
@Maghaatel
#شب_جمعه
💠 یکی از حکمت های شهادت اباعبدالله الحسین علیه السلام
از امام صادق صلوات اللّه علیه روایت شده است که آن حضرت فرمودند:
در خواب جدم اباعبدالله الحسین علیه السلام دیدم و از او پرسیدم:
حکمت شهادت شما چه بود؟
امام حسین صلوات اللّه علیه فرمود:
این سوال را از پدرم صلوات اللّه علیه پرسیدم،
پدرم فرمود:
لکی یستغفر بسببک من حزن بمصیبتک و من فرح استوجب اللعنه
🔹به خاطر اینکه کسی که در مصیبت تو محزون شود به سبب تو بخشیده شود و کسی که در مصیبت تو شاد شود مستحق لعن شود.
📚مقتل خطی بحرالمصائب ج١ص١۵٩
#معارف_حسینی
◾ چرا متوکل ملعون دستور داد تا قبر مطهر سیدالشهدا علیه السلام را ویران کنند؟
◾ حکایت شگفتِ زنِ آوازه خوان متوکل ملعون...
🔹ابوالفرج اصفهانی در کتاب "مقاتل الطالبیین" می نویسد :
متوكل ملعون نسبت به فرزندان امیرالمؤمنین علی علیه السلام خيلى بدرفتار بود و با آنها با خشونت و تندى رفتار مى كرد و كينه سختى از آنها به دل گرفته بود و نسبت بدانها بدگمان بود.
و چيزى كه به اين بدرفتارى كمك مى كرد سعايتهايى بود كه وزير او عبيدالله بن يحيى بن خاقان از آنها در نزد وى مى كرد و كار بد سلوكى او با آنها به حدى رسيد كه هيچ يك از خلفاى بنى عباس با آنها چنان رفتار نكرده بودند، و از جمله
كارهاى ناشايست او آن بود كه قبر امام حسين عليه السلام را با خاك يكسان كرده و روى آن زراعت كردند در راهها، پاسگاهها و سربازانى گماشت تا هر كس را به زيارت قبر آن حضرت مى رود دستگير كرده و به نزد وى ببرند و سپس او دستور قتل يا شكنجه آنها را صادر مى كرد.
سبب اين كار متوكل آن شد كه پيش از آنكه وى به خلافت رسد يكى از زنان مغنيه(آوازه خوان) ، كنيزكان خود را براى او مى فرستاد كه هر گاه شراب مى آشامد آن كنيزكان برايش خوانندگى كنند، چون متوکل به خلافت رسيد كسى را به نزد آن زن آوازه خوان فرستاد تا آن كنيزكان را به نزد او بفرستد، آن زن در خانه نبود و به زيارت قبر امام حسين عليه السلام رفته بود، چون خبر يافت كه متوكل به سراغ او فرستاده به شتاب بازگشت و يكى از كنيزكان مورد علاقه متوكل را به نزدش فرستاد، متوكل از آن كنيزك پرسيد: كجا رفته بودی؟
پاسخ داد: بانوى ما به حج رفته بود و ما را نيز با خود برده بود و چون اين جريان در ماه شعبان اتفاق افتاده بود، متوكل پرسيد: شما در ماه شعبان كجا به حج رفته بوديد؟
كنيزك پاسخ داد:
به زيارت قبر امام حسين عليه السلام .
متوكل از اين سخن سخت خشمناك شد و دستور داد آن زن آوازه خوان را كه بانوى آن كنيزك بود، به زندان افكندند و املاك و داراييش را ضبط كردند، آنگاه مردى از نزديكان خود را به نام ديزج كه قبلا يهودى بوده و چندى بود كه مسلمان شده بود براى خرابى قبر امام حسين عليه السلام روانه كرد
و أمره بكرب قبره و محوه و إخراب كل ما حوله
▪️ و به او دستور داد آنجا را با خاك يكسان كند و آثار آن را به كلى محو سازد و خانه هاى اطراف آن را نيز يكسره ويران كند.
ديزج طبق دستور متوكل به كربلا آمد و آن قبر مطهر و اطراف آن را از چهار طرف ويرانكرد، و همين دستور سبب شد كه كسى بدان قبر نزديك نشود.
سپس ديزج جمعى از يهوديان را بدانجا برد و بدانها دستور داد تا در آن زمينها زراعت كنند و آب در آن حوالى روان كرد، پاسگاهها و سربازان مسلحى آن اطراف گماشت كه فاصله بين هر كدام يك ميل(حدود دو کیلومتر) راه نبود و بدانها دستور داد هر كه به زيارت آن قبر آمد او را دستگير ساخته به نزد وى ببرند.
🔹محمد بن حسين اُشنانى گويد:
مدتى گذشت كه من از ترس مامورين متوكل نتوانستم به زيارت آن قبر مطهر بروم تا سرانجام جان خود را به خطر انداختم و تصميم گرفتم به هر ترتيب كه شده خود را بدان قبر مطهر برسانم ، يكى از عطرفروشان نيز همراه من شد و هر دو به قصد زيارت قبر آن حضرت به راه افتاديم ، شبها راه مى رفتيم و روزها پنهان مى شديم تا چون به نواحى غاضريه رسيديم صبر كرديم تا نيمى از شب گذشت.
آنگاه برخاسته و آهسته از ميان دو تن از سربازان متوكل كه هر دو خواب بودند، گذشتيم و خود را بر سر قبررسانديم ، ولى در اثر خرابى،. جاى قبر براى ما معلوم نبود.
فجعلنا نشمه و نتحرى جهته حتى أتيناه
▪️شروع كرديم خاكهاى آن زمين را بوييدن و پيش رفتن و همچنان مشت مشت بو كرديم ، و پيش رفتيم تا چون به قبر مطهر رسيديم.
ديديم صندوق و ضريح را برداشته و سوزانده اند و جاى آن را نيز آب بسته اند و آبها فرو رفته و آنجا همچون گودالى شده بود،
فزرناه و أكببنا عليه فشممنا منه رائحة ما شممت مثلها قط كشي ء من الطيب
▪️ما همانجا را زيارت كرديم و خود را به روى آن خاكها افكنديم و بوى خوشى استشمام كرديم كه تاكنون از هيچ عطرى چنان بويى به مشامم نخورده بود، بدان عطرفروش كه همراهم بود گفتم :
اين بوى چه عطرى است ؟
در پاسخم گفت : به خدا سوگند من تا كنون بويى نظير اين بوى اين عطر به مشامم نخورده است .
🔹ما با آن قبر وداع كرده و نشانه هايى در اطراف آن قبر مطهر نصب كرديم ، و چون متوكل كشته شد با جماعت از فرزندان ابوطالب و شيعيان حركت كرديم و به نزد آن قبر مطهر رفتيم و آن نشانه ها را پيدا كرده و قبر را بنا كرديم.
📚 مقاتل الطالبیین ص٣١٨
@Maghaatel
🔹 اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
در باقی مانده از ماه با عظمت رجب المرجّب، سالروز ولادت مولا امیرالمؤمنین علی علیه السلام و سالروز وفات عقیله بنی هاشم حضرت زینب کبری علیها السلام رو در پیش رو داریم.
🔸از آنجا که فضائل و مناقب مولا علی علیه السلام را در ایام عید غدیر، خدمت عزیزان نشر داده و ان شاء الله نشر میدهیم، در این ایام باقی تا نیمه ماه رجب که مصادف با سالروز رحلت حضرت زینب کبری علیهاالسلام میباشد، نَمی از یَمِ فضائل و خصائص و تواریخ مرتبط با حضرت امّ المصائب زینب کبری علیها السلام را خدمت عزیزان ارائه میدهیم.
▪️باشد که مورد توجه و عنایت آن بانوی مکرمه قرار بگیریم ان شاء الله
#حضرت_زینب_علیهاالسلام
◼️ چشم هایتان را ببندید و سرها را پایین بیاندازید...
وقتی که عقیله بنی هاشم حضرت زینب «صلوات اللّه علیها» برای حرکت از مدینه قدم به دهلیز خانه نهادند و میخواستند سوار بر محمل شوند ، قمر بنی هاشم حضرت اباالفضل العباس «علیه السلام» جلو آمدند و با صدای بلند ندا سر دادند :
غُضُّوا اَبصارَکم و طَئِطئُوا رُؤوسَکم
▪️چشم هایتان را ببندید و سرها را پایین بیاندازید.
📚مقتل خطی آقا قلعه ای ص١١٧
@maghaatel
#حضرت_زینب_علیهاالسلام
◼️ این دختر تو در عمر خویش، نپوشد به جز لباس سیاه...
وقتی حضرت زینب صلوات اللّه علیها به دنیا آمدند، حضرت رسول اکرم «صلی اللّه علیه وآله» به فاطمه زهرا «صلوات اللّه علیها» فرمودند:
این دختر تو در عمر خویش، نپوشد به جز لباس سیاه
(کنایه از شدّت و استمرار مصائبِ حضرت زینب علیهاالسلام)
📚مقتل خطی مجالس کرمانشاهی ص ۴۴
@maghaatel
#حضرت_زینب_علیهاالسلام
◼️ کفیلَ الزینَب...
نقل شده است :
چند روزی که از به دنیا آمدن حضرت عباس علیه السلام گذشته بود، زینب کبری علیها السلام در حالیکه قنداقه ابالفضل العباس را در آغوش داشت، خدمت امیرالمومنین آمد و عرض کرد:
از آن وقتی که این نوزاد به دنیا آمده، قلب خود را وابسته و متعلق او می بینم.
امیرالمومنین علی علیه السلام فرمود:
چون او کفیل (حافظ و نگهبان) توست .
زینب کبری علیهاالسلام عرض کرد:
کفیل من!؟
مولا فرمود:
آری، اما تو از او جدا میشوی و او از تو نیز مفارقت می کند.
عقیله بنی هاشم عرضه داشت:
آیا او مرا رها میکند یا من از او جدا میشوم؟
مولا علی علیه السلام فرمودند :
بلکه تو از او جدا می شوی اما نه در آن حال که او زنده باشد؛ بلکه در آن هنگام که برادرت اباالفضل روی زمین گرم و سوزان با دستهای جدا از بدن و فرق دو تا از ضرب عمود آهنین، افتاده باشد.
در این لحظه زینب کبری سلام الله علیها با صدای بلند فریاد زد : «واعباساه»
📚مولدالعباس بن علی ص۵١
📚چهره درخشان عقیله بنی هاشم حضرت زینب کبری علیها السلام ص۴۴
@maghaatel
#شب_جمعه
🔹 تعقیب خاصّ نمازهای حضرت کلیم الله موسی بن عمران علیه السلام
در نقلی آمده است :
وقتی واقعه کربلا را خدای متعال ،نشان حضرت موسی علیه السلام داد،حضرت موسی علیه السلام زار زار گریست.
بعد عرضه داشت:
خدایا !مرا اجازه بده هر روز بعد نماز، تعزیه حسین «صلوات الله علیه»را بر پا کنم.
خطاب رسید:
این کیمیای سعادت را به تو ارزاني داشتم.
موسی علیه السلام آمد نزد قوم خود و هر روز، تعقیب نماز ایشان گریه بر سید الشهدا «صلوات الله علیه» بود.
📚مقتل خطی لُبّ عین البکاء ص ٣١
@maghaatel
#امام_جواد_علیه_السلام
💠 بخدا قسم به معرفت و شناخت ما نمى رسد مگر كسى كه خداوند بر او منّت گذارد و او را به عنوان ولى و دوست ما پسند كند و برگزيند...
غلام حضرت جواد عليه السلام گوید:
بر آن حضرت وارد شدم و از روى تعجب با خود گفتم:
سبحان اللَّه، چقدر چهره مولايم گندمگون و بدن او ضعيف است! بخدا قسم هنوز اين كلامم را تمام نكرده بودم كه ناگاه ديدم قد مبارك او طويل و جسم شريفش عريض گشت به طوريكه ايوان خانه را از هر جهت پر كرد.
سپس ديدم رنگ بدن او مثل شب تاريك سياه شد، بعد از آن ديدم از برف سفيدتر و سپس مثل خون قرمز گرديد و بعد از آن مانند برگ سبز شاخه هاى درختان سبز شد، سپس جسم او كاهيده گرديد تا به صورت اوّل برگشت و رنگ بدن حالت اصلى خود را يافت.
من كه از ديدن اين صحنه عجيب مبهوت زده شده بودم با رو به زمين افتادم.
آنگاه حضرت جواد عليه السلام مرا با صداى بلند نهيب زد و فرمود:
يا عسكر، تشكّونَ فننبّئكم وتضعفون فنقوّيكم، واللَّه لايصل إلى حقيقة معرفتنا إلّا من مَنَّ اللَّه عليه بنا وارتضاه لنا وليّاً .
🔸اى عسكر! دچار شك و ترديد مى شويد ما شما را آگاه مى كنيم، و سست و ضعيف مى شويد و ما شما را تقويت مى كنيم. و بخدا قسم به حقيقت معرفت و شناخت ما نمى رسد مگر كسى كه خداوند بر او منّت گذارد و او را به عنوان ولى و دوست ما پسند كند و برگزيند.
📚المناقب: ج۴ص٣٨٧
📚بحار الأنوار: ج۵۵/۵۰ ح ۳۱،
📚 مدينة المعاجز: ج۳۴۵/۷
📚 دلائل الإمامة: ص۴۰۴
@maghaatel
#امام_جواد_علیه_السلام
💠 هر كس كه اين دعا را بخواند، روز قیامت، امام جواد عليه السّلام شفيع او خواهد بود...
علىّ بن عاصم از حضرت جواد عليه السّلام نقل کرده که حضرت فرمودند :
جدّم رسول خدا صلى اللَّه عليه و آله فرمود:
محمّد بن علیّ الجواد علیه السلام در دعايش چنين مىگويد:
« يَا مَنْ لَا شَبِيهَ لَهُ وَ لَا مِثَالَ! أَنْتَ اللَّهُ لَا إِلَهَ إِلَّا أَنْتَ، وَ لَا خَالِقَ إِلَّا أَنْتَ، تُفْنِي الْمَخْلُوقِينَ وَ تَبْقَى أَنْتَ، حَلُمْتَ عَمَّنْ عَصَاكَ، وَ فِي الْمَغْفِرَةِ رِضَاكَ »
بعد رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمودند:
مَنْ دَعَا بِهَذَا الدُّعَاءِ كَانَ مُحَمَّدُ بْنُ عَلِيٍّ شَفِيعَهُ يَوْمَ الْقِيَامَةِ .
🔹هر كس كه اين دعا را بخواند، روز قیامت، محمّد بن علیّ عليهما السّلام شفيع او خواهد بود.
📚کمال الدین، ج١ ص٢۶٧
@maghaatel
#امیرالمومنین_علیه_السلام
🔹 من بر همه زنان قبل خود، به خاطر این مولود برتری یافتم....
وقتیکه فاطمه بنت اسد علیهاالسلام از کعبه بیرون آمد، گفت:
«اِنّی فُضِّلْتُ عَلی مَنْ تَقَدَّمَنی مِنَ النِّساءِ لاَِنَّ آسِیَةَ بِنْتَ مُزاحِمٍ عَبَدَتِ اللّه َ عَزَّوَجَلَّ سِرّا فِی مَوْضِعٍ لایُحِبُّ اَنْ یَعْبُدَاللّه َ فِیهِ اِلاّ اضْطِرارا، وَاِنَّ مَرْیَمَ بِنْتَ عِمْران هَزَّتِ النَّخْلَةَ الْیابِسَةَ بِیَدِها حَتّی اَکَلَتْ مِنْها رُطَبا جَنیّا، وَاِنّی دَخَلْتُ بَیْتَ اللّه ِ الْحَرامَ فَاَکَلْتُ مِنْ ثِمارِ اَلجَنَّةِ وَاَوْراقِها[ارزاقها]؛
🔶به راستی من بر زنهای پیش از خود برتری یافتم؛ زیرا آسیة دختر مزاحم (همسر فرعون) خدا را پنهانی در جایی عبادت کرد که دوست نمی داشت در آن مکان (یعنی کاخ فرعون) خدا را عبادت کند، مگر در حال ناچاری. و به راستی مریم دختر عمران درخت خشک خرما را با دستش تکان داد تا رطب تازه ای از آن بخورد، ولی من داخل خانه خدا شدم و از میوه های بهشتی و ورقها (یا روزیها)ی آن استفاده بردم.»
فاطمه بنت اسد می گوید:
«فَلمّا اَردْتُ اَنْ اَخْرُجَ هَتَفَ بی هاتِفٌ یا فاطِمَةُ سَمّیهِ عَلیّا فَهُوَ عَلِیٌ وَاللّه ُ الْعَلِیُّ الاَْعْلی یَقُوْلُ: اِنّی شقَقْتُ اِسْمَهُ مِنْ اِسْمی وَاَدّبْتُهُ باَدَبی وَوَقَفْتُهُ عَلی غامِضِ عِلْمی وَهُوَ الَّذی... یُؤذِّنُ فَوْقَ ظَهْرِ بَیْتی وَیُقَدِّسُنی وَیُمَجِّدُنی فَطُوبی لِمَنْ اَحَبَّهُ واَطاعَهُ وَوَیْلٌ لِمَنْ اَبْغَضَهُ وَعَصاهُ؛
🔶پس هنگامی که خواستم [از کعبه] خارج شوم، هاتفی [از غیب] مرا ندا داد:
ای فاطمه [او را] به نام علی نام گذاری کن! پس او علی است و خدای علیّ اَعْلی است که می گوید: به راستی، اسم او را از اسم خودم جدا ساختم و او را به ادب خود پرورش دادم و او را بر پیچیدگیهای علم خود آگاه ساختم و او کسی است که... بر بام خانه من اذان خواهد گفت و مرا تقدیس و تمجید خواهد نمود. پس خوش به حال کسی که او را دوست بدارد و اطاعتش کند و وای بر کسی که او را دشمن بدارد و نافرمانی کند.»
📚بحارالانوار، ج٣۵ ص٨.
@maghaatel
#حضرت_زینب_علیهاالسلام
◼️ حتی اسم نعل اسب، اشک و ناله عقیله بنی هاشم حضرت زینب علیهاالسلام را در می آورد....
روزی عبدالله بن جعفر (شوهر حضرت زینب علیهاالسلام) قصد داشت به نخلستان برود. به غلام خود گفت:
فلان اسب را مهیا کن.
غلام گفت:
آقا! نعل آن اسب ساییده شده است.
تا حضرت زینب کبری صلوات الله علیها، اسم نعل را شنید شروع نمود به گریستن و بر سر و صورت زدن.
📚بیان الولایه ص ٢٣٩
@maghaatel