eitaa logo
معارف و مقاتل آلُ الله
11هزار دنبال‌کننده
2 عکس
10 ویدیو
1 فایل
✅فضائل 📜تاریخ‌ 🩸مقاتل اهل‌البیت علیهم‌السلام 📚همه مطالب با ذکر منابع📚 🔻خادم کانال: @jaanamhosein (پژوهشگر در حوزهٔ حدیث و مقتل - قم مقدسه) ⚫ کانال فهرست مقاتل👈 @Maghaatel2 📌همین کانال در تلگرام👈 https://t.me/maghaatel
مشاهده در ایتا
دانلود
🔰 زینب کبری سلام‌اللّه‌علیها، معلّم و مفسّر قرآن... در نقل‌ها آمده است: 🗓 در ایامی كه مولا اميرالمؤمنين علیه‌السلام در كوفه بودند، زينب کبری سلام‌اللّه‌علیها در خانه‌اش مجلسي داشت كه براي زن‌ها قرآن تفسير نموده و معنای آن را آشكار مي‌كرد. 🖇 روزي « كهيعص» را تفسير مي‌نمود كه ناگاه مولا علی علیه السلام به خانه او آمد و فرمود: اي نور و روشني دو چشمانم! شنيدم براي زن‌ها «كهيعص» را تفسير مي‌نمايي؟ 🔖 حضرت زينب علیهاالسلام فرمود: آري. اميرالمؤمنين علیه‌السلام فرمودند: 📋 يا نور عيني! أتعلمين أن هذه الحروف هي رمز لما سيجري عليك وعلى أخيك الحسين في أرض كربلاء ▪️ای نوردیده ام! آیا میدانی اين رمز و نشانه اي است براي مصيبت و بلایی است که بر سر تو و برادرت حسین در زمین کربلا می آورند؟! 🥀 در این هنگام بود که اشک از دیدگان حضرت زينب کبری علیهاالسلام جاری شد. 📚 الخصائص الزینبیه، جزایری ص۶٧ 📚 ریاحین الشریعه، محلاتی، ج٣ص۵٧ 📚مقتل خطی سحاب الدموع، نخجوانی ج١ص٣٢٩ @maghaatel
🩸در کوفه با اشاره زینب کبری سلام‌اللّه‌علیها، نفس‌ها در سینه حبس شد و زنگ شتران از صدا افتاد ... بشير اسدى گويد: 🥀 زينب کبری دختر علىّ علیهماالسلام را در آن روز( ورود کاروان به کوفه) كه به سخن پرداخت، ديدم و نديدم زنى با حيا و عفيفه‏اى را كه سخنورتر از او باشد، 📋 كَأَنَّهَا تَفَرَّعُ مِنْ لِسَانِ أَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ عَلِيِّ بْنِ أَبِي طَالِبٍ ▪️گوئيا با لسان‏ امير المؤمنين علی بن ابیطالب علیه السلام سخن مى‏گفت. 📋 وَ قَدْ أَوْمَأَتْ إِلَى النَّاسِ أَنِ اسْكُتُوا فَارْتَدَّتِ الْأَنْفَاسُ وَ سَكَنَتِ اْلْأَجْرَاسُ. ▪️آن بانو اشارتى به مردم كرد و فرمود: خاموش باشيد،؛ در این هنگام نفسهاى مردم در سينه‏ها حبس شد و زنگوله شتران از صدا افتاد. 📚لهوف ص ١٤٦ ✍ کوفه یادش مانده آنروزی که می‌لرزاندی‌اش ای که دشمن را به شام از خطبه‌ات ترساندی‌اش ای زبانت ذوالفقار و خطبه‌ات دشمن‌شکن ای یداله فوق ایدیهم به هنگام سخن گشت با هنگامه‌ات، برپا بساط شور و شین دشمنان گفتند علی آمد به یاری حسین جملگی گفتند این ناطق که نورش منجلی است یاعلی باشد و یا خود نطق گویای علی است آینه در آینه نام علی تکثیر شد نام حیدر در جهان با نطقت عالمگیر شد کاخ ظلم از خطبه گ‌ات بر روی خصم آوار شد چون به شام و کوفه زینب حیدر کرار شد سر درون تشت زر با خون سرخ این را نگاشت مارایتُ گفتن تو کم ز زیبائی نداشت زینبا ای ابتدا و انتهای شهر عشق جان ما بادا فدایت ، شاه بانوی دمشق @maghaatel
♦️ وقتی که سیدالشهداء عَلَيْهِ السَّلَام صورت از خاک بر نمی‌دارد تا خدای متعال ، از گناه شیعیان درگذرد... حضرت سلمان «رضی الله عنه» نقل می‌کند: روزی پیامبر صلی اللّه علیه وآله به من فرمود: دلم مشتاق دیدن روی حسین علیه السلام است؛ او را بیاور. سلمان گوید: من به سراغ او رفتم و خدمت حضرت رسول صلی اللّه علیه وآله آوردم؛ در نزدیکی رسول خدا صلی اللّه علیه وآله،سیدالشهدا صلوات اللّه علیه فرمود؛ مرا زمین بگذار؛ پس از آغوش من پایین آمد و صورت روی خاک نهاد. پیامبر صلی اللّه علیه وآله آشفته به سراغ او آمد و فرمود: ای نور دیده ام! این کار را نکن؛ من نمی‌توانم تو را بدین حال ببینم. امام حسین صلوات اللّه علیه فرمود: صورت بر نمی دارم تا خدای متعال امّت تو را به واسطه من ببخشد. امیرالمومنین صلوات اللّه علیه وارد شد و همان جمله رسول خدا صلی الله علیه و آله را را فرمود و اما باز بلند نشد امام حسن و صدیقه طاهره صلوات اللّه علیهما وارد شدند و همان درخواست را کردندو باز امام حسین علیه السلام همان جواب را داد. صدای گریه بلند شد؛دیدند حضرت زینب صلوات اللّه علیها سمت برادر آمد و فرمود: من نمرده ام تا تو صورت روی خاک بگذاری! امام حسین علیه السلام در همان حال صورت مبارک خود را به طرف خواهر کشید. جبرئیل از طرف خدا، خطاب آورد که: به عزت و جلالم اگر حسین صلوات اللّه علیه صورت کشیدن روی خاک را ادامه دهد، شمر و یزید را هم می بخشم. حضرت زینب صلوات اللّه علیها فرمود: ای برادر! اگر صورت برنداری معجر بردارم و عالم را خراب کنم. پس امام حسین صلوات اللّه علیه صورت را برداشت و به خواهرش صلوات اللّه علیها نگریست. چون زینب کبری علیها السلام صورت خاکی سیدالشهدا صلوات اللّه علیه را دید، ناله ای سر داد و غش کرد... 📚مقتل خطی جُنگ مراثی ص ۱۹۵ @maghaatel
🔰 دوریَت «صوم» من و دیدنت «افطار» من است ... داود بن كثير رقّىّ گويد: به مولایم امام صادق عليه‌السّلام عرض كردم: 📋 جُعِلْتُ فِدَاكَ؛ قَدْ طَالَ هَذَا الْأَمْرُ عَلَيْنَا حَتَّى ضَاقَتْ قُلُوبُنَا وَ مِتْنَا كَمَداً 🔻فدايت شوم اين امر (ظهور دولت حقّ و الهى حضرت صاحب‌الأمر ارواحنافداه) چندان بر ما به درازا كشيد كه به قلب‌های‌ما فشار آمده و از اندوه جان‌مان به لب رسيده است! 🔹 امام صادق علیه‌السلام فرمودند: 📋 إِنَّ هَذَا الْأَمْرَ آيَسَ مَا يَكُونُ مِنْهُ وَ أَشَدَّهُ غَمّاً يُنَادِي مُنَادٍ مِنَ السَّمَاءِ بِاسْمِ الْقَائِمِ وَ اسْمِ أَبِيهِ 🔻همانا اين امر در آخرين پايه نااميدى (مردم) و سخت‏ترين مرتبه دلتنگى و اندوه باشد كه ناگاه نداكننده‏اى از آسمان به نام قائم و پدرش آواز سر مى‏دهد،. 🔹عرض كردم: فدايتان شوم؛ نام او چيست؟ آن حضرت فرمود: اسم او، اسم يك پيامبر (محمد صلی‌الله‌علیه‌وآله) و و نام پدرش نام یک جانشين پیامبر (حسن علیه‌السلام) است. 📚الغيبة، نعماني، ص١٨١ ✍ خورشید پشت ابر! نشانی به ما بده ای ماه! مژده‌ی رمضانی به ما بده مثل نسیم صبح از این جا گذر کن و باد صبای مشک فشانی به ما بده بی کس‌تر از همیشه رساندیم خویش را آواره‌ایم... جا و مکانی به ما بده از بس که در پی همه غیر از تو بوده‌ایم از پا نشسته‌ایم... توانی به ما بده از سفره‌ای که وقت سحر پهن می‌کنی مانده غذا و خورده‌ی نانی به ما بده "با روضه‌ی حسین نفس تازه می‌کنیم" روضه بخوان دوباره و جانی به ما بده @maghaatel
🔰 نوعی وصایت خاصّه حضرت زینب کبری سلام‌اللّه‌علیها ... احمد بن ابراهیم می‌گوید: 📖 در سال ۲۶۲ به خدمت حکیمه خاتون دختر امام محمد تقی و خواهر امام علی النقی علیهم‌السّلام رسیدم و از پشت پرده با وی سخن گفتم، و از عقیده وی درباره امامت استفسار کردم. 📜 او هم یکایک ائمه را شمرد و از جمله حجة بن الحسن را نام برد. من گفتم: «خدا مرا فدای شما گرداند! آیا حجة بن الحسن را دیده‌اید و از وی خبر دارید؟» گفت: «پدرش نامه‌ای درباره او به مادرش نوشته بود و من از مادرش پرسیدم بچّه کجاست؟ گفت پنهان است.» 📑 من از حکیمه خاتون پرسیدم: «در غیاب او شیعیان به چه کسی پناه برند و مشکلات خود را نزد چه کسی حل کنند؟» گفت: «نزد مادر امام حسن عسکری علیه گ‌السّلام بروند و از وی جویا شوند.» 🔖 من گفتم: «امام حسن عسکری علیه‌السّلام در این وصیت که به زنی کرده، به چه کسی اقتدا کرده است؟ گفت: 📋 اقْتِدَاءً بِالْحُسَیْنِ بْنِ عَلِیٍّ علیه السلام وَ الْحُسَیْنُ بْنُ عَلِیٍّ أَوْصَی إِلَی أُخْتِهِ زَیْنَبَ بِنْتِ عَلِیٍّ فِی الظَّاهِرِ وَ کَانَ مَا یَخْرُجُ عَنْ عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ علیهماالسلام مِنْ عِلْمٍ یُنْسَبُ إِلَی زَیْنَبَ سَتْراً عَلَی عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ علیهما السلام.  🔻به حسین بن علی علیهماالسّلام اقتدا کرده است. چون آن حضرت روز عاشورا در ظاهر امر به خواهرش زینب دختر امیرالمؤمنین علیه‌السّلام وصیت کرد. به طوری که علومی که از امام زین العابدین علیه السّلام ظاهر می‌گشت، به حضرت زینب علیهاالسّلام نسبت داده میشد و امام حسین علیه‌السّلام برای حفظ جان فرزندش زین العابدین علیه‌السّلام، آن علوم را به خواهرش وصیت کرده بود که بعدها به امام زین العابدین علیه‌السّلام بدهد. 📚کمال الدین ج٢ص۴۵٩ @maghaatel
🔰 زینب کبری سلام‌اللّه‌علیها، محل رجوع حلال و حرام شیعیان... در نقلی آمده است: 📋 كانت زينب لها نيابة خاصّة عن الحسين، و كان الناس يرجعون إليها في الحلال و الحرام حتّى برى‏ء زين العابدين من مرضه. 🔻حضرت زینب علیهاالسلام نیابت خاصه‌ای از طرف امام حسین علیه السلام داشت و شیعیان در مسائل حلال و حرام به او مراجعه کرده و از او می‌پرسیدند، تا اینکه حضرت امام سجاد علیه السلام بهبودی یافتند. 📚زينب الکبری للنقدی ص۳۶ 📚زینب، ولیدة النبوة و الإمامة ص ١٣ @maghaatel
♦️ اگر شما هم با گریه و زاری، برای فرج ما دعا کنید، بلا و گرفتاریتان به پایان می‌رسد... فَضل بن ابى قُرّه گوید: از امام صادق عليه السّلام شنيدم که مي فرمودند: خداوند وحى فرستاد به حضرت ابراهيم علیه السلام كه به زودى فرزندى براى تو متولد خواهد شد! ابراهيم این را به ساره (همسرش) خبر داد؛ ساره گفت: من پير زن هستم! با اين وصف خداوند وحى فرستاد به سوى ابراهيم كه ساره به زودى فرزندى مى‏آورد و اولادش چهارصد سال گرفتار خواهند بود. آنگاه حضرت فرمود: چون گرفتارى بنى اسرائيل به طول انجاميد، چهل صبح رو به درگاه الهى آورده، به گريه و زارى پرداختند. خدا هم بموسى (و برادرش) هارون وحى فرستاد كه (با امداد غيبى) آنها را از شرّ فرعون‏ نجات دهد و صد و هفتاد سال از چهارصد سال گرفتارى آنها را برداشت. سپس امام ششم سلام اللّه علیه فرمود: هَكَذَا أَنْتُمْ لَوْ فَعَلْتُمْ‏ لَفَرَّجَ‏ اللَّهُ عَنَّا فَأَمَّا إِذْ لَمْ تَكُونُوا فَإِنَّ الْأَمْرَ يَنْتَهِي إِلَى مُنْتَهَاهُ. 🔹 همچنين شما هم اگر مثل بنى اسرائيل در درگاه خداوند به گريه و زارى بپردازيد؛ خداوند فرج ما را نزديك خواهد كرد. اما اگر چنين نباشيد، اين سختى تا پايان مدتش خواهد رسيد. 📚تفسير العياشي ج٢ص١۵۴ @maghaatel
♦️ رسول خدا «صلی الله علیه و آله» دائماً در سجده، خدا را به فاطمه زهرا «سلام الله علیها» قسم می‌دادند... در روایتی آمده است: کانَ النبیُّ صلی اللّه علیه وآله یَقول فی سُجوده: اللَّهُمَّ بِفاطِمة... 🔹پیامبر اکرم صلی اللّه علیه وآله همیشه در سجودش می فرمود: خدایا! به فاطمه «صلوات اللّه علیها» . 📚تاویل الایات(حافظ رجب برسی) ص٢٩۵ @maghaatel
◼️ نحوه ملاقات جگرسوز فاطمه زهرا با سیدالشهداء عَلَيْهِماالسَّلَام در صحرای قیامت... رسول خدا «صلی الله علیه و آله» در روایتی فرمودند: چون روز قیامت شود فاطمه زهرا «سلام‌الله‌علیها» در میان جمعی از زنان خویشاوندش وارد محشر می‌شود. پس به او خطاب می‌گردد: به بهشت در آی. اما فاطمه زهرا (سلام‌الله‌علیها) می‌فرماید: لَا أَدْخُلُ حَتَّی أَعْلَمَ مَا صُنِعَ بِوَلَدِی مِنْ بَعْدِی ▪️ به بهشت نمی روم تا اینکه بدانم پس از من با فرزندم چه کردند. پس خطاب می‌رسد: انْظُرِی فِی قَلْبِ الْقِیَامَةِ فَتَنْظُرُ إِلَی الْحُسَیْنِ صَلَوَاتُ اللَّهِ عَلَیْهِ قَائِماً لَیْسَ عَلَیْهِ رَأْسٌ ▪️به قلب محشر نظر کن. وقتی که فاطمه زهرا «سلام الله علیها» نگاه می‌کند و فرزندش حسین علیه السلام را می‌بیند که بی سر ایستاده است. فَتَصْرُخُ صَرْخَةً فَأَصْرُخُ لِصُرَاخِهَا وَ تَصْرُخُ الْمَلَائِکَةُ لِصُرَاخِنَا ▪️در این هنگام فریادی می‌کشد و من هم از فریاد او فریاد بر می‌کشم، و همه فرشتگان از شیون ما ناله و فریاد بر می‌آورند. 📚ثواب الاعمال: ص ٢١۷ 📚بحارالانوار ج ٧، ص ١٢٧ ♦️ در روایتی دیگر رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم فرمودند: موقعی که روز قیامت فرا می‌رسد، قبّه ای از نور برای حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها بر پا خواهد شد. وَ أَقْبَلَ الْحُسَیْنُ صَلَوَاتُ اللَّهِ عَلَیْهِ رَأْسُهُ فِی یَدِهِ ▪️ امام حسین علیه السّلام در حالی که سر بریده خود را در دست گرفته جلو می‌آید. فَإِذَا رَأَتْهُ شَهَقَتْ شَهْقَةً لَا یَبْقَی فِی الْجَمْعِ مَلَکٌ مُقَرَّبٌ وَ لَا نَبِیٌّ مُرْسَلٌ وَ لَا عَبْدٌ مُؤْمِنٌ إِلَّا بَکَی لَهَا ▪️ وقتی چشم فاطمه زهرا به امام حسین علیهماالسّلام می‌افتد، ضجه ای می‌زند و آنچنان به گریه می‌افتد که هر چه ملک و پیغمبر و مؤمنی که در محشر حاضرند، گریان خواهند شد. 📚ثواب الاعمال: ص ۲۵۸ 📚بحارالانوار ج ۴۳، ص ۲۲۱ @maghaatel
♦️ هر شیعه باید خود را برای قیام امام زمان علیه السلام، آماده کند؛ و لو با یک تیر... ابو بصیر گوید: امام صادق علیه السلام فرمودند: لَیُعِدَّنَّ أحَدَکُم لِخُرُوجِ القائِمِ وَ لَو سَهماً، 🔹هریک از شما باید خود را برای خروج قائم آماده کند هر چند با یک تیر. فَإِنَّ اللهَ تَعالی إذا عَلِمَ ذلِکَ مِن نیَّتِهِ رَجَوتُ لِأَن یُنسیءَ في عُمُرِهِ، حَتّی یُدرِکَهُ 🔹که خدای تعالی هرگاه از نیّت او آن را بداند امیدوارم که در عمر او تأخیر اندازد تا آنکه قائم را درک کند [و از یاران و یاوران او باشد]. 📚 غیبت نعمانی ص۴۴۴ @maghaatel
♦️ لَا خَیرَ فِی العَیشِ بَعدَ الْحُسَیْنِ عَلَيْهِ السَّلَام... ابن قولویه از حلبی نقل کرده است که: امام صادق علیه السلام به من فرمود: روزی که امام حسین علیه السلام کشته شد، اهل بیت ما در مدینه صدای گوینده ای را شنیدند که ندا می‌داد: الیَوم نَزَلَ البلاءُ عَلَی هذِهِ الأَمَّةِ فَلا یَرَون فَرَحاً حَتَّی یَقُومَ قائِمُکُم فَیَشفِیَ صُدُورَکُم وَ یَقتُلَ عَدُوَّکُم وَ یَنالَ بِالوترِ أوتاراً 🔹بلا بر این امت فرود آمد و خوشی نخواهند دید تا روزی که قائم شما قیام کند و اندوه از دل شما برگیرد و دشمن شما را به کیفر رساند، و در برابر خونی که ریخته شده خون ها بریزد. 📚کامل الزیارات ص ۵۵٣ @maghaatel
◼️ این‌ها چه کردند با دختر پیغمبر…؟ آقا (مرحوم آیت الله بهجت) بعد از تجدید وضو، مثل همیشه در بین راه‌رفتن، مشغول خواندن نماز نافله شدند. احساس کردم در صدای‌شان لرزشی هست. سرم را به سمت‌شان چرخاندم. همان‌طورکه سرشان پایین بود و نماز می‌خواندند، مثل ابر بهار از چشم‌های‌شان اشک می‌بارید. ترسیدم. نمی‌دانستم چه اتفاقی افتاده است؟ تا نمازشان تمام بشود، دلم هزار راه رفت. بعد از نماز، آقا زیر لب گفتند: «این‌ها چه کردند با دختر پیغمبر…؟» و باز اشک بود که از محاسن سفید روی زمین فرو می‌ریخت… 📚 در خانه اگر کس است؛ ص۵٩ @maghaatel
♦️ امام زمان علیه السلام، با نام مادرشان حضرت زهرا علیهاالسلام عنایت می‌کنند... مرحوم آية اللّٰه، سيّد محمّد حسن میرجهانی (صاحب کتاب شریف "جُنَّةُ العَاصِمَة") گوید: مدتّها بود كه به پادرد شدیدی گرفتار شده، و با همهٔ تلاش و كوشش و مراجعه به پزشكان جديد و أطبّاى قدیم، راه به جایی نبرده، و از فشار بیماری نقرس و سیاتیک (كه آن روزها « عرق اْلنساء » نام داشت) دیگر جانم به لب رسیده بود. روزی برخی از دوستان نزدم آمدند و مرا به شیروان خراسان بردند و به هنگام بازگشت بود كه در قوچان توقّف نموده، و به زیارت امامزاده ابراهیم علیه السلام در خارج از شهر قوچان رفتیم. از آنجایی كه هوائی لطیف و منظرهٔ جالبی داشت، دوستان پیشنهاد كردند كه آن روز نهار را در آنجا بمانیم و اینجانب هم پذیرفتم. آنان مشغول تهیّهٔ غذا شدند و من برای تجدید وضو به سوی رودخانه ای كه از نزدیک امامزاده می‌گذشت رفتم. فاصله تا رودخانه برای من زیاد بود، اما آهسته آهسته خود را تا آنجا كشیدم، و تجديد وضو نمودم، و در كنار رودخانه نشسته و به تماشای مناظر زیبا و دل أنگیز طبیعت پرداختم. ناگاه دیدم یک سید نورانی به سویم آمدند، و پس از سلام، همانند دوستی بسیار نزدیک گفتند: فلانی شما هستید؟ گفتم: آری، شما؟ گفتند با این كه أهل دعا و دوا هستی هنوز پای خود را معالجه نكرده ای؟ گفتم: تاكنون كه نشده است، پرسیدند: دوست داری درد پا و بیماریت را معالجه كنم؟ گفتم: چرا كه نه؟ نزدیكتر آمدند و در كنار من نشستند، و از جیب خود چاقوی كوچكی بیرون آوردند، و با به زبان آوردن نام مادرم فاطمه، نوک چاقو را بر أوّل نقطهٔ درد نهادند، و تا تا پشت پا و انتهای موضع درد كشیدند و فشار دادند، از شدّت درد كمی فریاد كشیدم و گفتم: آخ، چاقو را برداشتند و گفتند: خوب شدی، برخیز. به پا خاستم و دست به عصا بردم كه مثل همیشه با عصا حركت كنم كه ایشان عصا را از من گرفتند و به آن سوی رودخانه أفكندند، به خود آمدم دیدم عجب گویی پایم سالم است و هیچ أثری از درد نیست، پرسیدم: شما اینجا چه می‌كنید؟ با اشاره به أطراف، فرمودند: من در همین قلعه‌ها هستم، گفتم: پس من كجا می‌توانم شما را ببینم؟ فرمودند: تو آدرس مرا نخواهی دانست، امّا من آدرس شما و منزلتان را دانم كجاست، و درست و دقیق باز گفتند، و فرمودند: هرگاه مقتضی باشد نزد شما خواهم آمد و آنگاه از من دور شدند. در همین گیر و دار دوستان از راه رسیدند و گفتند: پس عصایت كو؟ گفتم: آقا را دریابید! امّا هرچه جستجو كردند اثری از آقا نیافتند... 📚کرامات اْلصّالحین، ص ۱۱۴ @maghaatel
♦️ از حقوق اهلبیت "علیهم السلام" بر گردن شیعیان، دعا برای انتقام از قاتلین حضرت زهرا "سلام‌الله‌علیها" بعد از هر نماز واجب... یکی از تعقیبات تمامی نماز های واجب دعای ذیل است که امام صادق علیه السلام به نقل کتاب جمال الصالحین و صحیفه مهدیه، فرمودند: همانا از حقوق ما بر شيعيان ما اين است كه بعد از هر نماز واجب دست هايشان را بر چانه گذاشته و سه مرتبه بگويند: يا رَبَّ مُحَمَّدٍ عَجِّلْ فَرَجَ الِ مُحَمَّدٍ، يا رَبَّ مُحَمَّدٍ إِحْفَظْ غَيْبَةَ محمد يا رَبَّ مُحَمَّدٍ إِنْتَقِمْ لِابْنَةِ مُحَمَّدٍ عليهما السلام 🔹 اى پروردگار محمّد؛ فرج و گشايش امور آل محمّد را تعجيل فرما ؛ اى پروردگار محمّد؛ محافظت كن( دين را) درغيبت مُحَمَّدٍ، اى پرودگار محمّد؛ انتقام دختر محمّد عليهماالسلام را بگير... 📚 صحیفه مهدیه ص٢١٠ @maghaatel
🩸بخشی از نامه عمر به معاویه که مصائب در و دیوار را در آن ذکر می‌کند... در نامه ای که عمر به معاویه نوشت، خودش اعتراف به ظلم و جنایت هایی که در حق صدیقه کبری علیها السلام روا داشت، حکایت کرد که: 🥀 ... به سمت خانه علی علیه السلام رفتم و می‌خواستم او را با گفتگو از خانه اش بیرون بیاورم. کنیزشان فضه آمد، من به او گفتم: به علی بگو: برای بیعت با ابوبکر خارج شود؛ زیرا مسلمانان با او بیعت کرده اند. 🥀 فضه گفت: امیر مؤمنان علیه‌السلام مشغول اند. من گفتم: این سخنان را رها کن و به علی بگو: خارج شود وگرنه خود داخل شده و او را به زور خارج می‌کنم، در این هنگام فاطمه علیهاالسلام جلو آمد و پشت در ایستاد و گفت: ای گمراهان دروغ گو! چه می‌گویید؟ و چه می‌خواهید؟ 🥀 من گفتم: ای فاطمه! فاطمه گفت: ای عمر! چه می‌خواهی؟ من گفتم: پسرعمویت را چه شده است که تو را برای جواب دادن فرستاده و خود پشت پرده نشسته است؟ 🥀 فاطمه سلام‌الله‌علیها به من گفت: سرکشی تو ای بدبخت، مرا جلو فرستاد تا حجت را بر تو و هر شخص گمراه تمام کند. گفتم: سخنان یاوه و دروغ‌های زنان را رها کن و به علی بگو خارج شود. او گفت: نه دوستی است و نه کرامتی!، آیا مرا با حزب شیطان می‌ترسانی ای عمر؟! و حال آنکه حزب شیطان ضعیف است. 🥀 من گفتم: اگر خارج نشود هیزم زیادی می‌آورم و اهل خانه و هر کس را که داخل آن هست به آتش می‌کشم، یا اینکه علی برای بیعت آورده شود. 🥀 و تازیانه قنفد را گرفتم و زدم و به خالد بن ولید گفتم: تو و مردان ما به سرعت هیزم جمع کنید. و گفتم: من آتش را روشن می‌کنم. فاطمه سلام‌الله‌علیها گفت: ای دشمن خدا و دشمن رسول خدا و امیرمؤمنان. 📋 فَضَرَبَتْ فَاطِمَةُ یَدَیْهَا مِنَ الْبَابِ تَمْنَعُنِی مِنْ فَتْحِهِ فَرُمْتُهُ فَتَصَعَّبَ عَلَیَّ فَضَرَبْتُ کَفَّیْهَا بِالسَّوْطِ فَأَلَّمَهَا، فَسَمِعْتُ لَهَا زَفِیراً وَ بُکَاءً ▪️و فاطمة علیهاالسلام دستش را بر در گذاشته و نمی گذاشت در را باز کنم. با تازیانه بر دستان او زدم و او درد کشید، و شنیدم که گریه و ناله می‌کرد، 📋 فَکِدْتُ أَنْ أَلِینَ وَ أَنْقَلِبَ عَنِ الْبَابِ فَذَکَرْتُ أَحْقَادَ عَلِیٍّ وَ وُلُوعَهُ فِی دِمَاءِ صَنَادِیدِ الْعَرَبِ، وَ کَیْدَ مُحَمَّدٍ وَ سِحْرَهُ، فَرَکَلْتُ الْبَابَ وَ قَدْ أَلْصَقَتْ أَحْشَاءَهَا بِالْبَابِ تَتْرُسُهُ، ▪️و نزدیک بود که دلم برایش بسوزد و از در برگردم، در این هنگام کینه‌های علی و ولع او در ریختن خون قهرمانان عرب و نیرنگ محمد (صلی الله علیه و آله) و جادوی او یادم افتاد، و با لگد بر در زدم، درحالی که فاطمه بر در تکیه کرده و اجازه نمی داد باز شود 📋وَ سَمِعْتُهَا وَ قَدْ صَرَخَتْ صَرْخَةً حَسِبْتُهَا قَدْ جَعَلَتْ أَعْلَی الْمَدِینَةِ أَسْفَلَهَا، وَ قَالَتْ: یَا أَبَتَاهْ! یَا رَسُولَ اللَّهِ! هَکَذَا کَانَ یُفْعَلُ بِحَبِیبَتِکَ وَ ابْنَتِکَ، آهِ یَا فِضَّةُ! إِلَیْکِ فَخُذِینِی فَقَدْ وَ اللَّهِ قُتِلَ مَا فِی أَحْشَائِی مِنْ حَمْلٍ، ▪️و شنیدم که چنان فریادی زد که گمان کردم مدینه زیر و رو شد، و گفت: پدرجان، ای رسول خدا، این گونه با دخترت و حبیبه ات رفتار می‌کند، آه ای فضه، مرا دریاب، به خدا قسم، بچه‌ام در شکمم کشته شد. 📋 وَ سَمِعْتُهَا تَمْخَضُ وَ هِیَ مُسْتَنِدَةٌ إِلَی الْجِدَارِ، فَدَفَعْتُ الْبَابَ وَ دَخَلْتُ فَأَقْبَلَتْ إِلَیَّ بِوَجْهٍ أَغْشَی بَصَرِی، فَصَفَقْتُ صَفْقَةً عَلَی خَدَّیْهَا مِنْ ظَاهِرِ الْخِمَارِ فَانْقَطَعَ قُرْطُهَا وَ تَنَاثَرَتْ إِلَی الْأَرْضِ ▪️و شنیدم که از درد زایمان می‌نالد و او به دیوار تکیه کرده بود، من در را باز کردم و داخل خانه شدم و فاطمه با چهره ای که جلوی چشمانم را گرفت جلو آمد، من از روی روبند او، سیلی بر دو گونه او زدم که گوشواره اش پاره شد و بر زمین افتاد. 📚بحارالانوار ج ٣٠ ص٢٨٧ @maghaatel
🩸 یابن أبي طالب! اگر خارج نشوی، خانه را روی سرتان آتش میزنم... عمر گفت: هر چه زودتر هیزم جمع کنید. پس عمر همراه قنفذ و سربازانش به سمت خانه علی علیه السلام حرکت کردند. اُبیّ بن کعب گوید: 📋 ﻓﺴَﻤﻌﻨﺎ ﺻَﻬﻴﻞَ ﺍﻟﺨَﻴﻞِ ﻭ ﻭَقعَقةَ ﺍﻟﻠَّﺠﻢ ▪️ما صدای پای اسب ها و سربازان و شمشیر هایشان را شنیدیم و از خانه هایمان خارج شدیم تا به در خانه علی علیه‌السلام رسیدیم. 📋 وَ ﻛﺎﻧَﺖ ﻓﺎﻃﻤﻪ ﻋﻠﻴﻬﺎﺍﻟﺴﻠﺎﻡ ﻗَﺎﻋﺪةً ﺧَﻠﻒَ ﺍﻟﺒﺎﺏِ، ﻓﻠَّﻤﺎ ﺭَﺃَﺗْﻬﻢ ﺃَﻏﻠَﻘَﺖّ ﺍﻟﺒﺎﺏَ ﻓﻲ ﻭُﺟﻮﻫِﻬﻢ ﻭ ﻫِﻲَ ﻟﺎ ﺗَﺸُﻚّ ﺃَﻥْ ﻟﺎ ﻳُﺪﺧﻞَ ﻋﻠﻴﻬﺎ ﺍﻟّﺎ ﺑِإِﺫﻧﻬﺎ ▪️فاطمه زهرا سلام الله علیها پشت در نشسته بود و همینکه که دید عمر همراه سپاهیانش نزدیک شدند، در خانه را به رویشان بست و شکی نداشت که این ها بدون اذن به خانه اش وارد نمی شوند. 📋 ﻓَﻘﺮَﻋﻮﺍ ﺍﻟﺒﺎﺏَ ﻗَﺮﻋﺎً ﺷﺪﻳﺪﺍً ▪️آنها آمدند و در خانه را محکم کوبیدند؛ و صدایشان را بالا بردند و اهل خانه را با جملات گوناگون به بیعت با ابوبکر دعوت کردند. عمر فریاد زد: 📋 ﻳَﺎﺑﻦَ أﺑﻲ ﻃالب ! ﺍِﻓﺘَﺢِ ﺍﻟﺒﺎﺏَ ﻭﺍﻟﻠﻪِ ﻟَﺌِﻦْ ﻟَﻢ ﺗَﻔﺘﺤﻮﺍ ﻟﻨُﺤﺮﻗَﻨَّﻪ ﺑِﺎﻟﻨّﺎﺭ ▪️ای پسر ابوطالب! در را باز کن و الا خانه را آتش می زنیم. 📚 الهجوم علی بیت فاطمه سلام الله علیها ص١١٧ @maghaatel
🩸شرح دردناک جمله « و بَطْنٍ فَتَقُوهُ » ... در دعای صنمی قریش که از امیرالمؤمنین علی علیه السلام نقل شده است و آن حضرت، طبق روایت، در قنوت نمازهایشان، پیوسته این دعا را می خواندند، این تعبیر فوق آمده است که از جنایت های عمر و ابوبکر و اتباعشان، و در واقع یکی از مصائب سنگینی که در قضیه هجوم اتفاق افتاد، این بود که عمر، علاوه بر ضرب لگد و تازیانه و سیلی و فشار در و دیوار و...، با خنجر، به شکم مبارک صدیقه کبری علیها السلام ضربه ای وارد کرد و آن بانوی مظلومه با این وسیله نیز مجروح کرد. چند عبارت که در کتب حدیثی و تاریخی در این باره ذکر شده، را ذکر می کنیم: 🔘 ... وكانَ قاتلُ الزهراء (هو الخليفة الثاني نصّاً) الذي ضربَ البابَ على بَطنِها وثقبَ البابَ بالسكينَ على بَطنها وضَرَبها قنفذُ بالسَوط وكسَر يدَها . ▪️و قاتل فاطمه زهرا سلام الله علیها، خلیفه ثانی بود که درب خانه را به شکم او زد و از سوراخ در، چاقو بر شکم مبارك آن حضرت زد و قنفذ، غلام او، تازیانه زد و دست مبارك او را شکست. 📚تذكرة الائمه علیهم السلام، علامه مجلسي،ص ۶١.(چاپ سنگي ص ٩٨) 🔘 و في رواية: إنَّ عمرَ جَعَلَ السيفَ مِن ثَقبةِ البابِ علَي جَنبها،فَرفعَت فاطمةُ صوتَها و نادت: يا أبتها يا رسولَ الله ▪️ به روایتی عمر شمشیر را از شکاف در، بر پهلوی حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها زد، و حضرت زهرا علیهاالسلام صدایش را بالا برد و فرمود ای پدرجان! ای رسول خدا! 📚 الموسوعة الكبري عن فاطمة الزهراء عليهاالسلام،ج ١١ ص۴۶به نقل از رسالة في التاريخ احوال الزهراء.(خطی) 🔘و در دعای صنمی قریش هم این تعبیر آمده که مولا علی علیه السلام اینگونه دعا کردند: اللَّهُمَّ الْعَنْهُمَا وَ أَتْبَاعَهُمَا وَ أَوْلِيَاءَهُمَا وَ أَشْيَاعَهُمَا وَ مُحِبِّيهِمَا ... وَ بَطْنٍ فَتَقُوهُ وَ ضِلْعٍ كَسَرُوه . ▪️خدایا لعنت کن آن دو و پیروانشان و یارانشان و گرویدگان به آن دو و دوستانشان را،... به خاطر آن شکمی را که شکافتند و پهلویی را که شکستند. 📚المصباح للكفعمي ص ۵۵٢ @maghaatel
♦️ الهی! سَرِ من هم جدا شود به پای سَرِ حسین علیه السلام... در روایتی نقل است که: اول مصیبتی که ذکر شد و واقع گردید خطاب از مصدر جلال الهی و به قلم امر شد که بنویس، این بود: انَّ الحسینَ یُقتَل غریباً وحیداً ◼️ به درستی که حسین (سلام اللّه علیه) کشته می شود غریب و یکّه و تنها. لوح پرسید: چه کسی می کشد حسین بن علی علیه السلام را؟ جواب آمد: می کشد او را یزید بن معاویه. و قلم نوشت بر لوح که: «خدا لعنت کند یزید را» حق تعالی به قلم وحی نمود که: مستحق گردیدی ثنای مرا به اینکه لعن کردی یزید را. و پس از اینکه قلم نوشت آنچه از جانب امت رسول خدا صلی الله علیه و آله، بر سر امام حسین علیه السلام می آید، قلم عرض کرد: الهی سر من هم جدا شود!چنانچه سر منوّر حسین سلام الله علیه جدا می شود تا من هم شریک باشم در ثواب شهداء در رکاب او. و خداي متعال اذن داد تا سَر قلم هم جدا شود. 📚شعشعه الحسینیه یزدی ص۶٣ 📚انوارالشهاده (خطی) @maghaatel
♦️ رسول خدا صلی الله علیه و آله، نام مولا علی علیه السلام را بدون وضو بر زبان نمی‌آورد... در روایتی آمده است: رسول خدا صلی اللّه علیه وآله روزی بر خانه دخترش فاطمه "صلوات الله علیها" داخل شد،حضرت زهرا "صلوات الله علیها" پرسید: ای پدر امروز از پسر عمویت علی "صلوات الله علیه" نپرسیدی؟ رسول خدا صلی اللّه علیه وآله فرمود: یا فاطمة! الیومَ ما کنتُ عَلَی وضوءٍ و لِذَلک ما سالتُ عنهُ ما ذکرتُ اسمَه بِغیرِ وضوء. 🔹ای فاطمه! امروز وضو نداشتم و به خاطر همان نپرسیدم و مادامی که با وضو نیستم، نام علی"علیه السلام" را بر زبان نمی‌آورم. 📚 کبریت احمر(بیرجندی)ص ٢۵٩ هزار مرتبه شستم دهان به مُشک و گلاب هنوز هم نام تو بُردن کمال بی ادبیست... @maghaatel
♦️ تمام آسمان‌ها و زمین از پرتویی از نور حضرت زهرا "سلام‌الله‌علیها"، نور گرفته‌است... جابر بن یزید جُعفی گوید: از امام صادق عليه‌السلام پرسیدم: چرا حضرت فاطمۀ زهرا علیهاالسلام، «زهراء» نامیده شدند؟ امام صادق علیه‌السلام فرمودند: لِأَنَّ اللَّهَ عَزَّ و جَلَّ خَلَقَهَا مِنْ نُورِ عَظَمَتِهِ فَلَمَّا أَشْرَقَتْ أَضَاءَتِ السَّمَاوَاتُ وَ الْأَرْضُ بِنُورِهَا 🔹برای این که خدای تعالی او را از نور عظمت خود آفرید و زمانی که آن نور درخشید، تمام آسمانها و زمین به نور او روشن گشت... 📚 معانی الأخبار، ص۶۴ 📚بحار الأنوار، ج۴۳، ص۱۲ 📚منبع اهل تسنن: اهل البیت، توفیق ابوعلم، ص۱۱۲ @maghaatel
♦️ دوگانگی اهل سنت در نقل فضائل حضرت زهرا "سلام‌الله‌علیها" و نقل آزارهایی که از جانب عایشه به آن حضرت رسید... با اینکه فضائل بسیاری از حضرت زهرا سلام‌الله‌علیها در کتب اهل سنت آمده است، که حتی برخی از این فضائل را نیز از عایشه نقل می‌کنند، اما در عین حال خودشان مکرراً نقل کرده‌اند که آزار و اذیت های بسیاری از جانب عایشه به حضرت زهرا "سلام‌الله‌علیها" رسیده است که به چند نمونه از آنها اشاره می‌کنم: 🔹ابی داود از صاحبان صحاح سته اهل سنت، نقل می کند که: عایشه نسبت به فاطمه "سلام‌الله‌علیها" فحاشی می کرد و او را دشنام می داد. 📚سنن ابی داود ج ۴ ص ۲۰۸۸ 🔹 ابن ابی الحدید معتزلی می‌نویسد: بدگویی های عایشه نسبت به فاطمه زهرا "سلام‌الله‌علیها" ، به قدری زیاد بود که زنان مدینه خبر بدگویی های او را به فاطمه "سلام‌الله‌علیها" می رساندند و آن حضرت خیلی از عایشه شکایت داشت. 📚شرح نهج البلاغه ، ابن ابی الحدید ، ج ۹ ص ۱۹۳ 🔹 "فتح الباری" می‌نويسد: پیامبراکرم "صلی‌الله‌علیه‌وسلم" با عایشه برخورد کرد و فرمود: « ما انت بمنتهیه یا حمیراء عن ابنتی » ▪️ تو دست از سر آزار و اذیت دخترم بر نمی داری؟! 📚فتح الباری ، ج ۹ ص ۲۲۲ 🔹 عایشه پس از شهادت فاطمه زهرا "سلام‌الله‌علیها" نیز اظهار خوشحالی و شادمانی می کرد، چنان که ابن ابی الحدید معتزلی سنی نقل می کند: اَظهرت مرضاً و نُقل الی علیّ کلامٌ ، یدل علی السرور ▪️ پس از درگذشت فاطمه زهرا "سلام‌الله‌علیها"، تمام زنان پیامبر به نزد بنی هاشم رفتند و تعزیت گفتند ، اما عایشه چنین نکرد و خودش را به مریضی زد و به علی "علیه‌السلام" خبری رسید که حاکی از خوشحالی و سرور عایشه بود. 📚شرح نهج البلاغه ، ابن ابی الحدید ، ج ۹ ص ۱۹۸ 🔸 در منابع شیعی، موارد بسیار زیادی از اذیت ها و آزارهای عایشه نسبت به اهلبیت "علیهم السلام" نقل شده است که ما فقط به چند مورد از منابع اهل سنت اکتفا کرديم. @maghaatel
♦️ دوست دارم آن‌قدر از فضائل علی علیه السلام دَم بزنم تا کشته شوَم... در نَقلی آمده است: به رُشید هجری(که از اصحاب سِرّ امیرالمؤمنین علی علیه السلام بود) گفتند: آخرین حاجت تو چیست؟ رُشید گفت: اَتَمَنَّی اَنْ اَصعَدَ اِلَی اَعوَادِ الکُوفةِ و اَبقَی مِنَ الصُبحِ اِلَی المَساءِ وَ اَذکُرَ مَناقِبَ علیِّ بنِ اَبی طالبَ ثُمَّ بَعدَ ذلکَ اُقتَلُ. 🔹آرزو دارم بر منبر های کوفه بروم و از صبح تا شب فضائل امیرالمومنین علی بن ابی طالب صلوات الله علیه را بگویم و بعد از آن کشته شوم... 📚العبرة الساکته؛ ج٢ص١٩٢ @maghaatel
♦️ اگر فاطمه زهرا "سلام‌الله‌علیها" هزار پسر داشت، تمامیِِ آنان امام می‌شدند... در روایتی آمده است: لَو أنَّ فاطمةَ علیهاالسلام وَلَدتْ ألفَ وَلَدٍ ذَکَرٍ، لَکانَ کلَّ فَردٍ منهم إماماً 🔹اگر حضرت فاطمه زهرا "سلام‌الله‌علیها" هزار فرزند پسر به دنیا می آورد، هرکدام از آن ها امام می‌شد... 📚الأنوار العلویه (للنقدی) ص۴۳۳ @maghaatel