eitaa logo
معارف و مقاتل آلُ الله
11.6هزار دنبال‌کننده
6 عکس
13 ویدیو
1 فایل
✅فضائل 📜تاریخ‌ 🩸مقاتل اهل‌البیت علیهم‌السلام 📚همه مطالب با ذکر منابع📚 🔻خادم کانال: @jaanamhosein (پژوهشگر در حوزهٔ حدیث و مقتل - قم مقدسه) ⚫ کانال فهرست مقاتل👈 @Maghaatel2 📌همین کانال در تلگرام👈 https://t.me/maghaatel
مشاهده در ایتا
دانلود
🩸کسی جز خدا ، از شدّت اندوهِ صدّیقه کبری «سلام‌اللّه‌علیها» خبر نداشت... ➖ در روایتی امام صادق علیه‌السلام فرمودند: إِنَّ اللَّهَ لَمَّا قَبَضَ نَبِیَّهُ دَخَلَ عَلَی فَاطِمَةَ علیهاگ السلام مِنْ وَفَاتِهِ مِنَ الْحُزْنِ مَا لَا یَعْلَمُهُ إِلَّا اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ فَأَرْسَلَ إِلَیْهَا مَلَکاً یُسَلِّی غَمَّهَا وَ یُحَدِّثُهَا 🔹 چون رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله از دنیا رفت، بر فاطمه زهرا سلام‌الله‌علیها چنان حزن و اندوهی وارد شد که کسی جز حق تعالی شدّت آن را نمی‌دانست. پس حق تعالی، جبرئیل را به سوی فاطمه زهرا سلام‌الله‌علیها فرستاد تا با او سخن گوید و شدت اندوه او را تسکین دهد... ➖ در تعبیر دیگری نیز امام صادق علیه‌السلام فرمودند: ... وَ کَانَ دَخَلَهَا حُزْنٌ شَدِیدٌ عَلَی أَبِیهَا وَ کَانَ جَبْرَئِیلُ علیه السلام یَأْتِیهَا فَیُحْسِنُ عَزَاءَهَا عَلَی أَبِیهَا 🔹 به خاطر شهادت پدر، حزن و اندوه شدیدی به سراغ صدیقه کبری سلام‌اللّه‌علیها آمد تا اینکه هر روز جبرئیل به سوی او می‌آمد و به او دلداری می‌داد... 📚 الکافی؛ ج ۱ ص۲۴۰ و ۲۴۱. 📚بصائر الدرجات، ج۱ ص۳۱۸. ✍ نیمه‌جان علی، جوان علی گل نیلوفر کمان علی فاطمه جان بمان به جان علی سخنی، حرفی، همزبان علی رو نگیر از من اینقدر زهرا... صبح را تو چطور شب کردی دخترت سوخت بسکه تب کردی لعن «حَمّالة الحَطب» کردی همسرت را که جان به لب کردی آنقدر گفتی از سفر زهرا... غم گرفتی و حرف غم نزدی تا سحر سوختی و دَم نزدی شانه بر موی دخترم نزدی حرفی از زخم سینه هم نزدی با تو بَد کرد میخ در زهرا... با مدینه تو بی حساب شدی خانه به خانه‌اش عذاب شدی چقدر رو زدی جواب شدی سر من از خجالت آب شدی جلوی مردم گذر زهرا... @Maghaatel
‬🩸حکایت جانسوز "بیت الأحزان" ... 🩸اصحاب سقیفه، بی‌رحمی را به کجا رسانند ... در نقل‌ها آمده است: بعد از اعتراض همسایه‌ها مولا علی علیه‌السّلام آمده و به حضرت زهرا سلام‌الله‌علیها فرمودند: ای دختر رسول خدا! پیرمردهای مدینه از من خواسته‌اند که از تو بخواهم یا شب گریه کنی یا روز. 🥀 فاطمه زهرا سلام‌الله‌علیها فرمود: «یا اباالحسن! من چندان در میان این مردم نمی‌مانم. به زودی از میان این مردم می‌روم؛ یا علی! به خدا قسم من شب و روز می‌گریم تا اینکه به پدرم ملحق شوم حضرت امیر علیه‌السلام فرمود: «ای دختر رسول خدا! تو صاحب اختیاری؛ هر چه می‌خواهی همان را انجام بده» 🥀 از آن به بعد، موقعی که صبح می‌شد، فاطمه زهرا سلام‌الله‌علیها ، دست حسن و حسینش را می‌گرفت و از مدینه خارج می‌شد و در نزدیکی بقیع و قبور شهدا، مشغول گریه می شد. و إِذَا وَهَجَتْها الشَمسُ تَفيَّأَتْ بِظِلّ‌ِ أَراكَةٍ هُناك؛فَبَلَغَ ذلكَ الرَجُلَين فَقَطَعاها 🔻و وقتی که نزدیک ظهر شده و آفتاب سوزان می‌شد، به سایه درختی که در آن‌جا بود، پناه می‌بردند و آن جا می‌گریستند. اما وقتی که خبر آن درخت خشکیده و گریه‌های فاطمه زهرا و حسنین «علیهم‌السلام» به گوش اولی و دومی رسید، آن دو آمدند و آن درخت خشکیده را نیز قطع کردند. 🥀 روز دوم که فاطمه زهرا همراه حسنین «علیهم‌السلام» آمدند، دیدند که آن درخت را قطع کردند. پس در آن روز نشستند و زیر آفتاب سوزان گریه کردند. نزدیک غروب وقتی که امیرالمؤمنین علی علیه‌السلام به دنبال آن ها آمد. وقتی که حال آن ها اینگونه را دید،نگاه بی رمقی به طرف آسمان انداخت و فرمود: أَللّهمَّ أنتَ شاهدُ كُلِّ نَجوَى و مَوضعُ كُلّ شَكوى؛اللهمَّ إنّكَ تَرىٰ ما يُفعلُ بِآلِ نَبيّك و صَفيّك. ▪️خدايا تو شاهد هر نجوایی و شنونده هر شکوایی؛خدا تو خوب می‌بینی که این قوم چه بلاها بر سر عترت رسولت می‌آورند! ثُمّ صَنعَ ظِلالًَا مِن جَريدِ النَخلِ و سمّاهُ ب‍‌«بيت الأحزان».فجَعلَتْ تخرجُ إليه. 🔻سپس امیرالمومنین علیه السلام از آن به بعد با چوبه نخلی یک سایبانی برای آن ها درست کرد تا زیر سایه آن گریه کنند و نام آن را " بیت الاحزان " گذاشت. فَاتَّفقَ المنافقوُن و هَدَّمُوه،فَجعَلتْ تَخرُج إلى مَقابر الشُهداء و تُبكي. ▪️اما باز منافقین دست به دست هم دادند و آن را نیز خراب کردند. دیگر از آن روز به بعد، فاطمه زهرا همراه حسنین «علیهم‌السلام» بر سر قبور شهدا در بقیع می رفت و در آن جا تا شب گریه و زاری می‌کرد. 🥀 و وقتی که شب فرا می‌رسید، حضرت امیر علیه السلام می‌آمد و فاطمه زهرا سلام الله علیها را به منزل خود باز می‌گرداند. 📚الزهراء عليهاالسّلام في السنة و التاريخ و الأدب؛ ص ٥٤٢ 📚 موسوعة الکبری،ج۱۴ ص۱۸۹، به نقل از مجالس الاحزان(نسخه خطی) 📚بحارالانوار ج۴٣ ص١٧۴(با کمی اختلاف) ✍ظاهرا زهرا به احمد، جان به جانان می‌رود پشت پرده باطنا قرآن به قرآن می‌رود بین محرابش که مشغول عبادت می‌شود نور زهرایی او تا عرش رحمن می رود خادمان خانه‌اش خیل ملائک می‌شوند این کرامت ها مگر از یاد سلمان می رود؟! حرف حیدر که وسط باشد هزینه می‌دهد با تمام هستی اش زهرا به میدان می رود ننگ بر دنیا و بر اهلش که ناموس خدا وقت گریه کردنش تا بیت الاحزان می‌رود دست در دست پسرهایش به سختی فاطمه بر مزار حمزه با چشمان گریان می‌رود بانویی که قامتش مثل رسول الله بود در میان چادرش حالا چه پنهان می‌رود از فضای خانه مولا مشخص می‌شود دارد عمر یاس حیدر رو به پایان می‌رود ... @maghaatel
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔰 به سرشت من نوشتند، قبله‌ام «حسین» است ... در نقلی آمده است: 🗒 وقتی حضرت زینب کبری سلام‌اللّه‌علیها به سنی رسیدند که می‌توانستند مقابل پروردگار برای نماز بایستندند و دعا و قنوت و نماز به جای آوردند، 📋 کانَتْ لا تُقیمُ لِلصَّلاةِ بَعدَ اِتمامِ الاَذان، الّا بَعدَ النَظَرِ اِلیٰ وَجهِ اَخیها الاِمامِ الحُسین علیه‌السلام 🔻بعد از اذان، نماز را اقامه نمی‌کردند جز بعد از نظر به صورت برادرش حسین علیه السلام؛ 📚الخصائص الزینبیه،جزائری، ص٢۴٠ ✍ آنکه با عشق حسینی گشته همدم زینب است آنکه بر سّر شهادت بوده مَحرم زینب است آنکه شور افکنده با شور حسینی بر جهان از ازل خو کرده با صد محنت و غم زینب است آنکه نامش زین اَب خوانده رسول کردگار چون نگویم من صفای اسم اعظم زینب است دامن شیر خدا بین، شیر زن میپرورد در شهامت برتر از سارا و مریم زینب است آنکه اندر مجلس گردنکشان قد کرد عَلم چون حسین بر دشمنان یکدم نشد خم زینب است وصف زینب را ز من مشنو بیا در کربلا خود بین چون حامی ناموس عالم زینب است «مُنزوی» هرگز مزن بیهوده لافِ عاشقی این حسین تنها یک عاشق دارد آن هم زینب است ... @maghaatel
🔰 گوشه‌ای از مقام «زهد» و «توکل» عقیله بنی هاشم، زینب کبری سلام‌اللّه‌علیها ... طبق نقلی، امام سجاد علیه السلام فرمودند: 📋 إنَّها مَا ادَّخَرَت شَيئاً من يَومِها لِغَدِها أبَداً 🔻حضرت زينب کبری سلام‌اللّه‌علیها، هیچ‌گاه چيزي از امروز براي فرداي خود ذخیره نکرد. 📚وفیات الأئمّة عليهم السّلام ص ۴۴۱ 📚الصحیح من سیرة الإمام الحسین علیه‌السلام، ج۱۶ ص۶۰ ✍ گفتم از کوه بگویم قدمم می‌لرزد از تو دم می‌زنم اما قلمم می‌لرزد هیبت نام تو یک عمر تکانم داده‌ست رسم مردانگی‌ات راه نشانم داده‌ست پی نبردیم به یکتایی نامت زینب کار ما نیست شناسایی نامت زینب من در ادراک شکوه تو سرم می‌سوزد جبرئیلم همه ی بال و پرم می‌سوزد من در اعماق خیالم... چه بگویم از تو من در این مرحله لالم چه بگویم از تو چه بگویم؟! به خدا از تو سرودن سخت است هم علی بودن و هم فاطمه بودن سخت است چه بگویم که خداوند روایتگر توست تار و پود همه افلاک نخ معجر توست روبروی تو که قرآن خدا وا می‌شد لب آیات به تفسیر شما وا می‌شد آمدی شمس و قمر پیش تو سوسو بزنند تا که مردان جهان پیش تو زانو بزنند چشم وا کردی و دنیای علی زیبا شد باز تکرار همان سوره ی «اَعطینا» شد عشق عالم به تو از شوق مکرر می‌گفت به گمانم به تو آرام پیمبر می‌گفت: بی‌تو دنیای من از شور و شرر خالی بود جای تو زیر عبایم چقدر خالی بود @maghaatel
🔰 گوشه‌ای از کمالات توحیدی عقیله بنی هاشم، زینب کبری «سلام‌اللّه‌علیها» در سنین کودکی ... در نقلی آمده است: 📄 روزی حضرت زینب علیهاالسلام در دامن امیرالمؤمنین علی علیه السلام نشسته بودند؛ حضرت امیر علیه‌السلام کلام را القا می‌کردند به زینب کبری علیهاالسلام. 🔖 مولا علی علیه السلام به زینب کبری عليهاالسلام فرمودند: 📋 قُولِی وَاحد. 🔻 بگو یک. 📈 حضرت گفتند: یک. حضرت امیر علیه‌السلام فرمودند: 📋 قُولِی اِثنین 🔻 بگو دو. 🔖 زينب کبری علیهاالسلام فرمودند: 📋 ما اَقولُ اثنین بِلِسانٍ اَجریتُه بِالواحد. 🔹با زبانی که «یک» گفته ام، دو نمی گویم. در این هنگام حضرت امیرالمؤمنین علی علیه السلام او را بوسیدند. 📚شجره طوبی ج۲ص۳۹۲ ✍ عالم تمام ذره و خورشید، زینب است ویرانگر عمارت تردید زینب است بر محور محبت خورشید کربلا عباس ماه و حضرت ناهید، زینب است از جمله ی «تَقَبَّل» او می‌شود عیان کوه وقار و قله ی توحید زینب است کوفه خیال کرد علی روی منبر است اما به روی محملِ غم دید، زینب است در جمله ای ز مهدی زهرا رسیده است در مشکلات مایه ی امید زینب است از دام درد و غصه و غمها رها شدم هر دم دخیلِ بی بی مشکل گشا شدم قدّیسه ی مقدسه والا، دَخیلُکِ ای شمسه ی مشعشعه بالا، دخیلُکِ خانم نگاه کن چقدر زار آمدم ای مهربانی دل طاها، دخیلکِ بیچاره ام، فقیر و گرفتار و بی قرار آرامش درونی مولا، دخیلُکِ چشم مرا همیشه پر از اشک روضه کن ای کعبه ی مصیبت عظما، دخیلُکِ بانو، توجهی به پریشانی ام نما ای آسمان عاطفه، بارانی ام نما @maghaatel
🔰 فداکار، از همان کودکی... در نقلی آمده است: 🔹 روزى ميهمانى براى اميرالمؤمنين علیه‌السلام رسيد. آن حضرت به اندرون خانه آمده و فرمود: اى فاطمه، آيا طعامی برای میهمان در خانه وجود دارد؟ 🔸 صدیقه کبری سلام‌اللّه‌علیها فرمودند: فقط قرص نانى موجود است كه آن هم سهم دخترم زينب سلام‌اللّه‌علیها مى‌باشد. 🔹 زينب کبری علیهاالسلام، چشمانش را روی هم نهاده اما بيدار بود؛ لذا برخاست و فرمود: مادرجان! نان مرا براى ميهمان ببريد؛ من صبر مى‌كنم. 📚ریاحین الشریعه ج٣ ص۶۴ ✍نه فقط حلم و حیا زیور زینب بودند این دو یک جرعه‌ای از کوثر زینب بودند انبیایی که به توحید سفارش کردند بهره برده همه از منبر زینب بودند شمع نورانی دین بود و برادرهایش مثل پروانه به دور و بر زینب بودند نام زیبای حسین و حسن از روز نخست مشقِ انشا شده در دفتر زینب بودند صف به صف اهل ملک، بهر تقرب به خدا دست بر سینه، سر معبر زینب بودند پسر عوسجه و عابس و نُعمان و حبیب همه زانو زده در محضر زینب بودند بندگانی که مزیّن به کمالات شدند محو نورانیت عمه‌ی سادات شدند @Maghaatel
🔰 سیدالشهداء علیه‌السلام، قرآن را می‌بست و تمام قد به احترام زینب کبری سلام‌اللّه‌علیها قیام می‌نمود... ☘ در نقلی آمده است: أنّها دَخَلَتْ عَلَى الحُسين عليه السّلام و كانَ يَقرَأ القرآنَ، فَوضَعَ القرآنَ عَلَى الأرضِ، و قاَم لَها إجلالًا. 🔻 وقتی که زینب کبری سلام‌اللّه‌علیها بر امام حسین علیه‌السلام وارد می‌شد، در حالی که آن حضرت مشغول قرائت قرآن بود، قرآن را روز زمین گذاشته و به احترام او از جای خود قیام می‌نمود. 📚زینب الکبری علیهاالسلام،النقدی، ص۲۹ ☘ در نقلی دیگر نیر آمده است: هرگاه حضرت زینب کبری سلام‌اللّه‌علیها به دیدن برادرش امام حسین علیه.السلام مشرّف می‌شد، آن حضرت به خاطر جلالت خواهرش می‌ایستاد، و او را در جای خود می‌نشانید. 📚تحفة الحسینی، ص٣٩۴ @maghaatel
🩸نمی‌خواهم چشم نامحرمی به قد و بالای خواهرت زینب «سلام‌اللّه‌علیها» بیفتد... یحیی مازَنی گوید: 🥀 من در مدینه مدت بسیاری همسایه حضرت امیرالمومنین علی علیه السلام بودم، ولی به خدا سوگند هرگز زینب کبری سلام‌اللّه‌علیها را ندیدم و صدای او را هم نشنیدم. 📋 و كانَت اِذا اَرادتِ الخروجَ لِزيارةِ جدّها رسولِ اللّه تَخرجُ ليلاً و الحسنُ عن يَمينها و الحسينُ عن شِمالها و أميرُالمؤمنين اَمامُها ▪️هنگام زیارت جد بزرگوارش رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله شبانه از خانه بیرون می‌رفت؛ در حالی که برادرانش حسن و حسین علیهما‌السلام اطراف او و امیرالمؤمنین علی علیه‌السلام پیش رویش راه می رفتند. 🥀 وقتی به قبر مطهر رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله نزدیک می‌شدند، مولا علی علیه‌السلام جلو می‌رفت و نور چراغ را کم می‌کرد. 🥀 روزی امام حسن علیه‌السلام از امیرالمومنین علیه‌السلام درباره این کار سؤال کرد. مولا علی علیه‌السلام فرمود: 📋 أخشىٰ أن يَنظُرَ أحدٌ الى شَخصِ اُختكَ زَينب علیهاالسلام ▪️حسن جان! می‌ترسم چشم نامحرمی به قد و بالای خواهرت زینب سلام‌اللّه‌علیها بیفتد. 📚زينب الکبری،النقدی، ص۲۲ 📚وفیات الائمة عليهم‌السّلام ص۴۳۵ ✍ یا امیرالمومنین... نمی‌دانم چه گذشت بر شما در آن ساعتی که دخترتان در مجلس یزید به پاخاسته و خطاب به آن ملعون فرمود: 📜 أَ مِنَ الْعَدْلِ یَا ابْنَ الطُّلَقَاءِ تَخْدِیرُکَ حَرَائِرَکَ وَ إِمَاءَکَ وَ سَوْقُکَ بَنَاتِ رَسُولِ اللَّهِ سَبَایَا ▪️اى فرزند آزادشدگان [مكّه]! آيا اين، عدالت است كه كنيزان و زنانت را در پرده نگه مى‌دارى و دختران پيامبر خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله را به اسارت مى‌كشى! 📜 قَدْ هَتَکْتَ سُتُورَهُنَّ وَ أَبْدَیْتَ وُجُوهَهُنَّ تَحْدُو بِهِنَّ الْأَعْدَاءُ مِنْ بَلَدٍ إِلَی بَلَدٍ ▪️و حجاب‌شان را مى‌درى و سيماي‌شان را آشكار مى‌كنى و دشمنان، آنان را از اين شهر به آن شهر مى‌برند! 📜 وَ یَسْتَشْرِفُهُنَّ أَهْلُ الْمَنَاهِلِ وَ الْمَنَاقِلِ وَ یَتَصَفَّحُ وُجُوهَهُنَّ الْقَرِیبُ وَ الْبَعِیدُ وَ الدَّنِیُّ وَ الشَّرِیفُ ▪️و اهل هر منزل و آبادى، به تماشاى آنان مى‌آيند و دور و نزديك و شريف و پَست، صورت هاى آنان را مى‌بينند! 📚لهوف، ص۲۱۵ @maghaatel
🔰 رسول‌ خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله قنداقه زینب کبری سلام‌اللّه‌علیها را به دست گرفته و با صدای بلند گریه کردند ... در نقلی آمده است: 📄 چون که زینب کبری سلام‌اللّه‌علیها به دنیا آمد، رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله در سفر بودند؛ وقتی که بازگشتند به منزل فاطمه زهرا سلام‌الله‌علیها آمده و فرمودند: ای دختر من! دخترت را که به تازگی تولد یافته، برایم بیاور! 📋 فَلَمَّا أَحضَرَتْهَا أَخَذَهَا وَ ضَمَّهَا إِلَى صَدْرِهِ الشَّرِيف ▪️چون که قنداقه آن نازدانه را آورد، رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله آن را گرفتند و به سینه مبارک‌شان چسپاندند. 📋 وَ وَضَعَ خَدَّهُ الْمُنِيفِ إِلَى خَدِّهَا فَبَكَى بکاء عَالِياً وَ سَالَ الدَّمْعُ عَلَى مَحَاسِنِهِ ▪️سپس گونه مبارک را بر روی گونه آن طفل نوزاد نهاده و با صدای بلند شروع به گریه‌کردن نمودند؛ به گونه‌ای که اشک بر محاسن شریف آن حضرت جاری شد. 🥀 فاطمه زهرا سلام‌الله‌علیها با مشاهده این صحنه فرمودند: ای پدر جان! از برای چه گریه می‌کنید؟ خدا چشمانتان را نگریاند! رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله فرمودند: 📋 يَا بُنَيَّةُ يَا فَاطِمَةُ فَاعْلَمِي أَنَّ هَذِهِ الْبِنْتِ بَعْدَكَ وَ بَعْدِي ابْتَلَّت عَلَى البلایا وَ وَرَدَتْ عَلَيْهَا مَصَائِبُ شَتَّى و رَزايا أدهی ▪️ای دخترم ای فاطمه جان! بدان که این دختر بعد از تو و من، زندگی‌اش عجین با مصائب دردناک و بلاهای گوناگونی خواهد شد. 📚طراز المذهب،ج۱ ص۴۶ ✍با ورودت.. خانه‌ی ساقی چه زیباتر شده چشم‌های پنج‌تن... انگار.. بیناتر شده کیستی.. ای بهترین آئینه دار معرفت؟ باطلوعت هر دلی شیدا و شیداتر شده نام زینب بی گمان زیبنده ات باشد عزیز ذکر والایت را بنازم.. باز والاتر شده.. خاتم پیغمبران در روز میلادت گریست با نگاهی بر رخت چشمان طاها... تر شده گریه کردی تا که آرامت کند تنها حسین درد عشق تو یقین دارم مداواتر شده مثل مادر می‌شوی ام المصایب می‌شوی هر که می‌بیند تو را گوید... زهراتر شده نوکری کردن چه می ارزد در این دارالامان من به چشم خویش دیدم نوکر آقاتر شده @Maghaatel
🩸گریه بر حضرت زینب سلام‌اللّه‌علیها، ثواب گریه بر دو‌ « امام » را دارد ... در نقلی آمده است: 📄 به هنگام تولد زینب کبری سلام‌اللّه‌علیها ، وقتی که رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله از مصائب بی‌شمار آن بانوی مظلومه به فاطمه زهرا سلام‌الله‌علیها خبر داد، صدیقه کبری سلام‌اللّه‌علیها به گریه افتادند و سپس فرمودند: ای پدر جان! ثواب آن‌کس که بر وی و بر مصائب او بگرید چیست؟ 🔖 رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله فرمودند: 📋 یا بِضعَتی وَ قُرَّةُ عَيْنِي إِنَّ مَنْ بَكَى عَلَيْهَا وَ عَلَى مَصائبها يَكُونُ ثَوَابُ بُكَائِهِ كَثَوَابِ مَنْ بَكَى عَلَى أَخَوَيْهَا. 🔻 ای پاره تن و روشنی دیده من! همانا هر کس که بر زینب «سلام‌الله‌علیها» و بر مصائب او بگرید، ثواب گریستن او مانند اجر و ثواب کسی است که بر دو برادر او حسن و حسین علیهما‌السلام گریه کند. 📚طراز المذهب، ج۱ص۴۶ 📚وفیات الأئمه علیهم السلام ص۴۳۱ ✍السلام ای ملیکه‌ی دنیا السلام ای شفیعه‌ی عقبی السلام ای زلال تر از اشک السلام ای مطهر والا صد هزاران فرشته می‌خواهد تا کشد ناز دختر مولا قدری آهسته وحی نازل شد بر وجود مقدس طاها کلیات کلام حق گردد بی کم و بیش این چنین معنا واجب الاحترام شد زینب دختر ارشد کنیز خدا هرکه گِرید برای این دختر اجر آن می شود معادل با... گریه بر غربت امام حسن گریه بر داغ سیدالشهدا ... @Maghaatel
🔰 ملائکه آسمان به تحت فرمان حضرت عقیله سلام‌الله‌علیها ... در نقلی آمده است: 🥀 چون که اسيران آل الله را با صورت‌های برهنه وارد شهر شام کردند، یک نفر از اهل شام که نسبت به اهل‌بیت علیهم‌السلام محبت و شناختی داشت، به نزد امام زين العابدين علیه‌السلام آمد و خواست از مطلبى سوال بنمايد که هیبت و سَطوت امامت، مانع او شد. 🥀 پس به نزديك محمل زينب کبری سلام‌اللّه‌علیها خود را رسانيد و عرض كرد: اى بضعۀ فاطمۀ زهرا! مگر شما از آن اهل‌بيتی نيستيد كه عالم به طُفيل وجود شما و اجداد شما خلق شده است! متحيّرم كه اين حال چيست و اين گرفتاري از چه روي مي‌باشد! 🥀 در آن‌حال عقیله بنی هاشم زينب کبری سلام‌اللّه‌علیها با دستان مبارک‌شان به طرف آسمان اشاره‌ای کرد و فرمود: «اي‌مرد‍‍! اكنون تماشا كن جلالت قدر ما را در نزد خدای متعال» 🔖 آن‌مرد گويد: به آسمان نگاه كردم؛چنان لشكری در ميان زمين و آسمان ديدم كه شمارش را جز پروردگار،کسی نمی‌دانست؛ ديدم قُبّه‌ها و علَم‌ها بر تارك ايشان افراخته و در پيش روى این قافله ندا سر مي‌دادند: «بپوشيد ديده‌هاى خود را از حرمي که مَلك به‌ ایشان نامحرم است.» 📚ریاحین الشریعه، ج۳ ص۱۵۹، به نقل از مجالس المتقین،برغانی. ✍ تو کیستی؟ که عقل مجنون توست عشق به تو عاشق و مدیون توست تویی جگرگوشه‌ی آل کسا به درک تو عقلِ رسا، نارسا... چشم علی محو تماشای تو به جای پای فاطمه پای تو... تو بوده‌ای سنگ صبور همه تو برده‌ای فیض حضور همه... روی تو حسرتِ دل آفتاب موی تو شب ندیده حتّی به خواب خاک رهت به عرش پهلو زده پیش قدِ تو سرو زانو زده... نیست فلک به قدر، هم پایه‌ات ندیده همسایه‌ی تو سایه‌ات عمه‌ی ساداتی و زینِ اَبی عقیله‌ی هاشمیان زینبی ای تو، به هر غمی امید حسین کشته‌ی عشقی و شهید حسین «معنی» اگر ز خالق و رب یکی‌ست نام حسین و نام زینب یکی‌ست... @Maghaatel