#حضرت_زینب_علیهاالسلام
🔰 نوعی وصایت خاصّه حضرت زینب کبری سلاماللّهعلیها ...
احمد بن ابراهیم میگوید:
📖 در سال ۲۶۲ به خدمت حکیمه خاتون دختر امام محمد تقی و خواهر امام علی النقی علیهمالسّلام رسیدم و از پشت پرده با وی سخن گفتم، و از عقیده وی درباره امامت استفسار کردم.
📜 او هم یکایک ائمه را شمرد و از جمله حجة بن الحسن را نام برد. من گفتم: «خدا مرا فدای شما گرداند! آیا حجة بن الحسن را دیدهاید و از وی خبر دارید؟» گفت: «پدرش نامهای درباره او به مادرش نوشته بود و من از مادرش پرسیدم بچّه کجاست؟ گفت پنهان است.»
📑 من از حکیمه خاتون پرسیدم: «در غیاب او شیعیان به چه کسی پناه برند و مشکلات خود را نزد چه کسی حل کنند؟»
گفت: «نزد مادر امام حسن عسکری علیه گالسّلام بروند و از وی جویا شوند.»
🔖 من گفتم: «امام حسن عسکری علیهالسّلام در این وصیت که به زنی کرده، به چه کسی اقتدا کرده است؟ گفت:
📋 اقْتِدَاءً بِالْحُسَیْنِ بْنِ عَلِیٍّ علیه السلام وَ الْحُسَیْنُ بْنُ عَلِیٍّ أَوْصَی إِلَی أُخْتِهِ زَیْنَبَ بِنْتِ عَلِیٍّ فِی الظَّاهِرِ وَ کَانَ مَا یَخْرُجُ عَنْ عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ علیهماالسلام مِنْ عِلْمٍ یُنْسَبُ إِلَی زَیْنَبَ سَتْراً عَلَی عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ علیهما السلام.
🔻به حسین بن علی علیهماالسّلام اقتدا کرده است. چون آن حضرت روز عاشورا در ظاهر امر به خواهرش زینب دختر امیرالمؤمنین علیهالسّلام وصیت کرد. به طوری که علومی که از امام زین العابدین علیه السّلام ظاهر میگشت، به حضرت زینب علیهاالسّلام نسبت داده میشد و امام حسین علیهالسّلام برای حفظ جان فرزندش زین العابدین علیهالسّلام، آن علوم را به خواهرش وصیت کرده بود که بعدها به امام زین العابدین علیهالسّلام بدهد.
📚کمال الدین ج٢ص۴۵٩
@maghaatel
#حضرت_زینب_علیهاالسلام
🔰 زینب کبری سلاماللّهعلیها، محل رجوع حلال و حرام شیعیان...
در نقلی آمده است:
📋 كانت زينب لها نيابة خاصّة عن الحسين، و كان الناس يرجعون إليها في الحلال و الحرام حتّى برىء زين العابدين من مرضه.
🔻حضرت زینب علیهاالسلام نیابت خاصهای از طرف امام حسین علیه السلام داشت و شیعیان در مسائل حلال و حرام به او مراجعه کرده و از او میپرسیدند، تا اینکه حضرت امام سجاد علیه السلام بهبودی یافتند.
📚زينب الکبری للنقدی ص۳۶
📚زینب، ولیدة النبوة و الإمامة ص ١٣
@maghaatel
#امام_زمان_علیه_السلام
♦️ اگر شما هم با گریه و زاری، برای فرج ما دعا کنید، بلا و گرفتاریتان به پایان میرسد...
فَضل بن ابى قُرّه گوید:
از امام صادق عليه السّلام شنيدم که مي فرمودند:
خداوند وحى فرستاد به حضرت ابراهيم علیه السلام كه به زودى فرزندى براى تو متولد خواهد شد!
ابراهيم این را به ساره (همسرش) خبر داد؛ ساره گفت:
من پير زن هستم!
با اين وصف خداوند وحى فرستاد به سوى ابراهيم كه ساره به زودى فرزندى مىآورد و اولادش چهارصد سال گرفتار خواهند بود.
آنگاه حضرت فرمود:
چون گرفتارى بنى اسرائيل به طول انجاميد، چهل صبح رو به درگاه الهى آورده، به گريه و زارى پرداختند. خدا هم بموسى (و برادرش) هارون وحى فرستاد كه (با امداد غيبى) آنها را از شرّ فرعون نجات دهد و صد و هفتاد سال از چهارصد سال گرفتارى آنها را برداشت.
سپس امام ششم سلام اللّه علیه فرمود:
هَكَذَا أَنْتُمْ لَوْ فَعَلْتُمْ لَفَرَّجَ اللَّهُ عَنَّا فَأَمَّا إِذْ لَمْ تَكُونُوا فَإِنَّ الْأَمْرَ يَنْتَهِي إِلَى مُنْتَهَاهُ.
🔹 همچنين شما هم اگر مثل بنى اسرائيل در درگاه خداوند به گريه و زارى بپردازيد؛ خداوند فرج ما را نزديك خواهد كرد. اما اگر چنين نباشيد، اين سختى تا پايان مدتش خواهد رسيد.
📚تفسير العياشي ج٢ص١۵۴
@maghaatel
#معارف_فاطمی
#معارف_حسینی
#مصائب_رأس_مطهر
◼️ نحوه ملاقات جگرسوز فاطمه زهرا با سیدالشهداء عَلَيْهِماالسَّلَام در صحرای قیامت...
رسول خدا «صلی الله علیه و آله» در روایتی فرمودند:
چون روز قیامت شود فاطمه زهرا «سلاماللهعلیها» در میان جمعی از زنان خویشاوندش وارد محشر میشود.
پس به او خطاب میگردد:
به بهشت در آی.
اما فاطمه زهرا (سلاماللهعلیها) میفرماید:
لَا أَدْخُلُ حَتَّی أَعْلَمَ مَا صُنِعَ بِوَلَدِی مِنْ بَعْدِی
▪️ به بهشت نمی روم تا اینکه بدانم پس از من با فرزندم چه کردند.
پس خطاب میرسد:
انْظُرِی فِی قَلْبِ الْقِیَامَةِ فَتَنْظُرُ إِلَی الْحُسَیْنِ صَلَوَاتُ اللَّهِ عَلَیْهِ قَائِماً لَیْسَ عَلَیْهِ رَأْسٌ
▪️به قلب محشر نظر کن. وقتی که فاطمه زهرا «سلام الله علیها» نگاه میکند و فرزندش حسین علیه السلام را میبیند که بی سر ایستاده است.
فَتَصْرُخُ صَرْخَةً فَأَصْرُخُ لِصُرَاخِهَا وَ تَصْرُخُ الْمَلَائِکَةُ لِصُرَاخِنَا
▪️در این هنگام فریادی میکشد و من هم از فریاد او فریاد بر میکشم، و همه فرشتگان از شیون ما ناله و فریاد بر میآورند.
📚ثواب الاعمال: ص ٢١۷
📚بحارالانوار ج ٧، ص ١٢٧
@maghaatel
#امام_زمان_علیه_السلام
♦️ هر شیعه باید خود را برای قیام امام زمان علیه السلام، آماده کند؛ و لو با یک تیر...
ابو بصیر گوید:
امام صادق علیه السلام فرمودند:
لَیُعِدَّنَّ أحَدَکُم لِخُرُوجِ القائِمِ وَ لَو سَهماً،
🔹هریک از شما باید خود را برای خروج قائم آماده کند هر چند با یک تیر.
فَإِنَّ اللهَ تَعالی إذا عَلِمَ ذلِکَ مِن نیَّتِهِ رَجَوتُ لِأَن یُنسیءَ في عُمُرِهِ، حَتّی یُدرِکَهُ
🔹که خدای تعالی هرگاه از نیّت او آن را بداند امیدوارم که در عمر او تأخیر اندازد تا آنکه قائم را درک کند [و از یاران و یاوران او باشد].
📚 غیبت نعمانی ص۴۴۴
@maghaatel
#امام_زمان_علیه_السلام
#معارف_حسینی
♦️ لَا خَیرَ فِی العَیشِ بَعدَ الْحُسَیْنِ عَلَيْهِ السَّلَام...
ابن قولویه از حلبی نقل کرده است که: امام صادق علیه السلام به من فرمود:
روزی که امام حسین علیه السلام کشته شد، اهل بیت ما در مدینه صدای گوینده ای را شنیدند که ندا میداد:
الیَوم نَزَلَ البلاءُ عَلَی هذِهِ الأَمَّةِ فَلا یَرَون فَرَحاً حَتَّی یَقُومَ قائِمُکُم فَیَشفِیَ صُدُورَکُم وَ یَقتُلَ عَدُوَّکُم وَ یَنالَ بِالوترِ أوتاراً
🔹بلا بر این امت فرود آمد و خوشی نخواهند دید تا روزی که قائم شما قیام کند و اندوه از دل شما برگیرد و دشمن شما را به کیفر رساند، و در برابر خونی که ریخته شده خون ها بریزد.
📚کامل الزیارات ص ۵۵٣
@maghaatel
#معارف_فاطمی
♦️ امام زمان علیه السلام، با نام مادرشان حضرت زهرا علیهاالسلام عنایت میکنند...
مرحوم آية اللّٰه، سيّد محمّد حسن میرجهانی (صاحب کتاب شریف "جُنَّةُ العَاصِمَة") گوید:
مدتّها بود كه به پادرد شدیدی گرفتار شده، و با همهٔ تلاش و كوشش و مراجعه به پزشكان جديد و أطبّاى قدیم، راه به جایی نبرده، و از فشار بیماری نقرس و سیاتیک (كه آن روزها « عرق اْلنساء » نام داشت) دیگر جانم به لب رسیده بود.
روزی برخی از دوستان نزدم آمدند و مرا به شیروان خراسان بردند و به هنگام بازگشت بود كه در قوچان توقّف نموده، و به زیارت امامزاده ابراهیم علیه السلام در خارج از شهر قوچان رفتیم.
از آنجایی كه هوائی لطیف و منظرهٔ جالبی داشت، دوستان پیشنهاد كردند كه آن روز نهار را در آنجا بمانیم و اینجانب هم پذیرفتم. آنان مشغول تهیّهٔ غذا شدند و من برای تجدید وضو به سوی رودخانه ای كه از نزدیک امامزاده میگذشت رفتم. فاصله تا رودخانه برای من زیاد بود، اما آهسته آهسته خود را تا آنجا كشیدم، و تجديد وضو نمودم، و در كنار رودخانه نشسته و به تماشای مناظر زیبا و دل أنگیز طبیعت پرداختم.
ناگاه دیدم یک سید نورانی به سویم آمدند، و پس از سلام، همانند دوستی بسیار نزدیک گفتند: فلانی شما هستید؟ گفتم: آری، شما؟ گفتند
با این كه أهل دعا و دوا هستی هنوز پای خود را معالجه نكرده ای؟
گفتم: تاكنون كه نشده است، پرسیدند: دوست داری درد پا و بیماریت را معالجه كنم؟ گفتم: چرا كه نه؟
نزدیكتر آمدند و در كنار من نشستند، و از جیب خود چاقوی كوچكی بیرون آوردند، و با به زبان آوردن نام مادرم فاطمه، نوک چاقو را بر أوّل نقطهٔ درد نهادند، و تا تا پشت پا و انتهای موضع درد كشیدند و فشار دادند، از شدّت درد كمی فریاد كشیدم و گفتم: آخ، چاقو را برداشتند و گفتند: خوب شدی، برخیز.
به پا خاستم و دست به عصا بردم كه مثل همیشه با عصا حركت كنم كه ایشان عصا را از من گرفتند و به آن سوی رودخانه أفكندند، به خود آمدم دیدم عجب گویی پایم سالم است و هیچ أثری از درد نیست، پرسیدم: شما اینجا چه میكنید؟ با اشاره به أطراف، فرمودند: من در همین قلعهها هستم، گفتم: پس من كجا میتوانم شما را ببینم؟ فرمودند: تو آدرس مرا نخواهی دانست، امّا من آدرس شما و منزلتان را دانم كجاست، و درست و دقیق باز گفتند، و فرمودند: هرگاه مقتضی باشد نزد شما خواهم آمد و آنگاه از من دور شدند.
در همین گیر و دار دوستان از راه رسیدند و گفتند: پس عصایت كو؟ گفتم: آقا را دریابید! امّا هرچه جستجو كردند اثری از آقا نیافتند...
📚کرامات اْلصّالحین، ص ۱۱۴
@maghaatel
#معارف_فاطمی
♦️ از حقوق اهلبیت "علیهم السلام" بر گردن شیعیان، دعا برای انتقام از قاتلین حضرت زهرا "سلاماللهعلیها" بعد از هر نماز واجب...
یکی از تعقیبات تمامی نماز های واجب دعای ذیل است که امام صادق علیه السلام به نقل کتاب جمال الصالحین و صحیفه مهدیه، فرمودند:
همانا از حقوق ما بر شيعيان ما اين است كه بعد از هر نماز واجب دست هايشان را بر چانه گذاشته و سه مرتبه بگويند:
يا رَبَّ مُحَمَّدٍ عَجِّلْ فَرَجَ الِ مُحَمَّدٍ،
يا رَبَّ مُحَمَّدٍ إِحْفَظْ غَيْبَةَ محمد
يا رَبَّ مُحَمَّدٍ إِنْتَقِمْ لِابْنَةِ مُحَمَّدٍ عليهما السلام
🔹 اى پروردگار محمّد؛ فرج و گشايش امور آل محمّد را تعجيل فرما ؛
اى پروردگار محمّد؛ محافظت كن( دين را) درغيبت مُحَمَّدٍ،
اى پرودگار محمّد؛ انتقام دختر محمّد عليهماالسلام را بگير...
📚 صحیفه مهدیه ص٢١٠
@maghaatel
#مصائب_هجوم_به_بیت_ولایت
🩸بخشی از نامه عمر به معاویه که مصائب در و دیوار را در آن ذکر میکند...
در نامه ای که عمر به معاویه نوشت، خودش اعتراف به ظلم و جنایت هایی که در حق صدیقه کبری علیها السلام روا داشت، حکایت کرد که:
🥀 ... به سمت خانه علی علیه السلام رفتم و میخواستم او را با گفتگو از خانه اش بیرون بیاورم. کنیزشان فضه آمد، من به او گفتم: به علی بگو: برای بیعت با ابوبکر خارج شود؛ زیرا مسلمانان با او بیعت کرده اند.
🥀 فضه گفت: امیر مؤمنان علیهالسلام مشغول اند. من گفتم: این سخنان را رها کن و به علی بگو: خارج شود وگرنه خود داخل شده و او را به زور خارج میکنم، در این هنگام فاطمه علیهاالسلام جلو آمد و پشت در ایستاد و گفت: ای گمراهان دروغ گو! چه میگویید؟ و چه میخواهید؟
🥀 من گفتم: ای فاطمه! فاطمه گفت: ای عمر! چه میخواهی؟ من گفتم: پسرعمویت را چه شده است که تو را برای جواب دادن فرستاده و خود پشت پرده نشسته است؟
🥀 فاطمه سلاماللهعلیها به من گفت: سرکشی تو ای بدبخت، مرا جلو فرستاد تا حجت را بر تو و هر شخص گمراه تمام کند. گفتم: سخنان یاوه و دروغهای زنان را رها کن و به علی بگو خارج شود. او گفت: نه دوستی است و نه کرامتی!، آیا مرا با حزب شیطان میترسانی ای عمر؟! و حال آنکه حزب شیطان ضعیف است.
🥀 من گفتم: اگر خارج نشود هیزم زیادی میآورم و اهل خانه و هر کس را که داخل آن هست به آتش میکشم، یا اینکه علی برای بیعت آورده شود.
🥀 و تازیانه قنفد را گرفتم و زدم و به خالد بن ولید گفتم: تو و مردان ما به سرعت هیزم جمع کنید. و گفتم: من آتش را روشن میکنم. فاطمه سلاماللهعلیها گفت: ای دشمن خدا و دشمن رسول خدا و امیرمؤمنان.
📋 فَضَرَبَتْ فَاطِمَةُ یَدَیْهَا مِنَ الْبَابِ تَمْنَعُنِی مِنْ فَتْحِهِ فَرُمْتُهُ فَتَصَعَّبَ عَلَیَّ فَضَرَبْتُ کَفَّیْهَا بِالسَّوْطِ فَأَلَّمَهَا، فَسَمِعْتُ لَهَا زَفِیراً وَ بُکَاءً
▪️و فاطمة علیهاالسلام دستش را بر در گذاشته و نمی گذاشت در را باز کنم. با تازیانه بر دستان او زدم و او درد کشید، و شنیدم که گریه و ناله میکرد،
📋 فَکِدْتُ أَنْ أَلِینَ وَ أَنْقَلِبَ عَنِ الْبَابِ فَذَکَرْتُ أَحْقَادَ عَلِیٍّ وَ وُلُوعَهُ فِی دِمَاءِ صَنَادِیدِ الْعَرَبِ، وَ کَیْدَ مُحَمَّدٍ وَ سِحْرَهُ، فَرَکَلْتُ الْبَابَ وَ قَدْ أَلْصَقَتْ أَحْشَاءَهَا بِالْبَابِ تَتْرُسُهُ،
▪️و نزدیک بود که دلم برایش بسوزد و از در برگردم، در این هنگام کینههای علی و ولع او در ریختن خون قهرمانان عرب و نیرنگ محمد (صلی الله علیه و آله) و جادوی او یادم افتاد، و با لگد بر در زدم، درحالی که فاطمه بر در تکیه کرده و اجازه نمی داد باز شود
📋وَ سَمِعْتُهَا وَ قَدْ صَرَخَتْ صَرْخَةً حَسِبْتُهَا قَدْ جَعَلَتْ أَعْلَی الْمَدِینَةِ أَسْفَلَهَا، وَ قَالَتْ: یَا أَبَتَاهْ! یَا رَسُولَ اللَّهِ! هَکَذَا کَانَ یُفْعَلُ بِحَبِیبَتِکَ وَ ابْنَتِکَ، آهِ یَا فِضَّةُ! إِلَیْکِ فَخُذِینِی فَقَدْ وَ اللَّهِ قُتِلَ مَا فِی أَحْشَائِی مِنْ حَمْلٍ،
▪️و شنیدم که چنان فریادی زد که گمان کردم مدینه زیر و رو شد، و گفت: پدرجان، ای رسول خدا، این گونه با دخترت و حبیبه ات رفتار میکند، آه ای فضه، مرا دریاب، به خدا قسم، بچهام در شکمم کشته شد.
📋 وَ سَمِعْتُهَا تَمْخَضُ وَ هِیَ مُسْتَنِدَةٌ إِلَی الْجِدَارِ، فَدَفَعْتُ الْبَابَ وَ دَخَلْتُ فَأَقْبَلَتْ إِلَیَّ بِوَجْهٍ أَغْشَی بَصَرِی، فَصَفَقْتُ صَفْقَةً عَلَی خَدَّیْهَا مِنْ ظَاهِرِ الْخِمَارِ فَانْقَطَعَ قُرْطُهَا وَ تَنَاثَرَتْ إِلَی الْأَرْضِ
▪️و شنیدم که از درد زایمان مینالد و او به دیوار تکیه کرده بود، من در را باز کردم و داخل خانه شدم و فاطمه با چهره ای که جلوی چشمانم را گرفت جلو آمد، من از روی روبند او، سیلی بر دو گونه او زدم که گوشواره اش پاره شد و بر زمین افتاد.
📚بحارالانوار ج ٣٠ ص٢٨٧
@maghaatel
#مصائب_هجوم_به_بیت_ولایت
🩸 یابن أبي طالب! اگر خارج نشوی، خانه را روی سرتان آتش میزنم...
عمر گفت: هر چه زودتر هیزم جمع کنید.
پس عمر همراه قنفذ و سربازانش به سمت خانه علی علیه السلام حرکت کردند. اُبیّ بن کعب گوید:
📋 ﻓﺴَﻤﻌﻨﺎ ﺻَﻬﻴﻞَ ﺍﻟﺨَﻴﻞِ ﻭ ﻭَقعَقةَ ﺍﻟﻠَّﺠﻢ
▪️ما صدای پای اسب ها و سربازان و شمشیر هایشان را شنیدیم و از خانه هایمان خارج شدیم تا به در خانه علی علیهالسلام رسیدیم.
📋 وَ ﻛﺎﻧَﺖ ﻓﺎﻃﻤﻪ ﻋﻠﻴﻬﺎﺍﻟﺴﻠﺎﻡ ﻗَﺎﻋﺪةً ﺧَﻠﻒَ ﺍﻟﺒﺎﺏِ، ﻓﻠَّﻤﺎ ﺭَﺃَﺗْﻬﻢ ﺃَﻏﻠَﻘَﺖّ ﺍﻟﺒﺎﺏَ ﻓﻲ ﻭُﺟﻮﻫِﻬﻢ ﻭ ﻫِﻲَ ﻟﺎ ﺗَﺸُﻚّ ﺃَﻥْ ﻟﺎ ﻳُﺪﺧﻞَ ﻋﻠﻴﻬﺎ ﺍﻟّﺎ ﺑِإِﺫﻧﻬﺎ
▪️فاطمه زهرا سلام الله علیها پشت در نشسته بود و همینکه که دید عمر همراه سپاهیانش نزدیک شدند، در خانه را به رویشان بست و شکی نداشت که این ها بدون اذن به خانه اش وارد نمی شوند.
📋 ﻓَﻘﺮَﻋﻮﺍ ﺍﻟﺒﺎﺏَ ﻗَﺮﻋﺎً ﺷﺪﻳﺪﺍً
▪️آنها آمدند و در خانه را محکم کوبیدند؛ و صدایشان را بالا بردند و اهل خانه را با جملات گوناگون به بیعت با ابوبکر دعوت کردند.
عمر فریاد زد:
📋 ﻳَﺎﺑﻦَ أﺑﻲ ﻃالب ! ﺍِﻓﺘَﺢِ ﺍﻟﺒﺎﺏَ ﻭﺍﻟﻠﻪِ ﻟَﺌِﻦْ ﻟَﻢ ﺗَﻔﺘﺤﻮﺍ ﻟﻨُﺤﺮﻗَﻨَّﻪ ﺑِﺎﻟﻨّﺎﺭ
▪️ای پسر ابوطالب! در را باز کن و الا خانه را آتش می زنیم.
📚 الهجوم علی بیت فاطمه سلام الله علیها ص١١٧
@maghaatel