eitaa logo
معارف و مقاتل آلُ الله
11.6هزار دنبال‌کننده
6 عکس
15 ویدیو
1 فایل
✅فضائل 📜تاریخ‌ 🩸مقاتل اهل‌البیت علیهم‌السلام 📚همه مطالب با ذکر منابع📚 🔻خادم کانال: @jaanamhosein (پژوهشگر در حوزهٔ حدیث و مقتل - قم مقدسه) ⚫ کانال فهرست مقاتل👈 @Maghaatel2 📌همین کانال در تلگرام👈 https://t.me/maghaatel
مشاهده در ایتا
دانلود
⚫️ فهرستِ لینک‌دار مصائب و مقاتل حضرت بیرون‌کشاندنِ إمام صادق علیه‌السلام از خانه و دواندنِ آن حضرت در پیِ مرکب | گریز به روضه اسارت آل اللهآتش زدن خانه إمام صادق علیه‌السلام و راه رفتن آن حضرت در بین آتش | گریز به آتش کشیدن خیمه‌های عاشوراتداعی غروب عاشورا و آتش زدن خیمه‌ها به هنگام آتش زدن خانه إمام صادق علیه‌السلام | حال و روز زنان و فرزندان إمام علیه‌السلام به هنگام آتش زدن خانه حضرتشمشیر کشیدن منصور دوانیقی به قصد کشتنِ إمام صادق علیه‌السلام و منصرف شدن او | گریز به گودال قتلگاه نحیف‌شدنِ بدن مبارک إمام صادق علیه‌السلام در ساعات پایانی عمر | گریز به روضه حضرت زهرا سلام‌الله‌علیها جگر امام صادق علیه‌السلام در اثر زهر، پاره پاره شد | گریز به روضه إمام حسن مجتبی علیه‌السلامحاضر کردن شراب بر سر سفره امام صادق علیه‌السلام | گریز به مجلس شراب یزید و...آوردن طفل شیرخوار در مجلس روضه امام صادق علیه‌السلام و گریهٔ شدید آن حضرت و اهل خانه...امام صادق علیه‌السلام با روضه اسارت آل الله از حال می‌رفتند... | گوشه‌ای از اسرار گودال قتلگاهروایت : نُوحُوا عَلَی الحُسین علیه‌السلام... @Maghaatel
🩸 چیزی جز پوست و استخوان از امام صادق علیه‌السلام باقی نمانده بود ... در نقلی آمده است: 🥀 در ساعات پایانی عمر شریف امام صادق علیه‌السلام وارد بر آن حضرت شدم؛ 📋 وَ قَدْ ذَبَلَ فَلَمْ یَبْقَ إِلَّا رَأْسُهُ. ▪️دیدم بدن مبارک حضرت، آن‌چنان آب رفته است که جز یک سَر ، از آن بدن چیزی باقی نمانده بود. 🥀 با دیدن این حالت، گریه‌ام گرفت؛ حضرت به من رو کردند و فرمودند :برای چه گریه می‌کنی؟ عرضه داشتم: 📋 لَا أَبْکِی وَ أَنَا أَرَاکَ عَلَی هَذِهِ الْحَالِ ▪️چگونه گریه نکنم در حالی که شما را با این حال می‌بینم؟!(۱) ؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛ ➖ در روایتی دیگر حسن بن زیاد گوید: 🥀 در ساعات پایانی عمر شریف امام صادق علیه‌السلام خدمت آن حضرت رسیدم، 📋 فَوَجدتُهُ عَلَی سَریرٍ مُستَلقیاً علیه، و ما بینَ جِلدِهِ و عَظُمِهِ شَیءٌ ▪️دیدم که آن حضرت بر روی تختی به پشت خوابیده‌اند و چیزی بین پوست و استخوان آن حضرت دیگر باقی نمانده بود.(۲) ✍ آه یا إمام صادق... دست خودمان نیست... چه کنیم که این حال و روز شما و این عبارت‌هایی که درباره وضعیت جسم شریف‌تان نَقل کرده‌اند، دل ما را پشت درِ خانهٔ مادرِ غمدیده‌ای کشیده است، که خودتان حال و روز آن مادر را اینگونه برای ما شرح داده‌اید: 📜 وَ نَحَلَ جِسْمُهَا وَ ذَابَ لَحْمُهَا وَ صَارَتْ کَالْخَیَالِ... ▪️آن‌چنان جسم شریف فاطمه زهرا سلام‌الله‌علیها نحیف شده بود و گوشت و پوست بدنش آب گشته بود که جز یک شَبَه از فاطمه زهرا سلام‌الله‌علیها، چیزی باقی نمانده بود.(۳) ➖ و یا در جای دیگر فرمودید: 📜 أَنَّهَا مَا زَالَتْ بَعْدَ أَبِیهَا مُعَصَّبَةَ الرَّأْسِ نَاحِلَةَ الْجِسْمِ مُنْهَدَّةَ الرُّکْنِ بَاکِیَةَ الْعَیْنِ مُحْتَرِقَةَ الْقَلْبِ یُغْشَی عَلَیْهَا سَاعَةً بَعْدَ سَاعَةٍ ▪️فاطمه زهرا سلام‌الله‌علیها بعد از شهادت پدر بزرگوارش، دائمًا سر خود را می‌بست؛ جسمش نحیف شده بود؛ قوت خود را از دست داده بود؛ چشمانش گریان بود؛ قلبش آتش گرفته بود و پیاپی از حال می‌رفت...(۴) 📚 منابع: (۱)مشکاة الأنوار،طبرسی،ص۴۰ (۲)مدینة المعاجز،بحرانی، ج۶ ص۳۰ (۳)دعائم الاسلام، ج۱ ص۲۳۲ (۴)بحارالانوار،مجلسی، ج۴۳ ص۱۸۴ ✍ صدا زدم سر سجاده ی دعا، زهرا چرا که هست به ما حجت خدا زهرا همینکه ناله زدم یاد روضه ها، زهرا میان شعله، درِ خانه سوخت، یا زهرا به روی آتشِ برخاسته میان حریم قدم زدم که بدانند أنا ابنُ ابراهیم گرفته‌اند دَم سجده‌ام، مجالم را به ناسزا چه بهم ریختند حالم را کسی نکرد مراعات سن و سالم را گرفته‌اند به سُخره، قَدِ هِلالم را؟! به من مجال ندادند قدر یک نفسی میان نافله، سجاده را کشید کسی تمام شهر به ما ظلم بی عدد کردند به یکدگر سر این ظلم ها مدد کردند چرا عبای مرا زیر پا لگد کردند؟! چقدر با منِ شیخ الائمه بد کردند رفیق های پُر از ادعا کجا بودند؟! زمان واقعه، شاگردها کجا بودند؟! شدم زمان تهاجم عذاب، مثل علی زمانه بر سر من شد خراب، مثل علی غمم به سینه شده بی حساب، مثل علی دو دستِ بسته میان طناب، مثل علی چقدر مثل علی ماتمم شد اما نه فقط زدند مرا با لگد، زنم را نه به پشت اسب، شبانه دوانده اند مرا به روی خاک به کینه کشانده اند مرا شبیه آینه بودم، شکانده اند مرا به یاد داغ رقیه رسانده اند مرا مرا میان گذرگاه، کو به کو بردند چقدر داد کشیدند و آبرو بردند اگرچه سوختم از غصه، خون جگر نشدم به آتش غم فرزند، شعله ور نشدم عذاب، با غم جان کندنِ پسر نشدم کنار کاظم خود، مثل محتضر نشدم به یاد داغ و عزای حسین نوحه کنید تمام عمر برای حسین نوحه کنید خودم اسیر شدم، خواهرم اسیر نشد کسی به نیت نیزه زدن اجیر نشد چنان حسین کسی زیر دشنه، پیر نشد نصیب پیکر من تکه ای حصیر نشد زدند بعد کشاکش برای پیرهنش هزار و نهصد و پنجاه ضربه بر بدنش @Maghaatel
🩸پاره‌های جگر امام صادق علیه‌السلام، در اثر زهر، از دهان مبارکش، قطعه قطعه بیرون می‌آمد... در نقلی آمده است: 🥀وقتی‌که منصور دوانیقی ملعون،‌ به وسیله انگور یا انار، سمّ به إمام صادق علیه‌السلام خورانْد، آن سمّ، چنان قوی بود که وقتی که آن حضرت مقداری از آن انگور یا انار مسموم را خوردند، 📋 فَجَعلَ يَجودُ بِنَفسِهِ وَ قَد اِخضَرَّ لَونُهُ ▪️در حال جان دادن بودند و از درد، به خود می‌پیچیدند و رنگ مبارک حضرت،‌ گوئیا سبز شده بود. 📋 وَصارَ یَتَقَیَّأُ کَبِدَهُ قِطَعاً قِطَعاً ▪️و پاره های جگر آن حضرت، قطعه قطعه از دهان مبارکش بیرون می‌آمد. 📚کتاب الوفیات، ج۲، ص۲۴۸. ✍ جگری شعله شد و سوخت و خاکستر شد شمع خاموش شد از باد و گُلی پرپر شد باز هم زهر نشست و بدنی گشت کبود باز یاسی به زمین ریخت و نیلوفر شد مو سفیدی به زمین خورد و به او خندیدند پیرمردی زِ نَفَس ماند و کمانی‌تر شد خانه‌ی سوخته را بارِ دگر سوزاندند باز تکرارِ غمِ آتش و دود و دَر شد همه بر مرکب و من در پِیِ شان رویِ زمین پشتشان آه فقط ناله‌یِ من مادر شد دستِ من بسته و از داغِ غمت اُفتادم یادِ دستت که به دنبالِ علی پَرپر شد یادِ دستان یتیمی که به اُمید پدر بِین زنجیر تَرَک خورد و کمی لاغر شد گوشواره , گُلِ سر رفت زِ یادش اما در عوض روضه‌ی او غارت انگشتر شد @Maghaatel
🔘 یکی از معجزات عجیبی که به هنگام تخریب قبر مطهر سیدالشهداء علیه‌السلام رُخ داد... در زمان متوکل ملعون و به دستور او، به جهت تخریب، بار‌ها به طرف قبر مطهر سیدالشهداء علیه‌السلام رفتند و معجزه‌ها در این واقعه دردناک اتفاق افتاد... 🔻در یکبار، که ابراهیم دیزَج ملعون با غلامانش به طرف قبر مطهر حرکت کردند، خود آن ملعون می‌گوید: ➖من شب وارد نينوا شدم گروهى از كارگران با بيل و كلنگ با ما بودند. من جلو غلامان و ياران خود رفتم و دستور دادم تا قبر حسين علیه‌السلام را خراب كنند و زمين آن را شخم بزنند. سپس خودم به علت خستگى مسافرت خوابيدم. ➖ناگاه غوغاهائى شديد و صداهائى بلند به گوشم خورد و از خواب پریدم. من در حالى كه ترسان بودم، برخاستم و به‌غلامان خود گفتم: شما را چه شده است؟ گفتند: موضوع عجيبى رخ داده است! ➖گروهى در موضع قبر حسين علیه‌السلام هستند كه بين ما و قبر حائل شده اند و ما را تير باران ميكنند. من با آنان برخاستم تا موضوع را بررسى نمايم. ديدم همان طور است كه آنان ميگويند. من به غلامان خود گفتم: ارْمُوهُمْ فَرَمَوْا فَعَادَتْ سِهَامُنَا إِلَیْنَا فَمَا سَقَطَ سَهْمٌ مِنَّا إِلَّا فِی صَاحِبِهِ الَّذِی رَمَی بِهِ فَقَتَلَهُ 🔹آنان را تير باران كنيد! وقتى شروع به تير باران كردند آن تيرهاى بسوى خود ما باز ميگشتند. هيچ تيرى بر نمي‌گشت مگر اينكه به تير انداز خود اصابت مي‌كرد و او را مي‌كشت. 📚الأمالی،شیخ‌طوسی،ص۴۸۷ ✍ این ماجرا را خواندم و اینگونه دردِدل نوشتم: کاش بارانِ پُر از تیرِ عَدو برمی‌گشت کربلا هر چه بلا بود، از او برمی‌گشت... در آن ساعتی که مقاتل نوشته‌اند: ... وأمَرَ [الشمرُ] الرُّماةَ أن يَرموهُ، فَرَشَقوهُ بِالسِّهامِ حَتّى صارَ كَالقُنفُذِ ▪️شمر ملعون وقتی که دید به هیچ‌گونه نمی‌تواند سیدالشهداء علیه‌السلام را از پا بیندازد، به تيراندازان دستور داد: حسین (علیه‌السلام) را تيرباران كنید... از زمین و آسمان، آن‌قدر تیر به سمت آن حضرت آمد که بدن مبارکش مانند خارپُشت شده بود... 📚الارشاد،شیخ مفید،ج۲ ص۱۱۱ @maghaatel
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🩸 زائر حضرت معصومه «سلام الله علیها»، گوئیا زائر کربلاست... مرحوم علامه میرزا محمد تنکابنی (متوفای ۱۳۰۲ ه‌ق) در «رِسالَةٌ فاطِمِیَّة» روایتی را از امام رضا علیه‌السلام نقل می‌کند که حضرت فرمودند: 📋 مَن زارَ فاطِمَةَ بِقُم فَکَأنّما زارَ الحُسَینَ بِکَربَلا 🔹اگر کسی فاطمه (معصومه) علیهاالسلام را در «قم» زیارت کند، مانند این است که امام حسین علیه‌السلام را در «کربلا» زیارت کرده است. 📚رِسالَةٌ فاطِمِیَّه(نسخه‌خطی)،تنکابنی، ص۴. @maghaatel
🔰 پدرش فدایش شود... پدرش فدایش شود... پدرش فدایش شود.... مرحوم آیت الله مُستنبط از کتاب «کشف اللَّئالی» نوشته صالح بن عَرندُس، عالم شیعی قرن نهم چنین نقل می‌کند: 🔹 در زمان امام کاظم علیه‌السلام روزی جمعی از شیعیان برای دریافت پاسخ پرسش‌های خود، به مدینه وارد شدند تا به محضر ایشان برسند. آن حضرت در مسافرت بود. با توجه به اینکه آنها ناگزیر بودند زود بازگردند، پرسش‌های خود را نوشتند و به افراد خانواده امام کاظم علیه‌السلام تحویل دادند تا در سفر بعد، پاسخ خود را دریافت کنند. 🔸 مدتی بعد، هنگام خداحافظی دیدند حضرت معصومه علیهاالسلام (که در سنین خردسالی بودند) پاسخ پرسش‌های آنها را نوشته و آماده کرده است. آنها شادمان شدند و آن پاسخ‌ها را دریافت کردند و ره سپار وطن شدند. 🔹 در مسیر راه به امام کاظم علیه‌السلام برخوردند و ماجرا را برای آن حضرت بازگو کردند. امام کاظم علیه السلام آن نوشته را از آنها طلبید و مطالعه کرد. پس از آنکه إمام علیه‌السلام درستی پاسخ‌ها را تأیید کردند، سه بار فرمودند: 📋 فِداها اَبُوها؛فِداها أَبُوها، فِداها اَبُوها 🔻پدرش فدایش شود، پدرش فدایش شود، پدرش فدایش شود. 📚کریمه اهل بیت ص۶٣؛ به نقل از «کشف اللئالی» ✍ می‌توان گفت که این تعبیر، حاکی از بالاترین فضیلت و منقبت حضرت معصومه سلام‌الله‌علیها می‌باشد؛چراکه امامِ معصوم، تعابیری که به کار می‌گیرد، از روی مجاز و تعارفات عرفی نیست؛ بلکه حقیقت محض است. و آن وجودی (امامِ معصوم و همان حجت کبرای خدا) که همه خلائق ذلیل شده و فانی و فدای او هستند، اگر خود او نیز بفرماید که من به فدای دخترم حضرت معصومه سلام‌الله‌علیها بروَم، جز این نمی‌تواند باشد که آن امامزاده، به بالاترین درجات قرب به ولیّ خدا نائل آمده و تالی تِلو آن امام معصوم قرار گرفته که لایق چنین تعبیری از ناحیه امام علیه‌السلام شده است. 🔻 چهارده معصوم «صلوات‌الله‌علیهم اجمعین»، برای یکدیگر این تعبیر را زیاد به کار برده‌اند اما برای امامزادگان، بسیار کم این تعبیر به کار رفته است که نمونه معروف آن، جمله سیدالشهداء علیه‌السلام به قمر بنی هاشم علیه‌السلام است که فرمودند: اِرکب بِنَفسی اَنتَ یا أخا ▪️سوار بر اسب شو ای برادرم که جانم به فدایت. 🔻در بعضی از تواریخ و مقاتل نیز آمده است که امام حسین علیه السلام به حضرت زینب کبری و همچنین حضرت علی اکبر و علی اصغر علیهم‌السلام، نظیر این تعبیر را نیز به کار برده‌اند. @maghaatel
🔰 زائر حضرت معصومه علیهاالسلام، گوئیا زائر حضرت علی بن موسی الرضا عليهماالسلام است... در روایتی از حضرت ثامن‌الحجج علی بن موسی الرضا علیه‌السلام نقل شده که حضرت فرمودند: 📋 مَنْ زارَ الْمَعْصُومَةَ بِقُمْ کَمَنْ زارَنی. 🔻کسی که حضرت معصومه سلام‌الله‌علیها را در قم زیارت کند، مانند آن کسی است که مرا زیارت کرده است. 📚ناسخ التواریخ،زندگانی حضرت موسی بن جعفر (علیه‌السلام) ج۷، ص۳۳۷ 📚ریاحین الشریعة، ج۵، ص۳۵. ✍ اعجاز این ضریح که همواره بی حد است چیزی شبیه پنجره فولاد مشهد است ✍ وصف او را نتوان گفت به صد منظومه گفته معصوم به او فاطمه‌ی معصومه @maghaatel
ا ا 🔻برنامه‌ای برای نقل خواب و مکاشفه و... نداریم؛ اما در برخی از آن‌ها، نکته‌های خاصی نهفته است (مرحوم محدّث نوری در کتابی تحت عنوان «دارالسلام» در ۴ جلد، همین‌گونه خوا‌ب‌ها و مکاشفه‌ها را نقل می‌کند) که اعتقادات و ارادت ما به ساحت قدسیِ اهلبیت علیهم‌السلام را تقویت و تشریح می‌کند... همانند این قضیه 👇
🔰 عمهٔ‌‌سادات...بگو کیستی؟! فاطمه یا زینبِ ثانی‌ سْتی ؟! ⚡️ گوشه‌ای از شرحِ این شعرِ پُر معنا... در کتاب «کرامات معصومیه» آمده است: یکی از بندگان صالح خدا، در عالم مکاشفه مشاهده می‌کند: 🔹 هر شب مخدّرات اهل بیت «علیهنّ‌السلام» در جایی گرد هم می‌آمدند و حضرت زهرا سلام‌الله‌علیها، برایشان سخنرانی می‌فرمود. 🔸 شبی آن حضرت فرمود: «من تا ده شب دیگر در این مجلس شرکت نخواهم کرد. به جای من، حضرت معصومه "علیهاالسلام" برای شما سخن خواهد گفت». 🔹 شب بعد، حضرت معصومه سلام‌الله‌علیها آمده، در آغاز سخنرانی فرمود: «این کار به من واگذار شده است». 🔸 آن گاه برای مخدّرات اهل بیت "علیهن‌ّالسلام" سخنرانی فرمود. حضرت زینب کبری "سلام‌الله‌علیها" هم در میان آن بانوان بود. 📚کرامات معصومیه،مهدی پور، ص۲۴۱ @maghaatel
♦️ السّلامُ علیکَ یٰا شمسَ الشّموس ♦️ عزیزانی که موافق هستند از امروز تا سالروز ولادت حضرت ثامن‌الحجج علی بن موسی الرضا علیه‌السلام ، گوشه‌ای از و آن حضرت را در کانال، قرار بدهیم، 💐 سه صلوات💐 به روح مطهر آن حضرت هدیه نمایند. @maghaatel