eitaa logo
معارف و مقاتل آلُ الله
11هزار دنبال‌کننده
2 عکس
10 ویدیو
1 فایل
✅فضائل 📜تاریخ‌ 🩸مقاتل اهل‌البیت علیهم‌السلام 📚همه مطالب با ذکر منابع📚 🔻خادم کانال: @jaanamhosein (پژوهشگر در حوزهٔ حدیث و مقتل - قم مقدسه) ⚫ کانال فهرست مقاتل👈 @Maghaatel2 📌همین کانال در تلگرام👈 https://t.me/maghaatel
مشاهده در ایتا
دانلود
🔰 ملائکه آسمان به تحت فرمان حضرت عقیله سلام‌الله‌علیها ... در نقلی آمده است: 🥀 چون که اسيران آل الله را با صورت‌های برهنه وارد شهر شام کردند، یک نفر از اهل شام که نسبت به اهل‌بیت علیهم‌السلام محبت و شناختی داشت، به نزد امام زين العابدين علیه‌السلام آمد و خواست از مطلبى سوال بنمايد که هیبت و سَطوت امامت، مانع او شد. 🥀 پس به نزديك محمل زينب کبری سلام‌اللّه‌علیها خود را رسانيد و عرض كرد: اى بضعۀ فاطمۀ زهرا! مگر شما از آن اهل‌بيتی نيستيد كه عالم به طُفيل وجود شما و اجداد شما خلق شده است! متحيّرم كه اين حال چيست و اين گرفتاري از چه روي مي‌باشد! 🥀 در آن‌حال عقیله بنی هاشم زينب کبری سلام‌اللّه‌علیها با دستان مبارک‌شان به طرف آسمان اشاره‌ای کرد و فرمود: «اي‌مرد‍‍! اكنون تماشا كن جلالت قدر ما را در نزد خدای متعال» 🔖 آن‌مرد گويد: به آسمان نگاه كردم؛چنان لشكری در ميان زمين و آسمان ديدم كه شمارش را جز پروردگار،کسی نمی‌دانست؛ ديدم قُبّه‌ها و علَم‌ها بر تارك ايشان افراخته و در پيش روى این قافله ندا سر مي‌دادند: «بپوشيد ديده‌هاى خود را از حرمي که مَلك به‌ ایشان نامحرم است.» 📚ریاحین الشریعه، ج۳ ص۱۵۹، به نقل از مجالس المتقین،برغانی. ✍ تو کیستی؟ که عقل مجنون توست عشق به تو عاشق و مدیون توست تویی جگرگوشه‌ی آل کسا به درک تو عقلِ رسا، نارسا... چشم علی محو تماشای تو به جای پای فاطمه پای تو... تو بوده‌ای سنگ صبور همه تو برده‌ای فیض حضور همه... روی تو حسرتِ دل آفتاب موی تو شب ندیده حتّی به خواب خاک رهت به عرش پهلو زده پیش قدِ تو سرو زانو زده... نیست فلک به قدر، هم پایه‌ات ندیده همسایه‌ی تو سایه‌ات عمه‌ی ساداتی و زینِ اَبی عقیله‌ی هاشمیان زینبی ای تو، به هر غمی امید حسین کشته‌ی عشقی و شهید حسین «معنی» اگر ز خالق و رب یکی‌ست نام حسین و نام زینب یکی‌ست... @Maghaatel
🔰 حکایت «نام‌گذاری» حضرت عقیله به نام مبارک « زینب » سلام‌الله‌علیها در نقلی آمده است: چون حضرت زینب علیهاالسلام به دنیا آمدند، مادرشان حضرت فاطمه سلام‌الله‌عليها وی را خدمت مولا علی علیه‌السلام آورده و فرمودند: این مولود را نامگذاری کنید. ☘ امیرالمؤمنین علیه‌السلام فرمودند: من بر رسول‌ خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله سبقت نمی‌گیرم. و در آن زمان، پیغمبر اکرم صلّی‌الله‌علیه‌وآله در سفر بودند و پس از سه روز که بازگشتند، با اطلاع از ماجرا فرمودند: من هم در این امر بر خدا سبقت نمی‌گیرم. 🌺 جبرئیل نازل شد و سلام خداوند را به پیامبر رسانید و عرض کرد: سَمِّ هٰذِهِ المَولودَةَ: «زَيْنَب‏» فَقَد اِختارَ اللّهُ لَها هٰذا الاِسم 🔹نام این مولود را «زینب» بگذار که خداوند نام این مولود را زینب اختیار کرده است. 🍀 سپس رسول خدا صلّی‌الله‌علیه‌وآله حضرت_زینب سلام‌الله‌علیها را طلب کرده و بوسیدند؛ سپس فرمودند: وصیت می‌کنم به حاضرین و غائبین که این دختر را به خاطر من پاس بدارید که همانا وی به خدیجه کبری سلام‌اللّه‌علیها همانند است. 🌺 سکینه و وقار ایشان را به حضرت خدیجه علیهاالسلام، عصمت و حیائش را به حضرت زهرا سلام‌الله‌علیها، فصاحت و بلاغتش را به امیرالمؤمنین علیه‌السلام، حلم و بردباریش را به امام مجتبی علیه‌السلام و شجاعت و قوّت قلبش را به امام حسین علیه‌السلام تشبیه نموده‌اند. 📚ریاحین الشریعة، ج۳، ص۳۸. ✍وقت نزول رحمت حق از سحاب شد یعنی که جام دیده ما پُر شراب شد       زهراترین ستاره ی زهرا طلوع کرد نوری دمید و قبلگه آفتاب شد         امشب خدا برای علی حیدر آفرید زیباترین دعای علی مستجاب شد         یک نیمه‌اش حسن شد و یک نیمه‌اش حسین از شدّت بزرگی‌اش عالی‌جناب شد         از بس که شأن و منزلتش پر بها بود وحی خدا به حضرت ختمی مآب شد         آمد ندا که نام دل آراش زینب است اینگونه شد که زینت بابا خطاب شد         قائم مقام فاطمه آمد؛ ادب کنید از او سعادت دو جهان را طلب کنید @Maghaatel
🔰 قنداقه زینب کبری سلام‌اللّه‌علیها در دامن هيچ‌کس آرام نگرفت جز حضرت‌ سیدالشهداء عليه‌السّلام... مرحوم آیت الله مرعشی نجفی نقل می‌کردند: 🔹 هنگامی که حضرت فاطمه زهرا سلام‌الله‌علیها، قنداقه‌ی حضرت زینب عليهاالسلام را به محضر رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله برد، این نوزاد چشم مبارک را برای هیچ یک از اهلبیت باز نکرد و در دامن هيچ کس آرام نگرفت. 🔸 تا اینکه قنداقه او را در بغل امام حسین علیه‌السّلام قرار دادند که در این هنگام چشم مبارک را گشود و آرام و قرار گرفت. 📚چهره درخشان قمر بنی هاشم علیه‌السّلام، ج۱ ص۸۷ ✍ نشستم عشق را معنا كنم دل گفت يا زينب نشستم ديده را دريا كنم دل گفت يا زينب نشستم يادی از زهرا كنم دل گفت يا زينب قيامت خواستم برپا كنم دل گفت يا زينب زنی عاشق که زهراگونه معنا شد قیامت را و معصومانه بر دوشش كشد بار امامت را سلام ای روز ميلادت هم اشک چشم‌ها جاری سلام آموزگار عشق در آیین دلداری تلاطم داشت بين چشم‌هايت شوق ديداری و اين يعنی حسينت را تو خيلی دوست ميداری هنوز ای خواهر عاشق! نخوردی شیر مادر را که می‌خواند طپش‌های دلت نام برادر را چنانکه جز علی نام پس از احمد روی لب نیست پس از نام حسین اسمی به غیر از اسم زینب نیست مثال عشق تو در هیچ دین و هیچ مذهب نیست دلی غیر از تو از عشق حسین اینسان لبالب نیست میان سینه‌ام شوری ز شعر «مُنزوی» برپاست که این آقا یک عاشق دارد آن هم زینب کبراست ... @maghaatel
🔰 شفاعت زن‌های مؤمنه در قیامت، با حضرت زینب کبراست ... در نقلی آمده است: حضرت زهرا سلام‌الله‌علیها در وصایای خود، به حضرت زینب سلام‌اللّه‌علیها فرمودند: 📋 ...فَإذٰا شَفَّعَ الحُسَینُ رِجٰالَ أُمّةِ أَبي فَأَنتِ تَشفَعينَ نِساءَ أُمَّةِ أَبي في يَومِ القِيامَةِ 🔻وقتی‌که حسین «صلوات‌الله‌علیه» مردان امّت پدرم را در روز قیامت شفاعت کند، تو‌ نیز در آن روز ، زن‌های امّت پدرم را شفاعت خواهی کرد. 📚فواکه المتعلّمین، قائنی، ص۳۱۴. ✍ سَر، نه آن است که همواره پریشان تو نیست دل، نه آن است که سرگشته و حیران تو نیست ما به شکرانۀ عشق تو به صحرا زده‌ایم عاقلی شیوانۀ رندان بیابان تو نیست زینت دست خداوند تویی یا زینب! گوهری در صدف فاطمه هم‌سان تو نیست ای شفاعت گرِه معجر نورانی تو روز محشر چه کسی دست به دامان تو نیست؟ گردنم خم شده از بس که سرم سنگین است سر من، این سر بیچاره که قربان تو نیست به حسین و حسن از چشم خدا می‌افتد قدر بال مگس آن چشم که گریان تو نیست... @Maghaatel
🔰 جلوه‌هایی از ولایت تکوینی زینب کبری «سلام‌اللّه‌علیها» بر تمام عوالم وجود... ➖ در نقل‌ها آمده است: وقتی که زینب کبری سلام‌اللّه‌علیها خواستند تا در کوفه، خطبه‌ای ایراد کنند، 📋 قَدْ أَوْمَأَتْ إِلَى النَّاسِ أَنِ اسْكُتُوا فَارْتَدَّتِ الْأَنْفَاسُ وَ سَكَنَتِ اْلْأَجْرَاس 🔻اشاره‌ای نمودند تا مردم ساکت شوند؛ به محض اشارهٔ آن بانو، نفس‌ها برگشتند و در سینه حبس شدند و زنگوله شتران نیز از صدا افتاد. 📚لهوف ص۱۴۶ 📚الاحتجاج ج۱ ص۳۰۴ ➖ در نقلی دیگر نیز آمده است: 🥀 در نزدیکی شهر شام که اذیت و آزارهای شمر لعین به آن بانوی مظلومه بالا گرفت، زینب کبری سلام‌اللّه‌علیها رو به زمین نموده فرمود: 📋 يا أرض! خُذِيهِ 🔻ای زمین! او را بگیر. 📋 و اِذاً تَنفَرجُ الاَرضُ و تَبتَلعُ شِمرَ إلیٰ ظَهرِه 🔻 در آن حال ناگهان زمين، دهان باز کرد و شمر را تا كمر، در خود فرو بُرد. 🥀 در این هنگام بود که سر مطهر سیدالشهدا علیه‌السلام بر فراز نیزه‌ها به سخن درآمد و فرمود: 📋 يا اُختاه! اِصبِرى وَ احْتَسِبى في مَرضاتِ اللّه. 🔻ای خواهرم! صبر کن و همه این دردها را به حساب خدا بگذار. پس آن بانوی مكرّمه امر نمود به زمين و زمین آن ملعون را رها کرد. 📚الخصائص الزینبیّه، ص١٨۵ ✍چه بگویم من از او، مثل علی بت‌شکن است کیست زینب، به خدا  آینه‌ی پنج تن است در کمالات، علی، در جلواتش حسن است مجلس روضه‌ی او جنت الأعلای من است بر غبار قدمش بوسه زده شمس و قمر دختر حیدر کرار ، همین است دگر عصمت فاطمه از وسعت نامش پیداست سندِ روشنِ حقانیت کرب و بلاست سایه‌ی چادر زهرایی او بر سر ماست  کیست زینب؟ همه ی زندگی خون خداست هر چه از شوکت نامش بنویسیم کم است خطبه‌ی حیدری‌اش مظهر تیغ دو دَم است غیر زینب چه کسی زینت حیدر بوده ست در دل کوفه خودش فاتح خیبر بوده ست از همان روز ازل هستی مادر بوده ست بهتر آن است بگوییم، پیمبر بوده ست دلم از روز ازل خورده به نامش پیوند ما گرفتار حسینیم، به زینب سوگند... @maghaatel
🔰 ورقی از دفتر دلدادگی خواهر به برادر... چند سطری از دفتر عشق بی‌مثل و مانند زینب کبری سلام‌اللّه‌علیها به سیدالشهداء علیه‌السلام را مرور کنیم: 🩸اولین نگاهش در دنیا ... وقتی که زینب کبری سلام‌اللّه‌علیها به دنیا آمد ،چشم مبارک را برای هیچ یک از اهلبیت باز نکرد و در دامن هيچ کس آرام نگرفت. تا اینکه قنداقه او را در بغل امام حسین علیه‌السّلام قرار دادند که در این هنگام چشم مبارک را گشود و آرام و قرار گرفت.(۱) 🩸شرط ازدواج... قبل از ازدواج با عبداللّه بن جعفر قيد نمود كه من به برادرم حسین «صلوات‌الله‌علیه» علاقه بسیار دارم و بايد همه روزه مرا اجازه فرمائى تا حسينم را زيارت كنم‌؛ عبدالله بن جعفر نیز شرط او را پذیرفت.(۲) 🩸عِتابِ به إبن‌عبّاس... إبن‌عباس وقتی که نتوانست مانع از حرکت امام حسین علیه‌السلام بشود، به آن حضرت عرضه داشت که دیگر زن‌ها را با خود نبرید! صدای او به داخل محمل زینب کبری علیهاالسلام رسید که در این هنگام آن بانوی مکرّمه سر از محمل بیرون آورد و فرمود: ای پسر عباس! می‌خواهی بین من و برادرم جدائی بیندازی!؟ هرگز من از او مفارقت نمی‌کنم... (۳) 🩸اگر درندگان مرا پاره پاره کنند... ... و در آخر لب‌هایش را به حلقوم بریده برادر گذاشت و اینگونه با او نجوا کرد: 📋 «اَخی لَوْ خُیِّرْتُ بَیْنَ الرَّحیلِ وَ الْمُقامِ عِنْدَکَ لاَخْتَرْتُ الْمُقامَ عِنْدَکَ وَلَوْ اَنَّ السُّباعَ تَأْکُلُ مِنْ لَحْمی». ▪️ برادرم اگر مرا بین سکونت در کنار تو (در کربلا) و بین رفتن به سوی مدینه، مخیر می‌کردند، سکونت همراه تو را بر می‌گزیدم، گرچه درندگان بیابان گوشت بدنم را بخورند.(۴) 📚(۱)چهره درخشان قمربنی‌هاشم، ج۱ ص۸۷ 📚(۲)ریاحین الشریعة، ج۳ ص۴۰ 📚(۳)ریاحین الشریعة،ج۳ ص۴۱ 📚(۴)معالی السبطین،ج۲ ص۵۵ ✍ هرگز کسی شبیه تو خواهر نبود و نیست در آسمانِ عاطفه اختر نبود و نیست دار و ندار تو همه وقف حسین بود مانند تو، به پای برادر نبود و نیست حتی تو از عصاره‌ی جانت گذشته‌ای در کربلا، شبیه تو مادر نبود و نیست آیینه‌ی شکسته‌ی صحرای کربلا! مانند ماجرای تو دیگر نبود و نیست بر شانه‌ی صبور تو بار رسالت است مانند تو کسی که پیمبر نبود و نیست در ذیل خطبه‌های فصیح تو گفته‌اند: اصلاً کسی شبیه تو "حیدر" نبود و نیست زینب شدی که زینت شیر خدا شوی یعنی کسی شبیه تو زیور نبود و نیست @Maghaatel
🩸کسی‌که همیشه دست نحسش بر روی زن‌ها بلند بود ... به روایت منابع متعدّدی از اهل سنّت: لَمَّا مَاتَتْ رُقَیَّةُ بِنْتُ اَلنَّبِیِّ صَلَّی اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ فَبَکَتِ اَلنِّسَاءُ عَلَیْهَا 🔹وقتی که حضرت‌ رقیه دختر رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله از دنیا رفت، زن‌های مهاجرین و انصار، شروع به گریه‌کردن نمودند. فَجَاءَ عُمَرُ یَضْرِبُهُنَّ بِسَوْطِهِ 🔸عمر به سراغ آن‌ها رفت و با تازیانه‌اش شروع به کتک‌زدن آن‌ها نمود. فَأَخَذَ اَلنَّبِیُّ صَلَّی اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ بِیَدِهِ وَ قَالَ مَهلاً یَا عُمَرُ دَعْهُنَّ یَبْکِینَ 🔹در این هنگام رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله به سراغ او رفته و دست نحسش را گرفته و فرمودند: دست بردار ای عمر! رهایشان کن تا گریه کنند. 📚مسند احمد،ج ۱ ص۲۳۷ 📚مستدرک الحاکم،ج۱ ص۳۸۱ 📚السنن الکبری،ج ۴ ص۷۰ 📚الاستیعاب،ج۳ ص ۵۶. ✍ تو خود حدیث مفصّل بخوان از این مُجمل... اینجا که کینه‌ای در کار نبود، اینگونه زن‌ها را کتک می‌زد... وای از آن ساعتی که خودش اعتراف کرده و می‌گوید: 📋 فَذَکَرْتُ أَحْقَادَ عَلِیٍّ وَ وُلُوعَهُ فِی دِمَاءِ صَنَادِیدِ الْعَرَبِ، وَ کَیْدَ مُحَمَّدٍ وَ سِحْرَهُ، فَرَکَلْتُ الْبَابَ وَ قَدْ أَلْصَقَتْ أَحْشَاءَهَا بِالْبَابِ تَتْرُسُهُ ▪️پشت در،کینه‌هایم از علی (علیه‌السلام) و ولع او در ریختن خون قهرمانان عرب و _ العیاذبالله _ نیرنگ محمد (صلی‌الله‌علیه‌وآله) و جادوگری های او به یادم آمد، دیگر امان ندادم و با پایم چنان لگدی به در زدم که ... 📚 بحارالانوار ج۳۰،ص۲۸۷ 🗒 آتش‌زدن بـــه خانـــه‌ی مــولا بهانـــه بـود مقصــود خصم کشتن بانوی خانـــه بـود از آن به باب وحی لگد زد عــدو کـــه دید جـان علی بــه پشت در آستانــه بـــــود بــــا آن‌همــه سفـــارش پیغمبـــر خــــدا پـاداش دوستــــی علی تازیانــــه بـود ؟ آنکس که داد نسبت هذیان به مصطفی از کینه‌اش به صورت زهرا نشانه بـــود در حیرتـم چگونـــه به زهـــرا مغیره زد کز جـــای تازیانــــه‌ي او خون روانــــه بود... @Maghaatel
🔰 به مناسبت سالروز شهادت حضرت جعفر طیار علیه‌السلام برای شخصیت ممتاز و برجسته حضرت جعفر طیار علیه‌السلام، فضائل والایی در لسان حضرات معصومین علیهم‌السلام ذکر شده است که به اختصار چند مورد را ذکر می‌کنیم: 🩸خُلقاً و خَلقاً شبیه پیامبر... رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله به حضرت جعفر طیار فرمودند: أَشْبَهْتَ خَلْقِی وَ خُلُقِی یَا جَعْفَرُ. 🗓 ای جعفر! تو هم به لحاظ چهره هم به لحاظ اخلاق شبیه من هستی.(۱) 🩸بازوی چپ امیرالمؤمنین علیه‌السلام در روز محشر... در روایت آمده است: ... عَلِیّ علیه‌السلام یَرِدُ یَوْمَ الْقِیَامَةِ عَلَی نَاقَةٍ مِنْ نُوقِ الْجَنَّةِ... حَمْزَةُ بْنُ عَبْدِ الْمُطَّلِبِ عَنْ یَمِینِهِ وَ جَعْفَرٌ الطَّیَّارُ عَنْ یَسَارِهِ 🗓 امیرالمومنین علیه‌السلام در روز قیامت سوار بر ناقه‌ای از ناقه‌های بهشتی وارد محشر می‌شود؛ حضرت حمزه علیه‌السلام از سمت راست او و حضرت جعفر علیه‌السلام از سمت چپ او حرکت می‌کنند.(۲) 🩸گریه حضرت زهرا سلام‌الله‌علیها در مصیبت او... بعد از شهادت جعفر طیار علیه‌السلام، رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله به خانه أسماء رفته و به او تسلیت گفتند، دَخَلَتْ فَاطِمَةُ وَ هِیَ تَبْکِی وَ تَقُولُ وَا عَمَّاهْ فَقَالَ رَسُولُ اللَّهِ عَلَی مِثْلِ جَعْفَرٍ فَلْتَبْکِ الْبَوَاکِی. 🗓 در این هنگام فاطمه زهرا سلام‌الله‌علیها وارد خانه أسماء شد و گریه می‌کرد و می‌فرمود: « ای وای عمو »؛ رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله به او فرمودند: گریه‌کنان بر مثل جعفر، باید هم گریه کنند. (۳) 🩸پُشت امیرالمومنین علیه‌السلام در داغ او‌ شکست... بر پایه روایتی، هنگامی که امیرمومنان علیه‌السلام خبر شهادت برادرش، جناب جعفر طیار علیه‌السلام را شنید، با گریه فرمود: اَلآنَ اِنقَصَمَ ظَهري 🗓 اکنون کمرم شکست!(۴) 🩸اگر بود، نمی‌گذاشت حق مولا علی علیه‌السلام را غصب کنند... إمام باقر علیه‌السلام در روایتی فرمودند: أَمَا وَ اللَّهِ لَوْ أَنَّ حَمْزَةَ وَ جَعْفَراً کَانَا بِحَضْرَتِهِمَا مَا وَصَلَا إِلَیْهِ وَ لَوْ کَانَا شَاهِدَیْهِمَا لَأَتْلَفَا نَفْسَیْهِمَا 🗓 اما به خدا قسم، اگر حمزه و جعفر در ماجرای غصب خلافت حاضر بودند، آن دو نفر [ابوبکر و عمر] هرگز به آن چه که به آن دست یافتند، نمی‌رسیدند، حتی اگر می‌دیدند (آن دو نفر چه کردند) از جان خویش گذشته و آنان را به قتل می‌رساندند.(۵) ✍کاش جعفر بود در آن کوچهٔ پُر واهمه تا نمی‌زد «دوّمی» سیلی به روی فاطمه... 📚(۱)و(۳) بحارالانوار ج۲۲ ص۲۷۶ 📚(۲)بشارة المصطفی،ص۱۵۹ 📚(۴)شجرة طوبی، حائری، ص۲۸۵. 📚(۵)الکافی، ج۸‌ ص۱۹۰ @Maghaatel
🩸حضرت زهرا سلام‌الله‌علیها با دیدن پیراهن رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله از هوش رفتند... در روایتی امیرالمومنین علیه‌السلام فرمودند: 🥀 من رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله را در لباسش غسل دادم؛ بعد از دفن آن حضرت ، فاطمه زهرا سلام‌الله‌علیها پیاپی از من می‌خواست تا پیراهن پدرش را به او نشان بدهم؛ تا اینکه در نهایت روزی پیراهن رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله را به او نشان دادم؛ 📋 فإذٰا شَمَّتهُ غُشِیَ عَلَیها؛ فَلَمّا رَأَیتُ ذٰلکَ غَیَّبتُهُ. 🥀 همینکه او آن پیراهن را گرفت، بوی رسول‌ خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله را از آن استشمام کرد و در همان‌جا غش کرد و بر روی زمین افتاد؛ من که این صحنه را دیدم، دیگر آن پیراهن را از دید او پنهان کردم. 📚احقاق الحق،قاضی نورالله،ج۱۰ ص۴۳۶ 📚 بحارالانوار ج۴۳ ص۱۵۷ ✍ پیراهنی که نه خونی بود و نه زخمی، با دیدن آن، فاطمه زهرا سلام‌الله‌علیها از هوش رفتند ... وای از روزی که پیراهنِ عزیز از دست رفته‌ای، زخمی و خونی هم باشد... 📜 ... نيمه‌های ظهر بود که زینب کبری سلام‌اللّه‌علیها به همسر خويش «عبدالله» فرمود: «بستر مرا در حياط به زير آفتاب قرار بده.» 🥀 عبدالله گوید: او را در حياط جاي دادم كه متوجه شدم چيزي را روي سينه خويش نهاده و مدام زير لب حرفي مي‌زند. به او نزديك شدم ديدم پيراهن حسين عليه‌السلام را كه خونين و پاره پاره است، بر روي سينه نهاده و مدام مي‌گويد: «حسين، حسين، حسين!... » لحظاتي نگذشت که دیگر روح مطهرش از این عالم مفارقت نمود . 📚مصائب و کرامات حضرت زینب علیهاالسلام،عزیزی،ص۱۶۷ 📝 شعلهٔ آه مرا هر دلی اِدراک کند دود آن رَخت عزا بر تن افلاک کند یوسفی بود مرا پیرهنی باقی ماند تا که تشریح غم سینه صد چاک کند جان اگر هم بدهم پیرهنش را ندهم کاش یارم به همین جامه مرا خاک کند دست از چاک گریبان نکشیدم بی او کاش دستش برسد اشک مرا پاک کند سر او را که شکستند شکستم سَرِ خود آیینه می‌شکند جامه اگر چاک کند @maghaatel
🩸چیزی به جز یک «شَبَه» از فاطمه زهرا "سلام‌الله‌علیها"، باقی نمانده بود... چند گزارش پیرامون حال صدیقه کبری سلام‌اللّه‌علیها بعد از شهادت پدر و واقعه دردناک در و دیوار: 📜 ﻭَ ﺍﻣَّﺎ ﻓﺎﻃمةُ ﻋﻠﻴﻬﺎﺍﻟﺴﻠﺎﻡ ﻓَﺒَﻘﻴَﺖْ ﺁﺛﺎﺭُ ﺍﻟﻌَﺼﺮةِ ﺍﻟﻘَﺎسیةِ ﻓِﻲ ﺟِﺴﻤِﻬﺎ ﻭ أﺻﺒَﺤَﺖ ﻣَﺮیضةً عَلیلةً ﺣَﺰینةً، ﻭ ﻟَﺰﻣَﺖِ ﺍﻟﻔِﺮﺍﺵ ▪️و اما صدیقه کبری علیهاالسلام بعد از آن واقعه دردناک، آثار فشار در و دیوار و آن همه ضربه و سیلی و تازیانه، بر روی جسم شریفش باقی مانده بود ، از آن همه اذیت و آزار، بیمار شده بود و در بستر افتاد بود.(۱) 📜 ﻭ ﻧَﺤِﻞَ ﺟِﺴﻤُﻬﺎ ﻭَ ﺫﺍﺏَ ﻟَﺤﻤُﻬﺎ ﻭ ﺻﺎﺭَﺕ ﻛَﺎﻟﺨِﻴﺎﻝ، ﻭ ﻣَﺮِﺿﺖْ ﻣﺮﺿﺎً ﺷﺪﻳﺪﺍ، ▪️روز به روز جسم شریفش نحیف‌تر شده و گوشت بدنش ذوب می‌شد؛ به گونه‌ای که همانند یه شَبَه شده بود و حال آن حضرت به شدت خراب بود.(۲) 📜 ﻭ ﻣٰﺎ ﺭُﺅﻳَﺖْ ﺿﺎحِکةً... ﺍِﻟَﻲ أﻥْ ﻗُﺒﻀَﺖ ▪️بعد از شهادت رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله دیگر خنده بر روی لب‌های صدیقه طاهره سلام‌الله‌علیها نیامد تا اینکه به شهادت رسید.(۳) 📜 مُعصّبةَ الرَأس، ناحِلةَ الجِسم، مُنهَدّةَ الرُکن، باکیةَ العَین، مُحترقةَ القَلب، یُغشَی ساعةً بعد ساعةٍ ▪️دائماً سر مبارکش بسته بود؛ جسمش نحیف شده بود؛ شدیداً از پا افتاده بود؛ قلبش آتش گرفته بود؛ ساعتی به هوش می‌آمد و ساعتی دیگر از هوش می‌رفت.(۴) 📚(۱) مؤتمر علماء بغداد، ص۶٣ 📚(۲) دعائم الاسلام، ج١ ص٢٣٢ 📚(۳) المناقب، ج۸ ص۸۶ 📚(۴) المناقب،ج۸ ص۱۵۷ ✍️ تو راه می‌روی و خون چِكد ز پيرهنت تو آه می‌كشی و سرخ می‌شود حَسنت تو نان نمی‌پزی و سفرهٔ شبم خاليست نه آب ميخوری و آب می‌شود بدنت ز گيسوان پريشان زينبم پيداست كه مانده زخم عميقی به دست شانه‌زنت چگونه در به رُخَم باز كرده‌ای تنها كه غرق خون شده امشب مسير آمدنت نگير پرده ببينم چه آمده به سرت بلندتر شده اين روزها نفس زدنت تو گريه ميكنی و من به سينه می‌كوبم برای زخم نگاهت... براي زخم تنت... @maghaatel
. ▪️السَّلامُ علَیکِ أیَّتُها الصِّدِّیقَةُ الشَّهیدَةُ▪️ با توجه به فرارسیدن ایام فاطمیه، از آن جا که قصد داریم دلسوختگان دیگری به جمع ما بپیوندند و با مقاتل و مصائب حضرت زهرا سلام‌الله‌علیها بگریند و بگریانند، در این ایام، پُست آخر هر شب را، تبادل با یکی از کانال‌های مرتبط انجام می‌دهیم. (به احترام عزیزان، بنای چندانی بر تبادل نداریم؛ در این ایّام عذر ما بپذیرید) .
🩸به خدا قسم اگر مادر ما، مو پریشان می‌کرد، تمام مردم می‌مُردند... طبق نقل کتاب شریف «کافی»: هنگامی که (عمر و ابوبکر و سربازان این دو)، امیرالمؤمنین علی علیه‌السلام را از خانه بیرون آوردند، فاطمه زهرا سلام‌الله‌علیها در حالی که پیراهن رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله را بر سر خود انداخته و دست دو پسر خود را گرفته بودند، از خانه بیرون آمده و فرمودند: 📜 مَا لِی وَ لَکَ یَا أَبَا بَکْرٍ؟! تُرِیدُ أَنْ تُوتِمَ ابْنَیَّ وَ تُرْمِلَنِی مِنْ زَوْجِی؟! ▪️ای ابوبکر! من چه بدی با تو کرده‌ام که می‌خواهی (با کشتنِ علی علیه السلام) دو فرزندم را یتیم و من را بیوه کنی!؟ به خدا سوگند اگر گناه نداشت، موهایم را بیرون می‌ریختم و پریشان می‌کردم و به سوی پروردگارم فریاد بر می‌آوردم. 🥀 امام باقر علیه‌السلام فرمودند: 📜 واللَّهِ لَوْ نَشَرَتْ شَعْرَهَا مَاتُوا طُرّاً ▪️ به خدا سوگند اگر فاطمه زهرا سلام‌الله‌علیها موهایش را پریشان می‌کرد، تمام آن مردم، می‌مُردند. 📚 الکافی ج۸ ص۲۳۸. ✍شهر،آبستن غم‌هاست خدا رحم كند شهر اين بار چه غوغاست خدا رحم كند بوي دود است كه پيچيده، كجا ميسوزد؟ نكند خانه‌ي مولاست خدا رحم كند همه‌ي شهر به اين سمت سرازير شدند در ميان كوچه دعواست خدا رحم كند هيزم آورده كه آتش بزنند اين در را پشت در حضرت زهراست خدا رحم كند مو پريشان كند و دست به نفرين ببرد در زمين زلزله برپاست خدا رحم كند همه جمعند و موافق كه علي را ببرند و علي يكه و تنهاست خدا رحم كند ماجرا كاش همان روز به آخر مي‌شد تاز آغاز بلاهاست خدا رحم كند... @maghaatel
🩸به محشر از فراز چرخ گردون ندا آید که «أَینَ الفَاطِمیُّونَ»؟! کسانی که این روزها، دغدغه دارند که از راه برسد تا در عزای صدیقه کبری فاطمه زهرا سلام‌الله‌علیها، سنگ تمام بگذارند ؛ بشارت باد به ایشان که در روز محشر، صفشان از دیگران جدا شده و همراه با آن حضرت وارد بهشت می‌شوند. 👈 چرا که رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله در ضمن روایتی فرمودند: روز محشر که فرا می‌رسد، از جانب پروردگار عالم، منادی ندا سر می‌دهد: 📜 أَیْنَ ذُرِّیَّةُ فَاطِمَةَ وَ شِیعَتُهَا وَ مُحِبُّوهَا وَ مُحِبُّو ذُرِّیَّتِهَا؟! 🥀 فرزندان و شیعیان فاطمه و دوستان فاطمه و دوستان ذریه فاطمه سلام‌الله‌علیها کجایند؟! 📜 وَ قَدْ أَحَاطَ بِهِمْ مَلَائِکَةُ الرَّحْمَةِ فَتَقْدُمُهُمْ فَاطِمَةُ حَتَّی تُدْخِلَهُمُ الْجَنَّةَ. 🥀 آنها در حالی که ملائکه رحمت پروردگار، همه آنان را احاطه کرده‌اند، می‌آیند؛ سپس فاطمه زهرا سلام‌الله‌علیها جلو می‌رود و آنها را وارد بهشت می‌کند. 📚الأمالی،شيخ صدوق، ص۱۸ 📚بحارالانوار ج۴۳ ص ۲۱۹ ✍ به محشر از فراز چرخ گردون ندا آید که «أین الفاطمیون؟!» به محشر ناقه‌ات چون پا گذارد برات عفو از هر سو ببارد شود تا نازنین قلب تو خرسند ببخشند و ببخشند و ببخشند همه حوران به استقبال خیزند برات عفو ، پیش پات ریزند چنان گردد كه از فرمان دادار بگردد «عفو» دنبال گنه‌كار @maghaatel
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🩸جلوه‌ای از «گودالِ‌قتلگاه» در قیامت برای فاطمه زهرا سلام‌الله‌علیها، متمثّل می‌شود... در روایتی رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله فرمودند: موقعی که روز قیامت فرا می‌رسد، منادی از وسط عرش ندا می‌کند: ای گروه خلائق! چشم خود را ببندید تا دختر حبیب خدا به سوی قصر خود رود! فاطمه زهرا سلام‌الله‌علیها در حالی به طرف قصر خویش می‌رود که دو چادر سبز بر سر دارد و هفتاد هزار ملک در اطراف آن بانو خواهند بود. فَإِذَا بَلَغَتْ إِلَی بَابِ قَصْرِهَا وَجَدَتِ الْحَسَنَ قَائِماً وَ الْحُسَیْنَ نَائِماً مَقْطُوعَ الرَّأْسِ 🗓 هنگامی که فاطمه زهرا سلام‌الله‌علیها بر در قصر خود می‌آید، می‌بیند که امام حسن علیه‌السلام ایستاده و إمام حسین علیه‌السلام در حالی که سر ندارد، افتاده است. 🥀 در هنگام صدیقه کبری به امام حسن علیهماالسلام می‌گوید: «این کیست که بی‌سر افتاده!؟» إمام حسن علیه‌السلام می‌گوید: «هَذَا أَخِی؛ إِنَّ أُمَّةَ أَبِیکِ قَتَلُوهُ وَ قَطَعُوا رَأْسَهُ» 🗓 او برادرم حسین «صلوات‌الله‌علیه» است که امّت پدرتان او را کشته و سرش را بریده‌اند. 🥀 در همین موقع است که از طرف خدای متعال خطاب می‌شود: «ای دختر حبیب من! من این ظلم و ستمی را که امّت پدرت انجام داده‌اند، به این دلیل به تو نشان دادم که تسلیتی را بابت آن برایت در نظر گرفته‌ام، با تو بگویم؛ 🥀 تسلیت تو این است که من امروز به حساب هیچ کس رسیدگی نخواهم کرد تا تو و فرزندانت و شیعیانت و افرادی که حتی شیعه نبودند ولی به شما خدمتی کرده‌اند، داخل بهشت شوید. 📚تفسیر فرات ص۱۶۷ 📚بحارالانوار ج۴۳ ص۶۳ ✍ در روز حشر كه بپرسند چه داشتی؟ سر بر کُنَد «حسین» و بگوید حساب شد... @Maghaatel
🩸امام باقر علیه‌السلام چنان نالهٔ «یا فاطمه» می‌زدند که صدای آن حضرت به داخل کوچه هم می‌رسید... راوی گوید: امام كاظم علیه‌السلام به من فرمودند: هفت ماه است كه تب مى‏كنم و پسرم هم دوازده ماه تب كرد و اين تب بر ما فزونى مى‏گيرد، و احساس مى‏كنم كه اين تب در همه پيكرم نيست و گاهى در بالاى تن احساس مى‏شود و در پائين خير، و گاهى در پائين احساس مى‏شود و بالا خير. 🥀 راوی گوید: عرض كردم: قربانتان گردم؛ اگر اجازه دهید برايتان حديثى را باز گويم كه «ابوبصير» از جدّتان نقل كرده است؛ و آن حدیث این است که حضرت باقر علیه‌السلام هر گاه تب مى‏كرد از آب سرد يارى مى‏جست و ايشان در اين هنگام دو جامه داشت؛ جامه‏اى در آب سرد و جامه‏اى بر تن كه جاى آن دو را عوض مى‏كرد. ثُمَّ يُنَادِي حَتَّى يُسْمَعَ صَوْتُهُ عَلَى‏ بَابِ‏ الدَّارِ «يَا فَاطِمَةُ بِنْتَ مُحَمَّدٍ» 🗓 و سپس چنان ندا مى‏داد: «يَا فَاطِمَةُ بِنْتَ مُحَمَّدٍ» كه از اندرون خانه صداى آن حضرت، تا درب خانه نیز می‌رسید. 🥀 در ای هنگام امام كاظم علیه‌السلام به من فرمودند: راست گفتى؛ همین‌گونه بوده است. 📚الكافی، ج٨ ص١٠٩ ✍ ذکر شریف «فاطمه» را هر که دم گرفت سمت خدای خویش به سرعت قدم گرفت "یافاطمه" عزیزترین اسم اعظم است این ذکر را امان زمان دم‌به‌دم گرفت روز جزا عجیب زیانکار می‌شود هر کس دعای فاطمه را دست‌کم گرفت دستش شکست، دست علی را رها نکرد او یک تنه برای ولایت علم گرفت سیلی که خورد صورت حیدر کبود شد مادر که گفت "فضّه" پدر باز غم گرفت آتش گرفت درب و لگد خورد و ناگهان مسمار کج شد و به پر مادرم گرفت... @maghaatel
🩸برشما باد که به دامان مادرمان حضرت فاطمه زهرا «سلام‌اللّه‌علیها» چنگ بزنید... طبق نقلی، امام صادق علیه‌السلام فرمودند: عَلیکُْم بِالزَّهرٰاء، اِستَغيثُوا بِاسْمِها وَ نادُوا مَولاتكم فاطمَة،وَ حينئذٍ تُقضَى حاجَتُكم و تَنالونَ مَطلبَكم. 📋 برشما باد که به دامان مادرمان حضرت فاطمه زهرا «صلوات اللّه علیها» چنگ بزنید؛ به اسم او استغاثه کنید و مولای خود فاطمه زهرا «صلوات اللّه علیها» را صدا بزنید تا حاجت های شما برطرف شود و به مرادتان برسید. 📚الأسرار الفاطمية،مسعودی،ج۱ ص٣٨ (البته احتمال می‌رود که مرحوم مصنف، این کلام را به عنوان زبانحال از امام علیه‌السلام نقل کرده باشد؛ اما به هر حال، مضمون این نقل، با ده‌ها روایت معتبر دیگر تأئید می‌شود) ✍ نقطه‌ی ثِقل عنایات فقط مادر ماست باب احسان و کرامات فقط مادر ماست «اَمَةُ الله» ولی سیده‌ی عالمیان مادر شیعه و سادات فقط مادر ماست همه شب پای ورم‌دار، شهادت بدهد روح طاعات و عبادات فقط مادر ماست گر خدا نور سماوات و زمین است به حق جلوه‌ی کامل مشکات فقط مادر ماست مرد اگر بود به والله که پیغمبر بود وجه «رب» در همه حالات فقط مادر ماست کربلا وسعت آن ضربه‌ی سیلی باشد صاحب کل بلیّات فقط مادر ماست خون مسمار، نشان سر نیزه دارد قبله‌ی درد و مصیبات فقط مادر ماست... @maghaatel
🩸خدایا! أجَل مرا دیگر برسان... در یکی از روزها، صدیقه کبری سلام‌اللّه‌علیها هرگونه بود بر سر قبر مطهر رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله حاضر شدند و با آن قبر مطهر نجوا کرده و فرمودند: 📋 الثُّکْلُ شَامِلُنَا وَ الْبُکَاءُ قَاتِلُنَا وَ الْأَسَی لَازِمُنَا ▪️غم از دست دادن‌ شما وجود ما را گرفته است؛ گریه، ما را کشته و گرفتار افسوس و حسرت شده‌ایم. 📋 ثُمَّ زَفَرَتْ زَفْرَةً وَ أَنَّتْ أَنَّةً کَادَتْ رُوحُهَا أَنْ تَخْرُجَ ▪️سپس آن بانوی مظلومه از روی دردی که داشتند ناله‌ای کشیده و فریادی زدند که نزدیک بود روح از بدن مبارکش جدا شود. 🥀 آنگاه اشعاری را بر زبان آوردند که در آخرین بیت آن‌ها اینگونه از خدای متعال درخواست نمود: 📋 یَا إِلَهِی عَجِّلْ وَفَاتِی سَرِیعاً‌ / فَلَقَدْ تَنَغَّصَتِ الْحَیَاةُ یَا مَوْلَائِی ▪️ای خدای زهرا! اجل مرا دیگر به زودی برسان! زیرا زندگی در این دنیا برای من تیره و تار گردیده است. 📚بحارالانوار ج۴۳ ص۱۷۷ ✍یک دست بر دیوار و دستی بر کمر داری یک زخم کاری بر تنت از میخ در داری در کوچه آن ظالم چه آورده سرت ای وای حتی میان خانه هم چادر به سر داری کمتر بگو «عَجِّلْ وَفَاتِی» مهربان من تو خوب از تنهایی حیدر خبر داری دیگر نمی‌گیرم بغل زانوی غم زهرا از انتظار مرگ اگر تو دست برداری خون گریه کن شاید کمی آرام تر گردی بر سینه داغ محسن و داغ پدر داری من مطمئنم کوه را از پا می‌اندازد این درد پهلویی که تو شب تا سحر داری در سجده هایت مرگ حیدر را تمنا کن حالا که ای بانوی من عزم سفر داری... @Maghaatel
🩸زهرای‌من! تو دست خیر داری و از خیرِ دستِ تو از مالیات ، قُنفذ ملعون مُعاف شد... در نقل‌ها آمده است: 🥀 در زمان خلافت عمر، سالی رسید که در آن سال، عمر از همه کارگزارانش، نصف اموالشان را غرامت گرفت، ولی از قنفذ چیزی نگرفت، درحالی که او هم از کارگزاران او بود، و تمام آنچه را از او گرفته بود که بیست هزار درهم بود به او بازگردانید، و حتی یک درهم و نصف یک درهم هم از او نگرفت. 🥀 از جمله کارگزاران او که مورد غرامت قرار گرفتند، ابوهریره والی بحرین بود. عمر، اموال او را شمرد که به بیست و چهار هزار درهم رسید و دوازده هزار آن را به عنوان غرامت از او گرفت. 🥀شخصی به نام «اَبان» گوید: در همان سال، امیرالمؤمنین علی علیه‌السلام را ملاقات کردم و درباره این کار عمر (غرامت نگرفتن از قنفذ) از آن حضرت پرسیدم، امام علیه‌السلام فرمود: می‌دانی چرا نسبت به قنفذ خودداری کرد و از او هیچ غرامتی نگرفت؟ عرض کردم: نه،نمی‌دانم. حضرت فرمود: 📋 لِأَنَّهُ هُوَ الَّذِی ضَرَبَ فَاطِمَةَ صَلَوَاتُ اللَّهِ عَلَیْهَا بِالسَّوْطِ حِینَ جَاءَتْ لِتَحُولَ بَیْنِی وَ بَیْنَهُمْ ▪️ زیرا او (قنفذ) بود که فاطمه زهرا سلام‌الله‌علیها را با تازیانه زد، زمانی که زهرا سلام‌الله‌علیها آمده بود تا بین من و آن‌ها فاصله شود. 📋 فَمَاتَتْ صَلَوَاتُ اللَّهِ عَلَیْهَا، وَ إِنَّ أَثَرَ السَّوْطِ لَفِی عَضُدِهَا مِثْلُ الدُّمْلُجِ. ▪️ فاطمه زهرا سلام‌الله‌علیها از دنیا رفت درحالی که اثر تازیانه او در بازویش همانند یک النگو باقی مانده بود. 📚کتاب سلیم بن قیس، ج٢ ص۶٧۴ 📚بحارالانوار ج٣٠ ص۲۹۷ ✍گِرد علي وجود تو اندر طواف شد راه ميان خانه و مسجد طواف شد تنها اميد «دست‌ِخدا» بود دست تو دستت شكست و دست علي در كلاف شد دست چهل نفر همه در جنگ با علي دست تو با تماميشان در مصاف شد از ذوالفقارِ نام علي كينه داشتند يكجا حساب كينهٔ شان با تو صاف شد دستت محال بود علي را رها كند تا اينكه نوبت ضربات غلاف شد تو دست خير داری و از خير دست تو از ماليات ، قنفذ ملعون معاف شد بعد از تو اي ستارهٔ خوشبختی علی در كنج خانه كار علی اعتكاف شد... @maghaatel
🩸رسول خدا «صلی‌الله‌علیه‌وآله» هرگاه فاطمه زهرا "سلام‌الله‌علیها" را می‌دید، خَم می‌شد و دست دخترش را می‌بوسید... جمع کثیری از علمای اهل سنت، این روایت را از عایشه نقل کرده‌اند که عایشه گوید: 📋 کَانَتْ [فاطمةُ علیهاالسلام] إِذَا دَخَلَتْ عَلَیْهِ [صلی‌الله‌علیه‌وآله] رَحَّبَ بِهَا وَ قَامَ إِلَیْهَا فَأَخَذَ بِیَدِهَا فَقَبَّلَهَا وَ أَجْلَسَهَا فِی مَجْلِسِهِ ▪️ هرگاه فاطمه زهرا سلام‌الله‌علیها به حضور پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله می‌آمد، رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله او را خوش آمد می‌گفت و به احترام او می‌ایستاد و به سوی آن حضرت می‌رفت و دستان او را می‌گرفت و می‌بوسید و او را در جای خود می‌نشانید. 📚منابع شیعه: أمالی، شیخ طوسی، ص۴۰۰ بشارة المصطفی، طبری، ص۳۸۹ 📚منابع اهل تسنن: سنن أبی داود، ج۲، ص۵۲۲ سنن الکبری، ج۵، ص۳۹۲ مستدرک،حاکم نیشابوری، ج۳، ص۱۵۴ ✍ لاله وَحیَم که پیغمبر شِکُفت از بوی من قامتش خَم بود پیش قامت دلجوی من پای تا سر، محو دیدار خدا می‌شد رسول می‌گشود از شوق تا چشم خدابین سوی من روح ما بین دو پهلو چون مرا فرموده بود خصم دین بشکست از ضرب لگد پهلوی من دست من بوسید پیغمبر که این دست خداست قنفذ از آن بست بازوبَند، بر بازوی من بس که گرد غم ز هر جانب به رخسارم نشست شد سفید آخر در ایام جوانی موی من جز به مهدی روی سیلی خورده نگشایم به کس منتقم باید ببیند گشته نیلی روی من بشکند دستش، سیَه گردد به محشر صورتش آنکه سیلی زد مرا در پیش چشم شوی من... @maghaatel
🩸حالا که اسم دخترت را «فاطمه» گذاشتی، حواست باشد که او را کتک نزنی... شخصی به نام «سَکونی» گويد: 🥀 خدمت امام صادق علیه‌السلام رسيدم در حالى كه غمگين بودم. آن حضرت به من فرمودند: چرا غمگين هستى؟ عرض كردم: خداوند به من دخترى داده است. حضرت فرمودند: اى سَكونى! سنگينى آن دختر بر زمين است و روزی‌اش با خدا و عمرش جداگانه. 🥀 سپس فرمودند: حال چه نامى براى او انتخاب كرده‏ اى؟ عرض كردم: «فاطمه». در این هنگام امام صادق علیه السلام فرمودند: 📋 آهِ آهِ ثُمَّ وَضَعَ یَدَهُ عَلَی جَبْهَتِهِ ▪️ آه، آه ... ؛ سپس دست مبارک خود را بر پيشانى نهادند. 🥀 سپس فرمودند: 📋 اِذا سَمَّيْتَها فاطِمَةَ فَلا تَسُبَّها وَ لا تَلْعَنْها وَلا تَضْرِبْها ▪️ حال که نامش را فاطمه گذاشتی، به او ناسزا نگویی و او را لعن نکنی و مبادا که او را کتک بزنی! 📚 الکافی ج۶ ص١٩ ✍️کشتن فاطمه بین در و دیوار بس است! دیگر از روی جفا، «فاطمه» ها را نزنید ... @maghaatel
🩸بدن مبارک اهل‌بیت «علیهم‌السلام» از داغ مصیبت حضرت زهرا «سلام‌الله‌علیها» ، تَب می‌کرد... ➖ مرحوم شیخ عباس قمی در کتاب شریف «بیت الأحزان» روایاتی را ذکر می‌کند که امامان معصوم علیهم‌السلام با یاد حضرت زهرا سلام‌الله‌علیها: یا «آه از دل می‌کشیدند(۱)» یا «با دست بر زمین می‌کوبیدند(۲)» یا «محاسن‌شان از اشک خیس می‌شد(۳)» یا «دست بر پیشانی می‌زدند(۴)» یا «بلند‌ ناله یافاطمه می‌زدند(۵)» 📋 سپس بعد از نقل این روایات می‌نویسد: به احتمال قوی وقتی که امام باقر علیه‌السلام به هنگام تب، اینگونه ناله «یافاطمه» می‌زدند، اثر کتمان حزن آن حضرت با یاد مادر مظلومه‌اش بوده است؛ همانگونه که آب، حرارت جسم شریفش را آرام می‌کرد، ناله «یافاطمه» حرارت قلب آن حضرت را آرام می‌نمود؛ چرا که قلب امامان معصوم علیهم‌السلام، در مصیبت مادرشان، از کوره آتش، داغ‌تر است.(۶) ➖ همچنین در نقلی، امیرالمومنین علیه‌السلام در مصیبت زهرای مرضیه سلام‌الله‌علیها اینچنین با او نجوا می‌نمودند: أَ تُصْرِعُنِی الْحُمَّی لَدَیْکِ وَ أَشْتَکِی / إِلَیْکِ وَ مَا لِی فِی الرِّجَالِ نَدِیدٌ 📋 آیا (می‌بینی) که چگونه «تب» مرا در داغ تو و در نزد (قبر) تو زمین زده است؟! در حالی که در میان مردان نظیر من در قوت و قدرت، وجود ندارد.(۷) ✍️من علی‌ام که خدا قبله‌نما ساخت مرا جز خدا و نبی و فاطمه نشناخت مرا من که یکباره در از قلعه‌ی خیبر کندم داغ زهرا به خدا از نفس انداخت مرا ... 📚(۱)الکافی، ج۶ ص۱۹ 📚(۲)دلائل الإمامه، ص۴۰۱ 📚(۳)بحارالانوار، ج۵۳ ص۲۳ 📚(۴)الکافی، ج۶ ص۱۹ 📚(۵)الکافی،ج۸ ص۱۰۹ 📚(۶)بیت الأحزان ص۱۱۶ 📚(۷)بحارالانوار ج۴۳ ص۱۵۲ @Maghaatel
🩸روز قیامت، امیرالمؤمنین علیه‌السلام بر روی دو زانو می‌ایستد و در پیشگاه الهی، از حضرت زهرا و حضرت محسن «سلام‌الله‌علیهما» خون‌خواهی می‌کند... 🥀 سید بن طاووس در کتاب «سَعد السُعود» روایتی را از امیرالمؤمنین علیه‌السلام نقل می‌کند که آن حضرت فرمودند: أَنَا أَوَّلُ مَنْ یَجْثُو لِلْخُصُومَةِ بَیْنَ یَدَی الرَّحْمَنِ 📋 من اولین کسی هستم که پیشگاه خداوند رحمان ، بر روی دو کُنده زانو ایستاده و دادخواهی می‌کنم.(۱) 🥀 از آن طرف «کامل‌الزیارات» روایتی را از امام صادق علیه‌السلام نقل می‌کند که معلوم می‌شود «دادخواهی امیرالمؤمنین علیه‌السلام» بابت مظلومانه به شهادت رساندنِ حضرت زهرا و حضرت محسن بن علی «علیهم‌السلام» است؛ و آن روایت این است که امام صادق علیه‌السلام فرمودند: أَوَّلُ مَنْ یُحْکَمُ فِیهِ مُحَسِّنُ بْنُ عَلِیٍّ علیهماالسلام 📋 اولین پرونده‌ای که در قیامت بررسی شده و بدان حکم می‌شود، پرونده (به شهادت رساندنِ) حضرت مُحسن بن علی علیهماالسلام است. 📚(۱)سعد السعود، ص۱۰۲ 📚(۲)کامل الزیارات ص۳۳۲ ✍ از سقیفه آتشی برخواست عالم را گرفت دود آن تا حشر، چشم نسل آدم را گرفت شعله هایش دامن آیات محکم را گرفت دامن زهرا و بیت الله اعظم را گرفت مرکز وحی و نبوّت طُعمه‌ی آن نار شد قتلگاه محسن و زهرا، در و دیوار شد از هجوم دشمنان بیت خدا را در شکست پهلوی زهرا مگو پهلوی پیغمبر شکست رکن قرآن قلب احمد سینه‌ی حیدر شکست فاش گویم هر دو رکن فاتح خیبر شکست ظاهراً با یک لگد محسن در آن جا کشته شد باطناً یک سوّم اولاد زهرا کشته شد غنچه‌ی نشکفته‌ی گردیده پرپر محسن است کشته‌ی راه پدر در بطن مادر محسن است اوّلین قربانی ساقیّ کوثر محسن است مُهر مظلومیّت آل پیمبر محسن است محسن زهرا که جان در مکتب ایثار داد جان به یاریّ پدر بین در و دیوار داد... @Maghaatel
🩸در روز قیامت، هر یک از محبّین فاطمه زهرا «سلام‌الله‌علیها»، به یک نَخ از چادر آن حضرت آویزان شده و از پُل صراط می‌گذرد... در ضمن روایتی رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله فرمودند: فَإِذَا دَخَلَتِ الْجَنَّةَ بَقِیَ مِرْطُهَا مَمْدُوداً عَلَی الصِّرَاطِ طَرَفٌ مِنْهُ بِیَدِهَا وَ هِیَ فِی الْجَنَّةِ وَ طَرَفٌ فِی عَرَصَاتِ الْقِیَامَةِ 📋 هنگامی که فاطمه زهرا سلام‌الله‌علیها وارد بهشت می‌گردد، چادر او بر روی صراط کشیده شده و بر روی آن پَهن می‌شود؛ یک طرف چادر به دست اوست و حال این که او در جایگاه خویش در بهشت هست و یک طرف چادر نیز در عرصات قیامت است. 🥀 در این هنگام منادی ندا سر می‌دهد: یَا أَیُّهَا الْمُحِبُّونَ لِفَاطِمَةَ تَعَلَّقُوا بِأَهْدَابِ مِرْطِ فَاطِمَةَ سَیِّدَةِ نِسَاءِ الْعَالَمِینَ 📋 ای دوستداران فاطمه زهرا سلام‌الله‌علیها ! به رشته‌های چادر او آویزان شوید. فَلَا یَبْقَی مُحِبٌّ لِفَاطِمَةَ إِلَّا تَعَلَّقَ بِهُدْبَةٍ مِنْ أَهْدَابِ مِرْطِهَا حَتَّی یَتَعَلَّقَ بِهَا أَکْثَرُ مِنْ أَلْفِ فِئَامٍ وَ أَلْفِ فِئَامٍ. 📋 در این هنگام باقی نمی‌ماند از محبین فاطمه زهرا سلام‌الله‌علیها مگر این که هر کدام به رشته‌ای از رشته‌های چادر آن حضرت آویزان می‌گردد تا این که بیشتر از هزار فِئام و هزار فِئام به چادر حضرت آویزان می‌شوند. 🥀 اصحاب گفتند: یا رسول الله! یک «فِئام» چند نفر است؟ آن حضرت فرمودند: هزار هزار [یک میلیون] و همۀ ایشان به سبب چادر فاطمه زهرا سلام‌الله‌علیها از آتش جهنم نجات پیدا می‌کنند. 📚تفسیر امام عسکری علیه‌السلام،ص۴۳۴ 📚بحار الأنوار،ج۸ ص۶۸ ✍هر که با زهراست احساس سخاوت می‌کند مور این وادی سلیمان را ضیافت می‌کند دستپخت فاطمه نان است و نانش گشته است هر که شد یک بار سائل کم‌کم عادت می‌کند فرشیان نه، عرشیان هم رو به او می‌ایستند در میان خانه‌اش وقتی عبادت می‌کند هر چه مولا مدح خود را کرد، مدح فاطمه‌ست آینه از شأن همتایش روایت می‌کند روز محشر که بیاید کار، دست فاطمه‌ست مرتضی می‌ایستد، زهرا قیامت می‌کند رشته‌ای از چادرش هم دست ما باشد بس است رشته‌ای از چادرش آری شفاعت می‌کند... @maghaatel
🩸فرازهایی از مصیبت «سیلی‌زدن» به روی مبارک إنسیّة الحَوراء سلام‌الله‌علیها، توسط شخص «دوّمی» ... 🥀 روزی رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله گریه می‌کردند و به امیرالمومنین علیه‌السلام می‌فرمودند: أَبْکِی مِنْ ضَرْبَتِکَ عَلَی الْقَرْنِ وَ لَطْمِ فَاطِمَةَ خَدَّهَا 📋 یاعلی! گریه می‌کنم بر آن ضربتی که بر فرق تو و آن سیلی‌ای که برگونه فاطمه سلام‌الله‌علیها می‌زدند.(۱) ؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛ 🥀 خود دوّمی در نامه‌اش به معاویه چنین نوشت: ... وَ دَخَلْتُ فَأَقْبَلَتْ إِلَیَّ بِوَجْهٍ أَغْشَی بَصَرِی، 📋 بعد از آنکه لگد بر زدم، وارد خانه شدم که با فاطمه زهرا «سلام‌الله‌علیها» روبرو شدم؛ نور او، چشم مرا کور کرده بود. فَصَفَقْتُ صَفْقَةً عَلَی خَدَّیْهَا مِنْ ظَاهِرِ الْخِمَارِ فَانْقَطَعَ قُرْطُهَا وَ تَنَاثَرَتْ إِلَی الْأَرْضِ، 📋 پس از روی پوشیه‌اش چنان سیلی به صورتش زدم که گوشواره‌اش کنده شد و بر روی زمین افتاد.(۲) ؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛ 🥀 حضرت فاطمه زهرا سلام‌الله‌علیها نیز در روایتی فرمودند: وَ رَکَلَ الْبَابَ بِرِجْلِهِ فَرَدَّهُ عَلَیَّ وَ أَنَا حَامِلٌ فَسَقَطْتُ لِوَجْهِی وَ النَّارُ تُسْعَرُ 📋 پشت در بودم که عمَر با لگد بر در زد و در به طرف من برگشت؛ من باردار بودم که با صورت در بین شعله‌های آتش به روی زمین افتادم. وَ تَسْفَعُ وَجْهِی، فَضَرَبَنِی بِیَدِهِ حَتَّی انْتَثَرَ قُرْطِی مِنْ أُذُنِی، 📋عمر وارد خانه شد و به صورتم لطمه زد و آن‌چنان به صورتم سیلی زد که گوشواره‌ام از گوشم افتاد.(۳) ؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛ 🥀 در روایتی امام صادق علیه‌السلام فرمودند: مادر ما قباله فدک را از ابوبکر گرفته بود و در مسیر بازگشت به خانه بود که عمر راه را بر او بست؛ عمر هر چه که گفت قباله را به من بده، اما فاطمه زهرا سلام‌الله‌علیها آن را به او نداد. فَرَفَسَهَا بِرِجْلِهِ ... 📋 پس با پایش آنچنان به مادر ما لگدی زد که مادرمان به روی زمین افتاد. ثُمَّ لَطَمَهَا فَکَأَنِّی أَنْظُرُ إِلَی قُرْطٍ فِی أُذُنِهَا حِینَ نُقِفَتْ 📋 سپس جلو آمد و بر صورت مبارک مادرمان چنان سیلی زد که هنوز که هنوز است گویا دارم می‌بینم آن لحظه‌ای را که چگونه گوشواره های مادرم شکسته شد و بر روی زمین افتاد...(۴) 📚(۱)الامالی،شیخ صدوق،ص۱۹۷ 📚(۲)بحارالانوار، ج۳۰ ص۲۹۴ 📚(۳)الهدایةالکبری،خصیبی،ص۱۷۹؛ و بحارالانوار، ج۳۰ ص۳۴۹ 📚(۴)الاختصاص، ص۱۸۵ ✍️مردک پَست که عمْری نمک حیدر خورد نعره زد بر سر مادر به غرورم برخورد ایستادم به نوک پنجه‌ی پا اما حیف دستش از روی سرم رد شد و بر مادر خورد هرچه کردم سپر درد و بلایش گردم نشد ای وای که سیلی به رخش آخر خورد آه زینب تو ندیدی! به خدا من دیدم مادرم خورد به دیوار ولی با سر خورد سیلی محکم او چشم مرا تار نمود مادر از من دو سه تا سیلیِ محکم‌تر خورد... @Maghaatel