مختصری دربارهی «املای تاریخی» (Historical Spelling)
پیشتر نوشتهام که #خط و #زبان را نباید با هم اشتباه گرفت.
یادآوری ساده: خط و نوشتار ابزاری برای ثبت گفتار هستند. خط را میشود تغییر داد، یا ممکن است گویشوران یک زبان با خط آن آشنایی نداشته باشند (اصطلاحاً «بیسواد» باشند)، اما زبان مفهومی انتزاعی است و برای برقراری ارتباط به کار میرود. ترکیه و تاجیکستان را در نظر بگیرید: یکی در دورهی آتاتورک و دیگری در دورهی استیلای شوروی خط خود را تغییر دادند، اما آیا زبان آنها هم تغییر کرد؟ مردم از فردای تغییر خط به #لاتین و #سیریلیک همچنان داشتند با زبان دیروز با دوستانشان معاشرت میکردند، دادوستد انجام میدادند، عشق میورزیدند و گاهی ناسزا میگفتند! تفاوت اینجا بود که دیگر نمیتوانستند سخنانشان را به خط جدید «بخوانند» و «بنویسند» و باید آن را میآموختند. در حوزهی خطوط و زبانهای ایرانی، مثلاً، متون #سغدی به سه خط #سغدی، #مانوی و #سریانی نوشته شدهاند، یا متون #پهلوی به خطوطی همچون #پهلوی_کتابی و #پهلوی_کتیبهای نوشته شدهاند، یعنی حتی میتوان یک زبان واحد را با خطوط مختلف نوشت.
خط نسبت به زبان محافظهکارتر است، یعنی سختتر و دیرتر تن به تغییر میدهد. این سرسختی منجر به پدیدهای میشود که زبانشناسها آن را #املای_تاریخی مینامند.
#املای_تاریخی چیست؟ به زبان ساده، شکل نوشتاری بعضی واژهها با تلفظ آنها متفاوت است، یعنی، مثلاً، ما مینویسیم «خواستن /xwāstan/» اما میخوانیم «خاستن /xāstan/» (هنگام مطالعهی جملهی پیشین خودِ کلمهی «میخوانیم» را هم ناخودآگاه و بدون فکر بهشکل «میخانیم» تلفظ کردید و گذشتید!). چرا؟ چون در دورهای هنوز خوشهی همخوان آغازینِ «xw» در نظام آوایی فارسیزبانها وجود داشته است. با گذشت زمان، این واج تحول پیدا کرده اما صورت املایی کلماتی که آن را در خود داشتهاند همچنان در خط حفظ شده است. کلماتی وجود دارند که چند صد سال از تغییرات آوایی و تلفظی آنها میگذرد اما هنوز به شیوهی سابق نوشته میشوند. مثلاً، املای کلمهی «مرد» در متون #پهلوی «مرت» (< ˈ mlt >) است اما میدانیم ــ دستکم در زمانی که اغلب متون زرتشتی نگاشته میشدهاند ــ تلفظش «مرد /mard/» بوده است.
#املای_تاریخی مختص خط فارسی نیست. مثلاً، در خط #انگلیسی آن k ابتدای کلمهی knife (با تلفظ /nʌɪf/) چه میکند؟ یا، مثلاً، چرا حرف t در انتهای تعداد زیادی از کلمات #فرانسوی نوشته میشود اما خوانده نمیشود؟ نظامهای نوشتاری کهن همواره با این پدیده مواجهند.
#املای_تاریخی مختص دورهی نو هم نیست و در متون دورهی میانه نیز دیده میشود. مثلاً، فتوفراوان، در خط #پهلوی_کتابی املای تاریخی داریم، یا در متون #سغدی به خط #سغدی.
خب، اما چرا، مثلاً، در همان دورهی میانه، در متونی که به خط #مانوی نوشته شدهاند (چه خود متون #مانوی و چه متون #سغدی به خط #مانوی) #املای_تاریخی دیده نمیشود؟ روشن است: به این دلیل که نظام نوشتاری #مانوی در زمان خودش جدید بوده و فرصتی برای بروز املای تاریخی نیافته است. اگر دین #مانی رو به افول و سپس نابودی نمیرفت و استفاده از خط #مانوی ادامه پیدا میکرد، بیشک املای تاریخی در این خط هم دیده میشد، چه اینکه نظام آوایی مدام در معرض تغییر و تحول است.
آنچه دربارهی #املای_تاریخی گفتم با این هدف بود که تفاوت صورت مکتوب و صورت تلفظی را نباید ضعف املایی در نظر گرفت و باید آن را یک «ویژگی» دانست. البته، این مبحث مفصل است و مواردی مانند #املای_شبه_تاریخی (Pseudo Historical Writing) نیز باید در جای خود بررسی شوند.