eitaa logo
مغز سبز
537 دنبال‌کننده
145 عکس
57 ویدیو
4 فایل
عذرا رشیدنژاد متخصص مغز و اعصاب نیمی شاعر، نیمی طبیب 🧠✒️ نظراتتان‌ را در Heiran.blogfa.com به جان پذیرا هستم 🌱 ارتباط با ادمین: @join_hands
مشاهده در ایتا
دانلود
روزنوشت نهم این سفر هم‌رهِ تاریخ به جا می‌ماند نشسته‌ام به عکس‌هایی که دیروز گرفتم نگاه می‌کنم. اسیر لو‌ب‌های اکسیپیتال مغزم شده‌ام که دارند مثل چراغ نفتی سوسو می‌زنند و تمام قدم‌هایی که برداشتم مرور می‌کنند. «آقای لام» از مسئولین بخش اداری که می‌دانستم مرد اهل معرفتی‌ست گفته بود راهپیمایی از میدان مسجد جامع شروع می‌شود. اسنپ که رسید، اتوبوسی مسیر اتومبیل‌ها را بسته بود. پیاده شدم و خودم را میان دریای مردم گم کردم. بیشتر آدم‌هایی که می‌دیدم نوجوان و جوان و کودک بودند و بادکنک و پرچم به دست، برای جشنی عزیز آمده بودند. لبخندهای از ته دلشان بغضم را ترکاند. چقدر این صورت‌های مظلومِ صبور را دوست داشتم. چقدر این چشم‌های رنج‌دیده‌ی عاشق را... من چند وقتی‌ست که در بیمارستان، در مغازه، پیاده‌رو، خیابان، همه‌جا، با دیدن چهره‌های مهربان و عاشق مردم بغضم می‌گیرد. انگار تاریخ مصائب ایران را در پیشانی تک‌تکشان می‌خوانم. از داغ ترکمانچای و زورگویی قجری‌ها و چپاول شرق و غرب تا مفت‌خوری و بی‌غیرتی پهلوی‌ها و خون‌هایی که پای روییدن سرو بلند این انقلاب جاری شد. و تا نامردمی برخی دولت‌ها و کم‌گذاشتن‌ها و هوچی‌گریِ بوق‌به‌دست‌ها و گرانی‌های این روزها... حالا قشر ارتباطی مغزم هم روشن شده و حافظه‌ی اپیزودیک مجال نمی‌دهد. دوباره قدم‌های دیروزم را مرور می‌کنم... کوچولوهای به‌وجدآمده که ترانه‌های پخش‌شده برای وطن را با تمام وجود از حفظ می‌خواندند و من از دیدنشان حظ می‌بردم. انگار که بچه‌های خودم را دیده باشم. چیزهایی هست که ما می‌دانیم، اما به قول فرنگی‌ها قلبمان را تاچ نکرده؛ یا به زبان شیرین خودمان، در جان و دل راهی نیافته. دیروز با تمام جان باور کردم که این انقلاب راه خودش را خواهد رفت، و فقط ماییم که معلوم نیست چند صبح دیگر بتوانیم از خواب بیدار شویم و به جانب‌داری از فلان سخنران، رفیق و هم‌مسیرمان را خاکِ کوچه کنیم و شب با بیراه گفتن به طرفداران فلان مکتب و مرام سر به بالین بگذاریم. کسی چه می‌داند خدا چقدر مهلت بدهد پشت هم اراجیف ببافیم و مثل فلان کسک در توییتر، انقلاب را زیر دِین و چتر حمایت خودمان بخوانیم و بر سر این جمهوریِ زنده به اسلام، که هزاران خون پاک در میادین و حکومت‌نظامی‌ها و هفده‌شهریورها به پایش رفت، منت بگذاریم.  ابداً نسل تازه‌ی انقلاب با آن چشم‌های پرامید و فریادهای از تهِ دل، آنی معطل سلانه‌سلانه‌رفتنمان نخواهد ماند. ماییم که اگر طلوع فردا را ندیدیم و در محضر امام حاضرمان چشم گشودیم، آنچه داریم حسرتِ خسران است و افسوسِ آنچه می‌توانستیم از انقلاب پابرهنگان، انقلاب مردم و امام روح‌الله (ره) به دنیا و این کودکان بنمایانیم و نکردیم. الهی! ما را شرمنده و سرافکنده نمیران... «این رهی نیست که از خاطره اش یاد کنی این سفر هم‌رهِ تاریخ به جا می‌ماند می‌رسیم آخر و افسانه‌ی واماندنِ ما همچو داغی به دل حادثه‌ها می‌ماند...»* *از «محمدعلی بهمنی» http://heiran.blogfa.com/post/16 @maghzesabz
حسین جان! عزیز دلِ زهرا(س) امشب چشم دنیا را روشن کردی و ما باید از شوق در آسمان‌ها باشیم اما ببین... ببین خیمه‌ها را دارند آتش می‌زنند ببین گوش‌های سوخته‌ی طفلکانِ ‎، گوشواره‌ای برای کشیدن ندارند ببین حسین جان تن‌های ارباًاربا را ببین ‎ کربلاست... چگونه زنده‌ایم؟ ‎ @maghzesabz
13.9M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
البته که فردا روز جهانی ما آذریاس :)) «صاحب ذوالفقار سسلندی: آفرین ذوالفقار عباسه» @maghzesabz
روزی برسد که من هم آرام شوم در خاطره‌ها قرینِ اوهام شوم ای کاش در این وادی شهرت، روزی گمنام‌تر از ‎ شوم [تصویر از آرامگاه شهید گمنام، باغ ملی تربت حیدریه] @maghzesabz
روزنوشت دهم و لیکن آدمی را صبر باید دارم روزهای عجیبی را پشت سر می‌گذارم. او می‌داند نقطه‌ضعفم بی‌صبری‌ست. دارد برایم پازل می‌چیند. گمان می‌کنم کلاس خصوصی صبر برایم گذاشته؛ و مثل کودکی که در یک سفر طولانی برای خاموش کردن غرغرهایش، بهش آب‌نبات و بیسکوئیت می‌دهند، یا گاهی در مسیر پیاده می‌کنندش تا هوایش عوض شود و تاب سفر داشته باشد، خدایم دارد هر لحظه تکه‌ای از پازل را آرام روی میز می‌چیند و اشک شوق مرا با مهربانی تماشا می‌کند. دارم پیش می‌روم، در همان جاده‌ای که او برایم خواسته و ساخته. هر بار که پس از رنج طولانی برای آرمانی که می‌داند بیراه نیست، زیر میزم می‌زند، و خودش از نو مهره‌های شطرنج را می‌چیند و فرومی‌پاشدم، یاد این کلام درخشان امیرالمؤمنین (ع) می‌افتم که فرمود: «من خداوند سبحان را به درهم شکستن عزم‌ها و فروریختن تصمیم‌ها و برهم خوردن اراده‌ها و خواست‌ها شناختم». من در تربت غریبم، اما انگار همین‌جا زاده شده‌ام. موطنم تمام این سرزمین است، از ماکو و چالدران خودمان تا سیستان و بوشهر و همین تربت حیدریه. اینجا هم خانه‌ی من است. و این روزها آرامش بیشتری هم دارم؛ چون هر روز که می‌گذرد، بیشتر می‌فهمم چرا اینجا آمده‌ام. امروز «خانم پ» دوست‌داشتنی و «آقای دکتر عین» عزیز را ملاقات کردم. در دلم یقین دارم چیزی جز خیر از این دیدار سرازیرِ زندگی‌ام نمی‌شود. بگذارید فعلاً کمی با ابهام پیش بروم. روزها که بگذرد و پازل خدایم تکمیل‌تر شود، بیشتر می‌نویسم. http://heiran.blogfa.com/post/17 @maghzesabz
یکی از بخش‌های صحبت‌های دیروز رهبر انقلاب که بهش توجه نشد این بود: «شماها می‌دانید امروز یکی از نگرانی‌هایی که به جا هم هست، به خارج رفتن بعضی متخصّصین ما است -پزشک و امثال این‌ها- که بعضی‌ها را نگران کرده و البتّه حق هم دارند. امّا روی دیگر این قضیّه چیست؟ دنیا به پزشک ما احتیاج دارد. یک روز ما به پزشک بنگلادشی احتیاج داشتیم، امروز دنیا به پزشک ما، به مهندس ما، به حقوق‌دان ما، به خلبان ما احتیاج دارد؛ اینها تربیت شده‌اند، انقلاب اینها را ساخته و به وجود آورد.» با اینکه مهاجرت دوستانم بی‌نهایت برام غم‌انگیزه، از این زاویه هیچ‌وقت به موضوع نگاه نکرده بودم. @maghzesabz
اون کیه که امشب با رزق معنوی، رفته با دانشجوهای ع.پ تربت نشسته حرف زده راجع به آینده‌ی کشور و ‎ و حالا حال دلش خیلی خوبه از این میزان آگاهی و شعور جوونای مملکتش؟ روزتون مبارک جوونای مملکتم 😍💚 با تشکر ویژه از بچه‌های لشکر صدنفره بابت تولید رزق‌های بابرکتشون: @tabeen113 @maghzesabz
هم‌نشینی با دانشجوها برایم دل‌نشین و امید بخش بود. چند ساعتی با هم از وضعیت ایرانمان گفتیم و چقدر بر خلاف آنچه بدخواهانِ وطن، تکاپو برای تزریق یأس میان مردم دارند، این دخترهای پرشورِ آگاه، مملو از امید و عشق و روشن‌بینی بودند. دلیل برخیشان برای رأی ندادن، نگرانی از نداشتن شناخت کافی، و اضطراب ناشی از احساس مسئولیت و دلهر‌ه‌ی انتخاب اشتباه بود. حاصل کاوشم در این چند روز تا این لحظه این بود که مردم این شهر، بیش از آن‌که ابهام رأی دادن یا ندادن داشته باشند، در ملاک‌ها و شاخص‌های انتخاب مشکل دارند. آن‌هایی هم که مرددند رأی بدهند یا نه، از فرصت‌طلبی دشمنان و حق انتخاب و... آگاهند، و گاهی سوالات و گره‌های ذهنی بسیار ساده‌ای دارند که با گفتگویی کوتاه رفع می‌شود. از امروز می‌خواهم شناخت میدانی کاندیداها را شروع کنم. تجربیاتم را می‌گویم، و سعی می‌کنم با منویات راه‌برمان، و نظرات متخصصین متعهدِ مورد اعتمادم تحلیل و قیاس کنم و آن‌چه را دریافت کردم با شما به اشتراک بگذارم. پیش به سوی انتخابی بر اساس تعقل، آرمان‌گرایی، واقع‌بینی و وطن‌دوستی 🇮🇷✌️🏻 @maghzesabz
شبی سقوط می کند حکومت هراس‌ها و صبح تازه می‌دمد به شهر ناسپاس‌ها بهار پرشکوفه تو، کویر داغ خسته ما گیاه هرز زرد ما، تو انقلاب یاس‌ها چنان امید می‌دهد میان هفته جمعه‌ای که یک صدای آشنا میان ناشناس‌ها برای این گشایش از همه تو منتظرتری کسی نمی زند دری، به رغم التماس‌ها چرا نمی‌رسد به صبح روشن طلوع تو نه اضطرار عامه و نه انحراف خاص‌ها خودت بگو چه می‌شناسد عطر دامن تو را جماعتی که مست شد به بوی اسکناس‌ها؟ دوباره شنبه آمد و نیاز و ندبه‌ای نشد خوش آمدی امام من، به جمع بی‌حواس‌ها از سروده‌های سال‌های پیش... نیمه‌ی شعبان مبارکِ تمام آزادگان جهان 🌸 به امید طلوع هرچه زودتر این آفتاب مهربان @maghzesabz
شب گذشته، کمی در دو ستاد «دکتر زنگنه» نماینده‌ی فعلی تربت، و «دکتر باستانی» نماینده‌ی سابق چرخ زدم و حرف‌هایشان را شنیدم. مرددم اما در حال واکاوی‌ام و تحقیق. حاصل کاوشم را می‌نویسم. و البته خدا اگر بخواهد و عمری باشد، حاصل مطالعه و بررسی‌ام درباره‌ی اقتصاد و شاخص‌های انتخاب را هم در کانال می‌گذارم تا دوستانم در مشهد و شهرهای دیگر هم بتوانند انتخاب درستی کنند. @maghzesabz
شب گذشته که شب درخشش ستاره‌ی دنباله‌دار منجی در آسمان دنیای دلتنگ بود، بعد از کلینیک و نماز در مسجد جامع، که انصافا این بار حال و شور بیشتری داشت، به خیابان شهید سلیمانی رفتم. خیابانی که ستادهای انتخاباتی افراد شناخته‌شده‌تر را در دل خود دارد. «آقای محسن زنگنه»، و «آقای سعید باستانی» آقای زنگنه نماینده‌ی حال حاضر تربت حیدریه در مجلسند و ستادشان شلوغ و پرهمهمه بود. از سرمای خیابان به گرمای داخل پناه بردم و روی یکی از صندلی‌های عقب نشستم. چندین نفر آقای کت‌وشلواری محترم از کناره‌ی در به ردیف ایستاده بودند. مشخص بود که از عوامل ستاد هستند. چای آوردند، با اینکه تشنه و سرمازده بودم لب نزدم مبادا نمک‌گیر کسی شوم. صحبت‌های آقای زنگنه در مانیتوری پخش می‌شد. از زعفران سوال شد و ایشان گفتند کاری کردند پول از جیب دلال به جیب کارگر برود، و تاکید کردند که در خانواده‌شان هیچ‌کس در حوزه‌ی زعفران مشغول نیست و اصطلاحاً تضاد منافعی نداشته‌اند. بعد که به بخش «آقای زنگنه از نگاه دیگران» رسید، چون دیر هم شده بود بلند شدم. از پسرکی که قند تعارف می‌کرد پرسیدم کانال یا منبع خبریشان کجاست که گفتند نمی‌دانم اطلاعی ندارم! من هم بیرون زدم و ترجیح دادم بقیه‌اش را بخوانم و بپرسم. در همان نبش خیابان شهید سلیمانی، ستاد آقای باستانی بود. به سمتش که می‌رفتی صدای دکتر زنگنه در بلندگو کم‌کم کم می‌شد و صدای دکتر باستانی بلندتر می‌شد! پیش رفتم تا وارد ستادشان شوم اما چشمم که به داخل افتاد دیدم همه آقا هستند و جایی برای خانم‌ها نیست. راننده‌ی کلینیک بعداً گفت که ظاهراً ستاد بانوان جداست. کمی همان‌جا بین دو ستاد ایستادم و به حرف‌ها گوش کردم. بلندگوی ستاد دکتر باستانی صدای فرماندار سابق را پخش می‌کرد که نمی‌دانم چرا می‌گفت باید به کسی که دوره‌ای نماینده بوده و کاری را شروع کرده فرصت داد تا کارش را تکمیل کند. نماینده‌ی فعلی که دکتر زنگنه بود! شاید سخنرانی قدیمی و مربوط به دوره‌ی پیش بوده و شاید هم چیزکی هست که من نمی‌دانم. کم‌کم سرما در سرانگشتان و نوک بینی‌ام رخنه کرد. گوشی دست گرفتم اسنپ بگیرم. با بدبختی لوکیشن دقیق و جهت خانه را در آن چهارراه پیدا کردم. ماشین که پیدا شد راننده‌ی کلینیک تماس گرفت که کجایید بیایم دنبالتان. گفتم مقابل ستادها. کاش منتظر نمی‌ماندم و می‌گفتم اسنپ گرفتم. آمدنش طول کشید و حفظ آن بیست‌ویک هزار تومنی که قرار بود به اسنپ بدهم به سبز شدنِ علف‌های قندیل‌بسته‌ی زیر پایم نمی‌ارزید. «آقای قرایی» کاندید دیگری هستند که چند نفری از آشناها تعریفشان را کردند. منتها برایم عجیب بود که در کانالشان نوشته‌اند کارشناس مهندسی مکانیک و فلسفه و مسائل بین‌الملل و تدریس ریاضی و آمار و استاد حوزه در فقه و اصول و کارشناس تعلیم و تربیت و... آخر مهندسی مکانیک و ریاضی را چه به فقه و فلسفه؟ هنوز قضاوت نمی‌کنم ولی اصلاً دل خوشی از این چندتخصصی‌ها ندارم. باید بیشتر بکاوم و بفهمم. «آقای رمضانی» و دیگران هم فعلا برایم فقط اسم هستند و از مواضعشان بی‌خبرم. نمی‌دانم چرا حس می‌کنم سرعت انشقاق نیروهای انقلاب از سرعت فهم ما بیشتر شده. برای همین خودم را موظف دانستم بخوانم و بفهمم و بنویسم. هنوز فقط شنیده‌هاست و می‌خواهم امروز درباره‌ی نظرات اقتصادی مطالعه کنم. چون هیچ نمی‌دانم و از هرکس پرسیدم نابلد بود، و البته اقتصاد امروز پاشنه‌ی آشیل ایران عزیز ماست. به زودی به زبان ساده‌ی خودمانی حاصل کاوشم را در کانال می‌نویسم. امیدوارم به درد همه‌ی کسانی که دنبال نماینده‌ی شایسته هستند بخورد. به امید فردای روشن برای ایران عزیز 🇮🇷 @maghzesabz
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
به سه نفر اولی که پیام بدن بهم و نرم‌افزار طاقچه داشته باشن، این کتاب رو می‌خرم و هدیه میدم کتاب حضرت حجت (عج) مجموعه‌ی بیانات آیت‌الله بهجت (ره) درباره‌ی امام زمان (عج) 🌸 @Bahjat_ir @Panahian_ir
31.57M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
آقای دکتر زادبر؛ دست مریزاد شیر مادر حلالتون تو این بلوای شخص‌پرست‌ها و به توپ بستن مجلس و بی‌دروپیکریِ فضای مجازی، حرف حق رو باید طلا گرفت. @Politicalhistory
دیروز که فرصت آزاد بیشتری داشتم، وقتم را برای فهم ادبیات اقتصادی گذراندم: ارز ترجیحی و نیمایی و بلایی که سر معیشت مردم آمد. پیش‌تر از خیلی‌ها کمک خواستم، اما حتی در قشر فرهیخته و دانشگاهی، کسی نبود که بیشتر بداند و به دادم برسد. خودم هم که تخصصش را نداشتم، باید از متخصصین کمک می‌گرفتم. اقتصاد را مهم‌ترین آوردگاه کاندیداها دیدم، به دو دلیل مهم: اول اینکه داستان جنگ این روزهای ما، سوای جنگ فرهنگ و رسانه، جنگ معیشت است. اگر جایی ضربه خوردیم و زمین‌گیر شدیم، در همین میدان است. اگر جایی فساد و زدوبند بود، همین‌جا بوده. اگر دلخوری و خشم و گله‌ی به حقِ مردم بود، باز در همین عرصه بود. حتی وقایع سال گذشته هم داستان حجاب و روسری نبود. غمبادِ نان بود برای خیلی‌ها. دوم اینکه نماینده‌ی فعلی تربت که تا اینجا از گزینه‌های اصلی برای من است، اقتصاددان است و رئیس کمیسیون اصلاح ساختار بودجه. پس من باید می‌فهمیدم. حداقل اولیه‌ها را یاد می‌گرفتم، و به دیگرانی که نمی‌دانستند یاد می‌دادم. فرصت کمی داشتم و دارم. پس با وجود خستگی تا شب خواندم و گوش دادم و از فرط بی‌رمقی صبح خواب ماندم. بگذریم. من دریافته‌هایم را می‌نویسم. بی‌انصافی‌ست اگر نگویم بخش مهمی از اطلاعاتم را از کانال دکتر سیدیاسر جبرائیلی آموخته‌ام. فعلاً به مرحله‌ی انطباق با گزینه‌ها نرسیده‌ام. سعی می‌کنم هرچه کوتاه‌تر بنویسم، برای کسانی که مثل من دنبال فهمیدن‌اند و فرصت زیادی برای جستجو و واکاوی ندارند. اما شاید بعضی مطالب نیاز به توضیح داشته باشد. چاره چیست؛ برای مسئولیت سنگینی که داریم، کمی هم باید حوصله کنیم. به زودی اگر عمری بود، جمع‌بندی یافته‌هایم را در کانال منتشر می‌کنم. @maghzesabz
‏من و تو وارثِ بهارانیم رأیِ ما سرنوشت می‌سازد ‎ ✌🏻 @maghzesabz
داستان دلار و ارز 💸 قسمت اول 1⃣ خب با نام و یاد خدا شروع می‌کنم: 🌸 دو نوع صادرات داریم: ☝️🏻صادرات دولتی »» نفت ✌️🏻صادرات غیرنفتی »» پتروشیمی / سایر (پسته و بادام و مرکبات و...) 💸 دولت پول نقد رو به نرخ ۴,۲۰۰ تومن می‌داد به واردات پنج قلم کالا: «ذرت، جو، گندم، سویا، روغن» 👈🏻دولت می‌گفت من به قیمت ۴,۲۰۰ میدم سفره‌ی مردم کوچیک نشه 🗣 صاحبان صادرات غیرنفتی »» می‌گفتن ما با ارز ۴,۲۰۰ نمیاریم. با ارز بازار آزاد میاریم. بر حسب عرضه و تقاضا که معلوم نیست از کجا میاد! سی چهل تا شرکت بودن که ۸۰٪ ارز کشور دستشون بود (و هست) 🔴 اینجا ما متقاضی بی‌شمار و عرضه‌ی اندک داریم »» بهش میگن ⬅️انحصار ➡️ پس دولت ارز نفت رو به این قیمت می‌داد، سایر واردات با نرخ نیمایی (واردات رسمی کشور) بود 〽️ دولت می‌گفت شما باید ۲۵ تومن رو بکنی ۴,۲۰۰ ⚠️ صاحبان واردات غیرنفتی می‌گفتن نه دولت باید ارز نفت رو بکنه ۲۵ هزار تومن »» تا ارز تک‌نرخی بشه ❌دونرخی فساده، چندنرخی هم فساده❌ دولت می‌گفت چرا شما گرون می‌فروشید ارزتونو؟ 🤨 ❌چون دولت ارز ۴,۲۰۰ رو کم میاورد »» از صندوق توسعه‌ی ملی پول برمی‌داشت تخصیص می‌داد به واردات اون پنج قلم ❗️ ❌یا اینکه از اینا ۲۵ هزار تومن می‌خرید بعد ۴,۲۰۰ می‌فروخت به واردکننده‌های این ۵ قلم ❗️ 😎 نئولیبرال‌ها اومدن گفتن: 📣 دولت اگه ارز ۴,۲۰۰ رو بکنه ۲۵,۰۰۰ تومن، یعنی ۲۰,۸۰۰ برای هر دلار براش می‌مونه و می‌تونه اینو یارانه بده به مردم! بیاد دلار رو گرون کنه و بقیه‌شم استفاده کنه و یه نرخ میشیم و همه چی خوب میشه. ارز ترجیحی رو حذف کنیم 🤩🥳 گفتن ایران گلستان میشه 💐🥰💐 🥸 ارز ترجیحی یعنی ارز نفت رو ارزون‌تر بدیم بخاطر سفره‌ی مردم 🔧 دولت این کارو کرد. ارز نفت رو افزایش داد، ۳۰۰-۴۰۰ تومن یارانه داد و گفتن نگران نباشید چهار قلم بیشتر گرون نمیشه و... نتیجه‌شو دیدیم 💣 👈🏻رهبری گفتن کار لازمی بود. چرا لازم بود؟ 💰لازم بود چون دولت از صندوق توسعه‌ی ملی پول برمی‌داشت💰 💵 لازم بود چون پول چاپ می‌کردن از صاحب فولاد و پتروشیمی ۲۵ هزار می‌خریدن ۴ هزار می‌فروختن 💵 🔍 اگه کاری می‌کردن اون ارز قیمتش بیاد پایین لازم نمی‌بود! 📉 👈🏻دولت در واقع نرخ ارز ۲۵هزارتومن‌شده‌ی فولاد و پتروشیمی رو به رسمیت شناخت‌ 🫂 «این اردیبهشت ماه ۱۴۰۱ بود» ☀️ ولی مثل روز روشن بود که اون ۲۵ هزار تومن چه بلایی سرش میاد... چه تضمینی بود این ۲۵ هزارتومن رو نکنن ۵۰هزار تومن؟ ☠یه ارز ترجیحی جدید متولد میشه!👶🏻 👹مهر و آبان به بهانه‌ی ماجرای زن زندگی آزادی تا آخر سال دلار رو کشیدن رو ۶۰ هزار تومن 👺 🤦🏻‍♂ دولت که ارزش رو ۲۵ هزار می‌فروخت برای تک‌نرخی شدن، موند با کالاهای اساسی چیکار کنه! دلار ۲۵ تومن رو بده 🙆🏻‍♂ یا بکنه ۶۰ هزار تومن! 🙍🏻‍♂ گفت نه نمیشه 🙅🏻‍♂ ۴,۲۰۰ رو حذف کردیم این‌طوری شد و سفره‌ی ملت کوچیک شد. 🙋🏻‍♂این بار باز تن داد »» گفت نرخ دلار نفتی رو ۲۸,۵۰۰ میدیم به کالاهای اساسی دوباره، تو هم آقای فولاد و پتروشیمی 🕶 بیا تو بازار مبادله‌ی ارز و طلا، ببینیم کشف چند میشه؟ گفتن شد ۳۶-۷هزار تومن💀 ‼️یعنی دلار نیمایی طی چندماه از ۲۵ کشید به ۳۶-۷ هزار تومن ‼️ 🔨بعدم فشار آوردن که ببین ۲۸هزار تومن ارز ترجیحیه، فساد و رانت و قاچاق هست، بیا تو هم بکن ۵۰ هزار تومن... 😩 ♟مرحله‌ی بعدی اینه که دولت ۲۸,۵۰۰ رو حذف کنه واسه اون چند قلم اساسی، بکنه دلار رو ۴۰ تومن🗿 📢 این سیگنال به بازاره، که تو برو من میام دنبالت 🏃🏻‍♂🏃🏻‍♂🏃🏻‍♂ ❗️❗️❗️ به تصریح سازمان برنامه و بودجه، این اقدام غلط ۳۰ درصد به تورم فعلی مواد غذایی اضافه می‌کنه ❗️❗️❗️ 🤐 یعنی قیمت گوشت ۷۰۰ هزار تومنی به بیش از ۹۰۰ هزار تومن می‌رسه 😨 دولت مونده چیکار کنه 🤷🏻‍♂ ☠ این فاصله فساده. همه‌ی داستان‌هایی که واسه اون حذف بود الآنم هست. 🤕 میگن چرا الان ارز ترجیحی میدی؟ بیا ۲۸,۵۰۰ رو حذف کن بکن ۴۰ هزار تومن! 🕳 باز فردا چهار نفر بیان تو خیابون یا یه جنگی چیزی بشه تو دنیا اینم میشه ۶۰هزار تومن و باز ادامه داره این داستان... 👩🏻‍🦯 قسمت بعدی، ان‌شاءالله تا فردا ظهر اگر عمری بود با تشکر از آقای دکتر جبرائیلی @syjebraily @maghzesabz
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ایشون آقای عطاءالله مهاجرانی هستن تو شبکه‌ی بی‌بی‌سی اعتراف سنگینی بود انصافاً! فقط نگاه اون سه نفر :)) @maghzesabz
داستان دلار و ارز 💸 قسمت دوم 2⃣ 📝 قصه رسید جایی که رسیدیم به یه چرخه‌ی باطل! هی بازار قیمت ارز رو بالا ببره 📊 هی دولت بدوه دنبالش 🏃🏻‍♂ ❌ ولییییی! موضوع اینه که این ارز مال این ملته! منابع عمومی کشوره! 🇮🇷 شما نفت و پتروشیمی این کشور رو صادر می‌کنین. این ۴۸ هزار ۵۰ هزار از کجا اومد؟؟! 😶 اونا میگن: آقای دولت! تو انحصارگری! 😎 دستور نده! اقتصاد رو دستوری نکن! 🚬 فعلا که تو دستور میدی! 🤯 👈🏻در شرایط انحصار یا دولت دستور میده یا انحصارگر. ما الان تسلیم انحصارگر شدیم که دستور بده و نرخ ارز رو تعیین کنه و تنها راه: برگردوندن اقتدار دولته ❗️اون زمان ارز ترجیحی ۴,۲۰۰ بود، نیمایی ۲۵,۰۰۰ تومن بود ❗️الان ارز ترجیحی ۲۸,۵۰۰ و نیمایی ۳۸,۰۰۰ تومنه بازی مرغ و تخم‌مرغه 🐓🐣 😷اون موقع می‌گفتن باید ارز ترجیحی رو کلاً برداریم ولی تونستن اقلامش رو کم کنن، که الآن فقط پنج قلم داره دریافت می‌کنه! میگن ۴,۲۰۰ رو حذف کردی گوشت شد سیصد تومن، 😏 الان اینم حذف کن گوشت بشه یه میلیون تومن 😌 براشون مهم نیست اصلاً مردم چه بلایی سرشون بیاد 😢 از دوره‌ی سازندگی که شروع نئولیبرالیسم در ایران بوده دلار ۶۰۰,۰۰۰٪ افزایش پیدا کرده!😶😶😶 این چه فنریه که این‌قدر رفته بالا!😯 چه اقتصاد دستوری‌ایه که هر روز ساعت ۱۱ نرخ مواد اولیه به روز بر اساس نرخ فلزات لندن و اینا ضربدر دلار تعیین میشه؟! 🤑 این اقتصاد اسمش دستوریه؟! 😵‍💫 بله دستوریه ⬅️ دستور دلار و الیگارشی صاحب دلار و غیره‌ست. میخوان اقتصاد رو رها کنن آزاد کنن، دولت رو حذف کنن 😣 دولت رو که حذف کردن دولتی باقی نمونده 🏚 کارمند دولت دیگه براش نمی‌صرفه کارمندی دولت رو بکنه ⚠️فساد اینجاست که کارمند ده میلیون حقوق داره! ⚠️فساد اینجاست که مردم دیگه نمی‌تونن گوشت بخورن! ⚠️فساد اینجاست که ملت سفره‌شون کوچیک شده! ❓برای چی این ملت باید درآمدشون به ریال باشه هزینه‌شون به دلار باشه؟ چه گناهی کرده این ملت؟ 💔❤️‍🩹 ⚒ نتیجه‌ی نئولیبرالیزم وضع موجوده ما داریم میگیم از یه مسیر جدید بریم بعد اینا ما رو از راهی که میگیم بریم می‌ترسونن! مردم دارن نتیجه‌ی سیاست‌های شما رو می‌بینن! 📈 کشور ثروتمندتر شده مردم فقیرتر 🧸 مردم به ریال درمیارن، به دلار خرج می‌کنن 🧮 و آدرس‌های غلطیه که لیبرال‌ها برای میدن 🕳 راهکار ساده‌ است: مهار همین انحصارگران! مطالبه رو رها نکنیم ✌️🏻 با تشکر از آقای دکتر جبرائیلی @syjebraily @maghzesabz
یازده اسفند جای شما پای صندوق‌های رأی خیلی خالیه! ! می‌دونم تویی که تو مراسم عزیز بودی، اگه بی‌وجدان‌ها میذاشتن نفس بکشی، حتماً جمعه صبح اول وقت بغل مادرت پای صندوق بودی 💔 سلام ما رو به سردار دل‌ها برسون 🌸 @maghzesabz
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
14 شاخص برای ارزیابی رویکرد اقتصادی داوطلبان انتخابات مجلس دوازدهم از همه فعالان سیاسی، تشکل‌ها و کلیه جوانان دعوت می‌کنم داوطلبان انتخابات مجلس را بر اساس این «۱۴ پرسش کلیدی درباره اقتصاد ایران» ارزیابی کنید و نتیجه ارزیابی خود را با اقوام، دوستان و همکاران به اشتراک بگذارید. داوطلبان نیز، دیدگاه‌های خود درباره این ۱۴ پرسش را مشخص کرده و به اطلاع مردم برسانند. این انتخابات، فرصت عبور از احزاب و گروه‌ها، و انتخاب نمایندگان ملت توسط خود مردم بر اساس شاخص‌هاست. فرم ارزیابی رویکرد اقتصادی داوطلبان انتخابات مجلس دوازدهم از طریق لینک زیر در اختیار شماست! https://survey.porsline.ir/s/ehA2BtN @syjebraily
«آرون بوشنل هستم، عضو فعال نیروی هوایی ایالات متحده و دیگر نمی‌خواهم در نسل کشی شریک باشم من در آستانه‌ی انجام یک اقدام اعتراضی افراطی هستم، اما در مقایسه با آنچه که مردم در فلسطین به دست استعمارگران خود تجربه کرده‌اند، این به هیچ وجه افراطی نیست. این چیزی است که طبقه‌ی حاکم ما تصمیم گرفته است که عادی باشد.» آخرین جملات آرون بوشنل قبل از خودسوزی اعتراضی مقابل سفارت اسرائیل در واشنگتن دی‌سی روزگار طوری چرخیده که وقتی ما ها در سرزمین پرچم‌دارِ مبارزه با صهیونیسم، در تب‌وتاب انتخابات بودیم، سربازی دوباره هشتگ فراموش‌شده‌ی را ترند می‌کند، و یادمان می‌آورد که کودکان ازدست‌رفته در آغوش مادران، عدد نیستند. هریک، دنیای مادری بودند... 💔🇵🇸 @maghzesabz
من و تو رسم ما شدن داریم من و تو وارث بهارانیم 🌸✌️🏻 @maghzesabz
17.33M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🖋 امروز مقام معظم رهبری در دیدار با رأی‌اولی‌ها ویژگی‌های کاندیدای اصلح رو این‌طور بیان فرمودند: ❗️ دقت کنیم ❗️ 1⃣ هر کسی که در تقید به دین، در تقید به عمل دینی و تشرع دینی بهتر و جلوتر باشه 2⃣ هرکسی که نسبت به استقلال کشور، آویزون نشدن کشور به این و اون کشور دنیا، اصرار بیشتری داشته باشه. 3⃣ هرکسی به مبارزه با فساد به طور جدی عقیده داشته باشه. 4⃣ هرکسی نسبت به منافع ملی جدی‌تره، یعنی حاضره منافع شخصی خودش رو مقابل منافع ملی قربانی کنه ⛔️ تعصبات جناحی رو بذارن کنار و در قضایای مختلف ببیننن چه چیزی متناسب با منافع ملی‌ست و مایه‌ی عزت کشور و آسایش و پیشرفت کشوره ترجیح بدن در مقام تعارض بین منافع شخصی و جناحی با منافع ملی 🇮🇷 ان‌شاءالله بهترین انتخاب رو داشته باشیم 🌸 @khamenei_ir @maghzesabz