امشب هم شبِ جمعست هم واسه خانومِ سه سالت:))) هم فردا واسه بچه های علی اصغریه، بچه یِ شیش ماهه رباب :)))

باشه؛ ولی‌می‌میرم‌واسه‌رقیه:)💔

حقیقتامن‌نباید‌اینارو‌ببینم:)

یادیک‌صحنه‌نمایشی‌افتادم:)💔 داشتن‌نمایش‌روبازی‌میکردن، رفتن‌سراغ‌امام‌حسین، یک‌دخترتقریبا‌‌سه‌چهارساله‌رفت‌ توصحنه‌نمایش‌افتاد‌به‌پایه‌شمر که‌نکُشید‌امام‌حسینو:))) دست‌از‌نمایش‌کشیدن‌نقشای‌مقابل خودشونم‌به‌گریه‌افتادن؛ که‌‌نمی‌کُشیمش🙂:)

یااون‌قسمت‌که‌طفل‌سه‌ساله دادمیزد‌بابا:)💔

منو‌زدی‌ولی‌یتیم‌زدن‌نداشت:)💔

اگه‌دلت‌گرفت؛ دستتو‌بذار‌رو‌قلبت‌چشماتو‌ببند‌چند‌بار‌بگو‌ یاحسین💔! . .

تنهاکَسیم‌که‌رقیش‌رو‌امشب‌برای‌خواسته‌ام قسم‌ندادم؟:)💔

بابایی؛ یادم‌نمیره‌کھ‌تازمین‌خوردم‌خندیدن💔!

جونِ ما امشب دست شماس تصدقت ای کاش بگیری عمر منو .

لطفا با حال مناسب ببینید💔 روضه سنگینه...