#نهجالبلاغهبخوانیم🍃
دُنْيَاكُمْ هَذِهِ أَزْهَدَ عِنْدِي مِنْ عَفْطَةِ عَنْزٍ
دنياى شما نزد من از آب بينى بزى كم ارزشتر است
حضرت امیرالمومنینع فرمودن؛
نهجالبلاغه خطبه ۳
#نهجالبلاغهبخوانیم؛
بسم الله الرحمن الرحیم
حکمت 437 نهج البلاغه: برتری عدل بر جود و بخشش
وَ سُئِلَ (عليه السلام) أَيُّهُمَا أَفْضَلُ، الْعَدْلُ أَوِ الْجُودُ؟ فَقَالَ (عليه السلام): الْعَدْلُ يَضَعُ الْأُمُورَ مَوَاضِعَهَا، وَ الْجُودُ يُخْرِجُهَا مِنْ جِهَتِهَا؛ وَ الْعَدْلُ سَائِسٌ عَامٌّ، وَ الْجُودُ عَارِضٌ خَاصٌّ؛ فَالْعَدْلُ أَشْرَفُهُمَا وَ أَفْضَلُهُمَا.
(از امام پرسيدند عدل يا بخشش، كدام يك برتر است، فرمود:)
عدالت: هر چيزى را در جاى خود مى نهد، در حالى كه بخشش آن را از جاى خود خارج مى سازد. عدالت تدبير عمومى مردم است، در حالى كه بخشش گروه خاصّى را شامل است، پس عدالت شريف تر و برتر است.
#ثوابنشرمطالبهدیهبهحضرتحجتعج🌤
#ممنونکهبانشرلینکماراحمایتمیکنید
#مهدویت_بصیرت
🆔 @mah_daviat313
#نهجالبلاغهبخوانیم؛🍃
بسم الله الرحمن الرحیم
هفت نشانه ی جهل مرکب از دیدگاه امام علی(ع) با استناد به نهج البلاغه
1. خود را عالم پنداشتن (جهل مرکب)
امام در خطبۀ ۱۰۲ نهج البلاغه تأکید میکنند: “نشان نادانی شخص همین بس که ارزش خویش را نشناسد” (کَفی بِالمَرءِ جَهلاً ألّا یَعرِفَ قَدرَهُ). این همان “توهم دانایی” است که فرد را از درک عمق نادانی خود بازمیدارد.
2. اکتفا به نظر خود (انحصارطلبی فکری)
در حکمت ۳۱ نهج البلاغه، جهل نتیجۀ “ستیزهجویی با حق” دانسته شده است. کسی که تنها به فهم ناقص خود تکیه میکند، پردۀ قانون را میدرَد و به نابودی میافتد (خطبۀ ۱۶).
3. دوریگزینی از عالمان (علمگریزی)
امام علی(ع) جوامع نادان را جوامعی میدانند که در آن “جهانِ عالم لجامزده است و جاهل مکرم” (بارضِ عالمُها مُلجَم و جاهلُها مُکرم). یعنی نادانان حاکمیت فکری مییابند و عالمان به حاشیه رانده میشوند.
4. عیبجویی از دانشمندان (حسد علمی)
این رفتار در حکمت ۱۷۲ نهج البلاغه تحلیل شده است: “مردم دشمن چیزی هستند که نمیدانند” (النَّاسُ أعداءُ ما جَهِلوا). نادان برای پوشش نقص خود، به تحقیر عالمان روی میآورد.
5. تکفیر مخالفان (انعطافناپذیری)
این نشانه بازتابی از “چیرگی نادانان” است که امام در تفسیر داستان حضرت موسی(ع) بیان میکنند: موسی نه از مرگ، بلکه از “پیروزی گمراهان” هراس داشت. جامعۀ جاهل، هر صاحب حقی را “خطاکار” میخواند.
6. اتهام گمراهکنندگی به عالمان (جبههگیری علیه حقیقت)
در خطبۀ ۱۴۶ تأکید شده که “مرگ نادانی” تنها در پرتو قرآن و عالمان عامل محقق میشود. نادان با متهم کردن عالمان به گمراهی، تلاش میکند نور حقیقت را خاموش کند.
7. انکار ناآگاهانه (مکانیسم دفاعی جهل)
امام در شرح حکمت ۱۷۲، جهل را “ظلمت متراکم” میدانند که انسان در آن هر پدیدهای را “حیوان درنده” تصور میکند. این ترس از ناشناختهها، به انکار و تکذیب حقایق میانجامد.
📍ریشههای جهل مرکب از منظر نهج البلاغه
- اعتماد بیجا به فهم ناقص
امام در خطبۀ ۱۸۹، نادان را کسی میدانند که “مرگ” را نه “پند” که “عبرت” میبیند؛ یعنی توان خردورزی ندارد و تنها به مشاهدات سطحی بسنده میکند.
📍 تحیر در نادانی
عالمی که به علمش عمل نکند، “همچون نادان سرگردان است” (کَالجاهِلِ الحائِر). این سرگردانی نتیجۀ دوری از قرآن و عقل است (خطبۀ ۱۴۶).
📍- سر باز زدن از یادگیری
در خطبۀ ۳۴ یکی از وظایف امام را “آموختن دانش به مردم” میدانند، زیرا جهل، بیاعتمادی و دشمنی میآفریند.
پیامدهای اجتماعی جهل مرکب (با استناد به تحلیلهای نهج البلاغه)
📍 جمود فکری
حاکمیت جاهلان و خاموشی عالمان خطبۀ ۲: “جاهلُها مُکرم"
📍 تفرقه
دشمنی با ناشناختهها (حکمت ۱۷۲)
📍انکار حق
تکذیب معجزات الهی (مانند داستان موسی) تحلیل خطبۀ ۲
**📍راه نجات: توصیۀ امام علی(ع) برای گسست از جهل**
1. تواضع در برابر علم: شناخت قدر خویش (خطبۀ ۱۰۲).
2. پیوند با اهل دانش: “زندهکردن دانش” تنها با زیست قرآنی و مجالست با عالمان ممکن است (خطبۀ ۱۴۶).
3. خردورزی: امام عقل را تنها مرجع نجاتبخش میدانند: “همین مرگ، پنددهندۀ خردمندان است” (حکمت ۱۸۹).
📍هشدار نهایی
امام علی(ع) همواره یادآور شدهاند که بحرانهای جامعه ریشه در “چیرگی نادانان” دارد؛همانها که به نام دین، مردم را به خرافه میخوانند و هر صدای حقطلبی را خاموش میکنند.
تنها سلاح نجات، تیزکردن شمشیر آگاهی است.
#مهدویت_بصیرت
#ایتا_تلگرام
برایافزایش_آگاهی_بصیرت سیاسی_دشمن شناسی
@mah_daviat313