eitaa logo
ماه مــــهــــــــــر
5.4هزار دنبال‌کننده
11.2هزار عکس
12.8هزار ویدیو
401 فایل
آیدی کانال👇 @mah_mehr_com 🌹کاربران می توانند مطالب کانال با ذکر منبع فوروارد کنند🌹 مطالب کانال : 👈قصــــــــــــّه و داستان آمـــــــــــــوزشی 👈کلیب آموزشی و تربیتی ***ثبت‌شده‌در‌وزرات‌ارشاداسلامی
مشاهده در ایتا
دانلود
با بچه ها مستقیم و بدون کنایه حرف بزنیم ❌به جای اتاقت بوی گند گرفته😒 ✅ بگیم باید اتاقت رو تمیز کنی😊 ❌به جای کلاغه بهم گفته تو دیروز یه دروغی به من گفتی🤨 ✅بگیم سارا فهمیدم دیروز درباره شکلات خواهرت بهم دروغ گفتی، لطفاً به من راستش رو بگو😇 ❌به جای خوش به حال خاله زهرات، بچه هاش خیلی حرف گوش کن هستن (نگاه مقایسه ای ممنوع ❌ )😔 ✅بگیم یه دقیقه حواست به من باشه عزیزم! تا ۱۰ دقیقه دیگه باید تمام اسباب بازی هات رو جمع کنی (برحسب سن کودک)🤩 ❌به جای خیلی بدم میاد یکی بهم می چسبه😩 ✅بگیم بذار ۵ دقیقه تنها بمونم، باشه؟😉 @mah_mehr_com
43.47M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎞 ویژه | نماهنگ سرود "طلایه دار" 💢 به مناسبت روز معلم🌹 🎙با صدای گروه سرود ابن الرضا 📜 شاعر: رضا ‌‌ ماه مهر ╔═🌸🌿☃️.══════╗ 𝕁𝕠𝕚𝕟➲ @mah_mehr_com
🍃مرغ ماهی خوار و خرچنگ 🌼این قصه زیبا را در مطلب بعدی بخوانید جهت دعوت و عضویت👇 @mah_mehr_com
🍃مرغ ماهی خوار و خرچنگ روزی بود و روزگاری بود یک مرغ ماهیخوار بود که بر لب دریاچه کوچکی خونه داشت و از همه کارهای دنیا دلش به این خوش بود که هر روز یه ماهی بگیره و بخوره و شب همون جا بخوابه تا دوباره گرسنه بشه و باز روز ازنو و روزی ازنو. مدتها این کارش بود تا اینکه پیر و ضعیف و رنجور شد و یک روز دید که دیگه نمیتونه مثل قدیما لب آب کمین کنه و با سرعت و چابکی ماهی شکار کنه. ماهیها پیش از اینکه مرغ ماهیخوار به خودش بجنبه در میرفتن و فرار میکردن و در نتیجه اون گرسنه میموند.اون وقت با خستگی و ناامیدی یه گوشه ای مینشستو با خودش فکر میکرد که :” حیف که در روزهای جوونیم چیزی برای پیریم ذخیره نکردم و حالا قدرت و توانایی ندارم که حتی یه دونه ماهی بگیرم” بعد با خودش گفت :” حالا گذشته ها گذشته ، بدون غذا هم که نمیشه زندگی کرد، باید یه کلکی سوار کنم تا گرسنه نمونم” بعد رفت لب دریاچه و نزدیک خونه خرچنگ نشست ، قیافه ناراحتی به خودش گرفت و شروع کرد با خودش حرف زدن و از اوضاع روزگار شکایت کردن و میگفت :” خدایا این چه بلاییه که سر ما اومده، من که پیر و ناتوان شدم و چیزی از عمرم باقی نمونده و لی این ماهیها چه گناهی دارن و چرا باید گیر ظالم بیفتن، چه روزگار بدی شده” خرچنگ که ماهیخوار رو میشناخت تا صدای اونو شنید از خونه اش بیرون اومد و گفت :”دوست عزیزم میبینم که ناراحت و نگرانی ؟ چه اتفاقی افتاده ؟” ماهیخوار جواب میده :” دوست خوبم چه طوری میتونم ناراحت نباشم ، تو که میدونی تنها دلخوشی من این بود که هر روز میومدم لباین دریاچه و یه ماهی میگرفتم و به این غذای خودم هم راضی بودم ، ضرری هم به ماهی ها نمیرسید ولی امروز دو نفر صیاد رو دیدم که با تورهای بزرگ ماهیگیری از اینجا رد میشدن و نگاهی به این دریاچه انداختن و یکیشون به اون یکی گفت : حالا اون یکی دریاچه ماهی های بیشتری داره اول میریم اونجا و بعد از دو سه روز برمیگردیم اینجا و ماهی های این دریاچه رو شکار میکنیم.اینطوری هم من بدون غذا و روزی میمونم هم این ماهی ها ظرف دو سه روز صید میشن و از بین میرن.اینه که دلم خیلی براشون میسوزه. ... 🌸🍂🍃🌸 @mah_mehr_com
دست‌هایت که آیینه تلاش روزگارند پر برکت باد! توانِ دست‌هایت را می ستاییم که پیامبر خدا بر آن‌‌ها بوسه زده ای سازنده‌ترین نقش هستی در قاموس آفرینش و ای پیشگام حیاتِ بدیع و نشاط آفرین *روز کارگر گرامی باد* 🍃 ‌‌ ماه مهر ╔═🌸🌿☃️.══════╗ 𝕁𝕠𝕚𝕟➲ @mah_mehr_com
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هدایت شده از امام زمان و من
یکی از بچه‌های کلاس مشغول بازیگوشی بود و خیلی شلوغ می‌کرد. هرچه آقای معلم او را ساکت می‌کرد، دوباره شلوغ می‌کرد و نمی‌گذاشت بقیه‌ی بچه‌ها به حرف‌های آقای معلم گوش بدهند، من خیلی از کار او ناراحت شدم و دلم برای آقای معلم سوخت. امام زمان (علیه‌السلام) بی‌احترامی به معلم و پدر و مادر را دوست ندارد. @emamezaman_va_man